«مأرب» سدّی است تاریخی و باستانی در شهر مَأرِب یمن که با سیل عَرِم نابود شد.

مقدمه

«سدّ مأرِب»، واژه‌ای مرکب از «سدّ» و «مَأرِب» است. سد به معنای سیل‌بند یا مانعی است که در مجرای آب رودخانه‌ها برای مهار آب ایجاد می‌شود[۱]؛ اما درباره ضبط، ریشه و معنای «مأرب» اختلاف است. مَأرِب[۲]، اسم مکان[۳] بر وزن مَسجِد[۴] و برگرفته از ریشه «إرب» به معنای زیرکی و ذکاوت یا حاجت و نیاز است. بر این اساس «میم» آنکه در ابتدای اسم مکان می‌آید غیر اصلی است[۵]. در مقابل، برخی با اصلی انگاشتن «میم»، مأرب را برگرفته از ریشه «م - ر - ب» و نام شهری در یمن دانسته‌اند[۶]. بعضی دیگر ریشه آن را آرامی و مرکب از «ماء» و «راب» به معنای آب فراوان یا سیلاب بزرگ دانسته‌اند[۷]. افزون بر موارد یاد شده، واژه مأرب را محل زندگی قوم سبأ و اَزد[۸]، نام قصری متعلق به پادشاهان قوم سبأ[۹]، لقب آن پادشاهان[۱۰] و نیز نام شهر بلقیس[۱۱] هم گفته‌اند.

سد مأرب، نام سدی معروف و تاریخی است که در شهر مأرب یمن قرار داشت[۱۲] و در پی کفر و ناسپاسی قوم سبأ با سیل عَرِم ویران شد[۱۳]. داستان سد مأرب و سرزمین قوم سبأ و نابودی آنها بر اثر سیل، پیش از اسلام نیز در میان عرب‌ها معروف بوده و در اشعار عصر جاهلی بازتاب یافته است[۱۴]. شهر مأرب در فاصله سه منزلی (سه الی ۴ روز راه) شهر صنعا[۱۵] در نزدیکی حضرموت قرار دارد[۱۶] و پیش از میلاد مسیح پایتخت کشور سبأ بوده است[۱۷]. آثار بر جای‌مانده نشان می‌دهند که این شهر دایره‌وار و قطر آن حدود یک کیلومتر بوده است[۱۸]. در جنوب غربی شهر مأرب[۱۹] سلسله جبالی وجود دارد که از کوه مشهور سَرات منشعب شده و صدها مایل به سمت شمال شرقی امتداد دارد. باران‌های بهاری از لابه‌لای تخته‌سنگ‌ها و جدول‌های کوه جاری شده و در مجرای بزرگ کوهستانی به نام میزاب شرقی می‌ریزند و سرانجام رودخانه عظیم «اَذَنه» را شکل می‌دهند[۲۰]. این رودخانه نزدیک شهر مأرب به تنگه‌ای کوهستانی می‌رسد. در دو طرف تنگه یادشده دو کوه معروف به «بَلْق» به فاصله ۶۰ قدم از یکدیگر قرار دارند[۲۱]. سد مأرب، دیواره‌ای بزرگ بوده که تنگه میان دو کوه بلق به وسیله آن مسدود می‌شده است[۲۲]. سد یاد شده حدوداً در ۱۵۰ ذراعی شمال شرقی تنگه بنا شده است[۲۳]. طول آن از شرق به غرب ۸۰۰ ذراع و ارتفاعش ۱۰ ذراع و اندی و عرضش ۱۵۰ ذراع بوده است[۲۴]. برخی معتقدند که ارتفاع این سد به ۱۶ متر، عرض آن به ۶۰ و طول آن به ۶۲۰ متر می‌رسیده است[۲۵]. سد مأرب با هدف مهار آب چشمه‌ها و باران و سیلاب‌های گسیل شده از کوه‌ها و ذخیره‌سازی آن برای آبیاری دشت‌های پیرامونی ساخته شده بود[۲۶]. میان سد و شهر مأرب جلگه‌ای پهناور، باغ‌هایی بسیار سرسبز و زیبا و کشتزارهایی سرشار از محصول قرار داشت[۲۷]. مساحت این جلگه به حدود ۹۶۰۰ هکتار می‌رسید که ۵۳۰۰ هکتار آن متعلق به جلگه جنوبی و مابقی به جلگه شمالی بود. از این دو ناحیه به باغستان‌های شمالی و جنوبی تعبیر شده است[۲۸]. قرآن کریم به صراحت از «سد مأرب» یا «سد عَرِم» یاد نکرده است؛ ولی بر اساس یکی از سه تفسیر گفته شده برای واژه عَرِم، این واژه در زبان حِمْیَریان (از قبایل بسیار معروف یمن) به معنای سد بوده است[۲۹]. بر همین اساس، شماری از مفسران مراد از  ٱلْعَرِمِ [۳۰] را همان سد مأرب دانسته‌اند[۳۱] مفسران در تفسیر شماری از آیات[۳۲] درباره موضوعاتی همانند سد مأرب، موقعیت جغرافیایی، ویژگی‌ها و بنیانگذار آن، سبب ساخت سد و جریان سیل عرم و عامل ویرانی آن بحث کرده‌اند.[۳۳]

بنیانگذار سد مارب

بر اساس دیدگاه غالب مورخان و مفسران، سد مأرب به دست سبأ بن یَشْجُب بن یَعْرُب بن قَحْطان[۳۴] تأسیس شد و پادشاهان حمیر کار آن را به پایان رساندند[۳۵]. در مقابل، برخی بلقیس پادشاه قوم سبأ در زمان حضرت سلیمان(ع) را بانی این سدّ دانسته‌اند. بر اساس این دیدگاه، ملکه سبأ در پی اختلاف مردم بر سر آب و با بهره‌گیری از سنگ و قیر سد را ساخته و در آن دریچه‌هایی تعبیه کرده بود که آب به اندازه نیاز مردم از آن بیرون می‌ریخت[۳۶]. برخی از مورخان نیز لقمان بن عاد بن عاد را بنیانگذار سد مأرب یاد کرده‌اند[۳۷]. برخی از خاورشناسان بر اساس نقش و نگارهای کشف شده از سرزمین سبأ معتقدند پدر و پسری از پادشاهان سبأ که نامشان در این نقش‌ها آمده است، در قرن هشتم پیش از میلاد سد مأرب را بنیان نهاده‌اند[۳۸]. ذیل آیه ۹۴ سوره کهف[۳۹] از ذوالقرنین نیز به عنوان سازنده این سدّ یاد شده است.

برخی مفسران با رد اکید این دیدگاه گفته‌اند که هیچ یک از ویژگی‌هایی که قرآن برای سدّ ذوالقرنین یاد کرده است، بر سد مأرب تطبیق نمی‌کند؛ زیرا سد (دیواره) ذوالقرنین با هدف پیشگیری از یورش اقوام وحشی (یأجوج و مأجوج) و از آهن و مس؛ ولی سد مأرب برای گردآوری آب و جلوگیری از طغیان سیلاب‌ها ساخته شده بود[۴۰]. (سد ذوالقرنین) ساخت سد مأرب بنابر نوشته‌های به دست آمده در ویرانه‌های آن به سال ۶۴۰ - ۶۱۰ ق. م. یعنی حدود ۹۴۰ سال پیش از ذوالقرنین و ۹۱۵ سال پیش از شَمریرعِش و ۹۶۰ سال پیش از تبّع بازمی‌گردد[۴۱]. شاید بتوان گفت چنان که از کتیبه‌های گوناگون بر می‌آید، ساختن سد و ترمیم آن در زمان‌های مختلف صورت گرفته است[۴۲].[۴۳]

نقش سد مارب در آبادی سرزمین سبا

سد مأرب سبب اصلی عمران و آبادانی یمن بوده است[۴۴]. قرآن با یادکرد سرزمین قوم سبأ به عنوان «بلده طیبه»، دو باغ واقع در سمت راست و چپ زیستگاه آنان را نشانه و آیت الهی خوانده و از توصیه آنان به بهره‌گیری از رزق و روزی پروردگار خویش و سپاسگزاری او خبر می‌دهد:  لَقَدْ كَانَ لِسَبَإٍۢ فِى مَسْكَنِهِمْ ءَايَةٌۭ جَنَّتَانِ عَن يَمِينٍۢ وَشِمَالٍۢ كُلُوا۟ مِن رِّزْقِ رَبِّكُمْ وَٱشْكُرُوا۟ لَهُۥ بَلْدَةٌۭ طَيِّبَةٌۭ وَرَبٌّ غَفُورٌۭ [۴۵] مورخان و مفسران، سرزمین سبأ را از مناطق شگفت‌انگیز دنیا[۴۶]، بسیار آباد و حاصل‌خیز[۴۷]، پر آب و دارای هوایی لطیف دانسته[۴۸] و پیراسته از بیماری و حشرات گزنده[۴۹] و تابستان و زمستان آن را بی‌آزار وصف کرده‌اند[۵۰]. از همین روست که قرآن از آن به «بلده طیبه» یاد کرده است[۵۱]. بر اساس برخی گزارش‌ها، این آبادانی و حاصلخیزی، در پی ایجاد سدی بزرگ به دست ملکه سبأ (بلقیس) پدید آمد. وی با ایجاد نهری بزرگ، آب شیرین را از سواحل یمن به طرف شهر جاری ساخت و با احداث سدی بزرگ بر روی نهر، به ذخیره‌سازی آب پرداخت. در پی ایجاد این کانال و سد روی آن، آبادانی اطراف یمن به سر حد کمال رسید و دو باغ بزرگ که هر یک به مساحت چند روز راه بود در شرق و غرب شهر احداث گردید. درختان میوه این دو باغ بسیار انبوه بوده‌اند[۵۲].[۵۳]

ویرانی سد مارب

قرآن کریم در ادامه گزارش درباره قوم سبأ از نابودی دو باغ آنان و جایگزینی دو باغ با میوه‌های تلخ و درختان شوره‌گز و اندکی درختان سِدْر به جای آن سخن گفته و آن را نتیجه کفر و رویگردانی قوم سبأ از خداوند و به وسیله سیل عَرِم یاد می‌کند:  فَأَعْرَضُوا۟ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ سَيْلَ ٱلْعَرِمِ وَبَدَّلْنَـٰهُم بِجَنَّتَيْهِمْ جَنَّتَيْنِ ذَوَاتَىْ أُكُلٍ خَمْطٍۢ وَأَثْلٍۢ وَشَىْءٍۢ مِّن سِدْرٍۢ قَلِيلٍۢ * ذَٰلِكَ جَزَيْنَـٰهُم بِمَا كَفَرُوا۟ وَهَلْ نُجَـٰزِىٓ إِلَّا ٱلْكَفُورَ [۵۴] واژه‌شناسان و مفسران، عَرِم را به معنای سیل‌بند (سد)[۵۵]، باران تند و شدید[۵۶]، نوعی موش[۵۷]، آب سرخ‌رنگ[۵۸] و نام وادی قوم سبأ[۵۹] دانسته‌اند. مفسران گفته‌اند که مردم سبأ بر اثر نعمت فراوان، امنیت و آسایش به زندگانی تجملی و عیاشی پرداخته و دچار کبر، کفر[۶۰]، ناسپاسی[۶۱] و طغیان[۶۲] شدند. از وهب ابن منبّه نقل شده است که خداوند ۱۳ پیامبر را به سوی آنان فرستاد[۶۳] و آنها به تکذیب پیامبران پرداختند[۶۴] سرانجام، خداوند با فرستادن سیل عرم که آب سرخ‌رنگی بود، آن سد را ویران ساخت[۶۵] سیل همه مزارع خرم و باغ‌ها و بوستان‌های پر نعمت را نابود کرد و از آن درختان انبوه جز چند درخت سِدر و شوره‌گز و مانند آن باقی نگذاشت[۶۶]. در روایتی از امام صادق(ع) نیز به این رخداد اشاره شده است[۶۷]. برخی از منابع تفسیری و تاریخی در چگونگی ویران شدن سد مأرب گفته‌اند که نوعی موش با ایجاد سوراخ در دیوار سد به تدریج باعث در هم شکسته شدن آن سد بزرگ شدند[۶۸]. در نقلی از وهب ابن منبه، قوم سبأ در پی پیشگویی کاهنان درباره ویرانی سد به وسیله موش‌ها، گربه‌های زیادی را برای پیشگیری از این حادثه به کار گرفتند؛ ولی گربه‌ها بدون اینکه کاری از پیش ببرند، مغلوب موش‌ها شدند. موش‌ها با سوراخ کردن پایه‌های سد موجب سستی و شکستن آنها شدند[۶۹]. در مقابل، برخی دیگر از مفسران، عامل ویرانی سد را اشتغال پادشاهان به جنگ‌های داخلی و غفلت آنان از ترمیم سد یا تخریب آن به دست دشمنان دانسته و ویرانی آن به وسیله موش‌ها را خرافات خوانده‌اند[۷۰]. درباره تاریخ ویران شدن سد مأرب نیز اختلاف است: برخی مورخان مسلمان تاریخ انهدام آن را ۴۰۰ سال پیش از اسلام و برخی قرن پنجم و برخی دیگر آن را در حدود قرن ششم میلادی و اندکی پیش از ظهور اسلام دانسته‌اند[۷۱]. در منابع تفسیری و تاریخی حکایتی با اندکی تفاوت در این باره نقل شده که بر اساس آن کاهنی با پیش‌بینی‌کردن ویرانی قریب‌الوقوع سد مأرب و نابودی باغ‌ها، از قوم سبأ خواست به سرزمین‌های دیگر کوچ کنند[۷۲]. در پی ویرانی سد و پیدایش خشکسالی، ساکنان سبأ به مناطق دیگری مانند شام، یثرب، تهامه و عمان مهاجرت کردند[۷۳] و پراکنده شدن قوم سبأ در میان عرب، به مَثَل تبدیل شد[۷۴]. قرآن کریم نیز به این پراکندگی و مثل شدن و حکایت داستان قوم سبأ در تاریخ اشاره می‌کند:  ...فَجَعَلْنَـٰهُمْ أَحَادِيثَ وَمَزَّقْنَـٰهُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ... [۷۵].[۷۶]

باستان‌شناسی سد مارب

پیش از اکتشافات جدید باستان‌شناسان، مورخان با اظهار بی‌اطلاعی از وجود قوم سبأ و تمدن آنان، «سبأ» را فقط نام یک شخص فرضی می‌دانستند که مؤسس دولت «حمیر» بوده است؛ زیرا کتب آسمانی پیش از قرآن در این باره گزارشی ندارند[۷۷]، در حالی که قرآن کریم، سوره‌ای به نام این قوم دارد و مفسران، بنای سد تاریخی مأرب را از مظاهر تمدن آنان می‌دانند. پس از کشف آثار تاریخی این قوم در یمن، عقیده دانشمندان دگرگون شد و با اکتشاف محل این سد، خط بطلانی بر دیدگاه کسانی کشیده شد که تا پیش از آن وجود این سد را افسانه می‌دانستند[۷۸]. بر همین اساس، بیان این خبر در قرآن از معجزات علمی آن و نشانه وجود تمدن در سرزمین سبأ معرفی شده است[۷۹]. وارنر کلِر باستان‌شناس و نویسنده کتاب آسمانی حق است، عقیده دارد که رخداد سیل بر اساس متن قرآن حقیقت داشته و تخریب سد مأرب باعث نابودی سرزمین قوم سبأ شده است. به اعتقاد او با توجه به اینکه حادثه سیل عرم و شکستن سد مأرب پس از نزول تورات و انجیل، روی داده، گزارش آن فقط در قرآن آمده است[۸۰]. نخستین بار یک هیئت دانمارکی میان سال‌های ۱۷۶۱ - ۱۷۶۴ میلادی به قصد تحقیقات جغرافیایی به سرزمین یمن رفت؛ نیز از سال ۱۸۸۹ میلادی به بعد ادوارد گلازر باستان‌شناس اتریشی ۴ بار به شبه‌جزیره عربستان سفر کرد و در مأرب و جاهای دیگر سرزمین سبأ به کاوش پرداخت و مجموعاً ۱۰۳۲ کتیبه و ۶۱۶ کتاب خطی کشف کرد و در سفر چهارم در سال ۱۸۹۲ دو کتیبه یافت که از شکستن سدّ مأرب در سرزمین مأرب حکایت داشتند[۸۱].[۸۲]

منابع

پانویس

  1. التحریر والتنویر، ج۲۲، ص۳۷-۳۸؛ المنیر، ج۲۲، ص۱۶۵؛ التحقیق، ج۸، ص۱۰۱، «عرم».
  2. معجم ما استعجم، ج۴، ص۱۱۷۰؛ تاج العروس، ج۲، ص۲۰، «ارب».
  3. معجم البلدان، ج۵، ص۳۴.
  4. المصباح، ص۱۱، «ارب».
  5. تاج العروس، ج۲، ص۱۷؛ ج۴، ص۲۳۳.
  6. لسان العرب، ج۱، ص۷۴۷، «مرب».
  7. شبهات و ردود، ص۵۳۵.
  8. تفسیر ابن ابی‌حاتم، ج۹، ص۲۸۶۴؛ الدرالمنثور، ج۵، ص۱۰۵.
  9. نهایة الارب، ج۱۵، ص۳۳۳؛ تنزیل الآیات، ص۵۳۶.
  10. نهایة الارب، ج۱۵، ص۳۳۳.
  11. تفسیر ابن ابی‌حاتم، ج۹، ص۲۸۶۴؛ الدرالمنثور، ج۵، ص۱۰۵.
  12. تفسیر ابن کثیر، ج۳، ص۵۴۱؛ التحریر والتنویر، ج۱۹، ص۲۴۹؛ المنیر، ج۲۲، ص۱۶۵.
  13. معجم ما استعجم، ج۴، ص۱۱۷۰؛ تاج العروس، ج۴، ص۲۳۳، «عرم».
  14. مروج الذهب، ج۲، ص۱۹۶-۱۹۷؛ السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۱۴؛ معجم ما استعجم، ج۴، ص۱۱۷۰.
  15. تفسیر ابن ابی‌حاتم، ج۹، ص۲۸۶۴؛ بلوغ الارب، ج۱، ص۲۰۷؛ التحقیق، ج۸، ص۱۰۱.
  16. معجم البلدان، ج۵، ص۳۴-۳۵؛ المصباح، ص۱۱، «الارب»؛ تفسیر قاسمی، ج۸، ص۱۳۸.
  17. المفصل، ج۲، ص۳۴۳-۳۴۴؛ نساء حکمن الیمن، ص۱۶.
  18. شبهات و ردود، ص۵۳۵.
  19. تفسیر مراغی، ج۲۲، ص۷۱-۷۲.
  20. تفسیر مراغی، ج۲۲، ص۷۱-۷۲.
  21. باستان‌شناسی، ص۳۳۲.
  22. السیرة النبویه، ابن کثیر، ج۱، ص۵۸.
  23. قصص قرآن، ص۳۸۰؛ شبهات و ردود، ص۵۳۶-۵۳۸.
  24. تاریخ العرب قبل الاسلام، ص۷۰-۷۱؛ تفسیر مراغی، ج۲۲، ص۷۲؛ قصص قرآن، ص۳۸۰.
  25. اقوام هلاک شده، ص۱۳۸.
  26. جامع البیان، ج۲۲، ص۵۴-۵۵؛ مجمع البیان، ج۸، ص۶۰۴-۶۰۵؛ جوامع الجامع، ج۳، ص۳۴۶-۳۴۷.
  27. مجمع البیان، ج۸، ص۶۰۴.
  28. اقوام هلاک شده، ص۱۳۸.
  29. جامع البیان، ج۲۲، ص۵۴-۵۵؛ تفسیر ابن زمنین، ج۴، ص۱۲؛ تفسیر ثعلبی، ج۸، ص۸۳.
  30.  فَأَعْرَضُوا۟ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ سَيْلَ ٱلْعَرِمِ وَبَدَّلْنَـٰهُم بِجَنَّتَيْهِمْ جَنَّتَيْنِ ذَوَاتَىْ أُكُلٍ خَمْطٍۢ وَأَثْلٍۢ وَشَىْءٍۢ مِّن سِدْرٍۢ قَلِيلٍۢ  «اما روی گرداندند ما نیز بر آنان سیل ویرانگر را فرستادیم و به جای آن دو باغشان دو باغ جایگزین کردیم با میوه‌هایی تلخ و (درختان) شوره‌گز و اندکی از درخت کنار» سوره سبأ، آیه ۱۶.
  31. تفسیر مراغی، ج۲۲، ص۷۱.
  32. سبأ ۱۵ - ۲۲؛ نمل ۲۲
  33. علی قانعی اردکانی، علی، مقاله «سد مأرب»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۵، ص ۳۰۰.
  34. البدایة و النهایه، ج۲، ص۱۹۳؛ تایخ ابن خلدون، ج۱، ص۳۴۶؛ التحریر و التنویر، ج۲۲، ص۳۷.
  35. معجم البلدان، ج۵، ص۳۴؛ السیرة النبویه، ابن کثیر، ج۱، ص۱۰؛ التحریر و التنویر، ج۲۲، ص۳۷.
  36. تفسیر ثعلبی، ج۸، ص۸۳؛ تفسیر بغوی، ج۳، ص۶۷۶؛ تاریخ تمدن اسلام و عرب، ص۹۸.
  37. مروج الذهب، ج۲، ص۱۹۳؛ معجم ما استعجم، ج۴، ص۱۱۷۰-۱۱۷۱؛ معجم البلدان، ج۵، ص۳۴.
  38. مفاهیم جغرافیه، ص۲۱۵؛ الموسوعة الذهبیه، ج۲۷، ص۴۹۳-۴۹۶.
  39.  قَالُوا۟ يَـٰذَا ٱلْقَرْنَيْنِ إِنَّ يَأْجُوجَ وَمَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فِى ٱلْأَرْضِ فَهَلْ نَجْعَلُ لَكَ خَرْجًا عَلَىٰٓ أَن تَجْعَلَ بَيْنَنَا وَبَيْنَهُمْ سَدًّۭا  «گفتند: ای ذو القرنین! در این سرزمین، یأجوج و مأجوج تبهکاری می‌ورزند، آیا می‌خواهی برای تو هزینه‌ای بنهیم تا میان ما و آنان سدّی بسازی؟» سوره کهف، آیه ۹۴.
  40. المیزان، ج۱۳، ص۳۸۸؛ نمونه، ج۱۲، ص۵۴۲-۵۴۳.
  41. مفاهیم جغرافیه، ص۲۱۵.
  42. شبهات وردود، ص۵۴۰؛ دائرة المعارف فارسی، ج۲، ص۲۵۷۱، «مأرب».
  43. علی قانعی اردکانی، علی، مقاله «سد مأرب»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۵، ص ۳۰۲.
  44. تاریخ تمدن اسلام و عرب، ص۹۸.
  45. «برای (قوم) سبا در مسکن‌هایشان نشانه‌ای (شگرف) وجود داشت: دو باغ از راست و چپ، از روزی پروردگارتان بخورید و او را سپاس گزارید! شهری است پاکیزه و پروردگاری آمرزنده» سوره سبأ، آیه ۱۵.
  46. تاریخ تمدن اسلام و عرب، ص۹۷.
  47. مروج الذهب، ج۲، ص۱۹۳-۱۹۴؛ مجمع البیان، ج۸، ص۶۰۴.
  48. تفسیر ثعلبی، ج۸، ص۸۳؛ بلوغ الارب، ج۱، ص۲۰۷.
  49. جامع البیان، ج۲۲، ص۵۳؛ مجمع البیان، ج۷، ص۶۰۴-۶۰۵؛ تفسیر سمعانی، ج۴، ص۳۲۵.
  50. مجمع البیان، ج۸، ص۶۰۵؛ روح المعانی، ج۲۲، ص۱۲۶.
  51. تفسیر بغوی، ج۳، ص۵۵۴؛ بلوغ الارب، ج۱، ص۲۰۷.
  52. معجم البلدان، ج۵، ص۳۵؛ بلوغ الارب، ج۱، ص۲۰۷-۲۰۸؛ نساء حکمن الیمن، ص۱۶-۱۷، ۲۲-۲۴.
  53. علی قانعی اردکانی، علی، مقاله «سد مأرب»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۵، ص ۳۰۳.
  54. «اما روی گرداندند ما نیز بر آنان سیل ویرانگر را فرستادیم و به جای آن دو باغشان دو باغ جایگزین کردیم با میوه‌هایی تلخ و (درختان) شوره‌گز و اندکی از درخت کنار * چنین آنان را برای آن ناسپاسی که ورزیدند، کیفر دادیم و آیا جز ناسپاس را به کیفر می‌رسانیم؟» سوره سبأ، آیه ۱۶-۱۷.
  55. لسان العرب، ج۱۲، ص۳۹۶، «عرم»؛ صحیح البخاری، ج۶، ص۲۸؛.Encyclopedia Of The Quran، vol ۱، p۶۰
  56. لسان العرب، ج۱۲، ص۳۹۶؛ التحقیق، ج۸، ص۱۰۱، «عرم»؛.Encyclopedia Of The Quran، vol ۱، p۶۰
  57. لسان العرب، ج۱۲،ص۳۹۶.
  58. صحیح البخاری، ج۶، ص۲۸؛.Encyclopedia Of The Quran، vol ۱، p۶۰
  59. جامع البیان، ج۲۲، ص۵۵؛ صحیح البخاری، ج۵، ص۳۳؛ لسان العرب، ج۱۲، ص۳۹۶.
  60. تفسیر ثعلبی، ج۸، ص۸۳؛ التبیان، ج۸، ص۳۸۷.
  61. تفسیر مقاتل، ج۳، ص۵۲۹؛ التبیان، ج۸، ص۳۸۷.
  62. جامع البیان، ج۲۲، ص۵۵.
  63. جامع البیان، ج۲۲، ص۵۴؛.Encyclopedia Of The Quran، vol ۱، p۶۰
  64. جامع البیان، ج۲۲، ص۵۴.
  65. تفسیر ابن زمنین، ج۴، ص۱۲؛ تفسیر بغوی، ج۳، ص۶۷۶.
  66. تفسیر مقاتل، ج۳، ص۵۲۹؛ تفسیر قمی، ج۲، ص۲۰۱؛ جامع البیان، ج۲۲، ص۵۷.
  67. الکافی، ج۲، ص۲۷۴؛ بحار الانوار، ج۷۰، ص۳۳۴-۳۳۵.
  68. تفسیر مقاتل، ج۳، ص۵۲۹؛ تفسیر قمی، ج۲، ص۲۰۰-۲۰۱؛ جامع البیان، ج۲۲، ص۵۵.
  69. تفسیر بغوی، ج۳، ص۶۷۵؛ تفسیر ابن کثیر، ج۶، ص۴۴۸.
  70. التحریر و التنویر، ج۲۲، ص۳۸.
  71. باستان‌شناسی، ص۳۳۲-۳۳۳.
  72. مروج الذهب، ج۲، ص۱۹۹-۲۰۵؛ مجمع البیان، ج۸، ص۶۰۶؛ بلوغ الارب، ج۱، ص۲۰۸.
  73. مجمع البیان، ج۸، ص۶۰۶؛ تفسیر بیضاوی، ج۴، ص۲۴۵؛ بلوغ الارب، ج۱، ص۲۰۸-۲۰۹.
  74. معجم البلدان، ج۳، ص۱۸۱؛ بلوغ الارب، ج۳، ص۲۸۷؛ نساء حکمن الیمن، ص۱۶.
  75. سوره سبأ، آیه ۱۹.
  76. علی قانعی اردکانی، علی، مقاله «سد مأرب»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۵، ص ۳۰۴.
  77. اقوام هلاک شده، ص۱۴۳-۱۴۴.
  78. باستان‌شناسی، ص۳۳۳.
  79. نمونه، ج۱۸، ص۶۹؛ نساء حکمن الیمن، ص۱۶-۱۷؛ موسوعة التاریخ الاسلامی، ج۱، ص۱۰۸.
  80. اقوام هلاک شده، ص۱۴۳-۱۴۴.
  81. باستان‌شناسی، ص۳۲۱-۳۲۲.
  82. علی قانعی اردکانی، علی، مقاله «سد مأرب»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۵، ص ۳۰۶.