عصمت در معارف و سیره علوی
مقدمه
متون روایی شیعه و سنی لبریز از روایات مولای متقیان، امیرمؤمنان، علی(ع) در موضوعات مختلف فقهی، اخلاقی و اعتقادی است. منابعی همچون نهج البلاغه و غررالحکم، نمونهای از مجموعههای رواییای هستند که کلمات آن حضرت را در خود گنجاندهاند. بعض روایات رسیده از امام علی(ع) به ساحتهایی از مسئله عصمت پرداختهاند که عبارتاند از:
مفهوم عصمت
در کلمات رسیده از امام علی(ع)، درباره مفهوم عصمت بیان روشنی پیدا نکردیم و تنها به دو روایت دست یافتیم. در یکی از این روایات امام(ع) میفرماید: «غالب شدن شهوت، عصمت را باطل و انسان را هلاک میکند»[۱]. امام(ع) در روایت دیگری میفرماید: «کسی که عصمت ندارد، چگونه در برابر شهوت مقاومت کند»[۲]. بر اساس این دو روایت، اولاً، عصمت نقطه مقابل شهوت است؛ ثانیاً، شهوت عصمت را باطل میکند؛ ثالثاً، عصمت سبب استقامت در برابر شهوت میشود. افزون بر آن، با جستوجو در دیگر روایات رسیده از امام علی(ع) در مییابیم که از نگاه ایشان، عصمت معصومان، امری موهبتی است که خداوند متعالی آن را به بندگان خاص خود عطا میکند. ایشان ضمن خطبهای میفرمایند: «بدانید که خداوند با فضل خود ما اهل بیت را بر دیگران برتری داد، آنجا که گفت: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾[۳]. پس ما را از پلیدیها پاک کرد»[۴]. ایشان در جایی دیگر میفرمایند: «هرکس دارای عصمت شد، از لغزشها مصون مانده است»[۵].
آن حضرت در موضعی دیگر، راه بهرهمندی از این موهبت را در پیش گرفتن تقوا میشمرد و میفرماید: «به وسیله تقوا همراهی با عصمت حاصل میشود»[۶].[۷]
معرفی معصومان
بخش وسیعی از روایات عصر علوی ویژه معرفی معصومان است. برای نمونه، شخص پیامبر و اولی الأمر – صرفنظر از مصداقهای آنان - از جمله کسانیاند که در کلام امیرالمؤمنین(ع) با عنوان معصوم معرفی شدهاند؛ چنان که سلیم بن قیس هلالی از امیرالمؤمنین(ع) نقل میکند که پس از سفارش به پیروی از رسول گرامی اسلام(ص) و اولی الأمر فرمود: «وَ إِنَّمَا أَمَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِطَاعَةِ الرَّسُولِ لِأَنَّهُ مَعْصُومٌ مُطَهَّرٌ لَا يَأْمُرُ بِمَعْصِيَتِهِ وَ إِنَّمَا أَمَرَ بِطَاعَةِ أُولِي الْأَمْرِ لِأَنَّهُمْ مَعْصُومُونَ مُطَهَّرُونَ لَا يَأْمُرُونَ بِمَعْصِيَتِهِ»[۸]؛ «همانا خداوند به اطاعت رسولش فرمان داد؛ زیرا او معصوم و تطهیر شده است و امر به گناه نمیکند و به اطاعت اولی الأمر فرمان داده است؛ چون آنان معصوم و تطهیر شدهاند و به گناه امر نمیکنند». از جمله گروههایی که در کلمات امیرالمؤمنین(ع) بر عصمت آنها تأکید شده است، اهل بیت رسول گرامی اسلام(ص) هستند[۹]. همچنین ایشان در مواردی که به معرفی خود پرداخته، به طور علنی و حتی بر روی منیر، یکی از ویژگیهای خود را عصمت دانسته است. در این باره محمد بن الحسین بن علی بن ابی طالب با واسطه از امام علی(ع) نقل میکند که پیامبر اکرم(ص) درحق ایشان دعا کرد و فرمود: «پیامبر برایم دعا کرد تا چیزی را که به من تعلیم داده بود، فراموش نکنم. پس هیچ حرام و حلالی، امرونهی، و طاعت و معصیتی را فراموش نکردم. پس دستش را روی سینهام قرار داد و گفت: خدایا قلبش را از علم و فهم و حکمت و نور پر کن. سپس پیامبر(ص) فرمود: خدا به من خبر داد که دعایم در حق تو مستجاب شده است»[۱۰].
عبدالله بن یحیی و برخی دیگر از اصحاب نقل میکنند که امام علی(ع) بر فراز منبر فرمود: «به خدا سوگند که دروغی نگفتم... و گمراه نشدم و کسی را گمراه نکردم و عهدم [با رسول خدا(ص)] را فراموش نکردم و من با بینهای از خداوند همراهم که او رسول خود را با آن همراه کرده بود. پس آن بینه را برایم روشن کرد، و من بر مسیر روشنم»[۱۱]. آنچه درباره دو روایت اخیر گفتنی است، آن است که امام(ع) در آنها به صراحت خود را، افزون بر معصومیت از گناه، از اشتباه و فراموشی – دستکم در برخی موارد - نیز معصوم میشمرد.
فرات بن أحنف نیز خطبهای را از امام(ع) نقل میکند که حضرت ضمن آن فرمود: «ای گروه مردم، من بینی هدایت و دو چشم آنم. سپس با دست خود به صورت خویش اشاره کرد و فرمود: ای مردم، از راه هدایت وحشت نکنید، و اگر اهل هدایت کماند، شما از پیمودن آن راه نترسید»[۱۲]. امام حسن و امام حسین(ع)، از جمله افراد دیگری هستند که در کلمات امام علی(ع) معصوم شمرده شدهاند. در این باره طارق بن شهاب از امام علی(ع) نقل میکند که به امام حسن و امام حسین(ع) میفرمود: «شما دو امام پس از من، سرور جوانان بهشت و معصومید. خداوند شما را حفظ کند»[۱۳].[۱۴]
قلمرو عصمت معصومان
کلمات رسیده از امام علی(ع)، نشان این واقعیت است که از نظر ایشان، اهل بیت رسول گرامی اسلام(ص) که از جمله معصوماناند، از همه گناهان ظاهری و باطنی و از هر رجسی معصوماند، و مخالفت با آنها، مخالفت با حق و حقیقت است. از این رو، میتوان آنها را از اشتباه نیز معصوم دانست. امام علی(ع) ضمن یکی از خطبههایش میفرماید: «به تحقیق، ما از پلیدیهای ظاهری و باطنی و از هر پستی و رجسی پاک شدهایم. پس ما بر راه و روش حقیم، و هرکس که با ما مخالفت کند، بر راه و روش باطل است»[۱۵].
افزون بر آن، پیشتر خطبهای را از امام(ع) نقل کردیم که براساس آن عصمت ایشان از اشتباه و فراموشی نیز ثابت میشد. از این رو، میتوان مدعی شد که شیعیان، در عصر علوی با مسئله عصمت از اشتباه نیز آشنایی اجمالی داشتهاند. با توجه به آنچه گذشت، میتوان فضای روایات علوی را در آن عصر چنین ترسیم کرد:
- مفهوم عصمت نقطه مقابل شهوت است؛
- عصمت، امری موهبتی و الهی است، و به دیگر بیان، فاعل عصمت خداوند متعالی است؛
- پیامبر اکرم(ص) اهل بیت آن حضرت و اولی الأمر، از جمله معصوماناند؛
- اگرچه در روایات علوی، مفهوم عصمت، بر «عصمت از اشتباه» اطلاق نشده است، آن حضرت افزون بر مسئله عصمت از گناه، بر انگاره مصونیت از اشتباه و فراموشی نیز تأکید کردهاند؛ چنان که پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت آن حضرت از همه گناهان باطنی و ظاهری و نیز از هرگونه رجس و اشتباهی معصوم شمرده شدهاند.[۱۶]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ «غَلَبَةُ الشَّهْوَةِ تُبْطِلُ الْعِصْمَةَ وَ تُورِدُ الْهُلْكَ»؛ (عبدالواحد تمیمی آمدی، غرر الحکم، ص۳۰۵).
- ↑ «كَيْفَ يَصْبِرُ عَنِ الشَّهْوَةِ مَنْ لَمْ تُعِنْهُ الْعِصْمَةُ»؛ (عبدالواحد تمیمی آمدی، غرر الحکم، ص۳۱۸).
- ↑ «جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.
- ↑ محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبة، ص۴۴؛ محمد بن جریر بن رستم طبری (شیعی)، المسترشد فی امامت امیر المؤمنین(ع)، تحقیق احمد محمودی، ص۳۹۹.
- ↑ «مَنْ أُلْهِمَ الْعِصْمَةَ أَمِنَ الزَّلَلَ»؛ (عبدالواحد تمیمی آمدی، غرر الحکم، ص۳۱۸).
- ↑ «بِالتَّقْوَى قُرِنَتِ الْعِصْمَةُ»؛ (عبدالواحد تمیمی آمدی، غرر الحکم، ص۲۶۹).
- ↑ حسین فاریاب، محمد، عصمت امام، ص ۱۳۱.
- ↑ محمد بن علی بن حسین (شیخ صدوق)، الخصال، ج۱، ص۱۳۹؛ همو، علل الشرایع، ج۱، ص۱۲۳.
- ↑ بدانید که خداوند با فضل خود ما اهل بیت را بر دیگران برتری داد، آنجا که گفت: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾ پس ما را از پلیدیها پاکیزه نمود (محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبة، ص۴۴؛ محمد بن جریر بن رستم طبری (شیعی)، المسترشد فی امامة امیر المؤمنین(ع)، تحقیق احمد محمودی، ص۳۹۹).
- ↑ «دَعَا اللَّهَ لِي أَنْ لَا أَنْسَى شَيْئاً عَلَّمَنِي إِيَّاهُ، فَمَا نَسِيتُ مِنْ حَرَامٍ وَ لَا حَلَالٍ وَ أَمْرٍ وَ نَهْيٍ وَ طَاعَةٍ وَ مَعْصِيَةٍ، وَ لَقَدْ وَضَعَ يَدَهُ عَلَى صَدْرِي وَ قَالَ: اللَّهُمَّ امْلَأْ قَلْبَهُ عِلْماً وَ فَهْماً وَ حُكْماً وَ نُوراً. ثُمَّ قَالَ لِي: أَخْبَرَنِي رَبِّي عَزَّ وَ جَلَّ أَنَّهُ قَدِ اسْتَجَابَ لِي فِيكَ»؛ علی بن حسن بن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۴۲، ص۳۸۶؛ نیز ر.ک: محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، الارشاد، ج۱، ص۱۹۵.
- ↑ «وَ اللَّهِ مَا كَذَبْتُ وَ لَا كُذِبْتُ وَ لَا ضَلِلْتُ وَ لَا ضُلَّ بِي وَ مَا نَسِيتَ مَا عَهِدَ إِلَيَّ وَ إِنِّي لَعَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَ إِنِّي لَعَلَى الطَّرِيقِ الْوَاضِحِ أَلْفِظُهُ لَفْظاً»؛ (علی بن حسن بن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۴۲، ص۳۹۶).
- ↑ «يَا مَعْشَرَ النَّاسِ أَنَا أَنْفُ الْهُدَى وَ عَيْنَاهُ» وَ أَشَارَ بِيَدِهِ إِلَى وَجْهِهِ «يَا مَعْشَرَ النَّاسِ لَا تَسْتَوْحِشُوا فِي طَرِيقِ الْهُدَى لِقِلَّةِ أَهْلِهِ»؛ (ابراهیم بن محمد ثقفی، الغارات، ج۲، ص۵۸۴).
- ↑ «أَنْتُمَا إِمَامَانِ بِعْدِی وَ سَيِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ الْمَعْصُومَانِ حَفَظَكُمَا اللَّهُ وَ لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى مَنْ عَادَاكُمَا»؛ (علی بن محمد خزاز قمی، کفایة الأثر، ص۲۲۲).
- ↑ حسین فاریاب، محمد، عصمت امام، ص ۱۳۲.
- ↑ «فَقَدْ طَهَّرَنَا اللَّهُ مِنَ الْفَوَاحِشِ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ، وَ مِنْ كُلِّ دَنِيَّةٍ وَ كُلِّ رَجَاسَةٍ، فَنَحْنُ عَلَى مِنْهَاجِ الْحَقِّ وَ مَنْ خَالَفَنَا فَعَلَى مِنْهَاجِ الْبَاطِلِ»؛ (محمد بن ابراهیم نعمانی، کتاب الغیبة، ص۴۴؛ محمد بن جریر بن رستم طبری (شیعی)، المسترشد فی امامة امیرالمؤمنین(ع)، تحقیق احمد محمودی، ص۳۹۹).
- ↑ حسین فاریاب، محمد، عصمت امام، ص ۱۳۴.