گونه‌های مهدی‌ستیزان چیست؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط HeydariBot (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۴ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۵:۲۴ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
گونه‌های مهدی‌ستیزان چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / آشنایی با معارف مهدویت / کلیاتی از مهدویت / مهدی ستیزی
تعداد پاسخ۱ پاسخ

گونه‌های مهدی‌ستیزان چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

پاسخ نخست

نویسندگان کتاب «نگین آفرینش» در این باره گفته‌اند:

«مهدویت آرمان بزرگ مؤمنان در طول تاریخ است که همه اهداف انبیا و اولیا را در جامعه بشری اجرا خواهد کرد. دشمنان این آرمان الهی و انسانی با انگیزه‌ها و اهداف مختلف و طرح‌ها و شیوه‌های گوناگون به مقابله با آن برخاسته‌اند. شناخت گونه‌های دشمنی و انواع دشمنانِ جریانِ مهدوی از مهم‌ترین وظایف مهدی باوران است تا از رهگذر این شناخت و به دنبالِ آن، مقابله صحیح و به موقع با دشمنان مهدی ستیز، جبهۀ مؤمنان و معتقدان به امامت تثبیت و تقویت گردد و شوق ظهور و انتظار موعود اسلام در دل‌های منتظران، روزافزون شود.

  1. صهیونیسم مسیحی این گروه به بخشی از مسیحیان پروتستان گفته می‌شود که معتقدند یکی از شرایط مهم ظهور مسیح به عنوان موعود جهانی، تشکیل دولت اسرائیل است. آنان در راستای حمایت کامل از دولت جعلی اسرائیل، پروژۀ "آرماگدون" را مطرح کرده‌اند. آرماگدون نام منطقه‌ای در نزدیکی حیفای فلسطین است که در واژه‌نامه‌های آمریکایی به معنای نبرد نهایی حق و باطل در آخرالزمان است. بنابر گمان صهیونیست‌های مسیحی و تفسیر آن‌ها از عهد جدید، این جنگ بزرگ در آنجا رخ می‌دهد که در آن، مهدی (ع) به عنوان اصلی‌ترین شخصیت ضدّ مسیح با تکیه بر یاران مسلمانش به جنگ مسیح موعود و یارانش می‌رود. این دروغ بزرگ در فیلم معروف "مردی که فردا را دید" به تصویر کشیده شده است. در این فیلم که ساخته سال ۱۹۸۱ م است، "نوستر آداموس" ضمن پیش‌گویی‌هایی، حضرت مهدی (ع) را "پادشاه وحشت" معرفی می‌کند که در جنگی بی‌سابقه و خانمان‌سوز جهان را به آتش می‌کشد؛ ولی نیروهای مؤمن به مسیح در مقابل او می‌ایستند و در نهایت، مسیحیان پیروز شده، حضرت مسیح (ع) با در دست گرفتن رهبری جهان، صلح جهانی را برقرار خواهد کرد. این گروه معتقدند که جنگ پایانی با محوریت حضرت مهدی (ع) رخ خواهد داد و آن حضرت برای نابودی اسرائیل و صهیونیسم بین الملل با بمب اتم می‌کوشد؛ لذا این گروه در رسانه‌های مکتوب و تصویری خود کوشیده‌اند قضیۀ دستیابی ایران به انرژی هسته‌ای و ضدیت جمهوری اسلامی با اسرائیل را با موعودباوری شیعی، در یک راستا تحلیل نمایند و نبرد غرب را با عنوان مبارزه با جنگ‌طلبی شیعیان و تروریسم مهدوی معرفی کنند. برای نمونه شبکه CBS در یکی از برنامه‌های خود پس از گفت‌وگو با کشیشان صهیونیست مسیحی، اعلام می‌کند که نبرد میان مسلمانان از یک طرف و یهودیان و مسیحیان از طرف دیگر، در کتاب مقدس پیش‌بینی شده است و برای تسریع در ظهور عیسی باید با مسلمانان جنگید و در فلسطین، دولتی صهیونیستی را حاکم کرد و در این برنامه به معرفی کتاب Left Behind (بازمانده) می‌پردازد که محتوای آن ترسیمی از جنگ آرماگدون می‌باشد. همچنین در شبکه اینترنتی CBN[۱] به مقالات و تحلیل‌هایی در مورد حضرت مهدی (ع) بر می‌خوریم که بر مبنای تروریست نمایش دادن مسلمانان به رهبری امام مهدی (ع) است؛ برای نمونه مقاله‌ای با عنوان "یک ویدئوی ایرانی می‌گوید: ظهور مهدی نزدیک است" را در سایت خود بارگذاری کرده و به تحلیل مستند انحرافی "ظهور بسیار نزدیک است" می‌پردازد. روشن است که مهدی ستیزان در این طرحِ خائنانه می‌خواهند مهدویت را که بشارت قرآن به صلح جهانی و استقرار ارزش‌های الهی و انسانی در زمین است به جریان ضد صلح و امنیت و آرمان عدالت معرفی کنند و امام مهدی (ع) را که حجت الهی و تحقق بخش اهداف انبیا و کتب آسمانی است، دشمن جریان نبوت و مسیح معرفی کنند تا مهدویّت به عنوان جریان مخالف حضرت مسیح (ع) –به عنوان منجی اهل کتاب- شناخته شود و بدین وسیله گروه‌های مؤمن در همه دنیا و حتی مسلمانان در مقابل جریان مهدوی قرار گیرند.
  2. فرقه‌های انحرافی: برداشت‌های نادرست از آموزه‌های یک مکتب الهی، گاه به تشکیل یک جریان فکری منحرف می‌انجامد. فرقه‌های خوارج[۲] و اسماعیلیه[۳] در گذشته دور و بهائیت[۴] و وهابیت[۵] در قرون اخیر از این نمونه‌اند. فرقه‌های انحرافی با گرایش به عقیده‌های باطل به مقابله با عقاید صحیح مکتب اسلام پرداخته‌اند. در این مسیر، استکبار جهانی و دشمنانِ بیرونی اسلام، با حمایت گسترده از فرقه‌هایی مانند بهائیت و وهابیّت، آن‌ها را در راستای اهداف شومشان یاری کرده‌اند. بهائیت، فرقه‌ای است که راه خود را از شیعه دوازده‌ امامی جدا کرده‌ کرده، با انکار مهدی موعود به عنوان آخرین امام از سلسله امامان شیعه که در آینده ظهور خواهد نمود، مدعی دین و کتاب و پیامبر جدید شده و خاتمیت پیامبر اسلام (ص) را نفی نموده است. فرقه گمراه وهابیت نیز با وسائل گوناگون تبلیغاتی، به مخالفت با مهدی شیعه پرداخته و می‌کوشد تا این حقیقت را به یک وجود خیالی و موهوم تبدیل کرده یا دست‌کم چهره‌ای خونریز و مخالف اسلام و پیامبر (ص) و سنت نبوی از او نشان دهد. از برنامه‌های این فرقه، توزیع وسیع کتاب به زبان‌های مختلف به ویژه فارسی (و در ضدیّت با شیعه و مهدویت شیعی) در بین زائران خانۀ خدا است.
  3. دگراندیشان: اصول و مبانی دینی و احکام اسلام و قرآن، مبتنی بر وحی و نشأت گرفته از کلام خدا و پیامبر (ص) است. بدیهی است تفسیر و تبیین این معارف، به دانشی وسیع و آشنایی عمیق با مبانی قرآنی و حدیثی نیاز دارد. با کمال تأسف باید اعتراف کنیم که در طول تاریخ اسلام، پیوسته تفسیرهای نادرستی از تعالیم دینی در جامعه اسلامی وجود داشته است. به ویژه در تاریخ معاصر، جریان‌های به اصطلاح روشن‌فکر با انگیزه هماهنگ‌سازی آموزه‌های اسلامی و قرآنی با ایده‌های دنیای جدید، به این راهِ گمراه کننده روی آورده‌اند که محصول آن، نفی و انکار بعضی از اصول اسلام مانند وحی و نبوت و یا دست کم تحریف بعضی از حقایق شده است، تا آنجا که بعضی ازروشن‌فکران و دگراندیشان ایرانی، اصل مهدویت را انکار کرده‌اند.[۶] این جریان باطل فرهنگی خواسته و ناخواسته به یک جریان آشکار مهدی ستیز تبدیل شده و با اِلقاء شبهات به مقابله با حقیقت مهدویت پرداخته است.
  4. مستشرقان اندیشوران غربی را که دربارۀ ادیان و مکاتب شرقی به ویژه اسلام تحقیق می‌کنند می‌توان به دو دسته تقسیم کرد؛ گروهی مانند هانری کربن فرانسوی[۷] به سبب دغدغه علمی و آگاهی از حقایق دین اسلام درباره این مکتب، پژوهش می‌کنند؛ اما گروه دوم مانند گلدتسیهر،[۸] جمیز دارمستتر[۹] و فان فلوتن[۱۰] در جهتِ اهداف شوم امپریالیسم فرهنگی[۱۱] به مطالعه و تحقیق درباره اسلام می‌پردازند و به دنبال تضعیف مبانی اسلام و سست نشان دادن معارف اسلامی هستند، تا به خیال خود مبانی فرهنگی لیبرالیسم غربی[۱۲] را محکم کنند. این گروه، آن گاه که در حوزه مهدویت، گفت‌وگو می‌کنند با استناد به سخنان بی‌پایه و شواهد غیرواقعی، مهدویت اسلام را امری بی‌اساس و وام گرفته از سایر ادیان و مکاتب معرفی می‌کنند.
  5. مدعیان دروغین: در طول تاریخ اسلام و به ویژه در سده اخیر، کسانی ادعای مهدویت داشته‌اند و با این ادعا گروه‌هایی از مردم را به سوی خود دعوت نموده و آن‌ها را از مسیر صحیح مهدویت اسلام منحرف کرده‌اند. نیز در موارد زیادی، مدعی نیابت و بابیّت یا مدعی ارتباط با امام زمان (ع) در جامعه شیعی پدیدار شده و سبب گرایش مردم به مسیرهای انحرافی و بروز رفتارهای ناهنجار در حوزه عقاید و اخلاق گردیده است؛ برای مثال عده‌ای با امام زمان (ع) و حامل پیام بودن از سوی آن حضرت، مردم را از مراجعه به فقیهان و گرفتن احکام از ایشان باز داشته‌اند و ایمان مردم را دستخوش هوا و هوس خود و وسیله‌ای برای کسب نام و نان قرار داده‌اند. این گروه‌ها نیز با علم و آگاهی به ستیز با مهدویت پرداخته‌اند و خود بستری برای انحراف بیشتر و عمیق‌تر در حوزه دین و دیانت مردم شده‌اند. البته گروه‌هایی نیز هستند که نه با قصد مهدی ستیزی، بلکه به دلیل جهل و نادانی و گرایش به افکار غلط و ارتجاعی، مانند پویایی مکتب شیعه و حرکت شیعیان در مسیر زمینه‌سازی ظهور می‌شوند. این‌ها با برداشت‌های نادرست از روایات، هر حرکت انقلابی پیش از قیام امام زمان (ع) را باطل دانسته، با همین تفکّر انحرافی با انقلاب اسلامی و نهضت امام خمینی مخالفت کردند. بعضی از این افراد معتقدند که ما در برابر ظلم و فساد موجود وظیفه‌ای نداریم؛ بلکه فساد روزافزون جامعه را زمینه‌ای برای سرعت بخشیدن به ظهور امام غایب، قلمداد می‌کنند؛ این در حالی است که نهی از منکر، از اصول اساسی اسلام و قرآن بوده و در سطح کلان به معنای نفی طاغوت‌ها و فسادهای حکومتی و حکومت‌های فاسد است. متأسفانه این گروه‌ها نیز ناخواسته به دشمنان مهدویت، کمک کرده، سبب انحراف در سلوک منتظران و غفلت ایشان از وظایف اساسی زمان غیبت و حتی در مواردی موجب انحراف عقیدتی شیعیان شده‌اند» [۱۳].

پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع مهدویت

پانویس

  1. این شبکه، متعلق به پت رابرتسون یکی از ایوانجلیست‌ها در آمریکا است.
  2. گروهی از سپاهیان امیرالمؤمنین (ع) بودند که پس از جنگ صفین، از آن حضرت جدا شده، با ایشان به مقابله پرداختند و جنگ نهروان را بر حضرت تحمیل کردند. ابن ملجم مرادی قاتل حضرت علی (ع) از این گروه بود.
  3. اینان معتقد بودند اسماعیل، فرزند امام صادق (ع) نمرده و همان مهدی موعود است.
  4. در درس فرقه‌های انحرافی، عقاید این گروه، بررسی خواهد شد.
  5. پیروان محمد بن عبدالوهاب از اهل سنت که با عقایدی خاص دربارۀ توحید و شرک، در کشور عربستان در حدود سال ۱۱۰۰ ق به وجود آمدند.
  6. ر.ک: علی، عطایی کورانی، راز و رمز پنهانی، ص ۱۷۶، به نقل از: مرکز پژوهش‌های اسلامی صدا و سیما، بازتاب اندیشه در مطبوعات روز ایران، ش ۶۳، ص ۵۰ – ۵۸.
  7. (Henry Corbin) وی یکی از برجسته‌ترین اسلام‌شناسان غربی است که سال‌های زیادی را نیز در ایران سپری کرد. او چند مقاله دربارۀ مهدی (ع) دارد و بر این باور است که مهدویت می‌تواند به یک نظریه جامع در عرفان اسلامی تبدیل شود.
  8. (Ignaz Goldziher) اهل مجارستان و یهودی الاصل است. بعضی او را بنیان‌گذار اسلام‌شناسی در اروپا می‌دانند. وی در کتابش به نام العقیدة و الشریعة فی الإسلام به مهدویت پرداخته است.
  9. (James Darmesteter) اهل فرانسه بوده و در عرصه فرهنگ شرق به ویژه ایران باستان تخصص داشته است. از وی به عنوان یکی از ایران شناسان برجسته یاد می‌شود. از جمله آثار او کتابی با عنوان مهدی از صدر اسلام تا قرن سیزدهم است.
  10. (Gerole Van Vloten) اهل هلند است که چندین کتاب پیرامون فرهنگ اسلامی دارد. او در کتابش که به عربی به نام السیادة العربیة و الاسرائیلیات فی عهد بنی امیة ترجمه شده در مورد امام مهدی سخن گفته است.
  11. امپریالیسم فرهنگی، عبارت است از استفاده از قدرت‌سیاسی و اقتصادی برای تحمیل ارزش‌های فرهنگی قدرت استعمارگر در بین مردم و جامعه هدف که به نابودی فرهنگ آن جامعه و جایگزینی فرهنگ وارداتی و تحمیلی به جای آن منجر می‌شود؛ مانند ترویج فرهنگ آمریکایی در بین سایر جوامع.
  12. لیبرالیسم به مکتب سرمایه‌داری اطلاق می‌شود.
  13. بالادستان، محمد امین؛ حائری‌‎پور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج۲، ص ۱۴۷ - ۱۵۲.