ابن عقده در تراجم و رجال

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Msadeq (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۳ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۴:۵۸ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

آشنایی اجمالی

احمد بن محمد بن سعید[۱] سیزده بار در اسناد روایات تفسیر کنز الدقائق و به نقل از کتب عیون أخبار الرضا(ع)، الکافی، تأویل الآیات الظاهرة و... وارد شده است؛ برای نمونه:

«في شرح الآيات الباهرة: قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ الْعَبَّاسِ حَدَّثنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حُسَيْنِ بْنِ مُخَارِقٍ عَنْ الامام موسى بن جعفر عن أبيه، عن آبائه(ع) قال: قوله – عزوجل- ﴿الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ[۲] قال نحن هم»[۳].[۴]

شرح حال راوی

مراد از عنوان یاد شده، «بو العباس احمد بن محمد بن سعید بن عبدالرحمن بن زیاد بن عبدالله بن زیاد بن عجلان مولی عبدالرحمن بن سعید بن قیس سبیعی[۵] الهمدانی» مولی بنی هاشم[۶] معروف به «ابن عقده»[۷] است.

«ابن عقده» از محدثان جلیل القدر و راویان بزرگی است که از سن هفده سالگی به نقل حدیث پرداخته[۸] و چندین اثر علمی در حوزه‌های گوناگون و موضوعات مختلفی مانند تاریخ، رجال، تفسیر، به ویژه در حوزه حدیث، از خود به یادگار گذاشته است.

وی از اندیشوران شیعه زیدی است که در حفظ حدیث بی‌نظیر بوده و به جهت همنشینی با محدثان و راویان امامی، احادیث فراوانی از آنها نقل کرده، چنان که از محدثان اهل سنت نیز روایات فراوانی شنیده و گزارش کرده است، بدان جهت رجالیان شیعه و سنی، نام او را در کتب رجالی خود ذکر، و احادیث بسیار فراوانی را از وی در کتب حدیثی خود نقل کرده‌اند.

شیخ طوسی درباره تلاش گسترده ابن عقده در حوزه حدیث می‌نویسد: "روى جميع كتب أصحابنا وصنف لهم وذكر أصولهم وكان حفظة سمعت جماعة يحكون[۹] أنه قال: أحفظ مائة و عشرين ألف حديث بأسانيدها و أذاكر بثلاثمائة ألف حديث"[۱۰].

از کارهای حدیثی او نقل حدیث غدیر با ۱۰۵ طریق[۱۱] در کتاب الولاة[۱۲] و روایت شماری از اصول ۴۰۰ گانه از جمله اصل زید نرسی[۱۳]، کتاب عبدالملک بن حکیم[۱۴]، کتاب مشی بن الولید الحناط[۱۵]، کتاب خلاد السندی[۱۶] و کتب حسین بن عثمان بن شریک، عبدالله بن یحیی کاهلی، سلام بن ابی عمرة و نوادر علی بن اسباط[۱۷] است.

یادآوری: از آثار مهم ابن عقده کتابی است که در آن اسامی ۴۰۰۰ شاگرد امام صادق(ع) همراه ذکر یک نمونه از احادیث آنان گردآوری شده است[۱۸].

بر این اساس، جایگاه علمی و حدیثی او مورد اذعان و اعتراف همه رجالیان بزرگ شیعه و سنی است که با تعابیر بلندی به وصف و معرفی وی پرداختند.[۱۹]

دیدگاه رجالیان شیعه

شیخ طوسی:

أحمد بن محمد بن سعيد بن عبدالرحمان بن زياد بن عبيدالله ابن زياد بن عجلان، مولى عبدالرحمان بن سعيد بن قيس السبيعي الهمداني، المعروف بابن عقدة الحافظ، أخبرنا بنسبه أحمد بن عبدون، عن محمد بن أحمد بن الجنيد. و أمره في الثقة و الجلالة و عظم الحفظ أشهر من أن يذكر، وكان زيدياً جارودياً، و على ذلك مات، و انما ذكرناه في جملة أصحابنا لكثرة روايته عنهم و خلطته بهم و تصنيفه لهم. و له كتب كثيرة، منها كتاب التاريخ، و هو في ذكر من روى الحديث من الناس كلهم، العامة و الشيعة، و أخبارهم - خرج منه شيء كثير و لم يتمه - كتاب السنن، و هو عظيم، قيل إنه حمل بهيمة، لم يجتمع لأحد و قد جمعه هو. وكتاب من روى عن أمير المؤمنين(ع) و مسنده، كتاب من روى عن الحسن و الحسين(ع) كتاب من روى عن علي بن الحسين‌(ع) و اخباره، كتاب من روى عن أبي جعفر محمد بن علي(ع) و اخباره، كتاب من روى عن زيد بن علي و مسنده، كتاب الرجال، و هو كتاب من روى عن جعفر بن محمد(ع). كتاب الجهر ب ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، كتاب اخبار أبي حنيفة و مسنده، كتاب الولاية و من روى غدير خم، كتاب فضل الكوفة، كتاب من روى عن علي(ع). أنه قسيم الجنة و النار، كتاب الطائر، مسند عبدالله بن بكير بن أعين، حديث الراية، كتاب الشورى، كتاب ذكر النبي(ص) و الصخرة و الراهب و طرق ذلك، كتاب الآداب، و هو كتاب كبير يشتمل على كتب كثيرة مثل كتاب المحاسن. كتاب طرق تفسير قول الله - عز وجل -: ﴿إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرٌ وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ[۲۰]، كتاب طرق حديث النبي(ص) لعلي(ع): أنت مني بمنزلة هارون من موسى، كتاب تسمية من شهد مع أميرالمؤمنين(ع) حروبه من الصحابة و التابعين، كتاب الشيعة من أصحاب الحديث، و له كتاب من روى عن فاطمة(س) من أولادها، و له كتاب يحيى بن الحسين بن زيد و اخباره. أخبرنا بجميع يو كتبه أبوالحسن أحمد بن محمد بن موسى الأهوازي، وكان معه خط أبي العباس بإجازته و شرح رواياته وكتبه، عن أبي العباس أحمد بن محمد بن سعيد[۲۱].

نجاشی: أحمد بن محمد بن سعيد بن عبدالرحمان بن زياد بن عبدالله بن زياد بن عجلان، مولي عبدالرحمان بن سعيد بن قيس السبيعي الهمداني، هذا رجل جليل في أصحاب الحديث، مشهور بالحفظ، و الحكايات تختلف عنه في الحفظ و عظمه، وكان كوفياً زيدياً جارودياً علي ذلك حتي مات، و ذكره أصحابنا لاختلاطه بهم و مداخلته إياهم و عظم محله و ثقته و أمانته له كتب: منها: كتاب التاريخ و ذكر من روي الحديث، كتاب السنن، كتاب من روي عن أميرالمؤمنين(ع) كتاب من روي عن الحسن و الحسين(ع)، كتاب من روي عن علي بن الحسين(ع)، كتاب من روي عن أبي جعفر(ع)، كتاب من روي عن زيد بن علي، كتاب الرجال – و هو كتاب من روي عن جعفر بن محمد (ع) - كتاب الجهر بـ ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، كتاب أخبار أبي حنيفة و مسنده، كتاب الولاية و من روي غدير خم، كتاب فضل الكوفة، كتاب من روي عن علي(ع) قسيم النار، كتاب الطائر، مسند عبدالله بن بكير بن أعين، حديث الراية، كتاب الشوري، ذكر النبي(ص) و الصخرة و الراهب و طرق ذلك، كتاب الآداب، و سمعت أصحابنا يصفون هذا الكتاب، كتاب طريق تفسير قوله تعالى: ﴿إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرٌ وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ[۲۲] طرق حديث النبي(ص): أنت مني بمنزلة هارون من موسي عن سعد بن أبي وقاص، تسمية من شهد مع أميرالمؤمنين(ع) حروبه، کتاب الشيعة من أصحاب الحديث، کتاب صلح الحسن(ع) و معاوية. هذه الكتب التي ذكرها أصحابنا وغيرهم ممن حدثنا عنه، ورأيت له كتاب تفسير القرآن، وهو كتاب حسن كبير وما رأيت أحداً ممن حدثنا عنه ذكره، وقد لقيت جماعة ممن لقيه وسمع منه وأجازه منهم، من أصحابنا ومن العامة ومن الزيدية"[۲۳].[۲۴]

دیدگاه رجالیان اهل سنت

خطیب بغدادی: "وكان حافظاً عالماً مكثراً جمع التراجم و الأبواب و المشيخة و أكثر الرواية و انتشر حديثه:[۲۵].

ذهبی: "حافظ العصر، و المحدث البحر... قال الحاكم ابن البيع: سمعت أبا علي الحافظ يقول: ما رأيت أحفظ لحديث الكوفيين من أبي العباس بن عقدة. و عن ابن عقدة قال: أنا أجيب في ثلاث مائة ألف حديث من حديث أهل البيت و بني هاشم. و عن ابن عقدة قال: أحفظ مائة ألف حديث بأسانيدها. قال عبد الغني سمعت الدارقطني يقول: كان ابن عقدة يعلم ما عند الناس و لا يعلم الناس ما عنده. و قال أبو سعد الماليني: أراد ابن عقدة أن ينتقل فكانت كتبه ست مائة حملة"[۲۶].[۲۷]

طبقه راوی

ابن عقده در سال ۲۴۹ ق به دنیا آمد[۲۸] و در سال ۳۳۲ [۲۹] یا ۳۳۳ از دنیا رفت[۳۰] و از بعضی اسناد روایات برداشت می‌شود[۳۱] که وی در سال ۲۰۸ ق از جعفر بن عبدالله حدیث نقل کرده که با نگاه به سال ولادتش ۲۴۹ق ارسال سند یا افتادگی در ثبت تاریخ نقل حدیث احتمال داده می‌شود. البته احتمال دوم به قرینه اسناد مشابه که در آنها سال ۲۶۸ ق[۳۲] ثبت شده، قوی‌تر است.[۳۳]

استادان و شاگردان راوی

ابن عقده مشایخ حدیثی فراوانی را از شیعه و سنی ادراک و از آنها حدیث نقل کرده است؛ از جمله: علی بن حسن بن علی بن فضال؛ جعفر بن عبدالله علوی، محمد بن فضیل؛ احمد بن حسن، احمد بن حسن بن سعید؛ حریث بن عمر حارثی؛ حسن بن قاسم؛ حسن بن علی بن بزیع.

کسان بسیاری از شیعه و سنی از ایشان روایت کرده‌اند که از شاگردانش به شمار می‌آیند؛ نمونه‌ها: احمد بن الحسن القطان، محمد بن العباس، محمد بن ابراهیم بن اسحاق طالقانی، محمد بن احمد بن ابراهیم معاذی[۳۴].[۳۵]

جایگاه حدیثی راوی

جلالت و وثاقت ابن عقده مقبول و مورد تأیید رجالیان بزرگ شیعه است:

شیخ طوسی: "وأمره في الثقة والجلالة وعظم الحفظ أشهر من أن يذكر"[۳۶]؛ "جليل القدر، عظيم المنزلة"[۳۷].

علامه حلی: نام راوی را در قسم اول کتاب خودش که به راویان ثقه اختصاص دارد، ذکر کرده است.

ابن داود: نام او را در هر دو باب کتابش ذکر کرده است، به اعتبار وثاقتش در باب اول[۳۸] و به اعتبار زیدی بودنش در باب دوم[۳۹].

ابن شهر آشوب: "أحمد بن محمد بن سعيد؛ ثقة زيدي إلا أنه مصنف لأصحابنا"[۴۰].

نعمانی: "وهذا الرجل ممن لا يطعن عليه في الثقة ولا في العلم بالحديث والرجال الناقلين له[۴۱].

رجالیان اهل سنت نیز نظرهای متفاوتی دارند. بعضی او را ضعیف و برخی قوی و شماری متوسط الحال دانستند؛ برای نمونه ذهبی می‌نویسد:

أحمد بن محمد بن سعيد بن عقدة الحافظ أبوالعباس، محدث الكوفة، شيعي متوسط. ضعفه غير واحد، وقواه آخرون. قال ابن عدي: صاحب معرفة و حفظ و تقدم في الصنعة، رأيت مشايخ بغداد يسيئون الثناء عليه، ثم قوي ابن عدي أمره، وقال: لولا أني شرطت أن أذكر كل من تكلم فيه - يعني و لا أحابي - لم أذكره للفضل الذي كان فيه من الفضل و المعرفة[۴۲] ثم لم يسق ابن عدي له شيئاً منكراً[۴۳].[۴۴]

مذهب راوی

شیخ طوسی و نجاشی با تعبیر کان زيدياً جارودياً[۴۵] به زیدی بودن ابن عقده تصریح کردند؛ ولی خطیب بغدادی که از بزرگان اهل سنت است، درباره مذهبش سکوت کرده، بدان جهت بعضی این سکوت را دلیل بر عامی بودنش پنداشتند و در تأیید آن به دو روایت استدلال کردند که از ابن عقده نقل شده است:

  1. هَذَانِ (أَبُو بَكْرٍ وَ عُمَرُ) سَيِّدَا كُهُولِ أَهْلِ الْجَنَّةِ[۴۶].
  2. لا يجتمع حب علي وعثمان إلا في قلوب نبلاء الرجال[۴۷].

بعضی نیز با استناد به برخی روایات به امامی بودنش گرایش دارند؛ مانند این روایت: «عَنْ أَبِي الصَّبَّاحِ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) فَقَالَ لِي مَا وَرَاءَكَ فَقُلْتُ سُرُورٌ مِنْ عَمِّكَ زَيْدٍ خَرَجَ يَزْعُمُ أَنَّهُ ابْنُ سَبِيَّةٍ[۴۸] وَ هُوَ قَائِمُ هَذِهِ الْأُمَّةِ وَ أَنَّهُ ابْنُ خِيَرَةِ الْإِمَاءِ فَقَالَ كَذَبَ لَيْسَ هُوَ كَمَا قَالَ إِنْ خَرَجَ قُتِلَ»[۴۹].

تحقیق:

تردیدی در زیدی بودن ابن عقده نیست - چنان که شیخ طوسی و نجاشی تصریح کردند - و افزون بر این، آثار او نیز گواهی می‌دهند؛ از جمله کتاب من روی عن زید بن علی که آن را در ردیف کتاب‌های دیگری که درباره راویان از ائمه(ع) نوشته، تألیف کرده است و بدان جهت، هم احادیث به نفع شیعه و تقویت فرهنگ شیعه نقل کرده؛ مانند کتاب الولایة و من روی غدیر خم[۵۰]؛ هم به سود اهل سنت؛ همچون کتاب أخبار أبی حنیفة و سنده.[۵۱]

منابع

پانویس

  1. ر.ک: أ. منابع شیعی: رجال النجاشی، ص۹۴، ش۲۳۳؛ الفهرست (طوسی)، ص۶۸، ش۸۶؛ رجال الطوسی، ص۴۰۹، ش۵۹۴۹؛ معالم العلماء، ص۱۶ (ش۷۷) و ۵۲ (ش ۷۷)؛ ایضاح الاشتباه، ص۱۰۸، ش۷۶؛ خلاصة الأقوال (رجال العلامة الحلی)، ص۲۰۳، ش۱۳؛ الرجال (ابن داود)، ص۳۸۵، ص۴۲۲ (ش۳۸)؛ ص۵۳۳؛ نقد الرجال، ج۱، ص۱۵۹، ذیل شماره ۳۱۹؛ جامع الرواه، ج۱، ص۶۵؛ اکلیل المنهج، ص۱۲۲، ش۱۱۱؛ تعلیقة علی منهج المقال، ص۷۶؛ منتهی المقال، ج۱، ص۳۲۳، ش۲۳۱؛ طرائف المقال، ج۱، ص۱۵۹، ش۷۹۳؛ ج۲، ص۶۱۲ - ۶۱۳؛ شعب المقال، ص۴۸، ش۵۵؛ تنقیح المقال، ج۷، ص۳۲۵، ش۱۴۹۴؛ الوجیزة فی الرجال، ص۲۳، ش۱۲۵؛ اعیان الشیعه، ج۳، ص۱۱۲؛ الکنی و الالقاب، ج۱، ص۳۵۸؛ معجم رجال الحدیث، ج۲، ص۲۷۴، ش۸۶۸؛ مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۱، ص۷۴ (ش۱۳) و ۴۴۲ (ش ۱۵۶۵)؛ قاموس الرجال، ج۱، ص۶۰۲، ش۵۴۶؛ تهذیب المقال، ج۱، ص۸۰. ب. منابع سنی: الکامل (ابن عدی)، ج۱، ص۲۰۶، ش۵۳؛ تاریخ بغداد، ج۵، ص۲۱۷، ش۲۶۸۰؛ الانساب (سمعانی)، ج۴، ص۲۶۲؛ المغنی فی الضعفاء ج۱، ص۸۸ ش۴۲۲؛ تذکرة الحفاظ، ج۳، ص۸۳۹، ش۸۲۰؛ سیر اعلام النبلاء، ج۱۵، ص۳۴۰، ش۱۷۸؛ میزان الاعتدال، ج۱، ص۱۳۶، ش۵۴۸؛ لسان المیزان، ج۱، ص۲۶۳، ش۸۱۷؛ الوافی بالوفیات، ج۷، ص۲۵۸، ش۳؛ الاعلام، ج۱، ص۲۰۷.
  2. «(همان) کسانی که اگر آنان را در زمین توانمندی دهیم نماز بر پا می‌دارند و زکات می‌پردازند و به کار شایسته فرمان می‌دهند و از کار ناپسند باز می‌دارند و پایان کارها با خداوند است» سوره حج، آیه ۴۱.
  3. تفسیر کنز الدقائق، ج۹، ص۱۱۱.
  4. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۳، ص ۴۱-۴۲.
  5. "سمعاني: السبيعي: بفتح السين المهملة وكسر الباء المنقوطة بواحدة و سكون الياء المنقوطة من تحتها باثنتين و في آخرها العين المهملة. هذه النسبة إلي سبيع، و هو بطن من همدان. (الأنساب (سمعانی)، ج۳، ص۲۱۸)
  6. الأمالی (صدوق)، ص۴۱۰، ح۳، التوحید (صدوق)، ص۲۲۹، ح۱؛ علل الشرائع، ج۱، ص۵۴، ح۱.
  7. عقده، لقب پدر «احمد بن محمد بن سعید» است. «خطیب بغدادی» درباره علت ملقب شدنش به «عقده» می‌نویسد: وانما لقب بذلك لعلمه بالتصريف و النحو، وكان يورق بالكوفة، ويعلم القرآن و الأدب... قال ابن النجار: وكان عقدة زيدياً، وكان ورعاً، ناسكاً، و انما سمي عقدة لأجل تعقيده في التصريف، وكان وراقاً جيد الخط. (تاریخ بغداد، ج۵، ص۲۱۹).
  8. الغیبه (نعمانی)، ص۵۱، ح۱؛ فتح الأبواب، ص۶۸، ش۷.
  9. اشاره دارد به عبارت رجالیان اهل سنت از جمله ذهبی به نقل از ابن عقده: أحفظ مائة ألف حديث بالاسناد و المتن، و أذاكر بثلاثمائة ألف حديث... احفظ بالأسانيد و المتون خمسين و مائتي ألف حديث، و أذاكر بالأسانيد و بعض المتون و المراسيل و المقاطيع بستمائة ألف حديث"؛ (میزان الاعتدال، ج۱، ص۱۳۷).
  10. رجال الطوسی، ص۴۰۹، ش۵۹۴۹.
  11. "ألا ترى أن أصحاب الحديث طرقوه (حديث الغدير) من طرق کثيرة...، و هذا أبو العباس أحمد بن محمد بن سعيد قد رواه من مائة و خمسة طرق"؛ (الرسائل العشر (طوسی)، ص۱۳۴).
  12. الطرائف، ص۱۳۹ - ۱۴۰.
  13. "کتاب زيد النرسي، رواية هارون بن موسى بن أحمد التلعکبري عن أبي العباس أحمد بن محمد بن سعيد الهمداني"؛ (الأصول الستة عشر، ص۴۳).
  14. "كتاب عبدالملك بن حكيم، رواية هارون بن موسى التلعكبري عن أبي العباس أحمد بن محمد بن سعيد الهمداني"؛ (الأصول الستة عشر، ص۹۸).
  15. "كتاب مثنى بن الوليد الحناط، رواية هارون بن موسى التلعكبري عن أبي العباس أحمد بن محمد بن سعيد الهمداني"؛ (الأصول الستة عشر، ص۱۰۲).
  16. "كتاب خلاد السندي، رواية هارون بن موسى التلعكبري عن أبي العباس أحمد بن محمد بن سعيد الهمداني"؛ (الأصول الستة عشر، ص۱۰۶).
  17. الأصول الستة عشر، ص۱۰۸، ۱۱۴، ۱۱۷ و ۱۲۱.
  18. "كتاب أسماء الرجال الذين رووا عن الصادق(ع) أربعة آلاف رجل و أخرج فيه لكل رجل الحديث الذي رواه"؛ (خلاصة الأقوال (رجال العلامة الحلی)، ص۲۰۳-۲۰۴، ش۱۳).
  19. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۳، ص ۴۲-۴۴.
  20. و کافران می‌گویند: چرا نشانه‌ای از پروردگارش بر او فرو فرستاده نشده است؟ تو، تنها بیم‌دهنده‌ای و هر گروهی رهنمونی دارد سوره رعد، آیه ۷.
  21. الفهرست (طوسی)، ص۶۸، ش۸۶.
  22. تو، تنها بیم‌دهنده‌ای و هر گروهی رهنمونی دارد سوره رعد، آیه ۷.
  23. رجال النجاشی، ص۹۴ - ۹۵، ش۲۳۳.
  24. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۳، ص ۴۵-۴۸.
  25. تاریخ بغداد، ج۵، ص۲۱۸.
  26. تذکرة الحفاظ، ج۳، ص۸۳۹ - ۸۴۰.
  27. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۳، ص ۴۸.
  28. تاریخ بغداد، ج۵، ص۲۱۹.
  29. تاریخ بغداد، ج۵، ص۲۱۹.
  30. رجال النجاشی، ص۹۵، ش۲۳۳.
  31. "وحدثنا أحمد بن محمد بن سعيد قال حدثنا أبو عبدالله جعفر بن عبدالله من کتابه في رجب سنة ثمان ومائتين قال...؛ (الغیبه (نعمانی)، ص۳۴، ح۴).
  32. "سنة ثمان و ستين و مائتين"؛ (الغیبه (نعمانی)، ص۲۷، ۲۰۸ - ۲۰۹ (ح۱۶) و۳۲۴ (ح۱)).
  33. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۳، ص ۴۹.
  34. ر.ک: تفسیر کنز الدقائق، ج۲، ص۳۱۲ و ۳۴۸، ج۵، ص۶۳، ج۸، ص۸۶، ج۹، ص۱۱۱ و ۴۴۷، ج۱۰، ص۱۷۲، ۲۶۵ و ۳۸۴، ج۱۱، ص۱۵۸.
  35. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۳، ص ۴۹.
  36. الفهرست (طوسی)، ص۶۸ - ۷۰، ش۸۶.
  37. رجال الطوسی، ص۴۰۹، ش۵۹۴۹.
  38. "جليل ثقة زيدي جارودي"؛ (الرجال (ابن داود)، ص۳۸۵).
  39. "هذا رجل جليل القدر في أصحاب الحديث إلا أنه كان زيدياً جارودياً"؛ (الرجال (ابن داود)، ص۴۲۲، ش۳۸).
  40. معالم العلماء، ص۵۲ - ۵۳، ش۷۷.
  41. الغیبه، ص۳۲.
  42. الكامل، ابن عدی، ج۱، ص۲۰۶، ش۵۳.
  43. میزان الاعتدال، ج۱، ص۱۳۷.
  44. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۳، ص ۵۰-۵۱.
  45. شهرستانی درباره فرقه جارودیه که شعبه‌ای از زیدیه است، نوشته است: "أصحاب أبي الجارود زياد بن أبي زياد زعموا أن النبي(ص) نص على علي بالوصف دون التسمية و هو الإمام بعده و الناس قصروا حیث لم یتعرفوا الوصف و لم یطلبوا الموصوف و إنما نصبوا أبابكر باختیارهم فكفروا بذلك و قد خالف أبو الجارود فی هذه المقالة إمامه زید بن علی فإنه لم یعتقد هذا الاعتقاد؛ (ملل و نحل شهرستانی، ج۱، ص۱۵۸).
  46. تاریخ بغداد، ج۵، ص۲۱۸.
  47. تاریخ بغداد، ج۵، ص۲۱۹.
  48. مقصود از سبیه مادر امام عصر(ع) است، از این رو در بعضی روایات از آن حضرت به ابن سبیه یاد شده است؛ مانند این روایت: «... عَنْ يَزِيدَ بْنِ أَبِي حَازِمٍ قَالَ: خَرَجْتُ مِنَ الْكُوفَةِ فَلَمَّا قَدِمْتُ الْمَدِينَةَ دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) فَسَلَّمْتُ عَلَيْهِ فَسَأَلَنِي هَلْ صَاحَبَكَ أَحَدٌ فَقُلْتُ نَعَمْ فَقَالَ أَ كُنْتُمْ تَتَكَلَّمُونَ قُلْتُ نَعَمْ صَحِبَنِي رَجُلٌ مِنَ الْمُغِيرِيَّةِ قَالَ فَمَا كَانَ يَقُولُ قُلْتُ كَانَ يَزْعُمُ أَنَّ مُحَمَّدَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ هُوَ الْقَائِمُ وَ الدَّلِيلُ عَلَى ذَلِكَ أَنَّ اسْمَهُ اسْمُ النَّبِيِّ(ص) وَ اسْمَ أَبِيهِ اسْمُ أَبِي النَّبِيِّ فَقُلْتُ لَهُ فِي الْجَوَابِ إِنْ كُنْتَ تَأْخُذُ بِالْأَسْمَاءِ فَهُوَ ذَا فِي وُلْدِ الْحُسَيْنِ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَلِيٍّ فَقَالَ لِي إِنَّ هَذَا ابْنُ أَمَةٍ يَعْنِي مُحَمَّدَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَلِيٍّ وَ هَذَا ابْنُ مَهِيرَةٍ يَعْنِي مُحَمَّدَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ الْحَسَنِ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ(ع) فَمَا رَدَدْتَ عَلَيْهِ فَقُلْتُ مَا كَانَ عِنْدِي شَيْءٌ أَرُدُّ عَلَيْهِ فَقَالَ أَ وَ لَمْ تَعْلَمُوا أَنَّهُ ابْنُ سَبِيَّةٍ يَعْنِي الْقَائِمَ(ع)»؛ (الغیبه (نعمانی)، ص۲۳۵).
  49. الغیبه (نعمانی)، ۲۳۴.
  50. رجال النجاشی، ص۹۴، ش۲۳۳؛ الفهرست (طوسی)، ص۶۹، ش۸۶.
  51. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۳، ص ۵۱-۵۳.