نشانه‌های حضرت فاطمه در مکاشفات یوحنا چیست؟ (پرسش)

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۸ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۲۵ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

نشانه‌های حضرت فاطمه در مکاشفات یوحنا چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث فاطمه زهرا است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی فاطمه زهرا مراجعه شود.

نشانه‌های حضرت فاطمه در مکاشفات یوحنا چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ فاطمه زهرا
مدخل اصلیحضرت فاطمه

پاسخ به این پرسش

 
سید حسین اسحاقی

آقای دکتر سید حسین اسحاقی در کتاب «فرهنگنامه فاطمی ج۱» در این باره گفته است:

«در باب ۱۲ مکاشفه یوحنای رسول که با عنوان‌های دیگری همچون وحی به یوحنا، آخرالزمان یوحنا، کتاب وحی و مکاشفه عیسی مسیح (ع) نیز خوانده می‌شود. آخرین کتاب از کتب عهد جدید مسیحیان است، آمده است: علامتی عظیم در آسمان ظاهر شد، زنی که آفتاب در بردارد و ماه زیر پاهایش و بر سرش تاجی از دوازده ستاره است و آبستن بوده از درد زه و عذاب زاییدن فریاد برمی‌آورد و علامتی دیگر در آسمان پدید آمد که اینک اژدهای بزرگ آتش‌گون که او را هفت سروده شاخ بود و بر سرهایش هفت افسر و دمش ثلث ستارگان آسمان را کشیده بر زمین ریخت و اژدها پیش از آن زن که می‌زایید بایستاد تا چون بزاید فرزند او را ببلعد؛ پس پسری را زایید که همه امت‌های زمین را به عصای آهنین حکمرانی خواهد کرد و فرزندش به نزد خدا و تخت او ربوده شد و زن به بیابان فرار کرد و در آنجا مکانی از برای وی از خدا مهیا شده است تا او را مدت ۱۲۶۰ روز بپرورند.

در آسمان جنگ شد: میکائیل و فرشتگان با اژدها جنگ کردند و اژدها و فرشتگانش هم با او جنگیدند ولی غلبه نیافتند، بلکه جای ایشان دیگر در آسمان‌ها یافت نشد و اژدهای بزرگ افکنده شد، یعنی آن مار قدیمی که به ابلیس و شیطان مسمی است که تمام ربع مسکون را می‌فریبد، او بر زمین انداخته شد و فرشتگان با وی انداخته شدند.

آوازی بلند در آسمان شنیدم که می‌گوید: اکنون نجات و قوت و سلطنت خدای ما و قدرت مسیح او ظاهر شد؛ زیرا که آن مدعی برادران ما که شبانه روز در حضور خدای ما بر ایشان دعوی می‌کند، به زیر افکنده شد و ایشان به وساطت خون بره و کلام شهادت خود بر او غالب آمدند و جان خود را دوست نداشتند؛ از این جهت ای آسمان و ساکنان آن شاد باشید و ای زمین و دریا؛ زیرا که ابلیس به نزد شما فرود شده است با خشم عظیم؛ چون می‌داند که زمانی قلیل دارد. چون اژدها دید که بر زمین افکنده شد بر آن زن که فرزند فرنیه را زائیده بود جفا کرد و دو بال عقاب بزرگ به زن داده شد تا به سایبان به مکان خود پرواز کند. جایی که از نظر آن مار، زمانی و دو زمانی و نصف زمانی پرورش می‌کنند و مار از دهان خود در عقب زن، آبی چون رود ریخت تا سیل او را فرا گیرد و زمین زن را حمایت کرد و زمین دهان خود را گشاده، آن رود را که اژدها از دهان خود ریخت، فرو برد و اژدها بر زن غضب نموده، رفت تا با باقی ماندگان ذریت او که احکام ندا را حفظ می‌کنند و شهادت عیسی را نگاه می‌دارند، جنگ کند[۱].

به نظر می‌رسد مناسب‌ترین روش برای تحلیل و تأویل نشانه‌های باب ۱۲ مکاشفات یوحنا و حکایت زن و اژدها، طرح پرسش از کلیت این روایت مکاشفه‌ای است. آن‌گاه می‌توان با بهره‌گیری از روش تأویل (بازگرداندن هر چیز به حقیقت خارجیه و اصل و ریشه آن) از آن رمزگشایی کرد.

نخستین پرسشی که به ذهن می‌آید این است که زن مذکور کیست؟

برای پاسخ به این سؤال، بیان چند نکته ضروری است. یوحنا به عنوان یکی از حواریون دوازده‌گانه مسیح، مریم عذراء مادر عیسی را به خوبی می‌شناخته است و با سیما و چهره او آشنا بوده است، اما در اینجا هیچ قرینه‌ای که دال بر مریم بوده باشد و یا بر هویت مریم مقدس دلالت کند، اجتناب کرده است. در واقع سیمای این زن با مریم متفاوت است؛ به طوری که یوحنا به هیچ وجه او را نمی‌شناخته و این زن برای وی به شدت غریبه بوده است. اگر این زن مریم مقدس می‌بود، هیچ دلیلی نداشت تا یوحنا از واژه زن استفاده کند، بلکه به راحتی می‌گفت: مریم.

دیگر آنکه این زن نشانه‌هایی دارد که در هیچ یک از اناجیل اربعه و دیگر متون مسیحی مریم مقدس را به آنها نمی‌شناخته‌اند؛ آفتاب، ماه و تاجی از دوازده ستاره نشانه‌هایی نامأنوس برای مریم مقدسند و اگر غیر این بود، یوحنا بر این مسئله تأکید می‌نمود.

سوم آنکه این زن، فرزند پسری می‌زاید که پسر انسان لقب دارد و با عصای آهنین بر تمامی امت‌ها حکمرانی خواهد کرد، اما این پسر پس از تولد برای بقا به نزد خدا ربوده می‌شود (استعاره غیبت و نجات) باز هم یوحنا او را مجهول می‌نامد. اگر این پسر انسان عیسی می‌بود، هیچ ضرورتی نداشت که یوحنا از نام پسر انسان بهره بگیرد و با چند نشانه عیسی بودن او را نشان می‌داد، اما چنین نکرده است. خداوند پسر انسان را با غیبت از شر شیطان (اژدها) رهایی می‌بخشد تا روز موعود و روز داوری.

چهارم آنکه میان زن و شیطان نبردی ابدی تا روز رستاخیز برپاست. نبردی که به ذریت زن نیز میراث می‌رسد. ذریتی که احکام خدا و شهادت عیسی را پاس می‌دارند. حال آنکه مریم مقدس جز عیسی پسری نداشته و نیز هیچ ذریتی از او باقی نمانده است؛ بنابراین در اینکه این زن، مریم مقدس نیست، هیچ شکی وجود ندارد. حال که این زن مریم نیست و پسر او نیز عیسی نمی‌تواند باشد، پس او، فرزندش و ذریه‌اش چه کسانی می‌توانند باشند؟ برای پاسخ این متن نیاز به تأویل و تحلیل محتوا دارد. اول اینکه آمده:

  1. در آسمان جنگ شد: میکائیل و فرشتگانش با اژدها جنگ کردند و اژدها و فرشتگانش جنگ کردند ولی غلبه نیافتند بلکه جای ایشان دیگر در آسمان‌ها یافت نشد و اژدهای بزرگ افکنده شد؛ یعنی آن مار قدیمی که به ابلیس و شیطان مسمی است که تمام ربع مسکون را می‌فریبد، او بر زمین انداخته شد و فرشتگانش با وی انداخته شدند. می‌دانیم که شیاطین انس و جن حق را می‌شناسند. در روایات داریم وقتی نبی اکرم (ص) به دنیا آمدند، شیاطین از رفتن به عوالم بالا منع شدند. پیشتر می‌رفتند، استراق سمع می‌کردند، ولی منع شدند. با تولد و بعد بعثت پیامبر اسلام شیاطین از آسمان رانده شدند. ابلیس فهمید اوضاع عالم عوض شده است، حفظه نگهبانان و ملائکه رفت و آمد می‌کنند و راه‌های آسمان را بستند. در نقل است لشکریان و فرماندهان جنود خود را جمع کرد؛ فراخوان داد و در روایات آمده است که بعضی اوقات که یک حوادثی در عالم رخ می‌دهد، شیطان لشکریان خود را جمع می‌کند؛ آرایش می‌دهد؛ فرماندهی و تقسیم کار می‌کند؛ مأموریت می‌دهد.
  2. علامتی عظیم در آسمان ظاهر شد، زنی که آفتاب دربردارد و ماه زیر پاهایش و بر سرش تاجی از دوازده ستاره است. همین طور که خداوند خورشیدی قرار داده است. این خورشید یک مثل است و الا خورشید حقیقی این نیست. خداوند متعال قسم می‌خورد به ماه و خورشید ﴿وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا * وَالْقَمَرِ إِذَا تَلَاهَا[۲] قسم به خورشید و پرتو و شعاع خورشید که عالم را روشن می‌کند. پرتو خورشید به ما می‌رسد. ﴿وَالْقَمَرِ إِذَا تَلَاهَا[۳] قسم به ماه وقتی به دنبال خورشید است. ماه تالی تلو خورشید است ﴿وَالنَّهَارِ إِذَا جَلَّاهَا[۴]. تجلی خورشید در روز است. در روایات این را معنا کرده‌اند: الشمس وجود مقدس رسول الله (ص) و القمر آن کس که تلو نبی اکرم (ص) است که امیرالمؤمنین است. حالا دوره شب تاریخ است و بنا بود که این خورشید زود طلوع کند، بنا بود این خورشید در امیرالمؤمنین تجلی کند، اما جریان سقیفه و بنی امیه مانع از این درخشش شدند و خورشید در غیبت فرو رفت. دوازده ستاره نیز دلالت بر کوکب امامت و ولایت دارد. این نشانه‌ها حکایت از آن دارند که زن مذکور، محور اتصال میان سه امر نبوت، ولایت و امامت حقه الهی است؛ خورشید نوبت، ماه ولایت و ستارگان امامت.
  3. پس پسری را زایید که همه امت‌های زمین را به عصای آهنین حکمرانی خواهد کرد و فرزندش به نزد خدا و تخت او ربوده شد. خداوند در قرآن می‌فرماید: ﴿لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنْزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ[۵]. آهن در قرآن نشانه قدرت و صلابت در مسیر استقرار عدالت به دست انبیا و اولیا است؛ حال که موعود امم و منجی آخر، مصلح کل و آورنده عدالت و قسط برای تمامی امت‌ها است، پس نشانه او نیز عصای آهنین است. این منجی عیسی نیست، چنانچه دانستیم؛ آن زن نیز مریم نیست. این منجی فرزند مادری است که محل اتصال نبوت، ولایت و امامت است. در برخی از روایات شیعی از قیام حضرت حجت (ع) با نام قیام با سیف (آهن) یاد شده است. باید دانست هرچند در برخی از عبارات عهدین پسرانسان اشاره به حضرت عیسی است اما در جاهای دیگر حضرت عیسی خود به آمدن پسرانسان اشاره می‌نماید و این یعنی فرد دیگری غیر از خودش. در برخی از عبارات واضح است که حضرت عیسی خود منتظر پسر انسان بود. در انجیل متی فصل ۱۶، عبارات ۲۷ و ۲۸ از حضرت عیسی نقل شده است که گفت: زیرا که پسرانسان خواهد آمد در جلال پدر خویش، به اتفاق ملائکه خود و در آن وقت هر کسی را موافق اعمالش جزا خواهد داد. هر آینه به شما می‌گویم که بعضی در اینجا حاضرند که تا پسر انسان را نبینند که در ملکوت خود می‌آید، ذائقه موت را نخواهند چشید. همان طور که در عبارت ۲۷ می‌بینیم که حضرت عیسی (ع) می‌گوید: زمانی که پسرانسان می‌آید. او جزای هرکسی را طبق اعمالشان خواهد داد.
  4. اژدها بر آن زن که فرزند نرینه را زاییده بود جفا کرد. می‌دانیم که در متون مسیحی از جفا در حق مریم مقدس سختی به میان نیامده است، اما در تاریخ اسلام زنی را با اوصاف مذکور می‌شناسیم که شیطان در حق او و ذریه او سخت جفا کرده است. همان ذریه ذخیره‌ای که تا امروز هم، با شیطان در نبردی بی‌پایان به سر می‌برد. ذریه‌ای که عهد خدا با انسان و عهد خدا با انبیا و اولیا را پاس داشته‌اند.
  5. شهادت حضرت عیسی (ع) بر توحید بود. چنانچه قرآن مجید می‌فرماید: ﴿إِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ[۶].

البته ذریه نبی خاتم، پاسدار این عهد و شهادت عیسی بوده‌اند. با این وصف متن یوحنا، تأویل خود را به دست می‌آورد و آن اینکه: آن زن که یوحنا او را نمی‌شناخت، اما در عالم معنا با نشانه‌های آفتاب و ماه و تاج دوازده ستاره مکاشفه‌اش کرد، کسی نیست جز حضرت صدیقه طاهره، فاطمه زهرا (س) و نیز پسر انسان هم کسی نیست جز فرزندش مهدی موعود، حجت بن الحسن العسکری (ع) که با قیام بالسیف قیام با شمشیر و عصای آهنین میان امت‌ها داوری خواهد کرد و احیاگر توحید و عدالت در کره زمین خواهد بود»[۷]

پانویس

  1. یوحنای رسول از حواریون و از دوازده رسول برگزیده عیسی (ع) بود. مسیحیت سنتی او را نویسنده انجیل یوحنا و نیز نویسنده کتاب مکاشفات می‌دانند. وی پسر زبدی و مادرش سالومه نام داشت (مرقس ۱:۲۰ و لوقا: ۵:۱۰). هیچ اطلاعی از ایمان زبدی نداریم، ولی مادر یوحنا یکی از زنانی بود که عیسی را تا زمان مصلوب شدنش پیروی کرد (متی ۵۶: ۲۷ و مرقص ۱۵:۴۰). یوحنا برادر جوان‌تر یعقوب بود (متی ۲۱: ۴) و در بیت صیدا زندگی می‌کرد (لوقا ۵:۱۰ و یوحنا ۱:۴۴) با توجه به اینکه پدر ایشان را با مزدوران واگذاشتند (مرقیس ۱:۲۰) خدمت مادرشان در لوقا ۸: ۳ و همچنین آشنای وی با قیافا پیپف کاهن اعظم (یوحنا ۱۸:۱۵) دلالت بر نفوذ نسبی و قابل توجه آنها می‌کند، مادرش از عیسی خواست که پسرانش در ملکوت دست راست و چپ وی نشینند (متی: ۲۰:۲۰) او رسول محبت خوانده شده و مؤلف انجیل، رسالات و مکاشفات یوحنا می‌باشد.
  2. «سوگند به خورشید و روشنایی آن * و به ماه چون از پی آن درآید» سوره شمس، آیه ۱.
  3. «و به ماه چون از پی آن درآید،» سوره شمس، آیه ۲.
  4. «و به روز چون آن (زمین) را روشن گرداند،؛» سوره شمس، آیه ۳.
  5. «ما پیامبرانمان را با برهان‌ها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند و (نیز) آهن را فرو فرستادیم که در آن نیرویی سخت و سودهایی برای مردم است و تا خداوند معلوم دارد چه کسی در نهان، (دین) او و پیامبرانش را یاری می‌کند؛ بی‌گمان خداوند توانمندی پیروزمند است» سوره حدید، آیه ۲۵.
  6. «بی‌گمان خداوند، پروردگار من و شماست؛ او را بپرستید، این، راهی است راست» سوره آل عمران، آیه ۵۱.
  7. اسحاقی، سید حسین، فرهنگنامه فاطمی، ج۱، ص ۲۵۸.