وعده‌های خداوند به پیامبر

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۰ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۰:۰۷ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد

حقانیت و قاعده‌مندی وعده‌ها

  1. فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَلَا يَسْتَخِفَّنَّكَ الَّذِينَ لَا يُوقِنُونَ[۱].
  2. إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهَادُ * فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ بِالْعَشِيِّ وَالْإِبْكَارِ * فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَإِمَّا نُرِيَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِلَيْنَا يُرْجَعُونَ[۲].

نتیجه: در آیات فوق این موضوعات مطرح گردیده است.

  1. وعده یاری و نصرت به پیامبر از ناحیه خداوند و دو دستور اساسی به پیامبر یک: شکیبایی و صبر در برابر مشکلات فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ دو: گران‌سنگی و متانت که شایسته یک رهبر الهی است. وَلَا يَسْتَخِفَّنَّكَ الَّذِينَ لَا يُوقِنُونَ؛
  2. خداوند میفرماید: ما به طور مسلم رسولان خود إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنَا و کسانی را که ایمان آورده‌اند وَالَّذِينَ آمَنُوا در زندگی دنیا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا و روز قیامت که گواهان بر پا می‌خیزند یاری می‌دهیم وَيَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهَادُ مقصود از “اشهاد” فرشتگان و پیامبران و مؤمنانند که گواهان اعمال انسان‌ها می‌باشند؛
  3. خداوند سه دستور مهم به پیامبر می‌دهد که در حقیقت دستوراتی است عمومی و همگانی هر چند مخاطب شخص پیامبر است. نخست می‌گوید: پس صبر و شکیبایی پیشه کن که وعده خدا حق است فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ در برابر عناد و لجاجت دشمنان و کارشکنی آنان صبر کن. در مقابل نادانی جمعی از دوستان و سستی و سهل‌انگاری و احیاناً آزار آنان صبر کن. و در برابر تمایلات نفس و هوس‌های سرکش و خشم و غضب نیز شکیبایی نما. تمام پیروزی‌هایی که نصیب پیامبر و مسلمانان نخستین شد در سایه همین صبر و استقامت بود، و امروز نیز بدون آن غلبه بر دشمنان فراوان و مشکلات زیاد ممکن نیست. در دستور دوم می‌فرماید: و برای گناهت استغفار کن وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ مسلم است پیامبر به خاطر مقام عصمت مرتکب گناهی نمی‌شد، ولی چنان‌که گفته‌ایم این‌گونه تعبیرات در قرآن مجید در مورد پیغمبر اسلام و سایر انبیاء (ع) اشاره به گناهان نسبی است. چرا که یک لحظه غفلت و حتی یک ترک اولی در مورد آنها سزاوار نیست، و باید از همه این امور برکنار باشند و هرگاه از آنها سر زند، از آن استغفار می‌کنند. در آخرین دستور می‌فرماید: و هر صبح و شام تسبیح و حمد پروردگارت را به جا آور وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ بِالْعَشِيِّ وَالْإِبْكَارِ[۳]؛
  4. به دنبال کارشکنی‌های کفار و کبر و غرور و تکذیب آنها نسبت به آیات الهی خداوند پیامبر را دلداری داده و امر به صبر و استقامت در مقابل این مشکلات می‌کند. و می‌فرماید: اکنون که چنین است صبر کن که وعده خدا حق است فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ هم وعده پیروزی که به تو داده شده، و هم وعده مجازات دردناک مستکبران مغرور و تکذیب کننده، هر دو حق است و بدون شک تحقق می‌یابد. سپس برای اینکه دشمنان حق چنین تصور نکنند که اگر در مجازاتشان تأخیری رخ دهد می‌توانند از چنگال کیفر و عذاب الهی بگریزند اضافه می‌کند: و هر گاه قسمتی از مجازات‌هایی را که به آنها وعده داده‌ایم در حال حیاتت به تو ارائه دهیم فَإِمَّا نُرِيَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ و یا تو را پیش از آن‌که آنان گرفتار عذاب شوند از دنیا ببریم أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ -مهم نیست - چرا که همه آنان را تنها به سوی ما باز می‌گردانند فَإِلَيْنَا يُرْجَعُونَ و ما به وعده‌های خود درباره آنان عمل خواهیم کرد.

تأثیر این وعده‌ها بر مؤمنین

  1. وَإِذْ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ إِلَّا غُرُورًا * وَلَمَّا رَأَى الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزَابَ قَالُوا هَذَا مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَصَدَقَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَمَا زَادَهُمْ إِلَّا إِيمَانًا وَتَسْلِيمًا [۴]
  2. وَإِنْ مَا نُرِيَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ وَعَلَيْنَا الْحِسَابُ * أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّا نَأْتِي الْأَرْضَ نَنْقُصُهَا مِنْ أَطْرَافِهَا وَاللَّهُ يَحْكُمُ لَا مُعَقِّبَ لِحُكْمِهِ وَهُوَ سَرِيعُ الْحِسَابِ[۵]
  3. وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ * ثُمَّ صَدَقْنَاهُمُ الْوَعْدَ فَأَنْجَيْنَاهُمْ وَمَنْ نَشَاءُ وَأَهْلَكْنَا الْمُسْرِفِينَ[۶].
  4. وَيَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ * قُلْ لَكُمْ مِيعَادُ يَوْمٍ لَا تَسْتَأْخِرُونَ عَنْهُ سَاعَةً وَلَا تَسْتَقْدِمُونَ[۷]
  5. كَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَرُسُلِي إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ[۸].
  6. إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ * وَرَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْوَاجًا[۹].
  7. وَإِنْ يُرِيدُوا أَنْ يَخْدَعُوكَ فَإِنَّ حَسْبَكَ اللَّهُ هُوَ الَّذِي أَيَّدَكَ بِنَصْرِهِ وَبِالْمُؤْمِنِينَ * يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَسْبُكَ اللَّهُ وَمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ[۱۰].

نتیجه: در آیات فوق این موضوعات مطرح گردیده است:

  1. وعده پیامبر اکرم به پیروزی مسلمانان وعده‌های فریب‌کارانه، از دیدگاه منافقان و بیماردلان: وَإِذْ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ إِلَّا غُرُورًا و وعده پیامبر به پیروزی مسلمانان در جنگ احزاب و ایمان آنان به راستی وعده پیامبر درباره پیروزی مسلمانان: وَلَمَّا رَأَى الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزَابَ قَالُوا هَذَا مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَصَدَقَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَمَا زَادَهُمْ إِلَّا إِيمَانًا وَتَسْلِيمًا علامه طباطبایی مینویسد: این آیه وصف حال مؤمنین است که وقتی لشکرها را می‌بینند که پیرامون مدینه اتراق کرده‌اند، می‌گویند این همان وعده‌ای است که خدا و رسولش به ما داده، و خدا و رسولش راست می‌گویند، و این عکس‌العمل آنان برای این است که در ایمان خود بینا، و رشد یافته‌اند، و خدا و رسولش را تصدیق دارند. به خلاف آن عکس‌العملی که منافقین و بیماردلان از خود نشان دادند، آنها وقتی لشکرها دیدند به شک افتاده و سخنان زشتی گفتند، از همین جا معلوم می‌شود که مراد از مؤمنین آن افرادی هستند که با خلوص به خدا و رسول ایمان آوردند[۱۱].
  2. توجه به گسترش اسلام و توسعه روزافزون آن دلیلی بر حقانیت وعده‌های الهی به پیامبر: وَإِنْ مَا نُرِيَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ[۱۲] أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ وَعَلَيْنَا الْحِسَابُ * أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّا نَأْتِي الْأَرْضَ نَنْقُصُهَا مِنْ أَطْرَافِهَا وَاللَّهُ يَحْكُمُ لَا مُعَقِّبَ لِحُكْمِهِ وَهُوَ سَرِيعُ الْحِسَابِ؛
  3. وعده الهی به پیامبر اکرم برای پیروزی بر دشمنانش همانند وعده‌های صادقانه به پیامبران پیشین و پیروزی آنان و نابودی مخالفان اسراف‌گر: وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ... * ثُمَّ صَدَقْنَاهُمُ الْوَعْدَ فَأَنْجَيْنَاهُمْ وَمَنْ نَشَاءُ وَأَهْلَكْنَا الْمُسْرِفِينَ؛
  4. وعده پیامبر به مشرکان، مبنی بر وقوع قیامت در آینده: وَيَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ * قُلْ لَكُمْ مِيعَادُ يَوْمٍ لَا تَسْتَأْخِرُونَ عَنْهُ سَاعَةً وَلَا تَسْتَقْدِمُونَ؛
  5. وعده الهی به پیامبر اکرم برای پیروزی بر دشمنانش: كَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَرُسُلِي...، إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ؛
  6. خداوند به پیامبر و مسلمانان هشدار می‌دهد که: اگر بخواهند تو را فریب دهند و صلح را مقدمه‌ای برای ضربه غافل‌گیرانه‌ای قرار دهند یا هدفشان تأخیر جنگ برای فراهم کردن نیروی بیشتر باشد، از این موضوع نگرانی به خود راه مده؛ زیرا خداوند کفایت کار تو را می‌کند و در همه حال پشتیبان توست وَإِنْ يُرِيدُوا أَنْ يَخْدَعُوكَ فَإِنَّ حَسْبَكَ اللَّهُ سابقه زندگی تو نیز گواه بر این حقیقت است زیرا اوست که تو را با یاری خود و به وسیله مؤمنان پاکدل تقویت کرد هُوَ الَّذِي أَيَّدَكَ بِنَصْرِهِ وَبِالْمُؤْمِنِينَ؛

هدفمندی این وعده‌ها به پیامبر و مؤمنین

  1. لَقَدْ صَدَقَ اللَّهُ رَسُولَهُ الرُّؤْيَا بِالْحَقِّ لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ آمِنِينَ مُحَلِّقِينَ رُءُوسَكُمْ وَمُقَصِّرِينَ لَا تَخَافُونَ فَعَلِمَ مَا لَمْ تَعْلَمُوا فَجَعَلَ مِنْ دُونِ ذَلِكَ فَتْحًا قَرِيبًا[۱۳].
  2. إِنَّ الَّذِي فَرَضَ عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لَرَادُّكَ إِلَى مَعَادٍ قُلْ رَبِّي أَعْلَمُ مَنْ جَاءَ بِالْهُدَى وَمَنْ هُوَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ[۱۴].
  3. قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاءِ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَيْثُ مَا كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ وَإِنَّ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ لَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ[۱۵].
  4. أُولَئِكَ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ فَإِنْ يَكْفُرْ بِهَا هَؤُلَاءِ فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَيْسُوا بِهَا بِكَافِرِينَ[۱۶].

نتیجه: در آیات فوق این موضوعات مطرح گردیده است:

  1. پیامبر در مدینه در خواب دیدند که به اتفاق یارانشان برای انجام مراسم عمره، وارد مکه می‌شوند و این خواب را برای اصحاب خود بیان کردند و همگی خوشحال شدند و گروهی تصور کردند که این خواب در همان سال ششم هجری تحقق خواهد یافت. هنگامی که مشرکان در حُدیبیّه مانع ورود مسلمانان به مکه شدند، این گروه در مورد صحّت خواب پیامبر به تردید افتادند، و پیامبر در پاسخ آنان گفت: مگر من به شما گفتم که این رؤیا در همین امسال تحقق می‌یابد و تأکید بر تحقق وعده الهی، مبنی بر وارد شدن پیامبر به مسجد الحرام با امنیت: لَقَدْ صَدَقَ اللَّهُ رَسُولَهُ الرُّؤْيَا بِالْحَقِّ لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ آمِنِينَ مُحَلِّقِينَ رُءُوسَكُمْ وَمُقَصِّرِينَ لَا تَخَافُونَ...؛
  2. بازگشت پیامبر به زادگاه اصلی خود، درباره وعده خداوند به آن حضرت: إِنَّ الَّذِي فَرَضَ عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لَرَادُّكَ إِلَى مَعَادٍ که این وعده بزرگ سر انجام تحقق یافت. و این وعده هدفمند این آموزه‌ها و نتائج را به ما میآموزد اگر کسی در راه خدمت به قرآن و ابلاغ پیام الهی گرفتار مشکلات و هجران شود، خدای قرآن مشکلات او را برطرف می‌سازد. و خدا از حالات مردم آگاه‌تر از خود آنان است و در راه انجام مسئولیت، از تبعید نهراسید که سرانجام، خدا جبران می‌کند. و غم مخور همان خدایی که موسی را در طفولیت به مادرش باز گرداند، همان خدایی که او را بعد از یک غیبت ده ساله از مصر به زادگاه اصلی‌اش باز گردانید، همان خدا تو را با قدرت و قوت تمام به مکه باز می‌گرداند، و چراغ توحید را با دست تو در این سرزمین مقدس بر می‌افروزد؛
  3. تغییر قبله وعده خداوند به پیامبر: قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاءِ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَيْثُ مَا كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ...؛
  4. پیدایش مؤمنان پایدار، به رغم کفرورزی مشرکان، وعده خداوند به پیامبر: أُولَئِكَ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ فَإِنْ يَكْفُرْ بِهَا هَؤُلَاءِ فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَيْسُوا بِهَا بِكَافِرِينَ؛

وعده‌های آخرتی به پیامبر و مؤمنین

  1. وَلَلْآخِرَةُ خَيْرٌ لَكَ مِنَ الْأُولَى * وَلَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضَى[۱۷]. نکته: وَلَلْآخِرَةُ خَيْرٌ لَكَ مِنَ الْأُولَى این آیه در معنای ترقی دادن مطلب نسبت به مفاد آیه بعد است، و مفاد آیه بعدی موقف کرامت و عنایت الهی را برای رسول خدا a اثبات می‌کرد، در این آیه می‌فرماید تازه زندگی دنیای تو با آن کرامت و بزرگی که داری، و با آن عنایتی که خدای تعالی به تو دارد در برابر زندگی آخرتت چیزی نیست، و زندگی آخرت تو از دنیایت بهتر است وَلَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضَى این آیه شریفه آیه قبل را تثبیت می‌کند و می‌فرماید: در زندگی آخرت خدای تعالی آن قدر به تو عطا می‌کند تا راضی شوی، هم عطای خدا را مطلق آورده، و هم رضایت رسول خدا a را. ولی بعضی[۱۸] از مفسرین گفته‌اند: این آیه ناظر است به هر دو زندگی رسول خدا a، هم به زندگی دنیایی‌اش، و هم به زندگی آخرتی‌اش[۱۹].
  2. قُلْ يَا قَوْمِ اعْمَلُوا عَلَى مَكَانَتِكُمْ إِنِّي عَامِلٌ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ مَنْ تَكُونُ لَهُ عَاقِبَةُ الدَّارِ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ[۲۰].
  3. وَاتَّبِعْ مَا يُوحَى إِلَيْكَ وَاصْبِرْ حَتَّى يَحْكُمَ اللَّهُ وَهُوَ خَيْرُ الْحَاكِمِينَ[۲۱].
  4. وَقُلْ لِلَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ اعْمَلُوا عَلَى مَكَانَتِكُمْ إِنَّا عَامِلُونَ * وَانْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ[۲۲]. نکته: وَقُلْ لِلَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ اعْمَلُوا عَلَى مَكَانَتِكُمْ إِنَّا عَامِلُونَ * وَانْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ این قسمت مربوط به غیر مؤمنین است که پیغمبر خود را دستور می‌دهد که احتجاج و بگومگوی با ایشان را خاتمه داده آخرین حرف را به ایشان بگوید، و پس از آن همه موعظه و آوردن داستان‌های گذشتگان بفرماید: حال اگر ایمان نمی‌آورید، و از شرک و فساد دست بر نمی‌دارید، و آن‌چه که من به گوشتان خواندم بیدارتان نکرد، و اگر داستان‌های عبرت‌آوری را که آوردم و سنتی را که خدا در آنان معمول داشت برایتان گفتم و هیچ یک در شما اثر نکرد، پس هر چه می‌خواهید بکنید، و در موقعیت و وضعی که دارید هر چه را برای خود خیر تشخیص می‌دهید انجام دهید، ما هم کار خود را می‌کنیم، و انتظار می‌بریم روزی را که عاقبت، عملتان به استقبال‌تان آید، و به زودی خواهید فهمید که آن‌چه ما از اخبار الهی می‌گفتیم راست بود یا دروغ. این بیان در حقیقت خاتمه دادن به احتجاج و نوعی تهدید است، که در داستان‌های گذشتگان از قبیل داستان نوح و هود و صالح بازگو کرده، و در قصه شعیب از خود آن جناب حکایت کرده که فرمود: يَا قَوْمِ اعْمَلُوا عَلَى مَكَانَتِكُمْ إِنِّي عَامِلٌ سَوْفَ تَعْلَمُونَ مَنْ يَأْتِيهِ عَذَابٌ يُخْزِيهِ وَمَنْ هُوَ كَاذِبٌ وَارْتَقِبُوا إِنِّي مَعَكُمْ رَقِيبٌ[۲۳][۲۴].
  5. حَتَّى إِذَا اسْتَيْأَسَ الرُّسُلُ وَظَنُّوا أَنَّهُمْ قَدْ كُذِبُوا جَاءَهُمْ نَصْرُنَا فَنُجِّيَ مَنْ نَشَاءُ وَلَا يُرَدُّ بَأْسُنَا عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِينَ[۲۵].

نتیجه: در آیات فوق این موضوعات مطرح گردیده است:

  1. بهره‌مندی پیامبر از زندگی برتر در آخرت، وعده خداوند: وَلَلْآخِرَةُ خَيْرٌ لَكَ مِنَ الْأُولَى * وَلَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضَى؛
  2. خداوند به پیامبر دستور می‌دهد که آنها - مخالفان ستمگر دعوت توحیدی - را تهدید کن و بگو: ای قوم من قُلْ يَا قَوْمِ هر کار از دستتان ساخته است انجام دهید اعْمَلُوا عَلَى مَكَانَتِكُمْ من هم آن‌چه خدا به من دستور داده انجام خواهم داد إِنِّي عَامِلٌ اما به زودی خواهید دانست سرانجام نیک و پیروزی نهایی با کیست فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ مَنْ تَكُونُ لَهُ عَاقِبَةُ الدَّارِ اما به‌طور مسلم ظالمان و ستمگران پیروز نخواهند شد و روی سعادت را نخواهند دید. پیامبر هشدار می‌دهد که خدا شما را رها کرده تا هر چه می‌توانید انجام دهید، ولی از عاقبت کار خویش بهراسید؛ زیرا به سعادت و رستگاری نخواهید رسید إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ؛
  3. خداوند وظیفه پیامبر را در دو جمله تعیین می‌کند، نخست اینکه تنها از آن‌چه به تو وحی می‌شود پیروی کن وَاتَّبِعْ مَا يُوحَى إِلَيْكَ دیگر این که در این راه مشکلات طاقت‌فرسا و ناراحتی‌های فراوان در برابر تو است، باید از انبوه مشکلات ترس و هراسی به خود راه ندهی، صبر و استقامت و پایداری پیشه کن، تا خداوند حکم و فرمان خود را برای پیروزی تو بر دشمنان صادر کند وَاصْبِرْ حَتَّى يَحْكُمَ اللَّهُ چرا که او بهترین حاکمان است وَهُوَ خَيْرُ الْحَاكِمِينَ فرمانش حق و حکمتش عدالت، و وعده‌اش تخلّف‌ناپذیر؛
  4. خداوند اشاره به یکی از حساس‌ترین و بحرانی‌ترین لحظات زندگی پیامبران کرده، می‌گوید: پیامبران الهی در راه دعوت به سوی حق، همچنان پافشاری داشتند و اقوام گمراه و سرکش همچنان به مخالفت خود ادامه می‌دادند تا آنجا که پیامبران از آنها مأیوس شدند، و مردم گمان بردند که به آنها دروغ گفته شده است، در این هنگام یاری ما به سراغ آنها آمد، آنان را که خواستیم نجات یافتند حَتَّى إِذَا اسْتَيْأَسَ الرُّسُلُ وَظَنُّوا أَنَّهُمْ قَدْ كُذِبُوا جَاءَهُمْ نَصْرُنَا فَنُجِّيَ مَنْ نَشَاءُ و عذاب و مجازات ما از قوم گنه‌کار و مجرم، بازگردانده نمی‌شود وَلَا يُرَدُّ بَأْسُنَا عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِينَ این یک سنت الهی است، که مجرمان پس از اصرار بر کار خود و بستن تمام درهای هدایت به روی خویشتن و خلاصه پس از اتمام حجت، مجازات‌های الهی به سراغ‌شان می‌آید و هیچ قدرتی قادر بر دفع آن نیست[۲۶].

منابع

پانویس

  1. «پس شکیبا باش که وعده خداوند راستین است و مبادا آنان که اهل یقین نیستند تو را سبکسار گردانند» سوره روم، آیه ۶۰.
  2. «ما پیامبران خویش و مؤمنان را در زندگی این جهان و در روزی که گواهان (به گواهی) برخیزند یاری می‌کنیم * بنابراین شکیب کن که وعده خداوند راستین است و از گناه خویش آمرزش بخواه و در پایان روز و پگاهان با سپاس پروردگارت را به پاکی بستای! * پس شکیبا باش که وعده خداوند راستین است پس، چه برخی از آنچه را به آنان وعده می‌دهیم به تو نشان دهیم، چه تو را بمیرانیم، باری، (به هر روی) به سوی ما باز گردانده می‌شوند» سوره غافر، آیه ۵۱ و ۵۵ و ۷۷.
  3. تفسیر نمونه، ج۲۰، ص۱۳۳.
  4. «و هنگامی که دو رویان و بیماردلان گفتند: خداوند و پیامبرش به ما جز وعده فریبنده نداده‌اند * و چون مؤمنان دسته‌ها (ی مشرک) را دیدند گفتند: این همان است که خداوند و فرستاده او به ما وعده داده‌اند و خداوند و فرستاده او راست گفتند و جز بر ایمان و فرمانبرداری آنان نیفزود» سوره احزاب، آیه ۱۲ و ۲۲.
  5. «و اگر ما برخی از چیزهایی را که به آنان وعده می‌دهیم به تو نشان دهیم و یا جان تو را بستانیم؛ بر تو تنها پیام رسانی و بر ما حسابرسی است * آیا نیندیشیده‌اند که ما به سرزمین (کفر) می‌آییم؛ از پیرامون‌های آن می‌کاهیم؟ و خداوند داوری می‌کند و داوری‌اش بازدارنده‌ای ندارد و او حسابرسی سریع است» سوره رعد، آیه ۴۰-۴۱.
  6. «و پیش از تو جز مردانی را که به آنها وحی می‌کردیم نفرستادیم، اگر نمی‌دانید از اهل کتاب بپرسید * سپس به وعده خود درباره آنان وفا کردیم و آنان و هر که را می‌خواستیم رهایی بخشیدیم و گزافکاران را نابود کردیم» سوره انبیاء، آیه ۷ و ۹.
  7. «و می‌گویند: اگر راست می‌گویید این وعده کی می‌رسد؟ * بگو شما را وعده روزی است که از آن نه ساعتی پس و نه پیش می‌افتید» سوره سبأ، آیه ۲۹-۳۰.
  8. «خداوند مقرّر فرموده است که من و فرستادگانم پیروز خواهیم شد؛ بی‌گمان خداوند توانایی پیروزمند است» سوره مجادله، آیه ۲۱.
  9. «چون یاری خداوند و پیروزی (بر مکّه) فرا رسد * و مردم را ببینی که دسته دسته به دین خداوند درمی‌آیند» سوره نصر، آیه ۱-۲.
  10. «و اگر بخواهند تو را فریب دهند بی‌گمان خداوند تو را بسنده است؛ هموست که تو را با یاوری خویش و با مؤمنان پشتیبانی کرد * ای پیامبر! تو را خداوند و مؤمنان پیرو تو، بس» سوره انفال، آیه ۶۲ و ۶۴.
  11. ترجمه المیزان، ج۱۶، ص۴۳۳.
  12. در تفسیر وَإِنْ مَا نُرِيَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ احتمالات چندی نقل شده که به آن اشاره می‌شود: و اگر برخی از آن‌چه درباره پیروزی مؤمنان و کشته شدن و اسیری و غارت اموال کافران، به ایشان وعده کرده‌ایم، به تو نشان دهیم. أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ یا اینکه پیش از آن‌که این امور را به تو نشان دهیم، تو را به سوی خود آوریم. بدین ترتیب نشان می‌دهد که بعضی از آن امور، در حیات پیامبر و برخی پس از وفات اوست، بنابراین نباید پیغمبر انتظار داشته باشد که همه آن امور در حیاتش واقع می‌شود و آنها را به چشم خود می‌بیند. فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ وَعَلَيْنَا الْحِسَابُ همانا بر تو ابلاغ دستورات و اوامر ما و بر ما حساب و کیفر آنهاست. این کیفر یا در دنیاست یا در آخرت (مجمع البیان، ج۱۳، ص۸۶). حسن و ضحاک و مقاتل گویند: یعنی ما مسلمانان را کمک می‌کنیم تا به فتوحاتی نائل آیند، در نتیجه اهل کفر، کم و اهل اسلام زیاد می‌شوند و بلاد شرک در قلمرو اسلام قرار می‌گیرد. ضحاک گوید: یعنی اهل مکه ندیدند که ما بلاد اطراف را برای محمد a فتح کردیم‌؟! زجاج گوید: یعنی آیا مشرکین نمی‌ترسند که سرزمین آنها را نیز مثل سرزمین‌های دیگر برای محمد a فتح کنیم‌؟! این معنی از ابن عباس نیز روایت شده است. قاضی گوید: این معنی مناسب‌تر است، زیرا به وعده خداوند در باره اظهار و نصرت دین حق، متصل است. (مجمع البیان، ج۱۳، ص۸۹).
  13. «خداوند، به حق رؤیای پیامبرش را راست گردانیده است؛ شما اگر خداوند بخواهد با ایمنی، در حالی که سرهای خود را تراشیده و موها را کوتاه کرده‌اید، بی‌آنکه بهراسید به مسجد الحرام وارد می‌شوید بنابراین او چیزی را می‌دانست که شما نمی‌دانید، از این رو پیش از آن پیروزی نزدیکی پدید آورد» سوره فتح، آیه ۲۷.
  14. «بی‌گمان آن کس که قرآن را بر تو واجب کرده است تو را به بازگشتگاهی باز می‌گرداند؛ بگو: پروردگار من بهتر می‌داند چه کسی رهنمود آورده است و چه کسی در گمراهی آشکاری است» سوره قصص، آیه ۸۵.
  15. «گرداندن رؤیت را به آسمان، می‌بینیم پس رؤیت را به قبله‌ای که می‌پسندی خواهیم گرداند؛ اکنون به سوی مسجد الحرام رو کن و (همه) هرجا هستید به سوی آن روی کنید، و اهل کتاب بی‌گمان می‌دانند که آن (حکم) از سوی پروردگارشان، راستین است و خداوند از آنچه انجام می‌دهند غافل نیست» سوره بقره، آیه ۱۴۴.
  16. «آنان کسانی هستند که به آنها کتاب و داوری و پیامبری دادیم؛ اگر اینان به آن کفر ورزند، گروهی را بر آن گمارده‌ایم که بدان کفر نمی‌ورزند» سوره انعام، آیه ۸۹.
  17. «و بی‌گمان جهان واپسین برای تو از این جهان بهتر است * و زودا که پروردگارت به تو (اختیار میانجیگری) ببخشد و تو خرسند گردی» سوره ضحی، آیه ۴-۵.
  18. روح المعانی، ج۳۰، ص۱۶۰.
  19. ترجمه تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۵۲۲.
  20. «بگو ای قوم من! هر چه می‌توانید کرد انجام دهید من نیز خواهم کرد، به زودی خواهید دانست که سرانجام (نیکوی) جهان واپسین از آن کیست؛ به راستی ستمگران رستگار نمی‌گردند» سوره انعام، آیه ۱۳۵.
  21. «و از آنچه به تو وحی می‌گردد پیروی کن و شکیبایی پیشه ساز تا خداوند داوری فرماید و او بهترین داوران است» سوره یونس، آیه ۱۰۹.
  22. «و به آنان که ایمان نمی‌آورند بگو هر چه از دستتان بر می‌آید بکنید، ما نیز خواهیم کرد * و چشم به راه دارید که ما (نیز) چشم به راهیم» سوره هود، آیه ۱۲۱-۱۲۲.
  23. «و ای قوم من! هر چه از دستتان برمی‌آید انجام دهید، من نیز انجام می‌دهم، زودا که بدانید بر سر چه کس عذابی که او را خوار سازد خواهد آمد و چه کسی دروغ می‌گوید. و شما چشم به راه باشید من نیز با شما چشم به راه خواهم بود» سوره هود، آیه ۹۳.
  24. ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۱، ص۹۶.
  25. «تا آنجا که پیامبران به آستانه نومیدی رسیدند و پنداشتند که (مردم در وعده پشتیبانی) به آنان دروغ گفته‌اند، (ناگهان) یاری ما به آنان رسید و هر کس را که می‌خواستیم رهایی یافت و عذاب ما از گروه گنهکاران بازگردانده نمی‌شود» سوره یوسف، آیه ۱۱۰.
  26. سعیدیان‌فر و ایازی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۲، ص ۹۳۶.