سیره پیامبر خاتم درباره عدالت اقتصادی چه بود؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۸ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۵۶ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
سیره پیامبر خاتم درباره عدالت اقتصادی چه بود؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ سیره سیاسی پیامبر خاتم
مدخل اصلیعدالت اقتصادی در معارف و سیره نبوی
تعداد پاسخ۱ پاسخ

سیره پیامبر خاتم درباره عدالت اقتصادی چه بود؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث سیره سیاسی پیامبر خاتم است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی سیره سیاسی پیامبر خاتم مراجعه شود.

پاسخ نخست

روح الله دهقانی

آقای روح الله دهقانی، در مقاله «نظریه عدالت در دولت نبوی» در این‌باره گفته‌ است:

«در نظام اسلامی، وضع قوانین بر توسعه، عمران و آبادانی متمرکز است، به طوری که شهروندان مسلمان حتی در قبال زمین‌های بایر و چارپایان نیز مسئولند[۱]. چنان‌که پیامبر (ص) اگر کسی زمینی را احیا می‌کرد، مالکیت آن زمین را به او می‌بخشید[۲]. بر این مبنا، مالکیت به عنوان یکی از مهم‌ترین انگیزه‌های فعالیت اقتصادی در دولت نبوی محترم شمرده شده است. اما در کنار توجه به این اصل مهم، که همانا تقویت قدرت اقتصادی از طریق تولید است، قوانین مختلفی با هدف ترمیم وضع زیان‌دیدگان اقتصادی و جلوگیری از ایجاد شکاف طبقاتی، وضع گردیده است. در زمینه ترمیم وضعیت آسیب‌دیدگان و محرومان جامعه، یکی از اقدامات اساسی پیامبر (ص) در عدالت اقتصادی، مبارزه با فقر است؛ زیرا فقر زمینه و بستر مساعدی برای چشم‌پوشی از آرمان‌های اسلامی است[۳]، برای نمونه، آن حضرت قسمتی از اموال به دست آمده از قبیله بنی نضیر را در جهت تجهیز رزمندگان به اسب و سلاح جنگی، مصرف می‌کرد و قسمت دیگری از آن را در جهت فقرزدایی بین مهاجران تهیدست تقسیم می‌کرد[۴].

در نظام اقتصادی اسلام، مالیات‌هایی وضع شده است که علاوه بر جلوگیری از طغیان، تراکم و تمرکز ثروت، فقر و ناداری و بینوایی را ریشه‌کن و زمینه عدالت اجتماعی را فراهم می‌سازد و هزینه‌های مختلف دولت اسلامی مانند هزینه‌های نظامی را نیز تأمین می‌کند که شامل خمس، زکات، جزیه و خراج می‌شود. فارغ از تدابیر آن حضرت برای جمع‌آوری این مالیات‌ها[۵]، مساوات را در تقسیم آن مراعات می‌کردند. در عین حال مواردی مثل خمس که بنا به تشخیص پیامبر هزینه می‌شد، مصارف مختلفی داشت، مانند هزینه برای امور زیربنایی، کمک به نیازمندان جامعه و تأمین اقشار بی‌بضاعت. فرمود: "هر کس کشتزاری بر جای نهد، محافظت از آن به عهده من است و هر کس مدیون بمیرد، ادای دینش وظیفه من است"[۶].

باز می‌فرماید: "هر بدهکاری که نزد والی ای از والیان مسلمانان برود و برای آن والی روشن شود که او در ادای دینش ناتوان است، در این جا بر والی مسلمانان است که دین او را از اموال مسلمانان اداکند"[۷].

همچنین در جهت رفع یا کاهش شکاف طبقاتی در جامعه مدینه پیمان برادری را در میان مهاجران و انصار برقرار کرد و براساس آن مهاجران نیز در کار کشاورزی و باغداری انصار شرکت می‌جستند و در پایان محصول آن را به طور مساوی میان خود تقسیم می‌کردند. همچنین پیامبر (ص) برای رفع فاصله طبقاتی، برخی غنایم، مثل اموال یهود بنی نضیر را به مهاجران اختصاص داد و فقط سه نفر نیازمند انصاری را در این غنیمت شریک ساخت[۸].

در نگاهی کلی می‌توان گفت عدالت اقتصادی در بینش پیامبر اسلام (ص)، مالکیت اشتراکی را به رسمیت نمی‌شناسد و از طرف دیگر بی‌تفاوتی شهروندان جامعه دینی در قبال یکدیگر را مجاز نمی‌داند و از دو طریق به اصلاح نابرخورداری‌های اقتصادی توصیه می‌کند. یکی خود دولت که از طریق وضع مالیات‌های خاص، علاوه بر جلوگیری از تمرکز بیش از اندازه ثروت، فقرا و بی‌بضاعت‌ها را تحت پوشش قرار می‌دهد و از طرف دیگر با تقویت روحیه برادری و معنویت در شهروندان جامعه دینی، مسلمانان را در برابر یکدیگر مسئول می‌داند و از این طریق به جلوگیری از ایجاد شکاف طبقاتی می‌پردازد»[۹]

پانویس

  1. «إِنَّكُمْ مَسْئُولُونَ حَتَّى عَنِ الْبِقَاعِ وَ الْبَهَائِمِ».
  2. در عین حال باید توجه داشت که آنچه مورد توجه پیامبر بوده، تشویق و گسترش مالکیت مولد بوده است و با اشکال مغایر برخورد می‌کرده است. برای نمونه "حمی" که اصطلاحاً به این معنا بوده است که یک بخشی از زمین یا مرتع را بدون آنکه احیائش کنند و یا سایر شرایط ملکیت را دارا باشند، در قرق خود قرار دهند که پیامبر اکرم (ص) از اختصاص انفال به گروه خاصی همانند زورمداران جلوگیری کرد و آن را در اختیار همه مردم قرار داد.
  3. «كَادَ الْفَقْرُ أَنْ يَكُونَ كُفْراً» و نیز فرمود: «أُذَكِّرُ اللَّهَ الْوَالِيَ مِنْ بَعْدِي عَلَى أُمَّتِي... وَ لَمْ يُفْقِرْهُمْ فَيُكْفِرَهُمْ» «به هر کس پس از من کار این امت را به دست می‌گیرد، می‌گویم... [امت من را] به فقر گرفتارشان نکند تا از دین بیرونشان برد». محمدرضا حکیمی، الحیاه، ج۶، (تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۰) ص۶۵۵.
  4. «سیره پیامبر اکرم در بیت المال»، برگرفته از سایت شارح: www.shareh.com.
  5. پیامبر اکرم (ص) با تدابیر خاص و مدیریت شایسته خود، از راه‌های مختلف به جمع‌آوری و استحصال اموال بیت‌المال از منابع آن اقدام می‌کرد که از جمله این راه‌ها، تشویق مردم به رعایت حقوق بیت‌المال و ادای حقوق آن و نصب استانداران و مسئولان لایق و کارآمد بوده است و علاوه بر آن، عاملان فراوانی از انصار و مهاجران برای جمع‌آوری زکات، خمس، خراج و جزیه بلاد مختلف گسیل می‌داشت.
  6. «مَنْ‏ تَرَكَ‏ ضَيَاعاً فَعَلَيَّ‏ ضَيَاعُهُ‏ وَ مَنْ تَرَكَ دَيْناً فَعَلَيَّ دَيْنُهُ»
  7. «سیره پیامبر اکرم در بیت المال»، برگرفته از سایت شارح: www.shareh.com.
  8. ر.ک: حجتی کرمانی، محمد جواد، پیامبر (ص) در مدینه نقطه عطفی در بالندگی دعوت اسلامی، برگرفته از سایت تبیان: www.Tebyan.net.
  9. دهقانی، روح الله، مقاله «نظریه عدالت در دولت نبوی»، سیره سیاسی پیامبر اعظم، ص ۱۸۲.