دیدگاه دین اسلام درباره ظهور منجی چیست؟ (پرسش)

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Admin (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۱۳ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

الگو:پرسش غیرنهایی

دیدگاه دین اسلام درباره ظهور منجی چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل اصلیمهدویت

دیدگاه دین اسلام درباره ظهور منجی چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ نخست

 
سید منذر حکیم
آیت الله سید منذر حکیم در مقاله « مهدویت و امام مهدی از نگاه شهید صدر» در اين باره گفته است:
«با توجه به روشن‌گری‌های اسلام نسبت به عقیده موعود جهانی و نکات روشن‌تری که از روز موعود به ارمغان آورده است، این عقیده ریشه‌دار و گسترده و جهان شمول را عقیده‌ای پرمحتوا و غنی‌تر عرضه داشته و احساسات ستمدیدگان را به‌گونه‌ای پرشورتر برانگیخته است؛ زیرا این عقیده را از یک اعتقاد به ماورای حس به سوی اعتقاد به امری ملموس‌کشانده و آن را به زندگی روزمره ما انسان‌ها مرتبط قرار داده و آرزوی بسیار دور انسان‌ها به یک امیدی قوی و فعال و زنده دگرگون می‌شود. مهدی موعود در اسلام و در اعتقاد شیعه فردی است که در حال حاضر وجود دارد، زنده و فعال است و به وظایف امامت و رهبری خود در حد توان عمل می‌کند. او نیز مانند دیگر ستمدیدگان در انتظار فراهم آمدن شرایط لازم برای انقلاب خود و ظهور عدالت جهانی به سرمی‌برد و در کنار آنان زندگی می‌کند و دردها و خوشی‌های آنان را احساس می‌کند. رهبری که در کنار دوستداران و منتظران خود می‌باشد، تمام جریانات فکری و سیاسی و اجتماعی را از نزدیک می‌بیند و بر تمام تحولات جهان به طور دقیق احاطه دارد و در انتظار فرا رسیدن لحظه ظهور، خود بیش از دیگران منتظر می‌باشد. بنابراین، ایده مهدی موعود ایده‌ای نیست که در آینده به فعلیت برسد و متولد گردد، بلکه واقعیتی است که با آن زندگی می‌کنیم و در یک فرد مشخص که در کنار ما زندگی می‌کند، تبلور یافته است. فردی که ما را به تمام معنا درک می‌کند و آن‌چه را می‌بینیم و احساس می‌کنیم، هر رنجی را که می‌بریم، او نیز به همین نسبت، بلکه بیشتر از ما احساس‌ می‌کند؛ هر چند که شخص او برای ما آشکار نبوده و خودش را برای ما معرفی نمی‌کند.
بارِ مثبت این اعتقاد روشن به تولد و غیبت و زندگی طولانی مهدی موعود(ع) در حال حاضر در حدی است که رابطه ستمدیدگان را با رهبر ستم‌دیده خود مستحکم‌تر می‌کند. هر قدر که روزهای انتظار طولانی شود، احساس یأ‌س و ناامیدی به آنان دست نمی‌دهد؛ زیرا که رهبر فرزانه خود را در کنار خود در حال انتظار می‌دانند و با یاد و نام او زندگی می‌کنند.
اعتقاد به امام مهدی -که منتظِر قیام خود بوده و بیعتی با هیچ ستمگری را بر گردن نگرفته- نشانگر اعتقاد به وجود یک مقاومت حقیقی در برابر ستم و ستمگران می‌باشد که این مقاومت واقعی در شخص مهدی آل محمد(ع) تجسم یافته است.
و اینک به فرازهایی از ترجمه متن شهید صدر توجه می‌کنیم: هر چند که ایده مهدویت پیشینه‌ای دورتر و فراتر از اسلام داشته، اما در اسلام شفاف‌تر و روشن‌تر مطرح شد است و انتظارات انسان‌ها با طرح تفصیلی اسلام از مهدویت به گونه‌ای بهتر اشباع می‌گردد و برای ستمدیدگان پربار بوده و احساسات آنان را برافروخته‌تر نگه می‌دارد. زیرا اسلام این ایده را واقعیت بخشیده و آینده دور را به زمان حال درآورده و انتظار آمدن یک فرد رهایی‌بخش در آینده بسیار دور را که ناشناخته و مجهول می‌باشد به یک ایمان، آن‌هم ایمان به وجود یک فرد رهایی‌بخش، آن‌هم در حال حاضر، فردی که همراه با دیگر منتظران در انتظار روز موعود خود به سرمی‌برد تا تمام شرایط لازم در انجام آن وظیفه بزرگ و نقش مهم و مورد نظر فراهم آید. بنابراین، حضرت مهدی(ع) ایده‌ای نیست که در انتظار تولد آن ایده بنشینیم و در حد یک پیشگویی که در انتظار تحقق یک مصداق واقعی برای آن باشیم نبوده، بلکه یک واقعیتی است زنده و حاضر و قائم به شخص، که همیشه منتظرانِ او منتظِر صدور فرمان از سوی او هستند و در حقیقت در یک آماده باش کامل به سر می‌برند. مهدی انسانی است معین که در میان ما -با یک وجود حقیقی- زندگی می‌کند. او را می‌بینیم و او ما را می‌بیند و با آرزوها و دردهای ما زندگی می‌کند. شریک سوگ‌ها و شادی‌های ما است و آن‌چه در را عصر ما، می‌گذرد - از شکنجه شکنجه‌شدگان و تیره‌روزی ناکامان و تیره‌روزان و ستم ستمگران لمس می‌کند و با آتش آن می‌سوزد و با شوقی فراوان منتظر آن لحظه‌ای است که بتواند دست یاری‌اش را به سوی تمام ستمکشان و محرومان و درماندگان دراز نماید و ریشه ستمگران را از بیخ و بن برکند؛ در حالی‌که برای این فرمانده منتظِر و در حال آماده‌باش کامل چنین تقدیر شده است که خود را برای مردم آشکار نسازد و پرده را از رُخ زیبایش کنار نزند هر چند که با آنان و در کنار آنان در انتظار لحظه موعود به سر می‌برد. روشن است که ویژگی‌های اسلامی این ایده فاصله‌های بسیار زیاد و نامحسوس میان ستمکشان و فرمانده رهایی بخششان را کوتاه می‌کند و پل ارتباطی آنان را با همدیگر نزدیک می‌نماید؛ هر چند که انتظار طولانی باشد و ادامه یابد[۱]»[۲].

پاسخ‌های دیگر

پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع مهدویت

پانویس

  با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. بحث حول المهدی، صص ۵۵ - ۵۶.
  2. مهدویت و امام مهدی از نگاه شهید صدر، ص ۳۸۷ تا ۴۱۲.
  3. ر.ک: لطف الله صافی گلپایگانی، نوید امن و امان، ص ۸۱-۸۲ .
  4. سبائک الذهب، ص ۷۸.
  5. مقدمة ابن خلدون، ص ۳۶۷ .
  6. غاية المأمول شرح التاج الجامع للأصول، ج ۵، ص ۳۶۲.
  7. ای کسانی که ایمان آورده‌اید! هر کس از شما، از آیین خود بازگردد [به خدا زیان نمی‌رساند]، خداوند جمعیتی را می‌آورد که آنها را دوست دارد و آنان [نیز] او را دوست دارند؛ در برابر مؤمنان متواضع و در برابر کافران سرسخت و نیرومندند... .
  8. سلیمان قندوزی، ینابیع الموده لذوي القربی، ص۴۲۲.
  9. و بگو: حق آمد و باطل نابود شد؛ یقینا باطل نابود شدنی است.
  10. شیخ کلینی، کافی، ج ۸، ص ۲۸۷.
  11. در زبور بعد از ذکر [تورات] نوشتیم: بندگان شایسته‌ام وارث [حکومت] زمین خواهند شد.
  12. ابراهیم قمی، تفسیر قمی، ج ۲، ص ۷۷ .
  13. همان کسانی که هرگاه به آن‌ها قدرت بخشیدیم، نماز را برپا می‌دارند و زکات می‌دهند و امر به معروف و نهی‌از‌منکر می‌کنند، و پایان همه کارها ازآن خداست .
  14. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۲۳، ص ۱۶۶.
  15. ما می‌خواهیم بر مستضعفان زمین منت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم.
  16. «عن على (ع) في قوله تعالى: {{عربی| ﴿وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ} ؛ قال: «هم آل محمد يبعث الله مهديهم بعد جهدهم فيعزهم و يذل عدوهم». (شیخ طوسی، الغيبة، ص ۱۸۴). برای بررسی تفصیلی آیات مربوط به ظهور، افزون بر منابع روایات، به دو کتاب ارزشمند زیر مراجعه کنید. علی محمد علی دخیل، الامام المهدی (ع)، ص ۲۹ -۵۴؛ سیدهاشم بحرانی، سیمای حضرت امام مهدی(ع) در قرآن، ترجمه سیدمهدی حائری قزوینی.
  17. على محمد دخيل، الامام المهدی (ع)، ص ۶۰.
  18. على محمد دخيل، الامام المهدی (ع)، ص۷۵.
  19. علی‌پور، مهدی، ظهور، ص: ۲۲۲-۲۲۶.
  20. و در زبور پس از تورات نگاشته‌ایم که بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد؛ سوره انبیاء، آیه: ۱۰۵.
  21. خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند وعده داده است که آنان را به یقین در زمین جانشین می‌گرداند- چنان که کسانی پیش از آنها را جانشین گردانید- و بی‌گمان دینی را که برای آنان پسندیده است برای آنها استوار می‌دارد و (حال) آنان را از پس هراس به آرامش بر می‌گرداند؛ (آنان) مرا می‌پرستند و چیزی را شریک من نمی‌گردانند و کسانی که پس از این کفر ورزند نافرمانند؛ سوره نور، آیه: ۵۵.
  22. اوست که پیامبرش را با رهنمود و دین راستین فرستاد تا آن را بر همه دین‌ها برتری دهد اگر چه مشرکان نپسندند ای مؤمنان! بسیاری از دانشوران دینی (اهل کتاب) و راهبان، دارایی‌های مردم را به نادرستی می‌خورند و (مردم را) از راه خداوند باز می‌دارند؛ (ایشان) و آنان را که زر و سیم را می‌انبارند و آن را در راه خداوند نمی‌بخشند به عذابی دردناک نوید ده!؛ سوره توبه، آیه: ۳۳ - ۳۴.
  23. اوست که پیامبرش را با رهنمود و دین راستین فرستاد تا آن را بر همه دین‌ها برتری دهد و خداوند، گواه بس؛ سوره فتح، آیه: ۲۸.
  24. بر آنند که نور خداوند را با دهانهاشان خاموش کنند و خداوند کامل‌کننده نور خویش است هر چند کافران نپسندند؛ سوره صف، آیه: ۸.
  25. ر.ک: معجم احادیث الامام مهدی، ج۵.
  26. در سنن ابو داوود که از کتاب‌های مهم اهل سنّت است، در باب "ما جاء فی المهدی" حدیث شماره ۳۷۳۵ از ام سلمه نقل شده است که: " قَالَ رَسُولُ اللَّهِ: الْمَهْدِيُ‏ مِنْ‏ عِتْرَتِي‏ مِنْ‏ وُلْدِ فَاطِمَةَ‏ "؛ شنیدم پیامبر فرمود: مهدی از عترت من از نسل فاطمه(س) است. در حدیث شماره ۳۷۳۶ از ابی سعید خدری نقل شده است که رسول الله(ص) فرمود: " الْمَهْدِيُ‏ مِنِّي‏ أَجْلَى‏ الْجَبْهَةِ أَقْنَى‏ الْأَنْفِ‏ يَمْلَأُ الْأَرْضَ‏ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ‏ جَوْراً وَ ظُلْماً يَمْلِكُ سَبْعَ سِنِينَ‏ "؛ مهدی، از من است. پیشانی او آشکار و هویدا است، بینی بلند و کشیده دارد. زمین را از عدل و داد پر می کند، همان طور که از ظلم و جور پر شده است»، الطرائف فی معرفه مذاهب الطوئف، ص۱۷۷، ح ۲۷۸.
  27. آفتاب مهر، ج۱، ص ۲۷ - ۲۹.