حج
- این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل حج (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
رابطه حج با زیارت
- وقتی که حج، حضور در میقاتِ ربّ است، وقتی شرکت در ضیافۀالله است، وقتی لبیک گفتن به ندای ابراهیم و دعوتِ خداوند است، پس حاجی باید به تناسبِ مقام، خود را مهیّای این بارعام سازد. در مورد این ادب باطنی حج، امام صادق(ع) فرموده است: «اذا اردتَ الحجّ فجرّد قلبک لله من قبل عزمِکَ من کلّ شاغلٍ وحجابِ کلّ حجابٍ وفَوّض امورک کلّها الی خالقِک وتوکل علیه فی جمیع ما یظهر من حرکاتک وسکناتِک»[۱] "دل را در هنگام و هنگامه حج، برای خدا مجرد ساختن و از هر حجابی و شاغلی آزاد ساختن، همه امور را به خدا سپردن و در تمام حرکات و سکنات، بر او توکّل داشتن ..."[۲].
- اگر حاجی زائر، اینگونه با قلبی سرشار از خدا و تهی از غیر، رو به خدای آورد، طبیعی است که هر قدمِ مهمانِ خدا عبادت و درجه و رتبه به حسا ب میآید و در مقابل هر گام حسنه ای بر او افزوده شده و سیّئه ای از او محو میشود، چنانکه امام صادق(ع) فرموده است: «انَّ العبدَ المؤمِنَ حینَ یَخْرُج من بیته حاجّاً لا یخطو خُطوهً ولا تَخْطُو به راحلِتُه الّا کتب الله له بها حسنهً ومحی عنه سیئهً وَرَفَع له بها درجهً»[۳] در این صورت است که حاجی، مهمان خدا خواهد بود والّا خیر. در این زیارت، تک تک عملها و مناسک حج، باید سازنده و آموزنده باشد[۴].
- با پوشیدن جامه احرام، جامههای گناه را باید زمین ریخت و با غسل احرام، گناهان را شستشو کرد و توبه نمود و با احرام بستن، با خدا باید تجدید پیمان نمود و با گفتن لبیک، از صمیم جان به ندای دعوتِ خدا و ابراهیم پاسخ گفت و با ورود به حرم، خود را در حریم حرمت الهی دید و با سعی و طواف، خود را خدایی ساخت و بین خوف و رجاء بود[۵].
- باید با رمی جمرات، شیطانهای نهان و آشکار، درونی و بیرونی را طرد کرد و با قربانی گوسفند، نفس سرکش را قربانی کرد و کشت و ... به میقات دوست رفت و در منای معرفت مقیم شد و در پرتو هدایت خدا قرار گرفت و بهتر از پیش شد ... در این زمینه، به گفتگوی عمیق و زیبا و بدیعِ امام زین العابدین(ع) با "شِبلی" که از حج آمده بود و امام به دیدارش رفت مراجعه و دقت کنید[۶]. این است که حج، همرنگ شدن با خالصان و پاکان و هماهنگ شدن با فرشتگان و کرّوبیان است. در زمان موعود، به سرزمین میعاد رفتن است. کعبه و قبله را از نزدیک دیدن است و جهت و وجهه عمل را مشاهده کردن است. زیارت کعبهای است که به فرمان خدا همه روزه و در کارهای عبادی، روی بدان سو میکنیم و چهره به طرف مسجدالحرام میگیریم که قبلهای است پسندیده و رضایتبخش ﴿فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ ﴾[۷] حاجی، در این زیارت، به خانه خدا و قبله گاه میرود[۸].
- در مسأله ترویج و احیای فرهنگ اهل بیت(ع): از جمله سنگرها و پایگاه هایی که میتوانست- و باید- نقش عظیم و سرنوشت سازی داشته باشد، حج و زیارت خانه خدا بود. اعتقاد داشتن به امامت ائمه معصوم(ع)، و التزام به رهبری آنان، در همه ابعاد مکتب و فروعِ دین، نقش اساسی دارد و مسائل اسلام، تنها در ارتباط با امامت، و اعتقاد به رهبری و ولایت امام معصوم یا جانشینان اوست که در جهت صحیح خویش، سیر میکند، ولی از این میان، به فریضه بزرگِ حجّ می پردازیم که با بحث زیارت، تناسب و پیوند دارد و مکه، خود، یکی از زیارتگاههای بزرگ اسلامی است و کعبه مقدس و حرم خدا و رسول، از مزارهای بسیار شریف و پرارج، در نظر همه مذاهب و فرقههای اسلامی و ملیتهای مختلف این امت عظیم است. و کنگره عظیم سالانه را به کانونی فعّال، در جهت هدایت و وحدت مسلمین و اتحاد قوا و صفوف و قلوب، در برابر دشمن، تبدیل کند و از آن، مرکزیّتی برای رشد فرهنگ دینی و تعلیمات اسلام پدید آورد[۹].
- حضرت امام خمینی در مورد ابعاد سیاسی و اجتماعیِ عباداتی همچون نماز و حج که مربوط به زندگی دنیوی انسانهاست، میفرماید: "... مسلمانان، از جهات اجتماعی- سیاسیِ این عبادات، غافل شده اند و به خصوص در اجتماع حج، که مهبط وحی و خاستگاه اسلام است از برکات این تجمع، متأسفانه غافل شدهاند. اجتماعی که شارع مقدس اسلام، به آسانی و به صورتی فراهم کرده که برای ملتها و دولتهای دیگر، جز با تلاشی بزرگ و صرف بودجه ای هنگفت، امکانپذیر نیست. و اگر مسلمین، رشد سیاسی و اجتماعی داشتند، از راه تبادل افکار و تفاهم و اندیشیدن در نیازهای سیاسی- اجتماعی و قوانین اقتصادی و حقوقی و اجتماعی و سیاسی به حلّ بسیاری از مشکلات و مسائل مورد ابتلای خود موفق میشدند و آنگاه، دیده میشد که اسلام، بر خلاف تصوّر بسیاری از جوانان و بلکه پیرمردان اسلام، که تحت تأثیر تبلیغات شوم و مسموم و مستمرّ بیگانه و عمّالشان در طول تاریخ قرار گرفته اند، تنها در عبادت و اخلاق، خلاصه نمی شود. این تبلیغات دامنهدار اجانب، برای آن بوده است که اسلام و منتسبین به اسلام را از چشم جوانان و دانشجویانِ علوم جدید، بیندازند ..."[۱۰][۱۱].
- حج، تنها یک عبادت نیست که به هر صورت، انجام گیرد. فلسفه و اهداف این مناسک مهم، اگر درست شناخته و پی گیری و پیاده شود، آنگاه ادا شده است. در حج، مهم، اقامه آن است، برپا داشتن! سفارش امیرالمؤمنین(ع) به "قثم بن عباس" که از طرف آن حضرت، حکمفرمای مکه بود، این است که: «فَاقِمْ لِلناسِ الحجَّ وذَکِّرهُمْ بایّام اللهِ»[۱۲] حج را برای مردم برپای دار، و آنان را به یاد "ایام الله" بیانداز. یادآوری و احیای ایام الله، در کنار اقامه حج و برپایی این مراسم بیان شده است، توجه به سازندگی این دو کار، مهم است[۱۳].
- پس، روح حج، امامت است و این عبادت، تنها در پیوند با رهبری است که سیاست صحیح قرآن را پیاده خواهد کرد و کعبه، قیاماً للناس خواهد شد و منافع و سودهای عظیم این فریضه الهی، عاید مسلمانان خواهد گشت[۱۴][۱۵].
- مهمترین هدف در زیارت حج، در زمینه ارتباط و دیدار با امام- که قبلًا هم یاد شد- و لقای معصوم(ع)، و عرضه ولایت و نصرت، همان جهت یافتن اعمال و مناسک، در مسیر خداپسندانه است، که بدون آن، کارهای عبادی هم لغو و بیهوده و بی اجر است. در روایت از امام باقر(ع) نقل شده است که: "بر مردم لازم و سزاوار است که این خانه (کعبه) را زیارت کنند و ما را به خاطر بزرگداشتِ خدا، بزرگ بدارند و تعظیم کنند، و ما را در هر جا که باشیم دیدار کنند، مائیم راهنمایان به خدا! ..."[۱۶][۱۷].
- اکسیر دگرگون ساز و روح بخش و ارزش آفرینِ ولایت، در همه امور اسلام، و تکالیف و فروع دین و عبادات، لحاظ شده و شرط قبولی و پذیرفته شدنِ طاعاتِ انسان در پیشگاه خداست و در کتب روایات، باب های خاصی برای همین منظور، عنوان گشته است که اهل مطالعه میتوانند برای اطلاع بیشتر به منابع خاصّ آن رجوع کنند[۱۸]؛ به خصوص در مورد حج، که بحث ماست، احادیث فراوانی وجود دارد[۱۹].
- "... حج بدون ولایت، و آهنگ کعبه بدون امامت، و حضور در عرفات بدون معرفتِ امام، و قربانیِ بدون فداکاری در راه امامت، و رمی جمره بدون طرد استکبار درونی و بیرونی، و سعی بین صفا و مروه بدون کوشش در شناخت و طاعت امام، بی حاصل بوده و سودی نخواهد داشت. زیرا اگرچه یکی از مبانیِ اسلام حج است -«بُنی الاسلامُ علی خمسٍ: علی الصلوه والزکاه والصوم والحجّ والولایه»[۲۰] لکن هیچ یک از نماز و روزه و زکات و حج، همانند ولایت، رکن استوار اسلام نیست. لذا، در جوامع روایی آمده که: هیچ دعوتی از طرف خداوند به اندازه دعوت به ولایت و امامت نمیباشد «وَلم ینادِ احدٌ مثل ما نودِیَ بالولایه»..."[۲۱][۲۲].
حج، عبادتی سیاسی
- حج، بیش از هرچیز، درونمایه توحیدی و تأثیر تربیتی و عرفانی و آموزش اطاعت و تعبّد دارد، و بازآفرینی خاطره ابراهیم بتشکن و عشق و اخلاص و ایثار او در راه خداست و حضور، در کلاسی است که انبیای بزرگ و اولیاء الله، آموزگار آن هستند، عامل تقویت تقوا و ایمان و مبارزه با نفسانیت و هواپرستی و خودخواهی و غرور و تکبر و دنیادوستی است. این بحث، در جای خود مسلّم است. لیکن، بعد سیاسی این اجتماع عظیم، به خصوص در رابطه با رهبری، نباید مورد غفلت قرار گیرد. که اگر حج، فاقد این بُعد باشد، آن سود لازم را نخواهد داشت و نیروی عظیمی که در حج، متمرکز و متبلور می شود، هدر و هرز خواهد رفت. در این باره بهتر است قسمتهایی از سخنان امام امت را نقل کنیم، تا به بحث اصلیِ خویش برسیم. چرا که کلامِ امام، امام کلامهاست و سخن او نیز، همچون خودش، حجت و سند و معیار و میزان است[۲۳].
- امام، در بعد سیاسی فریضه حج می فرماید: "این مکه، این مشعر، این منا، این عرفات، همهاش یک مسأله سیاسی است. ممکن است عبادت باشد، در عباداتش هم سیاست است، سیاست هم عبادت است"[۲۴]. "مجتمع، هم یک مجتمع سیاسی است که باید اشخاصی که از اطراف می روند، از ممالک مختلف می روند، مسائل را با هم طرح بکنند، مسائل مسلمین را طرح بکنند ..."[۲۵]. "... اجتماع حج، از امور بسیار سیاسی اسلام است که تمام طبقات مستطیع، که هر جای ایران اسلامی هستند، هر جای ممالک اسلامی هستند، جمع شوند در هر سال در یک محلّی، ... این اجتماعات، اجتماعاتِ سیاسی است، اجتماعی است، باید در این اجتماعات، گویندگان، نویسندگان همه بلاد مسلمین در آنجا مسائل اسلام را، مسائل بلاد مسلمین را، گرفتاریهایی که دارند ... باید چه کنند"[۲۶]. "... جهات سیاسی زیادی در اجتماعات، جماعات و جُمعات و خصوصاً اجتماعِ گرانبهای حج میباشد که از آن جمله، اطلاع بر گرفتاریهای اساسی و سیاسی اسلام و مسلمین است، که با گردهمایی روحانیون و روشنفکران و متعهّدان زائر بیت الله الحرام ممکن است طرح، و با مشورت، از راهحلها مطّلع، و در بازگشت به کشورهای اسلامی، در مجتمعهای عمومی گزارش داده و در رفع آنها کوشا شوند ..."[۲۷][۲۸].
- امام امت، ضمن راهنماییهایی که در جهت اهداف و محتوای سیاسیِ حج دارد، در تبیین اینکه از حج، چه استفاده های تبلیغی و سیاسی- اجتماعی میتوان برد، می فرماید: "... باید در این اجتماع عظیم الهی که هیچ قدرتی جز قدرت لایزال خداوند، نمی تواند آن را فراهم کند، مسلمانان به بررسی مشکلات عمومی مسلمین پرداخته و در راه رفع آنها با مشورتِ همگان، کوشش کنند ..."[۲۹] و خطاب به حاضران آن میقات عظیم و کنگره شکوهمند، میگوید: "... همه شما، ای زائران بزرگوار بیت الله الحرام، که از چهار سوی عالم، به طرف خانه خدا، مرکز توحید و محلّ وحی، و مقام ابراهیم و محمد، این دو ابر مرد بت شکن و پرخاشگر بر مستکبرین شتافتید، ... حال، بشناسید این مشاعر بزرگ را، و مجهّز شوید از مرکز بتشکنی، برای شکستن بتهای بزرگ، که به صورت قدرتهای شیطانی و چپاولگران آدمخوار درآمدهاند و از این قدرتهای تهی از ایمان نهراسید و با اتّکال به خدای بزرگ، در این مواقف عظیمه، پیمان اتحاد و اتفاق در مقابل جنود شرک و شیطنت ببندید ..."[۳۰]. الله اکبر ... شگفت سخنی است و بزرگ پیامی! راستی وقتی که فقیهی بزرگوار و آگاه و بیدار، اینگونه ابراهیموار، تبر برداشته و به جانِ بتهای پوشالی قرن افتاده باشد، حج هم در مسیر خود، هدایتگر افکار و مؤلف قلوب خواهد شد ... الحمدلله، بر این نعمت عظمی. این، خود یکی از نمونههای امامت و رهبری اصیل، در شئون اسلامی- و از جمله حج- است که خدا بر ما منت نهاده است. باز هم بشنویم از زبانِ این هادی امت، که زلال معارفِ دین است: "... از همه بالاتر، در هر سال یک مرتبه اجتماع در حج که از همه بلاد اسلامی، اشخاصی که مستطیع هستند، واجب شده است بر آنها که مجتمع شوند و باید در آنجا مسائل اسلام، در آن مواقفی که در حج هست، در عرفات، به خصوص در منا، و بعد در خود مکه مکرمه و بعد در حرم رسول اکرم(ص)، این مواقفی که در آنجا هست، در آنجا مردم مطلع بشوند از اوضاع مملکت و از اوضاع تمام کشورهای اسلامی، و در آنجا بالحقیقه، یک مجلس عالی است و یک اجتماع عالی برای بررسی تمام اوضاع تمام کشورهای اسلامی"[۳۱][۳۲].
- حضرت امام، در پیام دیگری، وظایف حجاج را بیان فرموده است. از جمله اینکه: "... بر دانشمندان و معمّمین لازم است مسائل اساسی سیاسی و اجتماعیِ خود را با دیگر برادران در میان بگذارند و در رفع آن، طرحهایی تهیه کنند"[۳۳] آنچه سبب عدم استفاده از حج شده است، نشناختن فلسفه اجتماعی- سیاسیِ این اجتماع عظیم امت مسلمان است. در واقع، چیزی که امام، از آن به "گم کردن حج" تعبیر میکند و ضرورت بازیابی و پیدا کردن حج را مطرح میسازد: "... مسلمین، اگر حج را پیدا کنند، آن سیاستی که در حج به کار رفته از طرفِ اسلام، همان را پیدا کنند، کافی است برای این که استقلال خودشان را پیدا کنند"[۳۴] امام امت، خود در این رابطه کوشید تا از طریق پیامهای خود در ایام حج به زائران خانه خدا و نیز در سخنرانیهای خود، صدای مظلومیت امت مسلمان ایران را به گوش جهانیان برساند و آنان را در مبارزه با دشمنان قرآن و مسلمین به همبستگی و اتحاد وادارد و حج را به کانون و پایگاهی برای مبارزه علیه استکبار و کفر جهانی تبدیل سازد[۳۵].
- چه سکویی رفیعتر از مواقف حج؟! و چه بلندگویی رساتر از مسجدالحرام و منا و عرفات! .. امام، چه خوب و صریح و ظریف و عمیق، انگشت روی نقاط حسّاس و سرنوشت ساز مسائل گذاشته، برای آگاهی بخشی و منفعت آفرینیِ زیارت کعبه برای مصالح مسلمین، می گوید: "... ای مسلمانانی که در کنار خانه خدا، به دعا نشستهاید، به ایستادگان در مقابل آمریکا و سایر ابرقدرتها دعا کنید ..."[۳۶] و با اظهار شگفتی از خامیِ روحانی نمایان وابسته به حکّام جور، نسبت به مسائل اسلام، می فرماید: "... نمی دانم ائمه جماعت حرمین شریفین، از اسلام چه برداشت کرده اند و از حج بیت الله الحرام که سرتاسر آن مشحون به سیاست، و سرلوحه آن، قیام انسانها به قسط و رفع ستمگریها و چپاولگریهاست که سیاستِ کلّیِ انبیای عظام و خصوص، حضرت رسول خاتم(ص) است، چه فهمیدهاند، که زائرین حرمین شریفین را به اسم اسلام از دخالت در سیاست و حتی از شعار علیه اسرائیل و آمریکا منع می کنند؟ ... اگر دولت حجاز از این فریضه عبادی سیاسی که هر سال در مواقف کریمه حرمینِ شریفین، با حضور میلیونی مسلمانان تشکیل می شود استفاده سیاسی اسلام می نمود، احتیاج به آمریکا و هواپیماهای "آواکس" آن و سایر ابرقدرتها نداشت ... در مرکز سیاست اسلام، مسلمین به حکمِ وعّاظ السلاطین با دخالت در سیاست، بلکه با شعار علیه دشمنان خونخوار قرآن کریم و اسلام عزیز، مجرم شناخته میشوند و به حبس و شکنجه کشیده میگردند ... از حجاج بیت الله الحرام تقاضا داریم که برای پیروزی اسلام، در مواقف شریفه دعا کنند و پیام ملت ایران و ندای "یا للمسلمینِ" این امّت مظلوم را به کشورهای خود برسانند ..."[۳۷] در همین پیام است که امام امت، با اشاره به محتوای آگاهی بخش و وحدت آفرین و بیدارگر حج، اظهار تأسف می کنند از اینکه: "... ملاذ و ملجائی چون حرمین شریفین، که در عهد رسول خدا(ص) مرکز عبادت و سیاست اسلامی بوده و پس از رحلت آن بزرگوار، مدتها نیز چنین بوده است و طرح فتوحات و سیاست از آن دو مرکز بزرگ سیاسی عبادی ریخته می شده است، اکنون به واسطه کج فهمیها و غرض ورزیها و تبلیغات وسیع ابرقدرتها، کار را به آنجا بکشانند که دخالت در امور سیاسی و اجتماعی، که مورد احتیاج مبرم و از اهمّ امور مسلمین است، در حرمین شریفین، جرم شناخته شود ... جرم این مسلمانان، شعار بر ضدّ آمریکا و اسرائیل، این دشمنان خدا و رسول بوده است ..."[۳۸][۳۹].
- از بیانات فراوان امام امت در بعد سیاسی حج و دستورالعمل بهره برداری صحیح از این فریضه، به همین مقدار- هرچند به طول انجامید- بسنده میکنیم[۴۰] این همه، برای نشان دادن این جهت در حج بود که: مرتبط است با وضعیت اجتماعی و سرنوشت سیاسی مسلمین. حاکم بر حق اسلامی هم نمیتواند نسبت به آن بیتفاوت باشد. از این رو، حج، برای احیای امر ائمه(ع) و نشر حق و دفاع از فضیلتها و مبارزه با طاغوتها، سنگری برای رهبری و ولایت است. که هم امام مسلمین به آن توجه دارد و هم پیروان قرآن باید از آن، در جهت حق، بهره بگیرند[۴۱].
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ بحار الأنوار، ج۹۶، ص۱۲۴.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۱۱۳-۱۱۵.
- ↑ بحار الأنوار، ج۹۶، ص۳۱۵.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۱۱۳-۱۱۵.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۱۱۳-۱۱۵.
- ↑ کتاب حج مجموعه مقالات چاپ وزارت ارشاد، ص۲۱. متن این حدیث طولانی را به نقل از مستدرک الوسائل بیان کرده است. ناصرخسرو هم در قصیده معروف خود حاجیان آمدند با تعظیم ... آن را به نظم درآورده است.
- ↑ بقره، آیه۱۴۴.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۱۱۳-۱۱۵.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۱۳۳-۱۳۵.
- ↑ کتاب البیع، امام خمینی چاپ اسماعیلیان، ج۲، ص۴۶۰.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۱۳۳-۱۳۵.
- ↑ نهج البلاغه، فیض الاسلام، نامه۶۷.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۱۳۳-۱۳۵.
- ↑ آیات ۹۷ مائده،۲۵ حج،۹۶ آل عمران، ۱۲۵ و ۱۵۹ بقره مطالعه شود.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۱۳۳-۱۳۵.
- ↑ بحار الأنوار، ج 27، ص ۱۷۹.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۱۴۸، ۱۴۹.
- ↑ از جمله میتوانید به بحار الأنوار، ج ۲۷، باب هفتم «انّه لا تقبل الأعمال الا بالولایه» ص ۱۶۶؛ و همچنین: اصول کافی عربی، ج۱، ص ۳۹۲باب لزوم رفتن پیش ائمه پس از مناسک حج جهت آموختن دین و اعلام ولایت و ص ۴۱۲به بعد، مربوط به ولایت در قرآن کریم، مراجعه کنید.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۱۴۸، ۱۴۹.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۱، ص۷.
- ↑ کتاب حج مجموعه مقالات انتشارات وزارت ارشاد، ص ۶۰، مقاله آیۀالله جوادی آملی.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۱۴۸، ۱۴۹.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۱۳۵-۱۴۰.
- ↑ خط امام، کلام امام، ج۲، ص۱۰۵.
- ↑ صحیفه نور، ج۹، ص۱۳۷.
- ↑ صحیفه نور، ج۹، ص۲۰۴.
- ↑ صحیفه نور، ج۹، ص۲۲۳.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۱۳۵-۱۴۰.
- ↑ پیام حجّ امام، در ۱۵ شهریور ۶۰.
- ↑ صحیفه نور، ج۹، ص۲۲۱، پیام امام به مناسبت روز عرفه
- ↑ صحیفه نور،ج۸، ص ۲۶۴.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۱۳۵-۱۴۰.
- ↑ صحیفه نور،ج ۹، ص ۱۷۶.
- ↑ صحیفه نور، ج ۱۰، ص ۱۱۶.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۱۳۵-۱۴۰.
- ↑ صحیفه نور، ج ۱۳، ص ۸۴.
- ↑ صحیفه نور، ج ۱۵، ص ۱۸۶.
- ↑ صحیفه نور، ج ۱۵، ص ۱۸۶.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۱۳۵-۱۴۰.
- ↑ سخنان امام در این باره بسیار است. از جمله به موارد زیر، می توانید مراجعه نمایید: صحیفه نور، ج۱، ص ۱۵۶، ۱۹۴؛ ج۳، ص ۱۲۳؛ ج۹، ص ۲۳۵؛ ج۱۰، ص ۲۲۲؛ ج۱۳، ص ۸۰، ۱۲۳، ۱۶۳، ۱۵۴، ۱۵۵.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۱۳۵-۱۴۰.