نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Wasity(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۱۷ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۲۰:۳۱ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۱۷ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۲۰:۳۱ توسط Wasity(بحث | مشارکتها)
در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امام مهدی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
شهر بغداد را گویند که قبله آن منحرف بوده است[۱]. از حضرت رسول (ص) روایت شده که فرمود: "بین دجله و فرات، شهری بنا میشود که مرکز حکومت بنی عباس باشد و آن زوراء است. جنگی شگفت در آن بهپا میگردد که زنان در آن اسیر میگردند و مردان، چون گوسفند ذبح میشوند"[۲]. امام صادق (ع) فرمود: حادثهای در زوراء واقع میشود. گفته شد: زوراء چیست؟ حضرت فرمود: شهری در مشرق در میان رودخانههاست که بدترین مخلوقات و ستمگران امّت من در آن سکونت میکنند. چهار رقم عذاب بر آنها فرود میآید: شمشیر، خسف (در کام زمین فرورفتن)، قذف (تیرباران و بمباران) و مسخ[۳]. و نیز فرمود: "زوراء محل خشم و غضب خدا میشود. فتنهها آنجا را ویران میسازد و به تلّ خاکستر تبدیل میکند... به خدا سوگند از انواع عذاب، آنقدر عذاب بر آنجا نازل میشود که چنین عذابی را نه گوشی شنیده و نه چشمی دیده است"[۴].[۵].
زوراء در فرهنگنامه آخرالزمان
زوراء در لغت به معنای سرزمین دور و گودال آمده است ولی در روایات نام شهری است که در اخبار مربوط به آخرالزمان از آن مکرر یاد شده است. زوراء قبل از قیامحضرت قائم(ع) کانون حوادث زیادی خواهد بود. برخی از این احادیث زمانی صادر شدهاند که زوراء وجود داشته است و این شهر همواره تا ظهورحضرت خواهد بود. اما آیا نام واقعی این شهر همان زوراء است یا اینکه این اسم نامی مستعار است. در روایات متعددی وقتی حضرت درباره زوراء صحبت میکند، آن را بغداد کنونی معرفی میکند و در بعضی روایات نیز آن را به ری و در پارهای از روایات آن را به شهری در حوالی ری تعبیر مینمایند، که گروهی از محدثین آن را بر تهران منطبق میدانند. از جمعبندی این روایات شاید بتوان گفت که شهری با نام واقعی "زوراء" وجود نداشته است، بلکه این نام صفت یا نام مستعار برای آن شهر است و میتواند هر سه شهر زوراء باشد و اخبار مربوط به هر کدام را متعلق به همان شهر دانست؛ زیرا ممکن است که این سه شهر به خاطر داشتن ویژگیای مشترک به این نام نامیده شدهاند.
امام صادق(ع) از امیرالمؤمنین(ع) روایت میکند: دوباره حکومت در زوراء برقرار میشود، تمام امور با مشورت (مجلس شورا) انجام میگیرد و رأیاکثریت به مرحله اجرا قرار میگیرد. در آن هنگام سفیانیخروج میکند و نه ماه در زمین جولان میدهد و بدترین عذابها را بر سر مردم میآورد. در آن روزگار، مصر، زوراء، کوفه و واسط وضعیت بسیار اسفباری خواهند داشت... سپس حضرت مهدی(ع) از جانب خدا به هدایت خلق برمیخیزد...[۶].
رسول خدا(ص) فرمود: فتنهای در شهر زوراء رخ میدهد که در آن زنان و مردان بسیاری به قتل میرسند و مالهای زیادی به یغما برده میشود و هتک حرمتهای فراوانی انجام میشود؛ خدای رحمت کند کسانی را که در آن روز به زنان بنیهاشمی پناه دهند، زیرا آنان نوامیس من هستند...[۷]. ابن عباس در روایتی نقل میکند: بادی سرخ در زوراء خواهد وزید که مردم را به دهشت اندازد. مردم از ترس به علمای خود پناهنده میشوند اما میبینند که آنها به صورت بوزینه و خوک در آمدهاند و صورتهای آنان سیاه شده است و چشمهای آنان کبود گشته است[۸].
امام صادق(ع) فرمود: شانزده [یا سیزده] گروه در امت من خواهند بود که ما اهل بیت را دوست ندارند. یکی از ایشان مردمانی هستند از شهر زوراء. این شهر در آخرالزمان بنا میشود و با ریختن خون ما و کشتن ما خرسند میشوند و دشمنی ما را وسیله تقرب به خدا میدانند و با دشمنان ما دوستی میکنند و جنگ علیه ما را واجب دانسته و کشتن ما را لازم میدانند...[۹]. در حدیثی مفصل، مفضل از امام صادق(ع) سؤال نمود: در زمان ظهور حضرت مهدی(ع)، شهر زوراء چگونه است؟ امام صادق(ع) پاسخ داد: در آخرالزمانشهر زوراء مورد نفرین و غضب خداوندی است و از فتنههای مختلف به گونهای ویران میشود که با خاک یکسان میشود؛ وای بر زوراء و اهالی آن، زیرا گروهی با پرچم زرد، گروهی از غرب و گروهی غارتگر و جماعتی بسیار از دور و نزدیک بر آن یورش میبرند. به خداسوگند! در این شهر بلاهایی برکفار خواهد رسید که از ابتدای خلقت تاکنون به سر هیچ کسی نیامده است، عذابهایی که هیچ کسی مانند آن را نشنیده است! در آن شهر از شمشیرها طوفان به پا میشود، وای بر ساکنین این شهر. کسی که در آن شهرباقی بماند دچار کوردلی میشود و کسی که از آن بگریزد مورد رحمتخداوند قرار گیرد. اهالی آن چنان از دین برمیگردند که یکسره آخرت را انکار میکنند. در این شهر خانههایی مجلل چون قصرهای بهشتی میسازند و دخترانی آراسته چون حورالعین و پسرانی زیباروی چون خادمان بهشتی در آن ساکن هستند و به خیال آنها تمام ارزاق فقط در شهر آنان نازل شده است. در آن شهر به خدا و پیامبرش دروغ میبندند و بر خلاف قرآنقضاوت میکنند و گواهی ناحق میدهند و شراب نوشیده و زنا مرتکب میشوند، حرامخواری میکنند، چنان خونریزی میکنند که تاکنون کسی نکرده باشد و خداوند آن شهر را با آن گروههای مهاجم و فتنهها و آشوبها، چنان به ویرانه تبدیل میکند که مردم از روی بقایای آن عبور میکنند و به همدیگر میگویند: زمانی در اینجا شهری بود به نام زوراء![۱۰] در چندین روایت به طور مبهم اشاره به شهری شده که نام آن زوراء است ولی از قرائن میتوان فهمید که این احادیث مربوط به شهربغداد است؛ اما در برخی از احادیث ائمه(ع) پس از نام بردن زوراء، با دادن نشانههایی دقیقاً موقعیت آن را مشخص میکنند.
امام صادق(ع) یک بیت شعر خواند: "در زوراء نزدیک ظهر، هشتاد هزار نفر مانند شترِ قربانی کشته میشوند". سپس حضرت به راوی فرمود: آیا میدانی زوراء کجاست؟ روای عرض کرد: جانم فدای شما! شنیدهام که زوراء همان بغداد است. حضرت فرمود: در شهرری، کنار بازار فروش حیوانات، در سمت راست جاده کوهی سیاه رنگ است. آن جا زوراء است که در آن هشتاد هزار نفر کشته میشوند که هشتاد نفر از آنان از اولاد فلان هستند[۱۱] که همگی شایستگیخلافت دارند؛ آنان را کسانی میکشند که از نژاد غیرعرب هستند[۱۲]. در روایتی دیگر میفرماید که حضرت قائم(ع) که از فرزندانعلی بن ابی طالب(ع) است، مانند حضرت یوسف(ع) (که چند سال از نزد پدرغایب بود) از میان مردمغایب میشود، و نیز همانند حضرت عیسی(ع) که از آسمان نازل میشود، باز دوباره به دنیا باز میگردد... او زمانی میآید که "زوراء" خراب شده و "مزوره" در زمین فرورفته باشد و زوراء ری است و مزوره بغداد میباشد.
امام صادق(ع) درباره حوادثی که در آخرالزمان در زوراء اتفاق میافتد، به مفضل فرمود: ای مفضل آیا میدانی زوراء کجاست؟ مفضل عرض کرد: خدا و حجت او به آن داناترند! حضرت فرمود: ای مفضل! بدان که در حوالی ری کوهی است که در دامنه آن شهری بنا میشود که آن را زوراء مینامند. آنجا محل بنا شدن شهری است که قصرهایش مانند کاخهای بهشتی است. ای مفضل! زنهای آن مانند حور العین هستند و لباسکافران را خواهند پوشید و چون مستکبران خود را میآرایند، بر زین سوار میشوند و از شوهران خود تمکین و اطاعت نمیکنند، از خانه و زندگی شوهرهایشان ناراضیاند و از آنان درخواست طلاق میکنند، همجنسگرایی زیاد میشود و مردها شبیه به زنها میشوند و زنها شبیه مرد میشوند، در آن روز اگر خواسته باشی که دین خود را نگه داری، پس در آن شهر سکونت مکن، زیرا آن شهر محل آشوب و فتنه خواهد بود[۱۳]. در این احادیث میبینیم که حضرت صراحتاً میفرماید که زوراء منطقهای است در کنار شهرری. اما احادیثی که دلالت دارد که زوراء همان بغداد امروزی است. در حدیثی گذشت که حضرت صادق(ع) فرمود: شهری است که پس از این بنا میشود. با توجه به اینکه ری در زمان امام صادق(ع) وجود داشته است ولی شهربغداد، شهری جدید التأسیس است که حاکمان بنیالعباس آن را بنیان نهادند.
امام زینالعابدین(ع) فرمود: زمانی که جنگ نهروان پایان یافت، امیرالمؤمنین(ع) با یاران خویش از منطقه زوراء عبور نمودند. حضرت رو به یاران خود کرد و فرمود: اینجا سرزمین زوراء است، عجله کنید و به سرعت از اینجا بگذرید، زیرا امکان وقوع خسف در این سرزمین بسیار زیاد است[۱۴].
امیرالمؤمنین(ع) در خطبهای فرمود: میان رود دجله و فرات شهری بنا خواهد شد به نام زوراء. آن شهر را به گونهای اشرافی خواهند ساخت...[۱۵] و در خطبه دیگری امیرالمؤمنین(ع) به منطقه زوراء اشاره مینماید و میفرماید که این شهر پایتخت سلسه بنیالعباس خواهد شد و مکان حکومت و عیش و نوش آنان خواهد بود و در آنجا ستمهای فراوان خواهند کرد و سپس حضرت به وقوع جنگی میان بنیالعباس و گروهی اشاره میکند که از خصوصیات آنان میتوان فهمید که این جنگ هولاکو و بنیالعباس است.
امیرالمؤمنین(ع) در حدیثی فرمود: بلاءشهر زوراء را فراخواهد گرفت و پس از آن در دنیامصیبتها و رنجهای پیدرپی خواهد رسید[۱۶]. حذیفه از رسول خدا(ص) روایت میکند که فرمود: زوراء شهری است در مشرق که میان رودها بنا شده. در این شهر چندین جنگ رخ خواهد داد و شرورترین افراد و افرادی ستمکار از امت من، در آن ساکن خواهند شد. در این شهرمردم به چهارگونه بلا دچار میشوند؛ جنگ با شمشیر، خسف، قذف و مسخ شدن[۱۷]. در حدیث دیگری حضرت از سفیانی یاد میکند که لشکری را به عراق فرستاده که صد هزار نفر را در زوراء به قتل میرساند[۱۸]. در این روایات میبینیم که زوراء را شهری توصیف میکنند که در عراق و میان رود دجله و فرات بنا میشود و مرکز حکومت بنیالعباس خواهد بود[۱۹].
↑بحار الأنوار: ج ۵۳، ص ۱۴ و سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۱۱۸.
↑حضرت صلاح ندیدند که نام قبیله آن گروه را ببرند بنابراین با کلمه "فلان" به آن اشاره مبهم نمودند. با اینکه حضرت فرموده است اما راوی در جایی که روایت را نقل میکرده مجبور به تقیه بوده است.
↑روضه کافی: ح ۱۹۸ و سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۳۱۰.
↑منتخب التواریخ: ص ۸۷۵ و سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۴۳۶.