وراثت علوم انبیا به چه معناست؟ (پرسش)
وراثت علوم انبیا به چه معناست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث علم معصوم است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم معصوم مراجعه شود.
وراثت علوم انبیا به چه معناست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ علم معصوم |
مدخل بالاتر | علم معصوم / منبع علم معصوم |
مدخل اصلی | علم وراثتی (علم انتقالی) |
مدخل وابسته | تعلیم پیامبر / وراثت از پیامبر |
عبارتهای دیگری از این پرسش
پاسخ نخست
علامه طباطبایی در کتاب «اسلام و انسان معاصر» در این باره گفته است:
«علم غیب و هرگونه مشاهده غیبی اختصاص به خدای متعال دارد و نسبت آن به غیر خدا شرک است بنابراین، آنچه گذشت آیات قرآنی کمالی مانند علم غیب و قدرت به معجزات و نظایر آنها را که از رسول اکرم(ص) نفی مینماید، همه ناظر به استقلال و قدرت ذاتی است و آنچه اثبات میکند مربوط به عنایت الهی و تعلیم خدایی است و علم غیب در رسول اکرم(ص) از راه وحی و در ائمه(ع) و اولیا از راه وراثت و تعلم از رسول(ص) میباشد، چنان که روایات نیز به همین معنی دلالت دارد».[۱]
پاسخهای دیگر
۱. آیتالله فاضل لنکرانی؛ |
---|
آیتالله محمد فاضل لنکرانی و آیتالله اشراقی در کتاب «پاسداران وحی» در اینباره گفتهاند:
«دانش اهل بیت(ع)، علم الهی و لدنی است؛ دانشی است که در اثر اتصال به عالم غیب و همنشینی با فرشتگان الهی به دست آوردهاند. دانشی است وراثتی، که از پیامبر(ص) به ارث بردهاند. امام صادق(ع) فرمود: «إنَّ لِلَّهِ ـ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى ـ عِلْمَينِ: عِلْماً أظْهَرَ عَلَيْهِ مَلاَئِكَتَهُ وَأنْبِيَاءَهُ وَرُسُلَهُ، فَمَا أظْهَرَ عَلَيْهِ مَلاَئِكَتَهُ وَرُسُلَهُ وَأنْبِيَاءَهُ فَقَدْ عَلِمْنَاهُ; وَعِلْماً اسْتَأثَرَ بِهِ، فَاِذَا بَدَا للهِ فِي شَيء مِنْهُ، أعْلَمْنَا ذَلِكَ وَعَرَضَ عَلَى الأئِمَّةِ الَّذِينَ كَانوُا مِنْ قَبْلِنَا»[۲]»[۳].
|
۲. آیتالله تحریری؛ |
---|
آیتالله محمد باقر تحریری در کتاب «جلوههای لاهوتی» در این باره گفته است:
«جهات وراثت ائمه(ع) از انبیا(ع):
|
۳. حجت الاسلام و المسلمین خسروپناه؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر عبدالحسین خسروپناه در کتاب «کلام نوین اسلامی» در این باره گفته است:
«از منابع علم امامان(ع) تعلیم سنت نبوی و وصایت و وراثت از پیامبر گرامی اسلام(ص) است، پیامبر اسلام، همه معارف و علوم خود را به اولین وصی خود، علی(ع) و امام علی(ع) نیز به فرزندانش تا امام زمان(ع) منتقل کرد. احادیث فراوانی از اهل سنت و شیعه نقل شده که امام علی(ع)، علوم پیامبر(ص) را مستقیم و بدون واسطه از آن حضرت فرا گرفت. وقتی که آیه ﴿وَتَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ﴾[۹] نازل شد، پیامبر اسلام(ص) میفرماید: «سَأَلْتُ رَبِّي أَنْ يَجْعَلَهَا فِي أُذُنَ عَلِيُّ»[۱۰] از خدا خواستم که گوش علی را از این گوشهای شنوا و نگهدارنده حقایق قرار دهد. ابونعیم در کتاب "حلیه" از علی(ع) نقل کرده که گفت: "رسول خدا(ص) فرمود: "یا علی خدا مرا دستور داده که تو را نزدیک کنم و تعلیمت دهم تا تو فرا بگیری، پس از آن این آیه نازل شد: ﴿وَتَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ﴾ یعنی ای علی پس تو هستی اذن واعیه (گوش فراگیرنده) علم من"[۱۱] سعید بن منصور، ابن جریر، ابن منذر، ابن ابی حاتم و ابن مردویه، از مکحول روایت کرده که گفت: وقتی ﴿وَتَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ﴾ نازل شد رسول خدا(ص) فرمود: "من از پروردگارم خواستم این اذن واعیه را علی بن ابی طالب(ع) قرار دهد، مکحول میگوید: بعد از این دعای رسول خدا(ص)، علی(ع) بارها میگفت: "هیچ نشد چیزی از رسول خدا(ص) بشنوم و فراموش کنم."[۱۲] رسول خدا(ص) فرمود: "وقتی به معراج رفتم؛ خداوند با من سخن گفت و مناجات کرد، پس آنچه را یاد گرفتم همه را تعلیم علی(ع) نمودم؛ پس او باب علم من میباشد"[۱۳]»[۱۴].
|
۴. حجت الاسلام و المسلمین اوجاقی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین ناصرالدین اوجاقی در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «علم امام از دیدگاه کلام امامیه» در اینباره گفته است:
|
۵. حجت الاسلام و المسلمین شاکر؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد تقی شاکر در مقاله «منابع علم امام در قرآن» در اینباره گفته است:
«روایات فراوانی دلالت میکنند که علم هر پیامبری به پیامبر پس از خود و اوصیای او منتقل میگردد. از این انتقال، به "ارث رسیدن" و "ارث بردن" تعبیر شده است[۱۶]. طبق روایات، این انتقال علم، تنها مخصوص به علوم مکتوب نیست؛ بلکه علمی که با آدم ابوالبشر به زمین آمد، علمی ماندگار و باقی در زمین است که به انبیا و ائمه(ع) به ارث رسیده است. کتابهای آسمانی پیامبران گذشته مانند تورات، زبور، انجیل و صحیفههایی مثل صحف موسی(ع) و ابراهیم(ع) از جمله مکتوبی هستند که پیامبر اکرم(ص) واسطه انتقال آن به امام علی(ع) و هر امامی واسطه در انتقال به امام بعدی است[۱۷] از این کتابها و صحیفهها در برخی روایات با عنوان مختصر "جفر ابیض" یاد شده است. طبق برخی روایات، "جفر ابیض" شامل: زبور، تورات، انجیل و صحیفههای موسی(ع) و ابراهیم(ع) است. برخی روایات مصحف فاطمه(س) را نیز ذیل این عنوان نام بردهاند[۱۸]»[۱۹].
|
۶. آقای دکتر رستمی و خانم آلبویه؛ |
---|
آقای دکتر محمد زمان رستمی (استادیار دانشگاه قم) و خانم طاهره آلبویه (پژوهشگر جامعة الزهراء) در کتاب «علم امام» و مقاله «بررسی دیدگاههای تفسیری عرفانی درباره علم امام» در اینباره گفتهاند:
امام باقر(ع) میفرمود: خداوند عزوجل علم و دانش همه پیامبران را از آدم(ع) تا محمد(ص) برای آن حضرت(ص) گردآورد و رسول خدا(ص) آن را به علی(ع) منتقل کرد. مردی پرسید یابن رسول الله، امیرالمؤمنین داناتر بود یا یکی از پیغمبران؟ امام باقر(ع) فرمود: خدا علم همه پیامبران را برای محمد(ص) جمع کرده، او هم همه را به علی تحویل داد، پس علی داناتر است[۲۱]. این روایت دلالت دارد که نه تنها علوم حقیقی انسانهای کامل به ارث میرسد، بلکه در راستای همان اصل کمال که بیان شد این علوم به تدریج افزایش مییابد، به گونهای که پیامبران بعدی علوم انبیای گذشته را نزد خود جمع میکنند تا این که مجموع آنها به پیامبر اکرم(ص) میرسد و حتی بعد از پیامبر(ص) نیز انتقال مییابد، البته جای سؤال است که چه منطق و حکمتی این اقتضا را دارد و آیا حکمت آن همان اصل تکامل است که در هر چیز از جمله در علوم واقعی نیز جاری است؟
سید حیدر آملی درباره به ارث رسیدن به معنایی که ارائه شد مینویسد: خداوند درباره وارثان علوم حقیقی میفرماید: ﴿ وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ﴾[۲۷] و نیز میفرماید: ﴿ وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ﴾[۲۸] که به طور اخص درباره حضرت مهدی(ع) تحقق مییابد که وارث تمام علومی است که از سوی خداوند به انبیا و اولیا داده شده است و از این آیات در مییابیم که امامت از فعل خدای تعالی است نه غیر او و این که امامت باید به نص خداوند متعال باشد و امری است که به ارث میرسد، چرا که علوم حقیقی از سوی خداوند متعال اعطا میشود و امامت نیز در جایی قرار مییابد که آن علوم حقیقی در آنجا ثبات یافتهاند. چنانکه خداوند درباره ابراهیم(ع) فرمود: ﴿ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي قَالَ لاَ يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ﴾[۲۹] و او را خود به عنوان امام تعیین نمود و از همین روست که حضرت ابراهیم(ع) میخواهد در ذریه او نیز امامانی از سوی خداوند تعیین شود، چون میداند که این امری است که تنها در انحصار خداوند متعال است و معلوم است علمی که از سوی خداوند متعال به ارث میرسد، متوقف بر استحقاق معنوی است [۳۰]. حدیث شریف نبوی العلماء ورثة الأنبیاء نیز میفرماید: علمای حقیقی کسانی هستند که علوم آنان مانند علوم انبیاست و این علوم ارثی است نه کسبی، و حدیث شریف علما امتی کأنبیاء بنی اسرائیل نیز بر این مسئله دلالت دارد، زیرا علمای امت پیامبر(ص) که علوم حقیقی دارند، به خاطر ارثی بودن علومشان با انبیای بنی اسرائیل مشابهاند[۳۱].
|
۷. آقای مطهری (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛ |
---|
آقای منصف علی مطهری در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «علم ائمه از نظر عقل و نقل» در اینباره گفته است:
«از منابع علمی ائمه(ع) وراثت از پیامبر(ص) است به این معنی که پیامبر (ص) تمام معارف و شرایع را به علی (ع) آموخت و این معارف و آگاهی نسل اندر نسل به فرزندان علی (ع) رسیده و از حضرت علی روایت است که پیامبر اکرم(ص) هزار باب علم به من آموختند که از هر باب هزار باب دیگر باز شد (...). حضرت علی(ع) میفرماید : «إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) عَلَّمَنِي أَلْفَ بَابٍ مِنَ الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ وَ مِمَّا كَانَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ كُلُّ بَابٍ مِنْهَا يَفْتَحُ أَلْفَ بَابٍ فَذَلِكَ أَلْفُ أَلْفِ بَابٍ حَتَّى عَلِمْتُ عِلْمَ الْمَنَايَا وَ الْبَلَايَا وَ فَصْلَ الْخِطاب»[۳۳]»[۳۴].
|
۸. آقای مولوی؛ |
---|
آقاى محمد مولوی، در کتاب «نیاز جهان به امام زمان» در اینباره گفته است:
«از آنجا که امامت، استمرار نبوت بوده، و با نبوت اتصال و ارتباط بلافصل دارد؛ پس امام(ع)، وارث بحق علوم و کتب همه انبیاء(ع) است. ارتباط و پیوند مقام ولایت و امامت، با مقام نبوت و رسالت، یک ارتباط و پیوند عینی و وجودی است، لذا امام هر عصری با حقایق و معارف همه انبیاء(ع) آشنا خواهد بود. این وراثت در زبان احادیث و اخبار به صورتهای گوناگون جلوه کرده است که به مواردی از آنها اشاره میشود:[۳۵]
|
۹. آقای زرینجویی (پژوهشگر دانشگاه قم)؛ |
---|
آقای عینالله زرینجویی، در پایاننامه کارشناسی ارشد «مسئله علم امام در آثار دانشمندان معاصر شیعی» در اینباره گفته است:
«درباره اینکه علوم ائمه(ع) ارث از پیغمبر(ص) است روایات متعدد وجود دارد. مجموعهای از این روایات در کتاب علم غیب آقای نمازی شاهرودی از مجامع حدیثی مثل کافی، بصائر الدرجات، کمال الدين، خصال و عيون الاخبار الرضا(ع) نقل شده است. در روایات مربوطه و همچنین در آیات قرآن این مسئله واضح شده است که پیامبران علوم خود را به ارث میگذارند و آن را در اختیار نبی و یا وصی بعد از خود قرار میدهند، چنانچه در قرآن کریم میفرماید: ﴿ وَوَرِثَ سُلَيْمَانُ دَاوُودَ ﴾[۴۳]. در اینکه منظور از "ارث" در اینجا ارث چه چیز است؟ در میان مفسران گفتگو بسیار است. بعضی آن را منحصر به میراث علم و دانش دانستهاند، چرا که به پندار آنها پیامبران ارثی از اموال خود نمیگذارند. بعضی دیگر منحصراً میراث مال و حکومت را ذکر کردهاند، چرا که این کلمه قبل از هر چیز آن مفهوم را به ذهن تداعی میکند. و بعضی علم سخن گفتن با پرندگان را ﴿ مَنطِقَ الطَّيْرِ ﴾[۴۴]. ولی با توجه به اینکه آیه مطلق است و در جملههای بعد هم سخن از علم به میان آمده و هم از تمام مواهب ﴿ أُوتِينَا مِن كُلِّ شَيْءٍ ﴾[۴۵] دلیلی ندارد که مفهوم آیه را محدود کنیم، بنا بر این سليمان وارث همه مواهب پدرش داود شد[۴۶]. یا از زبان زکریا میگوید : ﴿ فَهَبْ لِي مِن لَّدُنكَ وَلِيًّا يَرِثُنِي وَيَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ ﴾[۴۷] در اصول کافی نیز روایت شده است: "از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) علمی که با حضرت آدم(ع) نازل شد به آسمان بر نگشته است بلکه به ارث میرود و هرگز عالمی نمیمیرد از خانواده ما مگر اینکه از اهل او کسی جایگزینش شود که مثل علم او را بداند یا آنچه خدا خواهد و عالمی نمیرد که علمش از دست برود بلکه به ارث برده میشود[۴۸] بر همین اساس علوم جمیع انبیای گذشته به پیغمبر رسیده و از پیغمبر نیز به اوصیای ایشان میرسد. علم غیب امام بالوراثه از پیغمبر اکرم(ص) و علم پیغمبر اکرم(ص) به تعلیم وحی و تعلیم خداوند و علم خداوند ذاتی است. در روایات به دو طریق برای این انتقال اشاره شده است»[۴۹]. |
۱۰. آقای صادقی؛ |
---|
آقای حسن صادقی در مقاله «مقایسه پیامبر و امام از دیدگاه امام رضا» در اینباره گفته است:
«از آیات و روایات استفاده میشود که پیامبران علم الهی دارند و علوم آنان به امامان معصوم(ع) انتقال یافته است. خدای متعال در آیه ۳۱ سوره بقره از یاد دادن اسمای الهی به حضرت آدم(ع) گزارش میدهد و میفرماید: ﴿ وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء كُلَّهَا ﴾[۵۰]. منظور از ﴿الأَسْمَاء﴾ مسمَّیات اسماء، یعنی خود موجودات است و با توجه به اینکه ﴿الأَسْمَاء﴾ جمع محلی به "ال" است، استفاده میشود که حضرت آدم(ع) دانا به حقیقت همه موجودات بود[۵۱] این علم اختصاص به حضرت آدم(ع) نداشت، بلکه خدای متعال این علم را در انسانها به ودیعه سپرده، به گونهای که آثار آن، به تدریج و به طور دایم، از این نوع موجود سر بزند و هر وقت انسان به راه راست هدایت شود، انسان بتواند آن ودیعه را از قوه به فعلیت درآورد[۵۲] بنابراین، افرادی که شایستگی پیامبری داشته باشند، از این علم بهرهمند میشوند، همان گونه که از روایات استفاده میشود علمی که با حضرت آدم(ع) فرود آمد، بالا نرفت و به ارث منتقل میشود و ائمه(ع) نیز آن علم را از یکدیگر به ارث میبرند[۵۳]. برخی از روایاتی که از امام رضا(ع) درباره علم پیامبر(ص) و امام(ع) نقل شده، چنین است:
|
۱۱. پژوهشگران وبگاه پرسمان دانشجویی. |
---|
پژوهشگران وبگاه پرسمان دانشجویی، در پاسخ به این پرسش آوردهاند:
«یکی از آثار درجه اعلای وجودی امام، علم خارقالعاده ایشان است و از آنجا که از نظر کمالات وجودی، در واقع امامت، با نبوت اتصال و ارتباط بلافصل دارد؛ امام، وارث به حق علوم و کتابهای همه پیامبران است. امام صادق(ع) میفرماید: همه کتابهای آسمانی انبیای گذشته، نزد ما است، اینها را از آنان به ارث بردهایم. همان گونه که آنان میخواندند، میخوانیم و همانند آنان از این کتابها سخن میگوییم. هیچ حجت الهی، در روی زمین خالی نخواهد بود که از او چیزی بپرسند و او بگوید: نمیدانم»[۵۹].
|
پرسشهای وابسته
- علم در لغت و اصطلاح به چه معناست؟ (پرسش)
- علم در قرآن و حدیث به چه معنا به کار رفته است؟ (پرسش)
- حقیقت علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- احاطه علمی معصوم به چه معناست؟ (پرسش)
- آیا مراد از علم امام یا معصوم علم عادی و ویژه اوست یا یکی از این دو؟ (پرسش)
- چه احادیثی در مورد علم معصوم وجود دارد؟ (پرسش)
- چه احادیثی در مورد قلمرو علم معصوم وجود دارد؟ (پرسش)
- قرآن در مورد علم معصوم چه آیاتی دارد؟ (پرسش)
- رابطه علم معصوم با عصمت چیست؟ (پرسش)
- رابطه علم معصوم با رویدادهای فراحسی و خارقالعاده چیست؟ (پرسش)
- امتنانی بودن علم معصوم به چه معناست؟ (پرسش)
- بحث از علم معصوم چه اهمیت یا ضرورتی دارد؟ (پرسش)
- خزانهداری معصوم برای علوم الهی به چه معناست؟ (پرسش)
- معدن علم بودن معصوم به چه معناست؟ (پرسش)
- عیبة علم الله بودن معصوم به چه معناست؟ (پرسش)
- آیا موضع ودایع رسالت و درخت نبوت یا محل رفت وآمد فرشتگان بودن با علم معصوم ارتباط دارد؟ (پرسش)
منبعشناسی جامع علم معصوم
پانویس
- ↑ اسلام و انسان معاصر، ص۱۹۸ و ۲۰۸-۲۱۱.
- ↑ «خدای تبارک و تعالی را دو گونه علم است: یک، آن علمی که فرشتگانِ مقرب و پیامبران و رسولان را از آن آگاه ساخته است، این علم را ما نیز میدانیم. دو، آن علمی که ویژه ذات مقدس اوست و کسی جز او، آن را نمیداند "علم مستأثر". لکن چون خدا اراده کند که چیزی از همین علم را نیز آشکار گرداند به ما بیاموزد. و امامان پیشین را نیز از آن آگاه کرده بود»، اصول کافی، ج۱، ص۲۵۵.
- ↑ پاسداران وحی، ص ۱۹۳.
- ↑ اصول کافی، ج ۱، ص ۲۳۱، روایت ۲.
- ↑ اصول کافی، ج ۱، ص ۲۳۱، روایت ۴.
- ↑ «کسی که بخواهد به آدم در علمش و به نوح در تسلیم بودنش و به ابراهیم در حلمش و به موسی در زیرکیاش و به داوود در زهدش نظر کند پس به سوی این شخص نظر کند، و ما به سوی علی بن ابی طالب(ع) نظر افکندیم در حالی که پیش میآمد»؛بحارالانوار، ج ۳۹، ص۳۵، روایت ۳.
- ↑ «آنها در نزد ما به صورت وراثت از ایشان به ما رسیده است و همانگونه که آنها قرائت میکردند ما نیز آنها را میخوانیم و همانگونه که آنها از آن کتابها سخن میگفتند ما نیز از آنها سخن میگوییم، به راستی خداوند حجتی را در زمینش قرار نمیدهد که از او چیزی سؤال شود و او بگوید: نمیدانم»؛ توحید صدوق، ص۲۷۵.
- ↑ جلوههای لاهوتی، ج ۱، ص ۳۶۳-۳۶۵.
- ↑ «و گوشهای شنونده آن را به گوش گیرند»؛ سوره الحاقه، آیه ۱۲.
- ↑ القندوزی الحنفی، سلیمان بن الشیخ ابراهیم الحسینی البلخی، ینابیع المودة، ج۱، باب ۳۹، ص۳۶۰، ح۲۴۰؛ ابن شهر آشوب، مناقب، ج۲، ص۶۱؛ شرفالدین الحسینی، تأویل الآیات، ص۷۱۵.
- ↑ عبدالرحمن جلالالدین السیوطی، درالمنثور، ج۶، ص۲۶۰.
- ↑ القرطبی، محمد بن احمد الانصاری، الجامع لاحکام القرآن، ج۱۹، ص۲۶۴، ر. ک: موسی بن طاووس، سعد السعود، ص۱۰۸؛ القندوزی الحنفی، سلیمان بن الشیخ ابراهیم الحسینی البلخی، ینابیع المودة، ج۱، باب ۳۹، ص۳۶۰، ح۲۴.
- ↑ محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج۳۸، ص۱۴۹؛ همان، ج۴۰، ص۱۹۰؛ علی بن یونس، الصراط المستقیم، ج۲، ص۲۰؛ علی نمازی شاهرودی، مستدرک السفینة البحار، ج۸، ص۴۸؛ القندوزی الحنفی، سلیمان بن الشیخ ابراهیم الحسینی البلخی، ینابیع المودة، ج۱، ص۲۱۷.
- ↑ کلام نوین اسلامی ج۲ ص۳۹۱ و ۳۹۲.
- ↑ علم امام از دیدگاه کلام امامیه، ص۶۴-۶۸.
- ↑ کلینی، کافی، ۲۲۱/۱-۲۲۳ و ۲۲۵.
- ↑ کلینی، کافی، ۲۲۳/۱-۲۲۵ و ۲۲۶؛ مجلسی، بحارالانوار، ۲۰/۲۶.
- ↑ کلینی، کافی، ۲۲۳/۱-۲۲۵ و ۲۴۰؛ صفار، بصائر الدرجات، ۱۵۰.
- ↑ منابع علم امام در قرآن، فصلنامه امامتپژوهی، شماره ۶ ص ۱۷۷.
- ↑ کلینی، اصول کافی، ج ۱، ص ۴۲۹.
- ↑ کلینی، اصول کافی، ج ۱، ص ۴۲۹.
- ↑ و سلیمان از داود میراث برد؛ سوره نمل، آیه ۱۶.
- ↑ از نزد خویش به من وارثی ببخش! همان که از من و از خاندان یعقوب میراث میبرد و پروردگارا! او را پسندیده گردان؛ سوره مریم، آیه ۵ - ۶.
- ↑ یعنی، تو برادر من، خویشاوند من، وارث من، مجری دین من، ظرف علم من و گنجینهی سرّ من هستی.
- ↑ آنچه از علوم حقیقی از علی(ع) به ارث بردهام برای من بهتر از آن است که فرزند او میباشم.
- ↑ سلمان از ما اهل بیت میباشد.
- ↑ و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شدهاند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم؛ سوره قصص، آیه ۵.
- ↑ و در زبور پس از تورات نگاشتهایم که بیگمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد؛ سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.
- ↑ من تو را پیشوای مردم میگمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود:پیمان من به ستمکاران نمیرسد؛ سوره بقره، آیه ۱۲۴.
- ↑ سید حیدر آملی، المقدمات من نص النصوص، ص ۴۹۴ - ۴۹۹.
- ↑ وبگاه راسخون
- ↑ بررسی دیدگاههای تفسیری عرفانی درباره علم امام، فصلنامه اندیشه نوین دینی شماره ۲۰
- ↑ «همانا رسول خدا هزار باب به من آموخت راجع به حلیت و حرمت آنچه هست و آنچه در آینده تا قیامت خواهد بود که هر باب خود گشاینده هزار باب دیگر است. بنابر این هزار باب از علم پیامبر اکرم(ص) فراگرفتهام تا آنجا که علم منایا و بلایا و علم حل و فصل امور مردم همگی نزد من است»؛ بحار الانوار، ج۲۶، ص۲۹.
- ↑ پایاننامه علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص۶۴.
- ↑ اقتباس از کتاب فلسفه امامت، سید یحیی یثربی، ص ۶۵.
- ↑ سپس این کتاب را به کسانی از بندگان خویش که برگزیدهایم به میراث دادیم؛ سوره مبارکه فاطر، آیه۳۲.
- ↑ "عَن اَحْمَدَ بْنِ عُمَر قالَ: سَأَلْتُ أَبَاالْحَسَنِ الرِّضا(ع) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ": ﴿ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا﴾ "قالَ: فَقالَ(ع): وُلْدُ فاطِمَهَ عَلَیهَاالسَّلام..."؛ اصول کافی،ج ۱، ص ۳۱۲، ح ۵۵۹.
- ↑ "قالَ(ع)... فَنَحْنُ الَّذِینَ اصْطَفانَا اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ وَأَوْرَثَنا هذَا الَّذِی فِیهِ تِبْیانُ کُلِ ّ شَی ءٍ"؛ اصول کافی، ج۱، ص ۳۲۹، ح ۵۹۹.
- ↑ "عَنْ فُضَیل بْنِ یسارٍ قالَ: سَمِعْتُ أَبا عَبْدِاللَّهِ(ع) یقُولُ: إِنَّ فِی عَلِی (ع) سُنَّهَ أَلْف نَبِی مِنَ اْلأَنْبِیاءِ وَإِنَّ الْعِلْمَ الَّذِی نَزَلَ مَعَ آدَمَ لَمْ یرْفَعْ وَماماتَ عالِمٌ فَذَهَبَ عِلْمُهُ وَالْعِلْمُ یتَوارَثُ"؛ اصول کافی، ج ۱، ص ۳۲۲، ح ۵۸۸.
- ↑ اصول کافی، ج ۱، ص ۳۲۲،۳۳۳، ح ۵۸۹ - ۵۹۲.
- ↑ اصول کافی، ج ۱، ص ۳۲۴ - ۳۲۹، (شامل ۷ حدیث) و همچنین از ص ۳۳۵ - ۳۵۰، احادیثی از ۶۱۱ - ۶۳۵.
- ↑ محمد مولوی، نیاز جهان به امام زمان، ص۲۲.
- ↑ و سلیمان از داود میراث برد؛ سوره نمل، آیه: ۱۶.
- ↑ زبان مرغان؛ سوره نمل، آیه: ۱۶.
- ↑ و از همه چیز (بهرهای) بخشیدهاند؛ سوره نمل، آیه: ۱۶.
- ↑ (ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه ج ۱۵ ص ۱۷.
- ↑ بنابراین از نزد خویش به من وارثی ببخش!همان که از من و از خاندان یعقوب میراث میبرد؛ سوره مریم، آیه: ۵ - ۶.
- ↑ کلینی، کافی، ص ۴۲۹.
- ↑ آگاهی امامان از غیب، ص۷۶- ۷۷.
- ↑ و همه نامها را به آدم آموخت؛ سوره بقره، آیه:۳۱.
- ↑ سید محمد حسین طباطباییی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص ۱۱۶.
- ↑ سید محمد حسین طباطباییی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص ۱۱۶.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱، ص ۲۲۱ ـ ۲۴۲.
- ↑ محمد بن علی صدوق، عیون اخبار الرضا، ج۱، ص ۱۹۹.
- ↑ محمد بن علی صدوق، عیون اخبار الرضا، ج۱، ص ۱۶۰.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱، ص۲۲۴.
- ↑ محمد بن علی صدوق، عیون اخبار الرضا، ج۱، ص ۱۹۳.
- ↑ مقایسه پیامبر و امام از دیدگاه امام رضا؛ ص۸۳.
- ↑ پژوهشگران وبگاه پرسمان دانشجویی