سیره سیاسی امام مهدی در عصر ظهور چیست؟ (پرسش)
سیره سیاسی امام مهدی در عصر ظهور چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
سیره سیاسی امام مهدی در عصر ظهور چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / آشنایی با امام مهدی |
عبارتهای دیگری از این پرسش
پاسخ نخست
آقای محمد رضا حکیمی، در کتاب «خورشید مغرب» در اینباره گفته است:
«به هنگام حکومت مهدی(ع)، حکومت جباران و مستکبران، و نفوذ سیاسی منافقان و خائنان، نابود گردد[۱]. شهر مکه، قبله مسلمین، مرکز حرکتانقلابی مهدی شود. نخستین افراد قیام او، در آن شهر، گرد آیند، و در آنجا به او بپیوندند.
مهدی(ع)، به نفوذ یهود و مسیحیت در جهان خاتمه دهد. از غار انطاکیه، تابوت سکینه را بیرون آورد. نسخه اصلی تورات و انجیل در آن است. و بدینگونه در میان اهل تورات با تورات، و در میان اهل انجیل با انجیل حکم کند، و آنان را به متابعت خویش فراخواند. برخی به او بگروند[۲]. با دیگران جنگ کند، و هیچ صاحب قدرتی و صاحب مرامی (چه از اهل کتاب و چه از دیگر مسلکها و مرامها) باقی نماند، و دیگر هیچ سیاستی و حکومتی، جز حکومت حقه اسلامی و سیاست عادله قرآنی، در جهان جریان نیابد.
بدینگونه حکومت مهدی، شرق و غرب عالم را فراگیرد. عیسی(ع) از آسمان فرود آید، و پشت سر مهدی(ع) نماز گزارد، و فریاد زند که: "در بیت المقدس را باز کنید!" در را باز کنند. در این میان، دجال با هفتاد هزار یهودی مسلح پدیدار شود... و چون عیسی آهنگ کشتن دجال کند، دجال بگریزد. عیسی بگوید: من تو را با یک ضربت بکشم و چنین شود. او را بگیرد و بکشد. یهودیان در گوشه و کنار، و در پناه هر سنگ و درخت و جانور و چیز دیگری پنهان شوند. اما همهچیز به سخن آید و بانگ بردارد: ای بنده مسلمان خدا، اینجا یک یهودی است بیا و او را بکش![۳] و اینچنین جهان از وجود یهود پاک گردد. آری، چون مهدی(ع) قیام کند، زمینی نماند، مگر اینکه در آنجا گلبانگ محمدی: «أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّه» بلند گردد [۴]»[۵].
پرسشهای وابسته
منبعشناسی جامع مهدویت
پانویس
- ↑ المهدی الموعود، ج۱، ص۲۵۲.
- ↑ المهدی الموعود، ج۱، ص۲۵۴-۲۵۵.
- ↑ المهدی الموعود، ج۲، ص۵ و ۷.
- ↑ تفسیر العیاشی؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۴۰.
- ↑ حکیمی، محمد رضا، خورشید مغرب، ص ۳۱-۳۲.