پیامهای سیاسی اجتماعی عاشورا
امر به معروف و نهی از منکر
در قرآن کریم و منابع روایی ما از این اصل به عنوان یکی از مهمترین فرایض، بلکه برترین فریضه یاد شده که در صورت فراهم شدن شرط بر همگان واجب است. امام حسین(ع) در ضمن بیان انگیزههای قیام خویش به این امر مهم اشاره میکند و میفرماید: «أُرِيدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَى عَنِ الْمُنْكَرِ»[۱].
در مسیر راه کربلا نیز در ضمن ایراد خطبهای با اشاره به شرایط پیش آمده و این که دنیا دگرگون شده و معروف رخت بربسته و به حق عمل نمیشود و از باطل دوری جسته نمیشود شوق خود را با لقای خدا و مرگ شرافتمندانه ابراز میکند و زندگی در کنار ستمگران را مایه نکبت میشمارد و چنین شرایطی را زمینهساز قیام خود معرفی میکند[۲].[۳]
اصلاح
جامعهای که دچار انحطاط شده و از ملاکهای ارزشی فاصله بگیرد، دچار فساد است. خصوصاً جامعهای که در رأس قدرت افرادی باشند که خود از جامعترین مظاهر فساد از هر حیث باشند، چنین جامعهای نیاز به اصلاح دارد و بر آگاهان و دلسوزان جامعه خصوصاً ائمه دین واجب و فرض است که ساکت ننشینند و به این امر مهم قیام کنند. حرکت امام حسین(ع) از نوع همین حرکت اصلاحگرانه بود و خود در سخن معروف خویش به آن اشاره میکند، آنجا که میفرماید: «إِنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ فِي أُمَّةِ جَدِّي»[۴].[۵]
جهاد
در عصر امام حسین(ع) مردم گرفتار حکومت ظالم و فاسدی شده بودند که برای مقدسات دینی و اسلام و مسلمانان حرمتی قائل نبود و اسلام در چنین شرایطی در معرض نابودی بود. امام حسین(ع) قیام بر چنین حکومتی را واجب میدید و با امتناع از بیعت با یزید به مکه رفت و از آنجا به کوفه عزیمت کرد تا شیعیان را در جهاد بر ضد ستم رهبری کند. خود حضرت در دیداری که با «فرزدق» در مسیر کوفه داشت، ضمن برشمردن فسادهای حکومت «امویان» و تعطیل حدود الهی و رواج میخواری و غارت اموال مردم فرمود: «من سزاوارترین کسی هستم که به یاری دین خدا برخیزم و شریعت مطهر او را عزیز بدارم و در راه او جهاد کنم تا کلام الهی برترین شود»[۶].[۷]
عدالتخواهی
پیام عاشورا دعوت از انسانها برای تلاش در راه اقامه عدل و قسط است؛ زیرا بدون حیات اجتماعی مبتنی بر عدل همه ارزشها تباه میشود و زمینه مرگ دستورهای دینی و آبین الهی فراهم میآید. در این زمینه وظیفه علمای دین و در رأس آنان امامان به حق سنگینتر است. امام حسین(ع) در یکی از سخنرانیهای خویش با استناد به فرمایش حضرت رسول(ص) که قیام علیه سلطه جابرانه را لازم میشمارد، خود را شایستهترین فرد برای قیام جهت تغییر حکومت و ساختار سیاسی معرفی میکند[۸].
این هدف در سخن یاران امام(ع) نیز دیده میشود، مسلم بن عقیل پس از دستگیری خطاب به ابن زیاد فرمود: «ما آمدهایم تا به عدالت فرمان دهیم و به حکم قرآن فرا بخوانیم».[۹]
عزتخواهی
امام حسین(ع) مرگ در راه مبارزه با ستم و عدوان را سعادت میداند و زندگی در کنار ستمگران را مایه ننگ و ذلت میشمرد: «لَا أَرَى الْمَوْتَ إِلَّا سَعَادَةً وَ الْحَيَاةَ مَعَ الظَّالِمِينَ إِلَّا بَرَماً»[۱۰]. در جایی دیگر اینگونه زندگی حقیقی را تفسیر میکند: «مرگ در راه عزت جز حیات جاوید نیست»[۱۱]. آنان که در زندگی در راه اهداف خویش مبارزه میکنند و سلطه بیداد را نمیپذیرند، ملت زندهاند اگر چه در این راه همه کشته شوند و به همین دلیل، شهید همواره زنده است و با همین فلسفه شهدای کربلا حیات جاودانه یافتند.[۱۲]
هجرت
قرآن کریم از مهاجران به عظمت یاد میکنند. در تاریخ اسلام نیز مهاجران به حبشه و یثرب موقعیت و احترام داشتند و هجرت یک ارزش مکتبی به حساب میآمد و روی همین حساب مبدأ تاریخ قرار گرفت. در نهضت عاشورا نیز امام حسین(ع) برای مقابله با حکومت جور، برای امر به معروف و نهی از منکر و در راه احیای دین دست به هجرت زد و مدینه را به قصد مکه و مکه را به سمت عراق پشت سر نهاد، حضرت هنگام خروج از مدینه آیه ﴿فَخَرَجَ مِنْهَا خَائِفًا يَتَرَقَّبُ قَالَ رَبِّ نَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ﴾[۱۳] را تلاوت کرد که به هجرت حضرت موسی(ع) از ظلم و ستم فرعون مربوط میشود[۱۴].[۱۵]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ بحارالانوار، ج۴۴، ص۳۲۹.
- ↑ بحارالانوار، ج۴۴، ص۳۸۱.
- ↑ غیوری، سید مجتبی، مقاله «امام حسین و تربیت دینی»، فرهنگ عاشورایی ج۷ ص ۸۶.
- ↑ العوالم، ص۱۷۹.
- ↑ غیوری، سید مجتبی، مقاله «امام حسین و تربیت دینی»، فرهنگ عاشورایی ج۷ ص ۸۷.
- ↑ کلمات الامام الحسین(ع)، ص۳۳۶.
- ↑ غیوری، سید مجتبی، مقاله «امام حسین و تربیت دینی»، فرهنگ عاشورایی ج۷ ص ۸۷.
- ↑ العوالم الامام الحسین(ع)، ص۲۳۲-۲۳۳.
- ↑ غیوری، سید مجتبی، مقاله «امام حسین و تربیت دینی»، فرهنگ عاشورایی ج۷ ص ۸۸.
- ↑ مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۲۲۴.
- ↑ مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۲۲۴.
- ↑ غیوری، سید مجتبی، مقاله «امام حسین و تربیت دینی»، فرهنگ عاشورایی ج۷ ص ۸۹.
- ↑ «آنگاه (موسی) از آن (شهر) هراسان در حالی که (هر سو را) پاس میداشت، بیرون رفت، گفت: پروردگارا! مرا از گروه ستمکاران رهایی بخش» سوره قصص، آیه ۲۱.
- ↑ الارشاد، ج۲، ص۳۵.
- ↑ غیوری، سید مجتبی، مقاله «امام حسین و تربیت دینی»، فرهنگ عاشورایی ج۷ ص ۹۰.