ترس
ترس از خدا
مقدمه
ترس یکی از ابزارها در زمان ظهور برای تسلیم دشمنان است. پیش از ظهور حضرت مهدی(ع)، ستمگران بر جهان فرمانروایی و بیم و ترس غالباً از حکومت آنان سرچشمه میگیرد. رسول خدا (صل الله علیه و آله) در این زمینه میفرماید: زمین از ستم و بیداد پر میشود، تا جایی که در هرخانهای ترس و جنگ وارد میگردد[۱]. امام باقر(ع) میفرماید: حضرت قائم(ع) قیام نمیکند مگر در دورانی پر از بیم و هراس[۲].[۳]
ترس سلاح امام زمان(ع)
یکی از ویژگیهای دوران پیش از ظهور، پدیدار شدن ترس و وحشت در میان مردم است. ترس را میتوان یکی از لشکریان خدا دانست؛ زیرا در چندین آیه از قرآن کریم از آن با واژه «رعب» یاد نموده است[۴]. زمانی که خداوند ترس را در دل کافران و مشرکان برمیانگیخت و در رویارویی با حقطلبان، خود پا به فرار میگذاشتند و لشکر دشمن علاوه بر تعداد بیشترشان به زودی از هم میپاشید و باعث میشد مؤمنین پیروز باشند.
امدادهای الهی گاهی در قدرتی است که خداوند به حضرت داده است و با انجام کراماتی، حضرت مشکلات را از سر راه برمیدارد و یا به وسیله رعب و ترسی است که خداوند در دل دشمن ایجاد میکند[۵].
امام صادق(ع) درباره آیه ﴿أَتَى أَمْرُ اللَّهِ فَلَا تَسْتَعْجِلُوهُ﴾[۶] فرمود: این «أمر» همان قیام حضرت قائم آل محمد(ع) است و خداوند ما را فرمان داده که در آن عجله نکنیم. زمانی که حضرت قائم(ع) ظهور نماید سه لشکر او را همراهی خواهند کرد و یاری خواهند داد؛ لشکری از ملائکه و لشکر از مؤمنین و لشکری از ترس و قیام حضرت قائم(ع) همانند به پاخواستن رسول خداست... (که با تعداد کمی از مؤمنین بر گروه زیادی از مشرکین غلبه مینمود و در پایان نیز با همان تعداد کم آنان را به زانو در آورد و مکه را فتح نمود، و مشرکان نیز از ترس، جملگی اظهار ایمان نمودند. ملائکه نیز در جنگها از جمله جنگ بدر، رسول خدا و مسلمانان را یاری میدادند و این خصوصیات در امام زمان(ع) و لشکریان او نیز در زمان ظهور وجود خواهد داشت[۷].
امام باقر(ع) فرمود: «ترس»، حضرت قائم آل محمد(ع) را یاری خواهد داد. (یعنی پیشاپیش، ترس در دل دشمنان میرود و آنها شکست میخورند و منهزم میشوند) و نصرت و پیروزی همیشه پشتوانه کارهای ایشان است... تا اینکه سلطنتش به شرق و غرب عالم گسترش مییابد و خداوند دین او را بر تمام ادیان غلبه داده، هر چند این کار، کافران را خوشایند نیست[۸].
[[امام باقر(ع) میفرماید: پیشاپیش حضرت قائم(ع)، از چهار سوی، به فاصله یک ماه راه، ترس و وحشت پیشتاز است (و دشمنان به فاصله یک ماه راه از چهار سوی خواهند گریخت و از ترس پا به فرار گذاشته یا تسلیم میشوند)[۹].
در روایتی امام صادق(ع) فرمود: پرچم رسول خدا(ص) پس از او فقط به دست امیرالمؤمنین(ع) در جنگ جمل گشوده شد و پس از آن دیگر گشوده نشود تا به دست حضرت قائم(ع) در زمان قیام دیگر باره آن را باز خواهد کرد و زمانی که آن را بگشاید، ترس از چهار سوی تا فاصله یک ماه راه گسترده شود. (و کسانی که بخواهند با آن پرچم به مبارزه برخیزند تا مسافت یک ماه راه از ترس میگریزند)[۱۰].
ترس را گاهی میتوان به عنوان یک نعمت یاد کرد و شاید هم واسطهای برای حفظ جان مؤمنین در زمانهای خاص و دشوار؛ زیرا مؤمنین با توجه به قدرت ایمانی آنها هرگز نمیتوانند در مقابل ظلم سکوت کنند و جولاندهی مستکبران را برنمیتابند. اما پیش از ظهور باید بسیار سنجیده عمل کرد، و به اصطلاح خود را هدر نداد از این روی گاهی ترس باعث حفظ جان برخی مؤمنین میشود تا آنها برای روز ظهور ذخیره شوند.
امام باقر(ع) فرمود: در دل شیعیان ما رعب و ترس میاندازد (تا در امور که باید صبر پیشه کنند و شکیبایی نمایند، عجله به خرج ندهند ولی) زمانی که حضرت قائم آل محمد(ع) قیام کند، هر کدام از آنان از شیران خشمگین، بیباکتر و از تیر و سنان برندهتر خواهند بود![۱۱].
امام صادق(ع) در حدیثی فرمود: یکی از عذابهای پیش از قیام حضرت مهدی(ع) ترسی است که بر جان مردم عراق خواهد افتاد، ترسی که آرام و قرار از آنها بستاند[۱۲].
رسول خدا(ص) فرمود: زمین از ستم و بیداد پر خواهد شد تا جایی که در هر خانهای ترس و جنگ وارد خواهد شد و [[امام باقر(ع) فرمود: حضرت قائم(ع) قیام نخواهد نمود مگر در دورانی که از بیم و هراس پر شده باشد[۱۳].[۱۴]
علت غیبت امام عصر(ع)
در برخی روایات علت غیبت حضرت مهدی(ع) را ترسِ از کشته شدن بیان میکند. این ترس چیست؟ آیا ترس پسندیده است یا ناپسند؟
[[ائمه(ع) در طول امامت خود تا جایی که میتوانستند از انجام کارهای خارقالعاده و معجزات دوری میجستند و فقط در جایی که احتیاج به اثبات امامت و احتیاج بود، و بحثهای عقلی برای اشخاص کفایت نمیکرد، اقدام به صدور معجزاتی گوناگون مینمودند. با توجه به این مطلب میتوان گفت که ائمه ((ع)) سعی داشتند، زندگی آنان مانند سایرین، روشی عادی و طبیعی داشته باشد. از این روی جملگی آنان یا توسط شمشیر یا توسط سم به شهادت رسیدند، در حالی که با انجام معجزهای میتوانستند از قدرت مافوق بشری خود استفاده نموده و از خود دفع ضرر نمایند. بنابراین اگر امر بدین منوال پی گرفته میشد، آخرین حجت خدا حضرت مهدی(ع) نیز به شهادت میرسید؛ لذا در این دسته روایات که حکایت از ترس حضرت نسبت به کشته شدن مینماید، مراد ترسِ از نفسِ کشته شدن نیست، بلکه منظور آن است که باید زمین همواره دارای امامی معصوم باشد، و چون این امام اگر در ملاء عالم ظاهر شود، از کشته شدن مصون نخواهد بود، بنابراین به پرده غیبت درآمده است تا زمین دارای حجتی از سوی خدا باشد و شیرازه نظام هستی از هم نگسلد.
امام صادق(ع) فرمود: حضرت قائم(ع) پیش از قیام خود از دیدگان غایب خواهد شد. راوی پرسید: جانم به قربانت! برای چه؟ حضرت پاسخ داد: زیرا او میترسد و با دست اشاره به گلو و شکم مبارک خود نمود (یعنی از کشته شدن بیم دارد)... [۱۵].
امام زین العابدین(ع) در حدیثی فرمود: در قائم آل محمد(ع) مانند پیامبران گذشته ویژگییهایی خواهد بود... و ویژگی او که مانند حضرت موسی(ع) است، ترس و پنهان شدن اوست (زیرا [[حضرت موسی(ع) نیز زمانی که یکی از فرعونیان را به قتل رسانید از ترس آنان به سوی «مدین» به نزد شعیب پیامبر رفت و از دیده فرعونیان در مصر غایب شد)[۱۶].
همچنین در تفسیر آیه پنجاه و پنجم سوره نور فرمود: قسم به خدا آن کسانی که خداوند ترسشان را تبدیل به امنیت و آرامش میکند حضرت مهدی(ع) و شیعیان او خواهند بود، خداوند این کار را برای آنان به دست یکی از ما اهل بیت (حضرت قائم(ع)) انجام خواهد داد و آن شخص مهدی این امت است[۱۷].[۱۸]
پرسش مستقیم
منابع
پانویس
- ↑ کنز العمال، ج ۱۴، ص۵۸۴.
- ↑ امالی، ج ۲، ص۱۵۶؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص۲۳.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۲۲۲.
- ↑ سوره آل عمران، آیه۱۵۱؛ سوره انفال، آیه ۱۲؛ سوره احزاب، آیه ۲۶ و سوره حشر، آیه ۲.
- ↑ مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی، موعودنامه (کتاب)|موعودنامه، ص۲۲۲.
- ↑ «فرمان (عذاب) خداوند در رسید، به شتاب آن را مخواهید، پاکا و فرا برترا که اوست از آنچه (با وی) شریک میدارند» سوره نحل، آیه ۱.
- ↑ تفسیر البرهان: ج ۲، ص۳۵۹.
- ↑ وافی: ج ۲، ص۱۱۲ و سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص۵۳۰.
- ↑ بحارالانوار: ج ۵۲، ص۳۵۶.
- ↑ غیبت نعمانی، ص۳۰۷.
- ↑ سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص۱۵۷ و کفایة الخصام: ص۶۸۷.
- ↑ ارشاد مفید، ص۳۶۱.
- ↑ موعود نامه: ص۲۲۲.
- ↑ حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان، ص۱۷۳.
- ↑ کمال الدین، ج ۲، ص۳۴۲ و ۳۴۶.
- ↑ کمال الدین: ج ۱، ص۳۲۲.
- ↑ کنز الدقائق: ج ۹، ص۳۲۸.
- ↑ حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان، ص۱۷۳.