قرآن در معارف و سیره علوی
مقدمه
- کتابی بر شما نازل کرد که روشنگر همه چیز است پیامبرش را مدتی میان شما ماندگار ساخت تا برای او و شما آیینی که مورد رضای وی بوده- و کتاب آسمانیش آن را بازگو میکند- تکمیل نماید.
- این نور، همان قرآن است، آن را به سخن آرید، اگرچه هرگز (با زبان عادی) سخن نمیگوید، امّا من از جانب آن شما را آگاهی میدهم:
بدانید! در قرآن، علوم آینده و اخبار گذشته، داروی بیماریها و نظم حیات اجتماعی شما وجود دارد، بعضی از آن، از برخی دیگر سخن میگوید و برخی، گواه بعض دیگر است.
درباره خدا سخنی به خلاف نگفته و کسی که با آن مصاحبت کند وی را از خدا جدا نمیسازد، کژی در آن راه ندارد، تا نیاز به اصلاح نمودن داشته باشد و منحرف نمیگردد و خطا نمیکند تا پوزش بطلبد، تکرارش موجب کهنگی و یا ناراحتی قدرت شنوایی نمیگردد، شگفتیهایش پایان نمیپذیرد و نوآوریهایش پایانی ندارد و تاریکیها را جز با چراغهای آن، فروغی نمیتوان بخشید، بهار دلها در قرآن است،... برای قلب و اندیشه جلایی جز قرآن نمیتوان یافت، قرآن معدن و مرکز ایمان است، چشمهها و دریاهای دانش و بستانهای عدالت و غدیرهای آن است و پایه و بنیان اسلام به شمار میآید.
نهرهای زلال حق و سرزمینهای مطمئن آن است دریایی است که بهرهگیران تشنهکام، تمام آبش را نمیتوانند کشید و چشمههایی است که نمیتوانند از آن بکاهند، آبشخوری است که هرچند از آن برگیرند از آن کاسته نمیشود... خداوند قرآن را فرو نشاننده عطش دانشمندان، باران بهاری قلب درککنندگان و جاده وسیع صالحان قرار داده است... قرآن برای آنکس که آن را حفظ کند دانش و برای کسی که روایت کند، گفتاری پرارزش و برای آنکس که قضاوت و داوری نماید حکم و فرمان الهی تلقی میشود. قرآن بهبودی بخشی است که با وجود آن بیماریها وحشت نمیآورد... و دارویی است که پس از آن، بیماری باقی نخواهد ماند، برای بیماریهای خود از قرآن شفا و بهبودی بطلبید، و برای پیروزی بر شدائد و مشکلات از آن یاری جویید؛ زیرا در قرآن شفای بزرگترین بیماریها یعنی کفر و نفاق و گمراهی و ضلالت، آمده است[۱].
امام(ع) در مورد سنّت رسول اکرم(ص) مردم را به عمل بر طبق آن فراخوانده و موقعیت و مواضع درخشان ائمه(ع) را در رساندن سنّت صحیح به امّت، روشن ساخته است و مواردی از سنّت رسول خدا(ص) را که باطل گرایان به تباهی کشاندهاند احیا نموده و به بیان علل و اسباب انحراف از مسیر سنّت پرداخته است، آنجا که فرمود: از راه و رسم پیامبرتان پیروی کنید که بهترین راه و رسمهاست، رفتارتان را با روش پیامبر تطبیق دهید، که هدایتکنندهترین روشهاست. و فرمود: محبوبترین بندگان نزد خدا کسی است که از پیامبرش سرمشق گیرد و گام جای گام او نهد.
نیز فرمود: رهبری پیامبر را بپذیر و در طریق نجات و رستگاری، او را پیشوای خود بدان. همچنین فرمود: آنچه میان مردم شایع است، هم احادیث حق است و هم باطل، هم راست و هم دروغ.
ناسخ و منسوخ، عام و خاص، محکم و متشابه، هم احادیثی است که به خوبی حفظ شده و هم روایاتی است که با ظن و گمان روایت شده است، در عصر پیامبر(ص) آنقدر به آن بزرگوار دروغ بسته شد که بهپا خاست و خطابه ایراد کرد و فرمود: هرکس عمدا به من دروغ ببندد، باید جایگاه خویش را در آتش دوزخ انتخاب کند.
هیچ یک از این امت را با خاندان پیامبر(ص) نمیتوان مقایسه کرد... آنان زندگی علم و مرگ جهلاند... با حق مخالف نیستند و در آن اختلافی ندارند، ارکان اسلاماند و پناهگاه مردم، به وسیله آنها حق به نصاب خود رسید و باطل ریشهکن گردید و زبان باطل، از بن برکنده شد، دین را توأم با فراگیری و عمل، درک کردند، نه تنها شنیدن و نقل کردن. آنان جایگاه اسرار خدا و ملجأ فرمان او و ظرف دانش اویند، مرجع احکام الهی، پناهگاه کتابهای او هستند و کوههای استوار دین و آیین او، چراغهای روشنی بخش تاریکیها، چشمهسارهای حکمتها، معادن دانش و خاستگاه حلم و بردباریاند؛ و فرمود: من نشانه و دلیل روشنی بر حقانیّت خود از ناحیه پروردگار خویش دارم، و در راه روشنی حرکت میکنم که آن را از میان راههای گوناگون برگزیدهام[۲].[۳]
منابع
پانویس
- ↑ به خطبه ۱۷ نهج البلاغه، چاپ صبحی صالح مراجعه شود.
- ↑ معجم موضوعی نهج البلاغه، ص۴۲- ۵۳ و ۱۰۱؛ تصنیف غرر الحکم، ص۱۰۹- ۱۱۷.
- ↑ حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت ج۲ ص ۳۲۳.