آیا اعتقاد به سهو معصوم به معنای نفی علم غیب اوست؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
آیا اعتقاد به سهو معصوم به معنای نفی علم غیب اوست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب
مدخل اصلیعلم غیب
تعداد پاسخ۱ پاسخ

آیا اعتقاد به سهو معصوم به معنای نفی علم غیب اوست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث علم غیب معصوم است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.

پاسخ نخست

مهدی‌فر

حجت الاسلام و المسلمین دکتر حسن مهدی‌فر در پایان‌نامه دکتری خود با عنوان «علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن» در این‌باره گفته‌ است:

«احادیثی که بیانگر سهو و فراموشی رسول خدا (ص) و ائمه اطهار (ع) خصوصا در حال نماز می‌باشد. اگر آنها به راستی از همه کارهای مردم آگاه بودند چرا در کارهای خود دچار سهو و فراموشی می‌شدند؟ آیا از کارهای خودشان آگاه نبودند تا از اشتباه در برترین اعمال یعنی نماز اجتناب کنند؟! پس معلوم می‌شود که آنان نیز در علم و آگاهی مانند سایر مردم هستند و ممکن است دچار سهو و یا فراموشی شوند و ممکن است خواب بمانند و نمازشان قضا شود بنابراین اگر آنان علم غیب داشته باشند اساسا نباید دچار سهو و یا نسیان شوند. علمای اهل سنت در منابع روایی از ابن مسعود روایت می‌کنند که پیامبر نماز چهار رکعتی را پنج رکعتی تمام کرد بعد از آن که مردم به ایشان متذکر شدند پیامبر دو سجده سهو بجا آوردند و فرمودند: "إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ أَنْسَى كَمَا تَنْسَوْنَ، فَإِذَا نَسِيتُ فَذَكِّرُونِي"[۱] و نیز از ذوالشمالین نقل می کنند که: رسول خدا در نماز ظهر سهو کرد و آن را دو رکعت اداء فرمود ذوالشمالین گفت آیا امر تازه راجع به نماز آمده است، فرمود مگر چه شده، عرض کرد، نماز را دو رکعت خواندید. رسول خدا از بقیه مردم سؤال کرد شما هم می‌گویید مثل گفته ذوالشمالین، گفتند بلی؛ پس ایستاد و نماز را تمام ادا کرد و دو سجده بجا آورد. مشابه این خبر را صدوق در من لا یحضره الفقیه و شیخ طوسی در تهذیب از حضرت صادق و امام کاظم (ع) روایت کرده‌اند. نیز اباصلت هروی از امام هشتم (ع) سؤال می‌کند که در اطراف کوفه عده ای قائلند که رسول خدا در نماز سهو نمی‌کرد حضرت فرمود: "کَذَبُوا لَعَنَهُمُ اللَّهُ إِنَّ الَّذِی لَا یَسْهُو هُوَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ" دروغ گفته‌اند، لعنت خدا برآنها باد، کسیکه سهو ندارد خداست که جز او خدائی نیست. ابن ادریس در سرائر از فضیل نقل می‌کند که مسئله سهو را به حضرت صادق (ع) گفتم. حضرت فرمود: "وَ یَنْفَلِتُ مِنْ ذَلِکَ أَحَدٌ رُبَّمَا أَقْعَدْتُ الْخَادِمَ خَلْفِی یَحْفَظُ عَلَیَّ صَلَاتِی"[۲] خواب ماندن رسول (ص) از نماز صبح من لایحضره الفقیه از امام صادق (ع) آورده است که رسول گرامی (ص) از نماز صبح خواب ماندند تا آنکه گرمای خورشید وی را بیدار نمود و علت آن را چنین بازگو می‌کند که: خداوند عزوجل از روی رحمت به مردم با پیامبرش چنین کرد تا بر کسی که خواب می‌ماند و نمازش ترک می‌شود عیب نگیرند. و نیز روایاتی که دلالت می‌کند که امامان (ع) به برخی موضوعات علم نداشتند در نتیجه دچار اشتباه می‌شدند، مثل روایتی که می‌گوید امام کاظم (ع) تخم مرغی که از راه قمار به‌دست آمده بود را خورد و بعد از آنکه متوجه مقمره بودن آن شد، قی کرد.

نقد و بررسی: بحث سهو و نسیان انبیا و عدم آن که متفرع بر مسئله عصمت انبیا است، یکی از مسائل مورد اختلاف میان علمای شیعه و اهل سنت است و این بحث مفصلی است که در این مجال امکان پرداختن به آن وجود ندارد. اما به نحو اختصار یادآور می‌شویم که از دیدگاه اهل سنت، پیامبر بایستی در امر تبلیغ و بیان احکام از هرگونه سهو و نسیان معصوم باشد، اما در غیر آن بین اهل سنت دو دیدگاه وجود دارد برخی سهو و نسیان را تجویز می‌کنند و برخی ممتنع می‌دانند. ابواسحاق اسفرائینی در بحر المحیط می‌نویسد: اما علمای شیعه اجماع دارند بر عصمت انبیا و ائمه (ع) از تمامی گناهان، اعم از صغیره و کبیره عمدا و سهوا از سهو و نسیان، قبل از نبوت و امامت و یا بعد از نبوت و امامت.[۳] تنها مخالف، شیخ صدوق و استادش ابن ولید است و البته مخالفت این دو به خاطر معروف و مشهور بودنشان، خللی به اجماع مذکور وارد نمی‌کند. گرچه آن دو نیز قائل به اسهاء خداوند هستند نه سهو شیطانی و آن هم در غیر تبلیغ احکام و معارف دینی است در عین حال، متکلمان بزرگ شیعه از جمله شیخ مفید، دیدگاه این دو را نقد کرده‌اند. و باید گفت که این دو بزرگوار خود اولی به سهو هستند نه پیامبر و امام. علاوه بر اجماع فوق، ازنظر عقلی نیز سهو و نسیان بر پیامبر و امام ممتنع است، به دلیل این که:

  1. سهو و نسیان موجب تفویت واقع، اغراء مردم به جهل و تعدی به حدود و تضییع حقوق می‌شود و اگر این امور از پیامبر و امام صادر شود مردم باید او را امر به معروف و نهی از منکر کنند. لذا علامه حلی درباره خبر ذوالشمالین می‌گوید: یعنی این حدیث به چند دلیل مردود است یکی به خاطر آن است که متضمن اثباط سهو برای پیامبر است در حالی سهو کردن پیامبر عقلا محال است.[۴]
  2. پیامبر و امام باید عقلا و نقلا از جمیع مناقص و پستی و عیب خلقی و خُلقی مبرا باشد. فراموشی و سهو و ترک نماز، نوعی نقص و عیب است به طوری که اهل نماز اگر نمازشان قضا می‌شود خود را ملامت می‌کنند چه رسد به پیامبر و امام.
  3. امام و پیامبر باید از هر جهت از دیگران افضل باشند، چنانچه اگر کسی باشد که سهو نکند و نمازش قضا نشود از پیامبر امام افضل خواهد بود.
  4. اگر کسی قائل به اسهاء بوده باشد در پاسخ او باید گفت که: اسهاء با سهو در نتیجه فرقی ندارد یعنی باید کسی باشد که به او یادآوری کند و اگر نمازش قضا شده باید قضای آن را بجا آورد و این کار در هر دو صورت در عرف مردم نوعی نقص محسوب می‌شود.
  5. در اصول فقه همه اصولیون شیعه متعرضند که قول، فعل و تقریر پیامبر و امام حجت است. و فعل امام را منحصر در وجوب و استحباب و اباحه می‌دانند و کراهت را اصلا متعرض نمی‌شوند تا چه رسد به مسئله سهو و تحریم. باز در علم اصول بحث می‌کنند که، فعل امام صریحا بر جواز آن فعل دلالت می‌کند و واجب و مستحب دانستن همان فعل نیازمند قرینه است، ترک یک فعل از سوی امام (ع) صریحا بر نفی وجوب آن فعل دلالت می‌کند و مکروه و حرام بودن آن فعل با قرینه ثابت می‌شود، تمام این مباحث برای این است که فعل و قول پیامبر و امام (ع) حجت است.

بنابراین سهو و اشتباه از سوی آنان علاوه بر این که منافی با حجیت فعل وقول معصوم است هم چنین منافات دارد بانص آیات و روایاتی که بر وجوب اتباع و اقتداء به آنان دلالت دارد. اما از روایاتی که بیانگر وقوع سهو و اشتباه از ناحیه پیامبر (ص) و ائمه معصومین (ع) است چند پاسخ می‌دهیم:

  1. این روایات با روایات عصمت پیامبر و امامان (ع) و روایاتی که هرگونه سهو و نسیان را از امام و پیامبر نفی می‌کند و نیز با آیه شریفه (و ما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی) تعارض دارد.
  2. این اخبار، خبر واحدند و در اصول دین عمل بر روایات آحاد جائز نیست. شیخ مفید می‌نویسد: حدیثی که ناصبی‌ها و مقلدین شیعه نقل کرده‌اند که پیامبر در نماز دچار سهو شده است، از اخبار واحدی است که هیچ ثمره علمی و عملی ندارد و روایت سرائر نیز گرچه صحیح است، اما خبر واحد است و غیر از سرائر در هیچ یک از منابع روائی شیعه وجود ندارد.
  3. این روایات، اکثرا شاذ و ضعیف السند بوده و اضطراب متن دارند، لذا نه از جهت سند و نه از جهت مضمون به اندازه روایاتی که اشتباه و فراموشی را از پیامبر و امام نفی می‌کنند، معتبر و قابل اعتماد نیستند. کما اینکه شیخ مفید بفساد مذهب اکثر روات آنها تصریح می‌کند. و اما درباره خبر ذوالشمالین نیز، بحث و گفتگوی زیادی بین علما است برای این که در برخی روایات ذوالیدین و در برخی دیگر ذوالشمالین ذکر شده است و معلوم نیست که آیا اینها دو نفرند و یا این که یک نفر بوده و دارای دو اسم هستند و بالاخره آیا اساسا چنین شخصیتی در بین صحابه پیامبر وجود داشته است یا نه؟ همه اینها محل تردید است و این در حالی است که متن روایت نیز با تعابیر مختلف ذکر شده است. و اما درباره حدیث بیض مقمره نیز باید گفت که این حدیث نیز دارای سند ضعیفی است. آیت الله خوئی درباره روایت بیض مقمره می‌گوید: "علی ان الروایة المذکورة ضعیفة السند" و دلیل آن بخاطر مجهول بودن عبدالحمید و ضعف سهل بیان شده است.
  4. در بین علمای شیعه کسی به طور صریح به روایات سهو عمل نکرده است مگر مرحوم صدوق در کتاب من لا یحضره الفقیه.
  5. این روایات، مخالف اجماع امامیه است. شهید اول در ذکری معتقد است که این خبر (ذوالشمالین) بین امامیه متروک و مخالف ادله عقلی (عصمت پیغمبر و نبی از سهو و خطا و نسیان) می‌باشد. لذااین روایات یا باید به کلی کنار گذاشته شود و یااین که حمل بر تقیه گردند، چنانچه شیخ حر عاملی می‌گوید: "ذکر السهو فی هذا الحدیث و أمثاله محمول علی التقیة فی الروایة"»[۵].

پرسش‌های وابسته

پانویس

  1. «همانا من نیز بشر هستم وفراموش می‌کنم و هرگاه دیدید فراموش کردم یادآوری کنید».
  2. یعنی کسی از سهو بیرون نیست. گاهی غلامی را پشت سر خود می‌نشانم تا شماره نمازهایم را به خاطر سپارد.
  3. کثیر من الائمه الی امتناع النسیان و ذهب القاضی باقلانی الی جوازه و امام الرازی فادعی فی بعض کتبه الاجماع علی امتناعه.
  4. هذالحدیث مردود لوجوه احدها: یتضمن اثبات السهو فی حق النبی وهو محال عقلا.
  5. علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن، ص۷۰-۷۵.