آیه استرجاع در حدیث

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

استرجاع به معنی طلب بازگشت کردن و باز پس گرفتن چیزی است و در اصطلاح به گفتن ﴿إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ[۱] گفته می‌شود. کسی که با مصیبتی یا خبر مرگی مواجه شود، آن را بر زبان جاری می‌کند و با حکایت از اینکه بازگشت همه به سوی خداست، بر داغ خویش یا دیگری تسکینی می‌دهد.

معناشناسی

استرجاع در لغت از ریشه رجع، مصدر باب استفعال و به معنی طلب بازگشت کردن و باز پس گرفتن چیزی است و در اصطلاح به گفتن ﴿إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ[۲] گفته می‌شود و به‌معنای این است که "ما برای خدا و از سوی او هستیم و به سوی او باز می‌گردیم" و کسی که با مصیبتی یا خبر مرگی مواجه شود، آن را بر زبان جاری می‌کند و با حکایت از اینکه بازگشت همه به سوی خداست، بر داغ خویش یا دیگری تسکینی می‌دهد[۳].

استرجاع در روایات

در روایات استرجاع به هنگام رو به رو شدن با هرگونه سختی و ناگواری ـ هرچند ناچیز ـ سفارش و از ویژگی‌های امت پیامبر (ص) شمرده شده است. بر اساس روایتی از رسول خدا (ص) هرچه موجب اذیت مؤمنی شود، گرچه خاموش شدن چراغ یا فرو رفتن خاری در دست باشد از مصادیق مصیبت و جای استرجاع است[۴][۵]

از ابن عباس نقل شده که استرجاع از خواص این امت است، زیرا رسول خدا (ص) فرمود: "به امت من چیزی داده شده که به هیچ یک از امت‌های دیگر داده نشده است و آن، گفتن ﴿إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ به هنگام مصیبت است". سنت و مستحب آن است که پس از استرجاع بگوید: پروردگارا در این مصیبت، مرا پاداش ده و بهتر از آن را برایم جایگزین فرما. همچنین آن حضرت فرموده: "کسی که هنگام مصیبت استرجاع کند، خداوند مصیبت او را جبران نماید و آخرتش را نیکو گرداند و نسل شایسته‌ای برای او قراردهد که به آن خشنود گردد"[۶].

در اصول کافی، از صالح بن ابی حماد نقل شده که "امام علی (ع) نزد اشعث بن قیس رفت و مرگ برادرش را به وی تسلیت گفت. اشعث بن قیس در پاسخ، استرجاع نمود؛ حضرت به او فرمود: آیا می‌دانی تأویل آن چیست؟ اشعث بن قیس عرض کرد: خیر؛ امام فرمود: اینکه می‌گویی ﴿إِنَّا لِلَّهِ اقرار توست به مالکیت خدا و اینکه می‌گویی ﴿إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ اقرار ماست به فانی شدن خودمان"[۷][۸]

امام باقر (ع) فرمود: "هیچ مؤمن مصیبت زده‌ای در دنیا نیست که هنگام مصیبت، «إِنَّا للّه وإِنّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ» گوید و بر مصیبت ناگهانی شکیبا باشد، مگر آنکه خداوند گناهان گذشته‌اش را می‌بخشاید، مگر گناهان کبیره که خداوند بر آنها وعده دوزخ داده است[۹]. امام حسین (ع) بارها در طول راه کربلا و در خود کربلا و عاشورا این جمله را بر زبان راند. از جمله هنگام شنیدن خبر شهادت مسلم بن عقیل در منزلگاه "زرود" و نیز شبی که در قصر بنی مقاتل منزل کرده بودند، علی اکبر این جمله را مکرر از پدر شنید. چون علت آن را پرسید، سیدالشهدا فرمود: در خواب دیدم که صدایی می‌گوید: "این قافله به سوی مرگ می‌رود...[۱۰] پیش از آن در مدینه نیز هنگام گفتگو با مروان حکم، امام حسین (ع) ضمن بیان فاجعه بار بودن خلافت یزید، «إِنَّا للّه وإِنّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ» گفت[۱۱].

در امالی شیخ مفید، حدیثی از امام کاظم (ع) آمده است: «رسول خدا (ص) فرمود: چهار ویژگی است که در هرکس باشد، خداوند او را از اهل بهشت شمرده است: کسی که پناهگاهش شهادت به یگانگی خداوند و رسالت من باشد. کسی که به هنگام برخورداری از نعمت خداوند بگوید: ﴿الْحَمْدُ لِلَّهِ[۱۲]، کسی که پس از ارتکاب گناه بگوید: ﴿اسْتَغْفِرِ اللَّهَ[۱۳]. کسی که هنگام مواجهه با مصیبتی بگوید: ﴿إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ[۱۴].

این اعتقاد، یعنی از اویی و به سوی اویی، هم زندگی را برای انسان آسان می‌سازد و از بند تعلقات می‌رهاند، هم مرگ را هموار و پذیرفتنی می‌کند و او را به منزلگاه ابدی مشتاق می‌سازد و تنها نفس‌های مطمئنه در برابر مصیبت‌ها و داغ شهیدان، آرامش دارند مرگ را کوچیدن به خانه همیشگی و جوار خدا می‌دانند[۱۵].

آثار گفتن استرجاع

گفتن ﴿إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ از یک سو اقرار به مبدأ و معاد و اظهار تسلیم در برابر قضا و قدر بوده و مایه آرامش قلب و امید به پاداش الهی می‌گردد و از سوی دیگر، یادآور این نکته است که بلاها و مصیبت‌های زودگذر دنیایی از ناحیه خداوند بوده و تصرف مالک در مملوک و ملک حقیقی خویش است: ﴿إِنَّا لِلَّهِ. ما از آن خدا و مملوک او هستیم و مملوک حق اعتراض ندارد: ﴿عَبْدًا مَمْلُوكًا لَا يَقْدِرُ عَلَى شَيْءٍ[۱۶].

استرجاع موجب دوری استرجاع‌ کننده از سخنان نامناسب و شکایت و مانع وسوسه‌های شیطان یا موجب دلداری و تسلی قلب، کاهش حزن و اندوه مصیبت دیده و نیز اشتغال به کاری مستحب و اظهار عقاید حق است. البته این آثار در صورتی است که استرجاع، تنها به زبان جاری نشود بلکه از صمیم قلب ادا گردد، به گونه‌ای که انسان درباره آنچه به خاطرش آفریده شده بیندیشد. یعنی شناخت خدای تعالی و کمال نفس انسانی و اینکه وی به سوی پروردگارش باز می‌گردد تا برای همیشه باقی بماند و اینکه از این دنیای فانی کوچ می‌کند و نعمت‌های خداوند را به یاد می‌آورد تا ببیند آنچه که به وی ارزانی داشته‌اند چندین برابر چیزی است که از دست داده و در نتیجه مصیبت‌ها بر او آسان می‌گردد و به آن راضی می‌شود[۱۷].

موارد ذیل را می‌توان به عنوان پاداش صبر و استرجاع مؤمنان به شمار آورد:

  1. بشارت: استرجاع شکیبایان منشأ برخورداری آنان از بشارت الهی است: ﴿وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ[۱۸].
  2. توفیق: استرجاع شکیبایان زمینه توفیق آنان در آزمایش الهی است که در آیه ۱۵۵ با عبارت ﴿وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ آغاز می‌گردد.
  3. درود و رحمت: استرجاع شکیبایان موجب بهره‌مندی ایشان از درود و رحمت الهی است: ﴿أُولَئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ[۱۹].
  4. هدایت: استرجاع شکیبایان نشانه هدایت الهی است، زیرا در پایان آیه می‌فرماید: ﴿وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ[۲۰][۲۱]

منابع

پانویس

  1. «ما از آن خداوندیم و به سوی او باز می‌گردیم» سوره بقره، آیه ۱۵۶.
  2. «ما از آن خداوندیم و به سوی او باز می‌گردیم» سوره بقره، آیه ۱۵۶.
  3. ر. ک. محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص۵۱؛ سرمدی، محمود، مقاله «آیه استرجاع»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص۶۷-۶۸.
  4. تفسیر قرطبی، ج۲، ص۱۷۵؛ الدر المنثور، ج۱، ص۱۵۷.
  5. سرمدی، محمود، مقاله «آیه استرجاع»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص۶۷-۶۸.
  6. تفسیر روح المعانی، ج۱، ص۱۴۲۱؛ تفسیر العیاشی.
  7. الکافی، ج۳، ص۳۶۱.
  8. سرمدی، محمود، مقاله «آیه استرجاع»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص۶۷-۶۸.
  9. «مَا مِنْ مُؤْمِنٍ يُصَابُ بِمُصِيبَةٍ فِي اَلدُّنْيَا فَيَسْتَرْجِعُ عِنْدَ مُصِيبَتِهِ وَ يَصْبِرُ حِينَ تَفْجَأُهُ اَلْمُصِيبَةُ إِلاَّ غَفَرَ اَللَّهُ لَهُ مَا مَضَى مِنْ ذُنُوبِهِ إِلاَّ اَلْكَبَائِرَ اَلَّتِي أَوْجَبَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَيْهَا اَلنَّارَ»؛ وسائل الشیعه، ج ۲، ص ۸۹۸.
  10. مقتل الحسین، مقرم، ص ۲۲۷، عوالم (امام حسین)، ص ۲۳۰.
  11. عوالم، ص ۱۷۵.
  12. «سپاس، خداوند، پروردگار جهانیان را» سوره فاتحه، آیه ۲.
  13. «و از خداوند آمرزش بخواه» سوره نساء، آیه ۱۰۶.
  14. ترجمه امالی، شیخ مفید، ص۸۸.
  15. ر. ک. محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص۵۱.
  16. «خداوند بنده‌ای زرخرید را مثل می‌زند که توان هیچ کاری ندارد» سوره نحل، آیه ۷۵.
  17. ترجمه المیزان، ج۱؛ جواهر الکلام اطیب البیان، ج۲، ص۳۶۰.
  18. «و شکیبایان را نوید بخش!» سوره بقره، آیه ۱۵۵.
  19. «بر آنان از پروردگارشان درودها و بخشایشی است» سوره بقره، آیه ۱۵۷.
  20. «آنانند که رهیافته‌اند» سوره بقره، آیه ۱۵۷.
  21. سرمدی، محمود، مقاله «آیه استرجاع»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص۶۷-۶۸.