آیه برائت چگونه بر عدم صلاحیت خلفا برای امامت دلالت می‌کند؟ (پرسش)

آیه برائت چگونه بر عدم صلاحیت خلفا برای امامت دلالت می‌کند؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث امامت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی امامت مراجعه شود.

آیه برائت چگونه بر عدم صلاحیت خلفا برای امامت دلالت می‌کند؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ امامت
مدخل بالاتراثبات امامت امام علی
مدخل اصلیابلاغ آیات برائت
تعداد پاسخ۱ پاسخ

پاسخ نخست

 
محمد ساعدی

آقای دکتر محمد ساعدی در کتاب «آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار» در این‌باره گفته‌ است:

«شیخ طوسی در مقام بیان ادله‌ای که بر عدم صلاحیت ابوبکر در زمامداری امت پس از پیامبر (ص) دلالت می‌کند چنین می‌فرماید: و لم يتول عملاً في زمانه وإعطاء سورة براءة، فنزل جبرئيل فأمره برده و اخذ السورة منه وأن لا يقرأها إلا هو أو أحد من أهل بيته فبعث بها علياً (ع)[۱]؛ یعنی: (ابوبکر) در زمان حیات پیامبر (ص) عهده‌دار منصبی نگردید و پیامبر (ص) مسئولیت تبلیغ سوره برائت را به ابوبکر داد که جبرئیل نازل گردید و دستور داد که ابوبکر را برگرداند و سوره برائت از وی باز پس گرفته شود و کسی این آیات را ابلاغ نکند، مگر پیامبر (ص) یا شخصی از اهل بیت او. پس پیامبر (ص) حضرت علی (ع) را [به منظور تبلیغ آیات برائت] فرستاد.

در واقع از آنجایی که از ابوبکر در تبلیغ کلام وحی رفع صلاحیت گردیده، از این رو، عقلاً و شرعاً، نمی‌توان زمامداری و ولایت امت اسلامی و جانشینی پیامبر (ص)، که به مراتب والاتر و حساس‌تر از آن است، را به وی تفویض نمود.

علامه حلی در این رابطه و در مقام بیان عدم صلاحیت ابوبکر در تصدی مقام امامت و نیز خدشه‌هایی که بر وی وارد شده است در شرح گفتار شیخ طوسیمی فرماید: این طعن و منقصت دیگری است بر ابوبکر؛ چراکه پیامبر (ص) در زمان حیات خویش هیچ‌گاه وی را عهده‌دار منصبی قرار نداد، به جز آنکه سوره برائت و امارت حجاج را به وی داد که پس از آنکه وی مسافتی را پیمود، وحی نازل گشت و پیامبر (ص) تبلیغ آیات و امارت حجاج را به علی (ع) واگذار نمود. این دلالت بر آن دارد که ابوبکر صلاحیت امارت حجاج را ندارد. پس چگونه می‌تواند صلاحیت امامت را پس از پیامبر اکرم (ص) دارا باشد؟ و نیز کسی که در تبلیغ سوره برائت در حیات پیامبر (ص) مورد اعتماد نیست، چگونه در امامت پس از رسول خدا (ص) مورد اعتماد خواهد بود؟

علامه مظفر در دلائل الصدق در تقریر این استدلال می‌نویسد: عزل ابوبکر و جایگزین نمودن علی (ع) برای جلب توجه مردم بوده است به برتری علی (ع) و اینکه تنها آن حضرت از رسول خدا (ص) محسوب می‌شود نه دیگران. این اقدام برای آن بود که به مردم بفهماند ابوبکر شایسته آن نیست که به جای رسول خدا (ص) این مأموریت را انجام دهد، چه رسد به اینکه بخواهد رهبری جامعه را پس از رسول خدا (ص) عهده‌دار گردد. اگر رسول خدا (ص) از ابتدا علی (ع) را می‌فرستاد این نکته برای مردم روشن نمی‌شد[۲].

همچنین علامه امینی در پایان بحث خود درباره جریان تبلیغ سوره برائت و استدلال به آن می‌فرماید: و في القصة ايعاز إلى أن من لا يستصلحه الوحي المبين لتبليغ عدة آيات من الكتاب كيف يأتمنه على التعليم بالدين كله و تبليغ الاحكام و المصالح كلها؟[۳]؛ یعنی در داستان [[[تبلیغ آیات برائت]]] اشاره به این معنی وجود دارد که کسی که وحی او را صلح برای تبلیغ چند آیه از قرآن کریم ندانست، چگونه او را امین و صالح بر تعالیم همه دین و تبلیغ همه احکام و قوانین و مصالح خواهد دانست؟

شکل دیگری از استدلال به این حدیث بر اثبات خلافت بلافصل امیرمؤمنان علی (ع)، را می‌توان این‌گونه بیان کرد آیا فرستادن ابوبکر برای تبلیغ سوره برائت اشتباه یا لغو بوده است؟ بدیهی است که پاسخ این سؤال منفی است و فرستادن ابوبکر نه بیهوده و نه اشتباه و چنین امری علاوه بر اینکه از ساحت قدس خداوند و رسولش منزه و مبری است[۴]، برخلاف عصمت رسول خدا (ص) نیز هست؛ لذا امکان تصور آن در شأن ایشان وجود ندارد. پس علت فرستادن ابوبکر چه بوده است؟

ظاهر این است که رسول خدا (ص) در کمتر از پانزده ماه مانده به رحلتش می‌خواهد برای مردم عملاً ثابت نماید که تنها کسی که رَجُلٌ مِنِّي‌ است، فقط علی (ع) است. بنابراین تنها کسی که می‌تواند پس از رحلت ایشان بر مسند خلافت تکیه کند کسی است که از ایشان باشد؛ لذا در این ماجرا پیامبر (ص) عملاً به مردم آموختند که صلاحیت خلافت از آن علی (ع) است نه، دیگران. این حدیث و جریان را می‌توان از ادله خوب اثبات خلافت بلافصل علی (ع) دانست[۵].

نکته بسیار مهمی که از روایات مربوط به آیات برائت استفاده می‌شود و باید بدان توجه داشت و نیز در تقریر استدلال امامیه به این آیه شریفه حائز اهمیت بوده و بدان بسیار استناد می‌شود آن است که تغییر مأموریت در تبلیغ آیات برائت از سوی شخص پیامبر (ص) نبوده، بلکه خداوند ایشان را مأمور به این کار کرده است.

عدم توجه به این نکته و وحیانی بودن جمله مذکور از سوی برخی از اعلام عامه، از جمله نویسنده المنار، باعث اشتباه آنان در تفسیر آیه شده است»[۶]

منبع‌شناسی جامع امامت

پانویس

  1. کشف المراد فی شرح تجدید الاعتقاد، ص۴۰۱.
  2. دلائل الصدق، ج۲، ص۱۹۳.
  3. الغدیر، ج۶، ص۴۹۵.
  4. ﴿وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى * إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى «و از سر هوا و هوس سخن نمی‌گوید * آن (قرآن) جز وحیی نیست که بر او وحی می‌شود» سوره نجم، آیه ۳-۴.
  5. ر.ک: بحارالانوار، ج۳۵، ص۳۱۰؛ تفسیر شریف اللاهیجی، ج۲، ص۲۲۵؛ الفرقان فی تفسیر القرآن، ج۱۰، ص۳۱۱.
  6. ساعدی، محمد، آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار، ص ۳۶۶.