احادیث شأن نزول آیه ولایت چگونه بر امامت امام علی دلالت میکند؟ (پرسش)
احادیث شأن نزول آیه ولایت چگونه بر امامت امام علی دلالت میکند؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ امامت |
مدخل بالاتر | امامت |
مدخل اصلی | امامت امام علی در حدیث |
تعداد پاسخ | ۱ پاسخ |
احادیث شأن نزول آیه ولایت چگونه بر امامت امام علی دلالت میکند؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث امامت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی امامت مراجعه شود.
پاسخ نخست
حجت الاسلام و المسلمین علی ربانی گلپایگانی در کتاب «براهین و نصوص امامت» در اینباره گفته است:
«احادیثی که درباره شأن نزول آیه ولایت روایت شده، سه دستهاند:
- عبادة بن صامت: طبری در این باره روایتی را نقل کرده است که ترجمه آن چنین است: آنگاه که یهود بنیقینقاع با پیامبر (ص) جنگ کردند، عباده بن صامت از آنان تبری جست و گفت من ولایت خدا و پیامبر او و مؤمنان را برمیگزینم و از ولایت کفار و همپیمانی با آنان تبری میجویم. پس آیه ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا﴾[۱] درباره وی نازل شد[۲]. آنچه از این حدیث به دست میآید آن است که آیه ولایت (مائده / ۵۵) قول و عمل عباده بن صامت را تأیید میکند که به جای ولایت کافران باید ولایت خدا، پیامبر و مؤمنان را برگزید، و آیه پس از آن وی را تسلّی میدهد که او در این جهت، چیزی را از دست نداده است، زیرا کسانی که ولایت خدا، پیامبر و مؤمنان را برگزینند، پیروز خواهند بود.
- عبدالله بن سلام و یاران او: سیوطی از ابنمردویه از طریق کلبی، از ابیصالح از ابنعباس روایت کرده است که عبدالله بن سلام با عدهای از اهل کتاب - که اسلام آورده بودند- هنگام ظهر نزد پیامبر (ص) آمدند و گفتند منزل ما دور است و ما جز در این مسجد، کسی را نمییابیم که با آنان معاشرت و مجالست داشته باشیم، زیرا قوم ما پس از اینکه اسلام را برگزیدیم و دین آنها را رها کردهایم با ما دشمنی میورزند، و سوگند خوردهاند که با ما معاشرت نکنند و این کار بر ما سخت و ناگوار است. در این هنگام آیه ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ...﴾ بر پیامبر اکرم (ص) نازل، و از طرفی، برپایی نماز ظهر اعلان شد. پیامبر (ص) به سوی مسجد رفت و فقیری را دید، به او فرمود: «آیا کسی به تو چیزی عطا کرد؟” فقیر گفت: «آری” و به علی (ع) اشاره کرد. پیامبر (ص) گفت: «در چه حالتی بود؟” گفت: «در حال رکوع”. در این هنگام پیامبر (ص) تکبیر گفت و آیه ﴿وَمَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ﴾[۳] را قرائت کرد[۴].
این روایت، در کتاب الجمع بین الصحاح السته از سنن نسائی نقل شده است[۵]، چنانکه خطیب خوارزمی نیز در کتاب المناقب به صورت مسند از ابنعباس روایت کرده است. در این نقل آمده است که وقتی عبدالله بن سلام، سخن خود را به پیامبر (ص) نقل کرد، پیامبر (ص) آیه﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ﴾ را برای آنان قرائت کرد[۶] در پایان آمده است که حسان بن ثابت، این واقعه را به نظم در آورد[۷].
شیخ ابراهیم بن محمد الحموینی در فرائد السمطین[۸]، و ابونعیم اصفهانی در نزول القرآن فی امیرالمؤمنین علی (ع)[۹] نیز حدیث مزبور را نقل کردهاند.
- علی بن ابی طالب (ع): بیشتر احادیثی که درباره شأن نزول آیه ولایت روایت شده است، نزول آن را مربوط به امیرالمؤمنین (ع) و دادن انگشتر خود به سائل به هنگام نماز و در حال رکوع دانستهاند. طبری در دو حدیث، یکی از عتبه بن حکیم و دیگری از مجاهد، این شأن نزول را روایت کرده است[۱۰]. سیوطی، علاوه بر دو حدیث مزبور که از طبری نقل کرده است، در پنج حدیث دیگر از خطیب خوارزمی، طبرانی و ابنمردویه به نقل از ابنعباس، عمار یاسر، سلمه بن کهیل، علی بن ابیطالب و ابورافد، نزول آیه ولایت را در شأن علی (ع) روایت کرده است[۱۱]. وی در اسباب النزول نیز شش روایت را از ابنعباس، علی بن ابیطالب، عمار بن یاسر و سلمه بن کهیل درباره این شأن نزول نقل کرده و گفته است: «این نقلها شواهد گوناگونی هستند که یکدیگر را تقویت میکنند”[۱۲].
مؤلف غایة المرام در بیش از بیست حدیث که از کتابهای حدیث و تفسیر اهلسنت نقل کرده، نزول آیه ولایت را درباره امام علی (ع) روایت کرده است. عالمانی که وی احادیث مزبور را از آنان نقل کرده عبارتاند از: ثعلبی مؤلف تفسیر معروف، ابنمغازلی شافعی مؤلف المناقب، خطیب خوارزمی مؤلف المناقب، شیخ ابراهیم حموینی مؤلف فرائد السمطین، واحدی نیشابوری مؤلف اسباب النزول و ابونعیم اصفهانی مؤلف نزول القرآن فی امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع). صحابهای که در این احادیث از آنان یاد شده که این شأن نزول را روایت کردهاند عبارتاند از: عبایه بن ربعی، عبدالله بن عباس، عبدالله بن سلام، علی بن ابیطالب (ع)، عمرو بن العاص، انس بن مالک، عمار بن یاسر، جابر بن عبدالله انصاری و ابورافع.
علامه امینی نام عدهای از دانشمندان اهل سنت را که نزول آیه ولایت در شأن امیرالمؤمنین علی (ع) را در کتابهای خود نقل کردهاند با ذکر نام صحابهای که آن را روایت کردهاند، بازگو کرده است. آنان عبارتاند از: ابنجریر طبری، واحدی، فخرالدین رازی، الخازن، ابوالبرکات، نیشابوری، ابنصباغ مالکی، ابنطلحه شافعی، سبط ابن الجوزی، شبلنجی و آلوسی. و صحابهای که این حدیث را روایت کردهاند عبارتاند از: ابنعباس، عتبه بن ابیحکیم، عبدالله بن سلام، ابوذر، غالب بن عبدالله، انس بن مالک، عمار بن یاسر، سلمه بن کهیل، ابورافع، عبدالله بن سلام و امیرالمؤمنین علی (ع)[۱۳].
تحقیق و بررسی: درباره احادیث شأن نزول دو نکته در خور دقت و تأمل است:
- احادیث یاد شده با یکدیگر تعارض ندارند، زیرا در این احادیث دو مطلب بیان شده است: یکی اینکه خدا و پیامبر (ص) و مؤمنانی که در آیه توصیف شدهاند، نسبت به عبدالله بن سلام و دوستان وی و عباده بن صامت ولایت دارند، و از این رو آنان نباید از این جهت که یهود با آنان قطع رابطه کردهاند، ناراحت باشند، و دیگر اینکه مقصود از مؤمنانی که در آیه توصیف شدهاند، امیرالمؤمنین (ع) است. روشن است که دو مطلب یاد شده هیچگونه تعارضی با یکدیگر ندارند، زیرا یکی مربوط به متعلق و مورد ولایت است، و دیگر مربوط به دارنده ولایت؛ یکی مُوَلّی علیه است و دیگری ولیّ. اگر احادیث مربوط به عباده بن صامت و عبدالله بن سلام هم نبود، آنان از آن نظر که در زمره مخاطبان آیهاند، متعلق ولایت خدا و پیامبر خدا و مؤمنانی بوده که توصیف شدهاند و مطابق احادیث شأن نزول بر علی (ع) منطبق شده است.
- احادیث مربوط به نزول آیه در شأن علی (ع) و تطبیق مؤمنانی که در آیه توصیف شدهاند بر آن حضرت بسیار است. اگر مجموع احادیث از اهلسنت و شیعه را در این باره در نظر آوریم، در حد تواتر بوده و مفید اطمینان و یقین است. اگر روایات هر یک از شیعه و اهلسنت را جداگانه در نظر آوریم، در حد تضافر است، و احتمال جعلی بودن آنها بسیار ضعیف است و در خور اعتنا نیست، به ویژه آنکه در بین این احادیث، روایاتی یافت میشود که از نظر سند خدشهناپذیر است. بدین سبب است که این احادیث مورد اعتنا و استناد محدثان، مفسران، متکلمان و فقیهان قرار گرفته است تا آنجا که فقیهان در دو مسئله به آن استناد کردهاند: یکی اینکه انجام فعل قلیل مبطل نماز نیست، و دیگر درباره اینکه صدقه و انفاق مستحبی، زکات نامیده میشود[۱۴]»[۱۵].
پانویس
- ↑ «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند» سوره مائده، آیه ۵۵.
- ↑ تفسیر طبری، ج۱، ص۳۴۳.
- ↑ «و هر کس سروری خداوند و پیامبرش و آنان را که ایمان دارند بپذیرد (از حزب خداوند است) بیگمان حزب خداوند پیروز است» سوره مائده، آیه ۵۶.
- ↑ الدر المنثور، ج۳، ص۹۹.
- ↑ غایة المرام و حجة الخصام، ج۲، ص۸.
- ↑ در حدیث قبل، از نزول آیه بر پیامبر (ص) یاد شده بود نه از قرائت آن برای عبدالله بن سلام و دوستان وی، روشن است که این دو تعبیر با یکدیگر منافات ندارد.
- ↑ المناقب، ص۲۶۴، حدیث ۲۴۶. أَبَا حَسَنٍ تَفْدِيكَ نَفْسِي وَ مُهْجَتِي *** وَ كُلُّ بَطِيءٍ فِي الْهَوَى وَ مُسَارِعٌ أَ يَذْهَبُ مَدْحِي وَ الْمُحَبَّرُ ضَائِعاً *** وَ مَا الْمَدْحُ فِي جَنْبِ الْإِلَهِ بِضَائِعٍ فَأَنْتَ الَّذِي أَعْطَيْتَ إِذْ كُنْتُ رَاكِعاً *** فَدَتْكَ نُفُوسُ الْقَوْمِ يَا خَيْرَ رَاكِعٍ فَأَنْزَلَ فِيكَ اللَّهُ خَيْرَ وَلَايَةٍ *** وَ بَيَّنَهَا فِي مُحْكَمَاتِ الشَّرَائِع.
- ↑ فرائد السمطین، ج۱، ص۱۹۳، باب ۳۹، حدیث ۱۵۲.
- ↑ غایة المرام، ج۲، ص۱۲.
- ↑ الدر المنثور، ج۳، ص۹۸-۹۹.
- ↑ تفسیر طبری، ج۱، ص۳۴۴.
- ↑ لباب النقول فی اسباب النزول، ص۹۸.
- ↑ الغدیر، ج۲، ص۵۳. وی مصادر این اقوال را به صورت دقیق نقل کرده است. برای آگاهی از روایات شیعه درباره نزول آیه ولایت در شأن حضرت علی (ع) ر.ک: غایة المرام، ج۲، ص۱۵-۲۲؛ البرهان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۴۷۹- ۴۸۴؛ نور الثقلین، ج۱، ص۶۴۳-۶۴۷.
- ↑ ر.ک: احکام القرآن، تألیف جصّاص، ج۲، ص۶۲۵-۶۲۶؛ تفسیر القرطبی، ج۱، ص۲۰۸؛ نفحات الأزهار، ج۲۰، ص۴۶؛ المیزان، ج۶، ص۲۵.
- ↑ ربانی گلپایگانی، علی، براهین و نصوص امامت، ص ۱۵۳.