احیای دین در معارف و سیره علوی
تلاش امام (ع) در راه احیای دین
امام (ع)، نخستین وظایف و مسئولیتهای خویش را پس از رسول اکرم (ص)، حفظ و حراست دین مقدس اسلام از کژی و انحراف و توجه به امور دولت اسلامی میدانست تا بدون توقف و درنگ، مسیر خود را ادامه دهد. و در دوران حکومت خلفا در این راستا لکنی تلاش و کوشش خود را به کار گرفت و در اداره امور امّت با تحمل رنج و دشواریها از حق خود چشم پوشی کرد و به مجرد اینکه زمام حکومت را به دست گرفت، در جهت احیای سنّت رسول اکرم (ص) و در مسیر فراخوانی مردم به زیستن در سایه این سنّت، گامهای بلندی برداشت و به قرآن کریم و تفسیر آن و تربیت امّت و از میان بردن فساد در هرکجا یافت میشد، توجه و عنایت زیادی مبذول داشت که میتوان گامهایی را که آن حضرت در این زمینه برداشت، در موارد زیر ملاحظه کرد:
- امام (ع) بیآنکه در پاسخ مخالفان و دشمنان کینهتوز خویش شک و تردیدی به خود راه دهد، در برابر انبوه جمعیّت، باب گفتوگو و پرسش و پاسخ را در مورد قرآن و سنّت و آنچه به آیین مقدس اسلام ارتباط داشت، گشود
- آن حضرت با پیروی از سنّت نبیّ اکرم (ص) نسبت به قاریان قرآن توجهی خاص داشت و مقام و منزلت آنان را رعایت میکرد، قرائت قرآن در کنار یادگیری و آشنایی علم و عمل و آموختن احکام دینی موجود در آن، صورت میپذیرفت.
- امام (ع) به قرائت مسلمانان غیر عرب، یا کسانی که زبان عربی را به خوبی نمیدانستند توجه فراوان داشت به همین دلیل، آن بزرگوار علم نحو را بنیان گذاشت تا زبان را از اشتباه در گفتار نگاه دارد[۱].
- امیر مؤمنان مردم را به نقل روایات پیامبر اکرم (ص) و تدوین و مباحثه آنها فرا میخواند و همواره میفرمود: «علم و دانش را به وسیله نوشتن مهار کنید»[۲]. و در علوم مربوط به سنّت، دستور به تحقیق و بررسی میداد و میفرمود: احادیث را با یکدیگر مباحثه کنید و آنها را رها نکنید تا از بین رفته و تباه شوند[۳].
- امام (ع) در راستای قانونگذاری و بیان احکام، بر قرآن و سنت به عنوان منابع اصلی، تأکید فرمود و بر دیگر منابعی چون استحسان و قیاس و مواردی که برای احکام الهی منبعی شرعی به شمار نمیآمدند، خط بطلان کشید[۴]. آن بزرگوار سیره و روش عبادی و اخلاقی سنّت رسول اکرم (ص) را احیا نمود و به بدعتهایی که ثمره خودرأیی و اختراع خلفای قبل از خود بود، پایان داد[۵].
- امام (ع) توانست مجموعهای از مؤمنان شایسته گرد آورد که برای تشریک مساعی در رهبری حکومت اسلامی و مراقبت از آن، در این جامعه، دست به فعالیت بزنند.
و مشخصا امام علی (ع) از زمان حیات رسول اکرم (ص) و به دستور آن بزرگوار کار خویش را عملا در همین بستر آغاز کرد، ازاینرو، ملاحظه میکنیم پیامبر (ص) مسئولیت رسیدگی و مراقبت آن دسته از کسانی را که در آنها اشتیاق و آگاهی به مبانی اسلامی مییافت، به امام (ع) میسپرد و آنان را به پیروی از آن حضرت تشویق میفرمود تا این که گروهی به عنوان شیعیان علی (ع) در زمان رسول اکرم (ص) شکل گرفت که از افرادی چون: عمار یاسر، سلمان فارسی، ابوذر، جابر بن عبد الله انصاری، مقداد بن أسود، عبد الله بن عباس میتوان نام برد، این برجستگان با وجود شرایط دشواری که حکومت اسلامی پس از وفات نبیّ اکرم (ص) پشت سر گذشت، بر پیروی از امام علی (ع) پایدار ماندند.
زمانی امیر مؤمنان (ع) زمام خلافت را به دست گرفت که گروهی از مؤمنان وفادار و دلاور مردانی شجاع گرد شمع وجود امام (ع) حضور داشته و حضرت توجه خاصی بدانان مبذول میفرمود و آنها را بر اساس مبانی اسلام به گونهای خاص تربیت کرد و در زوایای گوناگون زندگی، علوم مختلفی را به آنان آموخت و این بزرگواران در یاری رسالت اسلامی و امام و حفظ و حراست آیین الهی از کژی و انحراف و تباهی، به ایفای نقش خود پرداختند.
آنها در برابر زمامداران سرکش و کسانی که به ناحق بر مقدّرات مسلمانان استیلاء یافته بودند، مواضعی پسندیده و شجاعانه داشتند، از این چهرهها میتوان، مالک اشتر، کمیل بن زیاد نخعی، محمد بن ابوبکر، حجر بن عدی، عمرو بن حمق خزاعی، صعصعة بن صوحان عبدی رشید هجری، هاشم مرقال، قنبر، سهل بن حنیف و عدّهای دیگر را نام برد.[۶]
منابع
پانویس
- ↑ اغانی، ج۱۲، ص۱۳؛ فهرست ابن ندیم، ص۵۹؛ وفیات الأعیان، ج۲، ص۲۱۶؛ البدایة و النهایة، ج۸، ص۳۱۲.
- ↑ طبقات کبری، ج۶، ص۱۸۶؛ تدوین السنة الشریفه جلالی، ص۱۳۷.
- ↑ کنز العمال، ج۱۰، حدیث ۲۹۵۲۲.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱۲۵.
- ↑ صحیح مسلم، کتاب نماز تراویح؛ مسند احمد، ج۵، ص۴۰۶؛ صحیح بخاری، کتاب خمس، باب ۵، صحدیث ۲۹۴۴؛ سنن ابو داوود، ج۲، حدیث ۱۶۲۲.
- ↑ حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت ج۲ ص ۲۶۰.