بحث:آیات مشتمل بر بهره‌مندی معصوم از علم غیب کدام‌اند؟ (پرسش)

پاسخ تفصیلی

معناشناسی غیب و علم غیب

غیب در لغت[۱] به امری که از حس پوشیده باشد، اطلاق شده است و در اصطلاح مراد هر آن ‌چیزی است که تحت حس و درک آدمی قرار ندارد، به همین جهت شناخت آن بدون کمک گرفتن از اسباب غیر عادی ممکن نیست مانند خدای سبحان و برخی از نشانه‌های او مانند وحی، فرشتگان و رستاخیز که همه آنها از حواس ما غایب‌اند و مراد از علم غیب، آگاهی از چیزهایی است که بیرون از دید و حواس ظاهری قرار دارند، خواه مربوط به حوادث کنونی باشد و یا آینده، به‌عبارت دیگر علم غیب، علم غیر عادی و خدادادی است، ‌نه دانش‌هایی که از راه دلایل و حواس ظاهری و فنون اکتسابی به دست می‌آیند[۲].

آگاهی برخی از بندگان از علم غیب از جانب خداوند

گرچه علم غیب بالذات و بالاستقلال از آنِ حضرت حق است و هیچ موجودی مستقلا و بالذات از آن برخوردار نیست:  وَعِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لَا يَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ [۳]، اما آیاتی مانند:  وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبِي مِنْ رُسُلِهِ مَنْ يَشَاءُ [۴] و  عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ [۵]؛ به دنبال نفی اعطای علم غیب از جانب خداوند به عموم مردم به دلیل نداشتن ظرفیت، اشاره به خواست و اراده خداوند مبنی بر مطلع نمودن برخی از برجستگان عالَم مانند پیامبران و امامان از غیب دارند، بنابراین هیچ فرد مسلمانی نمی‌تواند در چنین مسأله‌ای که مورد تأیید قرآن است تردید داشته و آن را انکار نماید[۶].

آیات دال بر علم غیب معصومین

آیات ثابت کننده علم غیب معصومین بسیار فراوان‌اند و به چند دسته کلی تقسیم می‌‌شوند:

آیات دال آگاهی معصومان از غیب بدون ذکر نام آنان

آیاتی که اشاره به آگاهی پیامبران از امور غیبی، بدون اینکه نامی از پیامبری آورده شود، دارند. مانند:

  1.  وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبِي مِنْ رُسُلِهِ مَنْ يَشَاءُ [۷]. این آیه صراحت دارد که افراد برگزیده‏ای از جانب خداوند، به عنوان رسول انتخاب می‌‏شوند و به اذن و امر پروردگار، عالم به علم غیب می‌‏شوند.
  2.  عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ [۸]. این آیه نیز صراحت کامل دارد که برگزیدگان و رسولان، مستثنای علم غیب هستند که خداوند به آنها افاضه می‌‏کند[۹].

آیات دال بر علم غیب پیامبران با ذکر نام ایشان

در این بخش از آیات، خداوند با ذکر نام برخی از پیامبران، اطلاع غیبی یا اخبار آنها از امور پنهان از حس را بیان می‌‌کند:

  1. حضرت آدم(ع):  وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنْبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَؤُلَاءِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ قَالُوا سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّكَ أَنْتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ قَالَ يَا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ فَلَمَّا أَنْبَأَهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُلْ لَكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنْتُمْ تَكْتُمُونَ [۱۰]، آیات بیانگر این است که خداوند یک سلسله حقایقی را که از دیدگاه فرشتگان پنهان بود به آدم(ع) آموخت و سپس آن حضرت به دستور خداوند ملائکه را از این غیب آگاه ساخت.
  2. حضرت نوح(ع):  وَقَالَ نُوحٌ رَبِّ لَا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْكَافِرِينَ دَيَّارًا إِنَّكَ إِنْ تَذَرْهُمْ يُضِلُّوا عِبَادَكَ وَلَا يَلِدُوا إِلَّا فَاجِرًا كَفَّارًا [۱۱]، حضرت نوح(ع) از دو مطلب کاملاً مخفی و پنهان یعنی: ایمان نیاوردن کافران و اینکه از نسل آنها جز بدکار و ناسپاس متولد نخواهد شد خبر داده است. این خبرهای غیبی را نمی‌توان منتسب به شناخت تجربی و محاسبات شخصی حضرت نوح(ع) کرد، زیرا مناسب مقام نبوت و رسالت نیست که بر استنباط‌های شخصی و حدس خود تکیه کرده و بر اساس آن درخواست عذاب و نابودی یک ملّت را نماید. بلکه بر اساس آیه:  وَأُوحِيَ إِلَى نُوحٍ أَنَّهُ لَنْ يُؤْمِنَ مِنْ قَوْمِكَ إِلَّا مَنْ قَدْ آمَنَ فَلَا تَبْتَئِسْ بِمَا كَانُوا يَفْعَلُونَ [۱۲] این آگاهی از طریق وحی بوده است.
  3. حضرت یعقوب(ع): در آیات:  إِذْ قَالَ يُوسُفُ لِأَبِيهِ يَا أَبَتِ إِنِّي رَأَيْتُ أَحَدَ عَشَرَ كَوْكَبًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ رَأَيْتُهُمْ لِي سَاجِدِينَ قَالَ يَا بُنَيَّ لاَ تَقْصُصْ رُؤْيَاكَ عَلَى إِخْوَتِكَ فَيَكِيدُواْ لَكَ كَيْدًا إِنَّ الشَّيْطَانَ لِلإِنسَانِ عَدُوٌّ مُّبِينٌ وَكَذَلِكَ يَجْتَبِيكَ رَبُّكَ وَيُعَلِّمُكَ مِن تَأْوِيلِ الأَحَادِيثِ وَيُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَعَلَى آلِ يَعْقُوبَ كَمَا أَتَمَّهَا عَلَى أَبَوَيْكَ مِن قَبْلُ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبَّكَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ؛ [۱۳]، خداوند خبر از آگاهی حضرت یعقوب(ع) از آینده درخشان حضرت یوسف(ع) به واسطه خواب او داده است. آگاهی از تأویل و تعبیر خواب قسمی از علم غیب است که خداوند به برخی عطا می‌‌کند. همچنین حضرت یعقوب که به ظاهر از حضرت یوسف خبر نداشت و نمی‌دانست ایشان خود را به برادانش معرفی کرده و دستور داده که پیراهن او را به نزد پدر بیاورند، هنگام روانه شدن برادران یوسف از مصر می‌گوید:  إِنِّي لَأَجِدُ رِيحَ يُوسُفَ لَوْلَا أَنْ تُفَنِّدُونِ [۱۴]، این غیبی است که خدا در اختیار او قرار داده بود.
  4. حضرت یوسف(ع): در آیه  رَبِّ قَدْ آتَيْتَنِي مِنَ الْمُلْكِ وَعَلَّمْتَنِي مِنْ تَأْوِيلِ الْأَحَادِيثِ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَنْتَ وَلِيِّي فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ تَوَفَّنِي مُسْلِمًا وَأَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ [۱۵]؛ خداوند خبر از اعطای تعبیر و تأویل رؤیا به یوسف(ع) که شعبه‌ای از آگاهی از غیب است داده است. در آیات دیگری تعبیر خواب دو زندانی توسط حضرت یوسف بیان شده است:  وَدَخَلَ مَعَهُ السِّجْنَ فَتَيَانَ قَالَ أَحَدُهُمَا إِنِّي أَرَانِي أَعْصِرُ خَمْرًا وَقَالَ الآخَرُ إِنِّي أَرَانِي أَحْمِلُ فَوْقَ رَأْسِي خُبْزًا تَأْكُلُ الطَّيْرُ مِنْهُ نَبِّئْنَا بِتَأْوِيلِهِ إِنَّا نَرَاكَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ قَالَ لاَ يَأْتِيكُمَا طَعَامٌ تُرْزَقَانِهِ إِلاَّ نَبَّأْتُكُمَا بِتَأْوِيلِهِ ...يَا صَاحِبَيِ السِّجْنِ أَمَّا أَحَدُكُمَا فَيَسْقِي رَبَّهُ خَمْرًا وَأَمَّا الآخَرُ فَيُصْلَبُ فَتَأْكُلُ الطَّيْرُ مِن رَّأْسِهِ قُضِيَ الأَمْرُ الَّذِي فِيهِ تَسْتَفْتِيَانِ ؛ [۱۶] که به تصریح قرآن تعبیر حضرت واقع شد. همچنین در آیات:  وَقَالَ الْمَلِكُ إِنِّي أَرَى سَبْعَ بَقَرَاتٍ سِمَانٍ يَأْكُلُهُنَّ سَبْعٌ عِجَافٌ وَسَبْعَ سُنبُلاتٍ خُضْرٍ وَأُخَرَ يَابِسَاتٍ يَا أَيُّهَا الْمَلأُ أَفْتُونِي فِي رُؤْيَايَ إِن كُنتُمْ لِلرُّؤْيَا تَعْبُرُونَ ....يُوسُفُ أَيُّهَا الصِّدِّيقُ أَفْتِنَا فِي سَبْعِ بَقَرَاتٍ سِمَانٍ يَأْكُلُهُنَّ سَبْعٌ عِجَافٌ وَسَبْعِ سُنبُلاتٍ خُضْرٍ وَأُخَرَ يَابِسَاتٍ لَّعَلِّي أَرْجِعُ إِلَى النَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَعْلَمُونَ ... ؛ [۱۷] که مربوط به تعبیر خواب پادشاه مصر است حضرت یوسف(ع) از سه امر پنهانی: هفت سال نعمت فرا گیر و وضع کشاورزی خوب؛ هفت سال قطحی و خشک سالی و بسته شدن درهای رحمت به روی مردم؛ باز شدن دوباره درهای رحمت و فراگیری نعمت‌های الهی، پرده برداشته است.
  5. حضرت صالح(ع): در آیه  وَيَا قَوْمِ هَذِهِ نَاقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوهَا تَأْكُلْ فِي أَرْضِ اللَّهِ وَلاَ تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابٌ قَرِيبٌ فَعَقَرُوهَا فَقَالَ تَمَتَّعُواْ فِي دَارِكُمْ ثَلاثَةَ أَيَّامٍ ذَلِكَ وَعْدٌ غَيْرُ مَكْذُوبٍ [۱۸] حضرت صالح خبر از زنده نماندن قومش بیش از سه روز و نابودی آنها در صورت پی کردن ناقه می‌‌دهد و به تصریح قرآن مجید این پیش بینی اتفاق افتاد و آنها در پی ذبح ناقه پس از سه روز گرفتارعذاب الهی شدند.
  6. حضرت داوود و سلیمان(ع): در آیۀ:  وَوَرِثَ سُلَيْمَانُ دَاوُودَ وَقَالَ يَا أَيُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنَا مَنْطِقَ الطَّيْرِ [۱۹] و آیه آیات  وَتَفَقَّدَ الطَّيْرَ فَقَالَ مَا لِيَ لا أَرَى الْهُدْهُدَ أَمْ كَانَ مِنَ الْغَائِبِينَ لَأُعَذِّبَنَّهُ عَذَابًا شَدِيدًا أَوْ لَأَذْبَحَنَّهُ أَوْ لَيَأْتِيَنِّي بِسُلْطَانٍ مُّبِينٍ فَمَكَثَ غَيْرَ بَعِيدٍ فَقَالَ أَحَطتُ بِمَا لَمْ تُحِطْ بِهِ وَجِئْتُكَ مِن سَبَإٍ بِنَبَإٍ يَقِينٍ ؛ [۲۰]؛ خبر از آشنا بودن داود و سلیمان به زبان پرندگان و آگاه بودن از مقصود آنان می‌‌دهد که همان آگاهی از غیب است[۲۱].
  7. حضرت عیسی(ع): خداوند از زبان حضرت عیسی(ع) نقل می‌‌کند که من از آنچه می‌‌خرید و در منازل خود ذخیره می‌‌کنید با خبر هستم:  وَأُنَبِّئُكُمْ بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ [۲۲]؛ هرکس با فرهنگ و زبان قرآن آشنا و توحید قرآنی را دریافته باشد، می‌داند آفرینش، مرده را زنده کردن و خبر از غیب، از آنِ خداست؛ امّا در این آیه تصریح شده حضرت عیسی(ع) واجد این خصایص است؛ هم می‌آفریند و هم مرده را زنده می‌کند و هم از اسرار و رموز زندگی دیگران خبر می‌دهد و کاری که به قدرت الهی مربوط است و در توان همگان نیست را با عنوان «باذن الله»، از اعمال در حد توان خود می‌داند.
  8. پیامبر اکرم(ص): آیات فراوانی دلالت بر علم غیب پیامبر خاتم(ص) دارد، مانند:  ذَلِكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ [۲۳]؛  تِلْكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ [۲۴] و.... در همۀ این آیات سخن از آگاه شدن پیامبر(ص) توسط خداوند، از برخی امور پس پرده است[۲۵].

آیات دال بر علم غیب ائمه(ع)

برخی آیات قرآن با کمک شواهد و قراین داخلی و نیز روایات ذیل آنها، دلالت بر علم غیب ائمه(ع) به واسطۀ تعلیم الهی دارند، مانند:

  1.  وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا [۲۶]؛ از این آیه شریفه استفاده می‌شود غیر از انبیای الهی، انسان‌های دیگری نیز شاهد و گواه بر اعمال مردم‌اند و از اعمال آنها آگاهی دارند؛ زیرا وسط بودن امت به این معناست که آنان گواه بر مردم و رسول گواه بر آنهاست. و چون مقام شهادت که به معنای دیدن حقایق اعمال مردم در دنیا و بازگو نمودن آن در آخرت است، مقام بسیار والایی است، کسی جز اولیا و معصومین(ع) شایستگی آن را ندارند. گواهان اعمال مردم‌ همانا ائمه(ع) هستند. این مطلب در روایاتی که در تفسیر این آیات وارد شده نیز آمده است. امیرمؤمنان(ع) فرمود: «إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی إِیَّانَا عَنَی بِقَوْلِهِ: لِّتَکُونُواْ شُهَدَاء عَلَی النَّاس،ِ فَرَسُولُ اللَّهِ شَاهِدٌ عَلَیْنَا وَ نَحْنُ شُهَدَاءُ اللَّهِ عَلَی خَلْقِهِ وَ حُجَّتُهُ فِی أَرْضِهِ»[۲۷]. امام باقر(ع) نیز فرمود: «نَحْنُ الْأُمَّةُ الْوَسَطُ وَ نَحْنُ شُهَدَاءُ اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالی‏ عَلی‏ خَلْقِهِ، وَ حُجَجُهُ فِی أَرْضِه‏»[۲۸]؛ همچنین فرمودند: «وَ لَا یَکُونُ شُهَدَاءَ عَلَی النَّاسِ إِلَّا الْأَئِمَّةُ وَ الرُّسُلُ فَأَمَّا الْأُمَّةُ فَإِنَّهُ غَیْرُ جَائِزٍ أَنْ یَسْتَشْهِدَهَا اللَّهُ تَعَالَی عَلَی النَّاسِ وَ فِیهِمْ مَنْ لَا تَجُوزُ شَهَادَتُهُ فِی الدُّنْیَا عَلَی حُزْمَةِ بَقْل»[۲۹].[۳۰]
  2. با کنار هم قرار دادن آیه:  وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلًا قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ [۳۱]؛ که در شان حضرت علی(ع) نازل شده و خبر از اطلاع آن حضرت به تمام «علم کتاب» می‌‌دهد، در کنار آیه  قَالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِنْدَهُ [۳۲] که خبر از علم غیب آصف بن برخیا به سبب برخورداری از بخشی از علم کتاب داده است، مقام والای آن حضرت در بهرمندی از علم غیب ثابت می‌‌شود[۳۳].

آیات دال بر علم غیب غیر پیامبران و ائمه

برخی از آیات قرآن دلالت دارند که غیر از پیامبران و امامان نیز کسان دیگری بودهاند که از غیب آگاهی داشته‌اند و اطلاع از غیب منحصر به پیامبران الهی و امامان نیست، مانند:

  1. حضرت مریم(س): در آیه:  إذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجِيهًا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ وَيُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلًا وَمِنَ الصَّالِحِينَ [۳۴]، آگاهی غیبی حضرت مریم که بی شوهر بود به وسیله فرشتگان، از اینکه به لطف خدا صاحب فرزندی به این نام و این خصوصیات می‌‌شود آمده است.
  2. همسر حضرت ابراهیم(ع): در آیات  ... قَالَتْ يَا وَيْلَتَى أَأَلِدُ وَأَنَاْ عَجُوزٌ وَهَذَا بَعْلِي شَيْخًا إِنَّ هَذَا لَشَيْءٌ عَجِيبٌ قَالُواْ أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَتُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَّجِيدٌ [۳۵]، سخن از آگاهی همسر حضرت ابراهیم(ع) از برخی امور غیبی مانند بچه دار شدنش در سنین پیری به اذن خداوند است که نشان از آگاهی غیبی ایشان است[۳۶].
  3. مادر حضرت موسی(ع): در آیه  وَأَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِيهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَلَا تَخَافِي وَلَا تَحْزَنِي إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ [۳۷]، خداوند خبر از این داده که مادر موسی به صورت غیبی از آینده فرزندش و اینکه او تحت حفظ الهی بوده و به آغوش مادر برخواهد گشت آگاه بود[۳۸].

نتیجه‌گیری

نتیجه اینکه آیات فراوانی از قرآن کریم دلالت بر آگاهی پیامبران و امامان و برخی دیگر از بندگان خدا از غیب می‌‌کند، به گونه ای که کسی که به قرآن ایمان داشته باشد نمی‌تواند این مسئله را انکار کند.

پانویس

  1. طریحی، مجمع البحرین، ج۲، ۱۳۵ ـ ۱۳۴؛ ‌راغب اصفهانی، ‌المفردات فی غریب القرآن، ص ‌۶۱۶؛ فراهیدی، کتاب العین، ‌ج۴، ص ۴۵۴؛ ‌ابن‌منظور، لسان العرب، ‌ج۱، ص ۶۵۴ و طبرسی، مجمع‌البیان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص ۱۲۱.
  2. ر.ک: امینی، عبدالحسین، الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب، ج ۵، ص ۸۰؛ شاکر، محمد تقی، منابع علم امام در قرآن و روایات، ص ۱۱۹؛ سبحانی، جعفر، مفاهیم القرآن، ج ۳، ص ۴۰۲ ـ ۴۰۴.
  3. «و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ (هیچ کس) جز او آنها را نمی‌داند» سوره انعام، آیه ۵۹ و....
  4. «بر آن نیست که شما را از نهان آگاه گرداند اما خداوند از فرستادگان خویش هر که را بخواهد برمی‌گزیند.» سوره آل عمران، آیه ۱۷۹.
  5. «او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند جز فرستاده‌ای را که بپسندد» سوره جن، آیه ۲۶ و ۲۷.
  6. ر.ک: سبحانی، جعفر، آگاهی سوم یا علم غیب، ص۸۵ -۱۰۸؛ اسدی گرمارودی، علم برگزیدگان در نقل و عقل و عرفان، ص ۸۶؛ ایزدخواه، محمد ابراهیم، بررسی تفسیری آیات انحصار و شمول علم غیب پیامبران، فصلنامه مطالعات تفسیری؛ ش۳۰، ص ۸۷.
  7. «خداوند بر آن نیست که مؤمنان را به حالی که شما بر آن هستید رها سازد تا آنکه ناپاک را از پاک جدا کند؛ و (نیز) بر آن نیست که شما را از نهان آگاه گرداند اما خداوند از فرستادگان خویش هر که را بخواهد برمی‌گزیند.» سوره آل عمران، آیه ۱۷۹.
  8. «او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند جز فرستاده‌ای را که بپسندد» سوره جن، آیه ۲۶ و ۲۷.
  9. سلطان الواعظین، پاسخ به شبهات در شب‌های پیشاور، ص۲۱۰؛ سبحانی، جعفر، آگاهی سوم یا علم غیب، ص۸۵ -۱۰۸؛ ایزدخواه، محمد ابراهیم، نیری، عصمت، بررسی تفسیری آیات انحصار و شمول علم غیب پیامبران، ش۳۰، ص۷۸؛ اسدی گرمارودی، محمد، علم برگزیدگان در نقل و عقل و عرفان، ص ۸۶.
  10. «و همه نام‌ها را به آدم آموخت سپس آنان را بر فرشتگان عرضه کرد و گفت: اگر راست می‌گویید نام‌های اینان را به من بگویید. گفتند: پاکاکه تویی! ما دانشی جز آنچه تو به ما آموخته‌ای، نداریم، بی‌گمان تویی که دانای فرزانه‌ای. فرمود: ای آدم! آنان را از نام‌های اینان آگاه ساز! و چون آنان را از نام‌های اینان آگاهانید فرمود: آیا به شما نگفته بودم که من نهان آسمان‌ها و زمین را می‌دانم و از آنچه آشکار می‌کنید و پوشیده می‌داشتید آگاهم؟» سوره بقره، آیه ۳۱ ـ ۳۳
  11. «و نوح گفت: پروردگارا! از کافران هیچ کس را روی زمین بر جای مگذار که اگر آنان را وا نهی بندگانت را گمراه می‌کنند و جز گنهکار بسیار ناسپاس پدید نمی‌آورند» سوره نوح، آیه ۲۶ ـ ۲۷
  12. «و به نوح وحی شد که از قوم تو جز کسانی که (تا کنون) ایمان آورده‌اند ایمان نخواهند آورد پس، از آنچه می‌کنند اندوهناک مشو!» سوره هود، آیه ۳۶.
  13. سوره یوسف، آیه۴ـ۶.
  14. «اگر مرا گول و خرف ندانید من بوی یوسف را می‌شنوم» سوره یوسف، آیه ۹۴.
  15. «پروردگارا! به من از فرمانروایی پاره‌ای داده‌ای و از خوابگزاری بخشی آموختی؛ ای آفریدگار آسمان‌ها و زمین! تو سرور من در این جهان و در جهان واپسینی، مرا گردن نهاده (به فرمان خویش) بمیران و به شایستگان بپیوند» سوره یوسف، آیه ۱۰۱.
  16. سوره یوسف، آیه ۳۶ـ ۴۴.
  17. سوره یوسف، آیه ۴۲ـ ۴۹.
  18. سوره هود، آیه ۶۴ـ ۶۵.
  19. «و سلیمان از داود میراث برد و گفت: ای مردم! به ما زبان مرغان آموخته‌اند» سوره نمل، آیه ۱۶.
  20. سوره نمل، آیه ۲۰-۲۲.
  21. ر.ک: سبحانی، جعفر، آگاهی سوم یا علم غیب، ص۸۵ -۱۰۸.
  22. «و شما را از آنچه می‌خورید یا در خانه می‌انبارید آگاه خواهم ساخت، این نشانه‌ای برای شماست اگر مؤمن باشید» سوره آل عمران، آیه ۴۹.
  23. «این از خبرهای نهانی است که به تو وحی می‌کنیم» سوره آل عمران، آیه ۴۴.
  24. «این از خبرهای غیب است که ما به تو وحی می‌کنیم» سوره هود، آیه ۴۹.
  25. ر.ک: اسدی گرمارودی، محمد، علم برگزیدگان در نقل و عقل و عرفان، ص ۸۶؛ سبحانی، جعفر، آگاهی سوم یا علم غیب، ص۸۵ -۱۰۸؛ سلطان الواعظین، پاسخ به شبهات در شبهای پیشاور، ص۲۱۰؛ عظیمی، محمد صادق، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۱۶۵.
  26. «و بدین گونه شما را امّتی میانه کرده‌ایم تا گواه بر مردم باشید و پیامبر بر شما گواه باشد؛ و قبله‌ای که بر سوی آن بودی بر نگرداندیم مگر بدین روی که معلوم داریم چه کسی از پیامبر پیروی می‌کند و چه کسی واپس می‌گراید ، و بی‌گمان آن جز بر آنان که خداوند رهنمونشان شد، گران بود و خداوند بر آن نیست که ایمانتان را تباه گرداند که خداوند با مردم، به راستی مهربانی است بخشاینده» سوره بقره، آیه ۱۴۳.
  27. بحارالانوار، ج۲۳، ص۳۳۴.
  28. کافی، ج۱، ص۱۹۱.
  29. بحارالانوار، ج۲۳، ص۳۵۱.
  30. ر.ک: عظیمی، محمد صادق، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۱۶۵.
  31. «و کافران می‌گویند: تو فرستاده (خداوند) نیستی؛ بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس» سوره رعد، آیه ۴۳.
  32. «آن که دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت گفت: من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت می‌آورم و چون (سلیمان) آن (اورنگ) را نزد خود پای برجا دید گفت: این از بخشش (های) پروردگار من است تا بیازمایدم که سپاس می‌گزارم یا ناسپاسی می‌کنم و هر که سپاس گزارد تنها به سود خویش گزارده است و هر که ناسپاسی کند بی‌گمان پروردگار من بی‌نیازی ارجمند است» سوره نمل، آیه ۴۰.
  33. ر.ک: هاشمی، سیدعلی، مکاتبۀ اختصاصی با دانشنامۀ مجازی امامت و ولایت، پژوهشگران مرکز مطالعات و پاسخ‌گویی به شبهات.
  34. «آنگاه فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را به کلمه‌ای از خویش نوید می‌دهد (که) نامش مسیح پسر مریم است، در این جهان و در جهان واپسین آبرومند و از نزدیک‌شدگان (به خداوند) است و در گهواره و در میانسالی (از پیامبری خود) با مردم سخن می‌گوید و از شایستگان است» سوره آل عمران، آیه ۴۵ـ ۴۶
  35. سوره هود، آیه ۶۹ـ ٧٣.
  36. ر.ک: سبحانی، جعفر، آگاهی سوم یا علم غیب، ص۸۵ -۱۰۸.
  37. «و به مادر موسی الهام کردیم که به او شیر بده و اگر بر (جان) او ترسیدی او را (در صندوقی بنه و) به دریا فکن و مهراس و اندوهگین مباش! ما او را به تو باز می‌گردانیم و او را از پیامبران خواهیم کرد» سوره قصص، آیه ۷.
  38. ر.ک: سبحانی، جعفر، آگاهی سوم یا علم غیب، ص۸۵ -۱۰۸.
بازگشت به صفحهٔ «آیات مشتمل بر بهره‌مندی معصوم از علم غیب کدام‌اند؟ (پرسش)».