غیب در لغت، یعنی پنهان شدن از دیدگان[۱]. این واژه برخلاف واژۀ "ظهور" است که بر آشکار بودن چیزی دلالت دارد[۲]. اما غایب یعنی کسی که حاضر و ظاهر نیست و در اصطلاح مهدویت به حاضر و ظاهر نبودن امام عصر اطلاق میشود[۳].
با توجه به ظواهر برخی از ادله (روایات) چنین استفاده میشود، جسم حضرت از دیدهها پنهان است و او مردم را میبیند ولی مردم او را نمیبینند؛ برخی از این روایات عبارتند از
امام رضا (علیه لسلام) فرمودند: «جسم امام عصر دیده نمیشود و به اسم خویش نامیده نمیشود»[۴].[۵]
داود بن قاسم میگوید از امام هادی(ع) شنیدم که فرمود: «جانشین پس از من حسن است. پس چگونه خواهید بود با جانشین پس از جانشین؟ عرض کردم: خدا مرا قربانت گرداند برای چه؟ فرمود: همانا شما شخص او را نمیبینید»[۸].[۹]
بنابراین از ظاهر این روایات چنین استفاده میشود که آن حضرت با وجود اینکه زنده است و در بین مردمزندگی میکند و مردم را میبینند اما خداوند پردهای بین آن حضرت و مردم قرار داده آن حضرتمردم را میبینند ولی مردم آن حضرت را نمیبینند[۱۱]. البته این نظریه سادهترین طرح و فرضیۀ عملی و قابل قبول در مورد پنهان شدن حضرت است. در واقع آن حضرت در پناهگاهی امن به سر میبرد و هیچگونه آسیبی به حضرت نمیرسد. اینگونه پنهان سازی فقط از طریق معجزه امکان پذیر است همانطور که طول عمر حضرت هم فقط از طریق اعجاز میسر میشود، این پنهان سازی برای این است که وجود حضرت از خطرات محفوظ بماند تا در روز موعود آن امام همام برای هدفی مقدسقیام کند؛ بنابراین هرگاه تحقق اهداف مهم الهی متوقف بر معجزهای باشد، آن معجزه اتفاق میافتد و از آنجا که ظهور حضرت مهدی(ع)، یک هدفمقدسالهی است بر خداوند است که به واسطۀ اعجازش آن حضرت را دیدگان مردمغایب کند تا جانحضرت از دشمنیستمگران مصون بماند[۱۲].
غیبت جسمانی حضرت به دلیل نامرئی بودن امام عصر: به این معنی که امام روی زمینزندگی میکند و به جاهای مختلف میرود و از احوالات و رفتارشیعیان مطلع میشود ولی هیچکس وجود حضرت را با چشمان ظاهری نمیبیند، مثل حضرت خضر که امام رضا (علیه لسلام) درباره ایشان فرمودند: «خضرآب حیات نوشیده، تا نفخ صور زنده است، او به نزد ما میآید و سلام میدهد، ما صدای او را میشنویم... و در هر سال در مراسم حج حاضر است... ولی ما او را نمیبینیم»[۱۳].[۱۴] البته این نوع از غیبت امام، به منزلۀ این نیست که امام جسمی نامرئی مثل فرشتگان، ارواح و جنّ دارد[۱۵]؛ چنانکه پیروانشیخیه معتقدند امام عصر در زمان غیبت در عالمیروحانی و مجرد به نام (هورقلیا) و در شهری به نام (جابلقا و جابرسا) که منقطع از عالم ماده و با بدن غیرعنصری است زندگی میکند به همین جهت، ایشان در این دوران از عوارض طبیعی، مثل پیری ناشی از طول عمر و... به دور است. روشن است بر اساس این مبنا غیبت امام عصر دارای ماهیتی کاملاً غیرطبیعی و به معنای خروج از زندگی عادی و استقرار در شرایط غیرمعمول و عالمی متفاوت با این عالم است. آنان این فرضیه را تنها راه نجات برای حل مسأله طول عمر امام زمان در دوران غیبت پنداشتهاند. در حالی که این نوع تلقی نسبت به پدیده غیبت با تفاسیر مبهم و اصطلاحات نامفهومی که در دیدگاه شیخیه دیده میشود، از دو جهت مخدوش و غیرقابل پذیرش است: یکی اینکه در متون دینی ما هیچ دلیلی بر اثبات ادعا (بدن هور قلیایی) و امثال آن وجود ندارد و نیز این مدعا، منافات با پیشواییامام دارد؛ زیرا این نگاه سنخیت لازم میان امام و مأموم را از بین میبرد چراکه امام در این فرض همانند یک فرشته است و بدیهی است که فرشتگان الهی، نمیتوانند الگو و پیشوای آدمیان باشند[۱۶].
غیبت جسمانی حضرت به دلیلتصرف در چشمان مردم: در این فرض دیده نشدن حضرت مهدی(ع) به خاطر دخل و تصرّف ایشان در چشمان مردم است. در این مورد نیز نیاز به اعجاز و قدرت الهی است تا ایشان در اجتماعات و تجمّعات مردم، دیده نشوند؛ چنانکه در قرآن به مواردی اشاره شده که با معجزه الهی، افرادی نمیتوانستند یک موجود قابل رؤیت را مشاهده کنند مانند آیۀ ﴿وَجَعَلْنَا مِن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَيْنَاهُمْ فَهُمْ لاَ يُبْصِرُونَ﴾[۱۷].[۱۸] در مورد ندیدن امام عصر توسط مردم هم همین جریان وجود دارد یعنی خداوند میان رسیدن صورت نوری صادر شده از جسم حضرت مهدی(ع) و آنچه که حوّاس پنجگانه دریافت میکند چیزی حایل میکند و نمیگذارد بیننده امام را رؤیت کند[۱۹].
به این معنا که حضرت به طور عادی میان مردمزندگی میکند و مردم کوچه و بازار با او ملاقات میکنند حتی حضرت با آنها همدم و همصحبت میشود ولی مردم هیچگونه شناختی نسبت به ایشان ندارند؛ چنانکه امام صادق (علیه لسلام) فرمودند: «سنتهایی از پیامبران وجود دارد که برای امام عصر هم اعمال شده است از جملۀ این سنتها مخفی بودن حضرت یوسف است یعنی همچنانکه خداوندحضرت یوسف را از دید مردمپنهان کرد به همین نحو امام عصر را از دید آنان مخفی کرد یعنی حق تعالی بین امام و مردم حجابی قرار داده بهطوریکه مردم او را میبینند اما او را نمیشناسند»[۲۰].[۲۱]
البته این عدم معرفت به امام توسط مردم امری طبیعی بود چراکه امام حسن عسکری(ع) فرزندش را پنهانی و مخفیانه از نگاه مردم پرورش میداد و فقط عدهای از اصحاب خاصحضرت از وجود فرزندش مطلع میشدند و این جریان پس از رحلتامام حسن عسکری(ع) نسبت به امام مهدی(ع) شدیدتر هم شد و آن حضرت فقط از طریق سفرای اربعه (نواب خاص چهارگانه) خویش با مردم در ارتباط بودند و تنها تعداد اندکی از افراد مورد اطمینان که به دنبال جانشینامام حسن عسکری(ع) بودند، همچون علی بن مهزیار اهوازی به حضور حضرت شرفیاب میشدند و آن حضرت در هر مرتبه به آنان تأکید میفرمود که قضیه را مخفی نگهدارند و احتیاط کنند. هر اندازه که سالیان دوران غیبت صغری سپری میشد، کسانی که معاصر امام حسن عسکری(ع) بودند و حضرت مهدی(ع) را مشاهده کرده بودند، منقرض میشدند و این امر موجب شد مردم به کلی از شکل و شمایل حضرت بیخبر شدند به طوری که اگر با آن حضرت روبهرو میشدند، امامشان را نمیشناختند[۲۲].
این نوع شناخت به وسیلۀ ادلۀ نقلی و عقلی تقویت شده است:
بنابراین به طور مجمل میتوان گفت منظور از عدم حضور امام در عصر غیبت این است، امام در میان مردم حاضر است اما مردم به دو دلیل ایشان را حاضر نمیبینند: اینکه به ارادۀ خداوند نمیتوانند امام را ببینند و اینکه میتوانند امام را ببینند ولی نسبت به شناختش عاجزند[۲۸].
پانویس
با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل میشوید:
↑ر.ک: سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۶۵ ـ ۷۰؛ بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج۱، ص ۹۶ ـ ۹۷؛ نویسندگان آفتاب مهر، ج۱، ص ۱۱۹.
↑مجلسی، بحار الانوار،(تهران، کتابفروشی اسلامی، چاپ سوم)، ج ۵۱، ص ۲۲۱ و ۲۲۲.
↑ر.ک: موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۱۷۹-۱۸۲؛ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۶۵ ـ ۷۰؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۱۷۸، ۱۷۹؛ بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج۱، ص ۹۶ ـ ۹۷.
↑ر.ک: صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص۴۷-۵۴؛ موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۱۷۹ـ۱۸۲؛ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۶۵ ـ ۷۰؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۱۷۸، ۱۷۹؛ بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج۱، ص ۹۶ ـ ۹۷.
↑ر.ک: صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص۴۷-۵۴. موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۱۷۹ ـ ۱۸۲؛ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۶۵ ـ ۷۰؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۱۷۸، ۱۷۹؛ بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج۱، ص ۹۶ ـ ۹۷.