بحث:منشأ عصمت در قرآن
عوامل بسترهای عصمت از نظر قرآن
بر اساس آموزههای وحیانی قرآن، عصمت ذاتی و تفضلی برای شماری از انسانهاست؛ زیرا آنان مأموریت و وظایفی را از سوی خدا به عهده دارند که لازمه آن مأموریت و رسالت داشتن عصمت است.
از نظر قرآن، مهمترین عامل و زمینهساز برای تحقق عصمت در فردی اموری چند از جمله موارد زیر است:
- رحمت رحیمی: رحمت رحیمی فراتر از رحمت رحمانی تنها به شماری از افراد از جمله مؤمنان تعلق میگیرد، در حالی که همه موجودات هستی از رحمت رحمانی برخوردار هستند. از نظر قرآن، رحمت خاص رحیمی موجب میشود تا شخصی دارای عصمت شود[۱].
- تفضل الهی: فضل به دو دسته ذاتی و پاداشی اکتسابی تقسیم میشود. برخی از فضلهای الهی برای مسئولیتها و مأموریتهای خاص به افراد داده میشود[۲]؛ چنان که تفضل مرد بر زن برای قوامیت و مدیریت خانه و انفاق است[۳]؛ همچنین خدا انسان را بر بسیاری از موجودات فضیلت بخشیده تا در جایگاه خلافت قرار گیرد[۴]؛ همچنین تفضل پیامبران بر دیگر افراد بشر برای مأموریت رسالت و پیامبری است[۵]. البته این تفضل حتی در میان پیامبران خدا نیز یک سطح و مرتبه نیست؛ زیرا مأموریتهای آنان با هم در برخی از امور و مسائل فرق دارد[۶]. از نظر قرآن، مأموریت خاص برای این دسته از نوع بشر به عنوان انبیاء یا رسولان موجب شده تا برای آنان عصمت خاص قرار داده شود تا به مأموریت خویش بپردازند[۷].
- اراده الهی: از نظر آموزههای وحیانی قرآن، اراده الهی به این تعلق گرفته تا عصمت برای گروهی از جمله امام معصوم(ع) قرار داده شود[۸]. البته باید توجه داشت که اراده الهی تابع مشیت الهی است که آن نیز تابع حکمت الهی است؛ حکمت الهی همان اهداف غایی است که برای هر مخلوقی قرار داده شده است. هدف غایی برای انسان عبودیت ارادی و اختیاری است که بدان متاله و خدایی شده در مقام مظهریت در ربوبیت به خلافت میپردازد[۹]. به هر حال، اراده مبتنی بر مشیت حکیمانه الهی است که عصمت را برای معصومان از امامان ثابت گردانیده است.
- ربوبیت الهی: از نظر قرآن، مقام ربوبیت خدا موجب میشود تا خدا برای تحقق اهداف حکیمانه، به پرورش بپردازد و در مقام ربوبیت اقداماتی در همه ابعاد انجام دهد که از جمله آن ایجاد عصمت برای برخی از بشر است[۱۰].[۱۱]
صفات معصوم از نظر قرآن
از نظر قرآن، معصوم دارای صفات و ویژگیهایی است که او را به این مقام میرساند. البته این صفات میتواند در هر دو گروه از دارندگان عصمت ذاتی و اکتسابی بروز و ظهور کند. بنابراین میتوان صفاتی برای معصوم بیان کرد که میتواند بیانگر بسترهای ایجادی عصمت اکتسابی نیز باشد. از نظر قرآن مهمترین ویژگیها و صفات معصومان و نیز زمینههای کسب عصمت اکتسابی عبارتاند از:
- هدایت خاص الخاص: همه بشر از هدایت عام فطری ـ تکوینی برخوردار هستند[۱۲]؛ اما بهرهمندی از هدایت خاص تنها برای کسانی است که از این هدایت عام بهرهمند و به کار گرفتهاند[۱۳]. از این هدایت خاص به عنوان هدایت تشریعی پاداشی نیز یاد میشود. البته یک هدایت خاص الخاص دیگری است که برای اهل عصمت است؛ زیرا این هدایت همراه با القاء وحی، الهامات برای انجام کار خیر و برهان قاطع است[۱۴].
- مصونیت از انحراف: کسی که از عصمت الهی بهرهمند میشود، از هر گونه انحراف و گناه مصون میماند؛ زیرا عصمت فراتر از رفع در مقام دفع وارد میشود و اجازه نمیدهد تا فکر یا عملی خطایی و گناهی در ساحت فکر و عمل معصوم وارد شود[۱۵] و این گونه معصوم در شرایط ثبات قرار میگیرد که هیچ چیزی او را از آن منحرف نمیسازد[۱۶]؛ زیرا ﴿وَلَوْلَا أَنْ ثَبَّتْنَاكَ﴾[۱۷] معنایش این است که ما قلب تو را به واسطه نبوّت و عصمت و معجزات بر حق و هدایت تثبیت کردهایم[۱۸].
- مشاهده برهان: کسی که در مقام عصمت قرار میگیرد، دسترسی خاصی به حقایقی دارد که از آن به برهان پروردگار یاد میشود. این برهان امری شهودی و رؤیت حقایق است[۱۹]؛ چراکه برهانی که یوسف(ع) مشاهده کرد، نوعی از علم و یقین است که انسان را از معصیت باز میدارد[۲۰].
- آخرت اندیشی و دنیا گریزی: عصمت موجب میشود تا شخص به جای دنیاگرایی و دنیاخواهی در اندیشه آخرت بوده و بدان گرایش یابد[۲۱].
- اخلاص خدادادی: عصمت موجب آن است تا شخص در مقام «مخلَصین» قرار گیرد که فراتر از مخلِصین به است؛ زیرا خدا چنین شخصی را خالص و مخلص میسازد و خلوص در وی نهادینه و ملکه بلکه مقوم ذات میشود[۲۲].
- خشیت از خدا: معصوم دارای ترس و خوف عالمانه نسبت به عظمت الهی است. از این روست که همین خشیت او را در برابر هر خطایی مصون میسازد[۲۳] باید توجه داشت این خوفی که درباره معصوم مطرح است با خوف عادی ظنی فرق دارد؛ زیرا این خوف همان خشیت عالمانه است که برای عالم به علم شهودی ایجاد میشود.
- نیایش: معصوم با آنکه در مقام عصمت است، ولی برای حفظ خویش و تثبیت به نیایش و دعا میپردازد تا از هر گونه گناهی در امان بماند[۲۴]؛ زیرا با آنکه حضرت یوسف(ع) در شرایط بدتر، به دلیل رؤیت برهان و اخلاص خدادادی از گناه رست، بر این باور است که نیایش میتواند این امر را تثبیت کند و از گناه مصون نگه دارد. بنابراین، معصوم برای حفظ و صیانت خویش هرگز از نیایش دست بر نمیدارد.
- تذکر و یاد خدا: از نظر قرآن، معصوم(ع) در همه حال یاد خداست و اگر طواف شیاطین برای نفوذ به قلب ایشان مطرح باشد، یا بخواهد تاثیرات شیطانی داشته باشد، با ذکر الله و تذکر خود را از آن مصون میدارد[۲۵]؛ زیرا برهانی که یوسف(ع) مشاهده کرد، نوعی از علم و یقین است که انسان را از معصیت باز میدارد[۲۶].[۲۷]
پانویس
- ↑ سوره یوسف، آیه ۵۳؛ سوره نساء، آیه ۱۱۳.
- ↑ سوره اسراء، آیه ۲۱.
- ↑ سوره نساء، آیه ۳۴.
- ↑ سوره اسراء، آیه ۷۰؛ سوره بقره، آیات ۳۰ تا ۳۴.
- ↑ سوره انعام، آیه ۸۶؛ نمل، آیه ۱۵.
- ↑ سوره بقره، آیه ۲۵۳؛ سوره اسراء، آیه ۵۵.
- ↑ سوره نساء، آیه ۱۱۳.
- ↑ سوره احزاب، آیه ۳۳.
- ↑ سوره ذاریات، آیه ۵۶؛ سوره بقره، آیات ۳۰ و ۳۱ و ۱۳۸؛ سوره آل عمران، آیه ۷۹.
- ↑ سوره یوسف، آیات ۲۱ تا ۲۴.
- ↑ منصوری، خلیل، نسبت جبر و عصمت از نظر قرآن.
- ↑ سوره طه، آیه ۵۰؛ سوره اعلی، آیه ۳.
- ↑ سوره بقره، آیات ۲ و ۳.
- ↑ سوره انبیاء، آیه ۷۳؛ سوره یوسف، آیه ۲۴؛ سوره قصص، آیات ۷ تا ۱۰.
- ↑ سوره یوسف، آیه ۲۴.
- ↑ سوره اسراء، آیات ۷۳ و ۷۴.
- ↑ «و اگر ما تو را پابرجا نمیداشتیم» سوره اسراء، آیه ۷۴.
- ↑ مجمع البیان، ج ۵ ـ ۶، ص۶۶۵.
- ↑ سوره یوسف، ایه ۲۴.
- ↑ المیزان، ج ۱۱، ص۱۲۹.
- ↑ سوره ص، آیات ۴۵ تا ۴۸.
- ↑ سوره یوسف، آیه ۲۴.
- ↑ سوره انعام، آیه ۱۵؛ سوره یونس، آیه ۱۵؛ سوره زمر، آیه ۱۳.
- ↑ سوره یوسف، آیات ۳۳ و ۳۴.
- ↑ سوره بقره، آیه ۲۰۱.
- ↑ المیزان، ج ۱۱، ص۱۲۹.
- ↑ منصوری، خلیل، نسبت جبر و عصمت از نظر قرآن.