بحث:نواب اربعه در معارف مهدویت
نواب اربعه در موعودنامه
- سفیران چهارگانه امام زمان (ع) در غیبت صغری بودند. در تمام مدت غیبت صغری، این چهار نفر میان امام زمان (ع) و مردم واسطه بودند و آنان نامهها و عرایض شیعیان را به امام غایب میرساندند و به دستور حضرت، به آنان پاسخ میدادند. این پاسخها به صورت توقیع از ناحیه مقدسه صادر میگردید. مرحوم مجلسی همه این توقیعات را در "بحار الانوار" آورده است. آن چهار نفر عبارتند از:
- ابو عمرو عثمان بن سعید عمری
- ابو جعفر محمد بن عثمان عمری
- ابو القاسم حسین بن روح نوبختی
- ابو الحسن علی بن محمد سمری
- به نواب اربعه، نواب خاص هم اطلاق میشود. وظایف و فعالیتهای اساسی نواب اربعه را میتوان چنین برشمرد:
- مخفی داشتن نام و جایگاه امام
- اخذ و توزیع اموال متعلق به امام
- پاسخگویی به سؤالات فقهی و مشکلات عقیدتی مردم
- مبارزه با مدعیان دروغین نیابت[۱].
نواب اربعه در فرهنگنامه آخرالزمان
- نواب اربعه، چهار نفر از شیعیان بودند که در زمان غیبت صغری نیابت ویژه حضرت مهدی(ع) را به عهده داشتند و وکیل حضرت در میان مردم بودند. با توجه به غیبت حضرت و عدم دسترسی مردم به ایشان، نواب اربعه نقش واسطه میان حضرت مهدی(ع) و مردم را دارا بودند. مشکلات و پرسشهای مردم را توسط نامههایی از آن حضرت پرسیده و جواب آن را به مردم میرساندند، اموالی را که مختص امام(ع) بود به واسطه این نواب به حضرت میرسید. به جز این چهار نایب، اشخاص دیگری نیز بودند که مورد اعتماد امام(ع) بودند و در نقاط مختلف خمس و اموار حضرت و نامههای مردم را به نواب اربعه میرساندند، اما این چهار نایب به جهت وظیفه خاصی که داشتند از دیگر نایبان متمایز بوده و بدانها نایبان خاص میگفتند. این چهار نایب عبارت بودند از:
- ابو عمرو عثمان بن سعید عمری
- ابو جعفر محمد بن عثمان عمری
- ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی
- ابوالحسن علی بن محمد سمری.
- اولین نایب حضرت، ابو عمر عثمان بن سعید عمری، از زمان امام هادی و امام عسکری(ع) جزو وکلای اهل بیت به شمار میرفت و امام علی النقی و امام حسن عسکری(ع) در فرمایشات خود به عدالت و امانتداری آنان تصریح کردهاند و به یاران خود میفرمودند که ابو عمر مردی مورد اطمینان و امانتدار است، و هر چه بگوید از طرف من گفته است. او پس از شهادت امام عسکری(ع) همچنان وکالت امام معصوم را به عهده داشت و نایب حضرت مهدی(ع) در میان مردم بود. نیابت امام و وکالت از طرف آن حضرات باید به تصریح و نصب از سوی خود امام صورت میگرفت. او در میان شیعیان به القاب مختلفی شهرت داشت. از جمله "سمان" یا "زیّات" زیرا او در بغداد به شغل زیتون فروشی و داد و ستد روغن مشغول بود. او پنج سال در این مقام باقی بود و پس از آن از دنیا رفت و در بغداد به خاک سپرده شد. پس از وفات جناب عثمان بن سعید، حضرت مهدی(ع) نامهای به پسر وی نوشت. حضرت مهدی(ع) از وفات عثمان بن سعید بسیار محزون شده بود. در آن نامه حضرت مهدی(ع) ضمن تجلیل از مقام عثمان بن سعید و محمد بن عثمان وی را جانشین پدر معرفی نمودند. محمد بن عثمان حدود چهل سال در منصب نیابت حضرت مهدی(ع) قرار داشت و شیعیان همه او را به عدالت و نیابت قبول داشتند و کرامات و معجزاتی از او نیز صادر میشد. وی در سال ۳۰۵ هجری قمری در بغداد از دنیا رفت و در بغداد نیز مدفون شد. زمانی که وفات جناب محمد بن عثمان نزدیک شده بود، نامهای از سوی حضرت مهدی(ع) صادر شد و در آن به محمد بن عثمان دستور داده شده بود که ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی را جانشین خود قرار دهد. حسین بن روح یکی از کارگزاران محمد بن عثمان بود با دیگر وکلا در سایر نقاط ارتباط داشت. محمد بن عثمان هنگام وفات بسیاری از بزرگان شیعه را پیشطلبید و به جانشینی حسین بن روح تصریح نمود. حسین بن روح بیست و یک سال نیابت حضرت مهدی(ع) را به عهده داشت و سرانجام در سال سیصد و بیست و شش هجری قمری از دنیا رفت و در بغداد مدفون شد. پس از او جناب ابوالحسن علی بن محمد سمری قائم مقام نیابت خاصه حضرت مهدی(ع) شد. نیابت علی بن محمد سمری توسط حسین بن روح ابلاغ شد و سه سال امر نیابت حضرت مهدی(ع) را به عهده داشت. او از اصحاب امام عسکری(ع) بود و در سال سیصد و بیست و نه از دنیا رفت و در بغداد مدفون شد. آغاز غیبت کبری توسط این نایب به شیعیان ابلاغ شد. او نامهای را که از حضرت مهدی(ع) دریافت کرده بود برای گروهی از شیعیان قرائت کرد. در آن نامه از وفات قریب الوقوعش خبر داده شده بود و به او دستور داده شده بود که پس از خود کسی را به نیابت خاص حضرت منصوب نکند، زیرا غیبت تامّه[۲] به وقوع پیوسته است[۳].
پانویس
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۷۴۱.
- ↑ غیب تامّه همان غیبت کبری است و از این رو به تامه تعبیر میشود که در آن هیچ وسیلهای ارتباط مشخص و معین برای ارتباط با حضرت وجود ندارد، بخلاف غیبت صغری که نایبانی وظیفه این ارتباط را به عهده داشتند. حق الیقین، علامه مجلسی: ص ۳۱۰ و سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۷۲۴، احتجاج طبرسی باب توقیعات.
- ↑ حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان، ص ۶۳۸.