بحث:کیسانیه در معارف مهدویت
کیسانیه در درسنامه مهدویت
یکی از فرقهها- و شاید اولین فرقهای که در مهدویت دچار انحراف شد- "کیسانیه" است. درباره علت نامگذاری این فرقه به کیسانیه، اختلافنظر هست؛ برخی نوشتهاند: اینان پیروان کیسان آزاد شده امیر مؤمنان (ع) بودند. کیسان شاگرد محمد بن حنفیه بود؛ ولی از امام حسن و امام حسین (ع) نیز علوم مختلف- از جمله علم تأویل و باطن و علم آفاق و انفس- آموخت. سپس به امامت محمد قائل شد و برای او مراتب و درجاتی دانست که خارج از حد وی بود[۱]. برخی نوشتهاند: کیسانیه پیروان مختار بن ابی عبیده ثقفی بودند؛ زیرا او ملقب به کیسان بود، از اینرو کیسانیه خوانده شدند. شماری هم نوشتهاند: فرمانده پلیس (شرطه) مختار، کیسان نام داشت و کنیهاش ابو عمران بود. او در اعمال خود بسیار افراط میکرد و محمد را وصی حضرت علی (ع) میدانست و مختار را نایب او معرفی میکرد![۲] در هر حال این گروه قائل به امامت محمد بن حنفیه بودند. مختار، نخست برای پیشرفت کار خود دعوت به علی بن الحسین (ع) و سپس دعوت به محمد حنفیه میکرد. البته کار او مبتنی بر اعتقاد وی به اهل بیت (ع) نبود؛ بلکه میخواست از آن بهرهبرداری سیاسی کند و چون کارش بالا گرفت، خود دعوی دریافت وحی از خداوند کرد و عباراتی مسجع و با قافیه، به تقلید از قرآن به زبان راند. محمد حنفیه از وی بیزاری جست و وقتی مختار وی را به کوفه دعوت کرد، او نپذیرفت. کیسانیه پنداشتهاند: محمد حنفیه پس از کشته شدن برادرش حسین بن علی (ع)، مختار را بر عراقین فرمانروایی داد و از او خواست از قاتلان آن حضرت، خونخواهی کند. کیسانیه شش سال بعد از شهادت امام حسین (ع)، قیام کرده، قائل به امامت محمد حنفیه شدند. آنان معتقد بودند: وی اسرار دین و علم تأویل و علوم باطنی را از دو برادرش حسن و حسین (ع) فراگرفته است. برخی از کیسانیه ارکان شریعت (مانند نماز و روزه) را تأویل کرده و قائل به تناسخ و حلول بودند[۳].
عقاید مشترک کیسانیه: تمام فرق کیسانیه، دارای بعضی عقاید مشترک هستند؛ از جمله:
- اعتقاد به امامت محمد بن حنفیه فرزند علی بن ابی طالب (ع)؛
- عقیده به مسأله بدا؛
- اعتقاد به تناسخ و حلول؛
- اعتقاد به رجعت (با بیان خاص به خود)؛
- اعتقاد به نوعی غلو در حق ائمه و پیشوایان خویش.
غیر از اینها هریک از این فرقهها، دارای اعتقادی خاص نیز هستند که در کتابهای مربوط، ذیل هر فرقه به آن اشاره شده است. کیسانیه پس از درگذشت محمد بن حنفیه، به دو شعبه تقسیم شدند: دستهای مرگ محمد را انکار کرده، گفتند: وی نمرده و نمیمیرد و زنده است؛ اما غایب شده و در "کوه رضوی" پنهان است تا روزی که به او امر شود و ظهور کند. این دسته وی را همان امام منتظر میدانند؛ ازاینرو هیچکس را پس از وی امام نمیدانند!
گروه دیگر مرگ محمد را باور کرده، پس از وی ابو هاشم عبد الله بن محمد را به امامت برگزیدند و به حلول روح محمد در ابو هاشم اعتقاد یافتند. شماری از کیسانیه نیز پس از مرگ محمد بن حنفیه، به امامت راستین اعتقاد یافته، مستبصر شدند[۴]. از جمله اینان میتوان سید اسماعیل حمیری را نام برد که نخست کیسانی مذهب بود، تا آنکه به دیدار امام صادق (ع) نایل آمد و نشانههای امامت و وصایت را در او دید و از ایشان از امر غیبت پرسش کرد. امام صادق (ع) فرمود: آن حق است و لکن غیبت در دوازدهمین امام واقع میشود. آن گاه سید را از مرگ محمد بن حنفیه آگاه فرمود و اینکه پدرش امام باقر (ع) شاهد به خاک سپردن او بوده است. حق بر سید روشن شد و از آن عقیده برگشت و استغفار کرد. پس به حق گرایید و به مذهب امامی درآمد[۵]. در مجموع درباره فرقه کیسانیه گفته شده است:
- محمد بن حنفیه اصلا ادعای مهدویت نداشته است.
- مختار ثقفی هم مدعی مهدویت محمد بن حنفیه نبود. این اتهامی است که عباسیان و برخی از دشمنان، با انگیزههای مختلف، به آن دامن زدهاند.
- این فرقه منقرض شده است و کسی در عصر حاضر، اعتقاد به امامت محمد بن حنفیه ندارد[۶]. "کیسانیه" بعد از محمد حنفیه دوازده فرقه شدند که نام ایشان، در کتابهای ملل و نحل ذکر شده است[۷].
کیسانیه در موعودنامه
نام فرقهای است که در نیمه دوم قرن اول هجری در میان شیعیان پیدا شد و در حدود یک قرن ادامه یافت و سپس بهطور کلی منقرض گردید. این گروه به امامت جناب "محمد حنفیه" معتقد بودند و او را پس از امیر مؤمنان، امام حسن و امام حسین(ع)، چهارمین امام میپنداشتند. وی دقیقا بر قیام برادرانش واقف بود و هرگز به ناحق دعوی امامت نکرد. پس از ارتحال محمد حنفیه، فرقه کیسانیه به فرقههای مختلف منشعب شدند:
- سراجیه: اصحاب "حسان بن سراج" هستند که معتقدند، محمد حنفیه وفات کرده و در کوه رضوی مدفون است؛ ولی روزی رجعت کرده و جهان را پر از عدل و داد میکند.
- کرنبیه: اصحاب "ابن کرنب" هستند که معتقدند محمد حنفیه زنده است و در کوه رضوی اقامت دارد. او ظهور میکند و جهان را پر از عدل و داد خواهد کرد، آنچنانکه پر از جور و ستم شده است. البته در بیشتر منابع آنها را "کربیّه" یا "کریبیّه" یاد کردهاند.
- هاشمیه: اصحاب "ابو هاشم عبدالله" هستند که پس از محمد حنفیه به امامت پسرش "عبدالله" معتقد شدند. هاشمیه نیز پس از فوت ابوهاشم به گروهکهای مختلفی چون: مختاریه، حارثیه، روندیه، بیانیه و غیر آنها منشعب شدند[۸].
اکثریت قاطع "کیسانیه" معتقدند که "محمد حنفیه" نمرده است، بلکه در کوه رضوی مخفی شده، پس از یک دوران استتار سرانجام ظهور کرده، جهان را پر از عدل و داد میکند. آنها معتقدند که "محمد حنفیه" همان مهدی موعود است و از مکه معظمه ظهور خواهد کرد[۹]. آنها میگویند: هر روز بامدادان و شامگاهان، اشترانی به خدمت محمد حنفیه میآیند و ایشان از شیر و گوشت آنها استفاده میکند[۱۰]. در مورد نامگذاری این فرقه به "کیسانیّه" نظرهای مختلفی است:
- کیسان، لقب مختار (بنیانگذار این فرقه) بوده است.
- کیسان، نام رئیس شرطه (پلیس) مختار بود.
- کیسان، نام یکی از غلامان امیر مؤمنان(ع) بود که مختار را به خونخواهی امام حسین(ع) تشویق نمود.
در میان اقوال، قول دوم را معتبر دانستهاند[۱۱]. درباره کیسانیه و رد اعتقادات آنها، بزرگانی از قدمای علماء، چون: شیخ صدوق در "کمال الدین"، شیخ مفید در "العیون و المحاسن"، سید مرتضی علم الهدی در "الفصول المختاره"، شیخ طوسی در "الغیبة" و دهها تن از شخصیتهای برجسته جهان تشیع، در طول قرون به تفصیل سخن گفتهاند[۱۲].[۱۳]
پانویس
- ↑ شهرستانی، الملل و النحل، ج ۱، ص ۱۴۷.
- ↑ نوبختی، فرق الشیعة، ص ۲۳ و ۲۴.
- ↑ محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ص ۳۷۳.
- ↑ ر. ک: مقالات الاسلامیین، ص ۲۳.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، مقدمه.
- ↑ ر. ک: محمد بن حسن طوسی، کتاب الغیبة، فصل ۱، الدلیل علی فساد قول الکیسانیه.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۱، ص۱۰۲-۱۰۴.
- ↑ نجم الثاقب، باب چهارم:
- ↑ المقالات و الفرق، ص۲۶.
- ↑ فرق الشیعه، ص۲۹.
- ↑ با دعای ندبه در پگاه جمعه، علی اکبر مهدیپور، ص۹۳.
- ↑ با دعای ندبه در پگاه جمعه، علی اکبر مهدیپور، ص۱۰۸.
- ↑ مجتبی تونهای، موعودنامه، ص۵۹۸.