بنی تراغم بن معاویه
مقدمه
این طایفه - که از افراد آن با نسبت «التراغمی» نام برده میشود -[۱] در شمار اعراب کهلانی[۲] و از شاخههای بنی سکون بن اشرس بن کنده هستند که نسب از تراغم بن معاویة بن ثعلبة بن عقبة بن سکون بن اشرس بن کندة بن عفیر میبرند[۳]. نام اصلی تراغم را - که قرائت صحیح آن را برخی «تُراغِم»[۴] و بعضی دیگر «تَراغِم»[۵] دانستهاند - «مالک» گفتهاند[۶]. منابع، در توضیح علت شهرت یافتن او به این صفت بر این اعتقادند که تُراغِم از باب تفاعل از «المراقمه» به معنای انجام عملی که به ترک دوستان و همنشینان منتهی شود، است. به فرد مهاجر هم، چون قوم خود را ترک میکند «راغم قومه» گفته میشود. بر این اساس، این احتمال که مهاجرت مالک و فرزندانش به مکانی دیگر و ترک قوم خود، موجب خوانده شدن آنان بدین نام باشند، دور از ذهن نیست[۷] از معروفترین شعب و شاخههای بنی تراغم میتوان از بنی شقیص (حارث) بن سیار بن شجاع بن عوف بن تراغم یاد کرد[۸]. بنی شقیص - که ابن کلبی (م ۲۰۴) از او با نام و نسب سقیص (حارث) بن سوار بن شجاع بن عوف بن تراغم یاد کرده -[۹] به بنی عامر الاجدر از شاخههای بنیکلب پیوستند و نسب از آنها گرفتند[۱۰].
به نظر میرسد بنی تراغم نیز بمانند دیگر طوایف کنده، نخست در منطقه حضرموت یمن ساکن بودند[۱۱] اما پس از اسلام و در پی فتوحات اسلامی، جمعی از آنان به مناطق مفتوحه از جمله شام[۱۲] بهویژه حمص[۱۳] و دمشق[۱۴] و نیز بلاد جزیره[۱۵] کوچ کردند. برخی مصادر هم، از سکونت جمعی از ایشان در بلاد عجم خبر دادهاند[۱۶].
از رجال و معاریف بنام جاهلی این قوم -علاوه بر سقیص بن سوار[۱۷] یا به نقلی شقیص بن سیار بن شجاع بن عوف بن تراغم[۱۸] که در متن به نام او پرداخته شد، - میتوان از عدی بن حمار - به نقلی عدی بن یزید - بن حمار بن عباد بن سلمة بن عوف بن تراغم (مالک) بن معاویة بن ثعلبة بن عقبة بن سکون معروف به «الجون» از شعرای جاهلی[۱۹] و أوس معروف به «سلقم» بن عبداللّه بن مالک بن سلمة بن عوف بن تراغم از شخصیتهای همراه امریء القیس بن حجر در سفر به بلاد روم[۲۰] یاد کرد.
از بزرگترین شخصیتهای این طایفه در دوران اسلامی باید از سلمة بن نفیل سکونی تراغمی نام برد. وی از مشاهیر اصحاب ساکن شام[۲۱] و از محدثان[۲۲] این سامان است که روایاتی از رسول خداa در موضوع «مائده آسمانی»[۲۳] و «اسب»[۲۴] از وی نقل گردیده است. ابوبحریه عبدالله بن قیس کندی تراغمی حمصی نیز از دیگر مشاهیر بنی تراغم است[۲۵]. او را از راویان حدیث[۲۶] و از تابعین[۲۷] و به نقل «ذهبی» از کبار آنان[۲۸] گفتهاند. ابوبحریّه در روایتی خود را در شمار نخستین گروههای سپاه اسلام که به بلاد روم وارد شدند معرفی کرده است[۲۹]. ابومسلم سلمة بن عیار بن حصن تراغمی[۳۰] و ابوحذیفه حصن بن عبدالرحمن تراغمی[۳۱] هم در شمار معاریف برجسته بنی تراغم و از راویان و محدثان اخبار قرار گرفتهاند.[۳۲]
منابع
- حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت
پانویس
- ↑ سمعانی، الانساب، ج۳، ص۳۲-۳۳؛ ابن اثیر، اللباب فی تهذیب الأنساب، ج۱، ص۲۱۱.
- ↑ هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۱۳۶.
- ↑ هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۱۹۴. نیز ر.ک: سمعانی، الانساب، ج۳، ص۳۳؛ ابن اثیر، اسد الغابه فی معرفة الصحابه، ج۲، ص۴۸۳.
- ↑ ابن درید، الاشتقاق، ص۳۷۲.
- ↑ سمعانی، الانساب، ج۳، ص۳۲-۳۳؛ ابن اثیر، اللباب فی تهذیب الأنساب، ج۱، ص۲۱۱.
- ↑ هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۱۹۴؛ سمعانی، الانساب، ج۳، ص۳۳؛ ابن اثیر، اللباب فی تهذیب الأنساب، ج۱، ص۲۱۱.
- ↑ ر.ک: ابن درید، الاشتقاق، ص۳۷۲؛ عوتبی صحاری، الانساب، ج۱، ص۴۵۵-۴۵۶.
- ↑ بکری، معجم ما استعجم، ج۱، ص۵۶-۵۷؛ عمر رضا کحاله، معجم قبائل العرب، ج۲، ص۶۰۲.
- ↑ هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۱۹۵.
- ↑ هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۱۹۵؛ بکری، معجم ما استعجم، ج۱، ص۵۶-۵۷.
- ↑ ابن عبد البر، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۲، ص۶۴۲؛ زبیدی، تاج العروس، ج۱۶، ص۷۴.
- ↑ ر.ک: بخاری، التاریخ الکبیر، ج۴، ص۷۱؛ ابن حبان، مشاهیر علماء الامصار، ص۸۸؛ سمعانی، الانساب، ج۳، ص۳۳.
- ↑ ر.ک: ابن عبد البر، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۲، ص۶۴۲؛ ابن اثیر، اسد الغابه فی معرفة الصحابه، ج۲، ص۴۸۳؛ ذهبی، تاریخ الاسلام، ج۶، ص۵۱۱.
- ↑ ر.ک: ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۴، ص۳۶۰.
- ↑ ر.ک: هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۱۹۴.
- ↑ بامطرف، الجامع(جامع شمل أعلام المهاجرین المنتسبین إلی الیمن و قبائلهم)، ج۱، ص۲۵۰.
- ↑ هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۱۹۵.
- ↑ بکری، معجم ما استعجم، ج۱، ص۵۶-۵۷؛ عمر رضا کحاله، معجم قبائل العرب، ج۲، ص۶۰۲.
- ↑ آمدی، المؤتلف والمختلف فی اسماء الشعراء، ص۱۱۶؛ ابن ماکولا، اکمال الکمال، ج۲، ص۵۴۸.
- ↑ هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۱۹۴؛ ابن درید، الاشتقاق، ص۳۷۲؛ عوتبی صحاری، الانساب، ج۱، ص۴۵۵. بر اساس نقل ابن کلبی، او و قومش در شمار بنی تغلبیهای بلاد جزیره به شمار آمدهاند. (هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۱۹۴)
- ↑ بخاری، التاریخ الکبیر، ج۴، ص۷۱؛ ابن ابیحاتم، الجرح و التعدیل، ج۴، ص۱۷۳؛ ابن حبان، مشاهیر علماء الامصار، ص۸۸؛ ابن عبد البر، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۲، ص۶۴۲.
- ↑ طبرانی، المعجم الکبیر، ج۷، ص۵۱؛ ابن اثیر، اسد الغابه فی معرفة الصحابه، ج۲، ص۴۸۳.
- ↑ احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۴، ص۱۰۴؛ ابویعلی الموصلی، مسند ابویعلی، ج۱۲، ص۲۷۰-۲۷۱؛ حاکم نیشابوری، المستدرک، ج۴، ص۴۴۸.
- ↑ بخاری، التاریخ الکبیر، ج۴، ص۷۱؛ نسائی، سنن نسائی، ج۶، ص۲۱۴-۲۱۵؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ج۷، ص۵۲.
- ↑ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۳۲، ص۱۰۸؛ المزی، تهذیب الکمال، ج۳۳، ص۶۴؛ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۵۹۴.
- ↑ ذهبی، تاریخ الاسلام، ج۶، ص۵۱۱؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۷، ص۴۱.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۷، ص۲۰۸؛ العجلی، معرفة الثقات، ج۲، ص۳۸۶.
- ↑ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۵۹۴.
- ↑ ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۷، ص۴۱. نیز ر.ک: محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۴، ص۱۱۲ (ذیل حوادث سال ۲۰ هجری)؛ ابن حبان، الثقات، ج۲، ص۲۲۰.
- ↑ ابن حبان، الثقات، ج۸، ص۲۸۴.
- ↑ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۴، ص۳۶۰؛ المزی، تهذیب الکمال، ج۶، ص۵۱۰-۵۱۱.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت