ولید بن عبدالملک

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(تغییرمسیر از خلیفه مروانی ولید)

آشنایی اجمالی

ولید فرزند عبدالملک بن مروان بن حکم بن عاص بن امیة بن عبدشمس بن عبدمناف، ابوالعباس اموی است. مادرش ولّاده، دختر عباس بن جزء بن حارث بن زهیر عبسی است. در سال ۵۰ / ۶۷۰ متولد شد. او پسر بزرگ عبدالملک است[۱].

پدرش توجه ویژه‌ای به او داشت و او را به دلیل تلفظ نادرست عربی و رعایت نکردن قواعد نحوی، به فراگیری زبان عربی فصیح تشویق می‌کرد. عبدالملک گروهی از نحوی‌ها را پیرامون او جمع کرد. آنان یک سال و به قولی شش ماه با او بودند؛ اما او در پایان کار، جاهل‌تر از گذشته بود[۲]. ولید بسیار نیکوکار و پرهیزکار بود، قرآن را بسیار تلاوت می‌کرد.

هر سه روز یا هر هفته یک بار و در ماه مبارک رمضان هفده مرتبه ختم قرآن را ختم می‌کرد[۳]. بعد از مرگ عمویش عبدالعزیز، پدرش او را ولی‌عهد کرد و در روزی که پدرش درگذشت، در دِمَشق به عنوان خلیفه با او بیعت کردند. وی پیش از رفتن به منزل، به منبر رفت و در خطبه‌ای سیاست داخلی‌اش را بیان کرد که مبتنی بر نرمش با اهل حق و فضیلت و تندی با مشکوکان و اقامه شعائر الهی بود. همچنین سیاست خارجی‌اش را بر پایه عملیات فتوح و توسعه‌طلبی تبیین کرد. سپس مردم را به اطاعت و پیروی از جماعت فراخواند. پس از پایان خطبه، مردم با او بیعت کردند[۴].[۵].

اصلاح داخلی

دوران ولید به فتح، ثروت و ناز و نعمت مشهور است، به‌ویژه بعد از اینکه امنیت و نظام در داخل ایجاد شد، اداره و امور حکومت اصلاح گردید و اساس سالمی برای دستگاه حکومتی ایجاد شد. ولید میوه آن را چید و به اصلاح امور داخلی و توسعه‌طلبی در خارج پرداخت. ولید بدون شک آبادانی را دوست داشت. از این‌رو به اصلاح راه‌ها توجه کرد و در این زمینه بیش از دیگران کار کرد. از این‌رو به کارگزار خود در مدینه، عمر بن عبدالعزیز، برای هموار ساختن راه‌ها و کندن چاه‌ها نامه نوشت و به دیگر استانداران نیز چنین توصیه کرد. اما مهم‌ترین دست آورد داخلی او، توسعه حرم نبوی و مسجد جامع اموی است.

اما درباره حرم نبوی اینکه وی به کار گزارش در مدینه، عمر بن عبدالعزیز، دستور داد ساختمان مسجد نبوی را گسترش دهد. لازمه آن کار، نابود کردن خانه زنان رسول خدا (ص) و نیز خریدن خانه‌های کنار آن و افزودن آنها به مسجد بود که جمعآ دویست ذرع می‌شد. هر کس که مخالفت کرد، خانه‌اش را به قیمت عادلانه‌ای خریدند و بهایش را پرداختند. وی کارگران و بنّاهایی را از شام به مدینه گسیل کرد.

عمر تصمیم خلیفه را اجرا کرد. همه خانه‌های زنان رسول خدا (ص) را به جز خانه عایشه که قبرهای سه گانه در آن بود، به مسجد افزود. نظر مردم مدینه این بود که خانه عایشه داخل مسجد نشود؛ زیرا بیم آن بود که برخی مسلمانان در نماز، آن را قبله قرار دهند و به کعبه شبیه سازند. این اندیشه، عمر را هدایت کرد که جهت شمالی آن را مثلث نماید تا به زاویه ختم شود، به گونه‌ای که نتوان آن را قبله قرار داد و در نتیجه، شکل خانه عایشه پنج ضلعی شد و در داخل مسجد قرار گرفت[۶].

ولید مسجد اموی را در فاصله سال‌های ۸۸ - ۹۶ / ۷۰۷ - ۷۱۵ بنا کرد. برای نخستین بار ابوعبیدة بن جراح نقشه آن را کشیده بود. ولید در ساختن مسجد دقت فراوانی مبذول داشت، حتی گفته شده خراج هفت سال حکومتش را صرف ساختن آن کرد. او صنعتگران و هنرمندانی را از هند، ایران، قُسْطَنطَنیّه، مصر و مغرب آورد و برای ساختن آن دوازده هزار کارگر به خدمت گرفت. این مسجد، بنای با شکوه و بی‌نظیری در سرزمین مسلمانان بود و همچنان از پدیده‌های هنر عربی به حساب می‌آید[۷].

شیوه ساختن این بنا مهدی و مأمون، خلفای عباسی را حیرت زده کرد. هنگامی که مهدی، پیش از رفتن به بیت المَقْدِس به دِمَشق آمد، از این مسجد در شگفت شد و به کاتبش گفت: «بنی‌امیه در سه چیز بر ما پیشی گرفتند: این مسجد که در زمین مانندی ندارد، بزرگان موالی و عمر بن عبدالعزیز؛ سوگند به خدا! در میان ما کسی مانند او نیست»[۸].

هنگامی که خلیفه مأمون وارد دِمَشق شد، برادرش معتصم و قاضی وی یحیی بن اکثم با او بودند، وی مسجد جامع را دید و گفت: «چه بنای زیبا و شگفتی!» برادرش گفت: «این طلاهایی که در آن است، شگفت‌آور است». یحیی گفت: «این مرمرها و سرستون‌ها زیباست». مأمون گفت: «من از زیبایی ساختمان که همانندی ندارد تعجب کردم»[۹]. ولید شهر دِمَشق را آباد کرد و از طریق قنات‌هایی که از رودخانه بردی سرچشمه می‌گرفت، به همه خانه‌های بزرگ آب رساند.[۱۰].

منابع

پانویس

  1. ابن‌کثیر، البدایة والنهایه، ج۹، ص۱۶۱. مترجم: ولید جباری لجوج و ستمگری نابه‌کار و زشت‌رویی کم‌سواد بود؛ ر. ک: یعقوبی، تاریخ الیعقوبی و مسعودی، مروج الذهب....
  2. ابن‌کثیر، البدایة والنهایه، ج۹، ص۱۶۱.
  3. ابن‌کثیر، البدایة والنهایه، ج۹، ص۱۶۲.
  4. یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۰۴؛ برای مطالعه متن ر. ک: ابن‌کثیر، البدایة و النهایه، ج۹، ص۷۰.
  5. طقوش، محمد سهیل، دولت امویان ص ۱۴۵.
  6. ابن‌کثیر، البدایة والنهایه، ج۹، ص۷۵.
  7. ابن‌کثیر، البدایة والنهایه، ج۹، ص۱۴۸ - ۱۵۲. درباره نحوه ساختن این مسجد ر. ک: عمران، محمود سعید، محاضرات فی معالم التاریخ الاسلامی الوسیط، ص۲۲۷ - ۲۲۸.
  8. ابن‌کثیر، البدایة والنهایه، ج۹، ص۱۵۲.
  9. ابن‌کثیر، البدایة والنهایه، ج۹، ص۱۵۲.
  10. طقوش، محمد سهیل، دولت امویان ص ۱۴۶.