خویشان در معارف دعا و زیارات

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

در قرآن کریم آمده است: ﴿وَاعْبُدُوا اللَّهَ وَلَا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَبِذِي الْقُرْبَى...[۱]. همچنین می‌فرماید: ﴿...تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا[۲].

پیامبر (ص) می‌فرمایند: "با خویشاوندان خود ارتباط برقرار کنید هر چند با یک سلام باشد"[۳]. علی (ع) می‌فرمایند: "اگر یکی از شما خویشاوند خود را درویش بیند، مبادا یاری خویش از او دریغ دارد و از پای بنشیند..."[۴].

ارحام به معنی نزدیکان، خویشاوندان و جمع رحم و راحم است[۵]. صله رحم یعنی کمک نمودن و احسان و نیکی کردن به اقرباء و نزدیکان به مال و غیره از کلیه خیرات. و عادل، خویشان و نزدیکان خود را در هر کار نافعی با خود شریک می‌گرداند برای آنکه به آن‌ها منفعت رساند[۶].

در احادیث بسیار منقول است که نیکی با خویشاوندان کردن باعث قبولی اعمال است و مال را زیاد، بلاها را دفع، عمر را زیاد، حساب قیامت را آسان می‌کند[۷]. اگر کسی صله رحم می‌کند و به ارحام خود عملاً و قولاً خدمت می‌نماید ولی در مقابل، از آنان اذیت و آزار می‌بیند، پیشوای اسلام به چنین شخصی اجازه نمی‌دهد قطع رحم کند و خاطر نشان می‌نماید که این کار عذاب الهی را در پی دارد. با توجه به اینکه مردم از جهت نیروی کار، بنیه مالی، تعداد عائله، سلامتی و بیماری، و دیگر جهات با یکدیگر متفاوت‌اند، قهراً صله رحم نیز متفاوت خواهد بود[۸].

از نظر اسلامی، ما با بستگان خود روابطی اجتناب‌ناپذیر داریم حتی در مواردی بدون خواست و اراده ما بستگان و خویشاوندان از ما ارث می‌برند و یا ارث آن‌ها قهراً به ما منتقل می‌شود. در فرهنگ قرآنی ما در رابطه با ارحام مسئولیت داریم و در قیامت درباره آن‌ها مورد بازخواست قرار خواهیم گرفت[۹].

صله رحم در اسلام دارای درجات و مراتبی است، بدین معنی که برخی بر برخی دیگر ارجحیت‌هایی در این رابطه دارند، مثلاً والدین و فرزندان در رابطه با دیگر خویشاوندان و ارحام حق تقدم دارند..... صله رحم موجب آبادانی شهرها، افزایش عمر و موجب آسان شدن حساب قیامت خواهد بود[۱۰].

نکته حایز اهمیت این است که محیط خانواده اولین محیط اجتماعی است که فرزند تجربه می‌کند، او از اعضای خانواده به ویژه والدین بیشترین تأثیر را می‌پذیرد و این رابطه بیشتر براساس احساس و عاطفه است. سپس ارتباط بین فرزند و سایر فرزندان خانواده که یک رابطه حساس است مطرح می‌شود و عاطفه‌ای که میان والدین و فرزندان وجود دارد در رابطه خواهرای و برادری رقیق‌تر می‌شود. از طرف دیگر خواهران و برادران با یکدیگر به اندازه‌ای که پدر و مادر با فرزندان مدارا می‌کنند، مدارا نمی‌نمایند و به همین دلیل است که اصطکاک و برخورد سلیقه و اراده، میان آنان بیشتر است.

به نظر می‌رسد که اولین پایه‌های اخلاق اجتماعی هر فرد، در روابط اعضای خانواده خویش پایه‌گذاری می‌شود و فرزند خانواده در روابط متقابل خود به تدریج آماده ظاهر شدن در جامعه می‌شود و با آن‌ها روابطی را برقرار می‌کند که عواطف شدیدی همچون رابطه والدین و فرزندان در آن نیست گویی که رابطه اعضای خانواده حلقه میانه‌ای است برای اتصال با اجتماع خارج. شاید بتوان گفت که پله بعدی قبل از ورود به اجتماع به معنای خاص آن، روابط خویشاوندی باشد که در این رابطه احساسات بسیار رقیق است.

می‌توان چنین نتیجه گرفت که چنانچه فرد روابط صحیح با اعضای خانواده و سپس با ارحام خویش ذاشته باشد با آمادگی کامل می‌تواند وارد اجتماعی با اخلاق صحیح شود. غیر این صورت فرد دچار مشکلاتی از لحاظ اخلاق اجتماعی خواهد شد.

فرد در مقابل خویشاوندان خود وظایفی دارد که از جمله مهم‌ترین آن محبت و دوستی با آنان است.

فرد باید با خویشان خوش‌رفتاری نماید و حد حسن خلق در ارتباطات خانوادگی حفظ گردد. براساس آموزه‌های دینی هیچ کس اجازه ندارد نسبت به مشکلات اقوام بی‌تفاوت باشد. یکی از این حقوق، کمک مالی کردن به آن‌ها به هنگام نیاز است[۱۱].

خویشاوندان در صحیفه سجادیه

دوستی و مودت در بین خویشاوندان

امام سجاد (ع) در دعای بیستم و در عبارت هفتم آن می‌فرمایند: "بارخدایا بر محمد و آل محمد درود فرست؛ و درباره من تغییر ده دشمنی سخت دشمنان را به دوستی؛ و رشک بردن سرکشان از حق را به محبت؛ و بدگمانی نیکان را به اطمینان و دشمنی آشنایان را به دوستی؛ و بدرفتاری خویشان را به خوش‌رفتاری؛ و خوار گردانیدن نزدیکان را به یاری کردن و دوستی مداراکنندگان (دوستان ظاهری) را به دوستی واقعی و اهانت آمیزش کنندگان را به آمیزش نیک؛ و تلخی ترس از ستمکاران را به شیرینی ایمن بودن (از ایشان)"[۱۲].

همچنین امام سجاد (ع) در دعای بیستم و در عبارت نهم آن می‌فرمایند: "بارخدایا بر محمد و آل او درود فرست؛ و مرا توفیق ده تا با کسی که با من غش (ناراستی) نموده از روی اخلاص (درستی) رفتار کنم؛ و کسی را که از من دوری کرده به نیکویی پاداش دهم؛ و کسی که مرا نومید گردانیده به بخشش عوض دهم؛ و کسی را که از من بریده به پیوستن مکافات نمایم؛ و از آن‌که از من غیبت نموده (پشت سر بدگویی کرده) به نیکی یاد کنم؛ و نیکی را سپاس گزارده از بدی چشم بپوشم"[۱۳].

امام سجاد (ع) این توصیه‌ها را تنها درباره خویشاوندان نمی‌کند، ولی یکی از مصادیق برجسته آن، خویشاوندان است[۱۴]

خوش‌رفتاری با یکدیگر

امام سجاد (ع) در دعای بیستم و در عبارت هفتم آن می‌فرمایند: "بارخدایا بر محمد و آل محمد درود فرست؛ و درباره من تغییر ده دشمنی سخت دشمنان را به دوستی؛ و رشک بردن سرکشان از حق را به محبت؛ و بدگمانی نیکان را به اطمینان و دشمنی آشنایان را به دوستی؛ و بدرفتاری خویشان را به خوش‌رفتاری؛ و خوار گردانیدن نزدیکان را به یاری کردن و دوستی مداراکنندگان (دوستان ظاهری) را به دوستی واقعی و اهانت آمیزش کنندگان را به آمیزش نیک؛ و تلخی ترس از ستمکاران را به شیرینی ایمن بودن (از ایشان)"[۱۵].[۱۶]

یاری کردن یکدیگر

امام سجاد (ع) در دعای بیستم و در عبارت هفتم آن می‌فرمایند: "بارخدایا بر محمد و آل محمد درود فرست؛ و درباره من تغییر ده دشمنی سخت دشمنان را به دوستی؛ و رشک بردن سرکشان از حق را به محبت؛ و بدگمانی نیکان را به اطمینان و دشمنی آشنایان را به دوستی؛ و بدرفتاری خویشان را به خوش‌رفتاری؛ و خوار گردانیدن نزدیکان را به یاری کردن و دوستی مداراکنندگان (دوستان ظاهری) را به دوستی واقعی و اهانت آمیزش کنندگان را به آمیزش نیک؛ و تلخی ترس از ستمکاران را به شیرینی ایمن بودن (از ایشان)"[۱۷].[۱۸]

نیکی به خویشان

امام سجاد (ع) در دعای چهل و چهارم و در عبارت دهم آن می‌فرمایند: "و ما را در آن ماه توفیق ده که با نیکی فراوان و بخشش، به خویشان خود نیکی کنیم؛ و با احسان و عطا از همسایگانمان جویا شویم؛ و دارایی‌هایمان را از مظالم و آنچه از راه ظلم و ستم به دست آمده خالص و آراسته نماییم و آن‌ها را با بیرون کردن زکوات‌ها پاک کنیم؛ و به کسی که از ما دوری گزیده بازگردیم (به او بپیوندیم)؛ و به کسی که به ما ظلم و ستم نموده از روی (آنچه مقتضی) انصاف و عدل (است) رفتار کنیم؛ و با کسی که به ما دشمنی کرده آشتی نماییم (نه آنکه ما هم در صدد دشمنی با او برآییم) جز کسی که در راه تو و برای تو با او دشمنی شده باشد، زیرا او دشمنی است که او را دوست نمی‌گیریم؛ و حزب و گروهی است که با او از روی دل دوستی نمی‌کنیم"[۱۹].[۲۰]

بخشش فراوان بدون منت

امام سجاد (ع) در دعای بیست و دوم و در عبارت سوم آن می‌فرمایند: "و به سوی من روی آور (مرا مشمول رحمت گردان)؛ و در همه کارهایم نظر داشته باش، زیرا اگر مرا به خود واگذاری از (انجام) آن کارها ناتوان گردم؛ و آنچه مصلحت من در آن است انجام ندهم؛ و اگر مرا به خلق خویش واگذاری با روی گرفته و درهم به من نگرند؛ و اگر مرا به ناچار به خویشانم واگذاری نومیدم گردانند؛ و اگر ببخشند کم و ناگوار بخشند؛ و بر من منت فراوان نهند؛ و نکوهش بسیار نمایند"[۲۱][۲۲].

امام سجاد (ع) در این عبارت از این وضعیت شکوه کرده است پس آنچه مورد قبول و نظر ایشان است عکس این وضعیت می‌باشد. براساس گفته مولا علی (ع) قطع رحم موجب بی‌ایمانی خواهد شد... صله رحم مستحب است در صورتی که به مرز قطع رحم نرسد، و ملاک قطع رحم آن است که خویشاوندان از این قطع ارتباط ناراحت شوند[۲۳].

قطع رحم یعنی اذیت و آزار رساندن به اقربا و فامیلان، یا کمک نکردن به آنان در جایی که نیازمند به کمک است؛ که این کار از گناهان کبیره و از موانع کمال و باعث مفسده در دین دنیا بوده و سبب عذاب اخروی است[۲۴].

قطع رحم نوعی فساد در روی زمین و نوعی روی گردانی از حکم خدا و یا مذهب به شمار می‌آید. قطع رحم موجب خواهد شد اموال و ثروت‌ها به دست اشرار بیفتد[۲۵].

نکته آخر اینکه نبایستی صله ارحام و ارتباط با خویشاوندان روحیه قبیله‌گرایی و قوم‌گرایی را زنده نماید. قبیله‌گرایی و قوم‌گرایی حتی قبل از امام سجاد (ع) ارزش‌های دینی را تحت‌الشعاع قرار می‌داد. اما به تدریج بعد از رحلت پیامبر (ص) و به ویژه در دوره حکومت امویان ارزش‌های قبیله‌ای قبل از اسلام در جامعه حاکمیت کامل پیدا کرده بود. امام سجاد در لابلای دعاهای خود می‌کوشیدند تا آن را به عنوان ضد ارزش محکوم کند[۲۶].[۲۷]

امام سجاد (ع) در دعای دوم و در عبارت هفتم آن می‌فرمایند: "و در (راه) رضا و خشنودیت (خواسته‌ات) با قبیله‌اش کارزار کرد"[۲۸]. همچنین در دعای دوم و در عبارت سیزدهم آن می‌فرمایند: "و در رساندن پیام تو خود را خسته کرد"[۲۹]. همچنین در دعای چهارم و در عبارت سوم آن می‌فرمایند: "بارخدایا و به خصوص اصحاب و یاران محمد (ص) آنان که همراه بودن (با آن حضرت) را نیکو به پایان بردند؛ و آنان که برای یاری او در جنگ شجاعت و دلاوری برجسته‌ای آشکار ساختند؛ و او را یاری کردند؛ و به ایمان آوردن به او شتافتند؛ و به (پذیرفتن) دعوتش (از دیگران) پیشی گرفتند؛ و دعوت او را آن هنگام که برهان رسالت‌های (پیغام‌ها) خود را به گوششان رساند. و در راه آشکار ساختن دعوت او (به راه حق) از زنان و فرزندان دوری نمودند؛ و در استوار کردن پیغمبری او با پدران و فرزندان (خودشان) جنگیدند؛ و به واسطه وجود (بابرکت) آن حضرت پیروز گردیدند"[۳۰].[۳۱]

خویشان در دانشنامه صحیفه سجادیه

خویشاوندی پیوندی است بین گروهی از آدم‌ها که یا ناشی از والدین مشترک است (نسبی) و یا از ازدواج و رضاع[۳۲] (سببی) ایجاد می‌شود. خویشاوندی آثار مهم و قابل توجهی به بار می‌آورد و نقش ویژه‌ای در نظام اجتماعی ایفا می‌کند.

در آیات متعدد قرآن[۳۳]، احسان به ذوی‌القربی یا خویشاوندان توصیه شده است. از جمله می‌فرماید: ﴿وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ[۳۴].

در فرهنگ دین از پیوند با نزدیکان و خویشان تحت عنوان "صله رحم" یاد می‌شود. در مورد اهمیت و آثار صله رحم احادیث فراوانی داریم؛ از جمله امام علی (ع) می‌فرماید: صله رحم نعمت‌ها را فراوان می‌کند و سختی‌ها را از بین می‌برد[۳۵].

امام سجاد (ع) نیز جایگاه ویژه‌ای را به خویشان اختصاص داده و مسئولیت‌های مهمی را برای انسان مؤمن در مورد آنان برشمرده است. در روایتی از ایشان آمده است: ای فرزندم! از هم‌نشینی با کسانی که از خویشان خود بریده‌اند، بپرهیز؛ زیرا خداوند در سه جای قرآن[۳۶]، آنان را لعن کرده است[۳۷].

همچنین: «بارخدایا! بر محمد و خاندانش درود فرست، و... خاندان، خویشاوندان، نزدیکان، همسایگان و... ما را از گزند شیطان در سنگری پایدار، پناهگاهی محکم و جایگاهی استوار جای ده»[۳۸]. آن حضرت یکی از امور مهم ماه پرفضیلت رمضان را دیدار با خویشاوندان و نیکی به آنان خوانده است: «وَ وَفِّقْنَا فِيهِ لِأَنْ نَصِلَ أَرْحَامَنَا بِالْبِرِّ وَ الصِّلَةِ»[۳۹]: خداوندا! در این ماه رمضان ما را موفق دار که به خویشاوندانمان نیکی کنیم و به دیدارشان بشتابیم.

در جای دیگر نیز از خداوند درخواست می‌کند که او را در دنیا و آخرت، میان خویشان، عزتمند نماید و در روز قیامت آبروی او را در برابر خویشان حفظ کند: «اللَّهُمَّ وَ إِذْ سَتَرْتَنِي بِعَفْوِكَ،... وَ مِنْ ذِي رَحِمٍ كُنْتُ أَحْتَشِمُ مِنْهُ‏ فِي‏ سَرِيرَاتِي‏»[۴۰]؛ «بارخدایا! همچنان که در این جهان فانی، پرده عفو بر گناهانم کشیدی... آن جهان باقی هم مرا... از رسوایی نزد همسایه‌ای که گناهان خود را از او پوشاندم و خویشاوندی که در اعمال نهانی خود از او شرم داشتم، در پناه خود بدار»[۴۱].

آسیب‌های روابط خویشاوندی

در مکتب اسلام، حفظ روابط خویشاوندی و صله ارحام از اهمیت فراوانی برخوردار است، اما اگر توجه به آنان عاقبت سوئی مثل حرمت‌شکنی یا تحقیر انسان و... داشته باشد باید آن را وانهاد. برای مثال، در عصر امام چهارم (ع) مدعیان خویشاوندی با اهل‌بیت (بنی‌عباس که خودشان را پسرعموهای ائمه می‌خواندند) به آنان جفا می‌کردند و حرمت تعالیم الهی را پاس نمی‌داشتند. لذا امام (ع) بر این حقیقت تأکید می‌کند که معیار روابط خویشاوندی رویکرد به دین است، و یادآور می‌شود که رسول خدا (ص) با خویشان معاند خود مبارزه کرد: رسول خدا (ص) در دعوت (مردم) به سوی خداوند، با خویشاوندانش (که از پذیرش حق سر باز زدند) دشمنی آشکار نمود[۴۲].

اموری چون بی‌اعتنایی نسبت به برآوردن نیاز خویشاوندان، کوتاهی و کم‌توجهی نسبت به آنان، منت گذاشتن و... موجب تخریب روابط سالم خویشاوندی است. امام سجاد (ع) به این بدرفتاری‌ها چنین توجه می‌دهد: «بارخدایا! من و همه کارهایم را زیر نظر بدار، که اگر مرا به پناه خویشانم واگذاری نومیدم کنند، بخشش آنان کم و ناگوار است، بر من منت فراوان نهند، و نکوهش بسیار نمایند»[۴۳]. آن حضرت در دعایی دیگر از خداوند می‌خواهد که گسستن پیوند خویشاوندی و بدرفتاری خویشان را به نیکی و خوش‌رفتاری مبدل سازد[۴۴].[۴۵].[۴۶]

منابع

پانویس

  1. «خداوند را بپرستید و چیزی را شریک او نکنید و به پدر و مادر و به خویشاوند و ... نکویی ورزید» سوره نساء، آیه ۳۶.
  2. «...و از (بریدن پیوند) خویشان پروا کنید، بی‌گمان خداوند چشم بر شما دارد» سوره نساء، آیه ۱.
  3. حسن بحرانی، تحف العقول، ترجمه آیت الله محمدباقر کمره‌ای، ص۵۶.
  4. امام علی (ع)، نهج البلاغه، ترجمه سید جعفر شهیدی، ص۲۴.
  5. منصور خاکسار، فرهنگ صحیفه سجادیه، ص۳۵.
  6. احمد بن محمد ابن مسکویه، تهذیب الاخلاق و تطهیرالاعراق، ترجمه حاجیه خانم امین، ص۴۸.
  7. ر.ک: محمد باقر مجلسی، حلیة المتقین، ص۱۹۹.
  8. محمد تقی فلسفی، شرح و تفسیر دعای مکارم الاخلاق، ص۳۵۹.
  9. علی قائمی، اخلاق و معاشرت در اسلام، ص۱۴۹.
  10. علی قائمی، اخلاق و معاشرت در اسلام، ص۱۵۱؛ عقوق والدین بدترین و شدیدترین انواع قطع رحم است. (مولی مهدی نراقی، جامع السعادات، ترجمه سید جلال الدین مجتبوی، ج۲، ص۳۵۰).
  11. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۱۵۸ ـ ۱۶۱.
  12. «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ أَبْدِلْنِي مِنْ بِغْضَةِ أَهْلِ الشَّنَآنِ الْمَحَبَّةَ، وَ مِنْ حَسَدِ أَهْلِ الْبَغْيِ الْمَوَدَّةَ، وَ مِنْ ظِنَّةِ أَهْلِ الصَّلَاحِ الثِّقَةَ، وَ مِنْ عَدَاوَةِ الْأَدْنَيْنَ الْوَلَايَةَ، وَ مِنْ عُقُوقِ ذَوِي الْأَرْحَامِ الْمَبَرَّةَ، وَ مِنْ خِذْلَانِ الْأَقْرَبِينَ النُّصْرَةَ، وَ مِنْ حُبِّ الْمُدَارِينَ تَصْحِيحَ الْمِقَةِ، وَ مِنْ رَدِّ الْمُلَابِسِينَ كَرَمَ الْعِشْرَةِ، وَ مِنْ مَرَارَةِ خَوْفِ الظَّالِمِينَ حَلَاوَةَ الْأَمَنَةِ»
  13. «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ سَدِّدْنِي لِأَنْ أُعَارِضَ مَنْ غَشَّنِي بِالنُّصْحِ، وَ أَجْزِيَ مَنْ هَجَرَنِي بِالْبِرِّ، وَ أُثِيبَ مَنْ حَرَمَنِي بِالْبَذْلِ، وَ أُكَافِيَ مَنْ قَطَعَنِي بِالصِّلَةِ، وَ أُخَالِفَ مَنِ اغْتَابَنِي إِلَى حُسْنِ الذِّكْرِ، وَ أَنْ أَشْكُرَ الْحَسَنَةَ، وَ أُغْضِيَ عَنِ السَّيِّئَةِ»
  14. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۱۶۱-۱۶۲.
  15. «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ أَبْدِلْنِي مِنْ بِغْضَةِ أَهْلِ الشَّنَآنِ الْمَحَبَّةَ، وَ مِنْ حَسَدِ أَهْلِ الْبَغْيِ الْمَوَدَّةَ، وَ مِنْ ظِنَّةِ أَهْلِ الصَّلَاحِ الثِّقَةَ، وَ مِنْ عَدَاوَةِ الْأَدْنَيْنَ الْوَلَايَةَ، وَ مِنْ عُقُوقِ ذَوِي الْأَرْحَامِ الْمَبَرَّةَ، وَ مِنْ خِذْلَانِ الْأَقْرَبِينَ النُّصْرَةَ، وَ مِنْ حُبِّ الْمُدَارِينَ تَصْحِيحَ الْمِقَةِ، وَ مِنْ رَدِّ الْمُلَابِسِينَ كَرَمَ الْعِشْرَةِ، وَ مِنْ مَرَارَةِ خَوْفِ الظَّالِمِينَ حَلَاوَةَ الْأَمَنَةِ»
  16. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۱۶۲-۱۶۳.
  17. «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ أَبْدِلْنِي مِنْ بِغْضَةِ أَهْلِ الشَّنَآنِ الْمَحَبَّةَ، وَ مِنْ حَسَدِ أَهْلِ الْبَغْيِ الْمَوَدَّةَ، وَ مِنْ ظِنَّةِ أَهْلِ الصَّلَاحِ الثِّقَةَ، وَ مِنْ عَدَاوَةِ الْأَدْنَيْنَ الْوَلَايَةَ، وَ مِنْ عُقُوقِ ذَوِي الْأَرْحَامِ الْمَبَرَّةَ، وَ مِنْ خِذْلَانِ الْأَقْرَبِينَ النُّصْرَةَ، وَ مِنْ حُبِّ الْمُدَارِينَ تَصْحِيحَ الْمِقَةِ، وَ مِنْ رَدِّ الْمُلَابِسِينَ كَرَمَ الْعِشْرَةِ، وَ مِنْ مَرَارَةِ خَوْفِ الظَّالِمِينَ حَلَاوَةَ الْأَمَنَةِ»
  18. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۱۶۳.
  19. «وَ وَفِّقْنَا فِيهِ لِأَنْ نَصِلَ أَرْحَامَنَا بِالْبِرِّ وَ الصِّلَةِ، وَ أَنْ نَتَعَاهَدَ جِيرَانَنَا بِالْإِفْضَالِ وَ الْعَطِيَّةِ، وَ أَنْ نُخَلِّصَ أَمْوَالَنَا مِنَ التَّبِعَاتِ، وَ أَنْ نُطَهِّرَهَا بِإِخْرَاجِ الزَّكَوَاتِ، وَ أَنْ نُرَاجِعَ مَنْ هَاجَرَنَا، وَ أَنْ نُنْصِفَ مَنْ ظَلَمَنَا، وَ أَنْ نُسَالِمَ مَنْ عَادَانَا حَاشَى مَنْ عُودِيَ فِيكَ وَ لَكَ، فَإِنَّهُ الْعَدُوُّ الَّذِي لَا نُوَالِيهِ، وَ الْحِزْبُ الَّذِي لَا نُصَافِيهِ»
  20. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۱۶۳-۱۶۴.
  21. «وَ انْظُرْ إِلَيَّ وَ انْظُرْ لِي فِي جَمِيعِ أُمُورِي، فَإِنَّكَ إِنْ وَكَلْتَنِي إِلَى نَفْسِي عَجَزْتُ عَنْهَا وَ لَمْ أُقِمْ مَا فِيهِ مَصْلَحَتُهَا، وَ إِنْ وَكَلْتَنِي إِلَى خَلْقِكَ تَجَهَّمُونِي، وَ إِنْ أَلْجَأْتَنِي إِلَى قَرَابَتِي حَرَمُونِي، وَ إِنْ أَعْطَوْا أَعْطَوْا قَلِيلًا نَكِداً، وَ مَنُّوا عَلَيَّ طَوِيلًا، وَ ذَمُّوا كَثِيراً»
  22. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۱۶۴.
  23. حمیدرضا حق شناس، اخلاق اجتماعی در صحیفه سجادیه، ص۵۱.
  24. حبیب الله طاهری، اخلاق اسلامی، ص۲۷۱.
  25. علی قائمی، اخلاق و معاشرت در اسلام، ص۱۵۲.
  26. ابراهیم برزگر، رابطه عرفان و سیاست در صحیفه سجادیه، فصلنامه اندیشه دینی، ۱۲ (پاییز ۸۳)، ص۳۳ – ۳۴.
  27. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۱۶۵.
  28. «وَ حَارَبَ فِي رِضَاكَ أُسْرَتَهُ»
  29. «و أَدْأَبَ نَفْسَهُ فِي تَبْلِيغِ رِسَالَتِكَ»
  30. «اللَّهُمَّ وَ أَصْحَابُ مُحَمَّدٍ خَاصَّةً الَّذِينَ أَحْسَنُوا الصَّحَابَةَ وَ الَّذِينَ أَبْلَوُا الْبَلَاءَ الْحَسَنَ فِي نَصْرِهِ، وَ كَانَفُوهُ، وَ أَسْرَعُوا إِلَى وِفَادَتِهِ، وَ سَابَقُوا إِلَى دَعْوَتِهِ، وَ اسْتَجَابُوا لَهُ حَيْثُ أَسْمَعَهُمْ حُجَّةَ رِسَالاتِهِ * وَ فَارَقُوا الْأَزْوَاجَ وَ الْأَوْلَادَ فِي إِظْهَارِ كَلِمَتِهِ، وَ قَاتَلُوا الْآبَاءَ وَ الْأَبْنَاءَ فِي تَثْبِيتِ نُبُوَّتِهِ، وَ انْتَصَرُوا بِهِ».
  31. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۱۶۶-۱۶۷.
  32. به پیوندهایی که از طریق شیر دادن زنی به کودک دیگران به وجود می‌آید، پیوند رضاعی گویند؛ در این صورت این کودک با زن محرم می‌شود و نیز خواهر یا برادر شیری فرزندان او خواهد شد.
  33. ﴿وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلَّا قَلِيلًا مِنْكُمْ وَأَنْتُمْ مُعْرِضُونَ «و (یاد کنید) آنگاه را که از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خداوند را نپرستید و با پدر و مادر و خویشاوند و یتیمان و بیچارگان نیکی کنید و با مردم سخن خوب بگویید و نماز را بر پا دارید و زکات بدهید؛ سپس جز اندکی از شما، پشت کردید در حالی که (از حق) رویگردان بودید» سوره بقره، آیه ۸۳؛ ﴿إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِي الْقُرْبَى وَيَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَالْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ «به راستی خداوند به دادگری و نیکی کردن و ادای (حقّ) خویشاوند، فرمان می‌دهد و از کارهای زشت و ناپسند و افزونجویی، باز می‌دارد؛ به شما اندرز می‌دهد باشد که شما پند گیرید» سوره نحل، آیه ۹۰؛ ﴿وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَلَا تُبَذِّرْ تَبْذِيرًا «و حقّ خویشاوند را به او برسان و نیز (حقّ) مستمند و در راه مانده را و هیچ‌گونه فراخ‌رفتاری مورز» سوره اسراء، آیه ۲۶؛ ﴿وَلا يَأْتَلِ أُوْلُوا الْفَضْلِ مِنكُمْ وَالسَّعَةِ أَن يُؤْتُوا أُولِي الْقُرْبَى وَالْمَسَاكِينَ وَالْمُهَاجِرِينَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلْيَعْفُوا وَلْيَصْفَحُوا أَلا تُحِبُّونَ أَن يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ «و سرمایه‌داران و توانگران از شما نباید سوگند یاد کنند که به خویشاوندان و مستمندان و مهاجران در راه خدا چیزی ندهند و باید در گذرند و چشم بپوشند، آیا دوست نمی‌دارید که خداوند شما را بیامرزد؟ و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره نور، آیه ۲۲؛ ﴿فَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ ذَلِكَ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ «بنابراین، حقّ خویشاوند و بینوا و در راه مانده را بپرداز که این برای آنان که خواستار خشنودی خداوندند بهتر است و آنانند که رستگارند» سوره روم، آیه ۳۸؛ ﴿مَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ كَيْ لَا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِيَاءِ مِنْكُمْ وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ «آنچه خداوند از (دارایی‌های) اهل این شهرها بر پیامبرش (به غنیمت) بازگرداند از آن خداوند و پیامبر و خویشاوند و یتیمان و مستمندان و در راه مانده است تا میان توانگران شما دست به دست نگردد و آنچه پیامبر به شما می‌دهد بگیرید و از آنچه شما را از آن باز می‌دارد دست بکشید و از خداوند پروا کنید که خداوند، سخت کیفر است» سوره حشر، آیه ۷.
  34. «و از خداوند- که با (سوگند بر نام) او، از هم درخواست می‌کنید- و از (بریدن پیوند) خویشان پروا کنید» سوره نساء، آیه ۱.
  35. غررالحکم، ج۴، ص۲۰۴.
  36. ﴿فَهَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ تَوَلَّيْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَتُقَطِّعُوا أَرْحَامَكُمْ * أُولَئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فَأَصَمَّهُمْ وَأَعْمَى أَبْصَارَهُمْ «آیا جز این امید دارید که چون (از کتاب خداوند) رو بگردانید، در زمین تباهی انگیزید و پیوندتان را با خویشاوندان بگسلید؟ * آنان کسانی هستند که خداوند آنان را لعنت کرده است و ناشنوایشان ساخته و چشم‌هاشان را نابینا کرده است» سوره محمد، آیه ۲۲-۲۳؛ ﴿وَالَّذِينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَيَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَيُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ أُولَئِكَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ «و لعنت و بدفرجامی آنان راست که پیمان خداوند را پس از بستن آن می‌شکنند و آنچه را خداوند فرمان به پیوند آن داده است می‌گسلند و در زمین تبهکاری می‌ورزند» سوره رعد، آیه ۲۵؛ ﴿الَّذِينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَيَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَيُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ أُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ «همان کسان که پیمان با خداوند را پس از بستن آن می‌شکنند و چیزی را که خداوند فرمان به پیوند آن داده است می‌گسلند و در زمین تباهی می‌ورزند، آنانند که زیانکارند» سوره بقره، آیه ۲۷.
  37. وسائل الشیعة، ج۱۲، ص۳۳.
  38. نیایش هفدهم.
  39. دعای ۴۴.
  40. دعای ۳۲.
  41. شایسته‌نژاد، علی اکبر و خواجوند، هادی، مقاله «خویشان»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۲۰۶-۲۰۸.
  42. نیایش دوم.
  43. نیایش بیست‌و‌دوم.
  44. نیایش بیستم.
  45. صحیفه سجادیه، امام زین‌العابدین (ع)، نشر الهادی، قم، ۱۴۱۸؛ قرآن حکیم، ترجمه ناصر مکارم شیرازی، دارالقرآن الکریم قم، ۱۳۷۴؛ غررالحکم، عبدالواحد تمیمی آمدی، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، ۱۳۶۶؛ وسائل الشیعة، محمد بن حسن حر عاملی، نشر آل‌البیت، قم، ۱۴۰۹.
  46. شایسته‌نژاد، علی اکبر و خواجوند، هادی، مقاله «خویشان»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۲۰۶-۲۰۸.