در دوره جاهلی چه ادیانی در جامعه حجاز وجود داشت؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
در دوره جاهلی چه ادیانی در جامعه حجاز وجود داشت؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ پیامبر خاتم
مدخل اصلیپیامبر خاتم

در دوره جاهلی چه ادیانی در جامعه حجاز وجود داشت؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث پیامبر خاتم است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی پیامبر خاتم مراجعه شود.

پاسخ به این پرسش

میرحسینی

خانم میرحسینی و آقای فلاح در کتاب «شیوه‌های مبارزه پیامبر با فرهنگ جاهلی» در این باره گفته‌اند:

«در جامعه حجاز در دوره جاهلی و در آستانه ظهور اسلام، ادیان متعددی وجود داشت که بر روی هم هویت دینی این جامعه را تشکیل می‌دادند.

خداپرستی و اعتقاد به «الله» در جامعه حجاز: صرف نظر از اولویت، تقدّم و قدمت خداپرستی در جامعه حجاز، این عقیده که ریشه در آیین ابراهیم (ع) داشت، در آستانه ظهور اسلام نیز در میان ساکنان حجاز رواج داشت و شالوده باور اعراب را نسبت به هستی و منشأ جهان و مسئله خلقت تشکیل می‌داد.

یکتاپرستی ابراهیمی در دین عرب حجاز، از طریق نخستین فرزندان اسماعیل در این منطقه پراکنده شد.

قرآن معتبرترین سند تاریخی ماست که آشکارا از عقیده ساکنان حجاز به خالقیت «الله» سخن می‌گوید: ﴿وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ[۱].

﴿وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ نَزَّلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ مِنْ بَعْدِ مَوْتِهَا لَيَقُولُنَّ اللَّهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ[۲]

گذشته از تصریح قرآن مبنی بر پرسش «الله» در میان اعراب به‌عنوان خالق آسمان و زمین، در نام‎های اشخاص نیز مکرراً به نام‎هایی نظیر: عبدالله، عبدالرحمن برمی‎خوریم که نشان می‌دهد عرب‌های عهد جاهلیت، «الله» را شناخته و مورد پرستش قرار می‌دادند. اعراب جاهلی زمانی که حتّی بت‌ها را پرستش می‌کردند آن‎ها را آفریننده نمی‌شمردند و در مقام خالقیت نمی‌شناختند[۳].

آیین حنیف: در آستانه ظهور اسلام در حجاز افرادی با عقاید خاص پدید آمدند که خود را پیرو آیین حنیف خوانده به «حنفاء» مشهور شدند، اما در این که در عصر جاهلی حنفا به چه گروهی اطلاق می‌شد، نظریات گوناگون در دست است:

  1. میل با گرایش به حق[۴]؛
  2. مایل به دین مستقیم، میل و گرایش هر کس که بر آیین ابراهیم (ع) باشد[۵]؛
  3. در دوره جاهلیت، بت‎پرستان خود را حنیف می‌نامیدند که می‌گفتند: ما حنیف و بر دین ابراهیم هستیم[۶]؛
  4. در عصر جاهلی هر کس که ختنه می‌کرد و حج می‎گزارد حنیف نامیده می‌شد[۷]؛
  5. روی برتافتن از گمراهی و روی آوردن به استقامت[۸].

جواد علی می‌نویسد: در زبان سریانی حنیف مترادف صابی است. صابی به معنای کسی است که از دین قوم خود روی برگردانیده باشد[۹]. با عنایت به این معانی لغوی و اطلاعات تاریخی موجود که حاکی از عدول عده‌ای از بت‌پرستان از بت‌پرستی و تمایل ایشان به آیین ابراهیم است می‌توان گفت که حنفا، افرادی از بت‌پرستان دوره جاهلیت بودند که بت‌پرستی را ترک گفتند و با عمل به آنچه از سنن ابراهیمی در فرهنگ دینی جامعه مانده بود، خود را پیرو حضرت ابراهیم (ع) شمردند. مشهورترین حنفا، شخصی به نام: زیدبن عمروبن نفیل بود[۱۰].

یهودیت: یهودیان از دیرباز به دلایل مختلف، از جمله: حمله بخت النصر و هجوم رومیان به فلسطین بر آن منطقه استقرار یافتند.

یهودیان حجاز، در اطراف آب‌ها و چشمه‌سارهای وادی القری، تیماء و خیبر تا یثرب پراکنده بودند. مشهورترین قبایل یهودی حجاز عبارت بودند از: بنی عکرمه، بنی ثعلبه، بنی زعورا، بنی قینقاع، بنی زید، بنی نضیر، بنی قریظه، بنی بهدل، بنی عوف، بنی القصیص و بنی ماسله[۱۱].

مسیحیت: از جمله ادیانی که در کنار بت‌پرستی و یهود در عربستان وجود داشت، مسیحیت بود و این دین برخلاف یهود در عربستان در پس اهداف دینی، هدف‌های دنیوی را برای قدرت‌های بزرگی مانند: رومیان و حبشیان تعقیب می‌کردند[۱۲].

مبلغان مسیحی دارای چهار صفت: فرهنگ بالا، پیامی جذاب، شخصیت معنوی و مطلع به علم پزشکی بودند که در لوای حمایت روم توانسته بودند دیرها و کلیساهای بسیاری دایر کنند و اگر اسلام ظهور نمی‌کرد گزافه نیست، که بگوییم که مسیحیت عربستان را تسخیر می‌کرد.

نجران از مرکز عمده مسیحیت بود که کلیسایی به نام کعبه نجران به دست حبشیان در آنجا ساخته شده بود و حتی در آستانه ظهور اسلام بزرگ‌ترین مرکز سیاسی و دینی یمن بود که برای شباهت به کعبه ساخته شده بود و اسقف‌های مسیحی در آنجا زندگی می‌کردند و اسقف‌های همین کعبه نجران بودند که پیامبر (ص) آنان را در مدینه به مباهله دعوت کرد و آنان امتناع کردند[۱۳].

امور سیاسی، مذهبی و اجتماعی نجران زیر نظر سه شخصیت بود که هر کدام وظایف خاصی را بر عهده داشتند:

  1. عاقب، امیر و صاحب رأی که تمام کارها با مشورت او انجام می‌شد و مردم به هیچ چیز بدون اجازه عاقب دست نمی‌زدند؛
  2. سید که ریاست مجالس و مجتمعات مردم نجران را برعهده داشت؛
  3. اسقف که رهبر امور مذهبی و روحانی بود[۱۴].

شرک و بت‌پرستی:رایج‌ترین دین بین اعراب عصر جاهلیت بت‌پرستی بوده است. بت‌های اعراب عصر جاهلی با توجه به جنس ماده‌ای که از آن ساخته می‌شده‌اند، به سه دسته تقسیم می‌شدند:

  1. انصاب، عبارت بود از همه سنگ‌هایی که پرستش می‌شدند[۱۵]؛
  2. اصنام، بت‌های شکل داری بودند که از طلا و نقره یا چوب ساخته شده بودند[۱۶]؛
  3. اوثان نیز نام بت‌های تراشیده از سنگ بود که طواف آنها را «دوار» می‌نامیدند[۱۷]»[۱۸]

پانویس

  1. «و اگر از آنان بپرسید که چه کسی آسمان‌ها و زمین را آفریده و خورشید و ماه را رام کرده است خواهند گفت: خداوند؛ پس چگونه (از حق) باز گردانده می‌شوند؟» سوره عنکبوت، آیه ۶۱.
  2. «و اگر از آنان بپرسی چه کسی از آسمان، آبی فرو فرستاد و بدان زمین را پس از آنکه مرده بود زنده گردانید؟ خواهند گفت: خداوند؛ بگو: سپاس خداوند را؛ بلکه بیشتر آنان خرد نمی‌ورزند» سوره عنکبوت، آیه ۶۳.
  3. هشام بن محمد بن سائب بن کلبی، الاصنام، ترجمه و تألیف یوسف فضائی، ص۱۰۲-۱۰۳.
  4. مجمع البیان، ج۱، ص۴۹۱.
  5. طریحی، مجمع البحرین، ج۵، ص۴۰.
  6. لسان العرب، ج۹، ص۵۷.
  7. لسان العرب، ج۹، ص۵۷.
  8. المفردات فی غریب القرآن، ج۱، ص۱۸۰.
  9. المفصل، ج۶، ص۴۵۴.
  10. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۲۲.
  11. المفصل، ج۶، ص۵۱۹.
  12. اسرائیل و الفنسون، تاریخ الیهود فی بلاد العرب فی الجاهلیه و صدرالاسلام، ص۹.
  13. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۲۶۹-۲۶۸.
  14. السیرة النبویه، ج۱، ص۳۲.
  15. لسان العرب، ج۱، ص۷۵۹؛ الاصنام، ص۷۳.
  16. لسان العرب، ج۱، ص۳۴۹؛ الاصنام، ص۹۴.
  17. لسان العرب، ج۱۳، ص۴۴۲؛ المفصل، ص۹۴.
  18. میرحسینی و فلاح، شیوه‌های مبارزه پیامبر با فرهنگ جاهلی، ص ۴۷.