دیدگاه دین مسیحیت درباره عصمت چیست؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
دیدگاه دین مسیحیت درباره عصمت چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ عصمت
مدخل بالاترعصمت
مدخل اصلیعصمت در ادیان و مکاتب
مدخل وابستهمسیحیت
تعداد پاسخ۴ پاسخ

دیدگاه دین مسیحیت درباره عصمت چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث عصمت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی عصمت مراجعه شود.

پاسخ جامع اجمالی

آیین مسیحیت، علاوه بر آنکه مسیح(ع) را هم از نظر تعلیم و هم اخلاق، معصوم و بدون نقص می‌داند، عصمت افراد دیگری، از جمله نویسندگان کتاب مقدس، را نیز می‌پذیرد[۱]. به دلیل شواهد گوناگون و به اعتراف خود مسیحیان، انجیل‌های موجود همان کتابی نیست که بر عیسی(ع) نازل شده است. بلکه بعد از آنکه کتاب اصلی از بین رفته است و سال‌ها پس از حضرت مسیح (و به عقیده مسیحیت بعد از کشته شدن مسیح) عده‌ای از شاگردان او، کتب حاضر را نوشته‌اند. حال آیین مسیحیت موجود در زمان ما، برای جلب اعتماد پیروان خود و اقناع فکری و وجدانی آنها، نویسندگان این کتب را از نظر تعلیم معصوم می‌داند یعنی هر چند در اعمال مربوط به زندگی شخصی خودشان دچار عیب و نقص و اشتباهاتی بوده‌اند، امّا در مقام تعلیم کتاب مقدّس، عیب و نقصی در آنها راه ندارد[۲].

آیین مسیحیت، افزون بر آنکه عیسی مسیح(ع) را هم از نظر تعلیم و هم اخلاق، معصوم و بدون نقص می‌داند، عصمت افراد دیگری، ازجمله نویسندگان کتاب مقدس را نیز می‌پذیرد[۳].[۴]

در انجیل به جز عصمت عیسی(ع) و کاتبان انجیل، عصمت را برای دیگران نیز اثبات کرده است[۵]؛ همان طور که برای سایر انبیا اثبات کرده است[۶].[۷]

منبع دیگری که از آن می‌توان باورهای دین مسیحیت رایج را دریافت، اعتقادنامه‌هایی است که به تصویب شوراهای حل اختلاف کلیسا رسیده است. در اعتقادنامه شورای نیقیه که در ۴۵۱ میلادی به تصویب رسید، اصول و کلیاتی در مورد «ماهیت عیسی(ع)» وضع کردند که در آن خاطرنشان شده است عیسی(ع) دارای عصمت صرف و فرزند یگانه مولود الهی است[۸]. مسیحیان کاتولیک مقام پاپ را نیز منزّه از آلودگی و نقایص شمرده‌اند. آنها پاپ را دست کم در اوامر دینی و فتاوای شرعی انسانی پاک، بی‌عیب و نقص قلمداد می‌کنند[۹].

بنابراین کلیسای کاتولیک، عصمت کلیسا را افزون بر عصمت عیسی(ع) و کاتبان انجیل پذیرفته‌اند. کاتولیک‌ها عصمت پاپ را نیز در فتوای رسمی او را قبول دارند؛ ازاین رو پاپ اگر رسماً فتوا بدهد که پروتستان‌ها بر باطل‌اند، خودِ نفسِ همین فتوا ثابت می‌کند که آنها بر اشتباه‌اند[۱۰].

در آموزه‌های مسیحیت اندیشه عصمت، فراتر از عیسی(ع) آبا، کاتبان انجیل، پاپ و کلیسا به حوزه عام‌تری بسط و توسعه داده شده است. آگوستین قدیس پس از آنکه «معصیت جبلّی» و «ذنب ازلی» را برای همه نوع بشر اثبات کرده است، می‌گوید: تمام بشر اخلاقاً مفتون و مبتلا هستند؛ لکن خداوند دارای صفت رحمت است و هر کس را برگزیند مشمول عفو و غفران خود می‌فرماید. شخص مذنب خطاکار همان لحظه که مشمول لطف حق می‌گردد، دارای جدّ و جهد و صبر و ثبات می‌شود و در برابر خطایا و معاصی پایداری و استقامت می‌ورزد تا به درجه قدسیت می‌رسد و از این سبب ماهیت او تغییر یافته و به مقام عصمت و طهارت نایل می‌شود[۱۱].[۱۲].[۱۳]

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

1. جعفر انواری؛
حجت الاسلام و المسلمین انواری در کتاب «نور عصمت بر سیمای نبوت» در این‌باره گفته‌ است:

«در ادیان پیشین، پاره‌ای از مطالب در کتاب‌های عهدین، گویای این است که یهود و نصارا به عصمت پیامبران اعتقادی نداشته‌اند؛ اما برخی دیگر از مطالب آنان، از اعتقاد به عصمت پیامبران خبر می‌دهد. رشید رضا می‌نویسد: مسیحیان تنها به عصمت حضرت مسیح باور دارند؛ چه اینکه او پروردگار و معبود است و هموست که انسان‌ها را از کیفر کارهای خودشان می‌رهاند. او خود باید از هر لغزشی به دور باشد تا بتواند دست دیگر انسان‌ها را بگیرد و آنان را نجات بخشد؛ اما آنچه از کتاب انجیل برداشت می‌شود، این است که برخی پیامبران همچون حضرت یحیی بن زکریا، در عصمت در رتبه‌ای بالاتر از حضرت مسیح (ع) قرار دارند.... حتی به گواهی انجیل، پدر و مادر حضرت یحیی (ع) (حضرت زکریا و یصابات) در زندگی خود تمام دستورهای الهی را بدون هیچ‌گونه کم و کاست اجرا می‌کردند. این خود گواهی بر عصمت آنان است. پیامبران دیگری را نیز می‌توان یافت که در تورات از آنان به نیکی یاد شده و هیچ‌گونه لغزشی به آنان نسبت داده نشده است[۱۴].

برخی محققان این‌گونه نوشته‌اند: «یهودیان و مسیحیان انبیا را معصوم نمی‌دانند و گناهان بزرگی را به آنان نسبت می‌دهند.... مسیحیان تنها حضرت عیسی (ع) را معصوم می‌دانند؛ زیرا معتقدند وی علاوه بر نبوت، الوهیت نیز داشته است و صدور گناه از خدا معنایی ندارد»[۱۵].

برخی متکلمان مسیحی چنین می‌گویند: «مسیح تنها شخصی است که از نظر تعلیم و اخلاق بدون نقص بود»[۱۶].

اما با نگاهی به کتاب مقدس، این دیدگاه تأیید می‌شود که از نگاه اهل کتاب، پیامبران دیگری غیر از حضرت عیسی (ع) نیز دارای عصمت بوده‌اند. در انجیل چنین آمده است: «واقع شد در بست دوم اولین که او از میان کشتزارها می‌گذشت و شاگردانش خوشه‌ها می‌چیدند و به کف مالیده می‌خوردند و بعضی از فریسیان بدیشان گفتند: چرا کاری می‌کنید که کردن آن در سبت جایز نیست؟ عیسی (ع) در جواب ایشان گفت: آیا نخوانده‌اید آنچه داود و رفقایش کردند در وقتی که گرسنه بودند...»[۱۷].[۱۸]
2. احمد حسین شریفی؛
آقایان دکتر یوسفیان و شریفی در «پژوهشی در عصمت معصومان» در این‌باره گفته‌‌اند:

«عصمت در مسیحیت: آیین مسیحیت، علاوه بر آنکه مسیح (ع) را هم از نظر تعلیم و هم اخلاق، معصوم و بدون نقص می‌داند، عصمت افراد دیگری، از جمله نویسندگان کتاب مقدس، را نیز می‌پذیرد[۱۹]. به دلیل شواهد گوناگون و به اعتراف خود مسیحیان، انجیل‌های موجود همان کتابی نیست که بر عیسی (ع) نازل شده است. بلکه بعد از آنکه کتاب اصلی از بین رفته است و سال‌ها پس از حضرت مسیح (و به عقیده مسیحیت بعد از کشته شدن مسیح) عده‌ای از شاگردان او، کتب حاضر را نوشته‌اند. حال آیین مسیحیت موجود در زمان ما، برای جلب اعتماد پیروان خود و اقناع فکری و وجدانی آنها، نویسندگان این کتب را از نظر تعلیم معصوم می‌داند یعنی هر چند در اعمال مربوط به زندگی شخصی خودشان دچار عیب و نقص و اشتباهاتی بوده‌اند، امّا در مقام تعلیم کتاب مقدّس، عیب و نقصی در آنها راه ندارد.

البته مسیحیان کاتولیک به این حد اکتفا نکرده و مقام پاپ را نیز، مقامی منزه از آلودگی‌ها و نقایص شمرده‌اند. آنها پاپ را لااقل در اوامر دینی و فتاوای شرعی، انسانی پاک و بی‌عیب و نقص، قلمداد می‌کنند[۲۰]. هر چند رهبران کلیسا، از این موقعیت و منزلت فوق‌العاده اجتماعی خویش سوء استفاده کردند و در واقع "این نهادی که این قدر منادی محبّت و عشق به انسان‌ها بوده است، بیش از هر نهاد دیگری در تاریخ بشریت، خون‌ریزی کرده است"[۲۱].

شاید جایزالخطا شمردن همه انسان‌ها و مخالفت با عصمت آدمیان. که یکی از ارکان معرفت‌شناسی برخی از مکاتب مغرب زمین به شمار می‌رود، واکنشی باشد در مقابل سوء استفاده‌های فزاینده کلیسا از این مقام»[۲۲].[۲۳]
3. ابراهیم صفرزاده؛
آقای صفرزاده در کتاب «عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی» در این‌باره گفته است: «علمای نصاری، مسیح را منزه از هرگونه عیب و خطا و گمراهی می‌دانند، اما نه به عنوان یک انسان، بلکه به عنوان خدای متجسِّد و یکی از اقانیم سه‌گانه (پدر، پسر، روح‌القدس)، و از همین‌رو وصف عصمت را برایش قائل‌اند. مسیحیان، نویسندگان کتاب مقدس را نیز در مقام تعلیم معصوم می‌دانند و اگر بپذیریم که علمای مسیحی از ابتدا دارای اعتقاد به عصمت بودند، ولی اعتقاد به عصمت انبیا و امامان در میان مسلمین نمی‌تواند برگرفته از اعتقاد مسیحیت باشد زیرا دایره عصمت در اسلام و مسلمین، گسترده‌تر از اعتقاد مسیحیت می‌باشد[۲۴]. در پایان باید به این نکات اشاره نمود: بر این اساس دایره اعتقاد به عصمت در نصاری در محدوده عصمت حضرت مسیح (ع) و نویسندگان کتاب مقدس است و اعتقادی به عصمت سایر انبیا ندارند یا لااقل اظهار نظر نمی‌کنند، لذا اعتقاد به عصمت در مسلمین نمی‌تواند زاییده اندیشه مسیحی‌ها باشد»[۲۵].
4. بهروز مینایی؛
آقای دکتر بهروز مینایی در کتاب «اندیشه کلامی عصمت» در این‌باره گفته‌ است:

«برخی معتقدند در عهد جدید کاتبان انجیل تنها برای عیسی (ع) قایل به عصمت هستند و این عصمت و عدم خطای مسیح نه به خاطر نبی بودن اوست، بلکه به اعتبار مسیح بودن و منجی و نجات بخش بودن اوست[۲۶]. از صاحب این اندیشه سؤال می‌کنیم برای ما که در مقام بررسی پیشینه این اندیشه در تعالیم مسیحیت هستیم، چه تفاوتی می‌کند که عصمت عیسی (ع) به دلیل نبی بودن اوست یا مسیح و منجی بودن او؟! بله به دلیل اینکه او در مقام نفی عصمت انبیاست، این توجیه غیروجیه را عرضه کرده است. عیسی هر که باشد چه به لحاظ نبوّتش و چه به لحاظ منجی بودنش، از خطاها و گناهان معصوم است و به لحاظ تاریخی ریشه‌های تاریخی این اندیشه برای ما اهمیت دارد.

آیین مسیحیت، افزون بر آنکه عیسی مسیح (ع) را هم از نظر تعلیم و هم اخلاق، معصوم و بدون نقص می‌داند، عصمت افراد دیگری، ازجمله نویسندگان کتاب مقدس را نیز می‌پذیرد[۲۷].

در انجیل به جز عصمت عیسی (ع) و کاتبان انجیل، عصمت را برای دیگران نیز اثبات کرده است[۲۸]؛ همان طور که برای سایر انبیا اثبات کرده است[۲۹].

منبع دیگری که از آن می‌توان باورهای دین مسیحیت رایج را دریافت، اعتقادنامه‌هایی است که به تصویب شوراهای حل اختلاف کلیسا رسیده است. در اعتقادنامه شورای نیقیه که در ۴۵۱ میلادی به تصویب رسید، اصول و کلیاتی در مورد «ماهیت عیسی (ع)» وضع کردند که در آن خاطرنشان شده است عیسی (ع) دارای عصمت صرف و فرزند یگانه مولود الهی است[۳۰]. مسیحیان کاتولیک مقام پاپ را نیز منزّه از آلودگی و نقایص شمرده‌اند. آنها پاپ را دست کم در اوامر دینی و فتاوای شرعی انسانی پاک، بی‌عیب و نقص قلمداد می‌کنند[۳۱].

بنابراین کلیسای کاتولیک، عصمت کلیسا را افزون بر عصمت عیسی (ع) و کاتبان انجیل پذیرفته‌اند. کاتولیک‌ها عصمت پاپ در فتوای رسمی او را قبول دارند؛ ازاین رو پاپ اگر رسماً فتوا بدهد که پروتستان‌ها بر باطل‌اند، خودِ نفسِ همین فتوا ثابت می‌کند که آنها بر اشتباه‌اند[۳۲]. ممکن است ادعا شود که مراد از عصمت در فتوا، حجیّت آن می‌‌باشد؛ اما از آن به اشتباه و خطای در تعبیر به آن عصمت اطلاق شده است. در پاسخ این ادعا می‌گوییم: مدّعای کلیسای کاتولیک چیزی بالاتر از حجیّت و وجوب گردن نهادن به فتواست، بلکه صحت و عدم خطا و منطبق بر واقع بودن آن را اراده کرده‌اند.

در آموزه‌های مسیحیت اندیشه عصمت، فراتر از عیسی (ع) آبا، کاتبان انجیل، پاپ و کلیسا به حوزه عام‌تری بسط و توسعه داده شده است. آگوستین قدیس پس از آنکه «معصیت جبلّی» و «ذنب ازلی» را برای همه نوع بشر اثبات کرده است، می‌گوید:

تمام بشر اخلاقاً مفتون و مبتلا هستند؛ لکن خداوند دارای صفت رحمت است و هر کس را برگزیند مشمول عفو و غفران خود می‌فرماید. شخص مذنب خطاکار همان لحظه که مشمول لطف حق می‌گردد، دارای جدّ و جهد و صبر و ثبات می‌شود و در برابر خطایا و معاصی پایداری و استقامت می‌ورزد تا به درجه قدسیت می‌رسد و از این سبب ماهیت او تغییر یافته و به مقام عصمت و طهارت نایل می‌شود[۳۳]»[۳۴]

منبع‌شناسی جامع عصمت

پانویس

  1. الهیات مسیحی، ص۲۰۵.
  2. مینایی، بهروز، اندیشه کلامی عصمت، ص۱۷۸.
  3. هنری تیسن، الهیات مسیحی، ص۲۰۵
  4. صفرزاده، ابراهیم، عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی ص ۲۶۸.
  5. رونالد سون، عقیدة الشیعه، به نقل از: انجیل لوتا، آیه ۸ از اصحاح ۱۵، عبارتی را در مورد ادعای فریسیان درباره نود نفر که نیازمند توبه نیستند، نقل می‌نماید: اكثر من تسعة و تسعين بارّاً لا يحتاجون إلى توبة. این موضوع از اعتقاد فریسیان به وجود تعداد زیادی از افراد معصوم حکایت می‌کند. محمدجواد بلاغی، الهدی الی دین المصطفی، ج۱، ص۴۸. ایشان به سه مورد از انجیل استناد نموده است: متی۱۲: ۱ - ۵، مرقیس ۲: ۲۳ - ۲۶، لوقا ۶: ۱ - ۴.
  6. انواری، جعفر، نور عصمت بر سیمای نبوت ص ۵۰.
  7. شریفی، احمد حسین، یوسفیان، حسن، پژوهشی در عصمت معصومان ص ۶۹-۷۹.
  8. جان ناس، تاریخ جامع ادیان، ص۶۳۵ - ۶۳۷.
  9. C.F:»Science and Religion«، in the Encyclopedia of Religion V.۱۳، pp.۱۲۱-۱۲۲.
  10. C.F:»Hans Kung، Infallibility.
  11. جان ناس، تاریخ جامع ادیان، ص۶۴۴.
  12. مینایی، بهروز، اندیشه کلامی عصمت، ص۱۷۸.
  13. شریفی، احمد حسین، یوسفیان، حسن، پژوهشی در عصمت معصومان ص ۶۹-۷۹.
  14. محمد رشید رضا، الوحی المحمدی، ص۱۲.
  15. حسین توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ، ص۲۶۳.
  16. هنری تیسن، الهیات مسیحی، ترجمه ط. میکائلیان، ص۲۰۵.
  17. کتاب مقدس، انجیل، لوقا، باب ۶، بند ۱-۵.
  18. انواری، جعفر، نور عصمت بر سیمای نبوت ص ۵۰.
  19. الهیات مسیحی، ص۲۰۵.
  20. cience and Religion in The Encyclopedia of Religion, v.۳۱.pp.۱۲۱-۱۲۲..
  21. جزوه کلام جدید (انسان‌شناسی)، ص۱۴۴.
  22. جزوه کلام جدید (انسان‌شناسی)، ص۱۴۴.
  23. شریفی، احمد حسین، یوسفیان، حسن، پژوهشی در عصمت معصومان ص ۶۹-۷۹.
  24. الهدی إلی دین المصطفی، ج۱ (مقارنة الادیان الیهودیه)، ص۱۹۱ و ۲۳۱؛ الالهیات (سبحانی)، ج۳، ص۱۶۳؛ پژوهشی در عصمت معصومان، ص۸۴.
  25. صفرزاده، ابراهیم، عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی ص ۲۶۸.
  26. رونالدسون، عقیدة الشیعه، ص۳۲۴.
  27. هنری تیسن، الهیات مسیحی، ص۲۰۵.
  28. رونالد سون، عقیدة الشیعه، به نقل از: انجیل لوتا، آیه ۸ از اصحاح ۱۵، عبارتی را در مورد ادعای فریسیان درباره نود نفر که نیازمند توبه نیستند، نقل می‌نماید: اكثر من تسعة و تسعين بارّاً لا يحتاجون إلى توبة. این موضوع از اعتقاد فریسیان به وجود تعداد زیادی از افراد معصوم حکایت می‌کند. محمدجواد بلاغی، الهدی الی دین المصطفی، ج۱، ص۴۸. ایشان به سه مورد از انجیل استناد نموده است: متی۱۲: ۱ - ۵، مرقیس ۲: ۲۳ - ۲۶، لوقا ۶: ۱ - ۴.
  29. علامه بلاغی، از عبارتی در انجیل متی، باب دوازدهم، این برداشت را عرضه کرده است که عیسی (ع) عصمت سایر انبیا را تأیید کرده است. در عبارتی که در ذیل می‌آید، حضرت عیسی (ع) به کار داود (ع) استناد می‌کند و این نشان‌دهنده آن است که او عصمت داود (ع) را در مرحله پیشین پذیرفته است. «در آن زمان عیسی (ع) در روز سبت از میان کشتزارها می‌گذشت و شاگردانش چون گرسنه بودند به چیدن و خوردن خوشه‌ها آغاز کردند. فریسیان چون این را دیدند بدو گفتند: اینک شاگردان تو کاری می‌کنند که در سبت جایز نیست. ایشان را گفت مگر نخوانده‌اید آنچه داود و رفیقانش کردند وقتی که گرسنه بودند چه طور به خانه درآمده، نان‌های تقدمه را خوردند که خوردن آن بر رفیقانش حلال نبود، بلکه بر کاهنان فقط یا در تورات نخوانده‌اید که روزهای سبت کاهنان در هیکل سبت را حرمت نمی‌دارند و بی‌گناه هستند، لکن به شما می‌گویم که در اینجا شخص بزرگ‌تر از هیکل است و اگر این معنا را درک می‌کردید که رحمت می‌خواهم نه قربانی، بی‌گناهان را مذمت نمی‌کردید».
  30. جان ناس، تاریخ جامع ادیان، ص۶۳۵ - ۶۳۷.
  31. C.F: "Science and Religion"، in the Encyclopedia of Religion V.۱۳، pp.۱۲۱-۱۲۲.
  32. C.F: "Hans Kung، Infallibility.
  33. جان ناس، تاریخ جامع ادیان، ص۶۴۴.
  34. مینایی، بهروز، اندیشه کلامی عصمت، ص ۱۷۸.