تقسیم علم به عادی و لدنی

علم عادی

علم عادی و یا اکتسابی علمی است که از طریق حواس ظاهری و راه‌های اکتسابی به دست می‌آید و سیرۀ اهل بیت (ع) در گفتار و رفتار مبتنی بر علم عادی بوده است. البته این بدان معنا نیست که ایشان از علم غیبی استفاده نمی کردند[۱].

علم لدنی

علم لدنی افاضۀ بی‌واسطۀ دانش، از ناحیۀ خداوند به برخی از بندگان شایسته مانند پیامبران یا امامان الهی (ع) است. علم لدنی، با علمی که انسان‌های عادی می‌آموزند تفاوت دارد. مانند آنچه به حضرت خضر (ع) داده شد: ﴿فَوَجَدَا عَبْدًا مِّنْ عِبَادِنَا ءَاتَيْنَاهُ رَحْمَةً مِّنْ عِندِنَا وَ عَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْمًا[۲]. این علم به موجب ادلۀ عقلی و نقلی که آن را اثبات می‌کند قابل هیچ گونه تخلفی نبوده و تغییر نمی‌پذیرد و به اصطلاح علم است، به آنچه در لوح محفوظ ثبت شده است و لذا هیچ گونه تکلیفی به متعلق این گونه علم از آن جهت که حتمی‌الوقوع می‌باشد تعلق نمی‌گیرد[۳].

راه‌های انتقال علوم به اهل بیت

الهام

«الهام»، به معنای افکندن (القای) الهی امور معنوی به قلب انسان است[۴]. وقتی دانشی به کسی الهام می‌شود، آگاهی از آن را در درون خود می‌یابد. در قرآن کریم، به صراحت از الهام به غیر پیامبران، به منزله یکی از شیوه‌های انتقال یا دریافت علوم، سخن به میان نیامده است؛ اما بسیاری از مفسران، وحی به غیر پیامبران مانند مادر موسی (ع)[۵] و حواریان حضرت عیسی (ع)[۶] را بر الهام تطبيق کرده‌اند[۷].[۸]

شهود

مراد از شهود آن است که افرادی بتوانند فراتر از قلمرو حواس، حقایقی از جهان را با قلب خود ببینند که دیگران قادر به دیدن آنها نیستند. این مشاهده، همان چیزی است که در مباحث عرفانی از آن به شهود یاد می‌کنند[۹].

خردورزی و تعقل

پیامبر (ص) و ائمه (ع)، انسان‌هایی برگزیده‌اند و بُعد انسانی‌شان[۱۰] اقتضا می‌کند که از تعقل و تفکر بهره‌مند باشند و استفاده کنند. در آیات قرآن و روایات معصومان (ع)، تعقل و فهم جایگاهی ممتاز دارد[۱۱]. در روایات نیز عقل و تدبر بسیار مدح شده‌اند[۱۲].[۱۳]

رؤیای صادقه

دیدن برخی حقایق در عالم رؤیا امری شایع و تردیدناپذیر است. البته رؤیاهای بندگان برگزیده خداوند، با ویژگی‌هایی همچون صادقه بودن همراهند. نمونه روشن این روش دریافت پیام‌های الهی را می‌توان در داستان حضرت ابراهیم (ع) در قرآن کریم دید. خداوند دستور ذبح اسماعیل (ع) را در خواب به حضرت ابراهیم (ع) صادر کرد[۱۴]. دریافت برخی علوم در عالم رؤیا، یکی دیگر از شیوه‌های دریافت علوم توسط ائمه (ع) است[۱۵].

حواس مادی

توجه به روش‌های ویژه و الهی علم‌آموزی برگزیدگان خداوند، نباید ما را از روش‌های عادی آنان غافل سازد. گذری بر نقل‌های تاریخی نیز تردیدی باقی نمی‌گذارد که ائمه (ع) از حواس بشری خود استفاده می‌کردند. آنان اشیا را می‌دیدند؛ لمس می‌کردند؛ صداها را می‌شنیدند؛ بوها را احساس می‌کردند و مزه‌ها را متوجه می‌شدند و از این شیوه‌ها برای دریافت برخی علوم استفاده می‌کردند[۱۶].

البته این بدان معنا نیست که آنان نمی‌توانستند آن علوم را به روش‌های دیگری مانند الهام و تحدیث دریافت کنند؛ اما به نظر می‌رسد به تناسب موضوع و به اذن الهی، ائمه (ع) در موارد مختلف از روش‌های متناسب استفاده می‌کردند[۱۷].

پرسش‌های وابسته

منابع

پانویس

  1. ر.ک: نادم، محمد حسن، علم امام از نگاه امیرالمؤمنین با تأکید بر نهج البلاغه؛ موسوی، سید علی، تبیین و بررسی گستره علم امام از دیدگاه علامه طباطبایی و امام خمینی، ص۶۹.
  2. و بنده‌ای از بندگان ما (خضر) را یافتند که به او از نزد خود بخشایشی داده و او را از پیش خویش دانشی آموخته بودیم. سوره کهف آیه ۶۵.
  3. ر.ک: مصطفوی، سید حسن، مروی، احمد، دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم، فصلنامه قبسات، ص ۱۵؛ قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت، ص۲۰۱ ـ ۲۱۰؛ باقری، سید محمد فائز، بررسی علم اولیای الهی، ص ۷؛ محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۵۵.
  4. ر.ک: خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۴، ص۵۷؛ صاحب بن عماد، المحيط في اللغة، ج۳، ص۴۹۴؛ حسین بن محمد راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، تحقیق صفوان عدنان داوودی، ص۷۴۸؛ مبارکبن اثیر جزری، النهاية في غريب الحديث و الأثر، تصحیح محمود محمد طناحی، ج۴، ص۲۸۲.
  5. ر.ک: قصص، ۷.
  6. ر.ک: مائده، ۱۱۱.
  7. ر.ک: سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان في تفسير القرآن، ج۱۶، ص۱۰؛ فضل بن حسن طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج۷، ص۳۷۷ و ج۳، ص۴۰۶؛ ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۵، ص۷، ۱۲ و ج۱۶، ص۲۳ و....
  8. هاشمی، سید علی، ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی ص ۲۵۴.
  9. هاشمی، سید علی، ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی ص ۲۶۹.
  10. خداوند در برخی آیات قرآن کریم از زبان پیامبرش بر این نکته تأکید می‌کند که ایشان بشری (انسانی) بوده‌اند که الطاف خاص الهی شامل حالشان شده است و با جهان دیگر از طریق وحی مرتبط شده‌اند. تأکید بر بعد بشری در این آیات، قابل توجه است: ﴿قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ. این مسئله درباره ائمه (ع) نیز صادق است؛ با این تفاوت که به آنان وحی نبوی نمی‌شود؛ اما آنان دارای علوم ویژه و الهی‌اند که به شیوه‌های دیگر به آنان می‌رسد.
  11. مانند: ﴿أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا «آیا به قرآن نیک نمی‌اندیشند که اگر از سوی (کسی) جز خداوند می‌بود در آن اختلاف بسیار می‌یافتند».
  12. برای نمونه، ر.ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، کتاب العقل و الجهل، ص۲۳؛ محمدباقر مجلسی، بحارالأنوار، ج۱، ص۸۱.
  13. هاشمی، سید علی، ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی ص ۲۹۶.
  14. ﴿فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قَالَ يَا بُنَيَّ إِنِّي أَرَى فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانْظُرْ مَاذَا تَرَى قَالَ يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ «و چون در تلاش، همپای او گشت (ابراهیم) گفت: پسرکم! من در خواب می‌بینم که تو را سر می‌برم پس بنگر که چه می‌بینی؟ گفت: ای پدر! آنچه فرمان می‌یابی انجام ده که- اگر خداوند بخواهد- مرا از شکیبایان خواهی یافت» سوره صافات، آیه ۱۰۲.
  15. هاشمی، سید علی، ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی ص ۳۰۵.
  16. ر.ک: محمد بن حسن صفار، بصائرالدرجات، ص۲۷۱؛ محمد بن عمر کشی، رجال الکشی، تحقیق حسن مصطفوی، ص۳۴۹.
  17. هاشمی، سید علی، ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی ص ۳۰۷.