عدالت اجتماعی در فقه سیاسی
عدالت اجتماعی
از جمله اهداف و غایاتی که برای نظام سیاسی اسلام مورد عنایت واقع شده، اقامه عدالت اجتماعی و تأمین عدالت در همه اجزا و ارکان جامعه است. این قضیه از مختصات نظام سیاسی شیعه بوده و بنابر دیدگاه امام خمینی در وصیتنامه سیاسی، عبادیشان از بزرگترین واجبات و والاترین عبادات برشمرده شده است: حکومت حق برای نفع مستضعفان و جلوگیری از ظلم و جور و اقامه عدالت اجتماعی... از بزرگترین واجبات و اقامه آن از والاترین عبادات است[۱].
بلکه این امر از تمایزات نظام سیاسی اسلام با سایر نظامها بوده و در قالب حکومت پیامبر اسلام (ص) نمودار شده است: پیغمبر اسلام (ص) تشکیل حکومت داد مثل سایر حکومتهای جهان، لکن با انگیزه بسط عدالت اجتماعی[۲]. تأمین عدالت در تمامی ارکان جامعه و تأسیس نظامی مبتنی بر عدالت را در حقیقت میبایست از مهمترین وظایف پیامبران و فرستادگان الهی دانست. تأمین نظم و نظام امورات اجتماعی در قالب عدالت اجتماعی، امری است که تنها بهواسطه انجام کامل قوانین اسلام و از طریق اجرای آن محقق خواهد شد. آنچه در این میان از اهمیت مضاعف بر خوردار است این است که این غایت، جز در سایه تشکیل حکومت حاصل نشده و حکومت میبایست از باب مقدمه تأمین این هدف تشکیل شود: در حقیقت، مهمترین وظیفه انبیا (ع) برقرار کردن یک نظام عادلانه اجتماعی از طریق اجرای قوانین و احکام است... هدف بعثتها، به طور کلی، این است که مردمان بر اساس روابط اجتماعی عادلانه نظم و ترتیب پیدا کرده، قد آدمیت راست گردانند. و این با تشکیل حکومت و اجرای احکام امکانپذیر است[۳].
تأمین عدالت اجتماعی به عنوان غایت حکومت اسلامی، نه فقط برای مسلمانان، بلکه همه ساکنان کشور اسلامی را شامل شده و همه افرادی که تحت حکومت اسلامی زندگی میکنند، میبایست مشمول این قضیه بوده و از فواید آن بهرهمند باشند. بالاترین جلوه عدالت اجتماعی در حکومت حضرت علی (ع) جلوهگر شده و نمونهای از آن، در قالب حمایت از اقلیت کافر اهل ذمه، رفع ظلم از همه، تساوی همه افراد (اعم از فرد اول حکومت و افراد عادی) در مقابل قانون رخ نموده است. امام خمینی در توصیف این بخش از حکومت عادلانه علوی این گونه اظهار داشته است: ما عدالت اسلامی را میخواهیم در این مملکت برقرار کنیم. اسلامی که راضی نمیشود حتی به یک زن یهودی که در پناه اسلام است تعدی بشود. اسلامی که حضرت امیر (ع) میفرماید برای ما چنانچه بمیریم ملامتی نیست، که لشکر مخالف آمده است و فلان زن یهودیهای که معاهد بوده است خلخال را از پایش در آورده است[۴]. ما یک همچو اسلامی که عدالت باشد در آن، اسلامی که در آن ظلم هیچ نباشد، اسلامی که آن شخص اولش با آن فرد آخر همه در سواء در مقابل قانون باشند[۵].[۶]
عدالت اجتماعی در عدالت سیاسی در قرآن کریم
عدالت اجتماعی[۷] فراتر از عدالت سیاسی است، لذا ابتدا آن را بررسی میکنیم، زیرا با تحقق عدالت اجتماعی در جامعه، میتوان از جلوههای متعدد آن از جمله سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و قضایی نیز سخن گفت. گاهی از این عدالت، به عدالت توزیعی[۸] تعبیر میشود که پخش و توزیع منصفانه مواهب و منافع و وظایف در میان مردم مد نظر است و مهمترین ویژگی آن رعایت انصاف در سهمبری و برخورداری افراد است؛ حال آنکه عدالت تأدیبی یا کیفری[۹]به حفظ و حراست بیطرفانه از قانون و نظم اجتماعی میپردازد و مهمترین ویژگی آن رعایت بیطرفی است. قانون و مجریان آن نباید تنها منافع و مصالح اشخاص خاص را مورد توجه ویژه قرار دهند، بلکه به مقتضای این عدالت همه باید در برابر قانون مساوی باشند[۱۰]؛ لذا گفته میشود در عدالت توزیعی یا عدالت اجتماعی، بیشترین توجه بر چگونگی توزیع منابع کمیاب جامعه یا در واقع تناسب میان دادههای[۱۱] افراد و ستاندهها[۱۲] معطوف میشود[۱۳]. عدالت اجتماعی، ارزشی است که با فراگیر شدن آن، جامعه، دارای زمینههایی میگردد که افراد به حق خود میرسند و امور جامعه، به تناسب و تعادل در جای بایسته خویش، قرار میگیرد[۱۴]. از آنجا که در هسته مرکزی این تعریف، حق، احقاق آن و توزیع شایسته آن وجود دارد[۱۵]، لذا از آن به عدالت توزیعی[۱۶] تعبیر میشود، آنسان که برخی به آن عدالت ذاتی[۱۷] میگویند[۱۸].[۱۹]
منابع
پانویس
- ↑ صحیفه امام، ج۲۱، ص۴۰۷.
- ↑ صحیفه امام، ج۲۱، ص۴۰۶.
- ↑ ولایت فقیه، ص۷۰.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۲۷.
- ↑ صحیفه امام، ج۹، ص۴۲۴ - ۴۲۵.
- ↑ ایزدهی، سید سجاد، فقه سیاسی امام خمینی، ص ۱۸۶.
- ↑ Social Justice..
- ↑ Distributive Justice..
- ↑ Retributive Justice..
- ↑ ر. ک: احمد واعظی، نقد و بررسی نظریههای عدالت، ص۵۵-۵۷.
- ↑ Inputs..
- ↑ Outputs..
- ↑ پاشایی، فرهنگ اندیشه نو، ص۳-۵۴۲.
- ↑ برای عدالت اجتماعی، تعاریف گوناگونی وجود دارد؛ برای نمونه ر. ک: عبدالفتاح الصعیدی، الافصاح فی فقه اللغه، ج۱، باب سوم، ص۲۴۲؛ مرتضی مطهری، عدل الهی، ص۵۹ به بعد؛ جمیل صلیبا، فرهنگ فلسفی، ص۴۶۱. Bertrand Russel"Sceptical essays, p. ۱۵۴
- ↑ در ادامه به تفصیل، نوع پیوند میان عدالت و حق را بررسی خواهیم کرد.
- ↑ Distributive justice..
- ↑ Distributive justice..
- ↑ ر.ک: گلن تیندر، تفکر سیاسی، ص۵۷.
- ↑ سیدباقری، سید کاظم، عدالت سیاسی در قرآن کریم، ص ۴۶.