فضائل امام علی در معارف و سیره نبوی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

جایگاه امیر مؤمنان (ع) از نظر پیامبر اکرم (ص) بسیار والا و مهم است. آن حضرت همواره برتری‌های بی‌شمار علی (ع) را برای امت بیان می‌کرد. مانند اینکه ایشان را همسان و برادر خود؛ دروازه دانش نبوی (ص) و برترین دادگر دانسته و نگاه به چهره علی (ع) را عبادت می‌دانست.

مقدمه

جایگاه امیر مؤمنان علی (ع) در سیره و دیدگاه پیامبر اعظم (ص) بسیار والا و مهم است. رسول حق هماره و در همه جا، با تعبیرهای الهام گرفته از وحی الهی، برتری‌های بی‌شمار امیرمؤمنان علی (ع) را برای امت خویش بیان می‌کرد. آن حضرت در سخنی زیبا فرمود: «به راستی اگر جنگل‌ها، قلم؛ دریاها، مرکب؛ جنیان، حسابگر و انسان‌ها، نویسنده شوند، نخواهند توانست برتری‌های علی بن ابی طالب (ع) را بر شمارند».[۱].

پیامبر رحمت در سخن دیگری، ارزش بیان کردن، به نگارش درآوردن، گوش دادن و نگریستن به فضائل برادرش علی (ع) را این‌گونه بیان می‌کند: "به راستی که خداوند تعالی به برادرم، علی ابن ابی طالب (ع)، برتری‌های فراوانی بخشیده است که تعدادشان به شمارش نمی‌آید. از این‌رو، کسی که یک فضیلت از فضیلت‌های او را بازگو کند، در حالی که به آن اقرار داشته باشد، خداوند، گناهان گذشته و آینده او را بیامرزد، گر چه در روز رستاخیز با گناهان جن و انس بیاید و هر که فضیلتی از فضائل علی بن ابی طالب (ع) را بنگارد، تا زمانی که از این نگارش اثری مانده باشد، فرشتگان همیشه برای او آمرزش می‌خواهند و کسی که به فضیلتی از فضائل او گوش فرا دهد، خداوند، گناهان او را که از راه گوش مرتکب شده است، می‌آمرزد و کسی که به نوشته‌ای در فضائل او بنگرد، خداوند، گناهان او را که از راه چشم مرتکب شده است، می‌آمرزد"[۲].[۳]

علی (ع)؛ همسان رسول خدا (ص)

پیامبر بزرگوار اسلام می‌فرماید: "علی از من است و من از علی هستم و کار‌های مرا جز خودم یا علی انجام نمی‌دهد"[۴]. جابر بن عبدالله انصاری نیز به نقل از پیامبر خدا (ص) می‌گوید: "مردم، از نسل‌های (شاخه‌ها و نژادها) پراکنده هستند، ولی من و علی از یک نسل [و نژاد] هستیم"[۵].

پیامبر اعظم (ص) در حدیث نورانی دیگری همسانی خود را با علی (ع) در کردار نیز بیان می‌کند. در روایتی از ابوسعید خدری آمده است که پیامبر خدا به علی (ع) فرمود: "تو برای تأویل [و توضیح] قرآن می‌جنگی؛ آن‌گونه که من برای تنزیل آن جنگیدم"[۶].[۷]

علی (ع)؛ برادر رسول خدا (ص)

از ابن عمر روایت شده است هنگامی که پیامبر خدا میان مسلمانان، دو به دو پیمان برادری (عقد اخوت) بست، علی (ع) با ناراحتی به حضرت رسول عرض کرد: «ای رسول خدا! میان همه مسلمانان پیمان برادری بستی، ولی میان من و کسی چنین پیمانی را اجرا نکردی». پیامبر فرمود: «أَنْتَ أَخِي فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ»؛ «تو در دنیا و آخرت، برادر من هستی»[۸].[۹]

علی (ع)؛ دروازه دانش نبوی (ص)

امیرمؤمنان علی (ع) در روایتی به نقل از رسول خدا (ص) فرمود: «أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِيٌّ بَابُهَا»؛ «من شهر علم هستم و علی، دروازه آن»[۱۰]. همچنین پیامبر اکرم‌(ص) در روایت دیگری فرمود: «فَمَنْ أَرَادَ الْعِلْمَ فَلْيَأْتِ الْبَابَ»؛ «هر که جویای دانش است، از دروازه آن وارد شود»[۱۱]. حضرت علی (ع) در حدیث دیگری به نقل از پیامبر خدا می‌فرماید: «أَنَا دَارُ الْحِكْمَةِ وَ عَلِيٌّ بَابُهَا»؛ «من خانه حکمتم و علی در آن است»[۱۲]. همچنین «عَلِيٌّ بَابُ عِلْمِي‌»؛ «علی، دروازه دانش من است»[۱۳].[۱۴]

علی (ع)؛ برترین دادگر

حاکم نیشابوری، از دانشمندان اهل سنت در کتاب المستدرک علی الصحیحین داستان جالبی را درباره برتری قضاوت و دادگری علی (ع) بیان می‌کند. وی به نقل از امام علی (ع) می‌نویسد: روزی پیامبر اکرم (ص) مرا برای مأموریت به یمن فرستاد. عرض کردم: ای رسول خدا! آیا مرا برای قضاوت و دادگری میان مردم می‌فرستی، در حالی که من جوانم و از قضاوت آگاهی چندانی ندارم؟ پیامبر با دست مبارک به سینه‌ام زد، سپس فرمود: «خدایا! قلب او را هدایت فرما و زبانش را استوار گردان» به خدایی که دانه را در دل خاک شکافت. [از آن پس] هرگز در قضاوت و دادگری میان دو نفر تردید نکردم[۱۵].[۱۶]

عبادت بودن نگریستن به چهره علی (ع)

نگاه به چهره دلربای علی (ع)، با پرستش آفریدگار برابر دانسته شده است. حاکم نیشابوری به نقل از ابن مسعود می‌نویسد: «رسول خدا (ص) فرمود:«النَّظَرُ إِلَى عَلِيِّ عَبَادَةُ»؛ «نگاه به چهره علی (ع)، عبادت است»[۱۷].

پیامبر گرامی اسلام (ص) در سخن دیگری می‌فرماید: "نگاه به چهره علی بن ابی طالب (ع) و ذکر او عبادت است و ایمان بنده، جز به ولایت علی (ع) و بیزاری از دشمنان او پذیرفته نمی‌شود"[۱۸].[۱۹]

مهرورزی به علی (ع)

تاریخ جزیرة‌العرب از بی‌مهری‌های مردم آن دیار نسبت به بزرگان و نیکان خبر می‌دهد. از این‌رو، رسول اکرم (ص) بارها مسلمانان را به مهر و محبت نسبت به خاندان خویش سفارش می‌کند. آن حضرت بنا بر فرمان پروردگار، پاداش رسالت خود را دوستی و محبت به خاندان خویش قرار داده است.

پیامبر خدا در روایت‌های بسیاری، به مهرورزی به اهل بیت (ع) به ویژه علی (ع) سفارش و تأکید کرده و افراد را از دشمنی و کینه به آن حضرت برحذر داشته است که در ادامه به برخی از این روایت‌ها اشاره می‌کنیم.

ام سلمه، همسر باوفای پیامبر اکرم (ص) از ایشان نقل می‌کند: "هر که علی را دوست بدارد، مرا دوست داشته و هر که مرا دوست بدارد، خدا را دوست داشته و هر که علی را دشمن بدارد، مرا دشمن داشته و هر کس مرا دشمن بذارد، خدا را دشمن داشته است"[۲۰].

ام سلمه در سخن دیگری می‌گوید: از رسول خدا (ص) شنیدم که فرمود: «مَنْ سَبَّ عَلِيّاً فَقَدْ سَبَّنِي‌»؛ «هر کس علی را دشنام دهد، مرا دشنام داده است»[۲۱].

پیامبر گرامی اسلام در حدیثی می‌فرماید: «مَنْ آذَى عَلِيّاً فَقَدْ آذَانِي‌»؛ «هر که علی را بیازارد، مرا آزرده است»[۲۲]. در کلام دیگری از آن حضرت در این باره آمده است: "هر کس علی را دوست بدارد، در حقیقت مرا دوست داشته است و هر که مرا دوست بدارد، خدا از وی خشنود خواهد شد و هر که خدا از او خشنود شود، پاداش او را بهشت خواهد داد"[۲۳].

پیامبر رحمت در سخنی، دشمنی و بی‌محبتی به علی (ع) را دلیل خداوند برای آفرینش دوزخ معرفی می‌کند و می‌فرماید: "اگر مردم بر دوستی و مهر علی بن ابی طالب (ع) گرد هم می‌آمدند، خداوند، دوزخ را نمی‌آفرید"[۲۴].[۲۵]

همگام علی (ع) با قرآن

قرآن بر پیامبر خدا فرو فرستاده شده و بر سینه مبارک آن حضرت نازل گشته است. علی (ع) در آیه «مباهله»، نفس رسول خدا (ص) معرفی شده است. بر همین اساس، همگامی علی (ع) با قرآن ثابت می‌شود. اُم سلمه در این باره از پیامبر اعظم (ص) نقل می‌کند: "علی با قرآن و قرآن با علی است و این دو از هم جدا نمی‌شوند تا کنار حوض کوثر [و در روز رستاخیز] به من بپیوندند"[۲۶].[۲۷]

فضائل ویژه

پیامبر در آخرین لحظه‌های عمر خویش درباره فضائل ویژه حضرت علی (ع) به دخترش، فاطمه زهرا (س) می‌فرماید: "دخترم! همسر تو فضائل و مناقبی دارد. ایمان او به خدا و رسولش، بیش از هر کسی است و هیچ کس از امتم در این امر بر وی پیشی نگرفته است و دانش او به کتاب خدا و سنتم فضیلت دیگر اوست و هیچ کس از امت من به جز همسرت همه علم مرا فرا نگرفته است. همانا خداوند، علمی را به من آموخته که به کسی جز من نیاموخته و علمی نیز به فرشتگان و پیامبرانش آموخته و هر چه بر فرشتگان و پیامبرانش آموخته است، من بر آن داناتر و آگاه‌ترم و خداوند، به من امر کرده است که آن را به علی (ع) بیاموزم و من این کار را انجام دادم. پس هیچ کس از امتم جز وی از همه علم، فهم و حکمت من آگاهی ندارد.

ای دخترم! همانا وی تو را که همسر او هستی و دو پسرش حسن و حسین را که نوه‌های من هستند، به امر به معروف و نهی از منکر فرا می‌خواند و همانا خداوند متعال، به وی حکمت و حل و فصل میان حق و باطل را عنایت فرموده است.

دخترم! ما خاندانی هستیم که خداوند هفت ویژگی به ما عطا کرده که پیش از آن، به هیچ کس از پیشینیان عطا نکرده است و به هیچ کس از آخرین نیز به جز ما عطا نخواهد کرد. پیامبر ما، سرور پیامبران و او پدر توست. جانشین ما، بهترین جانشینان و او همسر توست و شهید ما، سرور شهیدان و او حمزه، عموی پدر توست"[۲۸].

حضرت زهرا (س) پس از شنیدن سخنان پیامبر پرسید: «ای رسول خدا! آیا او سرور شهیدانی است که در رکاب تو کشته شده‌اند؟» پیامبر اعظم (ص) فرمود: "نه، بلکه او سرور شهیدان از پیشینیان و آخرین به جز پیامبران و اوصیا است و جعفر بن ابی طالب که دارای دو بال است و با آنها در بهشت به همراه فرشتگان پرواز می‌کند و دو پسرت، حسن و حسین (ع)، دو سبط امتم و دو سرور جوانان اهل بهشتند. سوگند به آن‌که جانم در دست اوست، مهدی این امت، از خاندان ماست که خداوند به وسیله او، زمین را از عدل و داد پر می‌کنند، همان‌گونه که از ستم و جور پر شده است"[۲۹].

وقتی سخن پیامبر به اینجا رسید، حضرت زهرا (س) عرض کرد: "ای رسول خدا! کدام یک از اینان که نام بردی، از دیگری برترند؟" پیامبر فرمود: "علی (ع) پس از من، برترین فرد امت من و حمزه و جعفر، افضل اهل بیت من پس از علی و تو و دو پسر و نوه‌ام حسن و حسین و جانشینان [من]، از فرزندان این پسرم (و با دست مبارکش به امام حسین (ع) اشاره کرد) هستند و مهدی (ع) از جمله آنان است. همانا ما خاندانی هستیم که خداوند، برای ما آخرت را بر دنیا برگزیده است".[۳۰].[۳۱]

منابع

پانویس

  1. «لَوْ أَنَ الرِّيَاضَ أَقْلَامٌ وَ الْبَحْرَ مِدَادٌ وَ الْجِنَّ حُسَّابٌ وَ الْإِنْسَ كُتَّابٌ مَا أَحْصَوْا فَضَائِلَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ» بحارالانوار، ج۳۸، ص۱۹۷.
  2. «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى جَعَلَ لِأَخِي عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ فَضَائِلَ لَا يُحْصِي عَدَدَهَا غَيْرُهُ فَمَنْ ذَكَرَ فَضِيلَةً مِنْ فَضَائِلِهِ مُقِرّاً بِهَا غَفَرَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ وَ لَوْ وَافَى الْقِيَامَةَ بِذُنُوبِ الثَّقَلَيْنِ وَ مَنْ كَتَبَ فَضِيلَةً مِنْ فَضَائِلِ عَلِيٍّ لَمْ تَزَلِ الْمَلَائِكَةُ تَسْتَغْفِرُ لَهُ مَا بَقِيَ لِتِلْكَ الْكِتَابَةِ رَسْمٌ أَوْ أَثَرٌ وَ مَنِ اسْتَمَعَ إِلَى فَضِيلَةٍ مِنْ فَضَائِلِهِ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ الذُّنُوبَ الَّتِي اكْتَسَبَهَا بِالاسْتِمَاعِ وَ مَنْ نَظَرَ إِلَى كِتَابَةِ فَضَائِلِهِ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ الذُّنُوبَ الَّتِي اكْتَسَبَهَا بِالنَّظَرِ»، بحارالانوار، ج۳۸، ص۱۹۶.
  3. رحیمیان، محمد حسین، اهل بیت از نگاه پیامبر اعظم، ص ۲۷.
  4. «عَلِيٌّ مِنِّي وَ أَنَا مِنْ عَلِيٍّ وَ لَا يُؤَدِّي عَنِّي إِلَّا أَنَا أَوْ عَلِيٌّ» مناقب ابن مغازلی، ص۱۲۲، ح۲۶۷؛ فرائد السمطین، ج۱، ص۵۹، ح۲۴.
  5. «النَّاسُ مِنْ شَجَرَةٍ شَتَّی وَ أَنَا وَ عَلِيٌّ مِنْ شَجَرَةٍ وَاحِدَةٍ» صواعق المحرقه، ج۲، ص۳۵۹.
  6. «إِنَّكَ تُقَاتِلُ عَلَى تَأْوِيلِ الْقُرْآنِ‌، كَمَا قَاتَلْتُ عَلَى تَنْزِيلِهِ»، ابن حنبل، مسند، ج۳، ص۴۲۰، ح۱۰۸۹۶؛ مستدرک حاکم، ج۳، ص۱۳۲، ح۴۶۲۱؛ حلیة الاولیاء، ج۱، ص۶۷؛ مناقب ابن مغازلی، ص۲۹۸، ح۱۳۴۱؛ کنز العمال، ج۱۱، ص۴۱۳، ح۳۲۹۶۷، ۳۲۹۶۹.
  7. رحیمیان، محمد حسین، اهل بیت از نگاه پیامبر اعظم، ص ۲۸.
  8. سنن ترمذی، ج۵، ص۵۹۵، ح۳۷۲۰؛ مستدرک حاکم، ج۳، ص۱۵، ح۴۲۸۸؛ مناقب ابن مغازلی، ص۳۷، ح۵۷.
  9. رحیمیان، محمد حسین، اهل بیت از نگاه پیامبر اعظم، ص ۲۹.
  10. مستدرک حاکم، ج۳، ص۱۳۷، ح۴۶۳۷.
  11. مستدرک حاکم، ج۳، ص۱۳۷، ح۴۶۳۷.
  12. سنن ترمذی، ج۵، ص۵۹۶، ح۳۷۲۳؛ حلیة الأولیاء، ج۱، ص۶۴؛ مناقب ابن مغازلی، ج۸۷، ص۱۲۹؛ کنز العمال، ج۱۱، ص۶۰۰، ح۳۲۸۸۹؛ ج۱۳، ص۱۴۷، ح۳۶۴۶۲.
  13. کنز العمال، ج۱۱، ص۶۱۴، ح۳۲۹۸۱.
  14. رحیمیان، محمد حسین، اهل بیت از نگاه پیامبر اعظم، ص ۲۹.
  15. مسند احمد، ج۱، ص۱۴۱، ح۶۶۸؛ مستدرک حاکم، ج۳، ص۱۴۶، ح۴۶۵۸.
  16. رحیمیان، محمد حسین، اهل بیت از نگاه پیامبر اعظم، ص ۳۰.
  17. مستدرک حاکم، ج۳، ص۱۵۲، ح۴۶۸۱؛ حلیة الأولیاء، ج۲، ص۱۸۲؛ نور الابصار، ص۸۹.
  18. «النَّظَرُ إِلَى عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ (ع) عِبَادَةٌ وَ ذِكْرُهُ عِبَادَةٌ وَ لَا يُقْبَلُ إِيمَانُ عَبْدٍ إِلَّا بِوَلَايَتِهِ وَ الْبَرَاءَةِ مِنْ أَعْدَائِهِ»، بحارالانوار، ج۳۸، ص۱۹۶.
  19. رحیمیان، محمد حسین، اهل بیت از نگاه پیامبر اعظم، ص ۳۰.
  20. «مَنْ أَحَبَّ عَلِيّاً فَقَدْ أَحَبَّنِي، وَ مَنْ أَحَبَّنِي فَقَدْ أَحَبَّ اللَّهَ، وَ مَنْ أَبْغَضَ عَلِيّاً فَقَدْ أَبْغَضَنِي، وَ مَنْ أَبْغَضَنِي فَقَدْ أَبْغَضَ اللَّهَ»، کنز العمال، ج۱۱، ص۶۲۲، ح۳۳۰۲۴؛ نور الابصار، ص۸۹.
  21. مسند احمد، ج۷، ص۴۵۶، ح۲۶۲۰۸؛ مستدرک حاکم، ج۳، ص۱۳۰، ح۲۱۳ و ۴۶۱۵؛ کنزالعمال، ج۱۱، ص۶۰۲، ح۳۲۹۰۳؛ نور الابصار، ص۸۹.
  22. مسند احمد، ج۴، ص۵۳۴، ح۱۵۵۳۰؛ مستدرک حاکم، ج۳، ص۱۳۲، ح۴۶۱۹؛ نور الأبصار، ص۸۹.
  23. «وَ مَنْ أَحَبَّ عَلِيّاً أَحَبَّنِي وَ مَنْ أَحَبَّنِي فَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ وَ مَنْ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ كَافَأَهُ الْجَنَّةَ...» بحارالانوار، ج۳۹، ص۲۷۷.
  24. «لَوِ اجْتَمَعَ النَّاسُ عَلَى حُبِّ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ لَمَا خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ النَّارَ» بحارالانوار، ج۳۹، ص۲۴۸.
  25. رحیمیان، محمد حسین، اهل بیت از نگاه پیامبر اعظم، ص ۳۱.
  26. «عَلِيٌّ مَعَ الْقُرْآنِ وَ الْقُرْآنُ مَعَ عَلِيٍّ لَا يَفْتَرِقَانِ حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ»، مستدرک حاکم، ج۳، ص۱۳۴، ح۲۲۶ و ۴۶۲۸؛ فرائد السمطین، ج۱، ص۱۷۷، ح۱۴۰؛ کنزالعمال، ج۱۱، ص۶۰۳، ح۳۲۹۱۲؛ نورالابصار، ص۸۹.
  27. رحیمیان، محمد حسین، اهل بیت از نگاه پیامبر اعظم، ص ۳۲.
  28. «يَا بُنَيَّةِ إِنَّ لِبَعْلِكِ مَنَاقِبَ إِيمَانُهُ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ قَبْلَ كُلِّ أَحَدٍ لَمْ يَسْبِقْهُ إِلَى ذَلِكَ أَحَدٌ مِنْ أُمَّتِي وَ عِلْمَهُ بِكِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ سُنَّتِي وَ لَيْسَ أَحَدٌ مِنْ أُمَّتِي يَعْلَمُ جَمِيعَ عِلْمِي غَيْرُ عَلِيٍّ (ع) إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَّمَنِي عِلْماً لَا يَعْلَمُهُ غَيْرِي وَ عَلَّمَ مَلَائِكَتَهُ وَ رُسُلَهُ عِلْماً وَ كُلُّ مَا عَلَّمَهُ مَلَائِكَتَهُ وَ رُسُلَهُ فَأَنَا أَعْلَمُ بِهِ وَ أَمَرَنِيَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ أُعَلِّمَهُ إِيَّاهُ فَفَعَلْتُ فَلَيْسَ أَحَدٌ مِنْ أُمَّتِي يَعْلَمُ جَمِيعَ عِلْمِي وَ فَهْمِي وَ حِكَمِي غَيْرُهُ وَ إِنَّكِ يَا بُنَيَّةِ زَوْجَتُهُ وَ ابْنَاهُ سِبْطَايَ حَسَنٌ وَ حُسَيْنٌ وَ هُمَا سِبْطَا أُمَّتِي وَ أَمْرُهُ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهْيُهُ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ آتَاهُ الْحِكْمَةَ وَ فَصْلَ الْخِطابِ يَا بُنَيَّةِ إِنَّا أَهْلُ بَيْتٍ أَعْطَانَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ سَبْعَ خِصَالٍ لَمْ يُعْطِهَا أَحَداً مِنَ الْأَوَّلِينَ كَانَ قَبْلَكُمْ وَ لَا يُعْطِيهَا أَحَداً مِنَ الْآخِرِينَ غَيْرَنَا نَبِيُّنَا سَيِّدُ الْمُرْسَلِينَ وَ هُوَ أَبُوكِ وَ وَصِيُّنَا سَيِّدُ الْأَوْصِيَاءِ وَ هُوَ بَعْلُكِ وَ شَهِيدُنَا سَيِّدُ الشُّهَدَاءِ وَ هُوَ حَمْزَةُ بْنُ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ وَ هُوَ عَمُّ أَبِيكِ»، بحارالانوار، ج۲۸، ص۵۳.
  29. «لَا بَلْ سَيِّدُ شُهَدَاءِ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ مَا خَلَا الْأَنْبِيَاءَ وَ الْأَوْصِيَاءَ وَ جَعْفَرُ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ذُوالْجَنَاحَيْنِ الطَّيَّارُ فِي الْجَنَّةِ مَعَ الْمَلَائِكَةِ وَ ابْنَاكِ حَسَنٌ وَ حُسَيْنٌ سِبْطَا أُمَّتِي وَ سَيِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ مِنَّا وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ مَهْدِيُّ هَذِهِ الْأُمَّةِ الَّذِي يَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً» بحارالانوار، ج۲۸، ص۵۳.
  30. «عَلِيٌّ بَعْدِي أَفْضَلُ أُمَّتِي وَ حَمْزَةُ وَ جَعْفَرٌ أَفْضَلُ أَهْلِ بَيْتِي بَعْدَ عَلِيٍّ (ع) وَ بَعْدَكِ وَ بَعْدَ ابْنَيَّ وَ سِبْطَيَّ حَسَنٍ وَ حُسَيْنٍ وَ بَعْدَ الْأَوْصِيَاءِ مِنْ وُلْدِ ابْنِي هَذَا وَ أَشَارَ إِلَى الْحُسَيْنِ (ع) وَ مِنْهُمُ الْمَهْدِيُّ (ع) إِنَّا أَهْلُ بَيْتٍ اخْتَارَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَنَا الْآخِرَةَ عَلَى الدُّنْيَا»، بحارالانوار، ج۲۸، ص۵۳.
  31. رحیمیان، محمد حسین، اهل بیت از نگاه پیامبر اعظم، ص ۳۳.