محمد بن سیرین انصاری در رجال و تراجم
آشنایی اجمالی
وی در زمان خلافت عثمان در سال ۳۳ ﻫ.ق از (صَفیّه) کنیز ابوبکر بن ابی قحافة زاده شد. پدرش سیرین [۱] اهل (جرجرایا) [۲] و مِسگر بود و برای گذران زندگی، به (عین التمر)[۳] سفر کرد. در سال دوازدهم هجری و در زمان خلافت ابوبکر به دست خالد بن ولید اسیر شد. انس بن مالک او را از خالد خریداری کرد و سرانجام سیرین با مکاتبه و تعهّد پرداخت بیست هزار درهم به انس و با تلاش و کوشش و فراهم آوردن مبلغ مذکور، از قید بردگی رهایی یافت.
از سیرین ده فرزند به دنیا آمد که پنج تن آنان به نامهای: محمّد، انس، معبد، کریمه و حفصه از دانشمندان بنام هستند.
بنابر گزارش مورّخان، از ابن سیرین سی فرزند به دنیا آمد، لیکن همه آنان جز عبداللّه از دنیا رفتند. ابن سیرین دارای قدی کوتاه، شکمی برآمده و محاسنی انبوه بود و موهای سرش را بلند نگاه میداشت. او شخص گوشهگیر، گریزان از شهرت، بردبار و در عین حال شوخ طبع و خنده رو بود. شبها را با نماز سپری میکرد و در تمام سال یک روز در میان روزه میگرفت هر روز غسل میکرد و به وسواس معروف بود از این رو، هنگام وضو گرفتن پای خود را تا ساق میشست. محمد با مادرش رفتاری متواضعانه داشت و چنان آرام سخن میگفت که گویا بیمار است و بیش از آن توان بلند سخن گفتن ندارد. از نشانههای ورع و تقوای او این بود که وی مقدار زیادی روغن زیتون به ارزش چهل هزار درهم خرید تا با آن داد و ستد کند، لیکن در یکی از ظرفهای روغن، موش مُردهای یافت. از این رو همه آنها را بر زمین ریخت و نفروخت و در نتیجه بدهکار شد و چون توان پرداخت بدهی را نداشت، به زندان افتاد.
ابن سیرین در تعبیر خواب شهره روزگار بود. گویند دانش تعبیر خواب را خداوند به دلیل مخالفتی که با هوای نفس خود کرد، به وی ارزانی داشت، آن گونه که به یوسف صدیق(ع)عطا فرمود[۴]. وی در عین حال که بر تعبیر خواب تسلّط کامل داشت و بیدرنگ پاسخ میداد، لیکن چندان به خواببها نمیداد و از این رو وقتی شخصی از وی درباره خوابش پرسید، در پاسخ گفت: در بیداری پرهیزگار باش، آن چه در خواب دیدی زیانی به تو نمیرساند. وی نسبت به دانش به ویژه نقل حدیث با احترام ودقّت خاصّی مینگریست تا جایی که اگر در حال خنده یا گفت وگو بود و سخنی از احادیث پیامبر(ص) به میان میآمد، خودش را جمع میکرد و مؤدّبانه مینشست و هنگامی که از وی درباره حلال و حرام سئوال میشد چهرهاش دگرگون میگشت. او درباره دیگران خوش بین بود و اگر از کسی به بدی یاد میشد، بلافاصله یکی از خوبیهای او را بر میشمرد. غیبت کسی را نمیکرد و عهد کرده بود اگر غیبتی کرد یک دینار صدقه بدهد.
محمّد و دانشمندان مسلمان. وی در میان دانش مندان به ویژه اصحاب تراجم اهل سنت به بزرگی، ورع و تقوا شهرت دارد ابن حبّان بُستی میگوید: او فقیه، حافظ، متقن و با ورعترین اهل بصره است.
ابن یونس او را از حسن بصری هوشیارتر میداند و شعبی در میان دیگر فقیهان، توجه به او را سفارش میکند. ایّوب سَختیانی هنگامی که از عمرو بن دینار میشنود که مانند طاووس را ندیدهام، میگوید: به خدا قسم اگر محمّد بن سیرین را دیده بودی، چنین سخنی نمیگفتی. عثمان بَتّی، ابن عون، مورّق عجلی، ابواسحاق شیرازی، ابن سعد و برخی دیگر، سخنان مشابهی در تجلیل از او ایراد کردهاند.
او که با حسن بصری معاصر بود، در اواخر عمر حسن، با او درگیر شد و میان آن دو کدورتی بروز کرد تا جایی که در تشییع جنازه حسن بصری حاضر نشد و شاید از آن زمان این ضرب المثل در کتابهای نحوی مشهور گردید که: (جالِسِ الحسن او ابن سیرین).
وی از راویان طبقه سوم و نیز مورد توثیق رجالیون اهل سنت، مانند: احمد بن حنبل، ابن حبّان، ابن معین، عجلی، ذهبی و ابن حجر است. هشام بن حسان میگوید: راست گوتر از او را ندیدهام. او در نقلِ حدیث در حروف و الفاظ، دقت بیش تری داشت در حالی که حسن بصری نقل به معنی میکرد.
روایات او در منابع روایی اهل سنت و شیعه نقل شده است. او در این روایات از امام حسن مجتبی(ع) و نیز از مولای خود انس بن مالک، زید بن ثابت، جندب بن عبدالله، حذیفة بن یمان، رافع بن خدیج، سمرة بن جُندب، عبدالله بن عمر، عبدالله بن عباس، ابوهریره، و بسیاری دیگر نقل حدیث کرده است و کسانی چون: شعبی، ثابت بنانی، یونس بن جُبیر، مالک بن دینار، اوزاعی، هشام بن حسان و گروهی دیگر از وی روایت کردهاند [۵]. وی از طریق انس بن مالک از رسول خدا(ص) روایت میکند فرمود: (کسی که به علی(ع) حسادت ورزد نسبت به من بدخواهی کرده، و بدخواهِ من کافر است) [۶].
نیز وی از طریق ابوهریره از پیامبر(ص) روایت میکند که فرمود: (چهار چیز از چهار چیز سیر نمیشود زمین از باران، زن از مرد، چشم از نگاه و دانش مند از دانش)[۷]. وی در روز جمعه نهم ماه شوال سال ۱۱۰ ﻫ.ق در ۷۵ و به نقلی ۷۷ سالگی و پس از گذشتن صد روز از مرگ حسن بصری، در بصره وفات یافت و نضر بن عمروِ مُقری بر وی نماز گزارد و در کنار قبر حسن بصری دفن شد. او هنگام مرگ چهل هزار درهم بده کار بود که فرزندش عبداللّه آنها را پرداخت [۸].[۹]
جستارها وابسته
- انس بن سیرین انصاری (برادر)
- معبد بن سیرین انصاری (برادر)
- کریمه بن سیرین انصاری (خواهر)
- حفصه بن سیرین انصاری (خواهر)
منابع
پانویس
- ↑ برخی سیرین را نام مادر وی دانستهاند (معجم البلدان ۴/ ۱۷۶).
- ↑ شهری از توابع نهروان میان واسط و بغداد از طرف شرقی، که اکنون اثری از آن نیست (معجم البلدان ۲/ ۱۲۳).
- ↑ ر. ک: ترجمه محمد بن اسحاق بن یسار در همین کتاب.
- ↑ سفینة البحار (چاپ جدید) ۴/ ۳۵۲.
- ↑ نک: اَمالی طوسی ۱/ ۸۰؛ ۲/ ۲۳۶؛ تهذیب الکمال ۲۵/ ۳۴۵ - ۳۴۸؛ رجال صحیح بخاری ۲/ ۶۵۰ و رجال صحیح مسلم ۲/ ۱۷۹.
- ↑ بحار الانوار ۳۹/ ۳۳۴.
- ↑ حلیة الاولیاء ۲/ ۲۸۱.
- ↑ الطبقات الکبری ۷/ ۲۰۶؛ کتاب التاریخ الکبیر ۱/ ۹۰و المعارف ۴۴۲.
- ↑ عزیزی، رستگار، بیات، راویان مشترک، ج۲، ص 122.