مواسات در معارف دعا و زیارات
مقدمه
قرآن کریم میفرماید: ﴿وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ﴾[۱]. همچنین میفرماید: ﴿وَأَوْفُوا الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ لَا نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى وَبِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُوا ... ﴾[۲][۳].
پیامبر (ص) فرمودند: "کسی که در مالش با فقیر مواسات کند و به مردم از خود انصاف دهد، او مؤمن حقیقی است"[۴]. حسن بزاز گوید: امام صادق (ع) به من فرمود: "نمیخواهی سه چیزی را که از سختترین واجبات خدا بر خلقش است به تو خبر دهم؟ گفتم: چرا؟ فرمود: انصاف دادن مردم از خود و مساوات با برادرت و یاد کردن خدا در هر جا[۵].
منظور از مواسات، برادری، همفکری، انفاق، رسیدگی به حال نیازمندان اعم از خواسته مادی یا معنوی و سایر امور مشابه است[۶]. مساوات را به معنی برابری نیز گفتهاند[۷]. از طرفی برخی نیز گفتهاند: "مساوات به این معناست که چیزی برای همه یکسان است"[۸].
- "مواسات از فضائل مندرجه در فضیلت سخاوت است"[۹]. عدهای هم چنین گفتهاند: "مواسات برابری، برادری، شرکت نمودن با دوستان و مستحقین در امر معاش و مال و آنچه روزی وی شده است، میباشد"[۱۰].[۱۱]
پیامبر (ص) پس از فتح مکه و اجتماع مردم در مسجدالحرام خطبه تاریخی ایراد فرمودند که در قسمتی از آن مساوات اسلامی را بیان داشتند؛ آنجا که فرمود: همه مردم در روزگار گذشته و حال، مانند دانههای شانه مساوی و برابرند است و عرب بر عجم و سرخ بر سیاه برتری ندارد. ملاک فضیلت، تقوا و پرهیزکاری است[۱۲].
هرکه با دیگری دشمنی میکند یا حسد میورزد، و از کمک و یاری به او خودداری نماید و به کارهای او همت نگمارد، میتوان گفت که این صفات از کسالت یا ضعف نفس یا بخل ناشی میشود[۱۳]. ارسطو یکی از دلایل محتاج بودن مردم به دوست را مواسات ذکر مینماید و ارسطاطالیس گفته است: "مردم به دوست محتاج بود در همه احوال. اما در حال رفاه (آسایش) از جهت احتیاج به ملاقات و معاونت ایشان، و اما در حال شدت از جهت احتیاج به مواسات (سازگاری، دیگری را همچون خود دانستن) و مؤانست ایشان[۱۴].[۱۵]
مساوات یا مواسات
امام صادق (ع) میفرمایند: "با برادر دینی خود مواسات کن که فوق مساوات است"[۱۶]. راز این مطلب آن است که اگر مردم براساس محبت و دوستی و برادری با یکدیگر رفتار نمایند، نیازی به مساوات نیست؛ همچنانکه گذشت در رابطه دوستی، برادری، ایثار و از خود گذشتگی نمایان میشود و فرد هرچه را برای خود میپسندد، برای دیگری نیز میپسندد. لذا نیازی به عدالت و انصاف و مساوات نیست[۱۷].
از جلوههای خدمتگزاری، یاری به دیگران است. یاری در مسائل و مشکلات زندگی، به ویژه در بعد مالی و اقتصادی که در فرهنگ اسلامی، از آن به مواسات تعبیر شده است. مواسات عبارت است از یاری رساندن به برادران دینی، با مال و جان و مانند آن، در چیزهایی که به آن نیازمندند[۱۸].
مساوات و عدالت
شهید مطهری مینویسد: "مقتضای عدالت مساوات است، در شرایط حقوقی مساوی، نه در شرایط نامساوی"[۱۹]. ایشان در جای دیگری گفتهاند: معنی عدالت این نیست که همه مردم از هر نظر در یک حد و یک مرتبه و یک درجه باشند. جامعه خود به خود مقامات و درجات دارد و در این جهت مثل یک پیکر است. وقتی که مقامات و درجات دارد، باید تقسیمبندی و درجهبندی بشود... مقتضای عدالت این است که تفاوتهایی که خواه ناخواه در اجتماع است تابع استعدادها و لیاقتها باشد[۲۰].
همچنین گفته است: اگر بخواهیم عدالت را به معنای مساوات تعریف کنیم و مساوات را هم مساوات در موهبتهای اجتماعی فرض کنیم، غلط است. ولی عدالت را به یک معنای دیگر میشود معنی کرد که اگر به آن توجه شود، میتوان گفت آن هم مساوات است، اما مساوات به شکل دیگر[۲۱].
قسط، انصاف و مساوات نیز مترادف و برابر با عدلاند. البته در مورد مساوات باید این نکته را در نظر داشت که در مواردی چون اجرای قوانین و توزیع بیت المال، عدالت، در شکل مساوات و توزیع علی السویه تحقق مییابد و هرگونه نابرابری، موجب بیعدالتی میشود، اما در همه موارد، چنین نیست؛ بلکه آنجا که حقوق افراد با توجه میزان تلاش و شایستگی آنها تعیین میشود، دیگر مساوات، راه تحقق عدالت نیست و تفاوت نهادن بین افراد، پیش شرط برخورد عادلانه است[۲۲].
با توجه به مطالب فوق میتوان چنین گفت که عدالت و مساوات یکی است ولی در شرایط یکسان. اگر معیار عدالت را قوه و استعداد افراد در نظر بگیریم در این صورت مساوات، عدالت نیست، بلکه کاملاً ضد عدالت است. خداوند متعال در آفرینش به هر فرد، استعداد خاصی داده است و به تبع آن هر فرد توانایی خاصی دارد. اگر قرار باشد که استعدادها شکوفا شود، بایستی حق و حقوق افراد بر اساس آن استعدادها داده شود که این با مساوات مغایر است.
به نظر میرسد که هر انسانی دارای یک سری نیازهای مشترک با سایر انسانهاست، و به منظور تأمین حداقل (یا کف) این نیازها بایستی به مساوات رفتار شود. ولی پس از این نیازها، عدالت آن خواهد بود که براساس استعدادها حق و حقوق به افراد داده شود و این مغایر با مساوات است[۲۳].
مساوات و مواسات در صحیفه سجادیه
امام سجاد (ع) در دعای بیست و چهارم و در عبارت چهارم آن میفرمایند: "بارخدایا بر محمد و آل او درود فرست، چنانکه ما (مسلمانها) را به آن حضرت شرافت و بزرگی دادی؛ و بر محمد و آل او درود فرست چنانکه به سبب آن بزرگوار برای ما حقی بر خلق (بر دیگری) واجب گردانیدی"[۲۴]؛ همچنین امام (ع) در دعای بیست و ششم و در عبارت یکم آن میفرمایند: "بارخدایا بر محمد و آل او درود فرست؛ و مرا به بهترین یاری نمودن درباره همسایگان و دوستانم که به حق ما آشنا هستند (امامت ما را باور داشته حقوق ما را رعایت مینمایند) و با دشمنان ما مخالفت میکنند همراهی فرما"[۲۵].
امام (ع) در این دعا از خداوند در خواست میکند تا همسایگان و دوستان خود را یاری و مساعدت نماید، زیرا یاری و مساعدت یکی از جلوههای مواسات و برادری است، هرچند که اعم از مساوات است.
در فرهنگ اسلامی یکی از حقوقی که برادران دینی نسبت به یکدیگر دارند، یاری و مساعدت همدیگر است.
همچنین امام (ع) در دعای بیست و ششم و در عبارت سوم آن میفرمایند: "و بارخدایا مرا بر آن دار که بدکردارشان را به نیکی پاداش دهم، و از ستمکارشان به عفو و بخشش درگذرم، و درباره همه ایشان خوش گمان باشم و با نیکویی همه آنها را سرپرستی نمایم و با پاکدامنی چشمم را از (زشتیها و لغزشهای) آنان بپوشانم، و با فروتنی با آنها نرم باشم (سختگیر نباشم)؛ و با مهربانی بر گرفتارانشان رقت داشته باشم و دلجویی کنم، و در پنهانی و پشت سر، دوستی (خود) را برای آنان آشکار سازم و با پاکدامنی (نه با آلودگی به فساد و تباهکاری) نعمت همیشگی (روزی و خوشی) را نزد ایشان دوست بدارم، و آنچه برای خویشان خود واجب و لازم میدانم درباره ایشان لازم دانم، و آنچه برای خواص و نزدیکان رعایت داشته، در نظر دارم برای ایشان رعایت کنم"[۲۶][۲۷].
امام (ع) در این عبارت اموری را از خداوند میخواهد تا در مورد همسایه انجام دهد. در واقع این امور همان چیزهایی است که در حق یک برادر دینی مؤمن باید انجام داد و این عبارت به نحو التزام، مواسات نسبت به همسایگان را گوشزد میکند. همچنانکه در پایان همین عبارت از خداوند میخواهد آنچه را که برای اقوام و نزدیکان خود میپسندد و واجب میداند درباره همسایگان نیز لازم بداند. قدر مسلم یکی از حقوقی که انسان نسبت به خویشان خود دارد، مواسات، برادری و مساعدت آنان است.
همچنین امام (ع) در دعای بیست و ششم و در عبارت دوم آن میفرمایند: "و آنان را توفیق ده برای برپا داشتن طریقه و روش (نگاهداری احکام) و فراگرفتن [[[اخلاق نیک]] خود (که بندگان را به آن امر فرمودهای) در سود رساندن به ناتوانانشان؛ و جلوگیری از فقر و نیازمندیشان؛ و رفتن نزد بیمارشان؛ و راهنمایی نمودن از رهجویشان؛ و اندرز دادن مشورت کنندگانشان؛ و دیدار از مسافرانشان؛ و پنهان کردن رازهایشان، و پوشاندن عیبهایشان، و یاری کردن ستمدیدگانشان؛ و دستگیری از آنان در ابزار خانه(دیگ، تبر، نردبان و مانند آنها) و سود رساندنشان به بخشش فراوان؛ و دادن آنچه ایشان به آن نیازمندند پیش از آنکه درخواست نمایند"[۲۸].[۲۹]
در حقیقت امام (ع) آنچه را که از خداوند در حق همسایگان خود طلب میکند، همان مواسات و یاری کردن آنهاست.
همچنین آن حضرت در دعای بیست و یکم و در عبارت سیزدهم آن میفرمایند: "خدایا بر محمد و آل او درود فرست؛ و مرا با ایشان همنشین (پیرو) و یاری کننده به آنان گردان؛ و به شوق و دلباختگی به خود و به انجام آنچه دوست داری و خشنود میگردی بر من منت گذار (توفیق عطا فرما) زیرا تو بر هر چیز توانایی؛ و خواسته من برای تو آسان است"[۳۰].
همچنانکه گذشت یاری اعم از مساوات است. عبارتهایی را که در اصل قبل (عدالت و انصاف) آمده بود میتوان برای مساوات آورد، لکن دعاهایی که در ذیل آمده برای توضیح و تبیین هرچه بیشتر مفهوم مساوات آورده شده است:
امام (ع) در دعای دوم و در عبارت بیست و چهارم درباره پیامبر (ص) میفرمایند: "تا هیچ کس در رتبه با او مساوی و در مقام همانند نباشد؛ و هیچ فرشته مقرب و پیغمبر مرسل (صاحب شریعت) با او برابری نکند"[۳۱].[۳۲]
از این عبارت میتوان استنباط نمود همانگونه که پیامبران و فرشتگان از لحاظ رتبه و مقام و منزلت با یکدیگر متفاوتند (باتوجه به اینکه فرشتگان مجرد از مادهاند)، انسانها نیز اینچنیناند. پس حقوق و تکلیفی که پیامبران، فرشتگان و انسانها در درگاه خداوند دارند با یکدیگر متفاوت است.
در قرآن کریم آمده است: ﴿قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ﴾[۳۳].
بدین معنی که پیامبر (ص) از جهتی شبیه سایر مردم است، ولی از جهتی دیگر از تمام پیامبران و فرشتگان مقرب درگاه خدا برتر است.
از مطالب فوق میتوان نتیجه گرفت که خداوند با تمامی انسانها به مساوات به معنی عدالت و تقسیم مساوی یا ریاضیوار رفتار نموده و از آن جهت که به هر انسان قوه و استعداد و توانایی خاصی را عطا نموده است، مساوات به معنای عدالت (تقسیم مساوی یا ریاضیوار) نیست.
همچنین امام (ع) در دعای چهارم و در عبارت نهم آن میفرمایند: "بارخدایا بهترین پاداش خود را به تابعین و پیروان ایشان (پیروان صحابه پیغمبر از مهاجرین و انصار) که نیکوکردارند برسان؛ آنانکه میگویند: پروردگارا ما و برادران (ایمانی) ما را که به ایمان بر ما پیشی گرفتند بیامرز"[۳۴][۳۵]. امام (ع) در این عبارت نیز به تفاوت انسانها با یکدیگر اشاره فرموده است.
امام (ع) در دعای چهل و پنجم و در عبارت سوم آن میفرمایند: "و ای آنکه جزای (کردار) بنده خود را یکسان و برابر نمیدهد"[۳۶]؛ از این دعای امام (ع) میتوان استنباط کرد که خداوند در پاداش و کیفر دادن بندگان بر اساس تفضل عمل میکند نه عدالت. در مبحث عدالت ذکر شد که اگر رابطهای از نوع ارتباط بین انسان با انسان دیگر باشد عدالت بهتر است تا بخشش، همچنانکه حضرت علی (ع) بر این نکته صحه میگذارد [۳۷]، ولی در رابطه بین انسان و خدا باشد، تفضل بهتر است[۳۸].
منابع
پانویس
- ↑ «و هر کس همسنگ ذرهای بدی کند، آن را خواهد دید» سوره زلزال، آیه ۸.
- ↑ «و به مال یتیم نزدیک نشوید جز به گونهای که (برای یتیم) نیکوتر است تا به برنایی خود برسد و پیمانه و ترازو را با دادگری، تمام بپیمایید...» سوره انعام، آیه ۱۵۲.
- ↑ احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۳۷۲.
- ↑ أصول کافی، ترجمه سید جواد مصطفوی، ج۳، ص۲۱۸.
- ↑ أصول کافی، ترجمه سید جواد مصطفوی، ج۳، ص۲۱۶.
- ↑ حسین مظاهری، اخلاق و جوان، ج۱، ص۱۲۰.
- ↑ اصطلاحنامه اخلاق اسلامی، ص۲۸۴.
- ↑ اخلاق و جوان، ص۱۲۰.
- ↑ تهذیب الاخلاق و تطهیرالاعراق، ترجمه حاجیه خانم امین، ص۴۵.
- ↑ تهذیب الاخلاق و تطهیرالاعراق، ترجمه حاجیه خانم امین، ص۴۶.
- ↑ احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۳۷۳.
- ↑ جعفر سبحانی، فروغ ابدیت، ج۲، ص۳۴۰ - ۳۴۲.
- ↑ ر. ک: جامع السعادات، ترجمه سید جلال الدین مجتبوی، ج۲، ص۳۰۴.
- ↑ خواجه نصیر الدین طوسی، گزیده اخلاق ناصری، مقدمه و شرح شهرام رجب زاده، ص۲۴۱.
- ↑ احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۳۷۴.
- ↑ اخلاق و معاشرت در اسلام، ص۷۶. به نقل از بحارالانوار.
- ↑ احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۳۷۴.
- ↑ احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۳۷۵.
- ↑ مجموعه آثار شهید مطهری، ج۲۵، ص۲۵۲.
- ↑ مجموعه آثار شهید مطهری، ج۲۵، ص۲۵۲.
- ↑ مرتضی مطهری، اسلام و مقتضیات زمان، ج۱، ص۳۱۲.
- ↑ احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۳۷۵-۳۷۶.
- ↑ احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۳۷۶.
- ↑ « اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ كَمَا شَرَّفْتَنَا بِهِ، وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، كَمَا أَوْجَبْتَ لَنَا الْحَقَ عَلَى الْخَلْقِ بِسَبَبِهِ»
- ↑ « اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ تَوَلَّنِي فِي جِيرَانِي وَ مَوَالِيَ الْعَارِفِينَ بِحَقِّنَا، وَ الْمُنَابِذِينَ لِأَعْدَائِنَا بِأَفْضَلِ وَلَايَتِكَ»
- ↑ « وَ اجْعَلْنِي اللَّهُمَّ أَجْزِي بِالْإِحْسَانِ مُسِيئَهُمْ، وَ أُعْرِضُ بِالتَّجَاوُزِ عَنْ ظَالِمِهِمْ، وَ أَسْتَعْمِلُ حُسْنَ الظَّنِّ فِي كَافَّتِهِمْ، وَ أَتَوَلَّى بِالْبِرِّ عَامَّتَهُمْ، وَ أَغُضُّ بَصَرِي عَنْهُمْ عِفَّةً، وَ أُلِينُ جَانِبِي لَهُمْ تَوَاضُعاً، وَ أَرِقُّ عَلَى أَهْلِ الْبَلَاءِ مِنْهُمْ رَحْمَةً، وَ أُسِرُّ لَهُمْ بِالْغَيْبِ مَوَدَّةً، وَ أُحِبُّ بَقَاءَ النِّعْمَةِ عِنْدَهُمْ نُصْحاً، وَ أُوجِبُ لَهُمْ مَا أُوجِبُ لِحَامَّتِي، وَ أَرْعَى لَهُمْ مَا أَرْعَى لِخَاصَّتِي»
- ↑ احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۳۷۶-۳۷۷.
- ↑ « وَ وَفِّقْهُمْ لِإِقَامَةِ سُنَّتِكَ، وَ الْأَخْذِ بِمَحَاسِنِ أَدَبِكَ فِي إِرْفَاقِ ضَعِيفِهِمْ، وَ سَدِّ خَلَّتِهِمْ، وَ عِيَادَةِ مَرِيضِهِمْ، وَ هِدَايَةِ مُسْتَرْشِدِهِمْ، وَ مُنَاصَحَةِ مُسْتَشِيرِهِمْ، وَ تَعَهُّدِ قَادِمِهِمْ، وَ كِتْمَانِ أَسْرَارِهِمْ، وَ سَتْرِ عَوْرَاتِهِمْ، وَ نُصْرَةِ مَظْلُومِهِمْ، وَ حُسْنِ مُوَاسَاتِهِمْ بِالْمَاعُونِ، وَ الْعَوْدِ عَلَيْهِمْ بِالْجِدَةِ وَ الْإِفْضَالِ، وَ إِعْطَاءِ مَا يَجِبُ لَهُمْ قَبْلَ السُّؤَالِ»
- ↑ احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۳۷۸-۳۷۹.
- ↑ « اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اجْعَلْنِي لَهُمْ قَرِيناً، وَ اجْعَلْنِي لَهُمْ نَصِيراً، وَ امْنُنْ عَلَيَّ بِشَوْقٍ إِلَيْكَ، وَ بِالْعَمَلِ لَكَ بِمَا تُحِبُّ وَ تَرْضَى، إِنَّكَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ، وَ ذَلِكَ عَلَيْكَ يَسِيرٌ»
- ↑ « حَتَّى لَا يُسَاوَى فِي مَنْزِلَةٍ، وَ لَا يُكَافَأَ فِي مَرْتَبَةٍ، وَ لَا يُوَازِيَهُ لَدَيْكَ مَلَكٌ مُقَرَّبٌ، وَ لَا نَبِيٌّ مُرْسَلٌ»
- ↑ احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۳۷۹-۳۸۰.
- ↑ «بگو: جز این نیست که من هم بشری چون شمایم (جز اینکه) به من وحی میشود که خدای شما خدایی یگانه است؛ پس هر کس به لقای پروردگارش امید دارد باید کاری شایسته کند و در پرستش پروردگارش هیچ کس را شریک نسازد» سوره کهف، آیه ۱۱۰.
- ↑ « اللَّهُمَّ وَ أَوْصِلْ إِلَى التَّابِعِينَ لَهُمْ بِإِحْسَانٍ، الَّذِينَ يَقُولُونَ: رَبَّنَا اغْفِرْ لَنا وَ لِإِخْوانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونا بِالْإِيمانِ خَيْرَ جَزَائِكَ»
- ↑ احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۳۸۰.
- ↑ « وَ يَا مَنْ لَا يُكَافِئُ عَبْدَهُ عَلَى السَّوَاءِ»
- ↑ نهج البلاغه، ترجمه سید جعفر، شهیدی، کلمات قصار ۴۳۷، ص۴۴۰.
- ↑ احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۳۸۱.