کاپیتولاسیون

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد

مقدمه

در لغت به معنای سازش و تسلیم است و به قراردادهایی اطلاق می‌شود که به موجب آن، اتباع یک دولت در قلمروی دولت دیگر مشمول قوانین کشور خود می‌شوند و آن قوانین توسط کنسول آن دولت در محل اجرا می‌شود. به همین جهت در فارسی به آن «حق قضاوت کنسولی» نیز می‌گویند. کاپیتولاسیون در معنای اصطلاحی، عبارت است از معاهداتی که به موجب آن دولتی در کشور خارجی از بعضی حقوق حاکمیت که اهم آن حق قضاوت و اجرای مجازات است، بهره‌مند شود تا از این راه اتباع آن دولت از پاره‌ای حقوق و مزایا به‌طور اختصاصی استفاده کنند. معاهدات کاپیتولاسیون یک وضع غیر عادی و منافی با استقلال و حیثیت ملی بوده و با اصولی که بین ملل متمدن و دول مستقل و آزاد معمول است، مغایرت دارد. این قراردادها اغلب میان دولت‌های اروپایی با دولت‌های آسیایی و آفریقایی بسته می‌شدند؛ چراکه از نظر اروپایی‌ها، دادگاه‌ها و مؤسسات قضایی این کشورها قادر به حمایت کافی از اتباع آنها نبودند. سابقه کاپیتولاسیون در ایران به شکست ایران از روسیه و تحمیل پیمان ترکمانچای برمی‌گردد. پس از انقلاب ۱۹۱۷ میلادی روسیه و پیمان دوستی ایران و شوروی در سال ۱۹۲۱ میلادی مفاد مربوط به کاپیتولاسیون لغو شد.

مقررات کاپیتولاسیون اگرچه از دوران صفویه به صورت نانوشته در مورد تجار و اتباع اروپایی رعایت می‌شد، اما به صورت قانون، از دوران قاجار و متعاقب جنگ‌های ایران و روس به اجرا درآمد. این مقررات برای اولین بار در ۱۸۲۸ م. به موجب عهدنامه ترکمانچای از طرف دولت روسیه تزاری بر ایران تحمیل شد. پس از آن بود که انگلستان و سایر کشورهای اروپایی به‌طور رسمی از این امتیاز بهره‌مند شدند. فصل هفتم، هشتم و نهم معاهده ترکمانچای که به مسائل حقوقی و جزایی اتباع روسیه در ایران مربوط است، مهم‌ترین قسمت عهدنامه بود؛ چراکه با اجرای این فصول، رژیم کاپیتولاسیون به نفع روس‌ها برقرار شد[۱]. گرچه در ۱۹۲۱ م.، یک روز قبل از کودتای سیدضیاء، روسیه شوروی به‌طور یک‌جانبه کاپیتولاسیون را به عنوان نهاد استعماری تزارها لغو کرد[۲]، اما معاهده کاپیتولاسیون منعقده با تزارها ۹۹ ساله بود و دستور رضا خان برای لغو این امتیاز درست در پایان دوره - ۱۹۲۷- صادر شد. اردیبهشت ۱۳۰۶ ش. وزارت خارجه ایران در اعلامیه‌ای، لغو کاپیتولاسیون در ایران را اعلام کرد. این اعلامیه یک سال پس از تاجگذاری رضاشاه انتشار یافت و یک سال پس از انتشار، تمامی عهدنامه‌ها و قراردادهایی که در دوران قاجار، امتیازاتی را برای دولت‌های خارجی در نظر گرفته بود، باطل اعلام شد. با این همه، ابلاغیه‌هایی از طرف وزارت امور خارجه جدید به بعضی سفارتخانه‌های اروپایی، از جمله انگلستان، آلمان، هلند، سوییس و... ارسال شد و در آنها حقوق ویژه و مزایای سیاسی و اقتصادی و قضایی کشورهای متبوع آنها محترم شمرده شد. این نامه‌ها و موافقت‌هایی که با درخواست وزیران مختار بعضی کشورهای اروپایی برای حفظ اعتبار و آزادی‌های قضایی اتباعشان در ایران داده می‌شد، نشان می‌داد که هدف رضاخان از اعلام لغو کاپیتولاسیون، تنها تبلیغ وجهه ضداستعماری برای خود در ایران آن روز، به مدد مطبوعات و رسانه‌های گروهی بود. برای مثال در همان روز ۲۰ اردیبهشت ۱۳۰۷ که به صورت رسمی تمامی معاهدات تضمین کننده امتیازات خارجی‌ها در ایران باطل اعلام شد، وزارت امور خارجه ایران در نامه‌ای به «روبرت هانری کلایو» وزیر مختار انگلیس در تهران، دولت متبوع وی را از آزادی اتباع انگلیسی در ایران همچون روال گذشته مطمئن کرد. این نامه در ۱۸ بند شامل تعهد سیستم قضایی ایران به حفظ حقوق، اختیارات و مایملک اتباع انگلیسی برای وزیر مختار آن کشور در تهران ارسال شد[۳]. وزارت خارجه ایران در همان روز در نامه دیگری وزیر مختار انگلستان را از آزادی فعالیت مذهبی میسیونرهای آن کشور نیز مطمئن ساخت[۴] چنین نامه‌هایی در ۲۴ و ۲۶ اردیبهشت برای سفارت آمریکا[۵] و در ۲۵ اردیبهشت برای وزیر مختار آلمان در تهران ارسال شد. سپس در مراحل بعد، پیمان‌های جداگانه دیگری با هدف احیای مقررات کاپیتولاسیون با فرانسه، سوئد. دانمارک و سایر کشورهای مقتدر آن روز اروپا به امضا رسید[۶].[۷]

منابع

پانویس

  1. حق قضاوت کنسولی کاپیتولاسیون، ص۵۴.
  2. حق قضاوت کنسولی کاپیتولاسیون، ص۵۶.
  3. اسناد دو جانبه ایران و سایر دول، ج۳، ص۲۷۳، سند ۱۰۸.
  4. اسناد دو جانبه ایران و سایر دول، ج۳، ص۲۷۳، سند ۱۱۱.
  5. اسناد دو جانبه ایران و سایر دول، ج۲، ص۱۲، سند ۹ و ۵.
  6. حقوق بین‌الملل خصوصی، ص۹۱ – ۹۴؛ فقه سیاسی، ج۱۲، ص۱۷۳.
  7. عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی ج۲، ص ۴۱۶.