بحث:حجاب در فقه اسلامی
حدود یا کیفیت حجاب اسلامی
از نظر قرآن، روایتها و فقه اسلامی هیچ تردیدی وجود ندارد که:
- بر هر دختر از ابتدای بلوغ لازم و واجب است نزد نامحرم و هنگام نماز خواندن، تمام اندام و بدن و موی سر خود را بپوشاند. اما در پوشاندن یا مستثنا بودن دستها تا مچ و گردی صورت، اغلب آن را واجب ندانسته، ولی احیاناً مورد اختلاف و گفتوگو است.
- وجوب پوشش و حرام بودن نگاه، دو تکلیف جداگانه هستند که اولی وظیفه زن است و دومی تکلیف مرد و بین آن دو ملازمهای وجود ندارد و قابل تفکیک از هم هستند. بلی، اگر کسی قائل به حرام نبودن نگاه شود، بسیار بعید است که پوشش را واجب بداند.
- نگاه اگر به قصد لذت بردن یا ریبه باشد، مطلقاً حتی در مورد محارم نیز حرام است. مقصود از ریبه آن است که ویژگی نگاه کننده و نگاه شونده خطرناک و به گونهای باشد که بیم آن وجود دارد که به دنبال نگاه، لغزشی پدید آید.
گفتنی است نگاه به کسی که برای همسری انتخاب شده به عنوان مقدمه خواستگاری جایز است، به شرطی که مرد واقعاً قصد داشته باشد با او ازدواج کند و آن فرد را از جهات دیگر پسندیده باشد؛ نه آنکه کسی ازدواج را بهانه قرار داده، بخواهد به همه دختران و زنان نگاه کرده، به چشم چرانی بپردازد.
بر این اساس، فقیهان به تصریح یا بنابر احتیاط بیان کردهاند که جایز نیست کسی به زنهای مختلف نگاه کند تا در بین آنها، یکی را انتخاب کند؛ آنچه جایز است، نگاه به یک زن خاص است که به او معرفی شده است و درباره او جستوجو کرده و اندیشیده و از سایر جهات تردیدی ندارد، فقط از نظر چهره و اندام تردید دارد و میخواهد او را ببیند[۱].[۲]
آرا و فتوای فقیهان
در آغاز، تذکر این نکته لازم است که مباحث این بخش تنها جنبه علمی دارد نه استنباطی، بنابراین هر کس باید در مقام عمل، به فتوای مجتهدی عمل کند که از او تقلید میکند. ظاهراً علمای اسلام اعم از شیعه و سنی درباره عدم وجوب پوشاندن چهره اختلافی ندارند[۳]. احیاناً برخی در وجوب یا مستثنا بودن پوشاندن دستها تا مچ و پاها تا ساق پا اختلاف نمودهاند. عدم وجوب پوشش چهره و دو دست مشروط به آن است که صورت و دستها، دارای آرایش و زینت نباشند و کسی به آنها به قصد لذت و هوس نگاه نکند و بیم وقوع در فتنه و لغزشی در میان نباشد.
گفتنی است حس احتیاط در فقیهان مسلمان، یکی از عواملی است که از تصریح و فتوا دادن به عدم وجوب پوشش چهره و دستها و جواز نگاه کردن به آنها پرهیز کنند؛ زیرا از یکسو هر کسی در وجدان خود میداند که هوس چشمچرانی و نظربازی در مرد و علاقه شدید به خودآرایی و خودنمایی در زن وجود دارد[۴] و از سوی دیگر، اصل رعایت عفاف و تقوا مورد تأکید اسلام است و هر چه پوشش زن کاملتر و نگاه مرد محدودتر باشد، بهتر است[۵].
توجه به این نکته لازم است که حکم به لزوم و وجوب پوشاندن چهره و دو دست، موجب محدودیت بسیار زیاد زن و در نتیجه مانع فعالیت اجتماعی، اداری، اقتصادی او شده و چه بسا عملاً به محبوس شدن زن در خانه منجر شود، ولی حکم به عدم وجوب و عدم لزوم پوشش چهره و دو دست، زمینه مناسبی برای حضور مناسب زن در امور مختلف اجتماعی فراهم میکند و روشن میسازد برعکس اظهارات مخالفان حجاب، این تبرج و خودنمایی و پوشیدن لباسهای تنگ و روی آوردن به مدهای رنگارنگ است که مانع بهرهبرداری از نیروی کار زن شده، او را به صورت موجودی مهمل و غیر فعال در میآورد؛ زیرا باید تمام وقتش را صرف آرایش و حفظ پزیسیون خود کند[۶].[۷].
کیفیت حضور زن در مجامع
بر اساس مطالب پیشگفته روشن شد که احکام آیین پاک و الهی اسلام درباره پوشش، همانند احکام دیگرش، معتدل و متعادل است و بر اساس میانهروی و به دور از افراط و تفریط تنظیم شده است؛ به همین جهت با همه توجهی که اسلام به خطر شکسته شدن حصن عفاف دارد، زنان را تا حدودی که منجر به فساد نشود، از شرکت در اجتماع نهی نمیکند؛ بلکه در بعضی از موارد همانند حج شرکت آنها را واجب میکند، به گونهای که حتی شوهر حق ممانعت از این حضور را ندارد و در بعضی موارد به جایز شمردن و رخصت دادن اکتفا میکند و برخی از موارد را مکروه معرفی میکند[۸].
به عنوان نمونه، اسلام حضور زنان در نماز جمعه، نماز عید فطر و قربان و تشییع جنازه را واجب ندانسته و آنها را از شرکت و حضور نیز منع نکرده است. در سیره مبارک پیامبر(ص)، این اعتدال و تعادل کاملاً مشهود است؛ آن حضرت به زنان اجازه میداد که به خاطر نیازی که دارند، از خانه بیرون روند و کار خود را انجام دهند. هر چند جهاد ابتدایی بر زنان واجب نیست، ولی آن حضرت به برخی از زنان اجازه داد تا برای کمک به سربازان و مداوای مجروحان در منطقه جنگ و نبرد حضور داشته باشند. رسول خدا(ص) همسران خود را نیز به قید قرعه با خود به سفر میبرد. روش امامان معصوم(ع) نیز چنین بود. بر اساس روایتی که از امام موسی بن جعفر(ع) نقل شده است، پدرش امام صادق(ع)، همسر و مادر خود، ام فروه را برای ادای حقوق و انجام نیازمندیهای مردم مدینه به بیرون میفرستاد[۹].
سنت جاری امت اسلامی که خداوند آنان را «امت وسط» خوانده[۱۰]، از زمان پیامبر(ص) همین بوده است که زنان از شرکت در مجالس و مجامع منع نمیشدهاند، ولی همواره حریم عفاف میان مرد و زن رعایت میشده است و هیچگاه حتی در مساجد و مجامع دینی، زن با مرد مختلط نبوده است.
متأسفانه بعدها عادت، عرف و آداب دینداران، انجام قانون الهی حجاب را با افراط و تفریطهای بسیار همراه ساخت؛ از یک سو در برخی از کشورها و در میان بعضی از طوایف مذهبی، فراتر از توصیههای اخلاقی اسلام حتی ذکر نام همسر، ناپسند و نوعی کشف عورت تلقی میشد؛ در حالی که پیامبر(ص) و امامان(ع)، نام همسران خود را به زبان میآوردند؛ البته خود اعراب، نه اولیای دین، در این جهت بیتأثیر نبودهاند[۱۱]. برخی از آنچه در گذشته و اکنون در میان بعضی از مناطق رایج شده، به بازی گربه و موش شبیهتر است تا به اجرای قانون حجاب، و با سنت عملی صدر اسلام تطبیق نمیکند[۱۲].
از سوی دیگر، شرکت مختلط و درهم آمیخته زن و مرد در برخی از مجامع و مراکز مذهبی و غیر مذهبی، رایج و متداول شد که این سهلانگاری و اختلاط نیز بر خلاف دیدگاه و رضایت شارع مقدس اسلام است[۱۳].
آری! اسلام در عین اینکه به مردان و زنان اجازه شرکت در مساجد و مجامع را میدهد، حضور در هم آمیخته و مختلط را برنمیتابد، بلکه فرمان میدهد جایگاه هر یک از مرد و زن از دیگری جدا باشد؛ پیغمبر اکرم(ص) در زمان خویش دستور داد که در ورودی زنان به مسجد، از در ورودی مردان، جدا باشد؛ یک روز با اشاره به یکی از درها فرمود: «خوب است این در را به بانوان اختصاص دهیم»[۱۴].
به همین مناسبت فقیهان مسلمان نیز فتوا میدهند که اختلاط مردان و زنان مکروه است[۱۵]. گفتنی است برخی از روایتها همچون سخن امام علی(ع) به فرزندش امام مجتبی(ع) مبنی بر اینکه: تا میتوانی کاری کن که همسر تو با مردان بیگانه، معاشرت نداشته باشد[۱۶].
یا فرمایش حضرت فاطمه(س) در پاسخ پرسش پدر بزرگوارش: از همه چیز بهتر برای زن این است که مرد بیگانهای را نبیند و مرد بیگانهای نیز او را نبیند[۱۷].
توصیههای اخلاقی است که اذهان را به واقعیت روحی – روانی روابط زن و مرد بیگانه و خطرآفرینی آن ارشاد میکند و رجحان و برتری دور بودن زن و مرد را بیان میدارد؛ به همین جهت هیچ فقیهی در استنباط کیفیت حجاب بدینگونه روایتها استناد نجسته است[۱۸]. بر اساس حکمت ۲۳۴ نهج البلاغه، زن باید در برابر مردان بیگانه به گونهای رفتار کند که حریم به وجود آورد و دورباش ایجاد کند؛ تظاهر به تواضع و خوش و بش و تبسم، لبخند، تظاهر به مهربانی، اظهاراتی مثل «قدم شما به روی چشم من»، «چشم من به ملاقات شما روشن شد»، «دلم از دیدار شما روشن شد»، در مقابل مرد بیگانه برای زن پسندیده نیست»[۱۹].
بدینسان اسلام نه طرفدار حبس زن در خانه است[۲۰] و نه اختلاط و در هم آمیختن فتنه برانگیز زن و مرد در اجتماعات را برمیتابد؛ بلکه با دوری گزیدن از هر افراط و تفریطی در پوشش، رعایت حریم عفاف را پیشنهاد میکند.
با اجرای این شیوه معتدل و متعادل و با کنار نهادن افراط و تفریطهای متعارف، نه تنها مانعی برای شکوفایی و بهکارگیری استعدادهای انسانی زن ایجاد نمیشود، بلکه روحیهها سالم، روابط خانوادهها بهتر و صمیمیتر و محیط اجتماع برای فعالیت صحیح همگان آمادهتر میشود[۲۱].[۲۲].
چادر، حجاب بهتر
میدانیم اسلام، هرگز به شکل و صورت و ظاهر زندگی نپرداخته است و آموزههای خود را به روح، معنا و راهی متوجه ساخته که آن هدفها و معانی را تحقق میبخشد و بشر را در انتخاب ظواهر متغیر زندگی، آزاد گذاشته است و با توجه به اینکه تغییر و تحولات فکری، فرهنگی و علمی در هر زمان، وسایل، شکل، صورت و ظواهر مادی زندگی را تغییر میدهد و چگونگی برآوردن برخی از نیازها را دگرگون میسازد، در اسلام یک وسیله مادی و یک شکل ظاهری را نمیتوان یافت که جنبه تقدس داشته باشد و مسلمان وظیفه خود بداند که آن شکل و ظاهر را حفظ کند[۲۳].
بر این اساس اسلام شکل ویژه یا رنگ خاصی را در لباس چارقد مقنعه واجب نکرده است و استفاده از هر لباس، روسری و پوششی که هدفها و کیفیت حجاب اسلامی را تأمین کند، جایز و نیکو است. البته اگر نوع، رنگ یا شکل خاصی، بهتر هدفها و آموزههای شارع مقدس اسلام را تحقق میبخشد، استفاده از آن بهتر و نیکوتر است؛ بدینسان چادر هرچند موضوعیتی ندارد، ولی از دو جهت خوب است: یکی از این جهت که پوششی است سرتاسری و حجم بدن را میپوشاند؛ قسمتهای برجسته و صاف و نازک را نمایان نمیکند؛ اگرچه پوشاندن حجم بدن واجب نیست، ولی مسلماً از فتنهانگیزی دورتر است. جهت دیگر اینکه در حال حاضر، چادر، رمز دورباش و پیام ایجاد حریم است[۲۴].[۲۵]
پانویس
- ↑ شهید مطهری، مجموعه آثار، ج۱۹، ص۵۰۸.
- ↑ محمدی آشنانی، علی، پوشش و حجاب، ص ۸۲.
- ↑ شهید مطهری، مجموعه آثار، ج۱۹، ص۵۵۳.
- ↑ ویل دورانت؛ لذات فلسفه، ص۱۱۵.
- ↑ شهید مطهری، مجموعه آثار، ج۱۹، ص۵۵۸.
- ↑ شهید مطهری، مجموعه آثار، ج۱۹، ص۵۱۱.
- ↑ محمدی آشنانی، علی، پوشش و حجاب، ص ۸۳.
- ↑ شهید مطهری، مجموعه آثار، ج۱۹، ص۵۳۷.
- ↑ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۱۱، ص۱۱۸؛ شهید مطهری، مجموعه آثار، ج۱۹، ص۵۴۰.
- ↑ ﴿وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنْتَ عَلَيْهَا إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ يَنْقَلِبُ عَلَى عَقِبَيْهِ وَإِنْ كَانَتْ لَكَبِيرَةً إِلَّا عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمَانَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ﴾ «و بدین گونه شما را امّتی میانه کردهایم تا گواه بر مردم باشید و پیامبر بر شما گواه باشد؛ و قبلهای که بر سوی آن بودی بر نگرداندیم مگر بدین روی که معلوم داریم چه کسی از پیامبر پیروی میکند و چه کسی واپس میگراید، و بیگمان آن جز بر آنان که خداوند رهنمونشان شد، گران بود و خداوند بر آن نیست که ایمانتان را تباه گرداند که خداوند با مردم، به راستی مهربانی است بخشاینده» سوره بقره، آیه ۱۴۳.
- ↑ شهید مطهری، مجموعه آثار، ج۱۹، صص ۵۷۳ و ۵۷۴.
- ↑ شهید مطهری، یادداشتهای استاد مطهری، ج۳، ص۱۵۶؛ ج۵، ص۲۰۹.
- ↑ شهید مطهری، مجموعه آثار، ج۱۹، ص۵۵۱.
- ↑ سنن ابو داود، ج۱، ص۱۰۹.
- ↑ شهید مطهری، مجموعه آثار، ج۱۹، ص۵۴۶.
- ↑ نهج البلاغه، نامه ۳۱.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۳، ص۹.
- ↑ شهید مطهری، مجموعه آثار، ج۱۹، ص۵۴۷.
- ↑ شهید مطهری، یادداشتهای استاد مطهری، ج۵، ص۲۷۴.
- ↑ حبس زن در خانه نوعی مجازات بود که اسلام بر اساس وحی الهی، به طور موقت برای زنان بدکار مقرر نمود. (ر.ک: ﴿وَاللَّاتِي يَأْتِينَ الْفَاحِشَةَ مِنْ نِسَائِكُمْ فَاسْتَشْهِدُوا عَلَيْهِنَّ أَرْبَعَةً مِنْكُمْ فَإِنْ شَهِدُوا فَأَمْسِكُوهُنَّ فِي الْبُيُوتِ حَتَّى يَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ يَجْعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سَبِيلًا﴾ «و از زنان شما آنان که زنا کنند چهار تن از میان خود بر آنان گواه گیرید و اگر گواهی دهند، آنها را در خانهها بازدارید تا مرگ، آنان را دریابد یا خداوند، راهی (دیگر) پیش پای آنها بگذارد» سوره نساء، آیه ۱۵).
- ↑ شهید مطهری، مجموعه آثار، ج۱۹، ص۵۵۱.
- ↑ محمدی آشنانی، علی، پوشش و حجاب، ص ۸۵.
- ↑ شهید مطهری، مجموعه آثار، ج۳، صص ۱۹۰ و ۱۹۱.
- ↑ شهید مطهری، یادداشتهای استاد مطهری، ج۳، ص۱۶۸.
- ↑ محمدی آشنانی، علی، پوشش و حجاب، ص ۸۹.