کارآمدی
مقدمات
اندیشمندان سیاسی همواره در تلاش برای ایجاد سازوکارهایی به منظور افزایش کارآمدی حکومت بوده و هستند. نبود کارآمدی به معنای نایل نشدن به وظایف حکومتها و حتی تحقق نیافتن اهداف تشکیل حکومت در جامعه است. برخی از مکاتب و اندیشمندان کارآمدی را بخشی از مشروعیت قلمداد میکنند. این خود یکی از پرسشهای مهم در عرصه فقه سیاسی است. دخالت داشتن کارآمدی یا ناکارآمدی در مشروعیت منجر به اثرگذاریهای شگرف در مراحل تأسیس، تثبیت و انتقال قدرت در حکومت میشود؛ بنابراین سؤال اول در این زمینه، جایگاه مفهوم کارآمدی است. گام بعدی سنجش رابطه این مفهوم با مفاهیم جامعهشناسی سیاسی نظیر رفتارهای واکنشی و حتی کنشی مردم و جامعه خصوصاً در قبال دولت، نقد و انتقاد در عرصههای عمومی از جمله در رسانههای عمومی و حق اعتراض و تغییر در سازوکارهای اثرگذاری مردم در تغییر قدرت است. در این موارد، بحث درباره حلیت، حرمت و وجوب اعمال سیاسی از جانب حکومت و مردم خواهد بود.
سؤال بسیار مهم دیگر در کارآمدی که پاسخ نگفتن به آن به معنای خطا رفتن در دیگر پاسخهای این حوزه است، مربوط به “مؤلفههای کارآمدی” است. سوالاتی از این قبیل: آیا میتوان کارآمدی را از منظر اندیشه سیاسی به معنای بررسی عینیتهای اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی دانست؟ اساساً آیا کارآمدی وابسته به ساختارها، تصمیمسازان، برنامهها و در یک کلام نظام تصمیمگیری و ریز نظامهای آن است یا منوط به نتایج و خروجیهای نظام؟ نقش امتحانات و سنن الهی در این حوزه چیست؟ مردم در فرایند کارآمدی چه نقشی دارند؟ در ادامه برای نمونه دو مورد از سؤالهای این حوزه، مختصر شرح داده میشود.
کار آمدی بیش از هر چیزی سنجش اعمال و اقدامات دولت نسبت به وظایف و اهداف حکومت اسلامی است. به نظر میرسد “ایجاد بسترهای هدایت مردم” و “تلاش برای تأمین معیشت مردم” دو هدف بزرگ حکومت اسلامی است؛ اما رتبهبندی این دو هدف در کنار نسبت سنجیشان سؤالات متعددی به همراه میآورد. هدف سوق دادن مردم به سعادت در میان اهداف حکومت اسلامی، بسیاری از اقدامات این حکومت را مردمی میکند. این نگاه باید جایگاه خود را در حوزههای مختلف از جمله اقتصادی و فرهنگی بیابد. نقش مردم در این اهداف به گونهای اهمیت دارد که گاه هدف از ارسال رسل و تشکیل حکومت، اقدام مردم به تحقق اهداف بلندی چون عدالت دانسته میشود: لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ[۱].
در این آیه شریفه، یکی از اهداف انبیا ایجاد بستر اجرای عدالت بیان شده است. آیات متعدد دیگری که رسول خدا را تنها مبشر و نذیر معرفی میکند، به خوبی گویای چنین نگرشی در حکومت اسلامی است. سؤال دیگری که در دریافت مؤلفههای کارآمدی در حکومت اسلامی باید مورد توجه قرار گیرد، نقش امتحانها و سنن الهی است. آنچه در نصوص و ادله شرعی دیده میشود، بلا و مشکل برای مؤمن از یک سو و همچنین نزول برکات و نعم فراوان بر او از سوی دیگر است. در جمع میان این دو دسته ادله، سخنان بسیاری گفته شده است؛ از جمله آنکه اصل در این میان، فراهم آمدن شرایط توجه بیشتر به خدای متعال و کسب ثواب بیشتر است. حال این مسئله، به تناسب شرایط و شخصیتهای افراد، بین سختی و گشایش نعمت در گردش است. این وجه جمع را میتوان مورد نقد و بررسی قرار داد؛ اما آنچه مهم است، آن است که حرکت درست مؤمنان، جامعه مؤمنان و دولت اسلامی را نمیتوان با توجه به آثار اقتصادی آن سنجید؛ زیرا گاه تلاشهای بسیار مؤمنان به منظور بهبود وضع معیشتی با امتحانهای الهی مواجه میشود و به بهبود معیشت نمیانجامد. این ادعا را باید در نصوص متعددی جستجو کرد که بلا را اصالتاً برای مؤمن دانستهاند[۲] یا نصوصی که بلا و ایمان مؤمن را در رابطه مستقیم با هم دانستهاند که فزونی ایمان فزونی دیگری را به همراه دارد[۳] یا نصوصی که بر نزول آن بر مؤمنان کمتر از هر چهل روز تأکید کردهاند[۴]. در کنار این نصوص، گاه گشایش و بهبود اقتصادی برای جامعه غیرمؤمنان به دلیل دوری آنان از خداوند بیان شده است. توجه به آیات زیر میتواند کمک بسیاری به درک مطلب کند: فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُكِّرُوا بِهِ فَتَحْنَا عَلَيْهِمْ أَبْوَابَ كُلِّ شَيْءٍ حَتَّى إِذَا فَرِحُوا بِمَا أُوتُوا أَخَذْنَاهُمْ بَغْتَةً فَإِذَا هُمْ مُبْلِسُونَ[۵]. وَلَوْلَا أَنْ يَكُونَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً لَجَعَلْنَا لِمَنْ يَكْفُرُ بِالرَّحْمَنِ لِبُيُوتِهِمْ سُقُفًا مِنْ فِضَّةٍ وَمَعَارِجَ عَلَيْهَا يَظْهَرُونَ * وَلِبُيُوتِهِمْ أَبْوَابًا وَسُرُرًا عَلَيْهَا يَتَّكِئُونَ * وَزُخْرُفًا وَإِنْ كُلُّ ذَلِكَ لَمَّا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةُ عِنْدَ رَبِّكَ لِلْمُتَّقِينَ[۶].
در همه این آیات، به گشایش زندگی برای کافران تصریح شده است. این در حالی است که نصوصی نیز زندگی سخت را برای معرضین از ذکر خدا بیان کردهاند[۷]؛ البته این نصوص قابل جمعاند؛ زیرا زندگی سخت گاهی توأم با بهرهمندی از امکانات مالی است. به هر حال نمیتوان با سنجش شاخصهای کمّی، به قضاوت در کارآمدی حکومت اسلامی پرداخت. این همه در کنار سنت امتحان الهی معنا و مفهوم پیدا میکند[۸]
کارآمدی نظام سیاسی اسلام
کارآمدی حاکم اسلامی
منابع
پانویس
- ↑ «ما پیامبرانمان را با برهانها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند» سوره حدید، آیه ۲۵.
- ↑ برای نمونه، ر. ک: حر عاملی، وسائل الشیعة، ج۳، ص۲۶۵.
- ↑ برای نمونه، ر. ک: کلینی، الکافی، ج۲، ص۲۵۴؛ ابن بابویه (شیخ صدوق)، علل الشرائع، ج۱، ص۴۴.
- ↑ برای نمونه، ر. ک: نوری، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج۲، ص۴۳۴.
- ↑ «آنگاه چون هشدارهایی را که به آنان داده شده بود فراموش کردند درهای هر چیز (از نعمت و آسایش) را بر آنان گشودیم تا چون از دادهها دلشاد (و سرمست) شدند ناگهان ایشان را (به عذاب) فرو گرفتیم و آنان یکباره ناامید گردیدند» سوره انعام، آیه ۴۴.
- ↑ «و اگر نه این بود که مردم (در تمایل به کفر) امّتی واحد میشدند بیگمان برای خانههای کسانی که به (خداوند) بخشنده کفر میورزند بامهایی سیمین و نردبانهایی که از آنها فرا روند قرار میدادیم * و برای خانههایشان درهایی میساختیم و تختهایی مینهادیم که بر آن پشت دهند * و زیورهایی و همه اینها چیزی جز برخورداری زندگانی این جهان نیست و جهان واپسین نزد پروردگارت از آن پرهیزگاران است» سوره زخرف، آیه ۳۳-۳۵.
- ↑ برای نمونه: وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا «و هر که از یادکرد من روی برتابد بیگمان او را زیستنی تنگ خواهد بود» سوره طه، آیه ۱۲۴.
- ↑ مهدوی، اصغرآقا و کاظمی، سید محمد صادق، کلیات فقه سیاسی، ص ۱۳۹.