نماز: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۳: خط ۵۳:
نماز از جمله اموری بود که بعد از [[اقرار]] به [[توحید]] و [[تبرّی]] از بتان در اولین روزهای [[دعوت پنهانی]] بر [[مسلمانان]] [[واجب]] شد<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۳۰۷.</ref>.
نماز از جمله اموری بود که بعد از [[اقرار]] به [[توحید]] و [[تبرّی]] از بتان در اولین روزهای [[دعوت پنهانی]] بر [[مسلمانان]] [[واجب]] شد<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۳۰۷.</ref>.


جریان از این قرار بود که روزی [[رسول خدا]] {{صل}} به بالای [[شهر]] [[مکه]] رفت. [[جبرئیل]] نازل شد و با زدن پاشنه پای خود به کنار کوه، چشمه آبی بیرون زد. او در حالی که [[رسول خدا]] {{صل}} نگاهش می‌کرد [[وضو]] ساخت<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۴۴؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة فی احوال صاحب الشریعه، ج۵، ص۱۶۰؛ قاضی ابرقوه، سیرت رسول الله {{صل}}، ج۱، ص۲۲۰.</ref>؛ پس صورتش را شست، مضمضه و استنشاق کرد. سپس سر و پاهایش را تا قوزک پا مسح کرد<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة فی احوال صاحب الشریعه، ج۵، ص۱۶۰؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۴۴.</ref>. حضرت نیز به همان ترتیب [[وضو]] گرفت، آن گاه [[جبرئیل]] دو رکعت [[نماز]] خواند و حضرت نیز به همان نحو [[نماز]] را ادا کرد<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة فی احوال صاحب الشریعه، ج۵، ص۱۶۰؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۴۴.</ref>.
جریان از این قرار بود که روزی [[رسول خدا]] {{صل}} به بالای [[شهر]] [[مکه]] رفت. [[جبرئیل]] نازل شد و با زدن پاشنه پای خود به کنار کوه، چشمه آبی بیرون زد. او در حالی که [[رسول خدا]] {{صل}} نگاهش می‌کرد [[وضو]] ساخت<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۴۴؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة فی احوال صاحب الشریعه، ج۵، ص۱۶۰؛ قاضی ابرقوه، سیرت رسول الله {{صل}}، ج۱، ص۲۲۰.</ref>؛ پس صورتش را شست، مضمضه و استنشاق کرد. سپس سر و پاهایش را تا قوزک پا مسح کرد<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة فی احوال صاحب الشریعه، ج۵، ص۱۶۰؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۴۴.</ref>. حضرت نیز به همان ترتیب [[وضو]] گرفت، آن گاه [[جبرئیل]] دو رکعت نماز خواند و حضرت نیز به همان نحو نماز را ادا کرد<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة فی احوال صاحب الشریعه، ج۵، ص۱۶۰؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۴۴.</ref>.


گویا نخستین نمازی که بر حضرت [[واجب]] شد، [[نماز ظهر]] بود. [[ابن‌عباس]] می‌گوید: "سپس [[جبرئیل]] نازل شد و [[نماز ظهر]] را هنگام [[تمایل]] [[خورشید]] خواند، [[نماز عصر]] را پس از رفتن سایه به اندازه قد [[انسان]]، [[نماز]] [[مغرب]] را به هنگام [[غروب]] [[خورشید]]، [[نماز]] عشاء را پس از رفتن شفق و [[نماز صبح]] را پس از [[طلوع فجر]] به جا آورد"<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۴۵؛ قاضی ابرقوه، سیرت رسول الله {{صل}}، ج۱، ص۲۲۱.</ref>.
گویا نخستین نمازی که بر حضرت [[واجب]] شد، [[نماز ظهر]] بود. [[ابن‌عباس]] می‌گوید: "سپس [[جبرئیل]] نازل شد و [[نماز ظهر]] را هنگام [[تمایل]] [[خورشید]] خواند، [[نماز عصر]] را پس از رفتن سایه به اندازه قد [[انسان]]، نماز [[مغرب]] را به هنگام [[غروب]] [[خورشید]]، نماز عشاء را پس از رفتن شفق و [[نماز صبح]] را پس از [[طلوع فجر]] به جا آورد"<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۴۵؛ قاضی ابرقوه، سیرت رسول الله {{صل}}، ج۱، ص۲۲۱.</ref>.


ظاهراً تا [[قبل از هجرت]]، نمازی که بر ایشان [[واجب]] شد دو رکعتی بود. بعدها نماز کامل، چهار رکعت شد؛ ولی برای مسافر، همان دو رکعت باقی ماند<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة فی احوال صاحب الشریعه، ج۱، ص۱۳۶؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۱۱۷؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۴۳.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[دعوت مخفیانه (مقاله)|دعوت مخفیانه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۳۶۱-۳۶۲.</ref>
ظاهراً تا [[قبل از هجرت]]، نمازی که بر ایشان [[واجب]] شد دو رکعتی بود. بعدها نماز کامل، چهار رکعت شد؛ ولی برای مسافر، همان دو رکعت باقی ماند<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة فی احوال صاحب الشریعه، ج۱، ص۱۳۶؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۱۱۷؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۴۳.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[دعوت مخفیانه (مقاله)|دعوت مخفیانه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۳۶۱-۳۶۲.</ref>

نسخهٔ ‏۴ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۲۳

مقدمه

نماز یکی از پرستش‌ها و نیایش‌های روزانه مسلمانان است که به شکرانه نعمت‌های خداوند و برای اطاعت از پروردگار، انجام می‌‌دهند. نماز از تکلیف‌های واجب و یکی از "فروع دین" است و اهمیت آن به حدی است که ستون دین به شمار آمده است. انجام این عبادت در وقت خاص و با شرایط و کیفیت مخصوصی انجام می‌گیرد و باید با وضو و طهارت و به زبان عربی باشد.

غیر از نماز واجب روزانه که در پنج نوبت انجام می‌‌گیرد و هفده رکعت است، نمازهای دیگری هم مانند نماز جمعه، نماز عید، نماز میت، و نمازهای مستحب وجود دارد که در کتب احکام، به تفصیل بیان شده است.

نماز، یکی از برنامه‌های تربیتی اسلام است و اگر درست و با همه شرایط انجام گیرد، به تعبیر قرآن از زشتی‌ها و فسادها و گناهان جلوگیری می‌کند. کسی که روزی پنج نوبت در پیشگاه خدا سر بر خاک می‌گذراد و به نیایش و پرستش می‌پردازد، کمتر در پی فساد و گناه می‌رود. نماز در روایات، به عنوان معراج مؤمن و عامل تصفیه روح و از بین برنده تکبر معرفی شده است.

در این عبادت، نمازگزار روی به کعبه می‌ایستد و خدا را یاد می‌کند و او را می‌ستاید و از او مدد می‌جوید. این عبادت، دل را آرامش می‌بخشد و اضطراب‌های روحی را می‌کاهد (دل آرام گیرد زیاد خدای). نماز را هم به تنهایی می‌خوانند و هم گروهی، که به آن "نماز جماعت" گفته می‌شود و پاداش بیشتری دارد و پیشنماز عادل در جلو می‌ایستد و نمازگزاران به او اقتدا می‌کنند[۱].

وصف نماز

از ارزش‌های نماز است آرامش خاص در عضلات، خشوع و فروتنی در چشمان، پست کردن و مهار نفس طغیانگر، آرامش و فرونشاندن هیجانات منطقی دل‌ها، منتفی‌کردن کبر و نخوت، تواضع و فروتنی با ساییدن صورت بر خاک و نهادن اعضا و جوارح شریف بر زمین برای احساس کوچکی در برابر خدای بزرگ[۲]. نمونه‌های دیگر از توصیف‌های امام (ع) در نهج البلاغه را می‌توان در مواضع زیر دریافت: توصیف اسلام[۳]، بردباری[۴]، تقوا[۵]، خوش خلقی[۶]، سکوت[۷]، علم و حکمت[۸]، قرآن[۹]، قناعت[۱۰]، نیکوکاری[۱۱]، اخلاق[۱۲]، ذکر خدا[۱۳]، یقین[۱۴]، بهشت[۱۵]، پیامبر اسلام[۱۶]، پیامبران[۱۷]، خدا[۱۸]، قیامت[۱۹]، ملائکه[۲۰]، اهل باطل[۲۱]، عالمان ربانی[۲۲]، فرومایگان[۲۳]، گمراهان[۲۴]، کارگزاران[۲۵]، لشکریان[۲۶]، منشیان و نویسندگان[۲۷]، مؤمنان[۲۸]، وزیران و مشاوران[۲۹]، امامان[۳۰]، اهل‌بیت[۳۱]»[۳۲].

اهمیت نماز

حضرت فاطمه (س) دارای مقام والای عصمت است. او صاحب روایت است؛ یعنی سخنانش برای پیروانش حجت است. وی راوی سخنان پدر بزرگوارش نیز می‌باشد. شوربختانه احادیث اندکی از فاطمه (س) به دست ما رسیده است؛ از جمله حدیثی که سید بن طاووس در فلاح السائل نقل کرده است: فاطمه (س) از پدر بزرگوارش پرسید: مجازات مرد یا زنی که به نماز خود اهمیت ندهد و آن را سبک شمارد چیست؟ پیامبر فرمود: فاطمه! کسی که نماز را سبک بشمارد، خداوند او را به پانزده بلا گرفتار می‌کند: شش بلا در دنیا؛ سه بلا هنگام جان دادن؛ سه بلا در قبر؛ سه بلا در روز قیامت، هنگامی که از قبر خود خارج می‌شود. شش بلا که در دنیا گرفتار می‌شوند، عبارت‌اند از:

  1. خداوند برکت را از عمر او بر می‌دارد؛
  2. برکت را از روزی او نیز بر می‌دارد؛
  3. چهره صالحان را از او می‌گیرد؛
  4. هر کار نیکوی او بی‌آجر است؛
  5. دعای او به اجابت نمی‌رسد؛
  6. از دعای نیکان بهره‌ای نمی‌برد.

سه بلای هنگام مرگ عبارت‌اند از:

  1. به خواری می‌میرد؛
  2. گرسنه می‌میرد؛
  3. تشنه می‌میرد؛ هر چه به او آب بنوشانند، تشنگی‌اش برطرف نمی‌شود.

سه بلا که در قبر دچار آنها می‌شود، عبارت‌اند از:

  1. خداوند فرشته‌ای را می‌گمارد تا او را در قبر عذاب کند؛
  2. به فشار قبر گرفتار می‌آید؛
  3. قبر او تاریک می‌شود.

بلاهایی که هنگام خروج از قبر، دچار آنها می‌شود:

  1. خداوند به فرشته‌ای فرمان می‌دهد تا او را جلوی همگان با صورت روی زمین بکشاند؛
  2. حسابرسی او بسیار سخت و شدید خواهد بود؛
  3. خداوند به او نظر رحمت نمی‌اندازد و او را پاک نمی‌سازد و عذاب دردناکی خواهد داشت[۳۳].

این عذاب‌ها مخصوص افرادی است که به نماز خود اهمیت نمی‌دهند و عذاب افرادی که نماز نمی‌خوانند، بسیار شدیدتر از این است. درباره حالات عرفانی و ملکوتی فاطمه (س) هنگام نماز آمده است: «كانت فاطمة عالم تنهج في صلاتها من خوف الله تعالى»[۳۴]؛ حضرت فاطمه (س) هنگام نماز، از ترس خدا نفس نفس می‌زد و بغض در گلویش می‌شکست[۳۵].

وجوب نماز

نماز از جمله اموری بود که بعد از اقرار به توحید و تبرّی از بتان در اولین روزهای دعوت پنهانی بر مسلمانان واجب شد[۳۶].

جریان از این قرار بود که روزی رسول خدا (ص) به بالای شهر مکه رفت. جبرئیل نازل شد و با زدن پاشنه پای خود به کنار کوه، چشمه آبی بیرون زد. او در حالی که رسول خدا (ص) نگاهش می‌کرد وضو ساخت[۳۷]؛ پس صورتش را شست، مضمضه و استنشاق کرد. سپس سر و پاهایش را تا قوزک پا مسح کرد[۳۸]. حضرت نیز به همان ترتیب وضو گرفت، آن گاه جبرئیل دو رکعت نماز خواند و حضرت نیز به همان نحو نماز را ادا کرد[۳۹].

گویا نخستین نمازی که بر حضرت واجب شد، نماز ظهر بود. ابن‌عباس می‌گوید: "سپس جبرئیل نازل شد و نماز ظهر را هنگام تمایل خورشید خواند، نماز عصر را پس از رفتن سایه به اندازه قد انسان، نماز مغرب را به هنگام غروب خورشید، نماز عشاء را پس از رفتن شفق و نماز صبح را پس از طلوع فجر به جا آورد"[۴۰].

ظاهراً تا قبل از هجرت، نمازی که بر ایشان واجب شد دو رکعتی بود. بعدها نماز کامل، چهار رکعت شد؛ ولی برای مسافر، همان دو رکعت باقی ماند[۴۱].[۴۲]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۲۳۵.
  2. نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲: «"الْمَفْرُوضَاتِ تَسْكِيناً لِأَطْرَافِهِمْ وَ تَخْشِيعاً لِأَبْصَارِهِمْ وَ تَذْلِيلًا لِنُفُوسِهِمْ وَ تَخْفِيضاً لِقُلُوبِهِمْ وَ إِذْهَاباً لِلْخُيَلَاءِ عَنْهُمْ، وَ لِمَا فِي ذَلِكَ مِنْ تَعْفِيرِ عِتَاقِ الْوُجُوهِ بِالتُّرَابِ تَوَاضُعاً وَ الْتِصَاقِ كَرَائِمِ الْجَوَارِحِ بِالْأَرْضِ تَصَاغُراً"»
  3. نهج البلاغه، خطبه ۱۹۸
  4. نهج البلاغه، حکمت ۲۰۷
  5. نهج البلاغه، خطبه ۱۹۸
  6. نهج البلاغه، حکمت ۲۲۹
  7. نهج البلاغه، حکمت ۳۸۲
  8. نهج البلاغه، حکمت‌های ۷۹ و ۸۰
  9. نهج البلاغه، خطبه ۱۱۰
  10. نهج البلاغه، حکمت‌های ۲۲۹ و ۴۷۵
  11. نهج البلاغه، حکمت ۴۴۲
  12. نهج البلاغه، خطبه ۸۶، نامه ۳۱ و حکمت‌های ۲۱، ۴۷، ۱۱۲، ۲۱۱، ۲۲۴، ۳۴۹، ۳۷۱ و ۴۳۵
  13. نهج البلاغه، خطبه ۲۲۲
  14. نهج البلاغه، حکمت ۹۷
  15. نهج البلاغه، خطبه‌های ۸۵ و ۱۶۵
  16. نهج البلاغه، خطبه‌های ۷۲، ۹۴، ۱۰۰، ۱۰۵، ۱۰۸، ۱۱۶، ۱۳۳، ۱۸۵ و ۲۳۱
  17. نهج البلاغه، خطبه ۱۹۴
  18. نهج البلاغه، خطبه‌های ۹۱ و ۹۴
  19. نهج البلاغه، خطبه ۱۰۹
  20. نهج البلاغه، خطبه‌های ۹۱ و ۱۰۹
  21. نهج البلاغه، خطبه ۲
  22. نهج البلاغه، خطبه ۲۱۶
  23. نهج البلاغه، حکمت ۱۹۹
  24. نهج البلاغه، خطبه‌های ۱۴۴ و ۱۵۳
  25. نهج البلاغه، نامه ۵۳
  26. نهج البلاغه، نامه ۵۳
  27. نهج البلاغه، نامه ۵۳
  28. نهج البلاغه، نامه ۶۹ و حکمت‌های ۱۰۴، ۳۳۳ و ۳۹۰
  29. نهج البلاغه، نامه ۵۳
  30. نهج البلاغه، خطبه‌های ۱۴۴ و ۱۴۷
  31. نهج البلاغه، خطبه‌های ۱۴۴ و ۱۴۷
  32. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۲۹.
  33. میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۳، ص۲۳؛ مسند فاطمه (س)، ص۳۴۶.
  34. دیلمی، ارشاد القلوب، ص۱۰۵.
  35. مظفری ورسی، حیدر، مادران چهارده معصوم ص ۱۱۸.
  36. محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۳۰۷.
  37. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۴۴؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة فی احوال صاحب الشریعه، ج۵، ص۱۶۰؛ قاضی ابرقوه، سیرت رسول الله (ص)، ج۱، ص۲۲۰.
  38. ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة فی احوال صاحب الشریعه، ج۵، ص۱۶۰؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۴۴.
  39. ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة فی احوال صاحب الشریعه، ج۵، ص۱۶۰؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۴۴.
  40. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۴۵؛ قاضی ابرقوه، سیرت رسول الله (ص)، ج۱، ص۲۲۱.
  41. ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة فی احوال صاحب الشریعه، ج۱، ص۱۳۶؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۱۱۷؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۴۳.
  42. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، دعوت مخفیانه، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۳۶۱-۳۶۲.