ظلمستیزی در معارف مهدویت: تفاوت میان نسخهها
(←پانویس) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = | | موضوع مرتبط = ظلمستیزی | ||
| عنوان مدخل = | | عنوان مدخل = ظلمستیزی | ||
| مداخل مرتبط = [[ظلمستیزی در قرآن]] - [[ظلمستیزی در سیره پیامبران]] - [[ظلمستیزی در معارف و سیره نبوی]] - [[ظلمستیزی در معارف و سیره فاطمی]] - [[ظلمستیزی در معارف و سیره علوی]] - [[ظلمستیزی در معارف و سیره سجادی]] - [[ظلمستیزی در فقه سیاسی]] - [[ظلمستیزی در معارف مهدویت]] - [[ظلمستیزی در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] - [[ظلمستیزی از دیدگاه اهل سنت]] | | مداخل مرتبط = [[ظلمستیزی در قرآن]] - [[ظلمستیزی در سیره پیامبران]] - [[ظلمستیزی در معارف و سیره نبوی]] - [[ظلمستیزی در معارف و سیره فاطمی]] - [[ظلمستیزی در معارف و سیره علوی]] - [[ظلمستیزی در معارف و سیره سجادی]] - [[ظلمستیزی در فقه سیاسی]] - [[ظلمستیزی در معارف مهدویت]] - [[ظلمستیزی در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] - [[ظلمستیزی از دیدگاه اهل سنت]] | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
'''[[ظلم ستیزی]]''' یکی از [[وظایف]] و صفات و ویژگیها و بایستههای [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] [[مردم]] و [[شیعیان]] و عمدۀ [[یاران]] و [[منتظران]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} در دوران [[غیبت کبری]] است. [[انسان منتظر]] باید در راه اصلاح خود و [[جامعه]]، استقرار [[عدالت]] و [[رفع ظلم]] و [[تعدی]] تلاش کند. | '''[[ظلم ستیزی]]''' یکی از [[وظایف]] و صفات و ویژگیها و بایستههای [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] [[مردم]] و [[شیعیان]] و عمدۀ [[یاران]] و [[منتظران]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} در دوران [[غیبت کبری]] است. [[انسان منتظر]] باید در راه اصلاح خود و [[جامعه]]، استقرار [[عدالت]] و [[رفع ظلم]] و [[تعدی]] تلاش کند. | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۴ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۰۲
ظلم ستیزی یکی از وظایف و صفات و ویژگیها و بایستههای سیاسی و اجتماعی مردم و شیعیان و عمدۀ یاران و منتظران حضرت مهدی (ع) در دوران غیبت کبری است. انسان منتظر باید در راه اصلاح خود و جامعه، استقرار عدالت و رفع ظلم و تعدی تلاش کند.
منتظران و مبارزه با ظلم
یکی از وظایف و صفات و ویژگیها و بایستههای سیاسی و اجتماعی مردم و شیعیان و عمدۀ یاران و منتظران حضرت مهدی{{ع} در دوران غیبت کبری، مبارزه با ظلم و ستم و فساد و بر خورد فعال و جدی با منکرات کلان حکومتی که منکرات شان مخربتر است و امر به معروف و نهی از منکر و داشتن روحیۀ اصلاح گری در سطح جامعه است چرا که در مرام انتظار، کجیها و منکرات، موضوعی نامطلوب و ضد ارزش معرفی میشود. منتظران در برابر اصلاح دیگران و آحاد جامعۀ اسلامی احساس مسئولیت میکنند و با ترویج اخلاق و فضائلی مانند امر به معروف و نهی از منکر، عدم اشاعۀ فساد و گناه، عزت و سربلندی، گسترش فرهنگ اسلامی و ارزشهای اخلاقی، در صدد مهیا کردن جامعهای ایدهآل و مهدوی هستند. کسانی که هم و غمشان ترقی و تعالی در مسائل انسانی و اخلاقی است. و دائماً مطیع اوامر و نواهی خداوند متعال و رسول اکرم (ص) و اهل بیت رسول خدایند و البته باید توجه داشت دعوت به امام حق از عظیمترین معروفها به شمار میآید. در روایت آمده است تمام نیکیها و خوبیها در امام حق جمع است کما اینکه تمام منکرات و بدیها در امام باطل جمع است[۱].
اجرای عدالت هدف پیامبران و امامان
رسول گرامی اسلام (ص) فرمودند: «لَوْ لَمْ يَبْقَ مِنَ الدُّنْيَا إِلَّا يَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ ذَلِكَ الْيَوْمَ حَتَّى يَبْعَثَ اللَّهُ رَجُلًا مِنِّي أَوْ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي يُوَاطِي اسْمُهُ اسْمِي وَ اسْمُ أَبِيهِ اسْمُ أَبِي يَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً»[۲]. معنای حدیث فوق این است که اگر از دنیا به جز یک روز باقی نمانده باشد، خدای متعال آن روز را چندان طولانی میکند تا در آن روز مردی از اهل بیت من مبعوث شود، او همنام من است و زمین را پس از آنکه پر از ظلم و جور شده، پر از قسط عدل میکند. فلسفه بعثت انبیاء اجرای عدالت در جهان بوده است، ولی این هدف مقدس تاکنون محقق نشده است. خداوند آخرین امام و حجت خود را ذخیره کرده است تا در لحظه موعود قیام کند و زمین را پر از عدل و داد سازد. دولت منتظر، دولت عدالتخواه است و در تمام اقدامات خود (سیاست، اقتصاد، فرهنگ و...) به اعتدال در امور میاندیشد. چنین دولتی نه گرفتار افراط شده و نه در دام تفریط قرار میگیرد. در غیر این صورت نمیتواند در کسوت منتظران درآید و در آرزوی تشکیل دولت عدل مهدوی باشد. البته باید توجه داشت که استقرار عدالت همهجانبه در سراسر جهان، در غیر حکومت مهدوی ممکن نیست. چنین آرمانی تاکنون تحقق پیدا نکرده و از این پس نیز محقق نخواهد شد. این آرزوی بزرگ تنها در حکومت مهدوی برآورده میشود و تنها اوست که بر استقرار عدالت به معنای ذکر شده دانا و توانا است[۳].
ظهور مهدی موعود حلقه ای است از حلقات مبارزه اهل حق و اهل باطل که به پیروزی نهایی اهل حق منتهی میشود. سهیم بودن یک فرد در این سعادت، موقوف به این است که آن فرد عملاً در گروه اهل حق باشد. آیاتی که بدانها در روایات استناد شده است، نشان میدهد مهدی موعود (ع) مظهر نویدی است که به اهل ایمان و عمل صالح داده شده است؛ مظهر پیروزی نهایی اهل ایمان است[۴].
این مطلب، تکلیف را از حکومتهای اسلامی در راه تلاش برای اجرای عدالت برنمیدارد. حکومتهای دینی باید بکوشند ظلم را از بین ببرند. تلاش آنان اگرچه ظلم را به کلی از بین نمیبرد، ولی آن را به حداقل میرساند و عدالت نسبی را در منطقهای محدود و معین محقق خواهد ساخت[۵].
امر به معروف و نهی از منکر وظیفه انسان منتظر
انسان منتظر باید در راه اصلاح خود و جامعه، استقرار عدالت و رفع ظلم و تعدی تلاش کند. کسی که منتظر مصلح جهانی است خود باید صالح و مصلح باشد. در اسلام، تاکید فراوانی بر لزوم مبارزه با هر گونه فساد اخلاقی، سیاسی و اجتماعی وارد شده است که در قالب امر به معروف و نهی از منکر تقنین شده است. امر به معروف و نهی از منکر از منظر فقه اسلامی وظیفه شرعی و همگانی است. نتیجه مستقیم انجام این فریضه «اصلاح» و مجری آن «مصلح» نامیده میشود. برای درک اهمیت این اصل اسلامی، به ذکر یک آیه و حدیث بسنده میکنیم: قرآن میفرماید: ﴿كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ﴾[۶] رسول خدا (ص) فرمودند: «باید امر به معروف و نهی از منکر کنید وگرنه خداوند بدترین و شریرترین شما را بر نیکان و پاکانتان چیره فرموده و دعای خوبانتان را مستجاب و روا نگرداند»[۷]. همچنین فرمودند: «یا أیها الناس! إن اللهَ یقولُ لکم: مُروا بالمعروف وانْهَوا عَن المُنکَرِ، قبلَ أنْ تَدعُوا فلا اُجیبَ لکم وتَسألونی فلا اُعطیکم وتَستَنْصِرُونی فلا أنصُرَکم »[۸] "ای مردم! خداوند میفرماید: امر به معروف و نهی از منکر کنید پیش از آنکه مرا بخوانید و به شما پاسخ ندهم و از من درخواست کنید، شما را محروم سازم و از من یاریطلبید، شما را یاری نکنم". امام باقر (ع) فرمود:«إن الأمرَ بالمعروفِ والنَهی عَن المُنکرِ سبیلُ الانبیاءِ ومِنهاجُ الصُلحاءِ فریضه عظیمه بها تُقام الفرائضُ وتأمَن المذاهبُ وتحل المکاسبُ وترد المظالم وتعمر الأرضُ وینتَصف مِن الأعداء ویستقیم الأمرُ»[۹].
بیتردید امر به معروف و نهی از منکر، راه انبیا و طریقه صالحان است. امر به معروف و نهی از منکر، وظیفهای سترگ و خطیر است که سایر واجبات دینی به واسطه آن انجام میپذیرد و راهها به وسیله آن امنیت مییابد و درآمدها به واسطه آن حلال و مشروع میگردند و مظالم دفع میگردد و زمین آباد میشود و از دشمنان انتقام گرفته میشود و امور سامان مییابد. همچنین روایات فراوانی بیانگر این نکته است که چنانچه این فریضه ترک شود، اشرار بر جامعه حاکم خواهند شد[۱۰] و عذاب الهی بر آن جامعه نازل خواهد گشت[۱۱].[۱۲]
رضایت و خشنودی حضرت مهدی (ع) در آن است که «معروف» عملی شود و منکر ترک گردد، بنابراین انسان منتظر نباید در این باره بیتفاوت باشد. خود حضرت در روزگار ظهور، بزرگترین امرکنندۀ به معروف و نهی کنندۀ از منکر است. جامعه منتظر، قطعاً خشنودی و رضایت حضرت مهدی (ع) را میخواهد و به او اقتدا میکند و برای اقامه احکام خدایی، تنبلی و بی تفاوتی را از خویشتن دور میسازند[۱۳].
ویژگی امر به معروف و نهی از منکر در دوران غیبت
امر به معروف و نهی از منکر در عصر غیبت، دو ویژگی دارد:
الف) سطح فردی: در هر انقلابی، پس از پیروزی و تثبیت، نیاز اساسی و نخستین، ضرورت وجود نیروی انسانی مجرب و قابل اعتماد است. از اینرو، تشکلهای سیاسی، احزاب، تراستهای قدرت و... به مسئله "کادرسازی" اهمیت جدی میدهند. انقلاب عظیم مصلح جهانی هم از این قاعده مستثنی نیست؛ یعنی رأس مخروط رهبری انقلاب برای اداره کشوری به گستردگی چند قاره و تثبیت پایههای تمدن نوین خود، به حجم عظیمی از نیروی ورزیده قابل اعتماد انسانی نیاز دارد و جامعه منتظران در عصر غیبت و تا پیش از ظهور حضرت، باید در درون خود، عملیات بنیادین کادرسازی را آغاز کند. یکی از شاخصهای اصلی کادر انقلابی حکومت مهدوی، پارسایی و تهذیب نفس و آراستگی به مکارم اخلاق و... است. یقیناً در جامعهای که داعیان به خیر و نیکی، و بازدارندگان از شر و زشتی وجود نداشته باشند، نفوس مهذب بستری مساعد برای رشد و تکثیر پیدا نمیکنند؛ به ویژه اگر قرار نباشد که شکوفایی استعدادهای معنوی در قالب تنگ استثناها محصور گردد. بنابراین، امر به معروف و نهی از منکر نسبت به تک تک افراد، پیشنیازی اساسی برای پرورش کادر فرماندهان و کارگزاران حکومت مصلح جهانی است. حکومتی که به فرماندهان ارشد لشکری و مدیران برجسته کشوری بسیاری در مرحله اول و فرماندهان و مدیران میانی انبوهی در درجه دوم نیازمند است.
ب) سطح حکومتی: منتظران مصلح جهانی موظفاند با منکرات کلان حکومتی بر خورد فعال و جدی داشته باشند. از آنجا که «الناس علی دینِ مُلوکهم» (امروزه هر چند مدل حکومتهای پادشاهی آرام آرام به طور کلی از صحنه سیاسی دنیا خارج شده است، اما مفاد این کلام هنوز صادق است؛ زیرا دستگاههای تبلیغاتی حکومتی و رسانههای دولتی به نحوی مؤثرتر از پیش، ارزشهای مورد نظر حاکمیتها را به تودهها تزریق میکنند) منکراتی که از سوی دستگاههای رسمی اشاعه میگردد، تأثیری به مراتب مخربتر را دربر دارد. از سوی دیگر، یکی از اساسیترین رسالتهای منجی موعود (ع)، بر چیدن بساط ظلم و حق کشی همین حاکمیتهای غیرالهی و صاحبان زر و زور است. او میآید تا بازوان اُختاپوس نظام سلطه جهانی را با تبر ابراهیمی خود برای همیشه قطع کند. به پا خاستن مستضعفان در رکاب منجی عالم و مواجهه آنان با صاحبان بمبهای هستهای، موشکهای بالستیک و کلاهکهای اتمی و سلاحهای میکربی و شیمیایی و... نیازمندِ پیش زمینه روانی مساعد است. اگر آنان عمری را در پذیرش سلطه جائران سپری کرده باشند و اگر کسی را به یاد نیاورند که یکبار به خود جرأت مواجهه با سرکردگان استکبار جهانی را داده باشد، مرعوب بودن در مقابل حزب الشیطان، چون عادتی ثانوی در وجودشان رخنه خواهد کرد، و این ضعف عمده روحی، در موج خیز خطرات قدمهای آنان را سست خواهد کرد. امر به معروف و نهی از منکر حاکمان و دولتها، یکی از ارزشمندترین اقدامات فرد مسلمان شمرده شده است. رسول مکرم اسلام (ص) فرمود: «أَفْضَلَ الْجِهَادِ كَلِمَةُ حَقٍّ عِنْدَ سُلْطَانٍ جَائِرٍ»[۱۴] "برترین جهاد، سخن عادلانهای است که در برابر حاکم ستمگری بر زبان جاری شود". امیرمؤمنان علی (ع) فرمود: «وان الأمرَ بالمَعروفِ والنهی عن المُنکرِ لایقربانِ من أجلٍ ولا ینقُصانِ من رزقٍ، وأفضلُ مِن ذلک کله کلمهُ عدلٍ عَند إمام جائر»[۱۵] "امر به معروف و نهی از منکر، نه اجلی را نزدیک و نه رزقی را کم میکند، اما برتر از آن همه، سخن عادلانهای است که پیش روی حاکم ستمگری بر زبان جاری شود".امام باقر (ع) فرمود: «مَنْ مَشی إلی سلطانٍ جائر فأَمَرَه بِتقوی اللهِ ووَعَظَه وخَوفَه، کانَ له مثلُ أجْرِ الثَقَلین مِن الجن والأنسِ ومثلُ أعمالِهم»[۱۶]؛ هرکس به سوی حاکم ستمگری رود و او را به پروای الهی امر نموده و موعظهاش کند و بترساند، خداوند مانند اجر جن و انس و عبادات ایشان را به وی عطا کند"[۱۷].
جستارهای وابسته
منابع
- مطهری، مرتضی، قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ
- هدایتنیا، فرجالله، ابعاد انتظار در قرآن کریم و روایات
- علیزاده، مهدی، نشانههای یار و چکامه انتظار
- الهینژاد، حسین، وظایف منتظران در عصر غیبت
- هرنجی، منصور، انتظار و وظایف منتظران ۲
- کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور
- نجفی، حسن، بررسی ابعاد رفتار اخلاقی در سبک زندگی زمینهساز ظهور موعود
- گودرزی، مجتبی، خلافت الهی و ضرورت توانمندی منتظران
- بابک زرین نعل، تقابل مهدویت در برابر اندیشههای سیاسی بابیت و بهاییت در دو قرن اخیر
پانویس
- ↑ ر. ک: الهینژاد، حسین، وظایف منتظران در عصر غیبت، ص ۶۷؛ هرنجی، منصور، انتظار و وظایف منتظران، ص ۴۶ـ۶۳؛ کاگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۲۲۱ ـ ۲۱۷؛ هدایتنیا، فرجالله، ابعاد انتظار در قرآن کریم و روایات، ص۱۲۳ـ۱۲۴؛ نجفی، حسن، بررسی ابعاد رفتار اخلاقی در سبک زندگی زمینهساز ظهور موعود، ص ۳۱ـ۳۲؛ گودرزی، مجتبی، خلافت الهی و ضرورت توانمندی منتظران، ص ۲۰۷ـ ۲۰۸.
- ↑ اربلی، علی ابن عباس، کشف الغمه، ج۲، ص۴۷۶.
- ↑ امام خمینی در این باره فرمودهاند: «هریک از انبیاء که آمدهاند برای اجرای «عدالت» آمدهاند و مقصدشان هم این بود که اجرای عدالت را در همه عالم بکنند، لکن موفق نشدند. حتی رسول ختمی (ص) که برای اصلاح بشر آمده بود و برای اجرای عدالت آمده بود و برای تربیت بشر آمده بود، باز در زمان خودشان موفق نشدند به این معنا...». صحیفه نور، ج۱۲ ص۲۰۷.
- ↑ مطهری، مرتضی، قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص۲۰
- ↑ فرجالله هدایتنیا، ابعاد انتظار در قرآن کریم و روایات، ص۱۲۸-۱۳۲.
- ↑ «شما بهترین گروهی بودهاید که (به عنوان سرمشق) برای مردم پدیدار شدهاید؛ به کار پسندیده فرمان میدهید و از (کار) ناپسند باز میدارید و به خداوند ایمان دارید» سوره آل عمران، آیه ۱۱۰.
- ↑ سفینه البحار، ج۱، ص۴۴۹
- ↑ الترغیب و الترهیب، منذری شامی، ج ۳، ص ۲۳۳.
- ↑ الکافی، ج ۵، ص ۵۶، ح ۱؛ التهذیب، طوسی، ج ۶، ص ۱۸۰ و به همین مضمون روایت امام حسین (ع) در تحف العقول، ص ۲۳۷.
- ↑ ر. ک: تهذیب الاحکام، طوسی، ج ۶، ص ۱۷۶؛ الأمالی، صدوق، ص ۲۵۴؛ الکافی، ج ۵، ص ۵۶.
- ↑ ر. ک: ثواب الأعمال، صدوق، ص ۳۰۴؛ کنزالعمال، ج ۳، ص ۶۶؛ وسایل الشیعه، ج ۱۱، ص ۴۰۷؛ الکافی، ج ۵، ص ۵۹؛ الخصال، صدوق، ص ۱۳۸.
- ↑ مهدی علیزاده، نشانههای یار و چکامه انتظار، ص۴۰-۴۳.
- ↑ بابک زرین نعل، تقابل مهدویت در برابر اندیشههای سیاسی بابیت و بهاییت در دو قرن اخیر.
- ↑ کنز العمال، متقی هندی، ج ۳، ص ۶۶، ح ۵۵۷۶.
- ↑ نهج البلاغه، حکمت ۳۷۴؛ و قریب به آن: غرر الحکم، کلمه ۳۶۴۸.
- ↑ مستطرفات السرائر، ابن ادریس حلی، ص ۱۴۱؛ بحارالأنوار، ج ۷۵، ص ۳۷۵.
- ↑ مهدی علیزاده، نشانههای یار و چکامه انتظار، ص۴۰-۴۳