خطبه ۱۸۱ نهج البلاغه: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - '{{امامت}} ==مقدمه==' به '{{امامت}} ==مقدمه==')
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{نهج البلاغه/بالا}}{{امامت}}
{{مدخل مرتبط
==مقدمه==
| موضوع مرتبط = نهج البلاغه
*[[خطبه]] ۱۸۱ از جمله خطبه‌های خاص [[نهج البلاغه]] به شمار می‌رود که موضوعات گوناگونی را مطرح کرده است. از جمله این موضوعات، بیان اشارتی بر [[وجود امام مهدی]] {{ع}} است. [[امام]] به شرح مواضع [[امام]] می‌پردازد:[[حکمت]] و [[عدالت]] از نشانه‌های اوست که به وجوه گوناگون آن احاطه دارد و خود را مجهز به آن کرده است. او در جست‌وجوی [[حکمت]] و [[عدالت]] است و هرجا سراغ آن را می‌گیرد. [[مهدی]] {{ع}} در [[جامعه]] ناشناخته است و سال‌ها به دور از دیده‌ها به‌سر خواهد برد. او یادگار [[حجت‌های الهی]] و [[جانشینی]] از [[جانشینان پیامبر]] {{صل}} است.
| عنوان مدخل  =
| مداخل مرتبط =
| پرسش مرتبط  =
}}
 
== مقدمه ==
[[خطبه]] ۱۸۱ از جمله خطبه‌های خاص [[نهج البلاغه]] به شمار می‌رود که موضوعات گوناگونی را مطرح کرده است. از جمله این موضوعات، بیان اشارتی بر [[وجود امام مهدی]] {{ع}} است. [[امام]] به شرح مواضع [[امام]] می‌پردازد:[[حکمت]] و [[عدالت]] از نشانه‌های اوست که به وجوه گوناگون آن احاطه دارد و خود را مجهز به آن کرده است. او در جست‌وجوی [[حکمت]] و [[عدالت]] است و هرجا سراغ آن را می‌گیرد. [[مهدی]] {{ع}} در [[جامعه]] ناشناخته است و سال‌ها به دور از دیده‌ها به‌سر خواهد برد. او یادگار [[حجت‌های الهی]] و [[جانشینی]] از [[جانشینان پیامبر]] {{صل}} است.
[[امام]] در این [[خطبه]] [[دل]] آزرده از ناهمراهی [[مردم]] زمانه و [[ناامید]] از آن‌ها، ایشان را به‌دلیل کوتاهی‌هایشان در انجام امور مورد [[نکوهش]] قرار می‌دهد. در فرازی از این [[خطبه]] از [[یاران]] پایدار و با [[ایمان]] خویش که به [[شهادت]] رسیدند، یاد می‌کند و از [[فراق]] آنان می‌گرید و [[مردمان]] را برای [[جهاد]] با [[دشمنان دین]] ترغیب می‌کند.
[[امام]] در این [[خطبه]] [[دل]] آزرده از ناهمراهی [[مردم]] زمانه و [[ناامید]] از آن‌ها، ایشان را به‌دلیل کوتاهی‌هایشان در انجام امور مورد [[نکوهش]] قرار می‌دهد. در فرازی از این [[خطبه]] از [[یاران]] پایدار و با [[ایمان]] خویش که به [[شهادت]] رسیدند، یاد می‌کند و از [[فراق]] آنان می‌گرید و [[مردمان]] را برای [[جهاد]] با [[دشمنان دین]] ترغیب می‌کند.
*[[شریف رضی]] که خود، حدیث‌شناسی متبحر و [[موثق]] است، این [[خطبه]] را از قول [[نوف بکالی]] از ثقات [[محدثان]] [[نقل]] می‌کند. از این‌رو همین امر بر صحت انتساب [[خطبه]] به [[امام علی]] {{ع}} [[کفایت]] می‌کند. این [[خطبه]] از آخرین خطبه‌هایی است که ایراد شده، بنابراین مربوط به [[سال چهلم هجری]] است.
==مطالب مهم [[خطبه]]==
#[[وصف]] و [[تسبیح]] [[خداوند]]؛
#ترغیب [[مردمان]] به [[اطاعت]] از فرامین [[الهی]]؛
#عدم [[توانایی]] [[انسان]] در [[وصف]] و [[شناخت خداوند]]؛
#عدم [[توانایی]] [[انسان]] در [[وصف]] و [[شناخت خداوند]]؛
#سفارش به [[تقوا]]؛
#[[عبرت]] از [[سرنوشت]] پیشینیان و قدرتمندان که در پایان به نیستی گراییدند؛
#[[وصف]] [[امام زمان]] {{ع}}؛
#[[نکوهش]] [[کوفیان]] در کوتاهی از [[فرمان امام]] {{ع}}؛
#یادآوری [[یاران]] [[راستین]] خود و مویه بر آنان؛
#ترغیب [[مردمان]] به [[جهاد]].
==فرازی از [[خطبه]]==
*ای [[بندگان خدا]]، شمایان را به [[تقوای الهی]] سفارش کنم، خدایی که [[لباس]] زیبای انسانی را بر شما پوشانده و روزی‌تان را فراوان ساخت. پس اگر کسی بخواهد نمونه [[جاودانگی]] و [[زندگی]] بی‌مرگ را تماشا کند [[سلیمان]] بن [[داوود]] {{ع}} را بیند؛ همو که [[سلطنت]] [[حکومت]] بر جنّ و انس داشت و در عین حال [[پیامبر خدا]] بود و مقامش به آستان [[قدس]] ربوبی بسیار نزدیک. پس آن‌گاه که پیمانه‌اش لبریز شد و زمانش به پایان رسید، کمان بی‌رحم فنا او را [[هدف]] تیرهای [[مرگ]] قرار داد و [[کشور]] [[جان]] از وجود او تهی و خانه‌ها خالی و دیگران میراث‌بران او شدند. این است که شما را از [[تاریخ]] گذشتگان عبرتی باید. اهالی شهرهای "رسّ" چه شدند، آن‌ها که پیامبرانشان را کشتند و [[سنّت]] [[رسولان]] را زیر پا نهادند و راه [[ستمگران]] پیش گرفتند، کجا رفتند؛ آن‌ها که با همراهان بسیار حرکت می‌کردند، هزاران نفر را [[شکست]] می‌دادند، [[لشکریان]] را به [[خدمت]] می‌گرفتند و [[شهرها]] می‌ساختند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 354-355.</ref>.


== پرسش‌های وابسته ==
[[شریف رضی]] که خود، حدیث‌شناسی متبحر و [[موثق]] است، این [[خطبه]] را از قول [[نوف بکالی]] از ثقات [[محدثان]] [[نقل]] می‌کند. از این‌رو همین امر بر صحت انتساب [[خطبه]] به [[امام علی]] {{ع}} [[کفایت]] می‌کند. این [[خطبه]] از آخرین خطبه‌هایی است که ایراد شده، بنابراین مربوط به [[سال چهلم هجری]] است.
 
== مطالب مهم [[خطبه]] ==
# وصف و [[تسبیح]] [[خداوند]]؛
# ترغیب [[مردمان]] به [[اطاعت]] از فرامین [[الهی]]؛
# عدم [[توانایی]] [[انسان]] در وصف و [[شناخت خداوند]]؛
# عدم [[توانایی]] [[انسان]] در وصف و [[شناخت خداوند]]؛
# سفارش به [[تقوا]]؛
# [[عبرت]] از [[سرنوشت]] پیشینیان و قدرتمندان که در پایان به نیستی گراییدند؛
# وصف [[امام زمان]] {{ع}}؛
# [[نکوهش]] [[کوفیان]] در کوتاهی از [[فرمان امام]] {{ع}}؛
# یادآوری [[یاران]] [[راستین]] خود و مویه بر آنان؛
# ترغیب [[مردمان]] به [[جهاد]].


== جستارهای وابسته ==
== فرازی از [[خطبه]] ==
ای [[بندگان خدا]]، شمایان را به [[تقوای الهی]] سفارش کنم، خدایی که [[لباس]] زیبای انسانی را بر شما پوشانده و روزی‌تان را فراوان ساخت. پس اگر کسی بخواهد نمونه [[جاودانگی]] و [[زندگی]] بی‌مرگ را تماشا کند [[سلیمان]] بن [[داوود]] {{ع}} را بیند؛ همو که [[سلطنت]] [[حکومت]] بر جنّ و انس داشت و در عین حال [[پیامبر خدا]] بود و مقامش به آستان [[قدس]] ربوبی بسیار نزدیک. پس آن‌گاه که پیمانه‌اش لبریز شد و زمانش به پایان رسید، کمان بی‌رحم فنا او را [[هدف]] تیرهای [[مرگ]] قرار داد و [[کشور]] [[جان]] از وجود او تهی و خانه‌ها خالی و دیگران میراث‌بران او شدند. این است که شما را از [[تاریخ]] گذشتگان عبرتی باید. اهالی شهرهای "رسّ" چه شدند، آن‌ها که پیامبرانشان را کشتند و [[سنّت]] [[رسولان]] را زیر پا نهادند و راه [[ستمگران]] پیش گرفتند، کجا رفتند؛ آن‌ها که با همراهان بسیار حرکت می‌کردند، هزاران نفر را [[شکست]] می‌دادند، [[لشکریان]] را به [[خدمت]] می‌گرفتند و [[شهرها]] می‌ساختند<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 354-355.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
* [[پرونده:13681048.jpg|22px]] [[سید جمال‌الدین دین‌پرور|دین‌پرور، سیدجمال‌الدین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه ج۱''']]
# [[پرونده:13681048.jpg|22px]] [[سید جمال‌الدین دین‌پرور|دین‌پرور، سیدجمال‌الدین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه ج۱''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


خط ۳۰: خط ۳۵:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:امام علی]]
[[رده:خطبه‌های نهج البلاغه]]
[[رده:خطبه 181 نهج البلاغه]]
[[رده:مدخل نهج البلاغه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۰ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۳۶

مقدمه

خطبه ۱۸۱ از جمله خطبه‌های خاص نهج البلاغه به شمار می‌رود که موضوعات گوناگونی را مطرح کرده است. از جمله این موضوعات، بیان اشارتی بر وجود امام مهدی (ع) است. امام به شرح مواضع امام می‌پردازد:حکمت و عدالت از نشانه‌های اوست که به وجوه گوناگون آن احاطه دارد و خود را مجهز به آن کرده است. او در جست‌وجوی حکمت و عدالت است و هرجا سراغ آن را می‌گیرد. مهدی (ع) در جامعه ناشناخته است و سال‌ها به دور از دیده‌ها به‌سر خواهد برد. او یادگار حجت‌های الهی و جانشینی از جانشینان پیامبر (ص) است. امام در این خطبه دل آزرده از ناهمراهی مردم زمانه و ناامید از آن‌ها، ایشان را به‌دلیل کوتاهی‌هایشان در انجام امور مورد نکوهش قرار می‌دهد. در فرازی از این خطبه از یاران پایدار و با ایمان خویش که به شهادت رسیدند، یاد می‌کند و از فراق آنان می‌گرید و مردمان را برای جهاد با دشمنان دین ترغیب می‌کند.

شریف رضی که خود، حدیث‌شناسی متبحر و موثق است، این خطبه را از قول نوف بکالی از ثقات محدثان نقل می‌کند. از این‌رو همین امر بر صحت انتساب خطبه به امام علی (ع) کفایت می‌کند. این خطبه از آخرین خطبه‌هایی است که ایراد شده، بنابراین مربوط به سال چهلم هجری است.

مطالب مهم خطبه

  1. وصف و تسبیح خداوند؛
  2. ترغیب مردمان به اطاعت از فرامین الهی؛
  3. عدم توانایی انسان در وصف و شناخت خداوند؛
  4. عدم توانایی انسان در وصف و شناخت خداوند؛
  5. سفارش به تقوا؛
  6. عبرت از سرنوشت پیشینیان و قدرتمندان که در پایان به نیستی گراییدند؛
  7. وصف امام زمان (ع)؛
  8. نکوهش کوفیان در کوتاهی از فرمان امام (ع)؛
  9. یادآوری یاران راستین خود و مویه بر آنان؛
  10. ترغیب مردمان به جهاد.

فرازی از خطبه

ای بندگان خدا، شمایان را به تقوای الهی سفارش کنم، خدایی که لباس زیبای انسانی را بر شما پوشانده و روزی‌تان را فراوان ساخت. پس اگر کسی بخواهد نمونه جاودانگی و زندگی بی‌مرگ را تماشا کند سلیمان بن داوود (ع) را بیند؛ همو که سلطنت حکومت بر جنّ و انس داشت و در عین حال پیامبر خدا بود و مقامش به آستان قدس ربوبی بسیار نزدیک. پس آن‌گاه که پیمانه‌اش لبریز شد و زمانش به پایان رسید، کمان بی‌رحم فنا او را هدف تیرهای مرگ قرار داد و کشور جان از وجود او تهی و خانه‌ها خالی و دیگران میراث‌بران او شدند. این است که شما را از تاریخ گذشتگان عبرتی باید. اهالی شهرهای "رسّ" چه شدند، آن‌ها که پیامبرانشان را کشتند و سنّت رسولان را زیر پا نهادند و راه ستمگران پیش گرفتند، کجا رفتند؛ آن‌ها که با همراهان بسیار حرکت می‌کردند، هزاران نفر را شکست می‌دادند، لشکریان را به خدمت می‌گرفتند و شهرها می‌ساختند[۱].

منابع

پانویس