جهاد تبیین: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
جز (جایگزینی متن - 'بصیرت بخشی' به 'بصیرت‌بخشی')
 
خط ۳۷: خط ۳۷:
[[انسان]] وقتی سخنی می‌گوید باید چنان [[استوار]] و محکم باشد که هیچ [[شک]] و تردیدی در آن راه نیابد و این جز با بهره‌گیری از علم [[قطعی]] و [[یقینی]] امکان‌پذیر نیست: ای کسانی که [[ایمان]] آورده‌اید از [[خدا]] [[پروا]] کنید و سخنی استوار گویید.<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقُولُوا قَوْلًا سَدِيدًا}} «ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و سخنی استوار بگویید» سوره احزاب، آیه ۷۰.</ref>
[[انسان]] وقتی سخنی می‌گوید باید چنان [[استوار]] و محکم باشد که هیچ [[شک]] و تردیدی در آن راه نیابد و این جز با بهره‌گیری از علم [[قطعی]] و [[یقینی]] امکان‌پذیر نیست: ای کسانی که [[ایمان]] آورده‌اید از [[خدا]] [[پروا]] کنید و سخنی استوار گویید.<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقُولُوا قَوْلًا سَدِيدًا}} «ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و سخنی استوار بگویید» سوره احزاب، آیه ۷۰.</ref>
پس [[مؤمن]] همان طوری که سخن ظنی و غیر [[علمی]] به زبان نمی‌آورد، در تبیین‌گری نیز می‌بایست چنان سخن محکم و استوار بگوید تا ریشه [[کذب]] و [[باطل]] خشکانده شود.
پس [[مؤمن]] همان طوری که سخن ظنی و غیر [[علمی]] به زبان نمی‌آورد، در تبیین‌گری نیز می‌بایست چنان سخن محکم و استوار بگوید تا ریشه [[کذب]] و [[باطل]] خشکانده شود.
از نظر [[قرآن]]، [[هدف الهی]] [[پیامبر]]{{صل}} در [[جهاد]] تبیین، [[بصیرت]] بخشی و بصیرت‌افزایی است که در نهایت [[مردم]] در مسیر [[صراط مستقیم الهی]] قرار گرفته و با [[عبودیت]] و [[عبادت]] ارادی و اختیاری‌،خود را به [[کمالات]] بایسته و [[شایسته]] برسانند؛ از همین رو خدا می‌فرماید: بگو: این است راه من که من و هر کس پیروی‌ام کرد با بصیرت به سوی خدا [[دعوت]] می‌‌‌کنیم.<ref>{{متن قرآن|قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ}} «بگو: این راه من است که با بینش به سوی خداوند فرا می‌خوانم، من و (نیز) هر کس که پیرو من است؛ و پاکاکه خداوند است و من از مشرکان نیستم» سوره یوسف، آیه ۱۰۸.</ref>.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[تبیین‌گری جهاد کبیر علمی (مقاله)|تبیین‌گری جهاد کبیر علمی]].</ref>.
از نظر [[قرآن]]، [[هدف الهی]] [[پیامبر]]{{صل}} در [[جهاد]] تبیین، [[بصیرت‌بخشی]] و بصیرت‌افزایی است که در نهایت [[مردم]] در مسیر [[صراط مستقیم الهی]] قرار گرفته و با [[عبودیت]] و [[عبادت]] ارادی و اختیاری‌،خود را به [[کمالات]] بایسته و [[شایسته]] برسانند؛ از همین رو خدا می‌فرماید: بگو: این است راه من که من و هر کس پیروی‌ام کرد با بصیرت به سوی خدا [[دعوت]] می‌‌‌کنیم.<ref>{{متن قرآن|قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ}} «بگو: این راه من است که با بینش به سوی خداوند فرا می‌خوانم، من و (نیز) هر کس که پیرو من است؛ و پاکاکه خداوند است و من از مشرکان نیستم» سوره یوسف، آیه ۱۰۸.</ref>.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[تبیین‌گری جهاد کبیر علمی (مقاله)|تبیین‌گری جهاد کبیر علمی]].</ref>.


== جهاد تببینی در قرآن ==
== جهاد تببینی در قرآن ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۰ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۰۱

مقدمه

یکی از مصادیق جهاد، جهاد با زبان است. مؤمن، با گفتار و تبیین و تشریح احکام و آموزه‌های دینی، از جمله بیان فضایل جهاد و وجوب آن و امر به معروف و نهی از منکر، در عرصه جهاد زبانی وارد می‌شود. امام علی(ع) ترک جهاد زبانی را از علل شکست اسلام شمرده‌اند[۱].

گفتنی است که بعضی عبادات از جهت ثواب اخروی، همسنگ جهاد دانسته شده‌اند. البته این هم‌طرازی در جایی است که شخص از ادای فریضه جهاد در میدان کارزار، معذور باشد؛ مانند زنان که همسرداری و صبر بر ناملایمات خانه[۲] برای آنان در حکم جهاد است، یا شخص ضعیفی که نمی‌تواند در عرصه جهاد حضور رساند، حج وی ثواب جهاد را دارد: «الْحَجُّ جِهَادُ كُلِّ ضَعِيفٍ وَ جِهَادُ الْمَرْأَةِ حُسْنُ التَّبَعُّلِ»[۳].[۴]

جهاد تبیین، جهاد کبیر علمی

جهاد تبیین وظیفه و تکلیف الهی پیامبر(ص) است؛ زیرا خدا «بیان» را به پیامبر(ص) داده که موجب «بینونت» و جدا‌سازی است. این جدا‌سازی در حرف و کلمه وجمله و نیز محتوا و اسم‌گذاری و مانند آنها بروز می‌کند تا به شکلی رسا و شیوا حق بیان شود و مفاهیم به دیگران منتقل یابد. خود کتاب آسمانی قرآن، از ویژگی «بیان» برخوردار است؛ از همین رو از آن به عنوان «تبیان» یاد شده و خدا می‌فرماید: ﴿وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ[۵] تبیین‌گری پیامبر(ص) موجب می‌شود تا اختلاف از میان برود وحقیقت بر مردم آشکار شود: و ما این کتاب را بر تو نازل نکردیم، مگر برای اینکه آنچه را در آن اختلاف کرده‌‌اند برای آنان تبیین کنی و توضیح دهی و آن برای مردمی که ایمان می‌‌‌آورند رهنمود و رحمتی است.[۶] همچنین قرآن به عنوان تبیان هر چیزی، می‌تواند مایه تفکر شود تا انسان، حق را از باطل بازشناسد و در زندگی در مسیر درست قرار گیرد؛ زیرا خود قرآن همان بینات جداساز است: ما پیامبران را با بینات و دلایل آشکار و نوشته‌ها فرستادیم؛ و این قرآن را به سوی تو فرود آوردیم تا برای مردم آنچه را به سوی ایشان نازل شده است تبیین کرده و توضیح دهی و امید که آنان بیندیشند.[۷]

وظیفه تبیین‌گری مختص پیامبر(ص) نیست، بلکه به عنوان یک جهاد کبیر علمی وظیفه همگانی است؛ البته این مسئولیت برای عالمان پیش از جاهلان خواهد بود؛ یعنی بر عالمان است تا جاهلان را نسبت به حقایق آگاه سازند و با جهاد تبیین آنان را در مسیر حق قرار دهند؛ زیرا جاهل نمی‌داند و نمی‌تواند حق و باطل را از هم جدا کند؛ از همین رو در امت‌های پیشین این تبیین‌گری به عنوان یک مسئولیت و تکلیف الهی بر عهده اهل کتاب که توانایی درک و فهم آن را داشتند، گذاشته شده بود و خدا از عالمان اهل کتاب خواسته بود تا به عنوان یک میثاق و عهد الهی بدان عمل کرده و پایبند آن باشند، هر چند که عالمان اهل کتاب بر خلاف آن عمل کرده و برای کسب منافع دنیوی از تبیین‌گری و جهاد تبیین سرباز زدند تا در میان متشابهات بتوانند سود مادی خویش را برگیرند: و یاد کن هنگامی را که خداوند از کسانی که به آنان کتاب داده شده پیمان گرفت که حتما باید آن را به وضوح برای مردم بیان نمایید و کتمانش مکنید. پس آن میثاق و عهد را پشت‌ سر خود‌انداختند و در برابر آن بهایی ناچیز به دست آوردند و چه بد معامله‌ ای کردند.[۸] پس اگر امروز نیز عالمان اسلامی به عهد و میثاق الهی خویش عمل نکنند، بد معامله‌ای کرده‌اند؛ زیرا خشم و غضب الهی را به جان خریده‌اند. از نظر قرآن، گام نخست در هر مبارزه و مقابله‌ای با دشمن‌، جهاد تبیین بر اساس اصول و قواعد و روش و مبانی و مفاهیم قرآنی است. از همین رو خدا به پیامبر(ص) در راستای تکلیف الهی جهاد تبیین می‌فرماید: ﴿فَلَا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَجَاهِدْهُمْ بِهِ جِهَادًا كَبِيرًا[۹]

اگر جهاد نظامی و مانند آنها جهاد صغیر و اصغر است؛ جهاد علمی بر اساس آموزه‌های قرآنی و روش و اصول آن، جهاد کبیر است؛ زیرا بدون تبیین حق وباطل اصولا جهادهای دیگر تاثیر انسان ساز نداشته و نمی‌تواند اهداف الهی را برآورده سازد؛ زیرا هدف الهی نابودی بشر نیست، بلکه هدف الهی رحمت بر خلق [۱۰] و نجات انسان‌ها از سقوط در دوزخی است که چیزی جز فقدان صفات کمالی در نفس نیست. جهاد کبیر علمی که در قالب تبیین‌گری و بصیرت افزایی انجام می‌شود، بر محور محکمات و بصائر خواهد بود که هیچ‌گونه اما و اگر و شک و شبهه و تردیدی در آن راه ندارد. بی‌گمان چنین محکماتی همان‌طوری که از آیه ۵۲ سوره فرقان و آیه ۷ سوره آل‌عمران برمی‌آید‌، در خود آیات الهی قرآن وجود دارد؛ از همین رو خدا قرآن را فرقان نامیده است؛ زیرا حاوی محکماتی است که می‌تواند مفهومی و مصداقی انسان را یاری رساند تا حق را از باطل جدا کند.[۱۱] از همین رو امام صادق(ع) درذیل آیه ۱۸۵ سوره بقره، واژه فرقان را به آیات محکم قرآن تفسیر کرده‌اند.[۱۲] به هرحال، جهاد تبیین که جهاد علمی- فرهنگی بر مدار آموزه‌های قرآن است، می‌تواند موجب شود تا در شرایط فتنه و وجود متشابهات و ایجاد شبهه یا تشکیک در امور، مردمان بتوانند راه خویش را به درستی بیابند و از فتنه دور شوند.

از نظر قرآن جهاد تبیین باید در همه عرصه‌ها به کار گرفته شود تا مثلا به سبب وجود متشابهات یا فتنه‌گری یا مانند آنها کسی از مسیر حق دور نشود. از همین رو حقیقت‌یابی پس از شنیدن مطالب و اخبار به‌ویژه از رسانه‌های فاسق و معاند در دستور کار قرار داده شده و خدا بصراحت فرموده است: ای کسانی که ایمان آورده‌ اید اگر فاسقی برایتان خبری آورد نیک وارسی کنید مبادا به نادانی گروهی را آسیب برسانید و بعد از آنچه کرده‌‌اید پشیمان شوید.[۱۳] همچنین در جایی دیگر ارجاع به رهبری و مراکز تحلیلی وتبیینی نسبت به هر خبر و شایعه در دستور کار قرار می‌گیرد تا تبیین بر اساس حقیقت انجام شود؛ بنابراین، نباید مانند منافقان عمل شود که بدون تبیین و روشنگری در راستای فتنه‌گری به خبر غیر موثق دامن می‌زنند؛ خدا دراین باره نیز می‌فرماید: و چون خبری حاکی از ایمنی یا وحشت به آنان برسد انتشارش دهند و اگر آن را به پیامبر و اولیای امر خود ارجاع کنند قطعا از میان آنان کسانی‌‌اند که می‌توانند درست و نادرست آن را دریابند و اگر فضل خدا و رحمت او بر شما نبود مسلما جز شمار‌اندکی از شیطان پیروی می‌کردید.[۱۴]

مراجعه به منابع و مراکز اصلی تصمیم‌گیری در هر امری نشانه ولایت‌پذیری است؛ همچنین بیانگر آن است که شخص دوست ندارد در دام فتنه گرفتار آید یا همراه با طاغوت و فتنه‌انگیزان باشد؛ در حالی که منافقان و امثال آنها ضد این رویه عمل می‌کنند؛ زیرا آنان دوستدار فتنه‌گری و متشابهات در هر چیزی هستند قرآن می‌فرماید: ای کسانی که ایمان آورده‌‌اید خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیای امر خود را نیز اطاعت کنید. پس هرگاه در امر دینی اختلاف‌نظر پیدا کردید اگر به خدا و روز بازپسین ایمان دارید آن را به کتاب خدا و پیامبر او عرضه بدارید. این بهتر و نیک‌فرجام‌تر است. آیا ندیده‌‌ای کسانی را که می‌‌پندارند به آنچه به سوی تو نازل شده و به آنچه پیش از تو نازل گردیده ایمان آورده‌‌اند، با این همه می‌ خواهند حکومت و داوری میان خود را به سوی طاغوت ببرند با آنکه قطعا فرمان یافته‌‌اند که بدان کفر ورزند، ولی شیطان می‌‌خواهد آنان را به گمراهی دوری دراندازد؛ و چون به ایشان گفته شود: به سوی آنچه خدا نازل کرده و به سوی پیامبر او بیایید، منافقان را می‌‌‌بینی که از تو سخت روی برمی‌‌تابند.[۱۵] پس از نظر قرآن، دشمنان داخلی و خارجی می‌خواهند با تحلیل‌های غلط، ناکارآمد جلوه دادن رهبری و دین اسلام، بزرگ کردن کاستی‌ها، نادیده گرفتن دستاوردها و تزریق ناامیدی به مردم، به جامعه این‌گونه القا کنند که دین نمی‌تواند حکومت‌داری کند.

خدا به مؤمنان هشدار می‌دهد تا براساس گمانه‌زنی هیچ اقدامی را انجام ندهند آن‌گونه که کافران و مشرکان انجام می‌دهند [۱۶] و همچنین در چیزی که علم ندارند، وارد نشوند، بلکه متوقف شوند: و چیزی را که بدان علم نداری دنبال مکن زیرا گوش و چشم و قلب همه مورد پرسش واقع خواهند شد.[۱۷]

انسان وقتی سخنی می‌گوید باید چنان استوار و محکم باشد که هیچ شک و تردیدی در آن راه نیابد و این جز با بهره‌گیری از علم قطعی و یقینی امکان‌پذیر نیست: ای کسانی که ایمان آورده‌اید از خدا پروا کنید و سخنی استوار گویید.[۱۸] پس مؤمن همان طوری که سخن ظنی و غیر علمی به زبان نمی‌آورد، در تبیین‌گری نیز می‌بایست چنان سخن محکم و استوار بگوید تا ریشه کذب و باطل خشکانده شود. از نظر قرآن، هدف الهی پیامبر(ص) در جهاد تبیین، بصیرت‌بخشی و بصیرت‌افزایی است که در نهایت مردم در مسیر صراط مستقیم الهی قرار گرفته و با عبودیت و عبادت ارادی و اختیاری‌،خود را به کمالات بایسته و شایسته برسانند؛ از همین رو خدا می‌فرماید: بگو: این است راه من که من و هر کس پیروی‌ام کرد با بصیرت به سوی خدا دعوت می‌‌‌کنیم.[۱۹].[۲۰].

جهاد تببینی در قرآن

جهاد با زبان و قلم عبارت است از اقامه حجت و برهان در برابر دشمنان اسلام و فراخواندن آنان به دین[۲۱]، مانند دعوت کافران به اسلام پیش از آغاز جهاد[۲۲]. برخی مراد آیه ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَالْمُنَافِقِينَ وَاغْلُظْ عَلَيْهِمْ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ[۲۳] را که به جهاد با منافقان فرمان داده: ﴿جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَالْمُنَافِقِينَ جهاد با زبان دانسته‌اند[۲۴]. جهاد با زبان و قلم مفهومی عام‌تر از دعوت دشمنان به دین دارد و شامل هرگونه تبلیغ و نشر معارف دین می‌شود[۲۵].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. نهج البلاغه، حکمت ۳۶۷.
  2. تهذیب الاحکام، ج۶، ص۱۳۹.
  3. نهج البلاغه، حکمت ۱۳۱.
  4. قدردان قراملکی، محمد حسن، مقاله «جهاد»، دانشنامه امام علی ج۶، ص ۴۱۶.
  5. «و (یاد کن) روزی را که در هر امّتی گواهی از خودشان بر آنان برانگیزیم و تو را بر اینان گواه آوریم و بر تو این کتاب را فرو فرستادیم که بیانگر هر چیز و رهنمود و بخشایش و نویدبخشی برای مسلمانان است» سوره نحل، آیه ۸۹.
  6. ﴿وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ إِلَّا لِتُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي اخْتَلَفُوا فِيهِ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ «و ما این کتاب را بر تو فرو فرستادیم تا آنچه را در آن اختلاف ورزیدند برای آنها روشن گردانی و تا رهنمود و بخشایشی باشد برای گروهی که ایمان دارند» سوره نحل، آیه ۶۴.
  7. ﴿بِالْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ «(آنان را) با برهان‌ها (ی روشن) و نوشته‌ها (فرستادیم) و بر تو قرآن را فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که به سوی آنان فرو فرستاده‌اند روشن گردانی و باشد که بیندیشند» سوره نحل، آیه ۴۴.
  8. ﴿وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ لَتُبَيِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ وَلَا تَكْتُمُونَهُ فَنَبَذُوهُ وَرَاءَ ظُهُورِهِمْ وَاشْتَرَوْا بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا فَبِئْسَ مَا يَشْتَرُونَ «و (یاد کن) آنگاه را که خداوند از اهل کتاب پیمان گرفت که آن (کتاب آسمانی) را برای مردم، روشن بگویید و پنهانش مدارید اما آن را پس پشت افکندند و با آن بهای ناچیزی ستاندند و بد است آنچه می‌ستاندند» سوره آل عمران، آیه ۱۸۷.
  9. «پس، از کافران فرمان نبر و به (حکم) آن (قرآن) با آنان به جهادی بزرگ برخیز» سوره فرقان، آیه ۵۲.
  10. ﴿إِلَّا مَنْ رَحِمَ رَبُّكَ وَلِذَلِكَ خَلَقَهُمْ وَتَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ «جز کسانی که پروردگارت (بر آنان) بخشایش آورد و آنها را برای همین (بخشایش) آفرید؛ و حکم پروردگارت (بدین قرار) اتمام یافت که: بی‌گمان دوزخ را از پریان و آدمیان می‌آکنم» سوره هود، آیه ۱۱۹.
  11. ﴿شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَمَنْ كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ «(روزهای روزه گرفتن در) ماه رمضان است که قرآن را در آن فرو فرستاده‌اند؛ به رهنمودی برای مردم و برهان‌هایی (روشن) از راهنمایی و جدا کردن حقّ از باطل. پس هر کس از شما این ماه را دریافت (و در سفر نبود)، باید (تمام) آن را روزه بگیرد و اگر بیمار یا در سفر بود، شماری از روزهایی دیگر (روزه بر او واجب است)؛ خداوند برای شما آسانی می‌خواهد و برایتان دشواری نمی‌خواهد و (می‌خواهد) تا شمار (روزه‌ها) را کامل کنید و تا خداوند را برای آنکه راهنمایی‌تان کرده است به بزرگی یاد کنید و باشد که سپاس گزارید» سوره بقره، آیه ۱۸۵.
  12. البرهان، ج ۱، ص۳۱۰، ح ۴
  13. ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ «ای مؤمنان! اگر بزهکاری برایتان خبری آورد بررسی کنید مبادا نادانسته به گروهی زیان رسانید، آنگاه از آنچه کرده‌اید پشیمان گردید» سوره حجرات، آیه ۶.
  14. ﴿وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا «و هنگامی که خبری از ایمنی یا بیم به ایشان برسد آن را فاش می‌کنند و اگر آن را به پیامبر یا پیشوایانشان باز می‌بردند کسانی از ایشان که آن را در می‌یافتند به آن پی می‌بردند و اگر بخشش و بخشایش خداوند بر شما نمی‌بود (همه) جز اندکی، از شیطان پیروی می‌کردید» سوره نساء، آیه ۸۳.
  15. ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا * أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَنْ يَتَحَاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُوا أَنْ يَكْفُرُوا بِهِ وَيُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُضِلَّهُمْ ضَلَالًا بَعِيدًا * وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا إِلَى مَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَإِلَى الرَّسُولِ رَأَيْتَ الْمُنَافِقِينَ يَصُدُّونَ عَنْكَ صُدُودًا «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است * آیا به آن کسان ننگریسته‌ای که گمان می‌برند به آنچه به سوی تو و آنچه پیش از تو فرو فرستاده شده است ایمان دارند (اما) بر آنند که داوری (های خود را) نزد طاغوت برند با آنکه به آنان فرمان داده شده است که به آن کفر ورزند و شیطان سر آن دارد که آنان را به گمراهی ژرفی درافکند * و چون به آنان گفته شود که به سوی آنچه خداوند فرو فرستاده است و به سوی این پیامبر آیید دورویان را خواهی دید که یکسره روی از تو باز می‌گردانند» سوره نساء، آیه ۵۹-۶۱.
  16. ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحِيمٌ «ای مؤمنان! از بسیاری از گمان‌ها دوری کنید که برخی از گمان‌ها گناه است و (در کار مردم) کاوش نکنید و از یکدیگر غیبت نکنید؛ آیا هیچ یک از شما دوست می‌دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟ پس آن را ناپسند می‌دارید و از خداوند پروا کنید که خداوند توبه‌پذیری بخشاینده است» سوره حجرات، آیه ۱۲؛ ﴿وَمَا يَتَّبِعُ أَكْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنًّا إِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِمَا يَفْعَلُونَ * أَلَا إِنَّ لِلَّهِ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَمَنْ فِي الْأَرْضِ وَمَا يَتَّبِعُ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ شُرَكَاءَ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ «بیشتر آنان جز از گمانی پیروی نمی‌کنند، به راستی گمان برای (شناخت) حقیقت، هیچ بسنده نیست. به یقین خداوند به آنچه انجام می‌دهند، داناست * آگاه باشید هر که در آسمان‌ها و هر که در زمین است از آن خداوند است؛ و آنان که شریکانی را در برابر خداوند (به پرستش) می‌خوانند از چه پیروی می‌کنند؟ آنان جز از گمان پیروی ندارند و آنان جز نادرست برآورد نمی‌کنند» سوره یونس، آیه ۳۶ و ۶۶؛ ﴿إِنْ هِيَ إِلَّا أَسْمَاءٌ سَمَّيْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَمَا تَهْوَى الْأَنْفُسُ وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مِنْ رَبِّهِمُ الْهُدَى * وَمَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا «آنها جز نام‌هایی که شما و پدرانتان نامیده‌اید نیستند، خداوند بر (پرستش) آنها هیچ حجّتی نفرستاده است؛ آنها جز از گمان و هوس‌هایی که در دل دارند پیروی نمی‌کنند در حالی که به راستی از سوی پروردگارشان برای آنان رهنمود آمده است * و آنان را بدان دانشی نیست؛ جز از گمان پیروی نمی‌کنند و گمان برای (رسیدن به) حق، بسنده نیست» سوره نجم، آیه ۲۳ و ۲۸.
  17. ﴿وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا «و آنچه تو را بدان دانشی نیست، پی مگیر که از گوش و چشم و دل، هر یک، خواهند پرسید» سوره اسراء، آیه ۳۶.
  18. ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقُولُوا قَوْلًا سَدِيدًا «ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و سخنی استوار بگویید» سوره احزاب، آیه ۷۰.
  19. ﴿قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ «بگو: این راه من است که با بینش به سوی خداوند فرا می‌خوانم، من و (نیز) هر کس که پیرو من است؛ و پاکاکه خداوند است و من از مشرکان نیستم» سوره یوسف، آیه ۱۰۸.
  20. منصوری، خلیل، تبیین‌گری جهاد کبیر علمی.
  21. سبل السلام، ج ۴، ص۴۱؛ فیض القدیر، ج ۲، ص۴۹۰.
  22. سبل السلام، ج ۴، ص۴۱.
  23. «ای پیامبر! با کافران و منافقان جهاد کن و بر آنان سخت بگیر و جایگاهشان دوزخ است و (این) پایانه، بد است» سوره توبه، آیه ۷۳.
  24. التفسیر الکبیر، ج ۱۶، ص۱۳۵.
  25. رضوی، سید عباس، مقاله «جهاد»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰؛ قدردان قراملکی، محمد حسن، مقاله «جهاد»، دانشنامه امام علی ج۶، ص۴۱۶.