بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «==قرآن کتاب هدایت== *قرآن در اصل کتاب هدایت است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَی...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
==نضرة النعيم ج۲== | |||
{{فهرست اثر}} | |||
* الإرشاد | |||
* الإرشاد لغة | |||
* واصطلاحا | |||
* الإرشاد في القرآن الكريم | |||
* الآيات الواردة في “الإرشاد” | |||
* الأحاديث الواردة في (الإرشاد) | |||
* الأحاديث الواردة في (الإرشاد) معنى | |||
* المثل التطبيقي من حياة النبي{{صل}} في (الإرشاد) | |||
* من الآثار وأقوال العلماء والمفسرين الواردة في (الإرشاد) | |||
* من فوائد (الإرشاد) | |||
{{پایان فهرست اثر}} | |||
==مطلب== | |||
'''هدایت''': [[راهنمایی]]، [[ارشاد]]، راه را نشان دادن یا به مقصد رساندن. [[خداوند]] "[[هادی]]" است و برای هر [[قوم]] و امتی نیز [[هادی]] فرستاده تا راه [[حق]] و شیوه رسیدن به کمال و [[سعادت]] را به آنان نشان دهند. هدایت دو گونه است: [[تکوینی]] و [[تشریعی]]. [[هدایت تکوینی]] همان [[سرشت]] و [[فطرت]] و غریزهای است که [[خدا]] در همه موجودات قرار داده است که [[راه تعیین]] شده خود را طی میکنند: {{متن قرآن|قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى}}<ref> «گفت: پروردگار ما کسی است که آفرینش هر چیز را به (فراخور) او، ارزانی داشته سپس راهنمایی کرده است» سوره طه، آیه ۵۰.</ref>. [[هدایت تشریعی]] با فرستادن [[پیامبران]] و [[کتابهای آسمانی]] و [[تکالیف دینی]] است. [[خداوند]]، غیر از هدایت عمومی نسبت به همه، بعضی را هدایت ویژه میکند.[[خداوند]]، هم در نهاد [[انسان]]، هدایت به [[خیر و شر]] را قرار داده، هم از راه [[دین]] و [[پیامبران]]، [[حق]] و باطر را [[بیان]] کرده است. [[انسان]] هم موجودی مختار است. اگر پذیرای [[هدایت الهی]] باشد به [[سعادت]] و [[بهشت]] میرسد و اگر نپذیرد، [[گمراه]] و دوزخی میگردد. هدایتکننده را "[[هادی]]" گویند و [[هدایت یافته]] را "[[مهدی]]" و "[[مُهتدی]]" نامند. [[هدایت مردم]] به راه خیر و صحیح، [[وظیفه]] هر [[مسلمان]] است و در [[حدیث]] است که اگر به وسیله شما یک نفر هدایت شود، بهتر و ارزشمندتر از همه [[جهان]] است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[ فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۲۵۰.</ref>. | |||
==مقدمه== | |||
*هدایت، به معنای نشان دادن راه درست مقصد، از واژههای پرتکرار در [[قرآن]] و [[حدیث]] است. [[رهنمون کردن]] [[انسان]] و دیگر موجودات به راه درست خود، از [[صفات خداوندگار هستی]] و تجلّی [[ربوبیت الهی]] در ظرف [[خلقت]] است. این ویژگی چنان عام و فراگیر است که هیچ موجودی از آن بیبهره نمیماند.<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گونهشناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث (مقاله)|گونهشناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث]]، [[فصلنامه علمی پژوهشی علوم حدیث، ش ش ۶۴، ص ۳ـ ۲۲]]</ref>. | |||
* [[هدایت کردن]] [[خداوند]] به دو گونه عمومی و ویژه است. هدایت عمومی [[خداوند]]، شامل همه آفریدههاست و به سه گونه هدایت فطری، [[عقلی]] و تشریعی قابل تقسیم است که هر کدام نیز شاخههای فرعی دیگری دارند. هدایت ویژه [[خداوند]] نیز گونهای [[پاداش]] است که به [[دلیل]] [[حسن]] [[انتخاب]] و پیمودن مسیر [[حق]] و قبول هدایت عام [[خداوند]]، شامل [[پیامبران]]، اوصیای آنان و گروندگان به آنها میشود. شکل این هدایتها متفاوت، اما همگی نشانگر و رساننده به یک مقصود هستند. گفتنی است [[خداوند]] جزای [[ستمگران]] را نیز با هدایت میدهد، اما هدایت به سوی [[دوزخ]]!<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گونهشناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث (مقاله)|گونهشناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث]]، [[فصلنامه علمی پژوهشی علوم حدیث، ش ش ۶۴، ص ۳ـ ۲۲]]</ref>. | |||
==چیستی هدایت== | |||
*"هدایت" در مقابل "[[ضلالت]]" از ریشه "هـ د ی" مصدر و به معنای نشان دادن راه درست برای رسیدن به مقصد است.<ref>فراهیدی، خلیل بن احمد، العین، ج ۴، ص ۷۸</ref> در جایی دیگر گفته شده است: "هدایت، راه نمودن با [[نرمی]] و [[لطف]] است و هدیه نیز از همین برگرفته شده است".<ref>راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفرادت، ص ۸۳۵</ref> بنابراین، "هدایت" به معنای مطلق [[راهنمایی]] نیست، بلکه نوعی نشان دادن راه است، توأم با [[لطف]] و [[مهربانی]]؛ چنان که "هدیه" فقط مطلق [[بخشش]] نیست، بلکه [[بخشش]] همراه با [[لطف]] است.<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گونهشناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث (مقاله)|گونهشناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث]]، [[فصلنامه علمی پژوهشی علوم حدیث، ش ش ۶۴، ص ۳ـ ۲۲]]</ref>. هدایت در [[فرهنگ]] [[عرب]]، به معنای "[[ارشاد]] و راه نمودن" است و به کسی که پیشاپیش [[مردم]] حرکت میکند و آنان را راه مینماید، "[[هادی]]" گفته میشود<ref>طبرسی، مجمع البیان، ذیل«اهدنا».</ref><ref>[[سید صدرالدین صفوی|صفوی، سید صدرالدین]]، [[هدایت در قرآن (مقاله)|هدایت در قرآن]].</ref>. | |||
*البته باید توجه داشت واژۀ هدایت ذاتاً دارای بار معنایی مثبت است، هر چند با قرینه در مصادیق منفی نیز به کار میرود، مانند: {{متن قرآن|فَاهْدُوهُمْ إِلى صِراطِ الْجَحِيمِ}}<ref>سورۀ صافات، آیۀ ۲۳</ref><ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گونهشناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث (مقاله)|گونهشناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث]]، [[فصلنامه علمی پژوهشی علوم حدیث، ش ش ۶۴، ص ۳ـ ۲۲]]</ref>. | |||
*یکی از [[نامهای خداوند]] الهادی است: "او کسی است که بینائی میدهد بندگانش را و [[شناخت]] میدهد راه [[معرفت]] و بینائی را به آنها تا این که اقرار به [[ربوبیت]] کند.و همچنین هدایت میکند هر مخلوقی را به آن چه از [[معرفت]] برای اوست"<ref>{{عربی|"مِن أَسمَاءِ اللهِ تَعالی سُبحَانَهُ: الهَادی؛ قَالَ اِبن الأَثیر: هُوَ الَّذی بَصَّرَ عِبادَه وعرَّفَهم طَریقَ معرفته حتی أَقرُّوا برُبُوبیَّته، وهَدی کُلِ مَخلوقٍ إِلی ما لا بُدَّ له منهإ"}}؛ لسان العرب، ج۱۵، ص۳۵۳، واژه هدی.</ref>. هدایت به معنای [[ارشاد]] و [[راهنمایی]]<ref>ابن فارس، مقاییس اللغه، جلد ۶، ص۴۲، «هدی»</ref>، بیان راه رشد و کمال و [[بسترسازی]] برای رسیدن به قله کمال مطلوب است<ref>مصطفوی، التحقیق، جلد ۱۱، ص ۲۴۷، «هدی»</ref> <ref>[[سید صدرالدین صفوی|صفوی، سید صدرالدین]]، [[هدایت در قرآن (مقاله)|هدایت در قرآن]].</ref>. | |||
==[[هدایت تکوینی]]== | |||
==[[هدایت تشریعی]]== | |||
==[[مراتب هدایت|کاربردهای هدایت در قرآن و حدیث]]== | |||
==نتیجه گیری== | |||
*با توجه به آنچه گفته شد، میتوان نتیجه گرفت هدایت عمومی [[خداوند متعال]]، همه موجودات را در بر میگیرد، ولی هدایت خاص او تنها شامل کسانی میشود که [[فطرت]] و [[عقل]] خود را بارور سازند و از هدایت عمومی او درست بهره ببرند. این دسته، با بهرهگیری از [[هدایت تشریعی]] [[خداوند]] میتوانند، [[نور]] [[عقل]] و [[دل]] خود را درخشانتر کنند و [[پاداش]] آن را با راهیابی بهتر به [[راه خدا]] دریافت کنند. [[خداوند]] هدایت ویژه را از [[طریق وحی]] ابتدا نصیب [[پیامبران]] و سپس نصیب [[اوصیا]] و کسانی که به راه پیامبرانش درآمدهاند، میکند. این هدایت ویژه نصیب هر کس نمیشود و [[ظالمان]] و [[گناهکاران]] از آن دور هستند. به سخن دیگر هدایت عمومی [[الهی]] تنها آن گاه سودمند میافتد که [[انسان]] خود بخواهد و به آن گردن نهد و سپس از هدایت ویژه [[الهی]] نیز استفاده کند و اگر با [[ظلم و ستم]] و [[گناه]] و [[فسق]] و [[فجور]]، خود را از [[هدایت تشریعی]] و [[ارشاد]] فرستادگان [[خداوند]] [[محروم]] کند، به تدریج [[نور]] [[عقل]] و [[فطرت]] را در خود خاموش ساخته و از هدایت عمومی نیز سودی نخواهد برد.<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گونهشناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث (مقاله)|گونهشناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث]]، [[فصلنامه علمی پژوهشی علوم حدیث، ش ش ۶۴، ص ۳ـ ۲۲]]</ref>هدایت، به معنای نشان دادن راه درست مقصد، از واژههای پرتکرار در [[قرآن]] و [[حدیث]] است. [[رهنمون کردن]] [[انسان]] و دیگر موجودات به راه درست خود، از [[صفات]] [[خداوندگار هستی]] و تجلّی [[ربوبیت الهی]] در ظرف [[خلقت]] است. این ویژگی چنان عام و فراگیر است که هیچ موجودی از آن بیبهره نمیماند<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گونهشناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث (مقاله)|گونهشناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث]]، [[فصلنامه علمی پژوهشی علوم حدیث، ش ش ۶۴، ص ۳ـ ۲۲]]</ref>. | |||
==آثار و نشانههای هدایت== | |||
==[[هدایت به دین]]== | |||
==[[هدایت به امر الهی]]== | |||
==هدایت مردم یکی از حکمت های [[امامت]]== | |||
* با توجّه به اینکه [[امامان]] [[معصوم]] {{عم}} از دیدگاه [[شیعه]] دارای [[مقام ولایت]] و [[مقام امامت|امامت]] هستند، بعد از [[رحلت پیامبر]] {{صل}}، [[هدایت مردم]] و [[ادامه رسالت]] و [[تبلیغ اسلام]] را به عهده میگیرند و با حضور شخصیتی مانند [[حضرت علی]] {{ع}} به عنوان «[[ولی کامل]]» بعد از [[رحلت پیامبر]] {{صل}} به تجدید نبوت نیازی نبود و در حقیقت [[مقام ولایت]] آن حضرت، مافوق [[مقام نبوت]] است. به تعبیر دیگر، سؤال از [[فلسفه عدم بعثت]] و یا [[تفسیر خاتمیت]] به نازایی طبیعت از تولد [[انسانهای کامل]]، از [[غفلت]] و نادیده انگاشتن [[مقامهای معنوی]] [[امامان]] نشأت میگیرد<ref>ر.ک. [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص ۴۴.</ref>. | |||
==اقسام هدایت در [[معارف]] و [[عقاید]] ۵ ج۱== | |||
هدایت به معنای [[ارشاد]] و [[راهنمایی]] همراه با [[لطف]] و [[مهربانی]] است<ref>مفردات الفاظ القرآن ماده: ه د ی.</ref> و دارای اقسامی است: [[هدایت تشریعی]] به معنای ارائه طریق و نشان دادن راه و [[هدایت تکوینی]] به معنای ایصال الی المطلوب یعنی رساندن به مقصد و مراد. | |||
قسم اول مانند هدایت در این [[آیه شریفه]] است: {{متن قرآن|إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا}}<ref>«ما به او راه را نشان داده ایم خواه سپاسگزار باشد یا ناسپاس» سوره انسان، آیه ۳.</ref>، ما راه را به او نشان دادیم. خواه شاکر باشد و پذیرا گردد یا [[کفران]] کند<ref>الهدایة بمعنی إراءة الطریق دون الإیصال إلی المطلوب تفسیر المیزان، ج ۲۰، ص ۱۲۲.</ref>. و قسم دوم مانند این [[آیه]] است که خطاب به [[رسول اکرم]]{{صل}} میفرماید: {{متن قرآن|إِنَّكَ لَا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ}}<ref>«بی گمان تو هر کس را که دوست داری راهنمایی نمیتوانی کرد امّا خداوند هر کس را بخواهد راهنمایی میکند و او به رهیافتگان داناتر است» سوره قصص، آیه ۵۶.</ref>، یعنی هدایت عام و ارائه طریق از سوی [[پیامبر]] برای رسیدن به مققصد و مراد [[کافی]] نیست و باید [[لطف]] خاص [[خداوند]] شامل شود تا [[رسول خدا]] بتواند ایصال الی المطلوب هم داشته باشد<ref>ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۲۰، ص ۱۲۲ و تفسیر نمونه ج۲۰، ص ۲۲۴.</ref>. | |||
[[شأن هدایت]] برای [[امام]] که از [[آیه کریمه]] {{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا}}<ref>«و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری میکردند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.</ref> استفاده میشود میتواند علاوه بر [[هدایت تشریعی]] و ارائه طریق، [[هدایت تکوینی]] و ایصال الی المطلوب و [[تصرف]] در [[قلوب]] هم باشد. توضیح مطلب این که: به ملاحظه [[مقید]] شدن [[هدایت به امر]]، به معنای [[عالم امر]] در مقابل عالم [[خالق]] از این گونه [[آیات]] ممکن است استفاده کنیم که [[امام]] علاوه بر [[ارشاد]] و [[هدایت ظاهری]] دارای یک نوع هدایت و جذبه [[معنوی]] است که از سنخ [[عالم امر]] و تجرد میباشد و به وسیله [[حقیقت]] و [[نورانیت]] [[باطن]] ذاتش در [[قلوب]] [[شایسته]] [[مردم]] تأثیر و [[تصرف]] مینماید و آنها را به سوی کمال و [[غایت]] ایجاد جذب میکند. [[امام]] کسی است از جانب [[حق]] سبحانه برای پیشروی [[صراط]] [[ولایت]] [[اختیار]] شده و زمام هدایت [[معنوی]] را در دست گرفته و [[انوار ولایت]] که به [[قلوب]] [[بندگان]] [[حق]] میتابد از اشعه و خطوط نوری هستند از کانون نوری که پیش اوست و موهبتهای [[معنوی]] متفرقه جویهایی هستند متصل به دریای بی کرانی که نزد وی میباشد. از این [[شأن امام]] در امر هدایت به [[ولایت]] [[معنوی]] هم تعبیر میشود<ref>ر.ک: تفسیر المیزان، ج ۱، ص ۲۷۲ و، ج ۱۴، ص ۳۰۴ و شیعه در اسلام، ص ۱۲۴ و شیعه مجموعه مذاکرات با هانری کربن، ص ۱۸۵ و امامت رهبری، ص ۵۵.</ref>. | |||
[[هدایت باطنی]] [[امام]] و تابش [[نور]] [[ایمان]] در [[قلب]] [[مؤمنان]] در [[روایات]] مؤثرتر از [[نور]] تابناک [[خورشید]] در روز توصیف شده است زیرا حجابهای جسمانی میتوانند [[مانع]] رسیدن [[نور]] [[خورشید]] شود اما [[نور امام]] و [[هدایت باطنی]] او به [[لطف]] [[خداوند تعالی]] حجابها را برطرف میسازد. | |||
[[امام باقر]]{{ع}} در ضمن [[تفسیر]] [[آیه کریمه]]: {{متن قرآن|فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالنُّورِ الَّذِي أَنْزَلْنَا}}<ref>«پس به خداوند و پیامبرش و نوری که فرو فرستاده ایم ایمان آورید» سوره تغابن، آیه ۸.</ref>خطاب به [[ابوخالد کابلی]] میفرماید: {{متن حدیث|وَ اللَّهِ يَا أَبَا خَالِدٍ لَنُورُ الْإِمَامِ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ أَنْوَرُ مِنَ الشَّمْسِ الْمُضِيئَةِ بِالنَّهَارِ وَ هُمْ وَ اللَّهِ يُنَوِّرُونَ قُلُوبَ الْمُؤْمِنِينَ وَ يَحْجُبُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ نُورَهُمْ عَمَّنْ يَشَاءُ فَتُظْلِمُ قُلُوبُهُمْ}}<ref>الکافی، ج۱، ص۱۹۴.</ref>. به [[خدا]] ای ابوخالد، [[نور امام]] در [[دل]] [[مؤمنان]] از [[نور]] [[خورشید]] تابان در روز، روشنتر است. به [[خدا]] که ائمّه دلهای [[مؤمنین]] را منور سازند و [[خدا]] از هر کس خواهد [[نور]] ایشان را [[پنهان]] دارد، پس [[دل]] آنها تاریک گردد<ref>شأن و منصب مهم امام در هدایت باطنی، از روایات {{عربی| باب ان ائمه{{عم}} خلفاء الله فی ارضه و ابوابه التی منها یوتی و باب ان الائمه نورالله عزوجل}} نیز قابل استنباط است. ر.ک: کافی ج۱، ص ۱۹۳ و ۱۹۴ و ر.ک: امامت در بینش اسلامی، ص ۱۴۶.</ref>. | |||
===تلازم [[امامت]] و هدایت=== | |||
هدایت [[وظیفه]] تفکیک ناپذیر [[منصب]] [[رهبران الهی]]- به عنوان [[انسان کامل]] و [[الگو]]- است و [[امامت]] و [[جانشینی رسول خدا]]{{صل}}، از هدایت به سوی [[معارف]] و [[فرامین الهی]] جدا شدنی نیست. [[پیامبران]] هم از آنجا که [[امام]] و [[پیشوا]] و مقتدای [[امت]] خود هستند [[هادی]] و راهنمای [[امّت]] به سوی [[معارف]] و فرامین [[خداوند]] میباشند. [[خداوند]] [[پیامبران]] را [[امام]] قرار داده تا [[مردم]] را به [[تعالیم]] و [[دستورات]] او [[راهنمایی]] و هدایت کنند و [[قرآن کریم]] میفرماید: {{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا}}<ref>«و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری میکردند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.</ref>. | |||
همان گونه که گفته شد شان و [[جایگاه امام]] و [[پیشوا]] [[دعوت]] و رهنمون کردن [[پیروان]] و مأمومین است. [[امام]] هدایت به سوی [[اوامر الهی]] [[دعوت]] میکند و [[امام]] [[ضلالت]] و [[گمراهی]] به سوی [[آتش]] و نابودی راهبری مینماید. بر همین اساس دو گونه [[امام در قرآن]] مطرح شده است همان گونه که [[امام صادق]]{{ع}} این تقسیم را در [[آیات قرآن]] توضیح میدهند: {{متن حدیث|إِنَّ الْأَئِمَّةَ فِي كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِمَامَانِ قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى: {{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا}}<ref>«و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری میکردند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.</ref> لَا بِأَمْرِ النَّاسِ يُقَدِّمُونَ أَمْرَ اللَّهِ قَبْلَ أَمْرِهِمْ وَ حُكْمَ اللَّهِ قَبْلَ حُكْمِهِمْ قَالَ: {{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ}}<ref>«و آنان را (به کیفر کفرشان) پیشوایانی کردیم که (مردم را) به سوی آتش دوزخ فرا میخوانند» سوره قصص، آیه ۴۱.</ref> يُقَدِّمُونَ أَمْرَهُمْ قَبْلَ أَمْرِ اللَّهِ وَ حُكْمَهُمْ قَبْلَ حُكْمِ اللَّهِ وَ يَأْخُذُونَ بِأَهْوَائِهِمْ خِلَافَ مَا فِي كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ}}<ref>کافی، ج۱، ص۲۱۶.</ref>. | |||
بنابراین [[پیامبر]] هم که [[وظیفه]] هدایت دارد به ملاحظه [[امامت]] و [[پیشوائی]] [[امت]] است پس [[جانشین پیامبر]]{{صل}} که در اصطلاح از او به [[امام]] و یا [[خلیفه]] نام برده میشود و به طور حتم دارای [[شأن هدایت]] بر [[امت]] میباشد زیرا [[خداوند]] برای هدایت بندگانش باید الگوی کامل [[انسانیت]] را در مسیر و دسترس آنان قرار دهد و [[پیامبران]] مصدق این [[اسوه]] و [[الگو]] به عنوان [[انسان کامل]] هستند. آخرین و [[کاملترین]] [[پیامبران]] و راهنمایان [[الهی]] و صاحبان [[شرایع آسمانی]] [[رسول خدا]]{{صل}} است بعد از ایشان هم به متقضای [[حکمت الهی]] این چراغ فروزان باید روشن بماند و پرتو افکنی آن به وسیله [[نصب امام]] و [[جانشین]] برای [[رسول خدا]]{{صل}} است. | |||
در سخن [[متکلمان]] نیز به این [[مسؤولیت]] مهم و [[شأن]] و [[وظیفه]] خطیر [[امام]] در امر هدایت توجه شده است و به ملاحظه تفکیک ناپذیری و تلازم هدایت با [[امامت]] در سخن [[عامه]] حلی [[وظیفه]] هدایت مبنای چند [[استدلال]] بر [[عصمت امام]] قرار داده شده است<ref>ر.ک: کتاب الألفین، ص ۲۹۷.</ref>. | |||
===[[نیاز]] هر زمان به [[هادی]]=== | |||
ذیل [[آیه کریمه]]: {{متن قرآن|ِ إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرٌ وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ}}<ref>«تو، تنها بیم دهندهای و هر گروهی رهنمونی دارد» سوره رعد، آیه ۷.</ref> تو تنها [[بیم]] دهندهای، و برای هر گروهی هدایتکنندهای است، روایاتی است که بر [[شأن]] و [[مسؤولیت]] مهم [[امام]] در امر هدایت تاکید میروزد: [[امام باقر]]{{ع}} درباره [[آیه]] {{متن قرآن|ِ إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرٌ وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ}}<ref>«تو، تنها بیم دهندهای و هر گروهی رهنمونی دارد» سوره رعد، آیه ۷.</ref> میفرماید: {{متن حدیث|رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} الْمُنْذِرُ وَ لِكُلِّ زَمَانٍ مِنَّا هَادٍ يَهْدِيهِمْ إِلَى مَا جَاءَ بِهِ- نَبِيُّ اللَّهِ{{صل}} ثُمَّ الْهُدَاةُ مِنْ بَعْدِهِ عَلِيٌّ ثُمَّ الْأَوْصِيَاءُ وَاحِدٌ بَعْدَ وَاحِدٍ}}<ref>کافی، ج ۱، ص ۱۹۱.</ref>. | |||
[[فضیل]] گوید از [[امام صادق]]{{ع}} درباره قول [[خدای عزوجل]]: {{متن قرآن|ِوَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ}}<ref>«و هر گروهی رهنمونی دارد» سوره رعد، آیه ۷.</ref> و هر گروهی را [[رهبری]] است پرسیدم، فرمود: {{متن حدیث|وَ كُلُّ إِمَامٍ هَادٍ لِلْقَرْنِ الَّذِي هُوَ فِيهِمْ}}<ref>کافی ج۱، ص ۱۹۱. ثقه الاسلام کلینی تحت عنوان باب أن الأئمة{{عم}} هم الهداة روایات ذیل این آیه را گرد آوری نموده است.</ref>. | |||
===[[موعظه]] و [[نصیحت]] ابزاری برای هدایت=== | |||
نصحیت و [[خیرخواهی]] که از ابزارهای مهم و تأثیر گذار در امر هدایتند را [[پیامبران]] به کار گرفتهاند و به هم به عنوان یکی از کارهای لازم برای [[امام]] بر آن تاکید شده است. | |||
[[موعظه]] و [[نصیحت]] و [[خیرخواهی]] از ویژگیهای بارز [[هادی]] [[الهی]] است یعنی هدایت بدون [[نصیحت]] و [[خیرخواهی]] به نتیجه مناسب نمیرسد. به همین [[علت]] [[حضرت هود]]{{ع}} در مقابل [[سرکشی]] [[امت]] خود آنان را به این جهت بسیار مهم متنبه میسازد که این [[وظیفه]] دارم رسالتهای پروردگارم را به شما [[ابلاغ]] کنم و دستورهایی را که ضامن [[سعادت]] و [[خوشبختی]] شما و [[نجات]] از گرداب [[شرک]] و [[فساد]] است در [[اختیار]] شما بگذارم، آن هم در نهایت [[دلسوزی]] و [[خیرخواهی]] و در نهایت [[امانت]] و درست کاری: {{متن قرآن|أُبَلِّغُكُمْ رِسَالَاتِ رَبِّي وَأَنَا لَكُمْ نَاصِحٌ أَمِينٌ}}<ref>«پیامهای پروردگارم را به شما میرسانم و من برای شما خیرخواهی امینم» سوره اعراف، آیه ۶۸.</ref>. | |||
[[امیرالمؤمنین]]{{ع}} یکی از ویژگیهای مهم [[رسول خدا]]{{صل}} در انجام [[مسؤولیت]] هدایت را بهکارگیری آخرین [[حد]] [[نصیحت]] و [[خیرخواهی]] [[امت]] میشمارند: {{متن حدیث|بَعَثَهُ وَ النَّاسُ ضُلَّالٌ فِي حَيْرَةٍ وَ حَاطِبُونَ فِي فِتْنَةٍ قَدِ اسْتَهْوَتْهُمُ الْأَهْوَاءُ وَ اسْتَزَلَّتْهُمُ الْكِبْرِيَاءُ وَ اسْتَخَفَّتْهُمُ الْجَاهِلِيَّةُ الْجَهْلَاءُ حَيَارَى فِي زَلْزَالٍ مِنَ الْأَمْرِ وَ بَلَاءٍ مِنَ الْجَهْلِ فَبَالَغَ ص فِي النَّصِيحَةِ وَ مَضَى عَلَى الطَّرِيقَةِ وَ دَعَا إِلَى الْحِكْمَةِ {{متن قرآن|وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ}}<ref>«و پند نیکو» سوره نحل، آیه ۱۲۵.</ref>}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۹۵. و نیز ر.ک: خطبه ۱۰۹ و ۱۹۵ و کافی، ج۱ ص۴۴۵.</ref>. | |||
[[امام امیرالمؤمنین]]{{ع}} در [[کلامی]] دیگر بر تلاش و پی گیری در امر هدایت و [[نصیحت]] و [[خیرخواهی]] به عنوان یکی از [[وظائف امام]] تاکید میفرماید: به [[یقین]] [[امام]] و [[پیشوا]] جز وظایفی که به امر [[خداوند]] بر عهده او نهاده شده، وظیفهای ندارد؛ یعنی [[ابلاغ]] [[مواعظ]] به همه [[مردم]] و تلاش و کوشش در [[خیرخواهی]] در تمام زمینه ها<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۰۵.</ref>. [[امام رضا]]{{ع}} در [[باب]] [[مقام]] و [[منزلت امام]] و [[شئون امام]] میفرمایند: {{متن حدیث|وَ يَدْعُو إِلَى سَبِيلِ رَبِّهِ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ}}<ref>عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص ۲۱۸ و کافی ج۱، ص ۱۹۹.</ref>. | |||
==قرآن کتاب هدایت== | ==قرآن کتاب هدایت== | ||
*قرآن در اصل کتاب هدایت است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَیَوْمَ نَبْعَثُ فِی كُلِّ أُمَّةٍ شَهِیدًا عَلَیْهِم مِّنْ أَنفُسِهِمْ وَجِئْنَا بِكَ شَهِیدًا عَلَى هَؤُلاء وَنَزَّلْنَا عَلَیْكَ الْكِتَابَ تِبْیَانًا لِّكُلِّ شَیْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِینَ}}﴾}}<ref> و (یاد کن) روزی را که در هر امّتی گواهی از خودشان بر آنان برانگیزیم و تو را بر اینان گواه آوریم و بر تو این کتاب را فرو فرستادیم که بیانگر هر چیز و رهنمود و بخشایش و نویدبخشی برای مسلمانان است؛ سوره نحل، آیه:۸۹.</ref><ref>[[سید صدرالدین صفوی|صفوی، سید صدرالدین]]، [[هدایت در قرآن (مقاله)|هدایت در قرآن]].</ref>. | *قرآن در اصل کتاب هدایت است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَیَوْمَ نَبْعَثُ فِی كُلِّ أُمَّةٍ شَهِیدًا عَلَیْهِم مِّنْ أَنفُسِهِمْ وَجِئْنَا بِكَ شَهِیدًا عَلَى هَؤُلاء وَنَزَّلْنَا عَلَیْكَ الْكِتَابَ تِبْیَانًا لِّكُلِّ شَیْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِینَ}}﴾}}<ref> و (یاد کن) روزی را که در هر امّتی گواهی از خودشان بر آنان برانگیزیم و تو را بر اینان گواه آوریم و بر تو این کتاب را فرو فرستادیم که بیانگر هر چیز و رهنمود و بخشایش و نویدبخشی برای مسلمانان است؛ سوره نحل، آیه:۸۹.</ref><ref>[[سید صدرالدین صفوی|صفوی، سید صدرالدین]]، [[هدایت در قرآن (مقاله)|هدایت در قرآن]].</ref>. | ||
خط ۹: | خط ۸۲: | ||
*[[فخرالدین رازی]] تحصیل هدایت را از دو طریق معرفت بوسیله دلیل و حجت و یا تصفیه باطن و ریاضت میسر میداند<ref>{{عربی|اندازه=120%|" ولتحصیل الهدایه طریقان: أحدهما: طلب المعرفه بالدلیل والحجه، والثانی: بتصفیه الباطن والریاضه"}}؛ مفاتیح الغیب رازی، ذیل آیه۶ سوره حمد.</ref><ref>[[سید صدرالدین صفوی|صفوی، سید صدرالدین]]، [[هدایت در قرآن (مقاله)|هدایت در قرآن]].</ref>. | *[[فخرالدین رازی]] تحصیل هدایت را از دو طریق معرفت بوسیله دلیل و حجت و یا تصفیه باطن و ریاضت میسر میداند<ref>{{عربی|اندازه=120%|" ولتحصیل الهدایه طریقان: أحدهما: طلب المعرفه بالدلیل والحجه، والثانی: بتصفیه الباطن والریاضه"}}؛ مفاتیح الغیب رازی، ذیل آیه۶ سوره حمد.</ref><ref>[[سید صدرالدین صفوی|صفوی، سید صدرالدین]]، [[هدایت در قرآن (مقاله)|هدایت در قرآن]].</ref>. | ||
*[[ابن کثیر]] هدایت در اصطلاح قرآنی را متضمن [[الهام]]، توفیق، رزق الهی، و عطای الهی برشمرده است. و برای هر کدام نیز شاهد مثالی از آیات قرآنی ذکر کرده است<ref>{{عربی|اندازه=120%|" فتضمن معنی ألهمنا، أو وفقنا، أو ارزقنا، أو أعطنا ﴿{{متن قرآن|وَهَدَیْنَاهُ النَّجْدَیْنِ}}﴾ سوره بلد، آیه:۱۰؛ أی بینا له الخیر والشر، وقد تعدی بإلی کقوله تعالی؛ ﴿{{متن قرآن|شَاكِرًا لِّأَنْعُمِهِ اجْتَبَاهُ وَهَدَاهُ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ}}﴾؛ سوره نحل، آیه:۱۲۱؛ ﴿{{متن قرآن|فَاهْدُوهُمْ إِلَى صِرَاطِ الْجَحِیمِ}}﴾؛ سوره صافات، آیه:۲۳. وذلک بمعنی الإرشاد والدلاله، وکذلک قوله ﴿{{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَتَهْدِی إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ}}﴾؛ سوره شوری، آیه:۵۲ وقد تعدی باللام کقول أهل الجنه؛ ﴿{{متن قرآن|الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی هَدَانَا لِهَذَا }}﴾؛ سوره اعراف، آیه:۴۳ أی وفقنا لهذا، وجعلنا له أهلاً"}}؛ تفسیر ابن کثیر، ذیل آیه اهدنا الصراط المستقیم.</ref><ref>[[سید صدرالدین صفوی|صفوی، سید صدرالدین]]، [[هدایت در قرآن (مقاله)|هدایت در قرآن]].</ref>. | *[[ابن کثیر]] هدایت در اصطلاح قرآنی را متضمن [[الهام]]، توفیق، رزق الهی، و عطای الهی برشمرده است. و برای هر کدام نیز شاهد مثالی از آیات قرآنی ذکر کرده است<ref>{{عربی|اندازه=120%|" فتضمن معنی ألهمنا، أو وفقنا، أو ارزقنا، أو أعطنا ﴿{{متن قرآن|وَهَدَیْنَاهُ النَّجْدَیْنِ}}﴾ سوره بلد، آیه:۱۰؛ أی بینا له الخیر والشر، وقد تعدی بإلی کقوله تعالی؛ ﴿{{متن قرآن|شَاكِرًا لِّأَنْعُمِهِ اجْتَبَاهُ وَهَدَاهُ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ}}﴾؛ سوره نحل، آیه:۱۲۱؛ ﴿{{متن قرآن|فَاهْدُوهُمْ إِلَى صِرَاطِ الْجَحِیمِ}}﴾؛ سوره صافات، آیه:۲۳. وذلک بمعنی الإرشاد والدلاله، وکذلک قوله ﴿{{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَتَهْدِی إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ}}﴾؛ سوره شوری، آیه:۵۲ وقد تعدی باللام کقول أهل الجنه؛ ﴿{{متن قرآن|الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی هَدَانَا لِهَذَا }}﴾؛ سوره اعراف، آیه:۴۳ أی وفقنا لهذا، وجعلنا له أهلاً"}}؛ تفسیر ابن کثیر، ذیل آیه اهدنا الصراط المستقیم.</ref><ref>[[سید صدرالدین صفوی|صفوی، سید صدرالدین]]، [[هدایت در قرآن (مقاله)|هدایت در قرآن]].</ref>. | ||
==پانویس== | |||
{{پانویس}} |