اخلاص در معارف و سیره رضوی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - '== جستارهای وابسته == == منابع ==' به '== منابع ==')
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{سیره معصوم}}
{{مدخل مرتبط
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[اخلاص]]''' است. "'''[[اخلاص]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| موضوع مرتبط = اخلاص
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[اخلاص در قرآن]] - [[اخلاص در حدیث]] - [[اخلاص در فقه اسلامی]] - [[اخلاص در اخلاق اسلامی]] - [[اخلاص در معارف دعا و زیارات]] - [[اخلاص در معارف و سیره نبوی]] - [[اخلاص در معارف و سیره حسینی]] - [[اخلاص در معارف و سیره سجادی]] - [[اخلاص در معارف و سیره رضوی]] - [[اخلاص در عبادت]]</div>
| عنوان مدخل = اخلاص
| مداخل مرتبط = [[اخلاص در قرآن]] - [[اخلاص در حدیث]] - [[اخلاص در فقه اسلامی]] - [[اخلاص در اخلاق اسلامی]] - [[اخلاص در معارف دعا و زیارات]] - [[اخلاص در معارف و سیره نبوی]] - [[اخلاص در معارف و سیره علوی]] - [[اخلاص در معارف و سیره حسینی]] - [[اخلاص در معارف و سیره سجادی]] - [[اخلاص در معارف و سیره رضوی]] - [[اخلاص در عبادت]] - [[اخلاص در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]
| پرسش مرتبط  =
}}


==اخلاص از نگاه امام رضا{{ع}}==
== اخلاص از نگاه امام رضا {{ع}} ==
این واژه مصدر باب [[افعال]] از ریشه «خلص» در لغت به معنای [[پاک]] و تمیز<ref>المصباح المنیر، ص۱۷۷؛ مجمع البحرین، ج۴، ص۱۶۸.</ref> و صاف و سالم‌شدن از آمیختگی است<ref>لسان العرب، ج۷، ص۲۶.</ref>. البته تفاوت اندکی در این دو معنا وجود دارد، چون خالص‌شدن زمانی است که قبلا ناخالصی در شیئی وجود داشته باشد، اما صاف‌شدن گاهی به معنای شیئی است که از ابتدا ناخالصی نداشته است<ref>المفردات، ص۲۹۲.</ref>. در [[نجات]] از [[گرفتاری]] نیز واژه «خلاص» به کار می‌رود<ref>کتاب العین، ج۴، ص۱۸۶.</ref>. و در اصطلاح به معنی خالص‌ساختن قصد از غیر [[خداوند]] و از تمامی اغراض غیر [[الهی]] است<ref>المحجة البیضاء، ج۸ ص۱۲۸؛ جامع السعادات، ج۲، ص۳۱۱.</ref>.
این واژه مصدر باب [[افعال]] از ریشه «خلص» در لغت به معنای [[پاک]] و تمیز<ref>المصباح المنیر، ص۱۷۷؛ مجمع البحرین، ج۴، ص۱۶۸.</ref> و صاف و سالم‌شدن از آمیختگی است<ref>لسان العرب، ج۷، ص۲۶.</ref>. البته تفاوت اندکی در این دو معنا وجود دارد، چون خالص‌شدن زمانی است که قبلا ناخالصی در شیئی وجود داشته باشد، اما صاف‌شدن گاهی به معنای شیئی است که از ابتدا ناخالصی نداشته است<ref>المفردات، ص۲۹۲.</ref>. در [[نجات]] از گرفتاری نیز واژه «خلاص» به کار می‌رود<ref>کتاب العین، ج۴، ص۱۸۶.</ref>. و در اصطلاح به معنی خالص‌ساختن قصد از غیر [[خداوند]] و از تمامی اغراض غیر [[الهی]] است<ref>المحجة البیضاء، ج۸ ص۱۲۸؛ جامع السعادات، ج۲، ص۳۱۱.</ref>.
[[اخلاص]] در دانش‌های گوناگون [[اسلامی]] مانند [[فقه]]، [[اخلاق]] و [[عرفان]] مطرح شده و در فقه، شرط [[صحت]] [[واجبات]] و [[مستحبات]] تعبدی دانسته شده است. بر اساس [[روایت نبوی]] که [[امام رضا]]{{ع}} آن را از پدرانشان نقل کرده‌اند، اخلاص معیار و ملاک هر طاعتی است<ref>الأمالی، طوسی، ص۵۷۰.</ref>. از این‌رو، هیچ عملی بدون اخلاص، [[اطاعت الهی]] نبوده، مقبول [[درگاه الهی]] نیست. در [[علم اخلاق]] به اخلاص در [[نیت]] اهمیت ویژه‌ای داده‌اند و از آن به صورت رکن و پایه [[رفتار]] و [[روح]] عمل یاد کرده‌اند، به گونه‌ای که نبودن نیت [[خالص]] باعث بی‌ارزش شدن عمل است<ref>اخلاق در قرآن، ج۱، ص۲۶۶ – ۲۶۹.</ref>. در علم اخلاق اخلاص بر تارک همه [[فضیلت‌ها]] قرار دارد، ملاک پذیرش و [[درستی]] [[رفتارها]] است و [[رهایی]] از چنگال [[شیطان]] فقط با اخلاص امکان دارد<ref>جامع السعادات، ج۲، ص۴۰۵- ۴۰۶.</ref>.
در نگاه [[فلسفی]]، تأثیر مخلصانه بودن عمل بر [[تکامل نفس]] و [[سعادت ابدی]] [[انسان]]، تأثیری طبیعی و [[تکوینی]] است، نه قراردادی<ref>اخلاق در قرآن، ج۱، ص۷۵.</ref>. عمل بدون نیت خالص، کالبد بی‌جان است و این [[انگیزه]] است که بین رفتار بیرونی و [[جان]] و روح فاعل، پیوند برقرار می‌کند.


در عرفان، اخلاص به [[پیراستگی]] عمل از هرگونه آمیختگی تعریف شده<ref>شرح منازل السائرین، ص۶۸؛ مدارج السالکین، ج۲، ص۹۳.</ref> و یکی از منازل [[سلوک]] دانسته شده است<ref>شرح منازل السائرین، ص۱۲ – ۱۴.</ref>. برخی گفته‌اند اگر [[دین]] را که مجموعه [[معارف الهی]] و مسائل [[اخلاقی]] و [[احکام عملی]] است، تحلیل کنیم فقط به یک چیز منتهی می‌شود و آن [[اخلاص]] است، یعنی [[انسان]]، ذات و صفات و افعالش را بر این اساس قرار دهد که همگی آنها برای [[خداوند]] واحد [[قهار]] است<ref>المیزان، ج۳، ص۱۶۲.</ref>.
[[اخلاص]] در دانش‌های گوناگون [[اسلامی]] مانند [[فقه]]، [[اخلاق]] و [[عرفان]] مطرح شده و در فقه، شرط صحت [[واجبات]] و [[مستحبات]] تعبدی دانسته شده است. بر اساس روایت نبوی که [[امام رضا]] {{ع}} آن را از پدرانشان نقل کرده‌اند، اخلاص معیار و ملاک هر طاعتی است<ref>الأمالی، طوسی، ص۵۷۰.</ref>. از این‌رو، هیچ عملی بدون اخلاص، [[اطاعت الهی]] نبوده، مقبول درگاه الهی نیست. در [[علم اخلاق]] به اخلاص در [[نیت]] اهمیت ویژه‌ای داده‌اند و از آن به صورت رکن و پایه [[رفتار]] و [[روح]] عمل یاد کرده‌اند، به گونه‌ای که نبودن نیت [[خالص]] باعث بی‌ارزش شدن عمل است<ref>اخلاق در قرآن، ج۱، ص۲۶۶ – ۲۶۹.</ref>. در علم اخلاق اخلاص بر تارک همه [[فضیلت‌ها]] قرار دارد، ملاک پذیرش و [[درستی]] [[رفتارها]] است و [[رهایی]] از چنگال [[شیطان]] فقط با اخلاص امکان دارد<ref>جامع السعادات، ج۲، ص۴۰۵- ۴۰۶.</ref>.
در [[آیات]] بسیاری به صورت‌های گوناگون به موضوع اخلاص پرداخته شده است. آیاتی در [[قرآن]] با واژه‌ها و تعبیرات مترادف و متلازم با اخلاص به موضوع اخلاص می‌پردازند، مانند انحصار [[عبادت]] در خداوند<ref>{{متن قرآن|الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ}} «سپاس، خداوند، پروردگار جهانیان را» سوره فاتحه، آیه ۲؛ {{متن قرآن|مَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِهِ إِلَّا أَسْمَاءً سَمَّيْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ أَمَرَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ}} «شما به جای او جز نام‌هایی را نمی‌پرستید که خود و پدرانتان آنها را نامیده‌اید و خداوند بر آنها هیچ حجّتی نفرستاده است، داوری جز از آن خداوند نیست، فرمان داده است که جز وی را نپرستید؛ این، دین پا برجاست اما بیشتر مردم نمی‌دانند» سوره یوسف، آیه ۴۰.</ref>، انجام [[طاعات]] و [[عبادات]] برای [[خدا]]<ref>{{متن قرآن|وَأَتِمُّوا الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلَّهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ وَلَا تَحْلِقُوا رُءُوسَكُمْ حَتَّى يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ فَمَنْ كَانَ مِنْكُمْ مَرِيضًا أَوْ بِهِ أَذًى مِنْ رَأْسِهِ فَفِدْيَةٌ مِنْ صِيَامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكٍ فَإِذَا أَمِنْتُمْ فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ فِي الْحَجِّ وَسَبْعَةٍ إِذَا رَجَعْتُمْ تِلْكَ عَشَرَةٌ كَامِلَةٌ ذَلِكَ لِمَنْ لَمْ يَكُنْ أَهْلُهُ حَاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ}} «و حجّ و عمره را برای خداوند تمام (و کامل) بجا آورید، پس اگر بازداشته شدید؛ از قربانی آنچه دست دهد (قربانی کنید)، و سر نتراشید تا هنگامی که قربانی به قربانگاه خود برسد، و اگر کسی از شما بیمار بود یا در سر آسیبی داشت (و ناچار از تراشیدن سر شد) بر (عهده) او (جایگزینی) است از روزه گرفتن یا صدقه دادن یا قربانی کردن و چون ایمن شدید آنکه از عمره به حجّ تمتّع می‌پردازد آنچه از قربانی دست دهد (قربانی کند)، و هر کس (که قربانی) نیافت روزه سه روز از ایّام حج و هفت روز هنگامی که (از حج) بازگشتید (بر عهده اوست)؛ این ده روز کامل است؛ این (حکم تمتّع) برای کسی است که خانواده‌اش ساکن مکّه نباشند و از خداوند پروا کنید و بدانید که خداوند سخت کیفر است» سوره بقره، آیه ۱۹۶؛ {{متن قرآن|قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ}} «بگو: بی‌گمان نمازم و نیایشم و زندگیم و مرگم از آن خداوند پروردگار جهانیان است» سوره انعام، آیه ۱۶۲؛ {{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا مَا بِصَاحِبِكُمْ مِنْ جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِيرٌ لَكُمْ بَيْنَ يَدَيْ عَذَابٍ شَدِيدٍ}} «بگو: تنها شما را به (سخن) یگانه‌ای اندرز می‌دهم و آن اینکه: دو تن دو تن و تک تک برای خداوند قیام کنید سپس بیندیشید، در همنشین شما دیوانگی نیست؛ او برای شما جز بیم‌دهنده‌ای پیش از (رسیدن) عذابی سخت نیست» سوره سبأ، آیه ۴۶.</ref>، روی آوردن به سوی [[خدا]] و [[دل]] بریدن از غیر او<ref>{{متن قرآن|بَلَى مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}} «آری، آن کسان که روی (دل) خویش به (سوی) خداوند نهند در حالی که نکوکار باشند، بی‌گمان پاداش آنان نزد پروردگارشان است. و بیمی نخواهند داشت و اندوهگین نمی‌شوند» سوره بقره، آیه 112؛ {{متن قرآن|فَإِنْ حَاجُّوكَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ وَجْهِيَ لِلَّهِ وَمَنِ اتَّبَعَنِ وَقُلْ لِلَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَالْأُمِّيِّينَ أَأَسْلَمْتُمْ فَإِنْ أَسْلَمُوا فَقَدِ اهْتَدَوْا وَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ}} «پس اگر با تو، به چون و چرا برخاستند بگو: من روی تسلیم به خداوند آورده‌ام و (نیز) هر کس از من پیروی کرده است (چنین است) و به اهل کتاب و درس ناخواندگان (مشرک) بگو: آیا اسلام می‌آورید؟ آنگاه اگر اسلام آوردند که رهیاب شده‌اند و اگر رو گرداندند، بی‌گمان بر تو جز پیام‌رسانی نیست و خداوند به (حال) بندگان بیناست» سوره آل عمران، آیه 20.</ref>، انجام دادن کار برای [[وجه الله]]<ref>{{متن قرآن|إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا}} «(با خود می‌گویند:) شما را تنها برای خشنودی خداوند خوراک می‌دهیم، نه پاداشی از شما خواهانیم و نه سپاسی» سوره انسان، آیه 9؛ {{متن قرآن|وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا}} «و با آنان که پروردگار خویش را سپیده‌دمان و در پایان روز به شوق لقای وی می‌خوانند خویشتنداری کن و دیدگانت از آنان به دیگران دوخته نشود که زیور زندگی این جهان را بجویی و از آن کس که دلش را از یاد خویش غافل کرده‌ایم و از هوای (نفس) خود پیروی کرده و کارش تباه است پیروی مکن» سوره کهف، آیه 28.</ref>، انجام دادن کار برای [[طلب]] [[رضایت الهی]]<ref>{{متن قرآن|وَمَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَتَثْبِيتًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ كَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ أَصَابَهَا وَابِلٌ فَآتَتْ أُكُلَهَا ضِعْفَيْنِ فَإِنْ لَمْ يُصِبْهَا وَابِلٌ فَطَلٌّ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}} «و داستان (بخشش) کسانی که دارایی‌های خود را در جست و جوی خشنودی خداوند و برای استواری (نیّت خالصانه) خودشان می‌بخشند، همچون باغساری بر پشته‌واره‌ای است که بارانی تند- و اگر نه بارانی تند، بارانی نرمریز- بدان برسد و میوه‌هایش را دوچندان کند و خداوند به آن» سوره بقره، آیه 265؛ {{متن قرآن|فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَفَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَاتَّبَعُوا رِضْوَانَ اللَّهِ وَاللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظِيمٍ}} «پس با نعمت و بخششی از خداوند بازگشتند؛ (هیچ) بدی به آنان نرسید و در پی خشنودی خداوند بودند و خداوند دارای بخششی سترگ است» سوره آل عمران، آیه 174.</ref>، انجام دادن عمل در [[راه خدا]]<ref>{{متن قرآن|وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ يُقْتَلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْيَاءٌ وَلَكِنْ لَا تَشْعُرُونَ}} «و کسانی را که در راه خداوند کشته می‌شوند مرده نخوانید که زنده‌اند امّا شما درنمی‌یابید» سوره بقره، آیه ۱۵۴؛ {{متن قرآن|مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِي كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَاللَّهُ يُضَاعِفُ لِمَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ}} «داستان (بخشش) آنان که دارایی‌های خود را در راه خداوند می‌بخشند چون دانه‌ای است که هفت خوشه بر آورده باشد، در هر خوشه صد دانه و خداوند برای هر که بخواهد (آن را) چند برابر می‌گرداند و خداوند نعمت‌گستری داناست» سوره بقره، آیه ۲۶۱.</ref> و نیز آیاتی که با [[نفی]] [[شرک]] و [[ریا]] به موضوع [[اخلاص]] اشاره می‌کنند<ref>{{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَمَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا}} «بگو: جز این نیست که من هم بشری چون شمایم (جز اینکه) به من وحی می‌شود که خدای شما خدایی یگانه است؛ پس هر کس به لقای پروردگارش امید دارد باید کاری شایسته کند و در پرستش پروردگارش هیچ کس را شریک نسازد» سوره کهف، آیه ۱۱۰؛ {{متن قرآن|إِنَّ الْمُنَافِقِينَ يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُوا إِلَى الصَّلَاةِ قَامُوا كُسَالَى يُرَاءُونَ النَّاسَ وَلَا يَذْكُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِيلًا}} «بی‌گمان منافقان، با خداوند نیرنگ می‌بازند و او نیز با آنان تدبیر می‌کند و (اینان) چون به نماز ایستند با گران‌جانی می‌ایستند، برابر مردم ریا می‌ورزند و خداوند را جز اندکی یاد نمی‌کنند» سوره نساء، آیه ۱۴۲؛ {{متن قرآن|الَّذِينَ هُمْ يُرَاءُونَ}} «کسانی که ریا می‌ورزند،» سوره ماعون، آیه ۶؛ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذَى كَالَّذِي يُنْفِقُ مَالَهُ رِئَاءَ النَّاسِ وَلَا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ صَفْوَانٍ عَلَيْهِ تُرَابٌ فَأَصَابَهُ وَابِلٌ فَتَرَكَهُ صَلْدًا لَا يَقْدِرُونَ عَلَى شَيْءٍ مِمَّا كَسَبُوا وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ}} «ای مؤمنان! صدقه‌های خود را با منّت نهادن و آزردن تباه نسازید، همچون کسی که از سر نمایش دادن به مردم، دارایی خود را می‌بخشد و به خداوند و روز واپسین ایمان ندارد، پس داستان وی چون داستان سنگی صاف است که بر آن گرد و خاکی نشسته باشد آنگاه بارانی تند بدان برسد (و آن خاک را بشوید) و آن را همچنان سنگ سختی درخشان (و بی‌رویش گیاهی بر آن) وا نهد؛ (اینان نیز) از آنچه انجام می‌دهند هیچ (بهره) نمی‌توانند گرفت و خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند» سوره بقره، آیه ۲۶۴.</ref>. از آنجا که [[اخلاص]]، انجام دادن عمل فقط برای [[خدا]] است، با [[شرک]] و [[ریا]] که انجام دادن عمل برای غیر خدا است، جمع نمی‌شود. مشتقات [[خلوص]] ۳۱ بار در [[قرآن]] آمده که بیشتر آنها به موضوع اخلاص مربوط است. از این موارد، ۲۲ مورد از باب [[افعال]] و دوازده [[آیه]] مربوط به «مخلِصین» (کسانی که [[دین]] خود را برای خدا [[خالص]] کرده اند) است<ref>{{متن قرآن|قُلْ أَتُحَاجُّونَنَا فِي اللَّهِ وَهُوَ رَبُّنَا وَرَبُّكُمْ وَلَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُخْلِصُونَ}} «بگو: آیا درباره خداوند با ما چون و چرا می‌کنید با آنکه او پروردگار ما و پروردگار شماست و کردارهای ما از آن ما و کردارهای شما از آن شماست و ما برای او یکرنگیم» سوره بقره، آیه ۱۳۹؛ {{متن قرآن|قُلْ أَمَرَ رَبِّي بِالْقِسْطِ وَأَقِيمُوا وُجُوهَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَادْعُوهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ كَمَا بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ}} «بگو: پروردگارم به دادگری فرمان داده است و در هر نمازگاهی روی خود را (به سوی او) راست گردانید و او را در حالی که دین را برای وی ناب می‌سازید بخوانید؛ چنان که شما را در آغاز آفرید (به سوی او) باز می‌گردید» سوره اعراف، آیه ۲۹؛ {{متن قرآن|فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ}} «بنابراین خداوند را در حالی که دین (خود) را برای او ناب می‌دارید بخوانید هر چند کافران ناپسند دارند» سوره غافر، آیه ۱۴.</ref> و ده [[آیه]] مربوط به «[[مخلَصین]]»<ref>{{متن قرآن|وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مُوسَى إِنَّهُ كَانَ مُخْلَصًا وَكَانَ رَسُولًا نَبِيًّا}} «و در این کتاب از موسی یاد کن که ناب و فرستاده‌ای پیامبر بود» سوره مریم، آیه 51؛ {{متن قرآن|وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا لَوْلَا أَنْ رَأَى بُرْهَانَ رَبِّهِ كَذَلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِينَ}} «و بی‌گمان آن زن آهنگ وی کرد و وی نیز اگر برهان پروردگار خویش را نمی‌دید آهنگ او می‌کرد بدین گونه (بر آن بودیم) تا از او زشتی و پلیدکاری را بگردانیم که او از بندگان ناب ما بود» سوره یوسف، آیه ۲۴؛ {{متن قرآن|إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ}} «بجز از میان آنان بندگان نابت را» سوره حجر، آیه 40.</ref>. مقصود از مخلَصین در عرف [[قرآن]] کسانی هستند که از ابتدای [[آفرینش]] بر [[استقامت]] در [[فطرت]] و [[اعتدال]] [[خلقت]] [[آفریده]] شده‌اند و [[ادراکات]] درست، نفس‌های [[طاهر]] و قلب‌های [[سلیم]] دارند و به سبب [[پاکی]] و صفای فطرت و [[سلامت روان]]، از همان ابتدا دارای ویژگی اخلاص‌اند و آنچه دیگران با [[جهاد]] و [[مبارزه با نفس]] به دست می‌آورند، آنان همان، بلکه بالاتر از آن را از ابتدا دارا بوده‌اند<ref>المیزان، ج۱۱، ص۱۶۲.</ref>. برخی مخلَصین و مخلِصین را به یک معنا دانسته و تفاوتی میان آن‌دو قائل نشده‌اند<ref>جامع البیان. ج۱۲، ص۱۱۴.</ref>. برخی مخلَصین را [[پیامبران]] و [[امامان]]{{عم}} دانسته‌اند<ref>{{متن قرآن|وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}} «و (نیز) برخی از پدران و فرزندزادگان و برادران ایشان را؛ و آنان را برگزیدیم و به راهی راست رهنمون شدیم» سوره انعام، آیه 87؛ {{متن قرآن|وَجَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاكُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ مِنْ قَبْلُ وَفِي هَذَا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيْكُمْ وَتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ}} «و در (راه) خداوند چنان که سزاوار جهاد (در راه) اوست جهاد کنید؛ او شما را برگزید و در دین- که همان آیین پدرتان ابراهیم است- هیچ تنگنایی برای شما ننهاد، او شما را پیش از این و در این (قرآن) مسلمان نامید تا پیامبر بر شما گواه باشد و شما بر مردم گواه باشید» سوره حج، آیه 78؛ المیزان، ج۱۱، ص۱۶۲.</ref>. برخی معتقدند به جز [[پیامبران]] و [[امامان]]{{عم}} برخی از [[انسان‌ها]] نیز می‌توانند با [[سیر و سلوک]]، [[جهاد]] و [[مبارزه با نفس]] به [[مقام مخلَصین]] نائل شوند<ref>رساله سیر و سلوک، ص۱۰۵، ۱۲۴.</ref>. [[مخلَصین]] از دیدگاه [[قرآن]] مشمول عنایت‌های ویژه [[خدا]] هستند، مانند [[رهایی]] از [[عذاب الهی]]<ref>{{متن قرآن|فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُنذَرِينَ * إِلاَّ عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ}} «اما بنگر سرانجام آن بیم‌یافتگان چگونه بود؟ * مگر بندگان ناب خداوند» سوره صافات، آیه ۷۳-۷۴.</ref>، [[ایمنی]] از اغوای [[ابلیس]]<ref>{{متن قرآن|قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَلَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ * إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ}} «گفت: پروردگارا! برای آنکه مرا بیراه نهادی، در زمین (بدی‌ها را) در دید آنها خواهم آراست و همگان را از راه به در خواهم برد * بجز از میان آنان بندگان نابت را» سوره حجر، آیه ۳۹-۴۰.</ref>، برخورداری از [[رزق]] معلوم<ref>{{متن قرآن|وَمَا تُجْزَوْنَ إِلاَّ مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ * إِلاَّ عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ * أُوْلَئِكَ لَهُمْ رِزْقٌ مَّعْلُومٌ}} «و جز (برای) آنچه کرده‌اید کیفر نمی‌بینید * مگر بندگان ناب خداوند * که آنان را روزی شناخته‌ای است» سوره صافات، آیه ۳۹-۴۱.</ref> و فقط [[بندگان]] [[مخلَص]] [[الهی]] می‌توانند خدا را آن‌گونه که [[شایسته]] است، [[وصف]] کنند<ref>{{متن قرآن|سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ * إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ}} «پاکا که خداوند است از وصفی که می‌کنند * مگر (از وصف) بندگان ناب خداوند» سوره صافات، آیه ۱۵۹-۱۶۰.</ref>.


از منظر [[احادیث شیعه]] و [[اهل سنت]]، [[اخلاص]] سبب ورود [[انسان]] به [[بهشت]]<ref>الأشعثیات، ص۲۴۵.</ref>، موجب قبولی<ref>عیون الحکم و المواعظ، ص۳۳۵.</ref> و بالا رفتن [[اعمال]]<ref>عیون الحکم و المواعظ، ص۱۸۷.</ref> است. عمل بدون اخلاص پذیرفته نیست<ref>سنن الدار قطنی، ج۱، ص۴۷.</ref>. عمل با اخلاص هر چند اندک باشد، [[ارزش]] بسیار دارد و برای انسان کفایت می‌کند<ref>من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۶۱۹.</ref>. دعای با اخلاص به [[استجابت]] نزدیک‌تر است<ref>عیون الحکم و المواعظ، ص۳۳۵.</ref>.
در نگاه [[فلسفی]]، تأثیر مخلصانه بودن عمل بر تکامل نفس و [[سعادت ابدی]] [[انسان]]، تأثیری طبیعی و [[تکوینی]] است، نه قراردادی<ref>اخلاق در قرآن، ج۱، ص۷۵.</ref>. عمل بدون نیت خالص، کالبد بی‌جان است و این انگیزه است که بین رفتار بیرونی و [[جان]] و روح فاعل، پیوند برقرار می‌کند.
در [[سخنان امام رضا]]{{ع}} به موضوع اخلاص و ابعاد مختلف آن مانند ارزش و آثاراخلاص توجه شده است. از منظر آن [[حضرت]]، اخلاص در عمل ضروری است و بدون آن [[اعمال انسان]] هیچ ارزشی ندارد<ref>الأمالی، طوسی، ص۵۷۰.</ref>. در روایتی از [[امیر مؤمنان]]{{ع}} که [[امام رضا]]{{ع}} از پدرانشان نقل کرده، آمده است: «... همه اعمال، [[ریا]] محسوب می‌شود، مگر آنچه با اخلاص انجام شود و اخلاص هم در معرض خطر است، تا زمانی که انسان ببیند پایان کارش چگونه خواهد بود»<ref>التوحید، ص۳۷۱.</ref>. امام رضا{{ع}} فرموده است: امیر مؤمنان{{ع}} می‌فرمود: خوش به حال کسی که [[عبادت]] و دعایش را برای [[خداوند]] [[خالص]] گرداند<ref>الکافی، ج۳، ص۴۵.</ref>. امام رضا{{ع}} در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ}}<ref>«تنها تو را می‌پرستیم و تنها از تو یاری می‌جوییم» سوره فاتحه، آیه ۵.</ref>، این [[آیه]] را رغبت و [[تقرب]] به سوی خداوند و اخلاص عمل برای خداوند دانسته است<ref>من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۳۱۰.</ref>. انسان با گفتن {{متن قرآن|إِيَّاكَ نَعْبُدُ...}} [[عبودیت]] را تنها برای [[خداوند متعال]] دانسته، کارهایش را نیز طبق آن تنظیم می‌کند.


اخلاص آثار مهمی دارد که برخی از آنها در سخنان امام رضا{{ع}} آمده است. بر اساس [[حدیثی]] که آن حضرت از پدرانشان نقل کرده‌اند، هر بنده‌ای که چهل [[روز]] با اخلاص عمل کند، چشمه‌های [[حکمت]] از دلش بر زبانش جاری خواهد شد<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۶۹.</ref>. شخصی که در این مدت در تمام [[رفتار]] و گفتار خود جز رضای خداوند هدفی نداشته باشد، و بکوشد که [[گناه]] نکند، [[صفات نیکو]] در او به وجود می‌آید و صفای [[باطن]] پیدا می‌کند و [[حقایق]] را بهتر [[درک]] می‌کند و چشمه‌های [[حکمت]] از [[قلب]] او بر زبانش جاری می‌گردد<ref>تفسیر خسروی، ج۳، ص۳۱۷.</ref>. در [[روایت]] دیگری آن [[حضرت]] به تأثیر [[اخلاص]] بر [[اصلاح]] و پاکسازی قلب از [[خیانت]] اشاره کرده<ref>شرح أصول الکافی، مازندرانی، ج۷، ص۱۵؛ مرآة العقول، ج۴، ص۳۲۴.</ref>، می‌فرماید: اخلاص عمل برای [[خداوند]] یکی از سه صفتی است که قلب [[انسان]] [[مسلمان]] همراه با آنها خیانت نخواهد کرد<ref>فقه الرضا{{ع}}، ص۳۶۹.</ref>. افزایش [[ثواب]] [[اعمال]] و دست‌یابی به گنج‌های [[نیکی]] از دیگر [[آثار اخلاص]] است. [[امام رضا]]{{ع}} انجام مخفی عمل را از گنج‌های نیکی دانسته است<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۴۱.</ref>؛ زیرا پنهان نمودن اعمال سبب اخلاص است و همین نیز سبب خواهد شد تا زودتر به نیکی دست یابد. آن حضرت همچنین یک دعای مخفیانه [[بنده]] را معادل هفتاد دعای آشکار دانسته است<ref>ثواب الأعمال، ص۱۶۱.</ref> و چون احتمال [[همراهی]] دعای مخفیانه با اخلاص در بسیاری از افراد بیشتر است، [[ارزش]] آن نیز افزون‌تر خواهد بود. یکی دیگر از آثار مهم اخلاص، [[ثابت‌قدم]] ماندن بر [[دینداری]]، به ویژه در [[زمان غیبت]] است. این موضوع در روایتی که آن حضرت از [[امیر مؤمنان]]{{ع}} نقل می‌کند این‌چنین بیان شده است: «در زمان غیبت کسی بر دینش باقی نمی‌ماند مگر مخلصانی که با [[روح]] [[یقین]] همراه باشند، همان کسانی که خداوند بر [[ولایت]] ما از آنان [[پیمان]] گرفته است»<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ص۳۰۴.</ref>. از این متن استفاده می‌شود که اخلاص و یقین همراه هم هستند و این دو سبب [[پایداری]] بر دینداری خواهند شد، حتی در [[زمان]] [[سختی]] مانند زمان غیبت. [[رهایی]] از [[عذاب الهی]] و دخول در [[بهشت]] نیز از آثار اخلاص به شمار آمده است. امام رضا{{ع}} [[گواهی دادن]] به جمله {{متن قرآن|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ}} همراه با اخلاص را سبب رهایی از عذاب الهی<ref>الأمالی، طوسی، ص۵۸۹؛ عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۱۳۴.</ref> و ورود انسان به بهشت دانسته است<ref>التوحید، ص۲۳؛ صفات الشیعة، ص۵.</ref> و مقصود از [[اخلاص]] را نیز [[اطاعت]] مخلصانه از [[خداوند متعال]]، [[رسول]] او و [[ولایت اهل بیت]]{{عم}} بیان کرده است<ref>الأمالی، طوسی، ص۵۸۹.</ref>. ذکر {{متن قرآن|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ}} در برخی از روایت‌های [[امام رضا]]{{ع}} به کلمه اخلاص تعبیر شده است<ref>معانی الأخبار، ص۴۴.</ref>. در برخی [[احادیث]] دیگر [[شیعه]]<ref>التوحید، ص۲۳۴؛ الخصال، ص۲۹۹.</ref> و [[اهل سنت]]<ref>المصنف، صنعانی، ج۱۱، ص۲۹۵؛ فتح الباری، ج۱۱، ص۱۷۴.</ref> نیز این تعبیر آمده است. یکی از [[دلایل]] نام‌گذاری این ذکر به کلمه اخلاص این است که [[انسان]] با گفتن این جمله از بند علایق [[جسمانی]] خلاصی می‌یابد و به فضیلت‌های [[روحانی]] نائل می‌گردد و هدیه‌های [[الهی]] را به دست می‌آورد<ref>شرح أصول الکافی، مازندرانی، ج۵، ص۶۹.</ref>. البته روشن است که صرف گفتن یک جمله نمی‌تواند این‌گونه تأثیرها را به همراه داشته باشد، بلکه [[التزام]] به مضمون این جمله در [[اعتقاد]] و عمل لازم است. امام رضا{{ع}} در جلسه مناظره‌ای که میان ایشان و گروهی از علمای [[عراق]] و [[خراسان]] برگزار شد، [[مودت]] [[خالصان]] به [[نزدیکان]] [[رسول خدا]]{{صل}} را که [[قرآن]] بارها بر آن تأکید کرده است<ref>{{متن قرآن|ذَلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ}} «این همان است که خداوند (آن را) به بندگانی از خویش که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند مژده می‌دهد بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را و هر کس کاری نیک انجام دهد برای او در آن پاداشی نیک بیفزاییم که خداوند آمرزنده‌ای سپاس‌پذیر است» سوره شوری، آیه ۲۳.</ref>، سبب [[وجوب]] [[بهشت]] دانست<ref>الأمالی، صدوق، ص۵۲۹؛ عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۲۳۵.</ref>. طبق [[حدیث نبوی]] که امام رضا{{ع}} آن را نقل کرده است، در [[روز قیامت]] منبرهایی در اطراف [[عرش]] برای [[شیعیان]] [[مخلص]] [[اهل بیت]]{{عم}} قرار داده می‌شود، و خداوند متعال می‌فرماید: «ای [[بندگان]] من! به سوی من بشتابید تا کرامتم را برای شما بگسترانم، که شما در [[دنیا]] مورد [[اذیت]] قرار گرفتید»<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۶۰.</ref>.از این [[روایت]] به دست می‌آید که [[ولایت اهل بیت]]{{عم}} [[اطاعت الهی]] است و [[اخلاص]] در آن لازم است.
در عرفان، اخلاص به [[پیراستگی]] عمل از هرگونه آمیختگی تعریف شده<ref>شرح منازل السائرین، ص۶۸؛ مدارج السالکین، ج۲، ص۹۳.</ref> و یکی از منازل [[سلوک]] دانسته شده است<ref>شرح منازل السائرین، ص۱۲ – ۱۴.</ref>. برخی گفته‌اند اگر [[دین]] را که مجموعه [[معارف الهی]] و مسائل [[اخلاقی]] و احکام عملی است، تحلیل کنیم فقط به یک چیز منتهی می‌شود و آن [[اخلاص]] است، یعنی [[انسان]]، ذات و صفات و افعالش را بر این اساس قرار دهد که همگی آنها برای [[خداوند]] واحد قهار است<ref>المیزان، ج۳، ص۱۶۲.</ref>.


[[امام رضا]]{{ع}} در سخنان خود به برخی مصادیق افراد با اخلاص اشاره نموده و آنان را معرفی کرده است. در زیارتی که آن [[حضرت]] برای [[امام کاظم]]{{ع}} بیان کرده‌اند، [[امامان معصوم]]{{عم}} [[مخلصان]] در [[اطاعت خداوند]] معرفی شده‌اند: {{متن حدیث|...السَّلَامُ‏ عَلَى‏ الْمُخْلِصِينَ‏ فِي‏ طَاعَةِ اللَّهِ‏...}}<ref>من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۶۰۸.</ref>. و همچنین حضرت علت نام‌گذاری [[حواریون]] به این اسم را این می‌داند که حواریون هم خودشان دارای اخلاص بودند و هم دیگران را از طریق [[موعظه]] و [[تذکر]] از آلودگی‌های [[گناهان]] [[پاک]] می‌کردند<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۷۹؛ علل الشرایع، ج۱، ص۸۰ – ۸۱.</ref>.<ref>[[محمد کاظمی بنچناری|کاظمی بنچناری، محمد]]، [[اخلاص - کاظمی بنچناری (مقاله)|مقاله «اخلاص»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا ج۲]] ص ۱۰-۱۴.</ref>
در [[آیات]] بسیاری به صورت‌های گوناگون به موضوع اخلاص پرداخته شده است. آیاتی در [[قرآن]] با واژه‌ها و تعبیرات مترادف و متلازم با اخلاص به موضوع اخلاص می‌پردازند، مانند انحصار [[عبادت]] در خداوند<ref>{{متن قرآن|الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ}} «سپاس، خداوند، پروردگار جهانیان را» سوره فاتحه، آیه ۲؛ {{متن قرآن|مَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِهِ إِلَّا أَسْمَاءً سَمَّيْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ أَمَرَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ}} «شما به جای او جز نام‌هایی را نمی‌پرستید که خود و پدرانتان آنها را نامیده‌اید و خداوند بر آنها هیچ حجّتی نفرستاده است، داوری جز از آن خداوند نیست، فرمان داده است که جز وی را نپرستید؛ این، دین پا برجاست اما بیشتر مردم نمی‌دانند» سوره یوسف، آیه ۴۰.</ref>، انجام [[طاعات]] و [[عبادات]] برای [[خدا]]<ref>{{متن قرآن|وَأَتِمُّوا الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلَّهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ وَلَا تَحْلِقُوا رُءُوسَكُمْ حَتَّى يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ فَمَنْ كَانَ مِنْكُمْ مَرِيضًا أَوْ بِهِ أَذًى مِنْ رَأْسِهِ فَفِدْيَةٌ مِنْ صِيَامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكٍ فَإِذَا أَمِنْتُمْ فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ فِي الْحَجِّ وَسَبْعَةٍ إِذَا رَجَعْتُمْ تِلْكَ عَشَرَةٌ كَامِلَةٌ ذَلِكَ لِمَنْ لَمْ يَكُنْ أَهْلُهُ حَاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ}} «و حجّ و عمره را برای خداوند تمام (و کامل) بجا آورید، پس اگر بازداشته شدید؛ از قربانی آنچه دست دهد (قربانی کنید)، و سر نتراشید تا هنگامی که قربانی به قربانگاه خود برسد، و اگر کسی از شما بیمار بود یا در سر آسیبی داشت (و ناچار از تراشیدن سر شد) بر (عهده) او (جایگزینی) است از روزه گرفتن یا صدقه دادن یا قربانی کردن و چون ایمن شدید آنکه از عمره به حجّ تمتّع می‌پردازد آنچه از قربانی دست دهد (قربانی کند)، و هر کس (که قربانی) نیافت روزه سه روز از ایّام حج و هفت روز هنگامی که (از حج) بازگشتید (بر عهده اوست)؛ این ده روز کامل است؛ این (حکم تمتّع) برای کسی است که خانواده‌اش ساکن مکّه نباشند و از خداوند پروا کنید و بدانید که خداوند سخت کیفر است» سوره بقره، آیه ۱۹۶؛ {{متن قرآن|قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ}} «بگو: بی‌گمان نمازم و نیایشم و زندگیم و مرگم از آن خداوند پروردگار جهانیان است» سوره انعام، آیه ۱۶۲؛ {{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا مَا بِصَاحِبِكُمْ مِنْ جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِيرٌ لَكُمْ بَيْنَ يَدَيْ عَذَابٍ شَدِيدٍ}} «بگو: تنها شما را به (سخن) یگانه‌ای اندرز می‌دهم و آن اینکه: دو تن دو تن و تک تک برای خداوند قیام کنید سپس بیندیشید، در همنشین شما دیوانگی نیست؛ او برای شما جز بیم‌دهنده‌ای پیش از (رسیدن) عذابی سخت نیست» سوره سبأ، آیه ۴۶.</ref>، روی آوردن به سوی [[خدا]] و [[دل]] بریدن از غیر او<ref>{{متن قرآن|بَلَى مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}} «آری، آن کسان که روی (دل) خویش به (سوی) خداوند نهند در حالی که نکوکار باشند، بی‌گمان پاداش آنان نزد پروردگارشان است. و بیمی نخواهند داشت و اندوهگین نمی‌شوند» سوره بقره، آیه 112؛ {{متن قرآن|فَإِنْ حَاجُّوكَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ وَجْهِيَ لِلَّهِ وَمَنِ اتَّبَعَنِ وَقُلْ لِلَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَالْأُمِّيِّينَ أَأَسْلَمْتُمْ فَإِنْ أَسْلَمُوا فَقَدِ اهْتَدَوْا وَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ}} «پس اگر با تو، به چون و چرا برخاستند بگو: من روی تسلیم به خداوند آورده‌ام و (نیز) هر کس از من پیروی کرده است (چنین است) و به اهل کتاب و درس ناخواندگان (مشرک) بگو: آیا اسلام می‌آورید؟ آنگاه اگر اسلام آوردند که رهیاب شده‌اند و اگر رو گرداندند، بی‌گمان بر تو جز پیام‌رسانی نیست و خداوند به (حال) بندگان بیناست» سوره آل عمران، آیه 20.</ref>، انجام دادن کار برای [[وجه الله]]<ref>{{متن قرآن|إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا}} «(با خود می‌گویند:) شما را تنها برای خشنودی خداوند خوراک می‌دهیم، نه پاداشی از شما خواهانیم و نه سپاسی» سوره انسان، آیه 9؛ {{متن قرآن|وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا}} «و با آنان که پروردگار خویش را سپیده‌دمان و در پایان روز به شوق لقای وی می‌خوانند خویشتنداری کن و دیدگانت از آنان به دیگران دوخته نشود که زیور زندگی این جهان را بجویی و از آن کس که دلش را از یاد خویش غافل کرده‌ایم و از هوای (نفس) خود پیروی کرده و کارش تباه است پیروی مکن» سوره کهف، آیه 28.</ref>، انجام دادن کار برای طلب [[رضایت الهی]]<ref>{{متن قرآن|وَمَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَتَثْبِيتًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ كَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ أَصَابَهَا وَابِلٌ فَآتَتْ أُكُلَهَا ضِعْفَيْنِ فَإِنْ لَمْ يُصِبْهَا وَابِلٌ فَطَلٌّ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}} «و داستان (بخشش) کسانی که دارایی‌های خود را در جستجوی خشنودی خداوند و برای استواری (نیّت خالصانه) خودشان می‌بخشند، همچون باغساری بر پشته‌واره‌ای است که بارانی تند- و اگر نه بارانی تند، بارانی نرمریز- بدان برسد و میوه‌هایش را دوچندان کند و خداوند به آن» سوره بقره، آیه 265؛ {{متن قرآن|فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَفَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَاتَّبَعُوا رِضْوَانَ اللَّهِ وَاللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظِيمٍ}} «پس با نعمت و بخششی از خداوند بازگشتند؛ (هیچ) بدی به آنان نرسید و در پی خشنودی خداوند بودند و خداوند دارای بخششی سترگ است» سوره آل عمران، آیه 174.</ref>، انجام دادن عمل در [[راه خدا]]<ref>{{متن قرآن|وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ يُقْتَلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْيَاءٌ وَلَكِنْ لَا تَشْعُرُونَ}} «و کسانی را که در راه خداوند کشته می‌شوند مرده نخوانید که زنده‌اند امّا شما درنمی‌یابید» سوره بقره، آیه ۱۵۴؛ {{متن قرآن|مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِي كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَاللَّهُ يُضَاعِفُ لِمَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ}} «داستان (بخشش) آنان که دارایی‌های خود را در راه خداوند می‌بخشند چون دانه‌ای است که هفت خوشه بر آورده باشد، در هر خوشه صد دانه و خداوند برای هر که بخواهد (آن را) چند برابر می‌گرداند و خداوند نعمت‌گستری داناست» سوره بقره، آیه ۲۶۱.</ref> و نیز آیاتی که با [[نفی]] [[شرک]] و [[ریا]] به موضوع [[اخلاص]] اشاره می‌کنند<ref>{{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَمَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا}} «بگو: جز این نیست که من هم بشری چون شمایم (جز اینکه) به من وحی می‌شود که خدای شما خدایی یگانه است؛ پس هر کس به لقای پروردگارش امید دارد باید کاری شایسته کند و در پرستش پروردگارش هیچ کس را شریک نسازد» سوره کهف، آیه ۱۱۰؛ {{متن قرآن|إِنَّ الْمُنَافِقِينَ يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُوا إِلَى الصَّلَاةِ قَامُوا كُسَالَى يُرَاءُونَ النَّاسَ وَلَا يَذْكُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِيلًا}} «بی‌گمان منافقان، با خداوند نیرنگ می‌بازند و او نیز با آنان تدبیر می‌کند و (اینان) چون به نماز ایستند با گران‌جانی می‌ایستند، برابر مردم ریا می‌ورزند و خداوند را جز اندکی یاد نمی‌کنند» سوره نساء، آیه ۱۴۲؛ {{متن قرآن|الَّذِينَ هُمْ يُرَاءُونَ}} «کسانی که ریا می‌ورزند،» سوره ماعون، آیه ۶؛ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذَى كَالَّذِي يُنْفِقُ مَالَهُ رِئَاءَ النَّاسِ وَلَا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ صَفْوَانٍ عَلَيْهِ تُرَابٌ فَأَصَابَهُ وَابِلٌ فَتَرَكَهُ صَلْدًا لَا يَقْدِرُونَ عَلَى شَيْءٍ مِمَّا كَسَبُوا وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ}} «ای مؤمنان! صدقه‌های خود را با منّت نهادن و آزردن تباه نسازید، همچون کسی که از سر نمایش دادن به مردم، دارایی خود را می‌بخشد و به خداوند و روز واپسین ایمان ندارد، پس داستان وی چون داستان سنگی صاف است که بر آن گرد و خاکی نشسته باشد آنگاه بارانی تند بدان برسد (و آن خاک را بشوید) و آن را همچنان سنگ سختی درخشان (و بی‌رویش گیاهی بر آن) وا نهد؛ (اینان نیز) از آنچه انجام می‌دهند هیچ (بهره) نمی‌توانند گرفت و خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند» سوره بقره، آیه ۲۶۴.</ref>. از آنجا که [[اخلاص]]، انجام دادن عمل فقط برای [[خدا]] است، با [[شرک]] و [[ریا]] که انجام دادن عمل برای غیر خدا است، جمع نمی‌شود. مشتقات [[خلوص]] ۳۱ بار در [[قرآن]] آمده که بیشتر آنها به موضوع اخلاص مربوط است. از این موارد، ۲۲ مورد از باب [[افعال]] و دوازده [[آیه]] مربوط به «مخلِصین» (کسانی که [[دین]] خود را برای خدا [[خالص]] کرده اند) است<ref>{{متن قرآن|قُلْ أَتُحَاجُّونَنَا فِي اللَّهِ وَهُوَ رَبُّنَا وَرَبُّكُمْ وَلَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُخْلِصُونَ}} «بگو: آیا درباره خداوند با ما چون و چرا می‌کنید با آنکه او پروردگار ما و پروردگار شماست و کردارهای ما از آن ما و کردارهای شما از آن شماست و ما برای او یکرنگیم» سوره بقره، آیه ۱۳۹؛ {{متن قرآن|قُلْ أَمَرَ رَبِّي بِالْقِسْطِ وَأَقِيمُوا وُجُوهَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَادْعُوهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ كَمَا بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ}} «بگو: پروردگارم به دادگری فرمان داده است و در هر نمازگاهی روی خود را (به سوی او) راست گردانید و او را در حالی که دین را برای وی ناب می‌سازید بخوانید؛ چنان که شما را در آغاز آفرید (به سوی او) باز می‌گردید» سوره اعراف، آیه ۲۹؛ {{متن قرآن|فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ}} «بنابراین خداوند را در حالی که دین (خود) را برای او ناب می‌دارید بخوانید هر چند کافران ناپسند دارند» سوره غافر، آیه ۱۴.</ref> و ده [[آیه]] مربوط به «[[مخلَصین]]»<ref>{{متن قرآن|وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مُوسَى إِنَّهُ كَانَ مُخْلَصًا وَكَانَ رَسُولًا نَبِيًّا}} «و در این کتاب از موسی یاد کن که ناب و فرستاده‌ای پیامبر بود» سوره مریم، آیه 51؛ {{متن قرآن|وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا لَوْلَا أَنْ رَأَى بُرْهَانَ رَبِّهِ كَذَلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِينَ}} «و بی‌گمان آن زن آهنگ وی کرد و وی نیز اگر برهان پروردگار خویش را نمی‌دید آهنگ او می‌کرد بدین گونه (بر آن بودیم) تا از او زشتی و پلیدکاری را بگردانیم که او از بندگان ناب ما بود» سوره یوسف، آیه ۲۴؛ {{متن قرآن|إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ}} «بجز از میان آنان بندگان نابت را» سوره حجر، آیه 40.</ref>. مقصود از مخلَصین در عرف [[قرآن]] کسانی هستند که از ابتدای [[آفرینش]] بر [[استقامت]] در [[فطرت]] و [[اعتدال]] [[خلقت]] [[آفریده]] شده‌اند و [[ادراکات]] درست، نفس‌های [[طاهر]] و قلب‌های سلیم دارند و به سبب [[پاکی]] و صفای فطرت و سلامت روان، از همان ابتدا دارای ویژگی اخلاص‌اند و آنچه دیگران با [[جهاد]] و [[مبارزه با نفس]] به دست می‌آورند، آنان همان، بلکه بالاتر از آن را از ابتدا دارا بوده‌اند<ref>المیزان، ج۱۱، ص۱۶۲.</ref>. برخی مخلَصین و مخلِصین را به یک معنا دانسته و تفاوتی میان آن‌دو قائل نشده‌اند<ref>جامع البیان. ج۱۲، ص۱۱۴.</ref>. برخی مخلَصین را [[پیامبران]] و [[امامان]] {{عم}} دانسته‌اند<ref>{{متن قرآن|وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}} «و (نیز) برخی از پدران و فرزندزادگان و برادران ایشان را؛ و آنان را برگزیدیم و به راهی راست رهنمون شدیم» سوره انعام، آیه 87؛ {{متن قرآن|وَجَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاكُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ مِنْ قَبْلُ وَفِي هَذَا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيْكُمْ وَتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ}} «و در (راه) خداوند چنان که سزاوار جهاد (در راه) اوست جهاد کنید؛ او شما را برگزید و در دین- که همان آیین پدرتان ابراهیم است- هیچ تنگنایی برای شما ننهاد، او شما را پیش از این و در این (قرآن) مسلمان نامید تا پیامبر بر شما گواه باشد و شما بر مردم گواه باشید» سوره حج، آیه 78؛ المیزان، ج۱۱، ص۱۶۲.</ref>. برخی معتقدند به جز [[پیامبران]] و [[امامان]] {{عم}} برخی از [[انسان‌ها]] نیز می‌توانند با سیر و سلوک، [[جهاد]] و [[مبارزه با نفس]] به [[مقام مخلَصین]] نائل شوند<ref>رساله سیر و سلوک، ص۱۰۵، ۱۲۴.</ref>. [[مخلَصین]] از دیدگاه [[قرآن]] مشمول عنایت‌های ویژه [[خدا]] هستند، مانند [[رهایی]] از [[عذاب الهی]]<ref>{{متن قرآن|فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُنذَرِينَ * إِلاَّ عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ}} «اما بنگر سرانجام آن بیم‌یافتگان چگونه بود؟ * مگر بندگان ناب خداوند» سوره صافات، آیه ۷۳-۷۴.</ref>، [[ایمنی]] از اغوای [[ابلیس]]<ref>{{متن قرآن|قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَلَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ * إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ}} «گفت: پروردگارا! برای آنکه مرا بیراه نهادی، در زمین (بدی‌ها را) در دید آنها خواهم آراست و همگان را از راه به در خواهم برد * بجز از میان آنان بندگان نابت را» سوره حجر، آیه ۳۹-۴۰.</ref>، برخورداری از [[رزق]] معلوم<ref>{{متن قرآن|وَمَا تُجْزَوْنَ إِلاَّ مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ * إِلاَّ عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ * أُوْلَئِكَ لَهُمْ رِزْقٌ مَّعْلُومٌ}} «و جز (برای) آنچه کرده‌اید کیفر نمی‌بینید * مگر بندگان ناب خداوند * که آنان را روزی شناخته‌ای است» سوره صافات، آیه ۳۹-۴۱.</ref> و فقط [[بندگان]] مخلَص [[الهی]] می‌توانند خدا را آن‌گونه که شایسته است، وصف کنند<ref>{{متن قرآن|سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ * إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ}} «پاکا که خداوند است از وصفی که می‌کنند * مگر (از وصف) بندگان ناب خداوند» سوره صافات، آیه ۱۵۹-۱۶۰.</ref>.
 
از منظر احادیث شیعه و [[اهل سنت]]، [[اخلاص]] سبب ورود [[انسان]] به [[بهشت]]<ref>الأشعثیات، ص۲۴۵.</ref>، موجب قبولی<ref>عیون الحکم و المواعظ، ص۳۳۵.</ref> و بالا رفتن [[اعمال]]<ref>عیون الحکم و المواعظ، ص۱۸۷.</ref> است. عمل بدون اخلاص پذیرفته نیست<ref>سنن الدار قطنی، ج۱، ص۴۷.</ref>. عمل با اخلاص هر چند اندک باشد، [[ارزش]] بسیار دارد و برای انسان کفایت می‌کند<ref>من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۶۱۹.</ref>. دعای با اخلاص به [[استجابت]] نزدیک‌تر است<ref>عیون الحکم و المواعظ، ص۳۳۵.</ref>.
 
در سخنان [[امام رضا]] {{ع}} به موضوع اخلاص و ابعاد مختلف آن مانند ارزش و آثاراخلاص توجه شده است. از منظر آن حضرت، اخلاص در عمل ضروری است و بدون آن [[اعمال انسان]] هیچ ارزشی ندارد<ref>الأمالی، طوسی، ص۵۷۰.</ref>. در روایتی از [[امیر مؤمنان]] {{ع}} که [[امام رضا]] {{ع}} از پدرانشان نقل کرده، آمده است: «... همه اعمال، [[ریا]] محسوب می‌شود، مگر آنچه با اخلاص انجام شود و اخلاص هم در معرض خطر است، تا زمانی که انسان ببیند پایان کارش چگونه خواهد بود»<ref>التوحید، ص۳۷۱.</ref>. امام رضا {{ع}} فرموده است: امیر مؤمنان {{ع}} می‌فرمود: خوش به حال کسی که [[عبادت]] و دعایش را برای [[خداوند]] [[خالص]] گرداند<ref>الکافی، ج۳، ص۴۵.</ref>. امام رضا {{ع}} در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ}}<ref>«تنها تو را می‌پرستیم و تنها از تو یاری می‌جوییم» سوره فاتحه، آیه ۵.</ref>، این [[آیه]] را رغبت و [[تقرب]] به سوی خداوند و اخلاص عمل برای خداوند دانسته است<ref>من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۳۱۰.</ref>. انسان با گفتن {{متن قرآن|إِيَّاكَ نَعْبُدُ...}} [[عبودیت]] را تنها برای [[خداوند متعال]] دانسته، کارهایش را نیز طبق آن تنظیم می‌کند.
 
اخلاص آثار مهمی دارد که برخی از آنها در سخنان امام رضا {{ع}} آمده است. بر اساس [[حدیثی]] که آن حضرت از پدرانشان نقل کرده‌اند، هر بنده‌ای که چهل [[روز]] با اخلاص عمل کند، چشمه‌های [[حکمت]] از دلش بر زبانش جاری خواهد شد<ref>عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج۲، ص۶۹.</ref>. شخصی که در این مدت در تمام [[رفتار]] و گفتار خود جز رضای خداوند هدفی نداشته باشد، و بکوشد که [[گناه]] نکند، صفات نیکو در او به وجود می‌آید و صفای [[باطن]] پیدا می‌کند و [[حقایق]] را بهتر [[درک]] می‌کند و چشمه‌های [[حکمت]] از [[قلب]] او بر زبانش جاری می‌گردد<ref>تفسیر خسروی، ج۳، ص۳۱۷.</ref>. در [[روایت]] دیگری آن حضرت به تأثیر [[اخلاص]] بر [[اصلاح]] و پاکسازی قلب از [[خیانت]] اشاره کرده<ref>شرح أصول الکافی، مازندرانی، ج۷، ص۱۵؛ مرآة العقول، ج۴، ص۳۲۴.</ref>، می‌فرماید: اخلاص عمل برای [[خداوند]] یکی از سه صفتی است که قلب [[انسان]] [[مسلمان]] همراه با آنها خیانت نخواهد کرد<ref>فقه الرضا {{ع}}، ص۳۶۹.</ref>. افزایش [[ثواب]] [[اعمال]] و دست‌یابی به گنج‌های [[نیکی]] از دیگر آثار اخلاص است. [[امام رضا]] {{ع}} انجام مخفی عمل را از گنج‌های نیکی دانسته است<ref>عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج۲، ص۴۱.</ref>؛ زیرا پنهان نمودن اعمال سبب اخلاص است و همین نیز سبب خواهد شد تا زودتر به نیکی دست یابد. آن حضرت همچنین یک دعای مخفیانه [[بنده]] را معادل هفتاد دعای آشکار دانسته است<ref>ثواب الأعمال، ص۱۶۱.</ref> و چون احتمال [[همراهی]] دعای مخفیانه با اخلاص در بسیاری از افراد بیشتر است، [[ارزش]] آن نیز افزون‌تر خواهد بود. یکی دیگر از آثار مهم اخلاص، [[ثابت‌قدم]] ماندن بر [[دینداری]]، به ویژه در [[زمان غیبت]] است. این موضوع در روایتی که آن حضرت از [[امیر مؤمنان]] {{ع}} نقل می‌کند این‌چنین بیان شده است: «در زمان غیبت کسی بر دینش باقی نمی‌ماند مگر مخلصانی که با [[روح]] [[یقین]] همراه باشند، همان کسانی که خداوند بر [[ولایت]] ما از آنان [[پیمان]] گرفته است»<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ص۳۰۴.</ref>. از این متن استفاده می‌شود که اخلاص و یقین همراه هم هستند و این دو سبب [[پایداری]] بر دینداری خواهند شد، حتی در [[زمان]] [[سختی]] مانند زمان غیبت. [[رهایی]] از [[عذاب الهی]] و دخول در [[بهشت]] نیز از آثار اخلاص به شمار آمده است. امام رضا {{ع}} [[گواهی دادن]] به جمله {{متن قرآن|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ}} همراه با اخلاص را سبب رهایی از عذاب الهی<ref>الأمالی، طوسی، ص۵۸۹؛ عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج۲، ص۱۳۴.</ref> و ورود انسان به بهشت دانسته است<ref>التوحید، ص۲۳؛ صفات الشیعة، ص۵.</ref> و مقصود از [[اخلاص]] را نیز [[اطاعت]] مخلصانه از [[خداوند متعال]]، [[رسول]] او و [[ولایت اهل بیت]] {{عم}} بیان کرده است<ref>الأمالی، طوسی، ص۵۸۹.</ref>. ذکر {{متن قرآن|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ}} در برخی از روایت‌های [[امام رضا]] {{ع}} به کلمه اخلاص تعبیر شده است<ref>معانی الأخبار، ص۴۴.</ref>. در برخی [[احادیث]] دیگر [[شیعه]]<ref>التوحید، ص۲۳۴؛ الخصال، ص۲۹۹.</ref> و [[اهل سنت]]<ref>المصنف، صنعانی، ج۱۱، ص۲۹۵؛ فتح الباری، ج۱۱، ص۱۷۴.</ref> نیز این تعبیر آمده است. یکی از [[دلایل]] نام‌گذاری این ذکر به کلمه اخلاص این است که [[انسان]] با گفتن این جمله از بند علایق جسمانی خلاصی می‌یابد و به فضیلت‌های [[روحانی]] نائل می‌گردد و هدیه‌های [[الهی]] را به دست می‌آورد<ref>شرح أصول الکافی، مازندرانی، ج۵، ص۶۹.</ref>. البته روشن است که صرف گفتن یک جمله نمی‌تواند این‌گونه تأثیرها را به همراه داشته باشد، بلکه التزام به مضمون این جمله در [[اعتقاد]] و عمل لازم است. امام رضا {{ع}} در جلسه مناظره‌ای که میان ایشان و گروهی از علمای [[عراق]] و [[خراسان]] برگزار شد، [[مودت]] [[خالصان]] به [[نزدیکان]] [[رسول خدا]] {{صل}} را که [[قرآن]] بارها بر آن تأکید کرده است<ref>{{متن قرآن|ذَلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ}} «این همان است که خداوند (آن را) به بندگانی از خویش که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند مژده می‌دهد بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را و هر کس کاری نیک انجام دهد برای او در آن پاداشی نیک بیفزاییم که خداوند آمرزنده‌ای سپاس‌پذیر است» سوره شوری، آیه ۲۳.</ref>، سبب [[وجوب]] [[بهشت]] دانست<ref>الأمالی، صدوق، ص۵۲۹؛ عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج۱، ص۲۳۵.</ref>. طبق حدیث نبوی که امام رضا {{ع}} آن را نقل کرده است، در [[روز قیامت]] منبرهایی در اطراف [[عرش]] برای [[شیعیان]] [[مخلص]] [[اهل بیت]] {{عم}} قرار داده می‌شود، و خداوند متعال می‌فرماید: «ای [[بندگان]] من! به سوی من بشتابید تا کرامتم را برای شما بگسترانم، که شما در [[دنیا]] مورد [[اذیت]] قرار گرفتید»<ref>عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج۲، ص۶۰.</ref>.از این [[روایت]] به دست می‌آید که [[ولایت اهل بیت]] {{عم}} [[اطاعت الهی]] است و [[اخلاص]] در آن لازم است.
 
[[امام رضا]] {{ع}} در سخنان خود به برخی مصادیق افراد با اخلاص اشاره نموده و آنان را معرفی کرده است. در زیارتی که آن حضرت برای [[امام کاظم]] {{ع}} بیان کرده‌اند، [[امامان معصوم]] {{عم}} [[مخلصان]] در [[اطاعت خداوند]] معرفی شده‌اند: {{متن حدیث|...السَّلَامُ‏ عَلَى‏ الْمُخْلِصِينَ‏ فِي‏ طَاعَةِ اللَّهِ‏...}}<ref>من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۶۰۸.</ref>. و همچنین حضرت علت نام‌گذاری [[حواریون]] به این اسم را این می‌داند که حواریون هم خودشان دارای اخلاص بودند و هم دیگران را از طریق [[موعظه]] و [[تذکر]] از آلودگی‌های [[گناهان]] [[پاک]] می‌کردند<ref>عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج۲، ص۷۹؛ علل الشرایع، ج۱، ص۸۰ – ۸۱.</ref>.<ref>[[محمد کاظمی بنچناری|کاظمی بنچناری، محمد]]، [[اخلاص - کاظمی بنچناری (مقاله)|مقاله «اخلاص»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا ج۲]] ص ۱۰-۱۴.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
خط ۲۷: خط ۳۴:


[[رده:اخلاص]]
[[رده:اخلاص]]
[[رده:مدخل]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۹ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۰۰

اخلاص از نگاه امام رضا (ع)

این واژه مصدر باب افعال از ریشه «خلص» در لغت به معنای پاک و تمیز[۱] و صاف و سالم‌شدن از آمیختگی است[۲]. البته تفاوت اندکی در این دو معنا وجود دارد، چون خالص‌شدن زمانی است که قبلا ناخالصی در شیئی وجود داشته باشد، اما صاف‌شدن گاهی به معنای شیئی است که از ابتدا ناخالصی نداشته است[۳]. در نجات از گرفتاری نیز واژه «خلاص» به کار می‌رود[۴]. و در اصطلاح به معنی خالص‌ساختن قصد از غیر خداوند و از تمامی اغراض غیر الهی است[۵].

اخلاص در دانش‌های گوناگون اسلامی مانند فقه، اخلاق و عرفان مطرح شده و در فقه، شرط صحت واجبات و مستحبات تعبدی دانسته شده است. بر اساس روایت نبوی که امام رضا (ع) آن را از پدرانشان نقل کرده‌اند، اخلاص معیار و ملاک هر طاعتی است[۶]. از این‌رو، هیچ عملی بدون اخلاص، اطاعت الهی نبوده، مقبول درگاه الهی نیست. در علم اخلاق به اخلاص در نیت اهمیت ویژه‌ای داده‌اند و از آن به صورت رکن و پایه رفتار و روح عمل یاد کرده‌اند، به گونه‌ای که نبودن نیت خالص باعث بی‌ارزش شدن عمل است[۷]. در علم اخلاق اخلاص بر تارک همه فضیلت‌ها قرار دارد، ملاک پذیرش و درستی رفتارها است و رهایی از چنگال شیطان فقط با اخلاص امکان دارد[۸].

در نگاه فلسفی، تأثیر مخلصانه بودن عمل بر تکامل نفس و سعادت ابدی انسان، تأثیری طبیعی و تکوینی است، نه قراردادی[۹]. عمل بدون نیت خالص، کالبد بی‌جان است و این انگیزه است که بین رفتار بیرونی و جان و روح فاعل، پیوند برقرار می‌کند.

در عرفان، اخلاص به پیراستگی عمل از هرگونه آمیختگی تعریف شده[۱۰] و یکی از منازل سلوک دانسته شده است[۱۱]. برخی گفته‌اند اگر دین را که مجموعه معارف الهی و مسائل اخلاقی و احکام عملی است، تحلیل کنیم فقط به یک چیز منتهی می‌شود و آن اخلاص است، یعنی انسان، ذات و صفات و افعالش را بر این اساس قرار دهد که همگی آنها برای خداوند واحد قهار است[۱۲].

در آیات بسیاری به صورت‌های گوناگون به موضوع اخلاص پرداخته شده است. آیاتی در قرآن با واژه‌ها و تعبیرات مترادف و متلازم با اخلاص به موضوع اخلاص می‌پردازند، مانند انحصار عبادت در خداوند[۱۳]، انجام طاعات و عبادات برای خدا[۱۴]، روی آوردن به سوی خدا و دل بریدن از غیر او[۱۵]، انجام دادن کار برای وجه الله[۱۶]، انجام دادن کار برای طلب رضایت الهی[۱۷]، انجام دادن عمل در راه خدا[۱۸] و نیز آیاتی که با نفی شرک و ریا به موضوع اخلاص اشاره می‌کنند[۱۹]. از آنجا که اخلاص، انجام دادن عمل فقط برای خدا است، با شرک و ریا که انجام دادن عمل برای غیر خدا است، جمع نمی‌شود. مشتقات خلوص ۳۱ بار در قرآن آمده که بیشتر آنها به موضوع اخلاص مربوط است. از این موارد، ۲۲ مورد از باب افعال و دوازده آیه مربوط به «مخلِصین» (کسانی که دین خود را برای خدا خالص کرده اند) است[۲۰] و ده آیه مربوط به «مخلَصین»[۲۱]. مقصود از مخلَصین در عرف قرآن کسانی هستند که از ابتدای آفرینش بر استقامت در فطرت و اعتدال خلقت آفریده شده‌اند و ادراکات درست، نفس‌های طاهر و قلب‌های سلیم دارند و به سبب پاکی و صفای فطرت و سلامت روان، از همان ابتدا دارای ویژگی اخلاص‌اند و آنچه دیگران با جهاد و مبارزه با نفس به دست می‌آورند، آنان همان، بلکه بالاتر از آن را از ابتدا دارا بوده‌اند[۲۲]. برخی مخلَصین و مخلِصین را به یک معنا دانسته و تفاوتی میان آن‌دو قائل نشده‌اند[۲۳]. برخی مخلَصین را پیامبران و امامان (ع) دانسته‌اند[۲۴]. برخی معتقدند به جز پیامبران و امامان (ع) برخی از انسان‌ها نیز می‌توانند با سیر و سلوک، جهاد و مبارزه با نفس به مقام مخلَصین نائل شوند[۲۵]. مخلَصین از دیدگاه قرآن مشمول عنایت‌های ویژه خدا هستند، مانند رهایی از عذاب الهی[۲۶]، ایمنی از اغوای ابلیس[۲۷]، برخورداری از رزق معلوم[۲۸] و فقط بندگان مخلَص الهی می‌توانند خدا را آن‌گونه که شایسته است، وصف کنند[۲۹].

از منظر احادیث شیعه و اهل سنت، اخلاص سبب ورود انسان به بهشت[۳۰]، موجب قبولی[۳۱] و بالا رفتن اعمال[۳۲] است. عمل بدون اخلاص پذیرفته نیست[۳۳]. عمل با اخلاص هر چند اندک باشد، ارزش بسیار دارد و برای انسان کفایت می‌کند[۳۴]. دعای با اخلاص به استجابت نزدیک‌تر است[۳۵].

در سخنان امام رضا (ع) به موضوع اخلاص و ابعاد مختلف آن مانند ارزش و آثاراخلاص توجه شده است. از منظر آن حضرت، اخلاص در عمل ضروری است و بدون آن اعمال انسان هیچ ارزشی ندارد[۳۶]. در روایتی از امیر مؤمنان (ع) که امام رضا (ع) از پدرانشان نقل کرده، آمده است: «... همه اعمال، ریا محسوب می‌شود، مگر آنچه با اخلاص انجام شود و اخلاص هم در معرض خطر است، تا زمانی که انسان ببیند پایان کارش چگونه خواهد بود»[۳۷]. امام رضا (ع) فرموده است: امیر مؤمنان (ع) می‌فرمود: خوش به حال کسی که عبادت و دعایش را برای خداوند خالص گرداند[۳۸]. امام رضا (ع) در تفسیر آیه ﴿إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ[۳۹]، این آیه را رغبت و تقرب به سوی خداوند و اخلاص عمل برای خداوند دانسته است[۴۰]. انسان با گفتن ﴿إِيَّاكَ نَعْبُدُ... عبودیت را تنها برای خداوند متعال دانسته، کارهایش را نیز طبق آن تنظیم می‌کند.

اخلاص آثار مهمی دارد که برخی از آنها در سخنان امام رضا (ع) آمده است. بر اساس حدیثی که آن حضرت از پدرانشان نقل کرده‌اند، هر بنده‌ای که چهل روز با اخلاص عمل کند، چشمه‌های حکمت از دلش بر زبانش جاری خواهد شد[۴۱]. شخصی که در این مدت در تمام رفتار و گفتار خود جز رضای خداوند هدفی نداشته باشد، و بکوشد که گناه نکند، صفات نیکو در او به وجود می‌آید و صفای باطن پیدا می‌کند و حقایق را بهتر درک می‌کند و چشمه‌های حکمت از قلب او بر زبانش جاری می‌گردد[۴۲]. در روایت دیگری آن حضرت به تأثیر اخلاص بر اصلاح و پاکسازی قلب از خیانت اشاره کرده[۴۳]، می‌فرماید: اخلاص عمل برای خداوند یکی از سه صفتی است که قلب انسان مسلمان همراه با آنها خیانت نخواهد کرد[۴۴]. افزایش ثواب اعمال و دست‌یابی به گنج‌های نیکی از دیگر آثار اخلاص است. امام رضا (ع) انجام مخفی عمل را از گنج‌های نیکی دانسته است[۴۵]؛ زیرا پنهان نمودن اعمال سبب اخلاص است و همین نیز سبب خواهد شد تا زودتر به نیکی دست یابد. آن حضرت همچنین یک دعای مخفیانه بنده را معادل هفتاد دعای آشکار دانسته است[۴۶] و چون احتمال همراهی دعای مخفیانه با اخلاص در بسیاری از افراد بیشتر است، ارزش آن نیز افزون‌تر خواهد بود. یکی دیگر از آثار مهم اخلاص، ثابت‌قدم ماندن بر دینداری، به ویژه در زمان غیبت است. این موضوع در روایتی که آن حضرت از امیر مؤمنان (ع) نقل می‌کند این‌چنین بیان شده است: «در زمان غیبت کسی بر دینش باقی نمی‌ماند مگر مخلصانی که با روح یقین همراه باشند، همان کسانی که خداوند بر ولایت ما از آنان پیمان گرفته است»[۴۷]. از این متن استفاده می‌شود که اخلاص و یقین همراه هم هستند و این دو سبب پایداری بر دینداری خواهند شد، حتی در زمان سختی مانند زمان غیبت. رهایی از عذاب الهی و دخول در بهشت نیز از آثار اخلاص به شمار آمده است. امام رضا (ع) گواهی دادن به جمله ﴿لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ همراه با اخلاص را سبب رهایی از عذاب الهی[۴۸] و ورود انسان به بهشت دانسته است[۴۹] و مقصود از اخلاص را نیز اطاعت مخلصانه از خداوند متعال، رسول او و ولایت اهل بیت (ع) بیان کرده است[۵۰]. ذکر ﴿لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ در برخی از روایت‌های امام رضا (ع) به کلمه اخلاص تعبیر شده است[۵۱]. در برخی احادیث دیگر شیعه[۵۲] و اهل سنت[۵۳] نیز این تعبیر آمده است. یکی از دلایل نام‌گذاری این ذکر به کلمه اخلاص این است که انسان با گفتن این جمله از بند علایق جسمانی خلاصی می‌یابد و به فضیلت‌های روحانی نائل می‌گردد و هدیه‌های الهی را به دست می‌آورد[۵۴]. البته روشن است که صرف گفتن یک جمله نمی‌تواند این‌گونه تأثیرها را به همراه داشته باشد، بلکه التزام به مضمون این جمله در اعتقاد و عمل لازم است. امام رضا (ع) در جلسه مناظره‌ای که میان ایشان و گروهی از علمای عراق و خراسان برگزار شد، مودت خالصان به نزدیکان رسول خدا (ص) را که قرآن بارها بر آن تأکید کرده است[۵۵]، سبب وجوب بهشت دانست[۵۶]. طبق حدیث نبوی که امام رضا (ع) آن را نقل کرده است، در روز قیامت منبرهایی در اطراف عرش برای شیعیان مخلص اهل بیت (ع) قرار داده می‌شود، و خداوند متعال می‌فرماید: «ای بندگان من! به سوی من بشتابید تا کرامتم را برای شما بگسترانم، که شما در دنیا مورد اذیت قرار گرفتید»[۵۷].از این روایت به دست می‌آید که ولایت اهل بیت (ع) اطاعت الهی است و اخلاص در آن لازم است.

امام رضا (ع) در سخنان خود به برخی مصادیق افراد با اخلاص اشاره نموده و آنان را معرفی کرده است. در زیارتی که آن حضرت برای امام کاظم (ع) بیان کرده‌اند، امامان معصوم (ع) مخلصان در اطاعت خداوند معرفی شده‌اند: «...السَّلَامُ‏ عَلَى‏ الْمُخْلِصِينَ‏ فِي‏ طَاعَةِ اللَّهِ‏...»[۵۸]. و همچنین حضرت علت نام‌گذاری حواریون به این اسم را این می‌داند که حواریون هم خودشان دارای اخلاص بودند و هم دیگران را از طریق موعظه و تذکر از آلودگی‌های گناهان پاک می‌کردند[۵۹].[۶۰]

منابع

پانویس

  1. المصباح المنیر، ص۱۷۷؛ مجمع البحرین، ج۴، ص۱۶۸.
  2. لسان العرب، ج۷، ص۲۶.
  3. المفردات، ص۲۹۲.
  4. کتاب العین، ج۴، ص۱۸۶.
  5. المحجة البیضاء، ج۸ ص۱۲۸؛ جامع السعادات، ج۲، ص۳۱۱.
  6. الأمالی، طوسی، ص۵۷۰.
  7. اخلاق در قرآن، ج۱، ص۲۶۶ – ۲۶۹.
  8. جامع السعادات، ج۲، ص۴۰۵- ۴۰۶.
  9. اخلاق در قرآن، ج۱، ص۷۵.
  10. شرح منازل السائرین، ص۶۸؛ مدارج السالکین، ج۲، ص۹۳.
  11. شرح منازل السائرین، ص۱۲ – ۱۴.
  12. المیزان، ج۳، ص۱۶۲.
  13. ﴿الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ «سپاس، خداوند، پروردگار جهانیان را» سوره فاتحه، آیه ۲؛ ﴿مَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِهِ إِلَّا أَسْمَاءً سَمَّيْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ أَمَرَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ «شما به جای او جز نام‌هایی را نمی‌پرستید که خود و پدرانتان آنها را نامیده‌اید و خداوند بر آنها هیچ حجّتی نفرستاده است، داوری جز از آن خداوند نیست، فرمان داده است که جز وی را نپرستید؛ این، دین پا برجاست اما بیشتر مردم نمی‌دانند» سوره یوسف، آیه ۴۰.
  14. ﴿وَأَتِمُّوا الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلَّهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ وَلَا تَحْلِقُوا رُءُوسَكُمْ حَتَّى يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ فَمَنْ كَانَ مِنْكُمْ مَرِيضًا أَوْ بِهِ أَذًى مِنْ رَأْسِهِ فَفِدْيَةٌ مِنْ صِيَامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكٍ فَإِذَا أَمِنْتُمْ فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ فِي الْحَجِّ وَسَبْعَةٍ إِذَا رَجَعْتُمْ تِلْكَ عَشَرَةٌ كَامِلَةٌ ذَلِكَ لِمَنْ لَمْ يَكُنْ أَهْلُهُ حَاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ «و حجّ و عمره را برای خداوند تمام (و کامل) بجا آورید، پس اگر بازداشته شدید؛ از قربانی آنچه دست دهد (قربانی کنید)، و سر نتراشید تا هنگامی که قربانی به قربانگاه خود برسد، و اگر کسی از شما بیمار بود یا در سر آسیبی داشت (و ناچار از تراشیدن سر شد) بر (عهده) او (جایگزینی) است از روزه گرفتن یا صدقه دادن یا قربانی کردن و چون ایمن شدید آنکه از عمره به حجّ تمتّع می‌پردازد آنچه از قربانی دست دهد (قربانی کند)، و هر کس (که قربانی) نیافت روزه سه روز از ایّام حج و هفت روز هنگامی که (از حج) بازگشتید (بر عهده اوست)؛ این ده روز کامل است؛ این (حکم تمتّع) برای کسی است که خانواده‌اش ساکن مکّه نباشند و از خداوند پروا کنید و بدانید که خداوند سخت کیفر است» سوره بقره، آیه ۱۹۶؛ ﴿قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ «بگو: بی‌گمان نمازم و نیایشم و زندگیم و مرگم از آن خداوند پروردگار جهانیان است» سوره انعام، آیه ۱۶۲؛ ﴿قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا مَا بِصَاحِبِكُمْ مِنْ جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِيرٌ لَكُمْ بَيْنَ يَدَيْ عَذَابٍ شَدِيدٍ «بگو: تنها شما را به (سخن) یگانه‌ای اندرز می‌دهم و آن اینکه: دو تن دو تن و تک تک برای خداوند قیام کنید سپس بیندیشید، در همنشین شما دیوانگی نیست؛ او برای شما جز بیم‌دهنده‌ای پیش از (رسیدن) عذابی سخت نیست» سوره سبأ، آیه ۴۶.
  15. ﴿بَلَى مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ «آری، آن کسان که روی (دل) خویش به (سوی) خداوند نهند در حالی که نکوکار باشند، بی‌گمان پاداش آنان نزد پروردگارشان است. و بیمی نخواهند داشت و اندوهگین نمی‌شوند» سوره بقره، آیه 112؛ ﴿فَإِنْ حَاجُّوكَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ وَجْهِيَ لِلَّهِ وَمَنِ اتَّبَعَنِ وَقُلْ لِلَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَالْأُمِّيِّينَ أَأَسْلَمْتُمْ فَإِنْ أَسْلَمُوا فَقَدِ اهْتَدَوْا وَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ «پس اگر با تو، به چون و چرا برخاستند بگو: من روی تسلیم به خداوند آورده‌ام و (نیز) هر کس از من پیروی کرده است (چنین است) و به اهل کتاب و درس ناخواندگان (مشرک) بگو: آیا اسلام می‌آورید؟ آنگاه اگر اسلام آوردند که رهیاب شده‌اند و اگر رو گرداندند، بی‌گمان بر تو جز پیام‌رسانی نیست و خداوند به (حال) بندگان بیناست» سوره آل عمران، آیه 20.
  16. ﴿إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا «(با خود می‌گویند:) شما را تنها برای خشنودی خداوند خوراک می‌دهیم، نه پاداشی از شما خواهانیم و نه سپاسی» سوره انسان، آیه 9؛ ﴿وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا «و با آنان که پروردگار خویش را سپیده‌دمان و در پایان روز به شوق لقای وی می‌خوانند خویشتنداری کن و دیدگانت از آنان به دیگران دوخته نشود که زیور زندگی این جهان را بجویی و از آن کس که دلش را از یاد خویش غافل کرده‌ایم و از هوای (نفس) خود پیروی کرده و کارش تباه است پیروی مکن» سوره کهف، آیه 28.
  17. ﴿وَمَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَتَثْبِيتًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ كَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ أَصَابَهَا وَابِلٌ فَآتَتْ أُكُلَهَا ضِعْفَيْنِ فَإِنْ لَمْ يُصِبْهَا وَابِلٌ فَطَلٌّ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ «و داستان (بخشش) کسانی که دارایی‌های خود را در جستجوی خشنودی خداوند و برای استواری (نیّت خالصانه) خودشان می‌بخشند، همچون باغساری بر پشته‌واره‌ای است که بارانی تند- و اگر نه بارانی تند، بارانی نرمریز- بدان برسد و میوه‌هایش را دوچندان کند و خداوند به آن» سوره بقره، آیه 265؛ ﴿فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَفَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَاتَّبَعُوا رِضْوَانَ اللَّهِ وَاللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظِيمٍ «پس با نعمت و بخششی از خداوند بازگشتند؛ (هیچ) بدی به آنان نرسید و در پی خشنودی خداوند بودند و خداوند دارای بخششی سترگ است» سوره آل عمران، آیه 174.
  18. ﴿وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ يُقْتَلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْيَاءٌ وَلَكِنْ لَا تَشْعُرُونَ «و کسانی را که در راه خداوند کشته می‌شوند مرده نخوانید که زنده‌اند امّا شما درنمی‌یابید» سوره بقره، آیه ۱۵۴؛ ﴿مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِي كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَاللَّهُ يُضَاعِفُ لِمَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ «داستان (بخشش) آنان که دارایی‌های خود را در راه خداوند می‌بخشند چون دانه‌ای است که هفت خوشه بر آورده باشد، در هر خوشه صد دانه و خداوند برای هر که بخواهد (آن را) چند برابر می‌گرداند و خداوند نعمت‌گستری داناست» سوره بقره، آیه ۲۶۱.
  19. ﴿قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَمَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا «بگو: جز این نیست که من هم بشری چون شمایم (جز اینکه) به من وحی می‌شود که خدای شما خدایی یگانه است؛ پس هر کس به لقای پروردگارش امید دارد باید کاری شایسته کند و در پرستش پروردگارش هیچ کس را شریک نسازد» سوره کهف، آیه ۱۱۰؛ ﴿إِنَّ الْمُنَافِقِينَ يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُوا إِلَى الصَّلَاةِ قَامُوا كُسَالَى يُرَاءُونَ النَّاسَ وَلَا يَذْكُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِيلًا «بی‌گمان منافقان، با خداوند نیرنگ می‌بازند و او نیز با آنان تدبیر می‌کند و (اینان) چون به نماز ایستند با گران‌جانی می‌ایستند، برابر مردم ریا می‌ورزند و خداوند را جز اندکی یاد نمی‌کنند» سوره نساء، آیه ۱۴۲؛ ﴿الَّذِينَ هُمْ يُرَاءُونَ «کسانی که ریا می‌ورزند،» سوره ماعون، آیه ۶؛ ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذَى كَالَّذِي يُنْفِقُ مَالَهُ رِئَاءَ النَّاسِ وَلَا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ صَفْوَانٍ عَلَيْهِ تُرَابٌ فَأَصَابَهُ وَابِلٌ فَتَرَكَهُ صَلْدًا لَا يَقْدِرُونَ عَلَى شَيْءٍ مِمَّا كَسَبُوا وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ «ای مؤمنان! صدقه‌های خود را با منّت نهادن و آزردن تباه نسازید، همچون کسی که از سر نمایش دادن به مردم، دارایی خود را می‌بخشد و به خداوند و روز واپسین ایمان ندارد، پس داستان وی چون داستان سنگی صاف است که بر آن گرد و خاکی نشسته باشد آنگاه بارانی تند بدان برسد (و آن خاک را بشوید) و آن را همچنان سنگ سختی درخشان (و بی‌رویش گیاهی بر آن) وا نهد؛ (اینان نیز) از آنچه انجام می‌دهند هیچ (بهره) نمی‌توانند گرفت و خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند» سوره بقره، آیه ۲۶۴.
  20. ﴿قُلْ أَتُحَاجُّونَنَا فِي اللَّهِ وَهُوَ رَبُّنَا وَرَبُّكُمْ وَلَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُخْلِصُونَ «بگو: آیا درباره خداوند با ما چون و چرا می‌کنید با آنکه او پروردگار ما و پروردگار شماست و کردارهای ما از آن ما و کردارهای شما از آن شماست و ما برای او یکرنگیم» سوره بقره، آیه ۱۳۹؛ ﴿قُلْ أَمَرَ رَبِّي بِالْقِسْطِ وَأَقِيمُوا وُجُوهَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَادْعُوهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ كَمَا بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ «بگو: پروردگارم به دادگری فرمان داده است و در هر نمازگاهی روی خود را (به سوی او) راست گردانید و او را در حالی که دین را برای وی ناب می‌سازید بخوانید؛ چنان که شما را در آغاز آفرید (به سوی او) باز می‌گردید» سوره اعراف، آیه ۲۹؛ ﴿فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ «بنابراین خداوند را در حالی که دین (خود) را برای او ناب می‌دارید بخوانید هر چند کافران ناپسند دارند» سوره غافر، آیه ۱۴.
  21. ﴿وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مُوسَى إِنَّهُ كَانَ مُخْلَصًا وَكَانَ رَسُولًا نَبِيًّا «و در این کتاب از موسی یاد کن که ناب و فرستاده‌ای پیامبر بود» سوره مریم، آیه 51؛ ﴿وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا لَوْلَا أَنْ رَأَى بُرْهَانَ رَبِّهِ كَذَلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِينَ «و بی‌گمان آن زن آهنگ وی کرد و وی نیز اگر برهان پروردگار خویش را نمی‌دید آهنگ او می‌کرد بدین گونه (بر آن بودیم) تا از او زشتی و پلیدکاری را بگردانیم که او از بندگان ناب ما بود» سوره یوسف، آیه ۲۴؛ ﴿إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ «بجز از میان آنان بندگان نابت را» سوره حجر، آیه 40.
  22. المیزان، ج۱۱، ص۱۶۲.
  23. جامع البیان. ج۱۲، ص۱۱۴.
  24. ﴿وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ «و (نیز) برخی از پدران و فرزندزادگان و برادران ایشان را؛ و آنان را برگزیدیم و به راهی راست رهنمون شدیم» سوره انعام، آیه 87؛ ﴿وَجَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاكُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ مِنْ قَبْلُ وَفِي هَذَا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيْكُمْ وَتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ «و در (راه) خداوند چنان که سزاوار جهاد (در راه) اوست جهاد کنید؛ او شما را برگزید و در دین- که همان آیین پدرتان ابراهیم است- هیچ تنگنایی برای شما ننهاد، او شما را پیش از این و در این (قرآن) مسلمان نامید تا پیامبر بر شما گواه باشد و شما بر مردم گواه باشید» سوره حج، آیه 78؛ المیزان، ج۱۱، ص۱۶۲.
  25. رساله سیر و سلوک، ص۱۰۵، ۱۲۴.
  26. ﴿فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُنذَرِينَ * إِلاَّ عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ «اما بنگر سرانجام آن بیم‌یافتگان چگونه بود؟ * مگر بندگان ناب خداوند» سوره صافات، آیه ۷۳-۷۴.
  27. ﴿قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَلَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ * إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ «گفت: پروردگارا! برای آنکه مرا بیراه نهادی، در زمین (بدی‌ها را) در دید آنها خواهم آراست و همگان را از راه به در خواهم برد * بجز از میان آنان بندگان نابت را» سوره حجر، آیه ۳۹-۴۰.
  28. ﴿وَمَا تُجْزَوْنَ إِلاَّ مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ * إِلاَّ عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ * أُوْلَئِكَ لَهُمْ رِزْقٌ مَّعْلُومٌ «و جز (برای) آنچه کرده‌اید کیفر نمی‌بینید * مگر بندگان ناب خداوند * که آنان را روزی شناخته‌ای است» سوره صافات، آیه ۳۹-۴۱.
  29. ﴿سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ * إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ «پاکا که خداوند است از وصفی که می‌کنند * مگر (از وصف) بندگان ناب خداوند» سوره صافات، آیه ۱۵۹-۱۶۰.
  30. الأشعثیات، ص۲۴۵.
  31. عیون الحکم و المواعظ، ص۳۳۵.
  32. عیون الحکم و المواعظ، ص۱۸۷.
  33. سنن الدار قطنی، ج۱، ص۴۷.
  34. من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۶۱۹.
  35. عیون الحکم و المواعظ، ص۳۳۵.
  36. الأمالی، طوسی، ص۵۷۰.
  37. التوحید، ص۳۷۱.
  38. الکافی، ج۳، ص۴۵.
  39. «تنها تو را می‌پرستیم و تنها از تو یاری می‌جوییم» سوره فاتحه، آیه ۵.
  40. من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۳۱۰.
  41. عیون أخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۶۹.
  42. تفسیر خسروی، ج۳، ص۳۱۷.
  43. شرح أصول الکافی، مازندرانی، ج۷، ص۱۵؛ مرآة العقول، ج۴، ص۳۲۴.
  44. فقه الرضا (ع)، ص۳۶۹.
  45. عیون أخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۴۱.
  46. ثواب الأعمال، ص۱۶۱.
  47. کمال الدین و تمام النعمة، ص۳۰۴.
  48. الأمالی، طوسی، ص۵۸۹؛ عیون أخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۱۳۴.
  49. التوحید، ص۲۳؛ صفات الشیعة، ص۵.
  50. الأمالی، طوسی، ص۵۸۹.
  51. معانی الأخبار، ص۴۴.
  52. التوحید، ص۲۳۴؛ الخصال، ص۲۹۹.
  53. المصنف، صنعانی، ج۱۱، ص۲۹۵؛ فتح الباری، ج۱۱، ص۱۷۴.
  54. شرح أصول الکافی، مازندرانی، ج۵، ص۶۹.
  55. ﴿ذَلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ «این همان است که خداوند (آن را) به بندگانی از خویش که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند مژده می‌دهد بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را و هر کس کاری نیک انجام دهد برای او در آن پاداشی نیک بیفزاییم که خداوند آمرزنده‌ای سپاس‌پذیر است» سوره شوری، آیه ۲۳.
  56. الأمالی، صدوق، ص۵۲۹؛ عیون أخبار الرضا (ع)، ج۱، ص۲۳۵.
  57. عیون أخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۶۰.
  58. من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۶۰۸.
  59. عیون أخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۷۹؛ علل الشرایع، ج۱، ص۸۰ – ۸۱.
  60. کاظمی بنچناری، محمد، مقاله «اخلاص»، دانشنامه امام رضا ج۲ ص ۱۰-۱۴.