بعثت: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۴۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۸ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش غیرنهایی}}
{{مدخل مرتبط
{{نبوت}}
| موضوع مرتبط = نبوت
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| عنوان مدخل =  
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| مداخل مرتبط = [[بعثت در کلام اسلامی]] - [[بعثت در تاریخ اسلامی]] - [[بعثت در فقه سیاسی]]
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| پرسش مرتبط  =  
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[بعثت در قرآن]] | [[بعثت در حدیث]] | [[بعثت در نهج البلاغه]] | [[بعثت در معارف دعا و زیارات]] | [[بعثت در کلام اسلامی]] | [[بعثت در عرفان اسلامی]]| [[بعثت در تاریخ اسلامی]]</div>
}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
[[پرونده:IM009999.jpg|300px|بندانگشتی]]
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[بعثت (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


*[[خداوند]] همواره برای [[هدایت]] [[انسان‌ها]]، [[دین]] و [[کتاب آسمانی]] فرستاده است. فرستادن [[پیامبران]] برای [[هدایت مردم]] "بعثت" نام دارد. پیامبرانی که [[مبعوث]] می‌شدند، برخی [[کتاب آسمانی]] داشتند و [[دین]] تازه می‌آوردند، برخی هم ترویج‌کننده [[آیین]] [[پیامبر]] قبلی بودند. [[پیامبر اسلام]]، [[حضرت محمد]]{{صل}} نیز در [[چهل سالگی]]، در [[شهر]] [[مکّه]] از سوی [[خداوند]] به [[پیامبری]] برانگیخته شد و نخستین بار، [[آیات]] [[سوره]] "اقرأ" بر فراز کوه حرا بر آن [[حضرت]] فرود آمد. [[جبرئیل]]، یکی از [[فرشتگان]] بزرگ [[خداوند]]، [[قرآن]] را بر آن [[حضرت]] نازل کرد. این حادثه مهمّ که آغاز [[پیامبری]] [[حضرت محمد]]{{صل}} بود، در روز ۲۷ [[ماه رجب]] سال چهلم [[عام الفیل]] بود. بعثت [[پیامبر اسلام]]، که به آن "[[مبعث]]" هم می‌گویند، یکی از روزهای [[فرخنده]] و از [[اعیاد]] بزرگ [[اسلامی]] است و [[مسلمانان]] [[جهان]] این روز را جشن گرفته، [[شادمانی]] می‌کنند. [[حضرت محمد]]{{صل}}، آخرین [[پیامبران]] است و پس از او هیچ کس به [[پیامبری]] برانگیخته نشده است و [[دین]] او، [[دینی]] کامل، جهانی و همیشگی است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[ فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۴۳.</ref>.
'''بعثت''' به‌معنای برانگیختن عبارت است از فرستاده شدن [[انسانی]] از سوی [[خداوند]] برای فراخواندن دیگران به سوی [[هدایت]] و [[کمال]] شایسته انسانی. [[دلایل]] مختلفی بر [[لزوم]] [[بعثت پیامبران]] دلالت دارد مانند محدود بودن [[عقل]] و نیاز به دانش الهی در راستای زندگی اجتماعی. [[بعثت پیامبر خاتم]] {{صل}} به [[مقام رسالت]]، یکی از مهم‌ترین حوادث [[تاریخ]] [[بشر]] است.


==مقدمه==
== معناشناسی ==  
* '''بعثت''' بدین معنا است که [[خداوند]] کسانی را به [[پیامبری]] برمی‌انگیزد تا [[وحی الهی]] را به [[انسان‌ها]] رسانند و [[هدایت]] آنان را به سوی کمال [[شایسته]] انسانی در دست گیرند<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۵۹.</ref>.
"بعثت" در لغت به‌معنای برانگیختن<ref>جبران مسعود، الرائد، ج۱، ص۳۸۸؛ دو واژه بعث و بعثت مصدر فعل بعث یبعث می‌باشند.</ref>، چیزی را به طرفی سوق دادن<ref>راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۱۳۲.</ref> و فرستادن به تنهایی<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۲، ص۱۱۶.</ref> است و در اصطلاح به‌معنای فرستاده شدن [[انسانی]] از سوی [[خداوند]] برای فراخواندن دیگران به سوی [[هدایت]] و کمال شایسته انسانی است<ref>ابوالفضل داورپناه، انور العرفان، ج۲، ص۸۳.</ref><ref>[[یدالله حاجی‌زاده|حاجی‌زاده، یدالله]]، [[بعثت (مقاله)|بعثت]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۱۸۶؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۵۹؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۴۳.</ref>


==واژه‌شناسی لغوی==
== لزوم بعثت پیامبران ==
*کلمه "بعث" در لغت به معنای برانگیختن<ref>جبران مسعود، الرائد، ج۱، ص۳۸۸؛ دو واژه بعث و بعثت مصدر فعل بعث یبعث می‌باشند.</ref>، چیزی را به طرفی سوق دادن<ref>راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۱۳۲.</ref> و فرستادن به [[تنهایی]]<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۲، ص۱۱۶.</ref> است و در اصطلاح به معنای فرستاده شدن [[انسانی]] از سوی [[خداوند]] برای فراخواندن دیگران به سوی [[هدایت]] است<ref>ابوالفضل داورپناه، انور العرفان، ج۲، ص۸۳.</ref><ref>[[یدالله حاجی‌زاده|حاجی‌زاده، یدالله]]، [[بعثت (مقاله)|بعثت]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۱۸۶.</ref>.
{{اصلی|لزوم بعثت پیامبران}}
اثبات [[لزوم بعثت پیامبران]] تنها از راه دلیل عقلی امکان‌پذیر است، چراکه به‌کارگیری [[دلایل نقلی]] منجر به دورِ باطل می‌شود، به‌دلیل آنکه استفاده از دلیل عقلی منوط به اثبات [[پیامبران]] است و تا زمانی که [[بعثت پیامبران]] اثبات نشده نمی‌توان از گفتار آنها استفاده کرد.


==آغاز بعثت==
مهم‌ترین دلایل عقلی [[لزوم]] بعثت عبارت‌اند از:
# '''تعلیم الهی:''' این [[برهان]] دارای دو مقدمه است:
## آگاهی حاصل از [[عقل]] و [[حس]] بسیار محدود است و نمی‌توان به واسطه آن به [[اسرار]] و عوامل کمال و [[سعادت]] دست یافت.
## همین [[دانش]] و [[آگاهی]] محدود نیز در معرض اشتباه و [[خطا]] است. اندیشمندان و دانشمندان همواره در بسیاری از مسائل [[اختلاف]] داشته‌اند و این [[گواهی]] است بر خطاپذیری [[دانش]] بشری. از این رو، [[انسان]] برای [[نیل]] به [[هدف]] متعالی [[خلقت]]، [[نیازمند]] راه و راهنمای [[معصوم]] است و این تنها از گذر [[بعثت پیامبران]] و ارتباط با مبدأ [[جهان]] حاصل می‌آید<ref>درس‌هایی از علم کلام‌، ج۲، ص۱۲۰؛ الالهیات‌، ج۲، ص۳۱.</ref>.
# '''تربیت الهی:''' برای [[تربیت]] و [[تهذیب]] [[انسان]]، تنها [[آگاهی]] ـ هر چند وحیانی ـ کافی نیست. [[تهذیب]] [[نفوس]] بیش‌تر بر [[رفتار]] مربی و [[راهبر]] انسانی [[استوار]] است. لذا افزون بر [[آگاهی]] حاصل از [[وحی]]، مربی و الگوی انسانی لازم است تا در [[جان]] [[آدمیان]] نفوذ کند، اعتماد آنان را به خویش برانگیزد و راهشان نماید و چنین راهبری جز از گذر ارتباط با [[خداوند]] در دسترس نیست<ref>الالهیات‌، ج۲، ص۳۷؛ درس‌هایی از علم کلام‌، ج۲، ص۲۱۲.</ref>.
# '''زندگی اجتماعی:''' [[انسان]] به [[دلیل]] [[فطرت]] خویش، به صورت [[اجتماعی]] زندگی می‌کند و زندگی اجتماعی [[نیازمند]] [[قوانین]] است تا غریزه [[خودخواهی]] و جلب منافع، اعضای [[جامعه]] را به [[نزاع]] و کشمکش نکشاند و زندگی اجتماعی را به چالش نیندازد. تنها قوانینی می‌توانند [[نزاع]] و تزاحم منافع را از میان بردارند و [[سعادت]] و کمال [[انسان‌ها]] را برآورده کنند که نیازهای اصیل [[انسان]] را بشناسند و ویژگی‌های فطری او را در نظر بیاورند. وضع این [[قوانین]] از توان بشری بیرون است؛ زیرا تنها [[خداوند متعال]] به تمام [[حقیقت]] [[انسان]] و [[اسرار]] و رمزهای [[آفرینش]] او [[آگاه]] است و [[قوانین الهی]] به دست [[پیامبران الهی]] {{ع}} به [[انسان‌ها]] می‌رسند<ref>الهیات شفا، ص۴۴۱- ۴۴۲؛ النجاة، ص۳۰۸- ۳۰۳.</ref>.<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۵۹-۱۶۱.</ref>


==فلسفه بعثت==
== دستاوردهای بعثت ==
# '''[[تعلیم]] آنچه برای [[انسان]] دست‌نایافتنی است:''' [[قرآن]] به صراحت از این [[حقیقت]] سخن می‌گوید: {{متن قرآن|وَيُعَلِّمُكُمْ مَا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ}}<ref>و آنچه را نمی‌دانستید به شما یاد می‌دهد؛ سوره بقره، آیه ۱۵۱.</ref>. راه یافتن [[انسان]] بدین معارف، بدون [[تعلیم]] [[پیامبران]] {{ع}} ناممکن است. حتی [[پیامبر اسلام]] {{صل}} نیز بدون تعلیم الهی به بسیاری از حقایق و معارف فراطبیعی راه ندارد<ref>{{متن قرآن|وَلَوْلاَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ وَرَحْمَتُهُ لَهَمَّت طَّائِفَةٌ مِّنْهُمْ أَن يُضِلُّوكَ وَمَا يُضِلُّونَ إِلاُّ أَنفُسَهُمْ وَمَا يَضُرُّونَكَ مِن شَيْءٍ وَأَنزَلَ اللَّهُ عَلَيْكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ وَكَانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ عَظِيمًا}}؛ سوره نساء، آیه ۱۱۳.</ref>.
# '''تکامل عقل انسانی:''' بنابر [[روایات]]، از اهداف بنیادی [[پیامبران الهی]] {{ع}} به کمال رسانیدن [[عقل]] انسانی است. هر چه [[انسان]] از [[وحی الهی]] بهره بیشتری بَرَد، به کمال و تعالی نزدیک‌تر می‌شود و از این روست که کمال عقل [[پیامبران]] {{ع}} از دیگر [[مؤمنان]] بیشتر است<ref>اصول کافی‌، ج۱، ص۱۳.</ref>.
# '''به پا داشتن [[عدالت]]:''' بنابر [[نص]] صریح [[قرآن کریم]]، برپایی [[عدالت]] از مهم‌ترین [[اهداف بعثت پیامبران]] {{ع}} است<ref>{{متن قرآن|لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ}}؛ سوره حدید، آیه ۲۵.</ref>.
# '''رهایی از تاریکی‌ها:''' راه یافتن به [[نور]] [[هدایت]] و رهایی از تاریکی‌های [[ضلالت]]، [[هدف]] بنیادی بعثت است که [[قرآن]] نیز به آن اشاره کرده است<ref>{{متن قرآن|الر كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ }}؛ سوره ابراهیم، آیه ۱.</ref>.
# '''[[بندگی خدا]] و سرباز زدن از [[حکومت]] [[طاغوت]]:''' این نیز از دستاوردهای مهم بعثت است<ref>{{متن قرآن|وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولاً أَنِ اعْبُدُواْ اللَّهَ وَاجْتَنِبُواْ الطَّاغُوتَ فَمِنْهُم مَّنْ هَدَى اللَّهُ وَمِنْهُم مَّنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلالَةُ فَسِيرُواْ فِي الأَرْضِ فَانظُرُواْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ}}؛ سوره نحل، آیه ۳۶.</ref> و [[روایات]] بزرگان [[معصوم]] {{ع}} نیز از آن یاد کرده‌اند<ref>بحار الانوار، ج۴، ص۲۸۷.</ref>.
# '''[[قضاوت]] میان [[مردم]]:''' از دیدگاه [[قرآنی]] هر کسی قادر نیست میان [[مردم]] [[قضاوت]] کند و بر کرسی [[قضا]] بنشیند. [[قرآن کریم]] در این باره فرموده است: [[خداوند]] [[پیامبران]] را برانگیخت تا [[مردم]] را [[بشارت]] و [[انذار]] دهند و بر آنان کتاب نازل کرد تا میان [[مردم]] [[داوری]] کنند و [[اختلافات]] آنان را از میان بَرَند<ref>{{متن قرآن|كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلاَّ الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ لِمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَن يَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ}}؛ سوره بقره، آیه ۲۱۳.</ref>.
# '''ترویج [[ارزش‌های اخلاقی]]:''' بخش بزرگی از کوشش‌های [[پیامبران]] {{ع}} نظر به [[اصلاح]] [[خُلق و خوی]] [[مردمان]] دارد و [[ارزش‌های اخلاقی]] را [[هدف]] گرفته است؛ چنان که [[پیامبر اسلام]] {{صل}} فرموده است: "جز این نیست که من برای به کمال رسانیدن [[مکارم اخلاق]] برانگیخته شدم"<ref>مستدرک الوسائل‌، ج۱۱، ص۱۸۷.</ref>.<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 161.</ref>
 
== فلسفه بعثت ==
{{اصلی|فلسفه بعثت}}
{{اصلی|فلسفه بعثت}}
درباره [[فلسفه بعثت]] در [[آیات]] و [[روایات]] به موارد متعددی اشاره شده است که برخی از آنها عبارت‌اند از:


==وضعیت عمومی [[اعراب]] زمان بعثت==
=== ادله قرآنی ===
در [[سوره جمعه]] [[فلسفه بعثت]] اینچنین آمده است: {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ}}<ref>«اوست که در میان نانویسندگان (عرب)، پیامبری از خود آنان برانگیخت که بر ایشان آیاتش را می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنان کتاب (قرآن) و فرزانگی می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره جمعه، آیه ۲.</ref>. [[خداوند]] در این [[آیه]]، [[فلسفه بعثت]] را [[تزکیه]] و [[تعلیم]] برای رهانیدن از [[گمراهی]] دانسته است.


==[[لزوم بعثت پیامبران]]==
=== ادله روایی ===
*تنها از راه برهان‌های [[عقلی]] می‌توان [[لزوم بعثت پیامبران]] را اثبات کرد. به کار گرفتن [[دلایل نقلی]] در این باره به "دَور" می‌انجامد و راه به جایی نمی‌برد. بدین روی، جای دارد مهم‌ترین [[دلایل عقلی]] [[لزوم]] بعثت را برشماریم:
در برخی از [[روایات]] نیز [[رسول خدا]] {{صل}} به [[فلسفه بعثت]] اشاره کرده است: {{متن حدیث|إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَكَارِمَ الْأَخْلَاقِ‌}}<ref>شیخ طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۸؛ محدث نوری، المستدرک علی الوسیله، ج۱۱، ص۱۸۷؛ ابن سیدالناس، عیون الأثر، ج۲، ص۳۹۸.</ref>؛ حضرت در این [[حدیث]]، [[فلسفه بعثت]] را تکمیل مکارم [[اخلاقی]] ذکر کرده است.
#'''[[حکمت الهی]]:''' این [[برهان]] بر سه مقدمه [[استوار]] است:
##[[هدف]] از [[خلقت]]، [[تکامل انسان]] (از راه [[افعال]] اختیاری) است.
##[[تکامل انسان]] بدون [[شناخت]] ممکن نیست.
##شناختِ حاصل از [[عقل]] و [[حس]] کافی نیست. نتیجه این مقدمات عبارت است از: راهی دیگر برای رسیدن به [[تکامل]] لازم است و آن، [[وحی]] و [[بعثت پیامبران]] است<ref>آموزش عقاید، ۷۷.</ref>.
#'''[[تعلیم الهی]]:''' این [[برهان]] را دو مقدمه است:
##[[آگاهی]] حاصل از [[عقل]] و [[حس]] بسیار محدود است و نمی‌توان به واسطه آن به [[اسرار]] و عوامل کمال و [[سعادت]] دست یافت.
##همین [[دانش]] و [[آگاهی]] محدود نیز در معرض اشتباه و [[خطا]] است. اندیشه‌مندان و [[دانشمندان]] همواره در بسیاری مسائل در [[اختلاف]] بوده‌اند و این [[گواهی]] است بر [[خطاپذیری]] [[دانش]] بشری. از این رو، [[انسان]] برای [[نیل]] به [[هدف]] متعالی [[خلقت]]، [[نیازمند]] راه و راهنمای [[معصوم]] است و این تنها از گذر [[بعثت پیامبران]] و ارتباط با مبدأ [[جهان]] حاصل می‌آید<ref>درس‌هایی از علم کلام‌، ۲/ ۱۲۰؛ الالهیات‌، ۲/ ۳۱.</ref>.
#'''[[تربیت الهی]]:''' برای [[تربیت]] و [[تهذیب]] [[انسان]]، تنها [[آگاهی]]- هر چند وحیانی- کافی نیست. [[تهذیب]] [[نفوس]] بیش‌تر بر [[رفتار]] مربی و [[راهبر]] انسانی [[استوار]] است. بدین‌سان، افزون بر [[آگاهی]] حاصل از [[وحی]]، مربی و الگوی انسانی لازم است تا در [[جان]] [[آدمیان]] نفوذ کند، [[اعتماد]] آنان را به خویش برانگیزد و راهشان نماید و چنین راهبری جز از گذر ارتباط با [[خداوند]] در دسترس نیست<ref>الالهیات‌، ۲/ ۳۷؛ درس‌هایی از علم کلام‌، ۲/ ۲۱۲.</ref>.
#'''[[زندگی اجتماعی]]:''' [[انسان]] به [[دلیل]] [[فطرت]] خویش، به صورت [[اجتماعی]] زیست می‌کند و [[زندگی اجتماعی]] [[نیازمند]] [[قوانین]] است تا غریزه [[خودخواهی]] و جلب [[منافع]]، اعضای [[جامعه]] را به [[نزاع]] و کشمکش نکشاند و [[زندگی اجتماعی]] را به چالش نیندازد. تنها قوانینی می‌توانند [[نزاع]] و تزاحم [[منافع]] را از میان بردارند و [[سعادت]] و کمال [[انسان‌ها]] را برآورند که نیازهای اصیل [[انسان]] را بشناسند و ویژگی‌های فطری او را در نظر آورند. وضع این [[قوانین]] از [[توان]] بشری بیرون است؛ زیرا تنها [[خداوند متعال]] به تمام [[حقیقت]] [[انسان]] و [[اسرار]] و رمزهای [[آفرینش]] او [[آگاه]] است و [[قوانین الهی]] به دست [[پیامبران الهی]]{{ع}} به [[انسان‌ها]] می‌رسند<ref>الهیات شفا، ۴۴۱- ۴۴۲؛ النجاة، ۳۰۸- ۳۰۳.</ref>.
#'''[[نظام تکوین]]:''' [[خداوند]] [[مهربان]] راه [[تکامل]] آفریدگان خویش را فرارویشان گشوده و وسایل آن را برایشان فراهم ساخته است و در [[نظام تکوین]]، هر آنچه [[انسان]] بدان [[نیازمند]] است، بدو عطا کرده است. با این حال، خردمندانه نیست که بپنداریم [[خداوند]]، [[نظام]] [[تشریع]] را نادیده انگاشته است و [[انسان]] را از [[نعمت]] وجود [[پیامبران]]{{ع}} [[محروم]] ساخته است<ref>الهیات شفا، ۵۵۷.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۵۹-۱۶۱.</ref>.


==[[دستاوردهای بعثت]]==
در [[حدیثی]] دیگر نیز می‌فرماید: "همانا من فرستاده خدایم، شما را [[دعوت]] می‌کنم. [[پرستش]] خدای تنها و رها کردن [[پرستش]] بت‌هایی که سود نمی‌دهند، زیانی ندارند، نمی‌آفریند و روزی نمی‌دهند و زنده نمی‌کنند و نمی‌میرانند"<ref>{{متن حدیث|إنی رسول الله أدعوکم إلی عبادة الله وحده و ترک عبادة الأصنام التی لا تنفع و لا تضر و لا تخلق و لا ترزق و لاتحیی و لاتمیت}}؛ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۴.</ref>. حضرت در این [[روایت]]، [[فلسفه بعثت]] را [[دعوت به توحید]] و ترک [[عبادت]] [[بت‌ها]] می‌داند. اولین سخن [[رسول خدا]] {{صل}} با کسانی که آنها را به [[دین اسلام]] [[دعوت]] می‌کرد، [[سخن]] از [[توحید]] بود: {{متن حدیث|قُولُوا لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ تُفْلِحُوا}}<ref>احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۴؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۲، ص۳۹۰.</ref>.<ref>[[یدالله حاجی‌زاده|حاجی‌زاده، یدالله]]، [[بعثت (مقاله)|بعثت]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)| فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]]، ص۱۸۹.</ref>
#'''[[تعلیم]] آنچه برای [[انسان]] دست‌نایافتنی است:''' [[قرآن]] به صراحت از این [[حقیقت]] سخن می‌گوید: {{متن قرآن|وَيُعَلِّمُكُمْ مَا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ}}<ref>و آنچه را نمی‌دانستید به شما یاد می‌دهد؛ سوره بقره، آیه ۱۵۱.</ref>. راه یافتن [[انسان]] بدین [[معارف]]، بی [[تعلیم]] [[پیامبران]]{{ع}} ناممکن است. حتی [[پیامبر اسلام]]{{صل}} نیز بی [[تعلیم الهی]] به بسیاری از حقایق و [[معارف]] فراطبیعی راه ندارد{{متن قرآن|وَلَوْلاَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ وَرَحْمَتُهُ لَهَمَّت طَّائِفَةٌ مِّنْهُمْ أَن يُضِلُّوكَ وَمَا يُضِلُّونَ إِلاُّ أَنفُسَهُمْ وَمَا يَضُرُّونَكَ مِن شَيْءٍ وَأَنزَلَ اللَّهُ عَلَيْكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ وَكَانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ عَظِيمًا }}<ref> و اگر بخشش و بخشایش خداوند بر تو نبود گروهی از ایشان به بیراه کردن تو کوشیده بودند حال آنکه جز خودشان را بیراه نمی‌کنند و به تو هیچ زیانی نمی‌رسانند و خداوند کتاب و فرزانگی  بر تو فرو فرستاد و به تو چیزی آموخت که نمی‌دانستی و بخشش خداوند بر تو سترگ است؛ سوره نساء، آیه:۱۱۳.</ref>.
#'''[[تکامل عقل]] انسانی:''' بنابر [[روایات]]، از اهداف بنیادی [[پیامبران الهی]]{{ع}} به کمال رسانیدن [[عقل]] انسانی است. هر چه [[انسان]] از [[وحی الهی]] حظ بیش‌تر بَرَد، به کمال و تعالی نزدیک‌تر می‌شود و از این رو است که [[کمال عقل]] [[پیامبران]]{{ع}} از دیگر [[مؤمنان]] افزون‌تر است<ref>اصول کافی‌، ۱/ ۱۳.</ref>.
#'''به پا داشتن [[عدالت]]:''' بنابر [[نص]] صریح [[قرآن کریم]]، برپایی [[عدالت]] از مهم‌ترین [[اهداف بعثت پیامبران]]{{ع}} است: {{متن قرآن|لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ}}<ref> ما پیامبرانمان را با برهان‌ها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند و (نیز) آهن را فرو فرستادیم که در آن نیرویی سخت و سودهایی برای مردم است و تا خداوند معلوم دارد چه کسی در نهان، (دین) او و پیامبرانش را یاری می‌کند؛ بی‌گمان خداوند توانمندی پیروزمند است؛ سوره حدید، آیه:۲۵.</ref>.
#'''رهایی از تاریکی‌ها:''' راه یافتن به [[نور]] [[هدایت]] و رهایی از تاریکی‌های [[ضلالت]] [[هدف]] بنیادی بعثت است که [[قرآن]] نیز بر آن اشارت برده است: {{متن قرآن|الر كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ }}<ref>الف، لام، را، (این) کتابی است که بر تو فرو فرستاده‌ایم تا مردم را به اذن پروردگارشان به سوی راه آن (خداوند) پیروزمند ستوده، از تیرگی‌ها به سوی روشنایی برون آوری؛ سوره ابراهیم، آیه۱.</ref>.
#'''[[بندگی خدا]] و سرباز زدن از [[حکومت]] [[طاغوت]]:''' این نیز از دستاوردهای بس مهم بعثت است: {{متن قرآن| وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولاً أَنِ اعْبُدُواْ اللَّهَ وَاجْتَنِبُواْ الطَّاغُوتَ فَمِنْهُم مَّنْ هَدَى اللَّهُ وَمِنْهُم مَّنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلالَةُ فَسِيرُواْ فِي الأَرْضِ فَانظُرُواْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ}}<ref> و به راستی ما، در میان هر امّتی پیامبری برانگیختیم (تا بگوید) که خداوند را بپرستید و از طاغوت دوری گزینید آنگاه برخی از آنان را خداوند راهنمایی کرد و بر برخی دیگر گمراهی سزاوار گشت پس، در زمین گردش کنید تا بنگرید سرانجام دروغ‌انگاران چگونه بوده است؛ سوره نحل، آیه:۳۶.</ref> و [[روایات]] بزرگان [[معصوم]]{{ع}} نیز از آن یاد کرده‌اند<ref>بحار الانوار، ۴/ ۲۸۷.</ref>.
#'''[[قضاوت]] میان [[مردم]]:''' از دیدگاه [[قرآنی]] هر کسی را نمی‌رسد که میان [[مردم]] [[قضاوت]] کند و بر کرسی [[قضا]] بنشیند. [[قرآن کریم]] در این باره فرموده است، [[خداوند]] [[پیامبران]] را برانگیخت تا [[مردم]] را [[بشارت]] و [[انذار]] دهند و بر آنان کتاب نازل کرد تا میان [[مردم]] [[داوری]] کنند و [[اختلافات]] آنان را از میان بَرَند{{متن قرآن|كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلاَّ الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ لِمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَن يَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ }}<ref> مردم (در آغاز) امّتی یگانه بودند، (آنگاه به اختلاف پرداختند) پس خداوند پیامبران را مژده‌آور و بیم‌دهنده برانگیخت و با آنان کتاب (آسمانی) را به حق فرو فرستاد تا میان مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کند و در آن جز کسانی که به آنها کتاب داده بودند، اختلاف نورزیدند (آن هم) پس از آنکه برهان‌های روشن به آنان رسید (و) از سر افزونجویی که در میانشان بود؛ آنگاه خداوند به اراده  خویش مؤمنان را در حقیقتی که در آن اختلاف داشتند رهنمون شد و خداوند هر که را بخواهد به راه راست رهنمایی می‌کند؛ سوره بقره، آیه:۲۱۳.</ref>.
#'''[[ترویج]] [[ارزش‌های اخلاقی]]:''' بخشی بزرگ از کوشش‌های [[پیامبران]]{{ع}} نظر به [[اصلاح]] [[خُلق و خوی]] [[مردمان]] دارد و [[ارزش‌های اخلاقی]] را [[هدف]] گرفته است؛ چونان که [[پیامبر اسلام]]{{صل}} فرموده است: "جز این نیست که من برای به کمال رسانیدن [[مکارم اخلاق]] برانگیخته شدم"<ref>مستدرک الوسائل‌، ۱۱/ ۱۸۷.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۶۱.</ref>.


==منابع==
== بعثت پیامبر خاتم ==
* [[پرونده:1414.jpg|22px]] [[فرهنگ شیعه (کتاب)|'''فرهنگ شیعه''']]
{{اصلی|بعثت پیامبر خاتم}}
* [[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه دینی''']]
برانگیخته شدن [[رسول خدا]] {{صل}} به [[مقام رسالت]]، یکی از مهم‌ترین حوادث [[تاریخ]] [[بشر]] و از نعمت‌های بزرگ [[الهی]] است که [[خداوند]] به سبب اعطای این [[نعمت]]، بر بندگانش [[منت]] نهاده است: {{متن قرآن|لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ}}<ref>«بی‌گمان خداوند بر مؤمنان منّت نهاد که از خودشان فرستاده‌ای در میان آنان برانگیخت که آیات وی را بر آنان می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنها کتاب و فرزانگی می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره آل عمران، آیه ۱۶۴.</ref>.<ref>[[یدالله حاجی‌زاده|حاجی‌زاده، یدالله]]، [[بعثت (مقاله)|بعثت]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)| فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]]، ص۱۸۶.</ref>


==جستارهای وابسته==
[[پیامبر اسلام]]، [[حضرت محمد]] {{صل}} در چهل سالگی، از سوی [[خداوند]] به [[پیامبری]] برانگیخته شد و نخستین بار، بر فراز کوه حرا در [[شهر]] [[مکّه]]، [[آیات]] [[سوره]] "اقرأ" بر آن حضرت فرود آمد. [[جبرئیل]]، یکی از [[فرشتگان]] بزرگ [[خداوند]]، [[قرآن]] را بر آن حضرت نازل کرد. این حادثه مهمّ که آغاز [[پیامبری]] [[حضرت محمد]] {{صل}} بود، در روز ۲۷ [[ماه رجب]] سال چهلم [[عام الفیل]] بود. بعثت [[پیامبر اسلام]]، که به آن "[[مبعث]]" هم می‌گویند، یکی از روزهای [[فرخنده]] و از [[اعیاد]] بزرگ [[اسلامی]] است و [[مسلمانان]] [[جهان]] این روز را جشن گرفته، [[شادمانی]] می‌کنند. [[حضرت محمد]] {{صل}}، آخرین [[پیامبران]] است و پس از او هیچ کس به [[پیامبری]] برانگیخته نشده است و [[دین]] او، [[دینی]] کامل، جهانی و همیشگی است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۴۳.</ref>.
{{پرسش‌های وابسته}}
 
{{ستون-شروع|7}}  
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل وابسته}}
* [[اتصال نبوت‌ها]]
* [[اتصال نبوت‌ها]]
* [[اثبات نبوت]]
* [[اثبات نبوت]]
خط ۷۸: خط ۷۷:
* [[ضروریات نبوت]]
* [[ضروریات نبوت]]
* [[فعل پیامبر]]
* [[فعل پیامبر]]
* [[بعثت]]
* بعثت  
* [[فلسفه بعثت]]  
* [[فلسفه بعثت]]  
* [[وجوب بعثت]]
* [[وجوب بعثت]]
خط ۱۰۳: خط ۱۰۲:
* [[ولایت]]
* [[ولایت]]
* [[ويژگی پیامبر]]
* [[ويژگی پیامبر]]
{{پایان}}
{{پایان مدخل وابسته}}
{{پایان}}
 
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:1414.jpg|22px]] [[فرهنگ شیعه (کتاب)|پژوهشکده علوم اسلامی امام صادق (ع)، '''فرهنگ شیعه''']]
# [[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه دینی''']]
# [[پرونده:42439.jpg|22px]] [[یدالله حاجی‌زاده|حاجی‌زاده، یدالله]]، [[بعثت (مقاله)|بعثت]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱''']]
{{پایان منابع}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس}}
{{پانویس2}}


[[رده:مدخل]]
[[رده:فلسفه نبوت]]
[[رده:بعثت]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۳ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۴۱

بعثت به‌معنای برانگیختن عبارت است از فرستاده شدن انسانی از سوی خداوند برای فراخواندن دیگران به سوی هدایت و کمال شایسته انسانی. دلایل مختلفی بر لزوم بعثت پیامبران دلالت دارد مانند محدود بودن عقل و نیاز به دانش الهی در راستای زندگی اجتماعی. بعثت پیامبر خاتم (ص) به مقام رسالت، یکی از مهم‌ترین حوادث تاریخ بشر است.

معناشناسی

"بعثت" در لغت به‌معنای برانگیختن[۱]، چیزی را به طرفی سوق دادن[۲] و فرستادن به تنهایی[۳] است و در اصطلاح به‌معنای فرستاده شدن انسانی از سوی خداوند برای فراخواندن دیگران به سوی هدایت و کمال شایسته انسانی است[۴][۵]

لزوم بعثت پیامبران

اثبات لزوم بعثت پیامبران تنها از راه دلیل عقلی امکان‌پذیر است، چراکه به‌کارگیری دلایل نقلی منجر به دورِ باطل می‌شود، به‌دلیل آنکه استفاده از دلیل عقلی منوط به اثبات پیامبران است و تا زمانی که بعثت پیامبران اثبات نشده نمی‌توان از گفتار آنها استفاده کرد.

مهم‌ترین دلایل عقلی لزوم بعثت عبارت‌اند از:

  1. تعلیم الهی: این برهان دارای دو مقدمه است:
    1. آگاهی حاصل از عقل و حس بسیار محدود است و نمی‌توان به واسطه آن به اسرار و عوامل کمال و سعادت دست یافت.
    2. همین دانش و آگاهی محدود نیز در معرض اشتباه و خطا است. اندیشمندان و دانشمندان همواره در بسیاری از مسائل اختلاف داشته‌اند و این گواهی است بر خطاپذیری دانش بشری. از این رو، انسان برای نیل به هدف متعالی خلقت، نیازمند راه و راهنمای معصوم است و این تنها از گذر بعثت پیامبران و ارتباط با مبدأ جهان حاصل می‌آید[۶].
  2. تربیت الهی: برای تربیت و تهذیب انسان، تنها آگاهی ـ هر چند وحیانی ـ کافی نیست. تهذیب نفوس بیش‌تر بر رفتار مربی و راهبر انسانی استوار است. لذا افزون بر آگاهی حاصل از وحی، مربی و الگوی انسانی لازم است تا در جان آدمیان نفوذ کند، اعتماد آنان را به خویش برانگیزد و راهشان نماید و چنین راهبری جز از گذر ارتباط با خداوند در دسترس نیست[۷].
  3. زندگی اجتماعی: انسان به دلیل فطرت خویش، به صورت اجتماعی زندگی می‌کند و زندگی اجتماعی نیازمند قوانین است تا غریزه خودخواهی و جلب منافع، اعضای جامعه را به نزاع و کشمکش نکشاند و زندگی اجتماعی را به چالش نیندازد. تنها قوانینی می‌توانند نزاع و تزاحم منافع را از میان بردارند و سعادت و کمال انسان‌ها را برآورده کنند که نیازهای اصیل انسان را بشناسند و ویژگی‌های فطری او را در نظر بیاورند. وضع این قوانین از توان بشری بیرون است؛ زیرا تنها خداوند متعال به تمام حقیقت انسان و اسرار و رمزهای آفرینش او آگاه است و قوانین الهی به دست پیامبران الهی (ع) به انسان‌ها می‌رسند[۸].[۹]

دستاوردهای بعثت

  1. تعلیم آنچه برای انسان دست‌نایافتنی است: قرآن به صراحت از این حقیقت سخن می‌گوید: ﴿وَيُعَلِّمُكُمْ مَا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ[۱۰]. راه یافتن انسان بدین معارف، بدون تعلیم پیامبران (ع) ناممکن است. حتی پیامبر اسلام (ص) نیز بدون تعلیم الهی به بسیاری از حقایق و معارف فراطبیعی راه ندارد[۱۱].
  2. تکامل عقل انسانی: بنابر روایات، از اهداف بنیادی پیامبران الهی (ع) به کمال رسانیدن عقل انسانی است. هر چه انسان از وحی الهی بهره بیشتری بَرَد، به کمال و تعالی نزدیک‌تر می‌شود و از این روست که کمال عقل پیامبران (ع) از دیگر مؤمنان بیشتر است[۱۲].
  3. به پا داشتن عدالت: بنابر نص صریح قرآن کریم، برپایی عدالت از مهم‌ترین اهداف بعثت پیامبران (ع) است[۱۳].
  4. رهایی از تاریکی‌ها: راه یافتن به نور هدایت و رهایی از تاریکی‌های ضلالت، هدف بنیادی بعثت است که قرآن نیز به آن اشاره کرده است[۱۴].
  5. بندگی خدا و سرباز زدن از حکومت طاغوت: این نیز از دستاوردهای مهم بعثت است[۱۵] و روایات بزرگان معصوم (ع) نیز از آن یاد کرده‌اند[۱۶].
  6. قضاوت میان مردم: از دیدگاه قرآنی هر کسی قادر نیست میان مردم قضاوت کند و بر کرسی قضا بنشیند. قرآن کریم در این باره فرموده است: خداوند پیامبران را برانگیخت تا مردم را بشارت و انذار دهند و بر آنان کتاب نازل کرد تا میان مردم داوری کنند و اختلافات آنان را از میان بَرَند[۱۷].
  7. ترویج ارزش‌های اخلاقی: بخش بزرگی از کوشش‌های پیامبران (ع) نظر به اصلاح خُلق و خوی مردمان دارد و ارزش‌های اخلاقی را هدف گرفته است؛ چنان که پیامبر اسلام (ص) فرموده است: "جز این نیست که من برای به کمال رسانیدن مکارم اخلاق برانگیخته شدم"[۱۸].[۱۹]

فلسفه بعثت

درباره فلسفه بعثت در آیات و روایات به موارد متعددی اشاره شده است که برخی از آنها عبارت‌اند از:

ادله قرآنی

در سوره جمعه فلسفه بعثت اینچنین آمده است: ﴿هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ[۲۰]. خداوند در این آیه، فلسفه بعثت را تزکیه و تعلیم برای رهانیدن از گمراهی دانسته است.

ادله روایی

در برخی از روایات نیز رسول خدا (ص) به فلسفه بعثت اشاره کرده است: «إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَكَارِمَ الْأَخْلَاقِ‌»[۲۱]؛ حضرت در این حدیث، فلسفه بعثت را تکمیل مکارم اخلاقی ذکر کرده است.

در حدیثی دیگر نیز می‌فرماید: "همانا من فرستاده خدایم، شما را دعوت می‌کنم. پرستش خدای تنها و رها کردن پرستش بت‌هایی که سود نمی‌دهند، زیانی ندارند، نمی‌آفریند و روزی نمی‌دهند و زنده نمی‌کنند و نمی‌میرانند"[۲۲]. حضرت در این روایت، فلسفه بعثت را دعوت به توحید و ترک عبادت بت‌ها می‌داند. اولین سخن رسول خدا (ص) با کسانی که آنها را به دین اسلام دعوت می‌کرد، سخن از توحید بود: «قُولُوا لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ تُفْلِحُوا»[۲۳].[۲۴]

بعثت پیامبر خاتم

برانگیخته شدن رسول خدا (ص) به مقام رسالت، یکی از مهم‌ترین حوادث تاریخ بشر و از نعمت‌های بزرگ الهی است که خداوند به سبب اعطای این نعمت، بر بندگانش منت نهاده است: ﴿لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ[۲۵].[۲۶]

پیامبر اسلام، حضرت محمد (ص) در چهل سالگی، از سوی خداوند به پیامبری برانگیخته شد و نخستین بار، بر فراز کوه حرا در شهر مکّه، آیات سوره "اقرأ" بر آن حضرت فرود آمد. جبرئیل، یکی از فرشتگان بزرگ خداوند، قرآن را بر آن حضرت نازل کرد. این حادثه مهمّ که آغاز پیامبری حضرت محمد (ص) بود، در روز ۲۷ ماه رجب سال چهلم عام الفیل بود. بعثت پیامبر اسلام، که به آن "مبعث" هم می‌گویند، یکی از روزهای فرخنده و از اعیاد بزرگ اسلامی است و مسلمانان جهان این روز را جشن گرفته، شادمانی می‌کنند. حضرت محمد (ص)، آخرین پیامبران است و پس از او هیچ کس به پیامبری برانگیخته نشده است و دین او، دینی کامل، جهانی و همیشگی است[۲۷].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. جبران مسعود، الرائد، ج۱، ص۳۸۸؛ دو واژه بعث و بعثت مصدر فعل بعث یبعث می‌باشند.
  2. راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۱۳۲.
  3. ابن منظور، لسان العرب، ج۲، ص۱۱۶.
  4. ابوالفضل داورپناه، انور العرفان، ج۲، ص۸۳.
  5. حاجی‌زاده، یدالله، بعثت، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۱۸۶؛ فرهنگ شیعه، ص ۱۵۹؛ محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۴۳.
  6. درس‌هایی از علم کلام‌، ج۲، ص۱۲۰؛ الالهیات‌، ج۲، ص۳۱.
  7. الالهیات‌، ج۲، ص۳۷؛ درس‌هایی از علم کلام‌، ج۲، ص۲۱۲.
  8. الهیات شفا، ص۴۴۱- ۴۴۲؛ النجاة، ص۳۰۸- ۳۰۳.
  9. فرهنگ شیعه، ص ۱۵۹-۱۶۱.
  10. و آنچه را نمی‌دانستید به شما یاد می‌دهد؛ سوره بقره، آیه ۱۵۱.
  11. ﴿وَلَوْلاَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ وَرَحْمَتُهُ لَهَمَّت طَّائِفَةٌ مِّنْهُمْ أَن يُضِلُّوكَ وَمَا يُضِلُّونَ إِلاُّ أَنفُسَهُمْ وَمَا يَضُرُّونَكَ مِن شَيْءٍ وَأَنزَلَ اللَّهُ عَلَيْكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ وَكَانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ عَظِيمًا؛ سوره نساء، آیه ۱۱۳.
  12. اصول کافی‌، ج۱، ص۱۳.
  13. ﴿لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ؛ سوره حدید، آیه ۲۵.
  14. ﴿الر كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ ؛ سوره ابراهیم، آیه ۱.
  15. ﴿وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولاً أَنِ اعْبُدُواْ اللَّهَ وَاجْتَنِبُواْ الطَّاغُوتَ فَمِنْهُم مَّنْ هَدَى اللَّهُ وَمِنْهُم مَّنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلالَةُ فَسِيرُواْ فِي الأَرْضِ فَانظُرُواْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ؛ سوره نحل، آیه ۳۶.
  16. بحار الانوار، ج۴، ص۲۸۷.
  17. ﴿كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلاَّ الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ لِمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَن يَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ؛ سوره بقره، آیه ۲۱۳.
  18. مستدرک الوسائل‌، ج۱۱، ص۱۸۷.
  19. فرهنگ شیعه، ص 161.
  20. «اوست که در میان نانویسندگان (عرب)، پیامبری از خود آنان برانگیخت که بر ایشان آیاتش را می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنان کتاب (قرآن) و فرزانگی می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره جمعه، آیه ۲.
  21. شیخ طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۸؛ محدث نوری، المستدرک علی الوسیله، ج۱۱، ص۱۸۷؛ ابن سیدالناس، عیون الأثر، ج۲، ص۳۹۸.
  22. «إنی رسول الله أدعوکم إلی عبادة الله وحده و ترک عبادة الأصنام التی لا تنفع و لا تضر و لا تخلق و لا ترزق و لاتحیی و لاتمیت»؛ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۴.
  23. احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۴؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۲، ص۳۹۰.
  24. حاجی‌زاده، یدالله، بعثت، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱، ص۱۸۹.
  25. «بی‌گمان خداوند بر مؤمنان منّت نهاد که از خودشان فرستاده‌ای در میان آنان برانگیخت که آیات وی را بر آنان می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنها کتاب و فرزانگی می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره آل عمران، آیه ۱۶۴.
  26. حاجی‌زاده، یدالله، بعثت، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱، ص۱۸۶.
  27. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۴۳.