شأن نزول آیه اطعام: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = آیات امامت امام علی
| موضوع مرتبط = آیه اطعام
| عنوان مدخل  = [[آیه اطعام]]
| عنوان مدخل  =  
| مداخل مرتبط = [[شأن نزول آیه اطعام در حدیث]]
| مداخل مرتبط =
| پرسش مرتبط  = آیه اطعام (پرسش)
| پرسش مرتبط  =  
}}
}}


خط ۱۰: خط ۱۰:
{{متن قرآن|وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا * إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا}}<ref>«و خوراک را با دوست داشتنش به بینوا و یتیم و اسیر می‌دهند * (با خود می‌گویند:) شما را تنها برای خشنودی خداوند خوراک می‌دهیم، نه پاداشی از شما خواهانیم و نه سپاسی» سوره انسان، آیه ۸-۹.</ref>.<ref>[[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[دانشنامه علمی کلمات امام حسین ج۱ (کتاب)|دانشنامه علمی کلمات امام حسین]]، ج۱، ص ۲۷۱.</ref>
{{متن قرآن|وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا * إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا}}<ref>«و خوراک را با دوست داشتنش به بینوا و یتیم و اسیر می‌دهند * (با خود می‌گویند:) شما را تنها برای خشنودی خداوند خوراک می‌دهیم، نه پاداشی از شما خواهانیم و نه سپاسی» سوره انسان، آیه ۸-۹.</ref>.<ref>[[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[دانشنامه علمی کلمات امام حسین ج۱ (کتاب)|دانشنامه علمی کلمات امام حسین]]، ج۱، ص ۲۷۱.</ref>


==[[شأن نزول آیه]]==
==شأن نزول آیه==
[[ابن عباس]] می‌گوید:
[[ابن عباس]] می‌گوید: حسن و حسین{{عم}} مریض شدند و [[رسول خدا]]{{صل}} با جماعتی همراه به عیادتشان آمدند، آنان گفتند: ای اباالحسن! اگر می‌توانی بر دو فرزندت [[نذر]] کن. [[حضرت علی]] و [[فاطمه]]{{عم}} و [[فضه]] – کنیزشان- نذر کردند که اگر دو فرزندشان خوب شوند، سه [[روز]] [[روزه]] بگیرند. آن دو بهبود یافتند؛ ولی در [[خانه]] چیزی نداشتند. [[حضرت علی]]{{ع}} از [[شمعون]] خیبری [[یهودی]]، سه پیمانه جو [[قرض]] کرد و [[فاطمه]]{{س}} یک پیمانه آن را آرد نمود و از آن پنج قرص نان به تعدادشان پخت. آنان نان‌ها را در برابر خود گذاشتند تا [[افطار]] نمایند که سائلی در برابرشان قرار گرفت و گفت: [[درود]] بر شما [[اهل بیت]] محمد{{عم}}، مسکینی از [[مساکین]] [[مسلمانان]] هستم! مرا طعام دهید، [[خداوند]] شما را از طعام [[بهشتی]] طعام دهد. آنان همگی [[ایثار]] کرده، نان‌ها را به وی دادند و شب را به صبح نمودند، بدون آن‌که چیزی به جز آب خورده باشند و [[روز]] را دوباره [[روزه]] گرفتند.
{{متن حدیث|أَنَّ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ{{عم}} مَرِضَا فَعَادَهُمَا رَسُولُ اللَّهِ‌{{صل}} فِي نَاسٍ مَعَهُ فَقَالُوا يَا أَبَا الْحَسَنِ لَوْ نَذَرْتَ عَلَى وُلْدِكَ فَنَذَرَ عَلِيٌّ وَ فَاطِمَةُ وَ فِضَّةُ جَارِيَةٌ لَهُمَا إِنْ بَرَءَا مِمَّا بِهِمَا أَنْ يَصُومُوا ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ فَشُفِيَا وَ مَا مَعَهُمْ شَيْ‌ءٌ فَاسْتَقْرَضَ عَلِيٌّ مِنْ شَمْعُونَ الْخَيْبَرِيِّ الْيَهُودِيِّ ثَلَاثَةَ أَصْوُعٍ مِنْ شَعِيرٍ فَطَحَنَتْ فَاطِمَةُ{{س}} صَاعاً وَ اخْتَبَزَتْ خَمْسَةَ أَقْرَاصٍ عَلَى عَدَدِهِمْ فَوَضَعُوهَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ لِيُفْطِرُوا فَوَقَفَ عَلَيْهِمْ سَائِلٌ فَقَالَ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ بَيْتِ مُحَمَّدٍ مِسْكِينٌ مِنْ مَسَاكِينِ الْمُسْلِمِينَ أَطْعِمُونِي أَطْعَمَكُمُ اللَّهُ مِنْ مَوَائِدِ الْجَنَّةِ فَآثَرُوهُ وَ بَاتُوا لَمْ يَذُوقُوا إِلَّا الْمَاءَ وَ أَصْبَحُوا صِيَاماً فَلَمَّا أَمْسَوْا وَ وَضَعُوا الطَّعَامَ بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَقَفَ عَلَيْهِمْ يَتِيمٌ فَآثَرُوهُ وَ وَقَفَ عَلَيْهِمْ أَسِيرٌ فِي الثَّالِثَةِ فَفَعَلُوا مِثْلَ ذَلِكَ فَلَمَّا أَصْبَحُوا أَخَذَ عَلِيٌّ{{ع}} بِيَدِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ وَ أَقْبَلُوا إِلَى رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} فَلَمَّا أَبْصَرَهُمْ وَ هُمْ يَرْتَعِشُونَ كَالْفِرَاخِ مِنْ شِدَّةِ الْجُوعِ قَالَ مَا أَشَدَّ مَا يَسُوءُنِي مَا أَرَى بِكُمْ وَ قَامَ فَانْطَلَقَ مَعَهُمْ فَرَأَى فَاطِمَةَ فِي مِحْرَابِهَا قَدْ الْتَصَقَ ظَهْرُهَا بِبَطْنِهَا وَ غَارَتْ عَيْنَاهَا فَسَاءَهُ ذَلِكَ فَنَزَلَ جَبْرَئِيلُ وَ قَالَ خُذْهَا يَا مُحَمَّدُ هَنَّأَكَ اللَّهُ فِي أَهْلِ بَيْتِكَ فَأَقْرَأَهُ السُّورَةَ}}<ref>زمخشری، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج۴، ص۶۷۰.</ref>.
عصر که شد نان‌ها را در برابر خود گذاشتند که [[یتیمی]] بر آنان وارد شد و همگی ایثار کرده و نان‌های خودشان را به او دادند و در روز سوم اسیری آمد و آنان این کار را تکرار کردند. چون صبح شد، علی{{ع}} دست حسن و حسین‌{{عم}} را گرفت و نزد [[رسول خدا]]{{صل}} آورد و چون [[حضرت]] نگاهش به آنان افتاد؛ در حالی که همانند جوجه از شدت [[گرسنگی]] به خود می‌لرزیدند، فرمود: چه بسیار مرا ناراحت می‌کند این حالتی را که از شما [[مشاهده]] می‌کنم. حضرت برخاست و با آنان حرکت کرد، فاطمه{{س}} را در محرابش مشاهده کرد که کمرش بر شکمش چسبیده و چشمانش تیره و تار شده است، از این حالت ناخرسند شد. [[جبرئیل]] بر حضرت نازل شد و فرمود: بگیر این را ای محمد! تهنیت گفته است خداوند تو را در [[حق]] [[اهل]] بیتت. آنگاه [[سوره]] {{متن قرآن|هَلْ أَتَى}} را بر [[پیامبر]]{{صل}} قرائت فرمود.<ref>{{متن حدیث|أَنَّ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ{{عم}} مَرِضَا فَعَادَهُمَا رَسُولُ اللَّهِ‌{{صل}} فِي نَاسٍ مَعَهُ فَقَالُوا يَا أَبَا الْحَسَنِ لَوْ نَذَرْتَ عَلَى وُلْدِكَ فَنَذَرَ عَلِيٌّ وَ فَاطِمَةُ وَ فِضَّةُ جَارِيَةٌ لَهُمَا إِنْ بَرَءَا مِمَّا بِهِمَا أَنْ يَصُومُوا ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ فَشُفِيَا وَ مَا مَعَهُمْ شَيْ‌ءٌ فَاسْتَقْرَضَ عَلِيٌّ مِنْ شَمْعُونَ الْخَيْبَرِيِّ الْيَهُودِيِّ ثَلَاثَةَ أَصْوُعٍ مِنْ شَعِيرٍ فَطَحَنَتْ فَاطِمَةُ{{س}} صَاعاً وَ اخْتَبَزَتْ خَمْسَةَ أَقْرَاصٍ عَلَى عَدَدِهِمْ فَوَضَعُوهَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ لِيُفْطِرُوا فَوَقَفَ عَلَيْهِمْ سَائِلٌ فَقَالَ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ بَيْتِ مُحَمَّدٍ مِسْكِينٌ مِنْ مَسَاكِينِ الْمُسْلِمِينَ أَطْعِمُونِي أَطْعَمَكُمُ اللَّهُ مِنْ مَوَائِدِ الْجَنَّةِ فَآثَرُوهُ وَ بَاتُوا لَمْ يَذُوقُوا إِلَّا الْمَاءَ وَ أَصْبَحُوا صِيَاماً فَلَمَّا أَمْسَوْا وَ وَضَعُوا الطَّعَامَ بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَقَفَ عَلَيْهِمْ يَتِيمٌ فَآثَرُوهُ وَ وَقَفَ عَلَيْهِمْ أَسِيرٌ فِي الثَّالِثَةِ فَفَعَلُوا مِثْلَ ذَلِكَ فَلَمَّا أَصْبَحُوا أَخَذَ عَلِيٌّ{{ع}} بِيَدِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ وَ أَقْبَلُوا إِلَى رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} فَلَمَّا أَبْصَرَهُمْ وَ هُمْ يَرْتَعِشُونَ كَالْفِرَاخِ مِنْ شِدَّةِ الْجُوعِ قَالَ مَا أَشَدَّ مَا يَسُوءُنِي مَا أَرَى بِكُمْ وَ قَامَ فَانْطَلَقَ مَعَهُمْ فَرَأَى فَاطِمَةَ فِي مِحْرَابِهَا قَدْ الْتَصَقَ ظَهْرُهَا بِبَطْنِهَا وَ غَارَتْ عَيْنَاهَا فَسَاءَهُ ذَلِكَ فَنَزَلَ جَبْرَئِيلُ وَ قَالَ خُذْهَا يَا مُحَمَّدُ هَنَّأَكَ اللَّهُ فِي أَهْلِ بَيْتِكَ فَأَقْرَأَهُ السُّورَةَ}}؛ زمخشری، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج۴، ص۶۷۰.</ref>.<ref>[[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[دانشنامه علمی کلمات امام حسین ج۱ (کتاب)|دانشنامه علمی کلمات امام حسین]]، ج۱، ص ۲۷۱.</ref>
حسن و حسین{{عم}} مریض شدند و [[رسول خدا]]{{صل}} با جماعتی همراه به عیادتشان آمدند، آنان گفتند: ای اباالحسن! اگر می‌توانی بر دو فرزندت [[نذر]] کن. [[حضرت علی]] و [[فاطمه]]{{عم}} و [[فضه]] – کنیزشان- نذر کردند که اگر دو فرزندشان خوب شوند، سه [[روز]] [[روزه]] بگیرند. آن دو بهبود یافتند؛ ولی در [[خانه]] چیزی نداشتند. [[حضرت علی]]{{ع}} از [[شمعون]] خیبری [[یهودی]]، سه پیمانه جو [[قرض]] کرد و [[فاطمه]]{{س}} یک پیمانه آن را آرد نمود و از آن پنج قرص نان به تعدادشان پخت. آنان نان‌ها را در برابر خود گذاشتند تا [[افطار]] نمایند که سائلی در برابرشان قرار گرفت و گفت: [[درود]] بر شما [[اهل بیت]] محمد{{عم}}، مسکینی از [[مساکین]] [[مسلمانان]] هستم! مرا طعام دهید، [[خداوند]] شما را از طعام [[بهشتی]] طعام دهد. آنان همگی [[ایثار]] کرده، نان‌ها را به وی دادند و شب را به صبح نمودند، بدون آن‌که چیزی به جز آب خورده باشند و [[روز]] را دوباره [[روزه]] گرفتند.
عصر که شد نان‌ها را در برابر خود گذاشتند که [[یتیمی]] بر آنان وارد شد و همگی ایثار کرده و نان‌های خودشان را به او دادند و در روز سوم اسیری آمد و آنان این کار را تکرار کردند. چون صبح شد، علی{{ع}} دست حسن و حسین‌{{عم}} را گرفت و نزد [[رسول خدا]]{{صل}} آورد و چون [[حضرت]] نگاهش به آنان افتاد؛ در حالی که همانند جوجه از شدت [[گرسنگی]] به خود می‌لرزیدند، فرمود: چه بسیار مرا ناراحت می‌کند این حالتی را که از شما [[مشاهده]] می‌کنم. حضرت برخاست و با آنان حرکت کرد، فاطمه{{س}} را در محرابش مشاهده کرد که کمرش بر شکمش چسبیده و چشمانش تیره و تار شده است، از این حالت ناخرسند شد. [[جبرئیل]] بر حضرت نازل شد و فرمود: بگیر این را ای محمد! تهنیت گفته است خداوند تو را در [[حق]] [[اهل]] بیتت. آنگاه [[سوره]] {{متن قرآن|هَلْ أَتَى}} را بر [[پیامبر]]{{صل}} قرائت فرمود.<ref>[[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[دانشنامه علمی کلمات امام حسین ج۱ (کتاب)|دانشنامه علمی کلمات امام حسین]]، ج۱، ص ۲۷۱.</ref>


==[[راویان حدیث]] از [[عامه]]==
== راویان حدیث از [[عامه]] ==
این [[شأن نزول]] برای [[آیه]] را بسیاری از علمای [[اهل سنت]] نقل کرده‌اند که به برخی از آنها اشاره می‌کنیم:
این [[شأن نزول]] برای [[آیه]] را بسیاری از علمای [[اهل سنت]] نقل کرده‌اند که به برخی از آنها اشاره می‌کنیم:


۱. [[ابن عبدربه اندلسی]]، در ضمن [[حدیث]] [[احتجاج]] [[مأمون]] [[خلیفه عباسی]] با چهل [[فقیه]] آورده است:
۱. [[ابن عبدربه اندلسی]]، در ضمن [[حدیث]] [[احتجاج]] [[مأمون]] [[خلیفه عباسی]] با چهل [[فقیه]] آورده است: گفت: ای [[اسحاق]]! آیا [[قرآن]] می‌خوانی؟ گفتم: آری. گفت: بر من بخوان [[آیه]] {{متن قرآن|هَلْ أَتَى عَلَى الْإِنْسَانِ حِينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُنْ شَيْئًا مَذْكُورًا}} را. من بر او قرائت کردم تا به آیه:{{متن قرآن|يَشْرَبُونَ مِنْ كَأْسٍ كَانَ مِزَاجُهَا كَافُورًا}} و تا آیه {{متن قرآن|وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا}} رسیدم. او گفت: قسم بر رسولانت! در [[حق]] چه کسی این [[آیات]] نازل شده است؟ گفتم: در [[حق علی]]. گفت: آیا به تو رسیده علی{{ع}} هنگامی که [[مسکین]] و [[یتیم]] و [[اسیر]] را [[غذا]] داد، فرمود: ما به شما به خاطر [[خدا]] غذا می‌دهیم؟ و آیا خدا را شنیده‌ای که در کتابش کسی را آن گونه که علی{{ع}} را توصیف کرده، توصیف نماید؟ گفتم: هرگز. گفت: راست گفتی؛ زیرا [[خداوند]]- جل ثناؤه- [[سیره]] او را شناخته است. ای [[اسحاق]]! آیا تو [[گواهی]] نمی‌دهی که آن ده نفر در بهشت‌اند؟ گفتم: آری ای [[امیرمؤمنان]]! گفت: به من بگو! اگر کسی گفت: به [[خدا]] [[سوگند]]! من نمی‌دانم که این [[حدیث صحیح]] است یا نه و نمی‌دانم که [[رسول خدا]]{{صل}} آن را فرموده یا نه؛ آیا نزد تو [[کافر]] است؟ گفتم: [[پناه]] می‌برم به خدا. او گفت: به من بگو! اگر او بگوید: نمی‌دانم این [[سوره]] از [[کتاب خدا]] است یا نه؛ آیا او کافر است؟ گفتم: آری. او گفت: ای اسحاق! من بین آن دو فرق می‌بینم.<ref>{{متن حدیث|قال: يا إسحاق، هل تقرأ القرآن؟ قلت: نعم، قال: اقرأ عليّ {{متن قرآن|هَلْ أَتَى عَلَى الْإِنْسَانِ حِينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُنْ شَيْئًا مَذْكُورًا}} فقرأت منها حتى بلغت: {{متن قرآن|يَشْرَبُونَ مِنْ كَأْسٍ كَانَ مِزَاجُهَا كَافُورًا}} إلى قوله: {{متن قرآن|وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا}} قال: على رسلك؛ فيمن أنزلت هذه الآيات؟ قلت: في عليّ. قال: فهل بلغك أن عليا حين أطعم المسكين واليتيم والأسير. قال إنما نطعمكم لوجه [[الله]]؟ وهل سمعت الله وصف في كتابه أحدا بمثل ما وصف به عليا؟ قلت: لا. قال: صدقت! لأن الله جل ثناؤه عرف سيرته. يا إسحاق، ألست تشهد أن العشرة في الجنة؟ قلت: بلى يا أمير المؤمنين. قال: أرأيت لو أنّ رجلا قال: والله ما أدري هذا الحديث صحيح أم لا، ولا أدري إن كان [[رسول الله]] قاله أم لم يقله: أكان عندك كافرا؟ قلت: أعوذ بالله! قال: أرأيت لو أنه قال: ما أدري هذه السورة من كتاب الله أم لا، كان كافرا؟ قلت: نعم. قال: يا إسحاق، أرى بينهما فرقا}}؛ احمد بن محمد ابن عبد ربه، العقد الفرید، ج۵، ص۳۵۴.</ref>.
{{متن حدیث|قال: يا إسحاق، هل تقرأ القرآن؟ قلت: نعم، قال: اقرأ عليّ {{متن قرآن|هَلْ أَتَى عَلَى الْإِنْسَانِ حِينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُنْ شَيْئًا مَذْكُورًا}}<ref>«آیا بر آدمی پاره‌ای از روزگار گذشت که چیزی سزیده یادکرد نبود؟» سوره انسان، آیه ۱.</ref> فقرأت منها حتى بلغت:{{متن قرآن|يَشْرَبُونَ مِنْ كَأْسٍ كَانَ مِزَاجُهَا كَافُورًا}}<ref>«نیکان از پیاله‌ای می‌نوشند که آمیخته به بوی خوش است» سوره انسان، آیه ۵.</ref> إلى قوله: {{متن قرآن|وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا}}<ref>«و خوراک را با دوست داشتنش به بینوا و یتیم و اسیر می‌دهند» سوره انسان، آیه ۸.</ref> قال: على رسلك؛ فيمن أنزلت هذه الآيات؟ قلت: في عليّ. قال: فهل بلغك أن عليا حين أطعم المسكين واليتيم والأسير. قال إنما نطعمكم لوجه [[الله]]؟ وهل سمعت الله [[وصف]] في كتابه أحدا بمثل ما وصف به عليا؟ قلت: لا. قال: صدقت! لأن الله جل ثناؤه عرف سيرته. يا إسحاق، ألست تشهد أن العشرة في الجنة؟ قلت: بلى يا أمير المؤمنين. قال: أرأيت لو أنّ رجلا قال: والله ما أدري هذا الحديث صحيح أم لا، ولا أدري إن كان [[رسول الله]] قاله أم لم يقله: أكان عندك كافرا؟ قلت: أعوذ بالله! قال: أرأيت لو أنه قال: ما أدري هذه السورة من كتاب الله أم لا، كان كافرا؟ قلت: نعم. قال: يا إسحاق، أرى بينهما فرقا}}<ref>احمد بن محمد ابن عبد ربه، العقد الفرید، ج۵، ص۳۵۴.</ref>.
گفت: ای [[اسحاق]]! آیا [[قرآن]] می‌خوانی؟ گفتم: آری. گفت: بر من بخوان [[آیه]] {{متن قرآن|هَلْ أَتَى عَلَى الْإِنْسَانِ حِينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُنْ شَيْئًا مَذْكُورًا}} را. من بر او قرائت کردم تا به آیه:{{متن قرآن|يَشْرَبُونَ مِنْ كَأْسٍ كَانَ مِزَاجُهَا كَافُورًا}} و تا آیه {{متن قرآن|وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا}} رسیدم. او گفت: قسم بر رسولانت! در [[حق]] چه کسی این [[آیات]] نازل شده است؟ گفتم: در [[حق علی]]. گفت: آیا به تو رسیده علی{{ع}} هنگامی که [[مسکین]] و [[یتیم]] و [[اسیر]] را [[غذا]] داد، فرمود: ما به شما به خاطر [[خدا]] غذا می‌دهیم؟ و آیا خدا را شنیده‌ای که در کتابش کسی را آن گونه که علی{{ع}} را توصیف کرده، توصیف نماید؟ گفتم: هرگز. گفت: راست گفتی؛ زیرا [[خداوند]]- جل ثناؤه- [[سیره]] او را شناخته است. ای [[اسحاق]]! آیا تو [[گواهی]] نمی‌دهی که آن ده نفر در بهشت‌اند؟ گفتم: آری ای [[امیرمؤمنان]]! گفت: به من بگو! اگر کسی گفت: به [[خدا]] [[سوگند]]! من نمی‌دانم که این [[حدیث صحیح]] است یا نه و نمی‌دانم که [[رسول خدا]]{{صل}} آن را فرموده یا نه؛ آیا نزد تو [[کافر]] است؟ گفتم: [[پناه]] می‌برم به خدا. او گفت: به من بگو! اگر او بگوید: نمی‌دانم این [[سوره]] از [[کتاب خدا]] است یا نه؛ آیا او کافر است؟ گفتم: آری. او گفت: ای اسحاق! من بین آن دو فرق می‌بینم.


۲. [[ابوسالم محمد بن طلحه شافعی]] می‌گوید:
۲. [[ابوسالم محمد بن طلحه شافعی]] می‌گوید: و از جمله احادیثی که به آن [[اعتماد]] نموده به جهت [[اطاعت]] و در آن سرعت نموده به [[عبادت]]، [[حدیثی]] است که آن را [[امام ابوالحسن علی بن احمد واحدی]] و غیر او از [[امامان]] [[تفسیر]] [[روایت]] کرده‌اند...
{{عربی|و مما اعتمده من الطاعة و سارع فیه إلی العبادة ما رواه الإمام [[أبو الحسن]] علی بن أحمد الواحدی وغیره من أئمة التفسیر...
بس است تو را به این [[آیه]] در عبادت او و به [[اطعام]] این طعام با شدت احتیاج آنان به [[غذا]]، از حیث منقبت و اگر این مطلب نبود [[شأن]] این [[قصه]] [[عظیم]] نمی‌شد و مکانش عالی نمی‌گشت و [[خدای تعالی]] درباره آن بر رسولش [[آیه قرآن]] نازل نمی‌نمود.<ref>{{عربی|و مما اعتمده من الطاعة و سارع فیه إلی العبادة ما رواه الإمام [[أبو الحسن]] علی بن أحمد الواحدی وغیره من أئمة التفسیر...
فکفی بهذه [[عبادة]] و بإطعام هذا الطعام مع شدة حاجتهم إلیه منقبة ولولا ذلک لما [[عظمت]] هذه القصة شأناً و علت مکاناً ولما أنزل [[الله]] (تعالی) فیها علی [[رسول الله]]{{صل}} قرآناً}}<ref>محمد بن طلحه نصیبی شافعی، مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول، ص۱۲۷-۱۲۸.</ref>.
فکفی بهذه [[عبادة]] و بإطعام هذا الطعام مع شدة حاجتهم إلیه منقبة ولولا ذلک لما [[عظمت]] هذه القصة شأناً و علت مکاناً ولما أنزل [[الله]] (تعالی) فیها علی [[رسول الله]]{{صل}} قرآناً}}؛ محمد بن طلحه نصیبی شافعی، مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول، ص۱۲۷-۱۲۸.</ref>.
و از جمله احادیثی که به آن [[اعتماد]] نموده به جهت [[اطاعت]] و در آن سرعت نموده به [[عبادت]]، [[حدیثی]] است که آن را [[امام ابوالحسن علی بن احمد واحدی]] و غیر او از [[امامان]] [[تفسیر]] [[روایت]] کرده‌اند...
بس است تو را به این [[آیه]] در عبادت او و به [[اطعام]] این طعام با شدت احتیاج آنان به [[غذا]]، از حیث منقبت و اگر این مطلب نبود [[شأن]] این [[قصه]] [[عظیم]] نمی‌شد و مکانش عالی نمی‌گشت و [[خدای تعالی]] درباره آن بر رسولش [[آیه قرآن]] نازل نمی‌نمود.


٣. [[سبط بن جوزی]] در کتاب [[تذکرة الخواص (کتاب)|تذکرة الخواص]] از طریق [[بغوی]] و [[ثعلبی]] این قصه را نقل کرده، آنگاه بر جدش [[ابن جوزی]] [[اعتراض]] کرده که چرا این [[حدیث]] را در «الموضوعات» آورده؟! او بعد از [[تنزیه]] سندش از [[ضعف]] می‌گوید:
٣. [[سبط بن جوزی]] در کتاب [[تذکرة الخواص (کتاب)|تذکرة الخواص]] از طریق [[بغوی]] و [[ثعلبی]] این قصه را نقل کرده، آنگاه بر جدش [[ابن جوزی]] [[اعتراض]] کرده که چرا این [[حدیث]] را در «الموضوعات» آورده؟! او بعد از [[تنزیه]] سندش از [[ضعف]] می‌گوید:
خط ۳۶: خط ۳۰:
علمای [[تأویل]] گفته‌اند که درباره آنها ([[اهل بیت]]{{عم}}) نازل شده است....
علمای [[تأویل]] گفته‌اند که درباره آنها ([[اهل بیت]]{{عم}}) نازل شده است....


۴. [[شمس الدین قرطبی]] در [[تفسیر]] خود، ذیل این [[آیه]] می‌گوید:
۴. [[شمس الدین قرطبی]] در [[تفسیر]] خود، ذیل این [[آیه]] می‌گوید: [[اهل تفسیر]] گفته‌اند: این آیه درباره علی و [[فاطمه]]{{عم}} و کنیزی از آن دو به نام [[فضه]] نازل شده است.<ref>{{عربی|و قال أهل التفسیر: نزلت فی علی و فاطمة{{عم}} و [[جاریة]] لهما اسمها فضة}}؛ محمد بن احمد قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ج۱۹، ص۱۳۰.</ref>.
{{عربی|و قال أهل التفسیر: نزلت فی علی و فاطمة{{عم}} و [[جاریة]] لهما اسمها فضة}}<ref>محمد بن احمد قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ج۱۹، ص۱۳۰.</ref>.
[[اهل تفسیر]] گفته‌اند: این آیه درباره علی و [[فاطمه]]{{عم}} و کنیزی از آن دو به نام [[فضه]] نازل شده است.


۵. [[عبدالله بن احمد نسفی]]، نیز از بین اقوال، همین قول را [[انتخاب]] و ذکر کرده و می‌گوید:
۵. [[عبدالله بن احمد نسفی]]، نیز از بین اقوال، همین قول را [[انتخاب]] و ذکر کرده و می‌گوید: این [[آیه در شأن علی]] و فاطمه و فضه [[کنیز]] آن دو نازل شد، زمانی که حسن و حسین{{عم}} مریض شدند و آنان [[نذر]] کردند تا سه [[روز]] را [[روزه]] بگیرند و لذا علی{{ع}} سه صاع جو از مردی یهودی [[قرض]] کرد و فاطمه{{س}} هر روز یک صاع آن را آرد نمود و نان پخت و هنگام [[افطار]] در هر سه روز نان‌ها را [[ایثار]] کرده و به [[مسکین]] و [[یتیم]] و [[اسیر]] دادند و هنگام افطار جز آب نیاشامیدند.<ref>{{عربی|نزلت فی علی و فاطمة و فضة جاریة لهما لما مرض الحسن و الحسین{{عم}} نذروا [[صوم]] ثلاثة أیام، فاستقرض علی من [[یهودی]] ثلاثة أصوع من الشعیر، فطحنت فاطمة{{س}} کل [[یوم]] صاعاً و خبزت، فآثروا بذلک ثلاث عشایا علی أنفسهم مسکیناً و یتیماً و أسیراً و لم یذوقوا إلا الماء فی وقت الإفطار}}؛ عبد الله بن احمد نسفی، مدارک التنزیل و حقائق التأویل، ج۴، ص۴۶۶.</ref>.
{{عربی|نزلت فی علی و فاطمة و فضة جاریة لهما لما مرض الحسن و الحسین{{عم}} نذروا [[صوم]] ثلاثة أیام، فاستقرض علی من [[یهودی]] ثلاثة أصوع من الشعیر، فطحنت فاطمة{{س}} کل [[یوم]] صاعاً و خبزت، فآثروا بذلک ثلاث عشایا علی أنفسهم مسکیناً و یتیماً و أسیراً و لم یذوقوا إلا الماء فی وقت الإفطار}}<ref>عبد الله بن احمد نسفی، مدارک التنزیل و حقائق التاویل، ج۴، ص۴۶۶.</ref>.
این [[آیه در شأن علی]] و فاطمه و فضه [[کنیز]] آن دو نازل شد، زمانی که حسن و حسین{{عم}} مریض شدند و آنان [[نذر]] کردند تا سه [[روز]] را [[روزه]] بگیرند و لذا علی{{ع}} سه صاع جو از مردی یهودی [[قرض]] کرد و فاطمه{{س}} هر روز یک صاع آن را آرد نمود و نان پخت و هنگام [[افطار]] در هر سه روز نان‌ها را [[ایثار]] کرده و به [[مسکین]] و [[یتیم]] و [[اسیر]] دادند و هنگام افطار جز آب نیاشامیدند.


۶. [[نظام الاعرج نیشابوری]] می‌گوید:
۶. [[نظام الاعرج نیشابوری]] می‌گوید: واحدی در [[البسیط (کتاب)|البسیط]] و [[زمخشری]] در «[[الکشاف]]» ذکر کرده‌اند و نیز [[امامیه]] اتفاق دارند بر این که [[سوره]] {{متن قرآن|هَلْ أَتَى}} درباره [[اهل بیت پیامبر]]{{صل}} نازل شده است، خصوصاً این [[آیه]]...
{{عربی|ذکر الواحدی فی البسیط والزمخشری فی الکشاف، و کذا الإمامیة أطبقوا علی أن السورة نزلت فی أهل بیت النبی{{صل}} و لا [[سیما]] فی هذه الآیة... و یروی أن السائل فی اللیالی [[جبرئیل]] أراد بذلک ابتلاءهم بإذن [[الله]] سبحانه}}<ref>نظام الاعرج نیشابوری، تفسیر غرائب القرآن و رغائب الفرقان، ج۶، ص۴۱۲.</ref>.
و [[روایت]] شده که سؤال کننده در آن سه شب، [[جبرئیل]] بوده که می‌خواسته به [[اذن]] [[خداوند سبحان]] آنان را [[امتحان]] کند.<ref>{{عربی|ذکر الواحدی فی البسیط والزمخشری فی الکشاف، و کذا الإمامیة أطبقوا علی أن السورة نزلت فی أهل بیت النبی{{صل}} و لا [[سیما]] فی هذه الآیة... و یروی أن السائل فی اللیالی [[جبرئیل]] أراد بذلک ابتلاءهم بإذن [[الله]] سبحانه}}؛ نظام الاعرج نیشابوری، تفسیر غرائب القرآن و رغائب الفرقان، ج۶، ص۴۱۲.</ref>.
[[واحدی]] در [[البسیط (کتاب)|البسیط]] و [[زمخشری]] در «[[الکشاف]]» ذکر کرده‌اند و نیز [[امامیه]] اتفاق دارند بر این که [[سوره]] {{متن قرآن|هَلْ أَتَى}} درباره [[اهل بیت پیامبر]]{{صل}} نازل شده است، خصوصاً این [[آیه]]...
و [[روایت]] شده که سؤال کننده در آن سه شب، [[جبرئیل]] بوده که می‌خواسته به [[اذن]] [[خداوند سبحان]] آنان را [[امتحان]] کند.


٧. [[محمود بن عبدالله آلوسی]] در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا}} می‌گوید:
٧. [[محمود بن عبدالله آلوسی]] در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا}} می‌گوید: چه [[امید]] است که کسی درباره علی و [[فاطمه]]{{عم}} چیزی بگوید جز این که علی مولای [[مؤمنان]] و [[وصی پیامبر]]{{صل}} و فاطمه پاره تن احمد و جزء [[محمدی]] است و اما حسن و حسین{{عم}}، [[روح]] و ریحان و دو [[سرور]] [[جوانان]] [[اهل]] بهشت‌اند و این رفض به حساب نمی‌آید؛ بلکه هرچه غیر از این، نزد من [[گمراهی]] است.
{{عربی|و ما ذا عسی یقول [[امرؤ]] فیهما سوی أن علیا [[مولی]] [[المؤمنین]] و [[وصی]] النبی، و فاطمة البضعة الأحمدیة والجزء المحمدی، و أما الحسنان فالروح والریحان و سیدا [[شباب]] الجنان، و لیس هذا من الرفض بشیء بل ما سواه عندی هو الغی:
من [[بنده]] [[حق]] هستم نه بنده [[هوای نفس]]؛ [[خدا]] [[لعنت]] کند هوای نفس را در زمره کسانی که لعنت کرده است.
و از جمله لطایف، بنا بر قول به [[نزول آیه]] درباره [[اهل بیت]]{{عم}} این که [[خدای سبحان]] در آن [[آیات]]، ذکری از [[حورالعین]] نمی‌کند و تنها به [[غلامان]] [[مخلد]] اشاره می‌نماید تا رعایت [[حرمت]] [[بتول]] و [[نور]] چشم [[رسول]] [[فاطمه زهرا]]{{س}} را نموده باشد.<ref>{{عربی|و ما ذا عسی یقول [[امرؤ]] فیهما سوی أن علیا [[مولی]] [[المؤمنین]] و [[وصی]] النبی، و فاطمة البضعة الأحمدیة والجزء المحمدی، و أما الحسنان فالروح والریحان و سیدا [[شباب]] الجنان، و لیس هذا من الرفض بشیء بل ما سواه عندی هو الغی:
أنا [[عبد]] [[الحق]] لا عبد الهوی [[لعن]] [[الله]] الهوی فیمن لعن
أنا [[عبد]] [[الحق]] لا عبد الهوی [[لعن]] [[الله]] الهوی فیمن لعن
و من اللطائف علی القول بنزولها فیهم أنه سبحانه لم یذکر فیها الحور العین و إنما صرح عز وجل بولدان مخلدین [[رعایة]] لحرمة البتول وقرة عین الرسول}}<ref>محمود بن عبدالله آلوسی، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم و السبع المثانی، ج۱۵، ص۱۷۴.</ref>.
و من اللطائف علی القول بنزولها فیهم أنه سبحانه لم یذکر فیها الحور العین و إنما صرح عز وجل بولدان مخلدین [[رعایة]] لحرمة البتول وقرة عین الرسول}}؛ محمود بن عبدالله آلوسی، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم و السبع المثانی، ج۱۵، ص۱۷۴.</ref>.<ref>[[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[دانشنامه علمی کلمات امام حسین ج۱ (کتاب)|دانشنامه علمی کلمات امام حسین]]، ج۱، ص ۲۷۳.</ref>
چه [[امید]] است که کسی درباره علی و [[فاطمه]]{{عم}} چیزی بگوید جز این که علی مولای [[مؤمنان]] و [[وصی پیامبر]]{{صل}} و فاطمه پاره تن احمد و جزء [[محمدی]] است و اما حسن و حسین{{عم}}، [[روح]] و ریحان و دو [[سرور]] [[جوانان]] [[اهل]] بهشت‌اند و این رفض به حساب نمی‌آید؛ بلکه هرچه غیر از این، نزد من [[گمراهی]] است.
من [[بنده]] [[حق]] هستم نه بنده [[هوای نفس]]؛ [[خدا]] [[لعنت]] کند هوای نفس را در زمره کسانی که لعنت کرده است.
و از جمله لطایف، بنا بر قول به [[نزول آیه]] درباره [[اهل بیت]]{{عم}} این که [[خدای سبحان]] در آن [[آیات]]، ذکری از [[حورالعین]] نمی‌کند و تنها به [[غلامان]] [[مخلد]] اشاره می‌نماید تا رعایت [[حرمت]] [[بتول]] و [[نور]] چشم [[رسول]] [[[فاطمه زهرا]]{{س}}] را نموده باشد.<ref>[[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[دانشنامه علمی کلمات امام حسین ج۱ (کتاب)|دانشنامه علمی کلمات امام حسین]]، ج۱، ص ۲۷۳.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
خط ۶۵: خط ۵۱:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:آیه اطعام]]
[[رده:فضائل امام علی]]
[[رده:مدخل]]
[[رده:آیات دارای شأن نزول]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۰۳

مقدمه

یکی از آیات فضایل اهل بیت(ع) از جمله امام حسین(ع)، آیه معروف به «اطعام» است. خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا * إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا[۱].[۲]

شأن نزول آیه

ابن عباس می‌گوید: حسن و حسین(ع) مریض شدند و رسول خدا(ص) با جماعتی همراه به عیادتشان آمدند، آنان گفتند: ای اباالحسن! اگر می‌توانی بر دو فرزندت نذر کن. حضرت علی و فاطمه(ع) و فضه – کنیزشان- نذر کردند که اگر دو فرزندشان خوب شوند، سه روز روزه بگیرند. آن دو بهبود یافتند؛ ولی در خانه چیزی نداشتند. حضرت علی(ع) از شمعون خیبری یهودی، سه پیمانه جو قرض کرد و فاطمه(س) یک پیمانه آن را آرد نمود و از آن پنج قرص نان به تعدادشان پخت. آنان نان‌ها را در برابر خود گذاشتند تا افطار نمایند که سائلی در برابرشان قرار گرفت و گفت: درود بر شما اهل بیت محمد(ع)، مسکینی از مساکین مسلمانان هستم! مرا طعام دهید، خداوند شما را از طعام بهشتی طعام دهد. آنان همگی ایثار کرده، نان‌ها را به وی دادند و شب را به صبح نمودند، بدون آن‌که چیزی به جز آب خورده باشند و روز را دوباره روزه گرفتند. عصر که شد نان‌ها را در برابر خود گذاشتند که یتیمی بر آنان وارد شد و همگی ایثار کرده و نان‌های خودشان را به او دادند و در روز سوم اسیری آمد و آنان این کار را تکرار کردند. چون صبح شد، علی(ع) دست حسن و حسین‌(ع) را گرفت و نزد رسول خدا(ص) آورد و چون حضرت نگاهش به آنان افتاد؛ در حالی که همانند جوجه از شدت گرسنگی به خود می‌لرزیدند، فرمود: چه بسیار مرا ناراحت می‌کند این حالتی را که از شما مشاهده می‌کنم. حضرت برخاست و با آنان حرکت کرد، فاطمه(س) را در محرابش مشاهده کرد که کمرش بر شکمش چسبیده و چشمانش تیره و تار شده است، از این حالت ناخرسند شد. جبرئیل بر حضرت نازل شد و فرمود: بگیر این را ای محمد! تهنیت گفته است خداوند تو را در حق اهل بیتت. آنگاه سوره ﴿هَلْ أَتَى را بر پیامبر(ص) قرائت فرمود.[۳].[۴]

راویان حدیث از عامه

این شأن نزول برای آیه را بسیاری از علمای اهل سنت نقل کرده‌اند که به برخی از آنها اشاره می‌کنیم:

۱. ابن عبدربه اندلسی، در ضمن حدیث احتجاج مأمون خلیفه عباسی با چهل فقیه آورده است: گفت: ای اسحاق! آیا قرآن می‌خوانی؟ گفتم: آری. گفت: بر من بخوان آیه ﴿هَلْ أَتَى عَلَى الْإِنْسَانِ حِينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُنْ شَيْئًا مَذْكُورًا را. من بر او قرائت کردم تا به آیه:﴿يَشْرَبُونَ مِنْ كَأْسٍ كَانَ مِزَاجُهَا كَافُورًا و تا آیه ﴿وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا رسیدم. او گفت: قسم بر رسولانت! در حق چه کسی این آیات نازل شده است؟ گفتم: در حق علی. گفت: آیا به تو رسیده علی(ع) هنگامی که مسکین و یتیم و اسیر را غذا داد، فرمود: ما به شما به خاطر خدا غذا می‌دهیم؟ و آیا خدا را شنیده‌ای که در کتابش کسی را آن گونه که علی(ع) را توصیف کرده، توصیف نماید؟ گفتم: هرگز. گفت: راست گفتی؛ زیرا خداوند- جل ثناؤه- سیره او را شناخته است. ای اسحاق! آیا تو گواهی نمی‌دهی که آن ده نفر در بهشت‌اند؟ گفتم: آری ای امیرمؤمنان! گفت: به من بگو! اگر کسی گفت: به خدا سوگند! من نمی‌دانم که این حدیث صحیح است یا نه و نمی‌دانم که رسول خدا(ص) آن را فرموده یا نه؛ آیا نزد تو کافر است؟ گفتم: پناه می‌برم به خدا. او گفت: به من بگو! اگر او بگوید: نمی‌دانم این سوره از کتاب خدا است یا نه؛ آیا او کافر است؟ گفتم: آری. او گفت: ای اسحاق! من بین آن دو فرق می‌بینم.[۵].

۲. ابوسالم محمد بن طلحه شافعی می‌گوید: و از جمله احادیثی که به آن اعتماد نموده به جهت اطاعت و در آن سرعت نموده به عبادت، حدیثی است که آن را امام ابوالحسن علی بن احمد واحدی و غیر او از امامان تفسیر روایت کرده‌اند... بس است تو را به این آیه در عبادت او و به اطعام این طعام با شدت احتیاج آنان به غذا، از حیث منقبت و اگر این مطلب نبود شأن این قصه عظیم نمی‌شد و مکانش عالی نمی‌گشت و خدای تعالی درباره آن بر رسولش آیه قرآن نازل نمی‌نمود.[۶].

٣. سبط بن جوزی در کتاب تذکرة الخواص از طریق بغوی و ثعلبی این قصه را نقل کرده، آنگاه بر جدش ابن جوزی اعتراض کرده که چرا این حدیث را در «الموضوعات» آورده؟! او بعد از تنزیه سندش از ضعف می‌گوید: والعجب من قول جدی و إنکاره[۷]. عجب از قول جدم که آن را انکار کرده. او نیز می‌گوید: قال علماء التأویل: فیهم نزل...[۸]. علمای تأویل گفته‌اند که درباره آنها (اهل بیت(ع)) نازل شده است....

۴. شمس الدین قرطبی در تفسیر خود، ذیل این آیه می‌گوید: اهل تفسیر گفته‌اند: این آیه درباره علی و فاطمه(ع) و کنیزی از آن دو به نام فضه نازل شده است.[۹].

۵. عبدالله بن احمد نسفی، نیز از بین اقوال، همین قول را انتخاب و ذکر کرده و می‌گوید: این آیه در شأن علی و فاطمه و فضه کنیز آن دو نازل شد، زمانی که حسن و حسین(ع) مریض شدند و آنان نذر کردند تا سه روز را روزه بگیرند و لذا علی(ع) سه صاع جو از مردی یهودی قرض کرد و فاطمه(س) هر روز یک صاع آن را آرد نمود و نان پخت و هنگام افطار در هر سه روز نان‌ها را ایثار کرده و به مسکین و یتیم و اسیر دادند و هنگام افطار جز آب نیاشامیدند.[۱۰].

۶. نظام الاعرج نیشابوری می‌گوید: واحدی در البسیط و زمخشری در «الکشاف» ذکر کرده‌اند و نیز امامیه اتفاق دارند بر این که سوره ﴿هَلْ أَتَى درباره اهل بیت پیامبر(ص) نازل شده است، خصوصاً این آیه... و روایت شده که سؤال کننده در آن سه شب، جبرئیل بوده که می‌خواسته به اذن خداوند سبحان آنان را امتحان کند.[۱۱].

٧. محمود بن عبدالله آلوسی در تفسیر آیه ﴿وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا می‌گوید: چه امید است که کسی درباره علی و فاطمه(ع) چیزی بگوید جز این که علی مولای مؤمنان و وصی پیامبر(ص) و فاطمه پاره تن احمد و جزء محمدی است و اما حسن و حسین(ع)، روح و ریحان و دو سرور جوانان اهل بهشت‌اند و این رفض به حساب نمی‌آید؛ بلکه هرچه غیر از این، نزد من گمراهی است. من بنده حق هستم نه بنده هوای نفس؛ خدا لعنت کند هوای نفس را در زمره کسانی که لعنت کرده است. و از جمله لطایف، بنا بر قول به نزول آیه درباره اهل بیت(ع) این که خدای سبحان در آن آیات، ذکری از حورالعین نمی‌کند و تنها به غلامان مخلد اشاره می‌نماید تا رعایت حرمت بتول و نور چشم رسول فاطمه زهرا(س) را نموده باشد.[۱۲].[۱۳]

منابع

پانویس

  1. «و خوراک را با دوست داشتنش به بینوا و یتیم و اسیر می‌دهند * (با خود می‌گویند:) شما را تنها برای خشنودی خداوند خوراک می‌دهیم، نه پاداشی از شما خواهانیم و نه سپاسی» سوره انسان، آیه ۸-۹.
  2. رضوانی، علی اصغر، دانشنامه علمی کلمات امام حسین، ج۱، ص ۲۷۱.
  3. «أَنَّ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ(ع) مَرِضَا فَعَادَهُمَا رَسُولُ اللَّهِ‌(ص) فِي نَاسٍ مَعَهُ فَقَالُوا يَا أَبَا الْحَسَنِ لَوْ نَذَرْتَ عَلَى وُلْدِكَ فَنَذَرَ عَلِيٌّ وَ فَاطِمَةُ وَ فِضَّةُ جَارِيَةٌ لَهُمَا إِنْ بَرَءَا مِمَّا بِهِمَا أَنْ يَصُومُوا ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ فَشُفِيَا وَ مَا مَعَهُمْ شَيْ‌ءٌ فَاسْتَقْرَضَ عَلِيٌّ مِنْ شَمْعُونَ الْخَيْبَرِيِّ الْيَهُودِيِّ ثَلَاثَةَ أَصْوُعٍ مِنْ شَعِيرٍ فَطَحَنَتْ فَاطِمَةُ(س) صَاعاً وَ اخْتَبَزَتْ خَمْسَةَ أَقْرَاصٍ عَلَى عَدَدِهِمْ فَوَضَعُوهَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ لِيُفْطِرُوا فَوَقَفَ عَلَيْهِمْ سَائِلٌ فَقَالَ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ بَيْتِ مُحَمَّدٍ مِسْكِينٌ مِنْ مَسَاكِينِ الْمُسْلِمِينَ أَطْعِمُونِي أَطْعَمَكُمُ اللَّهُ مِنْ مَوَائِدِ الْجَنَّةِ فَآثَرُوهُ وَ بَاتُوا لَمْ يَذُوقُوا إِلَّا الْمَاءَ وَ أَصْبَحُوا صِيَاماً فَلَمَّا أَمْسَوْا وَ وَضَعُوا الطَّعَامَ بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَقَفَ عَلَيْهِمْ يَتِيمٌ فَآثَرُوهُ وَ وَقَفَ عَلَيْهِمْ أَسِيرٌ فِي الثَّالِثَةِ فَفَعَلُوا مِثْلَ ذَلِكَ فَلَمَّا أَصْبَحُوا أَخَذَ عَلِيٌّ(ع) بِيَدِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ وَ أَقْبَلُوا إِلَى رَسُولِ اللَّهِ(ص) فَلَمَّا أَبْصَرَهُمْ وَ هُمْ يَرْتَعِشُونَ كَالْفِرَاخِ مِنْ شِدَّةِ الْجُوعِ قَالَ مَا أَشَدَّ مَا يَسُوءُنِي مَا أَرَى بِكُمْ وَ قَامَ فَانْطَلَقَ مَعَهُمْ فَرَأَى فَاطِمَةَ فِي مِحْرَابِهَا قَدْ الْتَصَقَ ظَهْرُهَا بِبَطْنِهَا وَ غَارَتْ عَيْنَاهَا فَسَاءَهُ ذَلِكَ فَنَزَلَ جَبْرَئِيلُ وَ قَالَ خُذْهَا يَا مُحَمَّدُ هَنَّأَكَ اللَّهُ فِي أَهْلِ بَيْتِكَ فَأَقْرَأَهُ السُّورَةَ»؛ زمخشری، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج۴، ص۶۷۰.
  4. رضوانی، علی اصغر، دانشنامه علمی کلمات امام حسین، ج۱، ص ۲۷۱.
  5. «قال: يا إسحاق، هل تقرأ القرآن؟ قلت: نعم، قال: اقرأ عليّ ﴿هَلْ أَتَى عَلَى الْإِنْسَانِ حِينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُنْ شَيْئًا مَذْكُورًا فقرأت منها حتى بلغت: ﴿يَشْرَبُونَ مِنْ كَأْسٍ كَانَ مِزَاجُهَا كَافُورًا إلى قوله: ﴿وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا قال: على رسلك؛ فيمن أنزلت هذه الآيات؟ قلت: في عليّ. قال: فهل بلغك أن عليا حين أطعم المسكين واليتيم والأسير. قال إنما نطعمكم لوجه الله؟ وهل سمعت الله وصف في كتابه أحدا بمثل ما وصف به عليا؟ قلت: لا. قال: صدقت! لأن الله جل ثناؤه عرف سيرته. يا إسحاق، ألست تشهد أن العشرة في الجنة؟ قلت: بلى يا أمير المؤمنين. قال: أرأيت لو أنّ رجلا قال: والله ما أدري هذا الحديث صحيح أم لا، ولا أدري إن كان رسول الله قاله أم لم يقله: أكان عندك كافرا؟ قلت: أعوذ بالله! قال: أرأيت لو أنه قال: ما أدري هذه السورة من كتاب الله أم لا، كان كافرا؟ قلت: نعم. قال: يا إسحاق، أرى بينهما فرقا»؛ احمد بن محمد ابن عبد ربه، العقد الفرید، ج۵، ص۳۵۴.
  6. و مما اعتمده من الطاعة و سارع فیه إلی العبادة ما رواه الإمام أبو الحسن علی بن أحمد الواحدی وغیره من أئمة التفسیر... فکفی بهذه عبادة و بإطعام هذا الطعام مع شدة حاجتهم إلیه منقبة ولولا ذلک لما عظمت هذه القصة شأناً و علت مکاناً ولما أنزل الله (تعالی) فیها علی رسول الله(ص) قرآناً؛ محمد بن طلحه نصیبی شافعی، مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول، ص۱۲۷-۱۲۸.
  7. یوسف بن قزاوغلی ابن جوزی، تذکرة الخواص، ص۲۸۴.
  8. یوسف بن قزاوغلی ابن جوزی، تذکرة الخواص، ص۲۸۱.
  9. و قال أهل التفسیر: نزلت فی علی و فاطمة(ع) و جاریة لهما اسمها فضة؛ محمد بن احمد قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ج۱۹، ص۱۳۰.
  10. نزلت فی علی و فاطمة و فضة جاریة لهما لما مرض الحسن و الحسین(ع) نذروا صوم ثلاثة أیام، فاستقرض علی من یهودی ثلاثة أصوع من الشعیر، فطحنت فاطمة(س) کل یوم صاعاً و خبزت، فآثروا بذلک ثلاث عشایا علی أنفسهم مسکیناً و یتیماً و أسیراً و لم یذوقوا إلا الماء فی وقت الإفطار؛ عبد الله بن احمد نسفی، مدارک التنزیل و حقائق التأویل، ج۴، ص۴۶۶.
  11. ذکر الواحدی فی البسیط والزمخشری فی الکشاف، و کذا الإمامیة أطبقوا علی أن السورة نزلت فی أهل بیت النبی(ص) و لا سیما فی هذه الآیة... و یروی أن السائل فی اللیالی جبرئیل أراد بذلک ابتلاءهم بإذن الله سبحانه؛ نظام الاعرج نیشابوری، تفسیر غرائب القرآن و رغائب الفرقان، ج۶، ص۴۱۲.
  12. و ما ذا عسی یقول امرؤ فیهما سوی أن علیا مولی المؤمنین و وصی النبی، و فاطمة البضعة الأحمدیة والجزء المحمدی، و أما الحسنان فالروح والریحان و سیدا شباب الجنان، و لیس هذا من الرفض بشیء بل ما سواه عندی هو الغی: أنا عبد الحق لا عبد الهوی لعن الله الهوی فیمن لعن و من اللطائف علی القول بنزولها فیهم أنه سبحانه لم یذکر فیها الحور العین و إنما صرح عز وجل بولدان مخلدین رعایة لحرمة البتول وقرة عین الرسول؛ محمود بن عبدالله آلوسی، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم و السبع المثانی، ج۱۵، ص۱۷۴.
  13. رضوانی، علی اصغر، دانشنامه علمی کلمات امام حسین، ج۱، ص ۲۷۳.