منشأ عصمت در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

 
(۶ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۲: خط ۲:
| موضوع مرتبط = منشأ عصمت
| موضوع مرتبط = منشأ عصمت
| عنوان مدخل  = منشأ عصمت
| عنوان مدخل  = منشأ عصمت
| مداخل مرتبط = [[منشأ عصمت در کلام اسلامی]]
| مداخل مرتبط = [[منشأ عصمت در قرآن]] - [[منشأ عصمت در کلام اسلامی]]
| پرسش مرتبط  = عصمت (پرسش)
| پرسش مرتبط  = عصمت (پرسش)
}}
}}


[[عصمت]] در لغت به معنای [[حفظ]] و نگهداری و مانع شدن آمده است. این واژه در اصطلاح [[متکلمان]] گاه به معنای [[توفیق]] و لطفی از جانب [[خدای متعال]] برای حجت‌های او و گاه به معنای ملکه‌ای تعریف شده که با وجود آن، از صاحبش [[گناهان]] صادر نمی‌شود. اما اینکه منشأ عصمت چیست و چه عاملی موجب شده تا این ملکه نفسانی برای [[معصومین]] حاصل شود و آنها از [[ارتکاب گناهان]] و حتی [[خطا]] و [[نسیان]]، مصون بمانند؟ یا به عبارت دیگر چه عامل یا عواملی موجب می‌شود تا [[معصومان]] در مقام [[عمل]] به [[اختیار]] خود آلودگی‌ها را ترک کنند و از خطا و نسیان نیز در [[امان]] باشند؟ دیدگاه‌های مختلفی از سوی متکلمان [[اسلامی]] مطرح شده است. [[علم خاص]]، [[علم]] و [[اراده]]، [[روح القدس]]، تمامیت [[عقل]]، اراده و [[انتخاب]]، مجموع علل و عوامل طبیعی، [[انسانی]] و الوهی و... از جمله این دیدگاه‌ها است.
[[عصمت]] در لغت به معنای [[حفظ]] و نگهداری و مانع شدن آمده است. این واژه در اصطلاح [[متکلمان]] گاه به معنای [[توفیق]] و لطفی از جانب [[خدای متعال]] برای حجت‌های او و گاه به معنای ملکه‌ای تعریف شده که با وجود آن، از صاحبش [[گناهان]] صادر نمی‌شود. اما اینکه منشأ عصمت چیست و چه عاملی موجب شده تا این ملکه نفسانی برای [[معصومین]] حاصل شود و آنها از [[ارتکاب گناهان]] و حتی [[خطا]] و نسیان، مصون بمانند؟ یا به عبارت دیگر چه عامل یا عواملی موجب می‌شود تا [[معصومان]] در مقام [[عمل]] به [[اختیار]] خود آلودگی‌ها را ترک کنند و از خطا و نسیان نیز در [[امان]] باشند؟ دیدگاه‌های مختلفی از سوی متکلمان [[اسلامی]] مطرح شده است. [[علم خاص]]، [[علم]] و [[اراده]]، [[روح القدس]]، تمامیت [[عقل]]، اراده و [[انتخاب]]، مجموع علل و عوامل طبیعی، [[انسانی]] و الوهی و... از جمله این دیدگاه‌ها است.


== معناشناسی [[عصمت]] ==
== معناشناسی [[عصمت]] ==
خط ۱۹: خط ۱۹:


== دیدگاه‌های منشأ عصمت ==
== دیدگاه‌های منشأ عصمت ==
{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقل‌قول ={{وسط‌چین}}'''[[دیدگاه‌های علمای معاصر درباره ریشه اختیاری عصمت چیست؟ (پرسش)| دیدگاه‌های علمای معاصر درباره ریشه اختیاری عصمت چیست؟]]'''{{پایان}}
{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقل‌قول ={{وسط‌چین}}'''[[منشأ عصمت معصومین چیست؟ (پرسش)| منشأ عصمت معصومین چیست؟]]'''{{پایان}}
|تاریخ بایگانی| منبع = <small>[[عصمت (پرسش)|(پرسمان عصمت)]]</small>| تراز = راست| عرض = ۱۰۰px| اندازه خط = ۱۳px|رنگ پس‌زمینه=#F8FBF9| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = وسط}}
|تاریخ بایگانی| منبع = <small>[[عصمت (پرسش)|(پرسمان عصمت)]]</small>| تراز = راست| عرض = ۱۰۰px| اندازه خط = ۱۳px|رنگ پس‌زمینه=#F8FBF9| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = وسط}}
در این بخش به دنبال پاسخ به این پرسش هستیم که چه عاملی موجب شده تا این ملکه نفسانی برای معصومین حاصل شود و آنها از ارتکاب گناهان و حتی خطا و نسیان، مصون بمانند؟ به عبارت دیگر چه عامل یا عواملی موجب می‌شود تا معصومان در مقام عمل به اختیار خود آلودگی‌ها را ترک کنند و از خطا و نسیان نیز در امان باشند؟
در این بخش به دنبال پاسخ به این پرسش هستیم که چه عاملی موجب شده تا این ملکه نفسانی برای معصومین حاصل شود و آنها از ارتکاب گناهان و حتی خطا و نسیان، مصون بمانند؟ به عبارت دیگر چه عامل یا عواملی موجب می‌شود تا معصومان در مقام عمل به اختیار خود آلودگی‌ها را ترک کنند و از خطا و نسیان نیز در امان باشند؟
خط ۵۰: خط ۵۰:
=== اراده و انتخاب ===
=== اراده و انتخاب ===
{{همچنین|انتخاب}}
{{همچنین|انتخاب}}
برخی عصمت را زاییده اراده [[قوی]] و حسن انتخاب می‌‌دانند. از نظر آنان عصمت پدیده‌ای است کاملا ارادی و اختیاری و [[اراده انسان]] در پیدایش این ویژگی نقش تعیین کننده‌ای دارد و در انحصار افراد معدودی نیست، بلکه همه [[انسان‌ها]] می‌‌توانند این ویژگی را در خود ایجاد کنند. به باور ایشان [[تقوا]] و عصمت از یک ریشه‌اند. تقوا به معنای [[پرهیز از گناه]] نیست، بلکه به معنای ملکه‌ای است که موجب مصونیت [[انسان]] از [[ابتلا]] به [[گناه]] می‌‌شود. [[تقوا]] و [[عدالت]] نیز مرتبه ای از [[عصمت]] است و عصمت مطلقه عبارت است از شدت ملکه [[تقوا]] و عدالت. عامل اصلی و ریشه [[واقعی]] [[ملکه عصمت]]، [[اراده]] و [[انتخاب]] [[انسان]] است<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[فلسفه وحی و نبوت (کتاب)|فلسفه وحی و نبوت]]، ص۲۱۸ -۲۱۰؛ [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی]]؛ [[سید کریم واعظ حسینی|واعظ حسینی]]، [[منشأ عصمت (مقاله)| مقاله «منشأ عصمت»]]، فصلنامه [[کلام اسلامی]]، ش ۹۰، ص۷۴-۵۰؛ [[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]] ص ۱۱۴-۱۱۹.</ref>.
برخی عصمت را زاییده اراده [[قوی]] و حسن انتخاب می‌‌دانند. از نظر آنان عصمت پدیده‌ای است کاملا ارادی و اختیاری و [[اراده انسان]] در پیدایش این ویژگی نقش تعیین کننده‌ای دارد و در انحصار افراد معدودی نیست، بلکه همه [[انسان‌ها]] می‌‌توانند این ویژگی را در خود ایجاد کنند. به باور ایشان [[تقوا]] و عصمت از یک ریشه‌اند. تقوا به معنای [[پرهیز از گناه]] نیست، بلکه به معنای ملکه‌ای است که موجب مصونیت [[انسان]] از [[ابتلا]] به [[گناه]] می‌‌شود. [[تقوا]] و [[عدالت]] نیز مرتبه ای از [[عصمت]] است و عصمت مطلقه عبارت است از شدت ملکه [[تقوا]] و عدالت. عامل اصلی و ریشه واقعی [[ملکه عصمت]]، [[اراده]] و [[انتخاب]] [[انسان]] است<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[فلسفه وحی و نبوت (کتاب)|فلسفه وحی و نبوت]]، ص۲۱۸ -۲۱۰؛ [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی]]؛ [[سید کریم واعظ حسینی|واعظ حسینی]]، [[منشأ عصمت (مقاله)| مقاله «منشأ عصمت»]]، فصلنامه [[کلام اسلامی]]، ش ۹۰، ص۷۴-۵۰؛ [[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]] ص ۱۱۴-۱۱۹.</ref>.


=== تمامیّت [[عقل]] ===
=== تمامیّت [[عقل]] ===
خط ۷۸: خط ۷۸:
لکن به نظر می‌رسد آنچه [[خداوند]] بر شخص معصوم عنایت می‌کند و علامه نیز آن را می‌پذیرد، فراتر از علم ولو [[علم خاص]] است، علم تنها مانند آئینه، [[شأن]] ارائه و کاشفیت دارد. اما اینکه آن اعطای الهی چیست که موجب عصمت می‌شود، می‌تواند ملکه [[وحی]] و تهدیدهای [[الهی]] باشد که در نظریه پیشین اشاره شد.
لکن به نظر می‌رسد آنچه [[خداوند]] بر شخص معصوم عنایت می‌کند و علامه نیز آن را می‌پذیرد، فراتر از علم ولو [[علم خاص]] است، علم تنها مانند آئینه، [[شأن]] ارائه و کاشفیت دارد. اما اینکه آن اعطای الهی چیست که موجب عصمت می‌شود، می‌تواند ملکه [[وحی]] و تهدیدهای [[الهی]] باشد که در نظریه پیشین اشاره شد.


به عنوان [[تأیید]] مدعا می‌‌توان به نمونه‌هایی از [[قرآن]] اشاره کرد که با وجود علم و [[آگاهی]] از واقعیت‌ها [[تسلیم]] و منقاد آنها نشدند، مانند [[بلعم باعورا]]، [[فرعون]] و [[شناخت]] [[اهل کتاب]] که علم آنان به خداوند و [[نبوت پیامبر اسلام]] {{صل}} موجب [[تصدیق]] آن نشده است.
به عنوان [[تأیید]] مدعا می‌‌توان به نمونه‌هایی از [[قرآن]] اشاره کرد که با وجود علم و [[آگاهی]] از واقعیت‌ها [[تسلیم]] و منقاد آنها نشدند، مانند [[بلعم باعورا]]، [[فرعون]] و [[شناخت]] [[اهل کتاب]] که علم آنان به خداوند و [[نبوت پیامبر اسلام]] {{صل}} موجب تصدیق آن نشده است.


نکته آخر اینکه در صورت [[پذیرفتن]] نقش و تأثیر انحصاری علم در [[عصمت پیامبران]]، لازم می‌آید که [[عبادت]] و تقوای آنان برای وصول به [[ثواب]] یا برحذر ماندن از [[عقاب]] باشد که آن در شأن [[معصومان]] نیست<ref>{{عربی|التحقیق یقتضی أن لا تکون العصمة لأجل الطمع فی السعادة و الخوف من المعصیة لأن ذلک یقتضی أن لا تکون العصمة مقتضی طبع صاحبهما بل تکون بالتکلف}} (تلخیص المحصل، ص۳۶۹).</ref>.<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی| قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[کاوشی در ماهیت و قلمرو عصمت (مقاله)| کاوشی در ماهیت و قلمرو عصمت]]، مجله پگاه حوزه، مرداد ماه ۱۳۸۳ ش۱۳۹.</ref>
نکته آخر اینکه در صورت پذیرفتن نقش و تأثیر انحصاری علم در [[عصمت پیامبران]]، لازم می‌آید که [[عبادت]] و تقوای آنان برای وصول به [[ثواب]] یا برحذر ماندن از عقاب باشد که آن در شأن [[معصومان]] نیست<ref>{{عربی|التحقیق یقتضی أن لا تکون العصمة لأجل الطمع فی السعادة و الخوف من المعصیة لأن ذلک یقتضی أن لا تکون العصمة مقتضی طبع صاحبهما بل تکون بالتکلف}} (تلخیص المحصل، ص۳۶۹).</ref>.<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی| قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[کاوشی در ماهیت و قلمرو عصمت (مقاله)| کاوشی در ماهیت و قلمرو عصمت]]، مجله پگاه حوزه، مرداد ماه ۱۳۸۳ ش۱۳۹.</ref>


=== حب و عشق ===
=== حب و عشق ===
خط ۹۳: خط ۹۳:


==== تربیت خانواده ====
==== تربیت خانواده ====
امروزه، بیش از پیش روشن شده است که خانواده بیشترین تأثیر را در تربیت و شکل‌گیری شخصیت انسان دارد. اگرچه در [[جوامع]] مدرن و غیرسنتی نهادها و مؤلفه‌های گوناگون [[اجتماعی]] از قبیل [[آموزش و پرورش]]، [[رسانه‌ها]]، گروه هم‌سالان، آموزگاران و غیر آن در [[تعلیم و تربیت]] [[انسان]] دخیل هستند، ولی نقش اساسی از آن خانواده است. روان‌شناسان [[رشد]] بر این باورند که پایه شخصیت [[کودک]] و نوجوان در خانواده شکل می‌گیرد و تا پایان [[عمر]] کم و بیش [[افکار]] و [[عقاید]] و [[رفتار]] او را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. در این میان، تأثیر پدر و مادر بیش از اعضای دیگر خانواده است. نقش [[تربیتی]] خانواده، به ویژه پدر و مادر، در [[آموزه‌های اسلامی]] نیز [[تأیید]] شده است. [[نهی]] از [[ازدواج]] با انسان‌های [[کافر]] و [[فاسق]] و [[فاجر]] و شراب‌خوار... هرچند امتیازاتی چون [[زیبایی]] و [[ثروت]] داشته باشند، از جمله بر این اساس قابل ارزیابی و تحلیل است<ref>پیامبر [[اسلام]]{{صل}} از ازدواج با دختر زیبایی که در خانواده‌ای بد بزرگ شده باشد، نهی می‌کند: {{متن حدیث|إِيَّاكُمْ وَ خَضْرَاءَ الدِّمَنِ قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ{{صل}} وَ مَا خَضْرَاءُ الدِّمَنِ قَالَ: الْمَرْأَةُ الْحَسْنَاءُ فِي مَنْبِتِ السَّوْءِ}}، وسائل الشیعة، کتاب [[نکاح]]، ب ۱۳، از ابواب [[استحباب]] [[اختیار]] الزوجة الکریمة، ح۴، ج۱۴، و نیز می‌فرماید: {{متن حدیث|كُلُّ مَوْلُودٍ يُولَدُ عَلَى الْفِطْرَةِ فَأَبَوَاهُ يُهَوِّدَانِهِ وَ يُنَصِّرَانِهِ وَ يُمَجِّسَانِهِ}}، [[بحارالانوار]]، ج۵۸، ص۱۸۷. [[امام حسین]]{{ع}} در پاسخ به درخواست [[بیعت با یزید]] و دلیل [[ذلت]] ناپذیری خویش می‌فرماید: {{متن حدیث|ألا و إن الدعي بن الدعي قد ركز بين اثنتين بين السلة و الذلة و هيهات منا الذلة يأبى الله ذلك لنا و رسوله و المؤمنون و حجور طابت و بطون طهرت}}، [[ابن عساکر]]، [[ترجمه]] الامام الحسین{{ع}}، ص۳۱۹.</ref>. با توجه به آنچه گفته شد، تولد و [[رشد]] و نموّ یک [[انسان]] در خانواده‌ای با [[ایمان]] و [[خداپرست]] و در دامن پدر و مادری [[وارسته]]، پایبند به [[ارزش‌ها]] و [[فضایل]] [[انسانی]] و اخلاق الهی و دارای [[کمالات]] [[روحی]] و [[معنوی]]، عامل دیگری است که زمینه و بستر مناسب را برای پیدایش [[عصمت]] در انسان‌های [[معصوم]] فراهم می‌آورد. [[اعتقاد]] به [[لزوم]] [[موحد]] و [[مؤمن]] بودن پدران و نیاکان [[انبیای الهی]] در [[آموزه‌های اسلامی]]، به ویژه در [[احادیث]] و [[عقاید]] [[شیعی]] در این مورد و نیز تأثیر [[وراثت]] در شکل‌گیری شخصیت انسان، قابل تحلیل و تبیین است. البته، نباید از این نکته مهم [[غافل]] شد که نقش وراثت و [[خانواده]] فقط در حد اقتضا و فراهم آوردن بستر مناسب برای رشد و نمو [[فضایل اخلاقی]] در انسان معصوم است و هرگز [[اراده]] و [[اختیار]] او یا تأثیر عوامل دیگر را منتفی نمی‌کند<ref>[[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]؛ [[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]]، ص۶۵؛ [[سید موسی هاشمی تنکابنی|هاشمی تنکابنی، سید موسی]]، [[عصمت ضرورت و آثار (کتاب)|عصمت ضرورت و آثار]]، ص ۵۰-۵۴.</ref>.
امروزه، بیش از پیش روشن شده است که خانواده بیشترین تأثیر را در تربیت و شکل‌گیری شخصیت انسان دارد. اگرچه در [[جوامع]] مدرن و غیرسنتی نهادها و مؤلفه‌های گوناگون [[اجتماعی]] از قبیل [[آموزش و پرورش]]، [[رسانه‌ها]]، گروه هم‌سالان، آموزگاران و غیر آن در [[تعلیم و تربیت]] [[انسان]] دخیل هستند، ولی نقش اساسی از آن خانواده است. روان‌شناسان [[رشد]] بر این باورند که پایه شخصیت کودک و نوجوان در خانواده شکل می‌گیرد و تا پایان [[عمر]] کم و بیش [[افکار]] و [[عقاید]] و [[رفتار]] او را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. در این میان، تأثیر پدر و مادر بیش از اعضای دیگر خانواده است. نقش [[تربیتی]] خانواده، به ویژه پدر و مادر، در [[آموزه‌های اسلامی]] نیز [[تأیید]] شده است. [[نهی]] از [[ازدواج]] با انسان‌های [[کافر]] و [[فاسق]] و [[فاجر]] و شراب‌خوار... هرچند امتیازاتی چون [[زیبایی]] و [[ثروت]] داشته باشند، از جمله بر این اساس قابل ارزیابی و تحلیل است<ref>پیامبر [[اسلام]]{{صل}} از ازدواج با دختر زیبایی که در خانواده‌ای بد بزرگ شده باشد، نهی می‌کند: {{متن حدیث|إِيَّاكُمْ وَ خَضْرَاءَ الدِّمَنِ قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ{{صل}} وَ مَا خَضْرَاءُ الدِّمَنِ قَالَ: الْمَرْأَةُ الْحَسْنَاءُ فِي مَنْبِتِ السَّوْءِ}}، وسائل الشیعة، کتاب [[نکاح]]، ب ۱۳، از ابواب [[استحباب]] [[اختیار]] الزوجة الکریمة، ح۴، ج۱۴، و نیز می‌فرماید: {{متن حدیث|كُلُّ مَوْلُودٍ يُولَدُ عَلَى الْفِطْرَةِ فَأَبَوَاهُ يُهَوِّدَانِهِ وَ يُنَصِّرَانِهِ وَ يُمَجِّسَانِهِ}}، [[بحارالانوار]]، ج۵۸، ص۱۸۷. [[امام حسین]]{{ع}} در پاسخ به درخواست [[بیعت با یزید]] و دلیل [[ذلت]] ناپذیری خویش می‌فرماید: {{متن حدیث|ألا و إن الدعي بن الدعي قد ركز بين اثنتين بين السلة و الذلة و هيهات منا الذلة يأبى الله ذلك لنا و رسوله و المؤمنون و حجور طابت و بطون طهرت}}، [[ابن عساکر]]، [[ترجمه]] الامام الحسین{{ع}}، ص۳۱۹.</ref>. با توجه به آنچه گفته شد، تولد و [[رشد]] و نموّ یک [[انسان]] در خانواده‌ای با [[ایمان]] و [[خداپرست]] و در دامن پدر و مادری [[وارسته]]، پایبند به [[ارزش‌ها]] و [[فضایل]] [[انسانی]] و اخلاق الهی و دارای [[کمالات]] [[روحی]] و [[معنوی]]، عامل دیگری است که زمینه و بستر مناسب را برای پیدایش [[عصمت]] در انسان‌های [[معصوم]] فراهم می‌آورد. [[اعتقاد]] به [[لزوم]] [[موحد]] و [[مؤمن]] بودن پدران و نیاکان [[انبیای الهی]] در [[آموزه‌های اسلامی]]، به ویژه در [[احادیث]] و [[عقاید]] [[شیعی]] در این مورد و نیز تأثیر [[وراثت]] در شکل‌گیری شخصیت انسان، قابل تحلیل و تبیین است. البته، نباید از این نکته مهم [[غافل]] شد که نقش وراثت و [[خانواده]] فقط در حد اقتضا و فراهم آوردن بستر مناسب برای رشد و نمو [[فضایل اخلاقی]] در انسان معصوم است و هرگز [[اراده]] و [[اختیار]] او یا تأثیر عوامل دیگر را منتفی نمی‌کند<ref>[[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]؛ [[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]]، ص۶۵؛ [[سید موسی هاشمی تنکابنی|هاشمی تنکابنی، سید موسی]]، [[عصمت ضرورت و آثار (کتاب)|عصمت ضرورت و آثار]]، ص ۵۰-۵۴.</ref>.


==== [[گزینش]] ارادی و اختیاری ====
==== [[گزینش]] ارادی و اختیاری ====
خط ۱۰۲: خط ۱۰۲:
[[آیات]] و [[روایات اسلامی]] نشان می‌دهد که امدادها، [[الطاف]] و هدایت [[خداوند]] با شیوه‌های گوناگون و از همان آغاز تولد و حتی پیش از آن شامل حال انسان‌های [[معصوم]] می‌شود. [[خداوند]] که به همه چیز در گذشته و [[آینده جهان]] هستی دانای مطلق است، پیش از [[آفرینش]] [[انسان‌ها]] و از راه [[علم]] به ذات و صفات خود که انسان‌ها مظهر آن‌اند و نیز علم پیشین [[الهی]] به خوبی می‌داند که برخی انسان‌ها شایستگی و قابلیت [[تکوینی]] و اکتسابی برای [[امامت]] و [[رهبری]] دیگران را دارند و بر اساس اراده آزاد و [[گزینش]] اختیاری خویش در مسیر درست خداوند قدم می‌گذارند. برای همین، آنها را برگزیده و توجه و عنایت ویژه خود را از همان آغاز به آنها معطوف می‌سازند<ref>ر.ک: مصنفات شیخ مفید، ج۵، ص۱۲۸؛ شیخ مفید، الافصاح فی الأمامه، ص۲۵. مضامین یاد شده تا حدود زیادی در روایتی منسوب به امام صادق{{ع}} آمده است: {{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ اخْتَارَ مِنْ وُلْدِ آدَمَ أُنَاساً طَهَّرَ مِيلَادَهُمْ وَ طَيَّبَ أَبْدَانَهُمْ وَ حَفِظَهُمْ فِي أَصْلَابِ الرِّجَالِ وَ أَرْحَامِ النِّسَاءِ أَخْرَجَ مِنْهُمُ الْأَنْبِيَاءَ وَ الرُّسُلَ فَهُمْ أَزْكَى فُرُوعِ آدَمَ فَعَلَ ذَلِكَ لِأَمْرٍ اسْتَحَقُّوهُ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَكِنْ عَلِمَ اللَّهُ مِنْهُمْ حِينَ ذَرَأَهُمْ أَنَّهُمْ يُطِيعُونَهُ وَ يَعْبُدُونَهُ وَ لَا يُشْرِكُونَ بِهِ شَيْئاً فَهَؤُلَاءِ بِالطَّاعَةِ نَالُوا مِنَ اللَّهِ الْكَرَامَةَ وَ الْمَنْزِلَةَ الرَّفِيعَةَ عِنْدَهُ}}، بحارالانوار، ج۱۰، ص۱۷۰؛ همان، ج۱۷، ص۹۴؛ مفاتیح الجنان، دعای ندبه، ص۵۳۲.</ref>.  
[[آیات]] و [[روایات اسلامی]] نشان می‌دهد که امدادها، [[الطاف]] و هدایت [[خداوند]] با شیوه‌های گوناگون و از همان آغاز تولد و حتی پیش از آن شامل حال انسان‌های [[معصوم]] می‌شود. [[خداوند]] که به همه چیز در گذشته و [[آینده جهان]] هستی دانای مطلق است، پیش از [[آفرینش]] [[انسان‌ها]] و از راه [[علم]] به ذات و صفات خود که انسان‌ها مظهر آن‌اند و نیز علم پیشین [[الهی]] به خوبی می‌داند که برخی انسان‌ها شایستگی و قابلیت [[تکوینی]] و اکتسابی برای [[امامت]] و [[رهبری]] دیگران را دارند و بر اساس اراده آزاد و [[گزینش]] اختیاری خویش در مسیر درست خداوند قدم می‌گذارند. برای همین، آنها را برگزیده و توجه و عنایت ویژه خود را از همان آغاز به آنها معطوف می‌سازند<ref>ر.ک: مصنفات شیخ مفید، ج۵، ص۱۲۸؛ شیخ مفید، الافصاح فی الأمامه، ص۲۵. مضامین یاد شده تا حدود زیادی در روایتی منسوب به امام صادق{{ع}} آمده است: {{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ اخْتَارَ مِنْ وُلْدِ آدَمَ أُنَاساً طَهَّرَ مِيلَادَهُمْ وَ طَيَّبَ أَبْدَانَهُمْ وَ حَفِظَهُمْ فِي أَصْلَابِ الرِّجَالِ وَ أَرْحَامِ النِّسَاءِ أَخْرَجَ مِنْهُمُ الْأَنْبِيَاءَ وَ الرُّسُلَ فَهُمْ أَزْكَى فُرُوعِ آدَمَ فَعَلَ ذَلِكَ لِأَمْرٍ اسْتَحَقُّوهُ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَكِنْ عَلِمَ اللَّهُ مِنْهُمْ حِينَ ذَرَأَهُمْ أَنَّهُمْ يُطِيعُونَهُ وَ يَعْبُدُونَهُ وَ لَا يُشْرِكُونَ بِهِ شَيْئاً فَهَؤُلَاءِ بِالطَّاعَةِ نَالُوا مِنَ اللَّهِ الْكَرَامَةَ وَ الْمَنْزِلَةَ الرَّفِيعَةَ عِنْدَهُ}}، بحارالانوار، ج۱۰، ص۱۷۰؛ همان، ج۱۷، ص۹۴؛ مفاتیح الجنان، دعای ندبه، ص۵۳۲.</ref>.  


آشکار‌ترین شکل [[لطف]] و تفضل الهی که ارتباط تنگاتنگی با پیدایش [[عصمت]] دارد، دادن [[آگاهی]] و [[بینش]] درست، عمیق و گسترده در حوزه‌های [[خداشناسی]]، [[انسان‌شناسی]]، [[معادشناسی]]، [[تاریخ]] [[ادیان]] و اقوام و [[جهان]]، به ویژه درباره پیامدهای مثبت و منفی [[عقاید]]، [[عواطف]] و [[اعمال]] و کردارهای ریز و درشت در [[دنیا]] و [[آخرت]] است. این آگاهی و بینش از راه [[وحی]]، [[روح القدس]]، [[الهام]]، [[رؤیا]] و غیر آن با وساطت یا بدون وساطت [[فرشته]] الهی داده می‌شود. چنین [[درک]] و [[دانش]] و بینش عمیق و گسترده‌ای، شکوفایی [[عقل]] و [[خرد]]، تنظیم [[امیال]] و [[غرایز]]، جهت دادن به [[احساسات]] و عواطف و [[رفتارها]] به سمت و سویی خاص، ایجاد [[امیال]] و گرایش‌های خاص، رغبت و نفرت و بالأخره پرهیز آگاهانه و آزادانه و مصونیت اختیاری را در پی دارد. بر اساس این [[دانش]] و [[بینش]]، [[عشق]] عمیق به [[خداوند]] و [[گردن نهادن]] به [[فرمان]] او حتی تا پای [[جان]] و همچنین [[درک]] حضور خداوند شکل می‌گیرد. تأثیر این [[علم]] به قدری [[قوی]] و شدید است که [[حقایق]] را به دیده [[دل]]، موجود و محقق می‌توان دید. [[آیات]] و [[نشانه‌ها]] و [[براهین]] [[الهی]]، انذارها و تبشیرها و وعده‌ها و وعیدها نیز جلوه دیگری از [[الطاف خداوند]] است که به تقویت موارد یاد شده می‌پردازد<ref>درباره بخشی از مباحث یاد شده ر.ک: ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۷، ص۸ ارشاد الطالبین، ص۳۱۰؛ تلخیص المحصل، ص۳۶۹؛ کشف المراد، ص، ۳۶۵؛ علامه حلی، مناهج الیقین فی أصول الدین، ص۲۷۹؛ رسالة التقریب، ش۲، ص۱۴۱؛ محمد حسین طباطبائی، المیزان، ج۲، ص۸۲ و ۱۳۸؛ ج۵، ص۷۹؛ ج۱۱، ص۱۶۲.</ref>.<ref>[[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]؛ [[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]]، ص۶۵؛ [[سید موسی هاشمی تنکابنی|هاشمی تنکابنی، سید موسی]]، [[عصمت ضرورت و آثار (کتاب)|عصمت ضرورت و آثار]]، ص ۵۰-۵۴.</ref>
آشکار‌ترین شکل [[لطف]] و تفضل الهی که ارتباط تنگاتنگی با پیدایش [[عصمت]] دارد، دادن [[آگاهی]] و [[بینش]] درست، عمیق و گسترده در حوزه‌های [[خداشناسی]]، [[انسان‌شناسی]]، [[معادشناسی]]، [[تاریخ]] [[ادیان]] و اقوام و [[جهان]]، به ویژه درباره پیامدهای مثبت و منفی [[عقاید]]، [[عواطف]] و [[اعمال]] و کردارهای ریز و درشت در [[دنیا]] و [[آخرت]] است. این آگاهی و بینش از راه [[وحی]]، [[روح القدس]]، [[الهام]]، [[رؤیا]] و غیر آن با وساطت یا بدون وساطت [[فرشته]] الهی داده می‌شود. چنین [[درک]] و [[دانش]] و بینش عمیق و گسترده‌ای، شکوفایی [[عقل]] و [[خرد]]، تنظیم [[امیال]] و غرایز، جهت دادن به [[احساسات]] و عواطف و [[رفتارها]] به سمت و سویی خاص، ایجاد [[امیال]] و گرایش‌های خاص، رغبت و نفرت و بالأخره پرهیز آگاهانه و آزادانه و مصونیت اختیاری را در پی دارد. بر اساس این [[دانش]] و [[بینش]]، [[عشق]] عمیق به [[خداوند]] و [[گردن نهادن]] به [[فرمان]] او حتی تا پای [[جان]] و همچنین [[درک]] حضور خداوند شکل می‌گیرد. تأثیر این [[علم]] به قدری [[قوی]] و شدید است که [[حقایق]] را به دیده [[دل]]، موجود و محقق می‌توان دید. [[آیات]] و [[نشانه‌ها]] و [[براهین]] [[الهی]]، انذارها و تبشیرها و وعده‌ها و وعیدها نیز جلوه دیگری از [[الطاف خداوند]] است که به تقویت موارد یاد شده می‌پردازد<ref>درباره بخشی از مباحث یاد شده ر.ک: ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۷، ص۸ ارشاد الطالبین، ص۳۱۰؛ تلخیص المحصل، ص۳۶۹؛ کشف المراد، ص، ۳۶۵؛ علامه حلی، مناهج الیقین فی أصول الدین، ص۲۷۹؛ رسالة التقریب، ش۲، ص۱۴۱؛ محمد حسین طباطبائی، المیزان، ج۲، ص۸۲ و ۱۳۸؛ ج۵، ص۷۹؛ ج۱۱، ص۱۶۲.</ref>.<ref>[[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]؛ [[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]]، ص۶۵؛ [[سید موسی هاشمی تنکابنی|هاشمی تنکابنی، سید موسی]]، [[عصمت ضرورت و آثار (کتاب)|عصمت ضرورت و آثار]]، ص ۵۰-۵۴.</ref>


== جمع‌بندی ==  
== جمع‌بندی ==  
۱۱۶٬۶۸۶

ویرایش