سیره خانوادگی امام علی: تفاوت میان نسخهها
(←پانویس) |
|||
(۴ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = سیره امام علی | | موضوع مرتبط = سیره امام علی | ||
| عنوان مدخل = | | عنوان مدخل = | ||
| مداخل مرتبط = | | مداخل مرتبط = | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
[[خانواده]] کانون [[الفت]] و انس [[انسانها]]، و نخستین هسته کوچک [[جامعه]] است که انسانها | [[خانواده]] کانون [[الفت]] و انس [[انسانها]]، و نخستین هسته کوچک [[جامعه]] است که انسانها همدلی و [[همزیستی]] و مهر و [[محبت]] را ابتدا در آن و در دامن پر مهر مادر و آغوش گرم پدر [[احساس]] میکنند و [[شخصیت]] و [[منش]] خویش را به دست میآورند؛ [[آداب]] [[اجتماعی]] را میآموزند و از آنجا به صحنه جامعه میآورند و همان سان که در خانواده [[تربیت]] و پرورش یافتهاند، با دیگر افراد برخورد میکنند و به همراه دیگر [[خانوادهها]]، جامعه را میسازند؛ از این رو، خانواده از جایگاه والا، منزلتی ارجمند و موقعیتی ممتاز و ویژه برخوردار است و سهم عمیق و گستردهای در [[پیشرفت]] و [[تکامل]] انسانها دارد؛ به همین دلیل [[دین مقدس اسلام]] و سایر [[ادیان الهی]]، به این کانون اصلی انسانسازی، توجه فراوان کرده، آن را بسیار [[مقدس]] و [[محترم]] دانستهاند. | ||
ارائه الگویی [[نیکو]] برای تمام خانوادهها لازم است تا بر اساس آن، کانون خانواده خود را [[رشد]] دهند. در این زمینه، سیره خانوادگی علی{{ع}} و [[فاطمه]]{{س}} بهترین و متکاملترین نمونه برای خانوادهها است. | |||
بر این اساس، پیامبر [[تربیت]] شده [[الهی]] و علی تربیت شده پیامبر است؛ یعنی از همان چشمه زلال الهی، بهره گرفته است. به عبارت دیگر، دو رکن اساسی خانواده [[علوی]]، علی و [[فاطمه]]، هر دو از چشمهسار [[وحی]] | در این بخش، نخست به شیوه [[همسرداری]] [[امام علی]]{{ع}}، سپس روش [[آموزشی]] و [[تربیتی]] [[فرزندان]] و در پایان، برخورد وی با [[خویشاوندان]] بررسی میشود<ref>[[علی رفیعی|رفیعی، علی]]، [[سیره امام علی (مقاله)| مقاله «سیره امام علی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۱۰ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۱۰]]، ص ۲۳.</ref>. | ||
فاطمه{{س}} نیز [[منزلت]] عالی شوهر را میدانست و او را [[محترم]] میشمرد؛ چنانکه زن [[مسلمان]]، به پیشوای خویش [[احترام]] مینهد؛ زیرا فاطمه به | |||
به [[خدا]] [[سوگند]]! هیچگاه [[فاطمه]] را به [[اکراه]] به کاری وا نداشتم و او را ناراحت نکردم و [[خشمگین]] نساختم تا [[خداوند]] او را نزد خویش برد و او نیز هیچ [[زمان]] مرا ناراحت و خشمگین نکرد و از دستور من سر نپیچید و هرگاه به او نگاه میکردم، همه | == شیوه همسرداری امام علی{{ع}} == | ||
بزرگترین عامل [[خوشبختی]] و راز کامیابی خانواده، در گرم و باصفا نگاه داشتن کانون [[خانوادگی]]، [[اخلاق پسندیده]] و محبت و [[مهربانی]] و [[وفاداری]] در آن است؛ از این رو امام علی{{ع}} میفرمود: «هیچ [[همنشینی]] مانند نیکخویی و هیچ میراثی همسنگ [[ادب]] نیست»<ref>نهج البلاغه، حکمت ۱۰۹.</ref>. حضرت نیکخویی را موجب و موجد محبت و [[دوستی]] معرفی میکرد<ref>آمدی، عبدالواحد، غررالحکم، ص۱۹۰.</ref> و در مقابل، [[خوی]] ناپسند و [[بداخلاقی]] را بدترین همنشین دانسته<ref>آمدی، عبدالواحد، غررالحکم، ص۲۲۹.</ref>، آن را باعث تباه شدن [[زندگی]] و سیهروزی و موجب [[شکنجه]] و [[آزار]] [[انسان]] به شمار آورد<ref>آمدی، عبدالواحد، غررالحکم، ص۲۲۹.</ref>. | |||
او که خود دست پرورده [[اخلاق]] خوش [[پیامبر]] است، از حضرت آموخته که رمز [[پیروزی]] در زندگی، به ویژه در کانون گرم [[خانواده]]، داشتن [[خلق و خوی]] پسندیده است. [[امیر مؤمنان]]{{ع}} درباره نمونه برخورد [[اخلاقی]] و پر از مهر [[پیامبر]] با خویش میفرماید: پیامبر مرا از روزی که نوزادی بیش نبودم، به دامن خویش مینشاند و به سینه خود میچسباند. در بستر خویش پناهم میداد و بدنش را به بدنم میسایید و از عطر دلآویزش بهرهمندم میساخت. لقمه را میجوید و در دهانم میگذاشت؛ از این رو هرگز در گفتارم دروغی نشنید و در کردارم خطایی ندید<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۳۴.</ref>. | |||
بر این اساس، پیامبر [[تربیت]] شده [[الهی]] و علی تربیت شده پیامبر است؛ یعنی از همان چشمه زلال الهی، بهره گرفته است. به عبارت دیگر، دو رکن اساسی خانواده [[علوی]]، علی و [[فاطمه]]، هر دو از چشمهسار [[وحی]] سیراب شده، به وسیله پیامبر تربیت و پرورش یافتهاند؛ بنابراین از نظر اخلاقی بسیار به هم نزدیک و شبیه هم هستند و با یکدیگر توافق کامل دارند و دید و [[بینش]] هر دو به [[زندگی]]، یکی است؛ بدین لحاظ رابطهای که با یکدیگر برقرار کردهاند، رابطهای تنگاتنگ همراه با [[محبت]]، [[مهربانی]]، صفا و [[وفاداری]] به همدیگر و احترامی متقابل است. هر دو به خلق و خوی هم آشنا هستند و چه [[زیبا]] است این وصلت و رشته پیوند [[خانوادگی]] میان آنان که هیچ چیز آن را [[سست]] و متزلزل نمیسازد؛ زیرا علی{{ع}} فاطمه را به خوبی میشناسد و برای او احترامی درخور قائل است. علی میداند که فاطمه سیده زنان عالم و نوری از [[انوار]] [[رسول خدا]]{{صل}} است و نیز به خوبی [[آگاه]] است که فاطمه مجموعهای از [[فضایل]] را دارد که اگر یکی از آنها نصیب [[زن]] دیگری میشد، شایسته نوع [[تعظیم]] و [[تکریم]] بود تا چه رسد به فاطمه که خود دارای همه آن [[فضیلتها]] است. | |||
فاطمه{{س}} نیز [[منزلت]] عالی شوهر را میدانست و او را [[محترم]] میشمرد؛ چنانکه زن [[مسلمان]]، به پیشوای خویش [[احترام]] مینهد؛ زیرا فاطمه به مقام و حق علی، چنانکه باید و شاید، آشنا بود و از وی [[پیروی]] میکرد. او میدانست که علی [[صاحب ولایت]] و [[خلافت]] بزرگ و [[امامت]] مطلق است. [[برادر رسول خدا]] و [[خلیفه]] او، [[وارث]] و [[وصی]] حضرت و از همه [[مردم]] پیشگامتر در [[اسلام]] و دارای [[علم]] و [[کمالات]] و [[فضایل]] بیشمار است. با توجه به همین [[شناخت]] و کانون پر از مهر و [[عاطفه]] [[خانوادگی]] بود که علی{{ع}} میفرمود: به [[خدا]] [[سوگند]]! هیچگاه [[فاطمه]] را به [[اکراه]] به کاری وا نداشتم و او را ناراحت نکردم و [[خشمگین]] نساختم تا [[خداوند]] او را نزد خویش برد و او نیز هیچ [[زمان]] مرا ناراحت و خشمگین نکرد و از دستور من سر نپیچید و هرگاه به او نگاه میکردم، همه ناراحتیها و اندوهها و غمهایم را از یاد میبردم<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۴۳، ص۳۱.</ref>. | |||
در [[حدیثی]] آمده است که [[پیامبر]] کارهای مربوط به این کانون گرم را میان علی و فاطمه تقسیم کرده بود؛ به این شکل که علی موظف بود کارهای بیرون از [[خانه]] را انجام دهد و فاطمه، به امور داخل خانه میرسید و از این تقسیم کار، بسیار [[راضی]] و [[خشنود]] بود<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۴، ص۱۲۳.</ref>. با این حال، علی{{ع}} در خانه نیز به فاطمه کمک میکرد و از بار سنگین کارهای داخل خانه که بر دوش او بود، میکاست. حضرت در خانه، عدس [[پاک]] میکرد. خانه را جارو میزد و در آسیاب کردن جو به فاطمه [[یاری]] میداد<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۴۳، ص۵۰.</ref>. | |||
گفتهاند: روزی پیامبر به [[خانه علی]] و فاطمه آمد و دید آنان مشغول آسیاب کردن هستند؛ فرمود: کدام یک از شما بیشتر از دیگری خسته شده است؟ علی{{ع}} پاسخ داد: ای [[رسول خدا]]! فاطمه خستهتر است. پیامبر کنار علی قرار گرفت و به کمک او به آرد کردن جو مشغول شد<ref>ورام بن ابی فراس، تنبیه الخواطر، ج۲، ص۲۳۰؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۴۳، ص۵۱.</ref>. | گفتهاند: روزی پیامبر به [[خانه علی]] و فاطمه آمد و دید آنان مشغول آسیاب کردن هستند؛ فرمود: کدام یک از شما بیشتر از دیگری خسته شده است؟ علی{{ع}} پاسخ داد: ای [[رسول خدا]]! فاطمه خستهتر است. پیامبر کنار علی قرار گرفت و به کمک او به آرد کردن جو مشغول شد<ref>ورام بن ابی فراس، تنبیه الخواطر، ج۲، ص۲۳۰؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۴۳، ص۵۱.</ref>. | ||
[[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: «[[امیرمؤمنان]]{{ع}} به [[خانه]] هیزم و آب میآورد و جارو میکرد و [[فاطمه]]{{س}} آسیاب و خمیر میکرد و نان میپخت»<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۸۶؛ شیخ صدوق، کتاب من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۱۶۹؛ شیخ طوسی، الامالی، ص۶۶۱؛ ر.ک: کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۸، ص۱۶۵؛ ورام بن ابی فراس، تنبیه الخواطر، ج۲، ص۱۴۸.</ref>. | [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: «[[امیرمؤمنان]]{{ع}} به [[خانه]] هیزم و آب میآورد و جارو میکرد و [[فاطمه]]{{س}} آسیاب و خمیر میکرد و نان میپخت»<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۸۶؛ شیخ صدوق، کتاب من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۱۶۹؛ شیخ طوسی، الامالی، ص۶۶۱؛ ر.ک: کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۸، ص۱۶۵؛ ورام بن ابی فراس، تنبیه الخواطر، ج۲، ص۱۴۸.</ref>. | ||
این [[روایتها]] نمونههایی از شیوه [[همسرداری]] علی{{ع}} بود که نشان میدهد چگونه به فاطمه{{س}} کمک میکرد و [[سیره]] او در خانه و با همسرش بر چه اساسی [[استوار]] بود. [[امام]] هیچگاه از [[یاری]] و کمک به فاطمه در خانه و بیرون از خانه، کوتاهی نکرد و [[مقررات اسلامی]] را در مورد وی نادیده نگرفت و در هر حال مدافعش بود. حضرت در مورد | این [[روایتها]] نمونههایی از شیوه [[همسرداری]] علی{{ع}} بود که نشان میدهد چگونه به فاطمه{{س}} کمک میکرد و [[سیره]] او در خانه و با همسرش بر چه اساسی [[استوار]] بود. [[امام]] هیچگاه از [[یاری]] و کمک به فاطمه در خانه و بیرون از خانه، کوتاهی نکرد و [[مقررات اسلامی]] را در مورد وی نادیده نگرفت و در هر حال مدافعش بود. حضرت در مورد حقوق همسران میفرمود: مبادا بر [[زنان]] خود [[ستم]] روا دارید و آنان را از [[حق]] خویش [[محروم]] سازید<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۷۷، ص۴۰۸ و ۴۰۷.</ref>. هر کس به اندازه یک درهم گوشت برای [[همسر]] و [[فرزندان]] خویش خریداری کند، مانند کسی است که بردهای از فرزندان اسماعیل{{ع}} را [[آزاد]] ساخته است<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۷۸، ص۳۲.</ref>.<ref>[[علی رفیعی|رفیعی، علی]]، [[سیره امام علی (مقاله)| مقاله «سیره امام علی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۱۰ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۱۰]]، ص ۲۴.</ref> | ||
مبادا بر [[زنان]] خود [[ستم]] روا دارید و آنان را از [[حق]] خویش [[محروم]] سازید<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۷۷، ص۴۰۸ و ۴۰۷.</ref>. هر کس به اندازه یک درهم گوشت برای [[همسر]] و [[فرزندان]] خویش خریداری کند، مانند کسی است که بردهای از فرزندان اسماعیل{{ع}} را [[آزاد]] ساخته است<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۷۸، ص۳۲.</ref>.<ref>[[علی رفیعی|رفیعی، علی]]، [[سیره امام علی (مقاله)| مقاله «سیره امام علی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۱۰ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۱۰]] ص ۲۴.</ref>. | |||
== [[رفتار]] علی{{ع}} با فرزندان خود == | |||
شیوه و رفتار علی{{ع}} با فرزندانش، بر همان مبنایی استوار بود که خود بر آن اساس، از جانب [[پیامبر]] [[تربیت]] شده بود. به عبارت دیگر، نوع تربیت و [[آموزشی]] را که [[قرآن]] و [[سنت]] برای فرزندان مقرر ساخته بود، به کار میبست و تصریح میکرد که فرزند را بر پدر و پدر را بر فرزند [[حقوقی]] متقابل است: حق فرزند بر پدر آن است که بر او نامی [[نیک]] بگذارد. [[ادب]] [[نیکو]] و پسندیده بیاموزد و قرآن را به او [[آموزش]] دهد و در برابر، حق پدر بر فرزند آن است که از پدر [[فرمان]] برد، جز آنجا که [[اطاعت]] از پدر، در مسیر [[سرپیچی]] از [[فرمان خداوند]] باشد<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۰۰.</ref>. او در سخنی [[زیبا]]، به حسن و حسین{{ع}}، [[فضیلتها]] و ارزشهای متعالی در [[زندگی]] را چنین میآموزد: [[تقوا]] پیشه سازید. در پی [[دنیا]] و مظاهر آن نباشید؛ حتی اگر دنیا به شما روی آورد. بر هر چه از مواهب [[دنیایی]] است و از دست میدهید، [[تأسف]] نخورید. به [[حق]] سخن بگویید. برای [[پاداش الهی]] کار و کوشش کنید. [[دشمن]] [[ستمگر]] و یار ستمدیده باشید. در کارهایتان [[نظم]] داشته باشید. برای ایجاد [[صلح]] و و [[آشتی]] بین [[مردم]] بکوشید. حال [[یتیمان]] را رعایت کنید و نگذارید نابود شوند. [[همسایگان]] خود را مراعات کنید مبادا در [[عمل به قرآن]]، دیگران بر شما پیشی گیرند. همواره مواظب [[نماز]] باشید. [[امر به معروف و نهی از منکر]] را هرگز ترک نکنید که در آن صورت، بدان بر شما مسلط شده، دعایتان [[مستجاب]] نخواهد شد. بر شما باد [[همبستگی]] و از [[تفرقه]] و پشت کردن به یکدیگر بپرهیزید<ref>نهج البلاغه، نامه ۴۷.</ref>. | |||
در این سخنان، هر آنچه باید پدری به [[فرزندان]] خویش در [[امور دینی]] و دنیایی و در نوع [[رفتار فردی]] و [[اجتماعی]] بیاموزد، آمده است. هر یک از فرزندانش که متولد میشد، [[روز]] هفتم تولدش [[قربانی]] میکرد و عقیقه میداد و میفرمود: در روز هفتم تولد نوزادتان عقیقه و قربانی کنید و چون موی سر آنها را تراشیدید، به وزن آن، [[نقره]] [[صدقه]] دهید<ref>حرانی، ابن شعبه، تحف العقول، ص۷۲.</ref>. | |||
در مورد چگونگی [[تربیت]] آنان نیز میفرمود: {{متن حدیث|مَنْ كَانَ لَهُ وَلَدٌ صَبَا}}<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۲۰۳.</ref>؛ «هر کسی فرزند کودکی داشت، کودکی کند». حضرت در این سخن ارزشمند، رکنی اساسی و حکمتآمیز را مطرح ساخته که با هر کس باید به زبان خود وی سخن گفت و [[رفتار]] کرد؛ زیرا فاصله زمانی و فاصله [[فکری]] و [[فرهنگی]] بین افراد، مانع از آن است که بتوانند همدیگر را خوب و درست [[درک]] کنند. | |||
در سفارشی آموزنده و پر از [[حکمت]] در مورد رعایت موقعیت زمانی کودکان و فرزندان و فاصله میان دو نسل میگوید: {{متن حدیث|لا تقسروا أولادكم على آدابكم فإنهم مخلوقون لزمان غير زمانكم}}<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۲۰، ص۲۶۷.</ref>؛ «[[فرزندان]] خویش را به [[آداب]] و نوع [[تربیت]] خویش محدود نسازید؛ زیرا آنان برای روزگاری غیر از [[روزگار]] شما [[آفریده]] شدهاند». | |||
رعایت نکردن فاصله [[سنی]] و زمانی و اقتضائات زمانی و بیتوجهی به [[پیشرفت]] [[زمان]] و [[تغییر]] آداب و رسوم، در امر تربیت فرزندان، نه تنها مفید نیست، بلکه ضررهای جبرانناپذیر و فراوانی را به بار خواهد آورد. | |||
[[امام علی]]{{ع}} با توجه به این مسائل، در نامهای که به فرزند دلبند خویش، [[امام حسن]]{{ع}} شیوه و نوع [[رفتار]] و [[اصول تربیتی]] و پرورشی خویش را که در مورد فرزندش [[اعمال]] کرده، به تفصیل برای وی نوشته است<ref>نهج البلاغه، نامه ۴۷.</ref>. آن حضرت نه تنها به لحاظ نظری به [[تعلیم و تربیت]] فرزندان خود میپرداخت، بلکه در مرحله عمل نیز به این امر توجه میکرد و در زندگی اجتماعی به آنان [[مسئولیت]] میداد و از آنان [[انتظار]] داشت که به آموزههایش پاسخ شایسته دهند. نمونههایی از این مسئولیت دادنها و وارد کردن آنها به مسائل [[اجتماعی]]، به این شرح است: [[حضرت علی]]{{ع}} برای این که به فرزند خویش [[شخصیت]] و مسئولیت دهد، [[داوری]] مردی را که برای [[رهایی]] بیگناهی از [[قصاص]]، به [[قتل]] اعتراف کرد، به امام حسن{{ع}} واگذاشت و امام حسن{{ع}} فرمود: چون با حضور خویش و اعتراف به قتل، بیگناهی را از [[مرگ]] [[نجات]] داد و [[خداوند]] میفرماید: {{متن قرآن|وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا}}<ref>«و هر که آن را زنده بدارد چنان است که همه مردم را زنده داشته است» سوره مائده، آیه ۳۲.</ref>. دیه او را از [[بیتالمال]] بدهید و هر دو را [[آزاد]] کنید! حضرت علی{{ع}} داوری فرزندش را پسندید و [[قضاوت]] او را [[تأیید]] کرد<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۷، ص۲۸۹.</ref>. همچنین امام علی{{ع}} در [[جنگ صفین]]، ده هزار نفر از سپاهیانش را تحت فرماندهی [[امام حسین]]{{ع}} قرار داد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۸۱.</ref>.<ref>[[علی رفیعی|رفیعی، علی]]، [[سیره امام علی (مقاله)| مقاله «سیره امام علی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۱۰ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۱۰]]، ص ۲۶.</ref> | |||
==[[ | == [[سیره امام علی]]{{ع}} در مورد [[خویشاوندان]] == | ||
دلبستگی به [[خانواده]]، [[حفظ]] و حراست از بستگان و رسیدگی به آنان، اهتمام به [[صله رحم]]، [[استوار]] ساختن پیوند [[خویشاوندی]]، از سنتهای [[نیکو]] و از اصول اساسی در [[فرهنگ]] [[اسلام]] است و [[پیامبر]] بر [[سنت]] و اصل صله رحم بسیار پای فشرده، تأکید فرموده است. [[امام علی]]{{ع}} نیز در این زمینه پیشتاز بوده است؛ چنانکه خود در یکی از سخنانش به این مطلب تصریح کرده است: {{متن حدیث|لَنْ يُسْرِعَ أَحَدٌ قَبْلِي إِلَى دَعْوَةِ حَقٍّ وَ صِلَةِ رَحِمٍ}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۳۹.</ref>؛ «هیچ کس، در پذیرش دعوت حق و صله رحم، چون من پیشتاز نبوده است». در سخنی دیگر میفرماید: ای [[مردم]]، بیگمان هیچ کس [هر چند دارای [[ثروت]] فراوان و مکنت بیشمار باشد] از [[خویشان]] و بستگان خود بینیاز نیست که از وی با زبان و دست [[دفاع]] کنند. [[خویشاوندان]] بزرگترین گروه از مردم هستند که از [[انسان]] پشتیبانی میکنند و [[ناراحتی]] او را از بین میبرند. هنگامی که حادثهای برای شخص پیش آید، آنها پر عاطفهترین مردمند. | |||
[[ | |||
[[آگاه]] باشید که نباید از بستگان و خویشان بینوای خود روی برتابید و از آنان چیزی را دریغ دارید که اگر بر آنان [[انفاق]] نکنید، بر [[دارایی]] نیفزاید و اگر به آنان انفاق کنید، کاستی در مالتان پدید نیاید. هر کس از [[یاری]] [[عشیره]] و خویشان خود دست فرو بندد، فقط یک دست از یاری آنان کاسته شده؛ ولی وی خویش را از دستهای بسیاری [[محروم]] ساخته است. هر کس با [[نزدیکان]] و اطرافیان خویش [[مدارا]] کند، همواره [[دوستی]] و [[مهربانی]] آنان را نصیب خویش ساخته است<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۳۹.</ref>. | |||
در | |||
حضرت در یکی دیگر از سخنان خود به توانگران از بستگان خویش، درباره خویشاوندان، سفارش میکند: {{متن حدیث|... فَمَنْ آتَاهُ اللَّهُ مَالًا فَلْيَصِلْ بِهِ الْقَرَابَةَ وَ لْيُحْسِنْ مِنْهُ الضِّيَافَةَ}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۴۲.</ref>؛ «کسی که [[خداوند]] به او توانگری داده، باید پیوند خویشاوندی را استوار سازد [صله رحم کند] و از میهمانان به خوبی و شایستگی [[پذیرایی]] کند». | |||
او در وصیتی به فرزند خود، [[امام حسن]]{{ع}} درباره رعایت حقوق خانواده و [[خویشاوندان]]، با تأکید بیشتری سفارش میکند: {{متن حدیث|وأكِرم عَشِيرَتَك، فإنَّهم جَناحُك الَّذِي به تَطِير، وأصْلُك الَّذِي إليه تَصِير، ويدُك الَّذِي بها تَصولُ}}<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۱.</ref>؛ «خویشانت را گرامی بدار که بالهای تواند و به نیروی آنان میتوانی پرواز کنی و همچنین آنان ریشه تواند که به آن باز میگردی و دستان تواند که با آنان به [[دشمن]] [[یورش]] میبری». | |||
به این ترتیب حضرت پیوند [[خانوادگی]] و [[خویشاوندی]] را بسیار [[محترم]] میداشت و به پیوند خویشاوندی سفارش أکید میفرمود و خود در این راه پیشگام و پیشتاز بود<ref>[[علی رفیعی|رفیعی، علی]]، [[سیره امام علی (مقاله)| مقاله «سیره امام علی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۱۰ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۱۰]]، ص ۲۹.</ref>. | |||
به این ترتیب حضرت پیوند [[خانوادگی]] و [[خویشاوندی]] را بسیار [[محترم]] میداشت و به پیوند خویشاوندی سفارش أکید میفرمود و خود در این راه پیشگام و پیشتاز بود | |||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۶۲: | خط ۶۳: | ||
[[رده:سیره امام علی]] | [[رده:سیره امام علی]] | ||
[[رده:سیره خانوادگی]] | |||
[[رده:خانواده]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۴ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۳۲
مقدمه
خانواده کانون الفت و انس انسانها، و نخستین هسته کوچک جامعه است که انسانها همدلی و همزیستی و مهر و محبت را ابتدا در آن و در دامن پر مهر مادر و آغوش گرم پدر احساس میکنند و شخصیت و منش خویش را به دست میآورند؛ آداب اجتماعی را میآموزند و از آنجا به صحنه جامعه میآورند و همان سان که در خانواده تربیت و پرورش یافتهاند، با دیگر افراد برخورد میکنند و به همراه دیگر خانوادهها، جامعه را میسازند؛ از این رو، خانواده از جایگاه والا، منزلتی ارجمند و موقعیتی ممتاز و ویژه برخوردار است و سهم عمیق و گستردهای در پیشرفت و تکامل انسانها دارد؛ به همین دلیل دین مقدس اسلام و سایر ادیان الهی، به این کانون اصلی انسانسازی، توجه فراوان کرده، آن را بسیار مقدس و محترم دانستهاند.
ارائه الگویی نیکو برای تمام خانوادهها لازم است تا بر اساس آن، کانون خانواده خود را رشد دهند. در این زمینه، سیره خانوادگی علی(ع) و فاطمه(س) بهترین و متکاملترین نمونه برای خانوادهها است.
در این بخش، نخست به شیوه همسرداری امام علی(ع)، سپس روش آموزشی و تربیتی فرزندان و در پایان، برخورد وی با خویشاوندان بررسی میشود[۱].
شیوه همسرداری امام علی(ع)
بزرگترین عامل خوشبختی و راز کامیابی خانواده، در گرم و باصفا نگاه داشتن کانون خانوادگی، اخلاق پسندیده و محبت و مهربانی و وفاداری در آن است؛ از این رو امام علی(ع) میفرمود: «هیچ همنشینی مانند نیکخویی و هیچ میراثی همسنگ ادب نیست»[۲]. حضرت نیکخویی را موجب و موجد محبت و دوستی معرفی میکرد[۳] و در مقابل، خوی ناپسند و بداخلاقی را بدترین همنشین دانسته[۴]، آن را باعث تباه شدن زندگی و سیهروزی و موجب شکنجه و آزار انسان به شمار آورد[۵].
او که خود دست پرورده اخلاق خوش پیامبر است، از حضرت آموخته که رمز پیروزی در زندگی، به ویژه در کانون گرم خانواده، داشتن خلق و خوی پسندیده است. امیر مؤمنان(ع) درباره نمونه برخورد اخلاقی و پر از مهر پیامبر با خویش میفرماید: پیامبر مرا از روزی که نوزادی بیش نبودم، به دامن خویش مینشاند و به سینه خود میچسباند. در بستر خویش پناهم میداد و بدنش را به بدنم میسایید و از عطر دلآویزش بهرهمندم میساخت. لقمه را میجوید و در دهانم میگذاشت؛ از این رو هرگز در گفتارم دروغی نشنید و در کردارم خطایی ندید[۶].
بر این اساس، پیامبر تربیت شده الهی و علی تربیت شده پیامبر است؛ یعنی از همان چشمه زلال الهی، بهره گرفته است. به عبارت دیگر، دو رکن اساسی خانواده علوی، علی و فاطمه، هر دو از چشمهسار وحی سیراب شده، به وسیله پیامبر تربیت و پرورش یافتهاند؛ بنابراین از نظر اخلاقی بسیار به هم نزدیک و شبیه هم هستند و با یکدیگر توافق کامل دارند و دید و بینش هر دو به زندگی، یکی است؛ بدین لحاظ رابطهای که با یکدیگر برقرار کردهاند، رابطهای تنگاتنگ همراه با محبت، مهربانی، صفا و وفاداری به همدیگر و احترامی متقابل است. هر دو به خلق و خوی هم آشنا هستند و چه زیبا است این وصلت و رشته پیوند خانوادگی میان آنان که هیچ چیز آن را سست و متزلزل نمیسازد؛ زیرا علی(ع) فاطمه را به خوبی میشناسد و برای او احترامی درخور قائل است. علی میداند که فاطمه سیده زنان عالم و نوری از انوار رسول خدا(ص) است و نیز به خوبی آگاه است که فاطمه مجموعهای از فضایل را دارد که اگر یکی از آنها نصیب زن دیگری میشد، شایسته نوع تعظیم و تکریم بود تا چه رسد به فاطمه که خود دارای همه آن فضیلتها است.
فاطمه(س) نیز منزلت عالی شوهر را میدانست و او را محترم میشمرد؛ چنانکه زن مسلمان، به پیشوای خویش احترام مینهد؛ زیرا فاطمه به مقام و حق علی، چنانکه باید و شاید، آشنا بود و از وی پیروی میکرد. او میدانست که علی صاحب ولایت و خلافت بزرگ و امامت مطلق است. برادر رسول خدا و خلیفه او، وارث و وصی حضرت و از همه مردم پیشگامتر در اسلام و دارای علم و کمالات و فضایل بیشمار است. با توجه به همین شناخت و کانون پر از مهر و عاطفه خانوادگی بود که علی(ع) میفرمود: به خدا سوگند! هیچگاه فاطمه را به اکراه به کاری وا نداشتم و او را ناراحت نکردم و خشمگین نساختم تا خداوند او را نزد خویش برد و او نیز هیچ زمان مرا ناراحت و خشمگین نکرد و از دستور من سر نپیچید و هرگاه به او نگاه میکردم، همه ناراحتیها و اندوهها و غمهایم را از یاد میبردم[۷].
در حدیثی آمده است که پیامبر کارهای مربوط به این کانون گرم را میان علی و فاطمه تقسیم کرده بود؛ به این شکل که علی موظف بود کارهای بیرون از خانه را انجام دهد و فاطمه، به امور داخل خانه میرسید و از این تقسیم کار، بسیار راضی و خشنود بود[۸]. با این حال، علی(ع) در خانه نیز به فاطمه کمک میکرد و از بار سنگین کارهای داخل خانه که بر دوش او بود، میکاست. حضرت در خانه، عدس پاک میکرد. خانه را جارو میزد و در آسیاب کردن جو به فاطمه یاری میداد[۹].
گفتهاند: روزی پیامبر به خانه علی و فاطمه آمد و دید آنان مشغول آسیاب کردن هستند؛ فرمود: کدام یک از شما بیشتر از دیگری خسته شده است؟ علی(ع) پاسخ داد: ای رسول خدا! فاطمه خستهتر است. پیامبر کنار علی قرار گرفت و به کمک او به آرد کردن جو مشغول شد[۱۰].
امام صادق(ع) میفرماید: «امیرمؤمنان(ع) به خانه هیزم و آب میآورد و جارو میکرد و فاطمه(س) آسیاب و خمیر میکرد و نان میپخت»[۱۱].
این روایتها نمونههایی از شیوه همسرداری علی(ع) بود که نشان میدهد چگونه به فاطمه(س) کمک میکرد و سیره او در خانه و با همسرش بر چه اساسی استوار بود. امام هیچگاه از یاری و کمک به فاطمه در خانه و بیرون از خانه، کوتاهی نکرد و مقررات اسلامی را در مورد وی نادیده نگرفت و در هر حال مدافعش بود. حضرت در مورد حقوق همسران میفرمود: مبادا بر زنان خود ستم روا دارید و آنان را از حق خویش محروم سازید[۱۲]. هر کس به اندازه یک درهم گوشت برای همسر و فرزندان خویش خریداری کند، مانند کسی است که بردهای از فرزندان اسماعیل(ع) را آزاد ساخته است[۱۳].[۱۴]
رفتار علی(ع) با فرزندان خود
شیوه و رفتار علی(ع) با فرزندانش، بر همان مبنایی استوار بود که خود بر آن اساس، از جانب پیامبر تربیت شده بود. به عبارت دیگر، نوع تربیت و آموزشی را که قرآن و سنت برای فرزندان مقرر ساخته بود، به کار میبست و تصریح میکرد که فرزند را بر پدر و پدر را بر فرزند حقوقی متقابل است: حق فرزند بر پدر آن است که بر او نامی نیک بگذارد. ادب نیکو و پسندیده بیاموزد و قرآن را به او آموزش دهد و در برابر، حق پدر بر فرزند آن است که از پدر فرمان برد، جز آنجا که اطاعت از پدر، در مسیر سرپیچی از فرمان خداوند باشد[۱۵]. او در سخنی زیبا، به حسن و حسین(ع)، فضیلتها و ارزشهای متعالی در زندگی را چنین میآموزد: تقوا پیشه سازید. در پی دنیا و مظاهر آن نباشید؛ حتی اگر دنیا به شما روی آورد. بر هر چه از مواهب دنیایی است و از دست میدهید، تأسف نخورید. به حق سخن بگویید. برای پاداش الهی کار و کوشش کنید. دشمن ستمگر و یار ستمدیده باشید. در کارهایتان نظم داشته باشید. برای ایجاد صلح و و آشتی بین مردم بکوشید. حال یتیمان را رعایت کنید و نگذارید نابود شوند. همسایگان خود را مراعات کنید مبادا در عمل به قرآن، دیگران بر شما پیشی گیرند. همواره مواظب نماز باشید. امر به معروف و نهی از منکر را هرگز ترک نکنید که در آن صورت، بدان بر شما مسلط شده، دعایتان مستجاب نخواهد شد. بر شما باد همبستگی و از تفرقه و پشت کردن به یکدیگر بپرهیزید[۱۶].
در این سخنان، هر آنچه باید پدری به فرزندان خویش در امور دینی و دنیایی و در نوع رفتار فردی و اجتماعی بیاموزد، آمده است. هر یک از فرزندانش که متولد میشد، روز هفتم تولدش قربانی میکرد و عقیقه میداد و میفرمود: در روز هفتم تولد نوزادتان عقیقه و قربانی کنید و چون موی سر آنها را تراشیدید، به وزن آن، نقره صدقه دهید[۱۷].
در مورد چگونگی تربیت آنان نیز میفرمود: «مَنْ كَانَ لَهُ وَلَدٌ صَبَا»[۱۸]؛ «هر کسی فرزند کودکی داشت، کودکی کند». حضرت در این سخن ارزشمند، رکنی اساسی و حکمتآمیز را مطرح ساخته که با هر کس باید به زبان خود وی سخن گفت و رفتار کرد؛ زیرا فاصله زمانی و فاصله فکری و فرهنگی بین افراد، مانع از آن است که بتوانند همدیگر را خوب و درست درک کنند.
در سفارشی آموزنده و پر از حکمت در مورد رعایت موقعیت زمانی کودکان و فرزندان و فاصله میان دو نسل میگوید: «لا تقسروا أولادكم على آدابكم فإنهم مخلوقون لزمان غير زمانكم»[۱۹]؛ «فرزندان خویش را به آداب و نوع تربیت خویش محدود نسازید؛ زیرا آنان برای روزگاری غیر از روزگار شما آفریده شدهاند».
رعایت نکردن فاصله سنی و زمانی و اقتضائات زمانی و بیتوجهی به پیشرفت زمان و تغییر آداب و رسوم، در امر تربیت فرزندان، نه تنها مفید نیست، بلکه ضررهای جبرانناپذیر و فراوانی را به بار خواهد آورد.
امام علی(ع) با توجه به این مسائل، در نامهای که به فرزند دلبند خویش، امام حسن(ع) شیوه و نوع رفتار و اصول تربیتی و پرورشی خویش را که در مورد فرزندش اعمال کرده، به تفصیل برای وی نوشته است[۲۰]. آن حضرت نه تنها به لحاظ نظری به تعلیم و تربیت فرزندان خود میپرداخت، بلکه در مرحله عمل نیز به این امر توجه میکرد و در زندگی اجتماعی به آنان مسئولیت میداد و از آنان انتظار داشت که به آموزههایش پاسخ شایسته دهند. نمونههایی از این مسئولیت دادنها و وارد کردن آنها به مسائل اجتماعی، به این شرح است: حضرت علی(ع) برای این که به فرزند خویش شخصیت و مسئولیت دهد، داوری مردی را که برای رهایی بیگناهی از قصاص، به قتل اعتراف کرد، به امام حسن(ع) واگذاشت و امام حسن(ع) فرمود: چون با حضور خویش و اعتراف به قتل، بیگناهی را از مرگ نجات داد و خداوند میفرماید: ﴿وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا﴾[۲۱]. دیه او را از بیتالمال بدهید و هر دو را آزاد کنید! حضرت علی(ع) داوری فرزندش را پسندید و قضاوت او را تأیید کرد[۲۲]. همچنین امام علی(ع) در جنگ صفین، ده هزار نفر از سپاهیانش را تحت فرماندهی امام حسین(ع) قرار داد[۲۳].[۲۴]
سیره امام علی(ع) در مورد خویشاوندان
دلبستگی به خانواده، حفظ و حراست از بستگان و رسیدگی به آنان، اهتمام به صله رحم، استوار ساختن پیوند خویشاوندی، از سنتهای نیکو و از اصول اساسی در فرهنگ اسلام است و پیامبر بر سنت و اصل صله رحم بسیار پای فشرده، تأکید فرموده است. امام علی(ع) نیز در این زمینه پیشتاز بوده است؛ چنانکه خود در یکی از سخنانش به این مطلب تصریح کرده است: «لَنْ يُسْرِعَ أَحَدٌ قَبْلِي إِلَى دَعْوَةِ حَقٍّ وَ صِلَةِ رَحِمٍ»[۲۵]؛ «هیچ کس، در پذیرش دعوت حق و صله رحم، چون من پیشتاز نبوده است». در سخنی دیگر میفرماید: ای مردم، بیگمان هیچ کس [هر چند دارای ثروت فراوان و مکنت بیشمار باشد] از خویشان و بستگان خود بینیاز نیست که از وی با زبان و دست دفاع کنند. خویشاوندان بزرگترین گروه از مردم هستند که از انسان پشتیبانی میکنند و ناراحتی او را از بین میبرند. هنگامی که حادثهای برای شخص پیش آید، آنها پر عاطفهترین مردمند.
آگاه باشید که نباید از بستگان و خویشان بینوای خود روی برتابید و از آنان چیزی را دریغ دارید که اگر بر آنان انفاق نکنید، بر دارایی نیفزاید و اگر به آنان انفاق کنید، کاستی در مالتان پدید نیاید. هر کس از یاری عشیره و خویشان خود دست فرو بندد، فقط یک دست از یاری آنان کاسته شده؛ ولی وی خویش را از دستهای بسیاری محروم ساخته است. هر کس با نزدیکان و اطرافیان خویش مدارا کند، همواره دوستی و مهربانی آنان را نصیب خویش ساخته است[۲۶].
حضرت در یکی دیگر از سخنان خود به توانگران از بستگان خویش، درباره خویشاوندان، سفارش میکند: «... فَمَنْ آتَاهُ اللَّهُ مَالًا فَلْيَصِلْ بِهِ الْقَرَابَةَ وَ لْيُحْسِنْ مِنْهُ الضِّيَافَةَ»[۲۷]؛ «کسی که خداوند به او توانگری داده، باید پیوند خویشاوندی را استوار سازد [صله رحم کند] و از میهمانان به خوبی و شایستگی پذیرایی کند».
او در وصیتی به فرزند خود، امام حسن(ع) درباره رعایت حقوق خانواده و خویشاوندان، با تأکید بیشتری سفارش میکند: «وأكِرم عَشِيرَتَك، فإنَّهم جَناحُك الَّذِي به تَطِير، وأصْلُك الَّذِي إليه تَصِير، ويدُك الَّذِي بها تَصولُ»[۲۸]؛ «خویشانت را گرامی بدار که بالهای تواند و به نیروی آنان میتوانی پرواز کنی و همچنین آنان ریشه تواند که به آن باز میگردی و دستان تواند که با آنان به دشمن یورش میبری».
به این ترتیب حضرت پیوند خانوادگی و خویشاوندی را بسیار محترم میداشت و به پیوند خویشاوندی سفارش أکید میفرمود و خود در این راه پیشگام و پیشتاز بود[۲۹].
منابع
پانویس
- ↑ رفیعی، علی، مقاله «سیره امام علی»، دانشنامه امام علی ج۱۰، ص ۲۳.
- ↑ نهج البلاغه، حکمت ۱۰۹.
- ↑ آمدی، عبدالواحد، غررالحکم، ص۱۹۰.
- ↑ آمدی، عبدالواحد، غررالحکم، ص۲۲۹.
- ↑ آمدی، عبدالواحد، غررالحکم، ص۲۲۹.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۲۳۴.
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۴۳، ص۳۱.
- ↑ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۴، ص۱۲۳.
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۴۳، ص۵۰.
- ↑ ورام بن ابی فراس، تنبیه الخواطر، ج۲، ص۲۳۰؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۴۳، ص۵۱.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۸۶؛ شیخ صدوق، کتاب من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۱۶۹؛ شیخ طوسی، الامالی، ص۶۶۱؛ ر.ک: کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۸، ص۱۶۵؛ ورام بن ابی فراس، تنبیه الخواطر، ج۲، ص۱۴۸.
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۷۷، ص۴۰۸ و ۴۰۷.
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۷۸، ص۳۲.
- ↑ رفیعی، علی، مقاله «سیره امام علی»، دانشنامه امام علی ج۱۰، ص ۲۴.
- ↑ نهج البلاغه، حکمت ۲۰۰.
- ↑ نهج البلاغه، نامه ۴۷.
- ↑ حرانی، ابن شعبه، تحف العقول، ص۷۲.
- ↑ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۲۰۳.
- ↑ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۲۰، ص۲۶۷.
- ↑ نهج البلاغه، نامه ۴۷.
- ↑ «و هر که آن را زنده بدارد چنان است که همه مردم را زنده داشته است» سوره مائده، آیه ۳۲.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۷، ص۲۸۹.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱۸۱.
- ↑ رفیعی، علی، مقاله «سیره امام علی»، دانشنامه امام علی ج۱۰، ص ۲۶.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱۳۹.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱۳۹.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱۴۲.
- ↑ نهج البلاغه، نامه ۳۱.
- ↑ رفیعی، علی، مقاله «سیره امام علی»، دانشنامه امام علی ج۱۰، ص ۲۹.