تفویض: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ]]' به ' [[')
خط ۲۷: خط ۲۷:
*معنای دوم تفویض در [[کلام]] را می‌توان در سخنان [[شیخ مفید]] یافت. وی از تفویض به معنای واگذاری امر خلق و [[رزق]] به [[ائمه]]{{عم}} سخن گفته و مُفَوِّضه را گروهی از [[غُلات]] دانسته است که [[ائمه]] را حادث و مخلوق می‌دانند و با اینحال، [[آفرینش]] و روزی دادن را به ایشان نسبت می‌دهند<ref> مجموعة مصنفات شیخ مفید، مفید، ج ۵، ص ۱۳۳.</ref>. [[شیخ طوسی]]<ref>تمهید الاصول فی علم الکلام ، شیخ مفید، تمهید، ص ۲۷.</ref> نیز به این معنای تفویض اشاره کرده است<ref>[http://lib.eshia.ir/23019/1/3735، [[صفورا هوشیار|هوشیار، صفورا]]، [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[دانشنامه جهان اسلامی (کتاب)|دانشنامه جهان اسلامی]]، ج۱، ص۳۷۳۵.]</ref>.
*معنای دوم تفویض در [[کلام]] را می‌توان در سخنان [[شیخ مفید]] یافت. وی از تفویض به معنای واگذاری امر خلق و [[رزق]] به [[ائمه]]{{عم}} سخن گفته و مُفَوِّضه را گروهی از [[غُلات]] دانسته است که [[ائمه]] را حادث و مخلوق می‌دانند و با اینحال، [[آفرینش]] و روزی دادن را به ایشان نسبت می‌دهند<ref> مجموعة مصنفات شیخ مفید، مفید، ج ۵، ص ۱۳۳.</ref>. [[شیخ طوسی]]<ref>تمهید الاصول فی علم الکلام ، شیخ مفید، تمهید، ص ۲۷.</ref> نیز به این معنای تفویض اشاره کرده است<ref>[http://lib.eshia.ir/23019/1/3735، [[صفورا هوشیار|هوشیار، صفورا]]، [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[دانشنامه جهان اسلامی (کتاب)|دانشنامه جهان اسلامی]]، ج۱، ص۳۷۳۵.]</ref>.
*معنای دیگر تفویض در [[علم کلام]]، نظریه‌ای است که در مقابل نظریه [[جبر]] قرار دارد و بر اساس آن، [[خداوند]] [[قدرت]] انجام دادن [[کارها]] را به [[انسانها]] واگذار کرده است و خود بر این [[افعال]] [[قادر]] نیست و دخالتی در آنها ندارد. بر اساس این نظریه، [[قضا و قدر الهی]] در [[افعال]] اختیاری [[انسان]] نفی می‌شود. همانطور که در بحث از دو معنای نخست تفویض در [[علم کلام]] گفته شد، [[شیخ صدوق]] و [[شیخ مفید]] و [[شیخ طوسی]]، تفویض مطرح شده در [[احادیث]] را بر دو معنای پیشگفته منطبق کرده‌اند. بنابراین، مسئله مهم این است که بدانیم مفوّضه به معنای سوم چه کسانی هستند. در [[تاریخ]] فِرَق و [[مذاهب اسلامی]] و [[کلامی]]، دو گروه به نام مفوّضه خوانده شده‌اند: قَدَریانِ نخستین یا مرجئة [[قدریه]]، و [[معتزله]]. مَعبَد جُهَنی، غَیلان دمشقی، [[محمد]] بن شبیب، ابن شمر و صالحی از قدریان نخستین بوده‌اند <ref>عبدالقاهربن طاهر بغدادی، الفرق بین الفرق،  ص ۱۹؛ شهرستانی، ج ۱، ص ۱۲۵؛ البدایة و النهایة، ابن کثیر، ج ۹، ص ۴۲ـ۴۳؛ حسین عطوان، الفرق الاسلامیة فی بلاد الشام فی العصر الاموی، ص ۲۹.</ref> آنچه به طور قطع می‌توان به قدریان نخستین نسبت داد، [[انکار]] [[جبر]] است <ref>قاضی عبدالجباربن احمد، المغنی، ج ۸، ص ۴.</ref>، اما برخی مورخان [[علم کلام]]، [[انکار]] [[قضا و قدر الهی]] در [[افعال]] اختیاری [[انسان]] را به این گروه نسبت داده‌اند<ref>عبدالقاهربن طاهر بغدادی، الفرق بین الفرق،  ص ۲۰؛ محمدبن عبدالکریم شهرستانی ، الملل و النحل ، ج ۱، ص ۴۹؛ محمد ابوزهرة ، تاریخ المذاهب الاسلامیة، ج ۱، ص ۱۲۴.</ref>. [[عقیده]] به تفویض را می [[توان]] به [[معتزله]] نیز نسبت داد، اما [[متکلمان امامیه]] معمولاً در بحث [[جبر و تفویض]]، [[معتزله]] را هم [[رأی]] [[امامیه]] معرفی می‌کنند<ref>کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، علامه حلّی، ۱۴۰۷ ب، ص ۱۰۱؛ انوار الملکوت فی شرح الیاقوت،  ش، ص ۱۱۰؛ الف، ص ۳۰۸؛ مقدادبن عبداللّه فاضل مقداد، النافع یوم الحشر فی شرح الباب الحادی عشر، ص ۲۷؛ ابن مخدوم حسینی ، مفتاح الباب ، به ضمیمة النافع یوم الحشر فی شرح الباب الحادی عشر، ص ۱۵۶.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23019/1/3735، [[صفورا هوشیار|هوشیار، صفورا]]، [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[دانشنامه جهان اسلامی (کتاب)|دانشنامه جهان اسلامی]]، ج۱، ص۳۷۳۵.]</ref>.
*معنای دیگر تفویض در [[علم کلام]]، نظریه‌ای است که در مقابل نظریه [[جبر]] قرار دارد و بر اساس آن، [[خداوند]] [[قدرت]] انجام دادن [[کارها]] را به [[انسانها]] واگذار کرده است و خود بر این [[افعال]] [[قادر]] نیست و دخالتی در آنها ندارد. بر اساس این نظریه، [[قضا و قدر الهی]] در [[افعال]] اختیاری [[انسان]] نفی می‌شود. همانطور که در بحث از دو معنای نخست تفویض در [[علم کلام]] گفته شد، [[شیخ صدوق]] و [[شیخ مفید]] و [[شیخ طوسی]]، تفویض مطرح شده در [[احادیث]] را بر دو معنای پیشگفته منطبق کرده‌اند. بنابراین، مسئله مهم این است که بدانیم مفوّضه به معنای سوم چه کسانی هستند. در [[تاریخ]] فِرَق و [[مذاهب اسلامی]] و [[کلامی]]، دو گروه به نام مفوّضه خوانده شده‌اند: قَدَریانِ نخستین یا مرجئة [[قدریه]]، و [[معتزله]]. مَعبَد جُهَنی، غَیلان دمشقی، [[محمد]] بن شبیب، ابن شمر و صالحی از قدریان نخستین بوده‌اند <ref>عبدالقاهربن طاهر بغدادی، الفرق بین الفرق،  ص ۱۹؛ شهرستانی، ج ۱، ص ۱۲۵؛ البدایة و النهایة، ابن کثیر، ج ۹، ص ۴۲ـ۴۳؛ حسین عطوان، الفرق الاسلامیة فی بلاد الشام فی العصر الاموی، ص ۲۹.</ref> آنچه به طور قطع می‌توان به قدریان نخستین نسبت داد، [[انکار]] [[جبر]] است <ref>قاضی عبدالجباربن احمد، المغنی، ج ۸، ص ۴.</ref>، اما برخی مورخان [[علم کلام]]، [[انکار]] [[قضا و قدر الهی]] در [[افعال]] اختیاری [[انسان]] را به این گروه نسبت داده‌اند<ref>عبدالقاهربن طاهر بغدادی، الفرق بین الفرق،  ص ۲۰؛ محمدبن عبدالکریم شهرستانی ، الملل و النحل ، ج ۱، ص ۴۹؛ محمد ابوزهرة ، تاریخ المذاهب الاسلامیة، ج ۱، ص ۱۲۴.</ref>. [[عقیده]] به تفویض را می [[توان]] به [[معتزله]] نیز نسبت داد، اما [[متکلمان امامیه]] معمولاً در بحث [[جبر و تفویض]]، [[معتزله]] را هم [[رأی]] [[امامیه]] معرفی می‌کنند<ref>کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، علامه حلّی، ۱۴۰۷ ب، ص ۱۰۱؛ انوار الملکوت فی شرح الیاقوت،  ش، ص ۱۱۰؛ الف، ص ۳۰۸؛ مقدادبن عبداللّه فاضل مقداد، النافع یوم الحشر فی شرح الباب الحادی عشر، ص ۲۷؛ ابن مخدوم حسینی ، مفتاح الباب ، به ضمیمة النافع یوم الحشر فی شرح الباب الحادی عشر، ص ۱۵۶.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23019/1/3735، [[صفورا هوشیار|هوشیار، صفورا]]، [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[دانشنامه جهان اسلامی (کتاب)|دانشنامه جهان اسلامی]]، ج۱، ص۳۷۳۵.]</ref>.
*یکی از مباحثی که می‌توان بر اساس [[رأی]] [[معتزله]]، مفوّضه بودن آنان را اثبات کرد، مسئلة [[قادر]] بودن [[خدا]] بر مقدور [[عبد]] است. [[اشعری]] در مقالات الاسلامیین می گوید که [[معتزله]] تعلق دو [[قدرت]] بر مقدور [[واحد]] را محال می دانند و ازینرو بر آن اند که [[خداوند]] بر مقدور [[انسان]] [[قادر]] نیست؛ البته بجز شَحّام، که [[خدا]] را بر مقدورات [[انسان]] [[قادر]] می داند و بر آن است که حرکت [[واحد]] می تواند هم مقدور [[خدا]] باشد هم مقدور [[انسان]] <ref>علی بن اسماعیل اشعری، کتاب مقالات الاسلامییّن و اختلاف المصلّین،  ص ۱۹۹.</ref>. [[معتزله]]، بجز شحّام، بر دو دسته اند: بسیاری از [[معتزله]]، از جمله جُبّائی، معتقدند که [[خدا]] بر جنس فعلی که [[انسان]] را بر آن [[قادر]] ساخته، مانند حرکت و سکون، [[قدرت]] دارد، اما [[معتزله بغداد]] بر آن‌اند که [[خدا]] بر مقدور [[انسان]] و جنس مقدور او [[قادر]] نیست <ref>علی بن اسماعیل اشعری، کتاب مقالات الاسلامییّن و اختلاف المصلّین، ص ۱۹۹ـ۲۰۰؛ حسن بن یوسف علامه حلّی ، انوار الملکوت فی شرح الیاقوت، ص ۸۸، ۹۱.</ref>. [[قاضی عبدالجبار معتزلی]] فصلی مستقل و مبسوط از کتاب المغنی را به بحث "فی استحالة مقدورٍ لِقادِرَیْن اولقدرتَیْن" اختصاص داده و [[دلایل]] متعددی بر آن اقامه کرده است. او حتی تعلق دو قدرتی را که از آنِ [[قادر]] [[واحد]] باشد، بر مقدور [[واحد]] محال می‌داند <ref>رجوع کنید به قاضی عبدالجباربن احمد، شرح الاصول الخمسة، ج ۸، ص ۱۰۹ـ۱۶۱؛ نیز رجوع کنید به المحیط بالتکلیف، ص ۳۵۶ـ۳۶۶؛ ، شرح الاصول، ص ۳۷۵ـ ۳۷۶.</ref>. لازمه این [[نظریه ]][[معتزله]] که [[خداوند]] را بر مقدور [[انسان]] [[قادر]] نمی‌دانند، این است که [[خداوند]] [[اختیار]] مقدورات را به گونه‌ای به [[انسان]] واگذار کرده است که [[سلطنت]] [[خداوند]] را از مقدور [[انسان]] نفی می‌کند و عجز او را در موارد فعل اختیاری [[انسان]] اثبات می‌کند و این مطلب همان تفویض مورد بحث است<ref>[http://lib.eshia.ir/23019/1/3735، [[صفورا هوشیار|هوشیار، صفورا]]، [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[دانشنامه جهان اسلامی (کتاب)|دانشنامه جهان اسلامی]]، ج۱، ص۳۷۳۵.]</ref>.
*یکی از مباحثی که می‌توان بر اساس [[رأی]] [[معتزله]]، مفوّضه بودن آنان را اثبات کرد، مسئلة [[قادر]] بودن [[خدا]] بر مقدور [[عبد]] است. [[اشعری]] در مقالات الاسلامیین می گوید که [[معتزله]] تعلق دو [[قدرت]] بر مقدور [[واحد]] را محال می دانند و ازینرو بر آن اند که [[خداوند]] بر مقدور [[انسان]] [[قادر]] نیست؛ البته بجز شَحّام، که [[خدا]] را بر مقدورات [[انسان]] [[قادر]] می داند و بر آن است که حرکت [[واحد]] می تواند هم مقدور [[خدا]] باشد هم مقدور [[انسان]] <ref>علی بن اسماعیل اشعری، کتاب مقالات الاسلامییّن و اختلاف المصلّین،  ص ۱۹۹.</ref>. [[معتزله]]، بجز شحّام، بر دو دسته اند: بسیاری از [[معتزله]]، از جمله جُبّائی، معتقدند که [[خدا]] بر جنس فعلی که [[انسان]] را بر آن [[قادر]] ساخته، مانند حرکت و سکون، [[قدرت]] دارد، اما [[معتزله بغداد]] بر آن‌اند که [[خدا]] بر مقدور [[انسان]] و جنس مقدور او [[قادر]] نیست <ref>علی بن اسماعیل اشعری، کتاب مقالات الاسلامییّن و اختلاف المصلّین، ص ۱۹۹ـ۲۰۰؛ حسن بن یوسف علامه حلّی ، انوار الملکوت فی شرح الیاقوت، ص ۸۸، ۹۱.</ref>. [[قاضی عبدالجبار معتزلی]] فصلی مستقل و مبسوط از کتاب المغنی را به بحث "فی استحالة مقدورٍ لِقادِرَیْن اولقدرتَیْن" اختصاص داده و [[دلایل]] متعددی بر آن اقامه کرده است. او حتی تعلق دو قدرتی را که از آنِ [[قادر]] [[واحد]] باشد، بر مقدور [[واحد]] محال می‌داند <ref>رجوع کنید به قاضی عبدالجباربن احمد، شرح الاصول الخمسة، ج ۸، ص ۱۰۹ـ۱۶۱؛ نیز رجوع کنید به المحیط بالتکلیف، ص ۳۵۶ـ۳۶۶؛ ، شرح الاصول، ص ۳۷۵ـ ۳۷۶.</ref>. لازمه این [[نظریه]] [[معتزله]] که [[خداوند]] را بر مقدور [[انسان]] [[قادر]] نمی‌دانند، این است که [[خداوند]] [[اختیار]] مقدورات را به گونه‌ای به [[انسان]] واگذار کرده است که [[سلطنت]] [[خداوند]] را از مقدور [[انسان]] نفی می‌کند و عجز او را در موارد فعل اختیاری [[انسان]] اثبات می‌کند و این مطلب همان تفویض مورد بحث است<ref>[http://lib.eshia.ir/23019/1/3735، [[صفورا هوشیار|هوشیار، صفورا]]، [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[دانشنامه جهان اسلامی (کتاب)|دانشنامه جهان اسلامی]]، ج۱، ص۳۷۳۵.]</ref>.
*[[فضل بن شاذان]] <ref>ابن شاذان ، الایضاح، ص ۶.</ref> و [[بغدادی]]<ref>عبدالقاهربن طاهر بغدادی ، الفرق بین الفرق، ص ۶۸.</ref> و [[شهرستانی]] گفته‌اند که [[معتزله]] [[قضا و قدر الهی]] را در [[افعال]] [[انسان]] نفی کرده‌اند. همچنین بنا به گزارش [[شهرستانی]]، نظّام معتزلی [[معتقد]] بوده است که [[خدا]] نسبت به [[گناهان]] [[انسانها]] [[قادر]] نیست و [[ابو علی جبّائی]] و [[ابوهاشم جبّائی]] بر این [[عقیده]] بوده‌اند که [[انسان]]، خالقِ [[افعال]] خویش است و در آنها [[استقلال]] دارد. [[عقیده]] [[معتزله]] به مستقل بودن [[انسان]] در [[افعال]] و نیز نفی [[قضا و قدر الهی]] در [[افعال]] [[انسان]]، می‌تواند دلیلی بر مفوّضه بودن آنان باشد<ref>[http://lib.eshia.ir/23019/1/3735، [[صفورا هوشیار|هوشیار، صفورا]]، [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[دانشنامه جهان اسلامی (کتاب)|دانشنامه جهان اسلامی]]، ج۱، ص۳۷۳۵.]</ref>.
*[[فضل بن شاذان]] <ref>ابن شاذان ، الایضاح، ص ۶.</ref> و [[بغدادی]]<ref>عبدالقاهربن طاهر بغدادی ، الفرق بین الفرق، ص ۶۸.</ref> و [[شهرستانی]] گفته‌اند که [[معتزله]] [[قضا و قدر الهی]] را در [[افعال]] [[انسان]] نفی کرده‌اند. همچنین بنا به گزارش [[شهرستانی]]، نظّام معتزلی [[معتقد]] بوده است که [[خدا]] نسبت به [[گناهان]] [[انسانها]] [[قادر]] نیست و [[ابو علی جبّائی]] و [[ابوهاشم جبّائی]] بر این [[عقیده]] بوده‌اند که [[انسان]]، خالقِ [[افعال]] خویش است و در آنها [[استقلال]] دارد. [[عقیده]] [[معتزله]] به مستقل بودن [[انسان]] در [[افعال]] و نیز نفی [[قضا و قدر الهی]] در [[افعال]] [[انسان]]، می‌تواند دلیلی بر مفوّضه بودن آنان باشد<ref>[http://lib.eshia.ir/23019/1/3735، [[صفورا هوشیار|هوشیار، صفورا]]، [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[دانشنامه جهان اسلامی (کتاب)|دانشنامه جهان اسلامی]]، ج۱، ص۳۷۳۵.]</ref>.
*معنای دیگر تفویض در [[کلام]]، به مسئلة صفات خبریه باز می گردد. صفات خبریه آن دسته از [[صفات الهی]] است که در [[آیات]] و اَخبار آمده و برخلاف صفات ذاتیه، [[عقل]] به خودی خود، آنها را برای [[خدا]] اثبات نمی کند، مانند وجود دست و پا و صورت برای [[خدا]]. در بارة اینگونه صفات در میان [[متکلمان]] [[اختلاف]] نظر وجود دارد و یکی از نظریات، نظریة تفویض است که برخی از [[اهل حدیث]] و نیز ماتُریدیه به آن قائل اند. آنان ضمن نسبت دادن صفات خبریه به [[خداوند]]، از هرگونه اظهارنظر در بارة مُفاد و مفهوم این صفات خودداری، و معنای آنها را به [[خدا]] تفویض می کنند. پاسخ مالک بن اَنَس به پرسشی در بارة چگونگی استوای [[خدا]] بر [[عرش]]، نشان دهندة این دیدگاه است<ref>رجوع کنید به محمدبن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، ج ۱، ص ۸۵.</ref>. [[ماتریدی]] نیز در بحث از استوای [[خدا]] بر [[عرش]] با تأکید بر نفی [[تشبیه]] و [[لزوم]] [[ایمان]] به آنچه در [[قرآن]] آمده، نوشته است که در [[تأویل]] این [[آیه]] نمی [[توان]] شی ء مراد از آن را تعیین کرد، زیرا [[علم]] ما از دستیابی بدان قاصر است؛ پس به آنچه [[خداوند]] از آن قصد کرده، [[ایمان]] می‌آوریم، همانگونه که به مواردی مانند رؤیت آنگونه که در [[قرآن]] آمده است، [[ایمان]] می‌آوریم. به نظر [[ماتریدی]] باید از یک سو [[تشبیه]] را نفی کرد و از سوی دیگر به اصل مطلبی که در [[نقل]] آمده است، [[ایمان]] آورد و معنا و [[تفسیر]] مطلب را به [[خدا]] واگذار کرد. به [[اعتقاد]] وی این امر در هر جا که [[قرآن]] چیزی را اثبات کرده، مثل رؤیت [[خدا]]، جاری است<ref>رجوع کنید به محمدبن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، ج ۱، ص ۷۴.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23019/1/3735، [[صفورا هوشیار|هوشیار، صفورا]]، [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[دانشنامه جهان اسلامی (کتاب)|دانشنامه جهان اسلامی]]، ج۱، ص۳۷۳۵.]</ref>.
*معنای دیگر تفویض در [[کلام]]، به مسئلة صفات خبریه باز می گردد. صفات خبریه آن دسته از [[صفات الهی]] است که در [[آیات]] و اَخبار آمده و برخلاف صفات ذاتیه، [[عقل]] به خودی خود، آنها را برای [[خدا]] اثبات نمی کند، مانند وجود دست و پا و صورت برای [[خدا]]. در بارة اینگونه صفات در میان [[متکلمان]] [[اختلاف]] نظر وجود دارد و یکی از نظریات، نظریة تفویض است که برخی از [[اهل حدیث]] و نیز ماتُریدیه به آن قائل اند. آنان ضمن نسبت دادن صفات خبریه به [[خداوند]]، از هرگونه اظهارنظر در بارة مُفاد و مفهوم این صفات خودداری، و معنای آنها را به [[خدا]] تفویض می کنند. پاسخ مالک بن اَنَس به پرسشی در بارة چگونگی استوای [[خدا]] بر [[عرش]]، نشان دهندة این دیدگاه است<ref>رجوع کنید به محمدبن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، ج ۱، ص ۸۵.</ref>. [[ماتریدی]] نیز در بحث از استوای [[خدا]] بر [[عرش]] با تأکید بر نفی [[تشبیه]] و [[لزوم]] [[ایمان]] به آنچه در [[قرآن]] آمده، نوشته است که در [[تأویل]] این [[آیه]] نمی [[توان]] شی ء مراد از آن را تعیین کرد، زیرا [[علم]] ما از دستیابی بدان قاصر است؛ پس به آنچه [[خداوند]] از آن قصد کرده، [[ایمان]] می‌آوریم، همانگونه که به مواردی مانند رؤیت آنگونه که در [[قرآن]] آمده است، [[ایمان]] می‌آوریم. به نظر [[ماتریدی]] باید از یک سو [[تشبیه]] را نفی کرد و از سوی دیگر به اصل مطلبی که در [[نقل]] آمده است، [[ایمان]] آورد و معنا و [[تفسیر]] مطلب را به [[خدا]] واگذار کرد. به [[اعتقاد]] وی این امر در هر جا که [[قرآن]] چیزی را اثبات کرده، مثل رؤیت [[خدا]]، جاری است<ref>رجوع کنید به محمدبن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، ج ۱، ص ۷۴.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23019/1/3735، [[صفورا هوشیار|هوشیار، صفورا]]، [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[دانشنامه جهان اسلامی (کتاب)|دانشنامه جهان اسلامی]]، ج۱، ص۳۷۳۵.]</ref>.
خط ۳۸: خط ۳۸:
*"ی" [[یقین]] به [[خدا]] و [[یأس]] از خود<ref>[http://lib.eshia.ir/23019/1/3735، [[صفورا هوشیار|هوشیار، صفورا]]، [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[دانشنامه جهان اسلامی (کتاب)|دانشنامه جهان اسلامی]]، ج۱، ص۳۷۳۵.]</ref>؛
*"ی" [[یقین]] به [[خدا]] و [[یأس]] از خود<ref>[http://lib.eshia.ir/23019/1/3735، [[صفورا هوشیار|هوشیار، صفورا]]، [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[دانشنامه جهان اسلامی (کتاب)|دانشنامه جهان اسلامی]]، ج۱، ص۳۷۳۵.]</ref>؛
*"ض" ضمیر مصفا و کارهای ضروری را به [[خدا]] وانهادن<ref>عبدالرزاق گیلانی ، شرح فارسی مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه، ج ۲، ص ۴۷۰.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23019/1/3735، [[صفورا هوشیار|هوشیار، صفورا]]، [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[دانشنامه جهان اسلامی (کتاب)|دانشنامه جهان اسلامی]]، ج۱، ص۳۷۳۵.]</ref>.
*"ض" ضمیر مصفا و کارهای ضروری را به [[خدا]] وانهادن<ref>عبدالرزاق گیلانی ، شرح فارسی مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه، ج ۲، ص ۴۷۰.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23019/1/3735، [[صفورا هوشیار|هوشیار، صفورا]]، [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[دانشنامه جهان اسلامی (کتاب)|دانشنامه جهان اسلامی]]، ج۱، ص۳۷۳۵.]</ref>.
*[[خواجه ]][[عبداللّه انصاری]] تفویض را پس از [[مقام]] [[توکل]] و قبل از [[مقام]] [[ثقه]] دانسته است<ref>عبداللّه بن محمد انصاری ، منازل السایرین ، متن عربی با مقایسه به متن علل المقامات و صد میدان ، ترجمة دری منازل السایرین و علل المقامات و شرح کتاب از روی آثار پیرهرات از روان فرهادی، ص ۷۵ـ ۷۸.</ref>. در رساله صد میدان منسوب به وی، تقویض بعد از [[ایثار]] و قبل از فتوح آمده و به سه نوع آن اشاره شده است : تفویض در [[دین]]، که عبارت است از مداخله نکردن سالک در امور خداوندی و [[سازگاری]] با آنچه [[خداوند]] مقرّر کرده<ref>[http://lib.eshia.ir/23019/1/3735، [[صفورا هوشیار|هوشیار، صفورا]]، [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[دانشنامه جهان اسلامی (کتاب)|دانشنامه جهان اسلامی]]، ج۱، ص۳۷۳۵.]</ref>.
*[[خواجه]] [[عبداللّه انصاری]] تفویض را پس از [[مقام]] [[توکل]] و قبل از [[مقام]] [[ثقه]] دانسته است<ref>عبداللّه بن محمد انصاری ، منازل السایرین ، متن عربی با مقایسه به متن علل المقامات و صد میدان ، ترجمة دری منازل السایرین و علل المقامات و شرح کتاب از روی آثار پیرهرات از روان فرهادی، ص ۷۵ـ ۷۸.</ref>. در رساله صد میدان منسوب به وی، تقویض بعد از [[ایثار]] و قبل از فتوح آمده و به سه نوع آن اشاره شده است : تفویض در [[دین]]، که عبارت است از مداخله نکردن سالک در امور خداوندی و [[سازگاری]] با آنچه [[خداوند]] مقرّر کرده<ref>[http://lib.eshia.ir/23019/1/3735، [[صفورا هوشیار|هوشیار، صفورا]]، [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[دانشنامه جهان اسلامی (کتاب)|دانشنامه جهان اسلامی]]، ج۱، ص۳۷۳۵.]</ref>.
*تفویض در قسم "قسمت"، یعنی [[بنده]] قسمت خود را بپذیرد و با [[دعا]] و طلب درصدد تغییر [[حکم خداوند]] و قسمت خود نباشد<ref>[http://lib.eshia.ir/23019/1/3735، [[صفورا هوشیار|هوشیار، صفورا]]، [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[دانشنامه جهان اسلامی (کتاب)|دانشنامه جهان اسلامی]]، ج۱، ص۳۷۳۵.]</ref>.
*تفویض در قسم "قسمت"، یعنی [[بنده]] قسمت خود را بپذیرد و با [[دعا]] و طلب درصدد تغییر [[حکم خداوند]] و قسمت خود نباشد<ref>[http://lib.eshia.ir/23019/1/3735، [[صفورا هوشیار|هوشیار، صفورا]]، [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[دانشنامه جهان اسلامی (کتاب)|دانشنامه جهان اسلامی]]، ج۱، ص۳۷۳۵.]</ref>.
*تفویض در حسابِ خلق، که عبارت است از پذیرفتن ظاهر [[مردم]] و نیندیشیدن به [[باطن]] آنان و پرهیز کردن از بد شمردن دیگران<ref>عبداللّه بن محمد انصاری ، منازل السایرین ، متن عربی با مقایسه به متن علل المقامات و صد میدان ، ترجمة دری منازل السایرین و علل المقامات و شرح کتاب از روی آثار پیرهرات از روان فرهادی، ص ۳۳۴.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23019/1/3735، [[صفورا هوشیار|هوشیار، صفورا]]، [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[دانشنامه جهان اسلامی (کتاب)|دانشنامه جهان اسلامی]]، ج۱، ص۳۷۳۵.]</ref>.
*تفویض در حسابِ خلق، که عبارت است از پذیرفتن ظاهر [[مردم]] و نیندیشیدن به [[باطن]] آنان و پرهیز کردن از بد شمردن دیگران<ref>عبداللّه بن محمد انصاری ، منازل السایرین ، متن عربی با مقایسه به متن علل المقامات و صد میدان ، ترجمة دری منازل السایرین و علل المقامات و شرح کتاب از روی آثار پیرهرات از روان فرهادی، ص ۳۳۴.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23019/1/3735، [[صفورا هوشیار|هوشیار، صفورا]]، [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[دانشنامه جهان اسلامی (کتاب)|دانشنامه جهان اسلامی]]، ج۱، ص۳۷۳۵.]</ref>.
*[[خواجه ]][[عبداللّه انصاری]] برای اهل تفویض سه درجه ذکر کرده است<ref>[http://lib.eshia.ir/23019/1/3735، [[صفورا هوشیار|هوشیار، صفورا]]، [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[دانشنامه جهان اسلامی (کتاب)|دانشنامه جهان اسلامی]]، ج۱، ص۳۷۳۵.]</ref>:
*[[خواجه]] [[عبداللّه انصاری]] برای اهل تفویض سه درجه ذکر کرده است<ref>[http://lib.eshia.ir/23019/1/3735، [[صفورا هوشیار|هوشیار، صفورا]]، [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[دانشنامه جهان اسلامی (کتاب)|دانشنامه جهان اسلامی]]، ج۱، ص۳۷۳۵.]</ref>:
#درجه اول آن است که [[انسان]] بداند قبل از انجام دادن [[کارها]] هیچ قدرتی ندارد و از مکر مکاران در [[امان]] نیست، از [[یاری]] [[حق]] مأیوس نشود و به قصد و [[اراده]] خود متکی نباشد<ref>[http://lib.eshia.ir/23019/1/3735، [[صفورا هوشیار|هوشیار، صفورا]]، [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[دانشنامه جهان اسلامی (کتاب)|دانشنامه جهان اسلامی]]، ج۱، ص۳۷۳۵.]</ref>؛
#درجه اول آن است که [[انسان]] بداند قبل از انجام دادن [[کارها]] هیچ قدرتی ندارد و از مکر مکاران در [[امان]] نیست، از [[یاری]] [[حق]] مأیوس نشود و به قصد و [[اراده]] خود متکی نباشد<ref>[http://lib.eshia.ir/23019/1/3735، [[صفورا هوشیار|هوشیار، صفورا]]، [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[دانشنامه جهان اسلامی (کتاب)|دانشنامه جهان اسلامی]]، ج۱، ص۳۷۳۵.]</ref>؛
#دانستن [[نیازمندی]] کامل خود به [[خدا]] به طوری که هیچیک از [[اعمال]] خود را [[نجات]] بخش و هیچ گناهی را مهلک نداند و چیزی را سبب چیزی نداند و [[خداوند]] را فاعل مطلق شمرد<ref>[http://lib.eshia.ir/23019/1/3735، [[صفورا هوشیار|هوشیار، صفورا]]، [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[دانشنامه جهان اسلامی (کتاب)|دانشنامه جهان اسلامی]]، ج۱، ص۳۷۳۵.]</ref>؛
#دانستن [[نیازمندی]] کامل خود به [[خدا]] به طوری که هیچیک از [[اعمال]] خود را [[نجات]] بخش و هیچ گناهی را مهلک نداند و چیزی را سبب چیزی نداند و [[خداوند]] را فاعل مطلق شمرد<ref>[http://lib.eshia.ir/23019/1/3735، [[صفورا هوشیار|هوشیار، صفورا]]، [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[دانشنامه جهان اسلامی (کتاب)|دانشنامه جهان اسلامی]]، ج۱، ص۳۷۳۵.]</ref>؛
خط ۴۸: خط ۴۸:
*عرفا ضمن آنکه [[قرابت]] بین تفویض و [[تسلیم]] را بیان کرده‌اند، تفویض را [[برتر]] از [[تسلیم]] دانسته‌اند<ref>مهدی بن ابی ذر نراقی ، جامع السعادات، ج ۳، ص ۲۱۳، که این دو مقام را مترادف دانسته است.</ref>. به نظر [[عبدالکریم جیلانی]]، اهل [[تسلیم]]، بر خلاف اهل تفویض، نسبت به آنچه در برابر آن [[تسلیم]] شده اند [[راضی]] نیستند<ref>[http://lib.eshia.ir/23019/1/3735، [[صفورا هوشیار|هوشیار، صفورا]]، [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[دانشنامه جهان اسلامی (کتاب)|دانشنامه جهان اسلامی]]، ج۱، ص۳۷۳۵.]</ref>.
*عرفا ضمن آنکه [[قرابت]] بین تفویض و [[تسلیم]] را بیان کرده‌اند، تفویض را [[برتر]] از [[تسلیم]] دانسته‌اند<ref>مهدی بن ابی ذر نراقی ، جامع السعادات، ج ۳، ص ۲۱۳، که این دو مقام را مترادف دانسته است.</ref>. به نظر [[عبدالکریم جیلانی]]، اهل [[تسلیم]]، بر خلاف اهل تفویض، نسبت به آنچه در برابر آن [[تسلیم]] شده اند [[راضی]] نیستند<ref>[http://lib.eshia.ir/23019/1/3735، [[صفورا هوشیار|هوشیار، صفورا]]، [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[دانشنامه جهان اسلامی (کتاب)|دانشنامه جهان اسلامی]]، ج۱، ص۳۷۳۵.]</ref>.
*[[مستملی بخاری]] در شرح التعرف کلاباذی، تفویض را [[برتر]] از [[تسلیم]] دانسته و گفته است که [[تسلیم]] از [[اعمال]] مجرَّدان و صفت کسی است که خود را صاحبِ [[اختیار]] و [[تدبیر]] می بیند و چون کاری را به [[خداوند]] بسپارد، [[اختیار]] و [[تدبیر]] را به وی واگذار می‌کند، ولی تفویض آن است که از ابتدا برای خود [[اختیار]] و [[تدبیر]] و تصرفی در امور قائل نشود. این صفت از [[مقامات]] مفرّدان است. عرفا [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} را [[صاحب]] [[مقام تسلیم]] می دانند همچنانکه در [[قرآن کریم]] آمده است<ref>رجوع کنید به سوره بقره، آیه: ۱۳۱.</ref> و می‌گویند در میان [[پیامبران]] صفت تفویض تنها مختص به [[پیامبر اکرم]]{{صل}} است<ref>[http://lib.eshia.ir/23019/1/3735، [[صفورا هوشیار|هوشیار، صفورا]]، [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[دانشنامه جهان اسلامی (کتاب)|دانشنامه جهان اسلامی]]، ج۱، ص۳۷۳۵.]</ref>.
*[[مستملی بخاری]] در شرح التعرف کلاباذی، تفویض را [[برتر]] از [[تسلیم]] دانسته و گفته است که [[تسلیم]] از [[اعمال]] مجرَّدان و صفت کسی است که خود را صاحبِ [[اختیار]] و [[تدبیر]] می بیند و چون کاری را به [[خداوند]] بسپارد، [[اختیار]] و [[تدبیر]] را به وی واگذار می‌کند، ولی تفویض آن است که از ابتدا برای خود [[اختیار]] و [[تدبیر]] و تصرفی در امور قائل نشود. این صفت از [[مقامات]] مفرّدان است. عرفا [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} را [[صاحب]] [[مقام تسلیم]] می دانند همچنانکه در [[قرآن کریم]] آمده است<ref>رجوع کنید به سوره بقره، آیه: ۱۳۱.</ref> و می‌گویند در میان [[پیامبران]] صفت تفویض تنها مختص به [[پیامبر اکرم]]{{صل}} است<ref>[http://lib.eshia.ir/23019/1/3735، [[صفورا هوشیار|هوشیار، صفورا]]، [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[دانشنامه جهان اسلامی (کتاب)|دانشنامه جهان اسلامی]]، ج۱، ص۳۷۳۵.]</ref>.
*[[عبدالکریم جیلانی]] تفویض و [[تسلیم]] را به [[توکل]] نیز نزدیک دانسته و گفته است که فرق [[توکل]] با آنها این است که در [[توکل]]، موکل در آنچه [[وکیل]] آن شده، دعوی مالکیت دارد. [[خواجه ]][[عبداللّه انصاری]] نیز معنای تفویض را گسترده‌تر از [[توکل]] دانسته و گفته است که در [[توکل]]، موکل بعد از وقوع اتفاق، بر [[خدا]] [[توکل]] می کند تا [[خدا]] مطابق با [[مصلحت]] او کارش را [[اصلاح]] کند ولی در تفویض، مُفَوِّض هم قبل و هم بعد از وقوع اتفاق، کار را به [[خدا]] محول می‌کند<ref>[http://lib.eshia.ir/23019/1/3735، [[صفورا هوشیار|هوشیار، صفورا]]، [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[دانشنامه جهان اسلامی (کتاب)|دانشنامه جهان اسلامی]]، ج۱، ص۳۷۳۵.]</ref>.
*[[عبدالکریم جیلانی]] تفویض و [[تسلیم]] را به [[توکل]] نیز نزدیک دانسته و گفته است که فرق [[توکل]] با آنها این است که در [[توکل]]، موکل در آنچه [[وکیل]] آن شده، دعوی مالکیت دارد. [[خواجه]] [[عبداللّه انصاری]] نیز معنای تفویض را گسترده‌تر از [[توکل]] دانسته و گفته است که در [[توکل]]، موکل بعد از وقوع اتفاق، بر [[خدا]] [[توکل]] می کند تا [[خدا]] مطابق با [[مصلحت]] او کارش را [[اصلاح]] کند ولی در تفویض، مُفَوِّض هم قبل و هم بعد از وقوع اتفاق، کار را به [[خدا]] محول می‌کند<ref>[http://lib.eshia.ir/23019/1/3735، [[صفورا هوشیار|هوشیار، صفورا]]، [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[دانشنامه جهان اسلامی (کتاب)|دانشنامه جهان اسلامی]]، ج۱، ص۳۷۳۵.]</ref>.
*بدین ترتیب در این حالت "استسلام" یا [[انقیاد]] نسبت به [[خدا]] کامل است و "[[توکل]]" را شعبه‌ای از آن باید دانست<ref>[http://lib.eshia.ir/23019/1/3735، [[صفورا هوشیار|هوشیار، صفورا]]، [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[دانشنامه جهان اسلامی (کتاب)|دانشنامه جهان اسلامی]]، ج۱، ص۳۷۳۵.]</ref>.
*بدین ترتیب در این حالت "استسلام" یا [[انقیاد]] نسبت به [[خدا]] کامل است و "[[توکل]]" را شعبه‌ای از آن باید دانست<ref>[http://lib.eshia.ir/23019/1/3735، [[صفورا هوشیار|هوشیار، صفورا]]، [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[دانشنامه جهان اسلامی (کتاب)|دانشنامه جهان اسلامی]]، ج۱، ص۳۷۳۵.]</ref>.
*در باره اهمیت تفویض، [[غزالی]]<ref>محمد بن محمد غزالی ، کیمیای سعادت، ج ۲، ص ۴۰۴.</ref> از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[نقل]] کرده است: "اولِ [[علم]] آن است که [[خداوند]] را به جباری و قهاری بشناسی و آخر آن اینکه کار را به او تفویض کنی"<ref>{{عربی|" اَوّلُ العِلْمِ مَعْرفَةُ الجبّارِ وَ آخِرُ العِلْمِ تفویض الاَمْرِ اِلَیهِ‏‏‏‏‏"}}.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23019/1/3735، [[صفورا هوشیار|هوشیار، صفورا]]، [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[دانشنامه جهان اسلامی (کتاب)|دانشنامه جهان اسلامی]]، ج۱، ص۳۷۳۵.]</ref>.  
*در باره اهمیت تفویض، [[غزالی]]<ref>محمد بن محمد غزالی ، کیمیای سعادت، ج ۲، ص ۴۰۴.</ref> از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[نقل]] کرده است: "اولِ [[علم]] آن است که [[خداوند]] را به جباری و قهاری بشناسی و آخر آن اینکه کار را به او تفویض کنی"<ref>{{عربی|" اَوّلُ العِلْمِ مَعْرفَةُ الجبّارِ وَ آخِرُ العِلْمِ تفویض الاَمْرِ اِلَیهِ‏‏‏‏‏"}}.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23019/1/3735، [[صفورا هوشیار|هوشیار، صفورا]]، [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[دانشنامه جهان اسلامی (کتاب)|دانشنامه جهان اسلامی]]، ج۱، ص۳۷۳۵.]</ref>.  

نسخهٔ ‏۱۳ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۲۰

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل تفویض (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

واژه‌شناسی لغوی

  • تفویض، اصطلاحی در حدیث و کلام و عرفان[۱].
  • تفویض در لغت به معنای واگذار کردن و تسلیم امری به دیگری و حاکم کردن او در آن امر است [۲]. این واژه معانی اصطلاحی متعدد و متفاوتی دارد[۳].

تفویض در حدیث

تفویض در کلام

تفویض در عرفان

  1. درجه اول آن است که انسان بداند قبل از انجام دادن کارها هیچ قدرتی ندارد و از مکر مکاران در امان نیست، از یاری حق مأیوس نشود و به قصد و اراده خود متکی نباشد[۷۴]؛
  2. دانستن نیازمندی کامل خود به خدا به طوری که هیچیک از اعمال خود را نجات بخش و هیچ گناهی را مهلک نداند و چیزی را سبب چیزی نداند و خداوند را فاعل مطلق شمرد[۷۵]؛
  3. شهود ولایت حق بر بنده است که در این مرتبه سالک، خداوند را در همة امورْ منفرد می‌بیند، همة احوال و مقامات را از او می داند و هیچ امری را از غیرحق نمی شمارد و می داند که فقط خداوند مسبب احوال "جمع" و "تفرقه" و تغییرات آن برای انسان است و هرکه را بخواهد هدایت یا گمراه می‌کند [۷۶][۷۷].

تفویض معصوم

تفویض تشریع

تفویض مطلق

تفویض محدود

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. هوشیار، صفورا، برنجکار، رضا، دانشنامه جهان اسلامی، ج۱، ص۳۷۳۵.
  2. جوهری؛ ابن فارِس؛ ابن اثیر؛ فَیّومی، ذیل «فوض ».
  3. هوشیار، صفورا، برنجکار، رضا، دانشنامه جهان اسلامی، ج۱، ص۳۷۳۵.
  4. پس به زودی آنچه به شما می‌گویم به یاد خواهید آورد و کار خود را به خداوند وا می‌گذارم که خداوند بی‌گمان به (حال) بندگان خویش بیناست؛ سوره غافر، آیه: 44.
  5. برای نمونه رجوع کنید به ابن بابویه، ۱۴۰۴، ج ۱، ص ۴۹۵؛ کلینی، الکافی، ج ۲، ص ۵۲۵؛ متقی، ج ۲، ص ۱۷۴؛ مجلسی، بحار الانوار، ج ۸۴، ص ۳۱۳ـ ۳۱۴.
  6. مجلسی، بحار الانوار، ج ۱، ص ۲۲۵.
  7. مجلسی، بحار الانوار،، ج ۹۰، ص ۱۸۹.
  8. رجوع کنید به طوسی، التبیان، ج ۶، ص ۱۱، ج ۹، ص ۵۸۰؛ فضل طبرسی، ج ۵، ص ۱۲۹؛ قرطبی، ج ۸، ص ۱۶۰.
  9. هوشیار، صفورا، برنجکار، رضا، دانشنامه جهان اسلامی، ج۱، ص۳۷۳۵.
  10. رجوع کنید به ابن فارس، همانجا؛ فیّومی، ذیل «وکل ».
  11. رجوع کنید به ابن بابویه، ۱۴۰۴، همانجا؛ کلینی، الکافی، ج ۲، ص ۴۷، ۵۲، ۵۲۵، ۵۸۱؛ متقی، ج ۱، ص ۳۷؛ مجلسی، بحار الانوار، ج ۸۳، ص ۱۸۲، ج ۷۴، ص ۱۷۷، ج ۶۵، ص ۳۸۲.
  12. کلینی، الکافی، ج ۲، ص ۶۵؛ مجلسی، بحار الانوار، ج ۷۵، ص ۳۳۶.
  13. فضل طبرسی، ج ۱، ص ۳۲۰؛ نوری، ج ۲، ص ۴۲۰، ج ۱۰، ص ۱۷۲.
  14. متقی، همانجا؛ کلینی، الکافی، ج ۲، ص ۴۷؛ مجلسی، بحار الانوار، ج ۷۴، ص ۱۷۷.
  15. کلینی، الکافی، ج ۲، ص ۵۲؛ مجلسی، بحار الانوار، ج ۱، ص ۲۲۵، ج ۷، ص ۱۸۰.
  16. کلینی، الکافی، ج ۲، ص ۵۴۷؛ مجلسی، بحار الانوار، ج ۹۰، ص ۱۸۹.
  17. کلینی، الکافی، ج ۲، ص ۶۳؛ آقاجمال خوانساری، ج ۵، ص ۲۲۰؛ نوری، ج ۵، ص ۲۲۲).
  18. مجلسی، بحار الانوار، ج ۶۵، ص ۳۸۲، ج ۷۵، ص ۱۶۴؛ آقاجمال خوانساری، ج ۴، ص ۱۱۵.
  19. کلینی، الکافی، ج ۲، ص ۵۵۹؛ مجلسی، بحار الانوار، ج ۱، ص ۲۲۵.
  20. هوشیار، صفورا، برنجکار، رضا، دانشنامه جهان اسلامی، ج۱، ص۳۷۳۵.
  21. کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۲۶۵ـ ۲۶۸؛ مجلسی، بحار الانوار، ج ۱۷، ص ۱ـ۱۴، ج ۲۵، ص ۳۲۸ـ ۳۵۰.
  22. هوشیار، صفورا، برنجکار، رضا، دانشنامه جهان اسلامی، ج۱، ص۳۷۳۵.
  23. مجلسی، بحار الانوار، ج ۲۵، ص ۳۴۹.
  24. رجوع کنید به ابن بابویه، ۱۳۶۳ ش، ج ۱، ص ۱۲۴؛ احمد طبرسی، ج ۲، ص ۱۹۸؛ مجلسی، بحار الانوار، ج ۵، ص ۱۲؛ نیز رجوع کنید به ادامة مقاله، بخش کلام.
  25. مجلسی، بحار الانوار، ج ۲۵، ص ۳۴۸.
  26. مجلسی، بحار الانوار، ج ۲۵، ص ۳۴۹ـ۳۵۰.
  27. هوشیار، صفورا، برنجکار، رضا، دانشنامه جهان اسلامی، ج۱، ص۳۷۳۵.
  28. رجوع کنید به کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۱۵۹؛ احمد طبرسی، ج ۲، ص ۲۵۴.
  29. رجوع کنید به ابن بابویه، ۱۳۵۷ ش، ص ۳۵۹ـ ۳۶۰، ۳۶۳؛ همو، ۱۳۶۳ ش، ج ۱، ص ۱۴۴؛ مجلسی، بحار الانوار، ج ۵، ص ۱۷؛ نیز رجوع کنید به ادامة مقاله.
  30. هوشیار، صفورا، برنجکار، رضا، دانشنامه جهان اسلامی، ج۱، ص۳۷۳۵.
  31. هوشیار، صفورا، برنجکار، رضا، دانشنامه جهان اسلامی، ج۱، ص۳۷۳۵.
  32. علی بن اسماعیل اشعری ، کتاب مقالات الاسلامییّن و اختلاف المصلّین، ص ۴۳۹.
  33. عبدالقاهربن طاهر بغدادی ، الفرق بین الفرق، ص ۱۶۰ـ۱۶۱.
  34. جموعة مصنفات شیخ مفید، شیخ مفید، ج ۵، ص ۴۶.
  35. هوشیار، صفورا، برنجکار، رضا، دانشنامه جهان اسلامی، ج۱، ص۳۷۳۵.
  36. محمد بن زکریا رازی ، رسائل فلسفیّة ، ج ۱، چاپ پل کراوس : مناظرات بین ابی حاتم الرازی و ابی بکر الرازی، ج ۱، ص ۲۹۱ـ۳۱۶.
  37. عبدالرحمان بدوی ، «محمدبن زکریا رازی »، ترجمة نصراللّه پورجوادی، در تاریخ فلسفه در اسلام، به کوشش میان محمد شریف، ص ۶۲۷ـ۶۲۹.
  38. ابن بابویه، التوحید، ص ۳۶۰ـ۳۶۱؛ مجموعة مصنفات شیخ مفید، مفید، ج ۵، ص ۲۹.
  39. احمد بن علی طبرسی ، الاحتجاج علی اهل اللجاج، ج ۲، ص ۲۵۴.
  40. هوشیار، صفورا، برنجکار، رضا، دانشنامه جهان اسلامی، ج۱، ص۳۷۳۵.
  41. مجموعة مصنفات شیخ مفید، مفید، ج ۵، ص ۱۳۳.
  42. تمهید الاصول فی علم الکلام ، شیخ مفید، تمهید، ص ۲۷.
  43. هوشیار، صفورا، برنجکار، رضا، دانشنامه جهان اسلامی، ج۱، ص۳۷۳۵.
  44. عبدالقاهربن طاهر بغدادی، الفرق بین الفرق، ص ۱۹؛ شهرستانی، ج ۱، ص ۱۲۵؛ البدایة و النهایة، ابن کثیر، ج ۹، ص ۴۲ـ۴۳؛ حسین عطوان، الفرق الاسلامیة فی بلاد الشام فی العصر الاموی، ص ۲۹.
  45. قاضی عبدالجباربن احمد، المغنی، ج ۸، ص ۴.
  46. عبدالقاهربن طاهر بغدادی، الفرق بین الفرق، ص ۲۰؛ محمدبن عبدالکریم شهرستانی ، الملل و النحل ، ج ۱، ص ۴۹؛ محمد ابوزهرة ، تاریخ المذاهب الاسلامیة، ج ۱، ص ۱۲۴.
  47. کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، علامه حلّی، ۱۴۰۷ ب، ص ۱۰۱؛ انوار الملکوت فی شرح الیاقوت، ش، ص ۱۱۰؛ الف، ص ۳۰۸؛ مقدادبن عبداللّه فاضل مقداد، النافع یوم الحشر فی شرح الباب الحادی عشر، ص ۲۷؛ ابن مخدوم حسینی ، مفتاح الباب ، به ضمیمة النافع یوم الحشر فی شرح الباب الحادی عشر، ص ۱۵۶.
  48. هوشیار، صفورا، برنجکار، رضا، دانشنامه جهان اسلامی، ج۱، ص۳۷۳۵.
  49. علی بن اسماعیل اشعری، کتاب مقالات الاسلامییّن و اختلاف المصلّین، ص ۱۹۹.
  50. علی بن اسماعیل اشعری، کتاب مقالات الاسلامییّن و اختلاف المصلّین، ص ۱۹۹ـ۲۰۰؛ حسن بن یوسف علامه حلّی ، انوار الملکوت فی شرح الیاقوت، ص ۸۸، ۹۱.
  51. رجوع کنید به قاضی عبدالجباربن احمد، شرح الاصول الخمسة، ج ۸، ص ۱۰۹ـ۱۶۱؛ نیز رجوع کنید به المحیط بالتکلیف، ص ۳۵۶ـ۳۶۶؛ ، شرح الاصول، ص ۳۷۵ـ ۳۷۶.
  52. هوشیار، صفورا، برنجکار، رضا، دانشنامه جهان اسلامی، ج۱، ص۳۷۳۵.
  53. ابن شاذان ، الایضاح، ص ۶.
  54. عبدالقاهربن طاهر بغدادی ، الفرق بین الفرق، ص ۶۸.
  55. هوشیار، صفورا، برنجکار، رضا، دانشنامه جهان اسلامی، ج۱، ص۳۷۳۵.
  56. رجوع کنید به محمدبن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، ج ۱، ص ۸۵.
  57. رجوع کنید به محمدبن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، ج ۱، ص ۷۴.
  58. هوشیار، صفورا، برنجکار، رضا، دانشنامه جهان اسلامی، ج۱، ص۳۷۳۵.
  59. عبداللّه بن محمد انصاری ، منازل السایرین ، متن عربی با مقایسه به متن علل المقامات و صد میدان ، ترجمة دری منازل السایرین و علل المقامات و شرح کتاب از روی آثار پیرهرات از روان فرهادی، ص ۷۶، ۳۳۴؛ محمدبن حسین سلمی ، طبقات الصوفیة، ص ۱۷۴، ۱۳۶۹ـ۱۳۷۲ ش، ج ۲، ص ۲۷۹.
  60. کار خود را به خداوند وا می‌گذارم که خداوند بی‌گمان به (حال) بندگان خویش بیناست؛ سوره غافر، آیه:۴۴.
  61. هوشیار، صفورا، برنجکار، رضا، دانشنامه جهان اسلامی، ج۱، ص۳۷۳۵.
  62. هوشیار، صفورا، برنجکار، رضا، دانشنامه جهان اسلامی، ج۱، ص۳۷۳۵.
  63. هوشیار، صفورا، برنجکار، رضا، دانشنامه جهان اسلامی، ج۱، ص۳۷۳۵.
  64. هوشیار، صفورا، برنجکار، رضا، دانشنامه جهان اسلامی، ج۱، ص۳۷۳۵.
  65. هوشیار، صفورا، برنجکار، رضا، دانشنامه جهان اسلامی، ج۱، ص۳۷۳۵.
  66. عبدالرزاق گیلانی ، شرح فارسی مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه، ج ۲، ص ۴۷۰.
  67. هوشیار، صفورا، برنجکار، رضا، دانشنامه جهان اسلامی، ج۱، ص۳۷۳۵.
  68. عبداللّه بن محمد انصاری ، منازل السایرین ، متن عربی با مقایسه به متن علل المقامات و صد میدان ، ترجمة دری منازل السایرین و علل المقامات و شرح کتاب از روی آثار پیرهرات از روان فرهادی، ص ۷۵ـ ۷۸.
  69. هوشیار، صفورا، برنجکار، رضا، دانشنامه جهان اسلامی، ج۱، ص۳۷۳۵.
  70. هوشیار، صفورا، برنجکار، رضا، دانشنامه جهان اسلامی، ج۱، ص۳۷۳۵.
  71. عبداللّه بن محمد انصاری ، منازل السایرین ، متن عربی با مقایسه به متن علل المقامات و صد میدان ، ترجمة دری منازل السایرین و علل المقامات و شرح کتاب از روی آثار پیرهرات از روان فرهادی، ص ۳۳۴.
  72. هوشیار، صفورا، برنجکار، رضا، دانشنامه جهان اسلامی، ج۱، ص۳۷۳۵.
  73. هوشیار، صفورا، برنجکار، رضا، دانشنامه جهان اسلامی، ج۱، ص۳۷۳۵.
  74. هوشیار، صفورا، برنجکار، رضا، دانشنامه جهان اسلامی، ج۱، ص۳۷۳۵.
  75. هوشیار، صفورا، برنجکار، رضا، دانشنامه جهان اسلامی، ج۱، ص۳۷۳۵.
  76. عبداللّه بن محمد انصاری ، منازل السایرین ، متن عربی با مقایسه به متن علل المقامات و صد میدان ، ترجمة دری منازل السایرین و علل المقامات و شرح کتاب از روی آثار پیرهرات از روان فرهادی، ص ۷۸؛ نیز رجوع کنید به محمدبن حسن اسنوی ، حیاة القلوب فی کیفیة الوصول الی المحبوب ، در هامش ابوطالب مکی ، کتاب قوت القلوب فی معاملة المحبوب و وصف طریق المرید الی مقام التوحید، ج ۲، ص ۱۵۸ـ۱۵۹.
  77. هوشیار، صفورا، برنجکار، رضا، دانشنامه جهان اسلامی، ج۱، ص۳۷۳۵.
  78. عبدالرزاق گیلانی ، شرح فارسی مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه، ج ۲، ص ۱۴۲.
  79. هوشیار، صفورا، برنجکار، رضا، دانشنامه جهان اسلامی، ج۱، ص۳۷۳۵.
  80. مهدی بن ابی ذر نراقی ، جامع السعادات، ج ۳، ص ۲۱۳، که این دو مقام را مترادف دانسته است.
  81. هوشیار، صفورا، برنجکار، رضا، دانشنامه جهان اسلامی، ج۱، ص۳۷۳۵.
  82. رجوع کنید به سوره بقره، آیه: ۱۳۱.
  83. هوشیار، صفورا، برنجکار، رضا، دانشنامه جهان اسلامی، ج۱، ص۳۷۳۵.
  84. هوشیار، صفورا، برنجکار، رضا، دانشنامه جهان اسلامی، ج۱، ص۳۷۳۵.
  85. هوشیار، صفورا، برنجکار، رضا، دانشنامه جهان اسلامی، ج۱، ص۳۷۳۵.
  86. محمد بن محمد غزالی ، کیمیای سعادت، ج ۲، ص ۴۰۴.
  87. " اَوّلُ العِلْمِ مَعْرفَةُ الجبّارِ وَ آخِرُ العِلْمِ تفویض الاَمْرِ اِلَیهِ‏‏‏‏‏".
  88. هوشیار، صفورا، برنجکار، رضا، دانشنامه جهان اسلامی، ج۱، ص۳۷۳۵.
  89. احمد بن محمد علاءالدولة سمنانی ، مصنفات فارسی، ص۱۰۳.
  90. احمد بن محمد علاءالدولة سمنانی ، مصنفات فارسی، ص۱۰۴.
  91. هوشیار، صفورا، برنجکار، رضا، دانشنامه جهان اسلامی، ج۱، ص۳۷۳۵.