شناخت امام: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «==مقدمه== *از نظر شیعه، امامت و خلافت غیر قابل تجزیه است، چنانکه فرما...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{خرد}} | |||
{{امامت}} | |||
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | |||
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخههای بحث '''[[امام]]''' است. "'''[[شناخت امام]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div> | |||
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | |||
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[شناخت امام در قرآن]] | [[شناخت امام در حدیث]] | [[شناخت امام در کلام اسلامی]] | [[شناخت امام در عرفان اسلامی]]</div> | |||
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | |||
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[شناخت امام (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div> | |||
<div style="فpadding: 0.4em 0em 0.0em;"> | |||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
*از نظر [[شیعه]]، [[امامت]] و [[خلافت]] غیر قابل تجزیه است، چنانکه [[فرمانروایی]] [[رسول خدا]] از نبوّتش جداشدنی نیست؛ زیرا [[اسلام]] [[معنوی]] و [[اسلام]] [[سیاسی]] دو جزء یک کلّ محسوب میشوند، بلکه عین هم هستند (در [[تاریخ اسلام]]، عملاً [[قدرت سیاسی]] از [[امامت]] [[معنوی]] تفکیک شد و بعد [[سیاسی]] [[دین]] از بعد [[روحی]] آن جداگشت) و [[ارشاد]] [[مردم]] به سوی [[سعادت ابدی]]، [[نیاز]] [[جامعه]] به [[رهبری]] یک [[نیاز]] [[فطری]] است و همانگونه که [[آیین اسلام]] تمام نیازهای فردی و [[اجتماعی]]، [[مادّی]] و [[معنوی]] [[بشر]] را با تدوین [[قوانین]] متناسب برآورده است، باید این [[خواسته فطری]] را نیز برآورده نماید. خداوندی که برای به کمال رساندن [[انسان]] از هیچ بخششی فروگذار نکرده و در زمینه نیازهای جسمانی، تمام احتیاجات او را بر آورده، آیا او را از مهمترین [[نیاز]] [[روحی]] و [[فطری]] [[محروم]] داشته است؟ در متون [[اسلامی]]، اصل [[امامت]]، [[روح]] همه [[قوانین]] و محتوای این [[مکتب]] [[توحیدی]] است که اگر گرفته شود، این [[دین]] به صورت پیکری بیرمق در میآید. [[پیامبر اسلام]]{{صل}} میفرماید: "کسی که بدون [[شناخت امام]] زمانش بمیرد، مرگش، [[مرگ]] [[جاهلیّت]] است". چون در [[جاهلیّت]] [[مردم]] [[مشرک]] بودند؛ نه [[توحید]] داشتند نه [[نبوّت]] و نه [[اخلاق]] [[انسانی]]. این تعبیر، نشانه اهتمامی است که [[رسول اکرم]]{{صل}} به مسئله [[امامت]] داشتند که البته [[سیره عملی]] [[حضرت]] نیز [[مؤیّد]] آن است<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امامشناسی ۵ (کتاب)|امامشناسی]]، ص:۱۶.</ref>. | *از نظر [[شیعه]]، [[امامت]] و [[خلافت]] غیر قابل تجزیه است، چنانکه [[فرمانروایی]] [[رسول خدا]] از نبوّتش جداشدنی نیست؛ زیرا [[اسلام]] [[معنوی]] و [[اسلام]] [[سیاسی]] دو جزء یک کلّ محسوب میشوند، بلکه عین هم هستند (در [[تاریخ اسلام]]، عملاً [[قدرت سیاسی]] از [[امامت]] [[معنوی]] تفکیک شد و بعد [[سیاسی]] [[دین]] از بعد [[روحی]] آن جداگشت) و [[ارشاد]] [[مردم]] به سوی [[سعادت ابدی]]، [[نیاز]] [[جامعه]] به [[رهبری]] یک [[نیاز]] [[فطری]] است و همانگونه که [[آیین اسلام]] تمام نیازهای فردی و [[اجتماعی]]، [[مادّی]] و [[معنوی]] [[بشر]] را با تدوین [[قوانین]] متناسب برآورده است، باید این [[خواسته فطری]] را نیز برآورده نماید. خداوندی که برای به کمال رساندن [[انسان]] از هیچ بخششی فروگذار نکرده و در زمینه نیازهای جسمانی، تمام احتیاجات او را بر آورده، آیا او را از مهمترین [[نیاز]] [[روحی]] و [[فطری]] [[محروم]] داشته است؟ در متون [[اسلامی]]، اصل [[امامت]]، [[روح]] همه [[قوانین]] و محتوای این [[مکتب]] [[توحیدی]] است که اگر گرفته شود، این [[دین]] به صورت پیکری بیرمق در میآید. [[پیامبر اسلام]]{{صل}} میفرماید: "کسی که بدون [[شناخت امام]] زمانش بمیرد، مرگش، [[مرگ]] [[جاهلیّت]] است". چون در [[جاهلیّت]] [[مردم]] [[مشرک]] بودند؛ نه [[توحید]] داشتند نه [[نبوّت]] و نه [[اخلاق]] [[انسانی]]. این تعبیر، نشانه اهتمامی است که [[رسول اکرم]]{{صل}} به مسئله [[امامت]] داشتند که البته [[سیره عملی]] [[حضرت]] نیز [[مؤیّد]] آن است<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امامشناسی ۵ (کتاب)|امامشناسی]]، ص:۱۶.</ref>. | ||
خط ۴: | خط ۱۴: | ||
*ممکن است تصوّر شود، [[انتصابی]] بودن [[امامت]] با اصول [[آزادی]] و [[دموکراسی]] سازگار نیست و با کوتاه شدن دست [[مردم]] از [[تعیین]] [[رهبر]] و [[مقام امامت]] و [[جانشین پیامبر]]{{صل}} موجب شود که یک [[رهبر]] تحمیلی بر [[مردم]] [[حکومت]] کند؟ و این تصوّر [[نادرست]] از آنجا ناشی گشته که [[انتصابی]] بودن [[مقام امامت]] مساوی با [[استبداد]] تلقّی شده است؛ در حالی که در [[نظام سیاسی]] [[جهان]]، تسلّط [[استبداد]] و زورگویی از طریق کودتا یا [[انقلاب]] داخلی یا [[قدرت]] نظامی در خارج صورت میگیرد و در اینگونه [[حکومتها]]، تنها [[رأی]] و نظر شخص [[سلطان]] [[حاکم]] است و بس؛ از طرفی [[حاکم]] [[مستبد]] لازم نیست شرط خاصّی را واجد باشد؛ در صورتی که از دیدگاه [[شیعه]] برای [[مقام امامت]] معیارها و شرایط تخلّفناپذیری وجود دارد که تا کسی آن معیارها را نداشته باشد هیچگاه [[امام]] نخواهد بود و چنان که [[گذشت]] تنها [[خدا]] به [[بهترین]] و [[شایستهترین]] فرد از سوی [[خدا]] برای [[ارشاد]] [[مردم]]. شخصی که در برنامه [[زندگی]] او هیچگاه [[هوی و هوس]] و مطامع [[نفسانی]] راه ندارد و [[مطیع]] محض [[خدای تعالی]] است و معیار [[حکومت]] و [[قانون]] نیز از [[رأی]] و نظر [[امام]] سرچشمه نمیگیرد بلکه وضع [[قانون]] تنها از سوی [[خداوند متعال]] است و هنگامی که [[قانونگذار]] [[خدا]] و [[قوانین]] نیز در بردارنده [[مصالح]] واقعی فرد و [[اجتماع]] باشد، یعنی هم با [[فطرت آدمی]] هماهنگی دارد و هم [[عدالت]] را تحقّق میبخشد و هم زمینه حرکت تکاملی او را فراهم میکند، در چنین [[حکومتی]] که [[حاکم]] از سوی [[خدا]] [[برگزیده]] میشود و عالم و [[معصوم]] است، مقرّرات و [[قانون]] را نیز [[خدا]] وضع میکند و هیچ نوع زورگویی، تعدّی و [[حقکشی]] و [[فساد]] در آن راه ندارد. | *ممکن است تصوّر شود، [[انتصابی]] بودن [[امامت]] با اصول [[آزادی]] و [[دموکراسی]] سازگار نیست و با کوتاه شدن دست [[مردم]] از [[تعیین]] [[رهبر]] و [[مقام امامت]] و [[جانشین پیامبر]]{{صل}} موجب شود که یک [[رهبر]] تحمیلی بر [[مردم]] [[حکومت]] کند؟ و این تصوّر [[نادرست]] از آنجا ناشی گشته که [[انتصابی]] بودن [[مقام امامت]] مساوی با [[استبداد]] تلقّی شده است؛ در حالی که در [[نظام سیاسی]] [[جهان]]، تسلّط [[استبداد]] و زورگویی از طریق کودتا یا [[انقلاب]] داخلی یا [[قدرت]] نظامی در خارج صورت میگیرد و در اینگونه [[حکومتها]]، تنها [[رأی]] و نظر شخص [[سلطان]] [[حاکم]] است و بس؛ از طرفی [[حاکم]] [[مستبد]] لازم نیست شرط خاصّی را واجد باشد؛ در صورتی که از دیدگاه [[شیعه]] برای [[مقام امامت]] معیارها و شرایط تخلّفناپذیری وجود دارد که تا کسی آن معیارها را نداشته باشد هیچگاه [[امام]] نخواهد بود و چنان که [[گذشت]] تنها [[خدا]] به [[بهترین]] و [[شایستهترین]] فرد از سوی [[خدا]] برای [[ارشاد]] [[مردم]]. شخصی که در برنامه [[زندگی]] او هیچگاه [[هوی و هوس]] و مطامع [[نفسانی]] راه ندارد و [[مطیع]] محض [[خدای تعالی]] است و معیار [[حکومت]] و [[قانون]] نیز از [[رأی]] و نظر [[امام]] سرچشمه نمیگیرد بلکه وضع [[قانون]] تنها از سوی [[خداوند متعال]] است و هنگامی که [[قانونگذار]] [[خدا]] و [[قوانین]] نیز در بردارنده [[مصالح]] واقعی فرد و [[اجتماع]] باشد، یعنی هم با [[فطرت آدمی]] هماهنگی دارد و هم [[عدالت]] را تحقّق میبخشد و هم زمینه حرکت تکاملی او را فراهم میکند، در چنین [[حکومتی]] که [[حاکم]] از سوی [[خدا]] [[برگزیده]] میشود و عالم و [[معصوم]] است، مقرّرات و [[قانون]] را نیز [[خدا]] وضع میکند و هیچ نوع زورگویی، تعدّی و [[حقکشی]] و [[فساد]] در آن راه ندارد. | ||
*وجود شرایط و محدودیتهایی که از [[ناحیه]] [[مکتب]] در [[انتخاب مردم]] پیش میآید، منافاتی با [[حاکمیّت]] آنها ندارد؛ زیرا [[جامعه]] خود با [[رضایت]] و [[آزادی]] کامل، [[مذهب]] را پذیرفته و به آن [[دل]] بسته است و در این شرایط، [[ملّت]] در چهارچوب [[مکتب]] پذیرفته شده، [[حاکمیّت]] خود را [[اعمال]] میکند<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امامشناسی ۵ (کتاب)|امامشناسی]]، ص:۱۶-۱۷.</ref>. | *وجود شرایط و محدودیتهایی که از [[ناحیه]] [[مکتب]] در [[انتخاب مردم]] پیش میآید، منافاتی با [[حاکمیّت]] آنها ندارد؛ زیرا [[جامعه]] خود با [[رضایت]] و [[آزادی]] کامل، [[مذهب]] را پذیرفته و به آن [[دل]] بسته است و در این شرایط، [[ملّت]] در چهارچوب [[مکتب]] پذیرفته شده، [[حاکمیّت]] خود را [[اعمال]] میکند<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امامشناسی ۵ (کتاب)|امامشناسی]]، ص:۱۶-۱۷.</ref>. | ||
==منابع== | |||
* [[پرونده:4670311.jpg|22px]] [[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امامشناسی ۵ (کتاب)|'''امامشناسی ۵ (کتاب)''']] | |||
==جستارهای وابسته== | |||
{{پرسشهای وابسته}} | |||
{{ستون-شروع|3}} | |||
* [[هدایت]] | |||
* [[ولایت]] ([[ولایت تکوینی]]؛ [[ولایت تشریعی]]؛ [[ولایت امر]]) | |||
* [[خلافت]] | |||
* [[شهادت]] | |||
* [[ملک]] | |||
* [[حکم]] | |||
* [[وراثت]] ([[وراثت زمین]]؛ [[وراثت کتاب]]) | |||
* [[حجت]] | |||
* [[تمکین فی الارض]] | |||
* [[امت وسط]] | |||
* [[اصطفا]] | |||
* [[اجتبا]] | |||
* [[امامت در قرآن]] | |||
* [[آیات امامت]] | |||
* [[امامت در حدیث]] | |||
* [[امامت در کلام اسلامی]] | |||
* [[امامت در حکمت اسلامی]] | |||
* [[امامت در عرفان اسلامی]] | |||
* [[امامت از دیدگاه بروندینی]] | |||
* [[امامت امامان دوازدهگانه]] | |||
* [[شؤون امام]] | |||
* [[صفات امام]] | |||
* [[راه تعیین امام]] | |||
* [[امامان دوازدهگانه]] | |||
* [[امامت امام على]] | |||
* [[امامت امام حسن مجتبى]] | |||
* [[امامت امام حسين]] | |||
* [[امامت امام سجاد]] | |||
* [[امامت امام باقر]] | |||
* [[امامت امام صادق]] | |||
* [[امامت امام كاظم]] | |||
* [[امامت امام رضا]] | |||
* [[امامت امام جواد]] | |||
* [[امامت امام هادى]] | |||
* [[امامت امام حسن عسکری]] | |||
* [[امامت امام مهدى]] | |||
* [[امامان از اهل بیت پیامبر خاتم]] | |||
{{پایان}} | |||
{{پایان}} | |||
=='''[[:رده:آثار نص بر امام|منبعشناسی جامع نص بر امام]]'''== | |||
* [[:رده:کتابشناسی کتابهای نص بر امام|کتابشناسی نص بر امام]]؛ | |||
* [[:رده:مقالهشناسی مقالههای نص بر امام|مقالهشناسی نص بر امام]]؛ | |||
* [[:رده:پایاننامهشناسی پایاننامههای نص بر امام|پایاننامهشناسی نص بر امام]]. | |||
==پانویس== | |||
{{یادآوری پانویس}} | |||
{{پانویس2}} | |||
[[رده:مدخل]] | |||
[[رده:نص بر امام]] | |||
[[رده:امامت]] |
نسخهٔ ۱۶ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۰۳
- اين مدخل از زیرشاخههای بحث امام است. "شناخت امام" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل شناخت امام (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
- از نظر شیعه، امامت و خلافت غیر قابل تجزیه است، چنانکه فرمانروایی رسول خدا از نبوّتش جداشدنی نیست؛ زیرا اسلام معنوی و اسلام سیاسی دو جزء یک کلّ محسوب میشوند، بلکه عین هم هستند (در تاریخ اسلام، عملاً قدرت سیاسی از امامت معنوی تفکیک شد و بعد سیاسی دین از بعد روحی آن جداگشت) و ارشاد مردم به سوی سعادت ابدی، نیاز جامعه به رهبری یک نیاز فطری است و همانگونه که آیین اسلام تمام نیازهای فردی و اجتماعی، مادّی و معنوی بشر را با تدوین قوانین متناسب برآورده است، باید این خواسته فطری را نیز برآورده نماید. خداوندی که برای به کمال رساندن انسان از هیچ بخششی فروگذار نکرده و در زمینه نیازهای جسمانی، تمام احتیاجات او را بر آورده، آیا او را از مهمترین نیاز روحی و فطری محروم داشته است؟ در متون اسلامی، اصل امامت، روح همه قوانین و محتوای این مکتب توحیدی است که اگر گرفته شود، این دین به صورت پیکری بیرمق در میآید. پیامبر اسلام(ص) میفرماید: "کسی که بدون شناخت امام زمانش بمیرد، مرگش، مرگ جاهلیّت است". چون در جاهلیّت مردم مشرک بودند؛ نه توحید داشتند نه نبوّت و نه اخلاق انسانی. این تعبیر، نشانه اهتمامی است که رسول اکرم(ص) به مسئله امامت داشتند که البته سیره عملی حضرت نیز مؤیّد آن است[۱].
- پاسخ به یک اشکال:
- ممکن است تصوّر شود، انتصابی بودن امامت با اصول آزادی و دموکراسی سازگار نیست و با کوتاه شدن دست مردم از تعیین رهبر و مقام امامت و جانشین پیامبر(ص) موجب شود که یک رهبر تحمیلی بر مردم حکومت کند؟ و این تصوّر نادرست از آنجا ناشی گشته که انتصابی بودن مقام امامت مساوی با استبداد تلقّی شده است؛ در حالی که در نظام سیاسی جهان، تسلّط استبداد و زورگویی از طریق کودتا یا انقلاب داخلی یا قدرت نظامی در خارج صورت میگیرد و در اینگونه حکومتها، تنها رأی و نظر شخص سلطان حاکم است و بس؛ از طرفی حاکم مستبد لازم نیست شرط خاصّی را واجد باشد؛ در صورتی که از دیدگاه شیعه برای مقام امامت معیارها و شرایط تخلّفناپذیری وجود دارد که تا کسی آن معیارها را نداشته باشد هیچگاه امام نخواهد بود و چنان که گذشت تنها خدا به بهترین و شایستهترین فرد از سوی خدا برای ارشاد مردم. شخصی که در برنامه زندگی او هیچگاه هوی و هوس و مطامع نفسانی راه ندارد و مطیع محض خدای تعالی است و معیار حکومت و قانون نیز از رأی و نظر امام سرچشمه نمیگیرد بلکه وضع قانون تنها از سوی خداوند متعال است و هنگامی که قانونگذار خدا و قوانین نیز در بردارنده مصالح واقعی فرد و اجتماع باشد، یعنی هم با فطرت آدمی هماهنگی دارد و هم عدالت را تحقّق میبخشد و هم زمینه حرکت تکاملی او را فراهم میکند، در چنین حکومتی که حاکم از سوی خدا برگزیده میشود و عالم و معصوم است، مقرّرات و قانون را نیز خدا وضع میکند و هیچ نوع زورگویی، تعدّی و حقکشی و فساد در آن راه ندارد.
- وجود شرایط و محدودیتهایی که از ناحیه مکتب در انتخاب مردم پیش میآید، منافاتی با حاکمیّت آنها ندارد؛ زیرا جامعه خود با رضایت و آزادی کامل، مذهب را پذیرفته و به آن دل بسته است و در این شرایط، ملّت در چهارچوب مکتب پذیرفته شده، حاکمیّت خود را اعمال میکند[۲].
منابع
جستارهای وابسته
- هدایت
- ولایت (ولایت تکوینی؛ ولایت تشریعی؛ ولایت امر)
- خلافت
- شهادت
- ملک
- حکم
- وراثت (وراثت زمین؛ وراثت کتاب)
- حجت
- تمکین فی الارض
- امت وسط
- اصطفا
- اجتبا
- امامت در قرآن
- آیات امامت
- امامت در حدیث
- امامت در کلام اسلامی
- امامت در حکمت اسلامی
- امامت در عرفان اسلامی
- امامت از دیدگاه بروندینی
- امامت امامان دوازدهگانه
- شؤون امام
- صفات امام
- راه تعیین امام
- امامان دوازدهگانه
- امامت امام على
- امامت امام حسن مجتبى
- امامت امام حسين
- امامت امام سجاد
- امامت امام باقر
- امامت امام صادق
- امامت امام كاظم
- امامت امام رضا
- امامت امام جواد
- امامت امام هادى
- امامت امام حسن عسکری
- امامت امام مهدى
- امامان از اهل بیت پیامبر خاتم
منبعشناسی جامع نص بر امام
پانویس
- ↑ محمدی، رضا، امامشناسی، ص:۱۶.
- ↑ محمدی، رضا، امامشناسی، ص:۱۶-۱۷.